سنانیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'صلاح الدین' به 'صلاح‌الدین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = سنانیه 
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =سنانیه 
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری = 6 ق
| قرن شکل گیری = قرن ششم هجری قمری
| مبدأ شکل گیری = شام (سوریه)
| موسس =ابوالحسن سنان بن سلمان بن محمد بن راشد البصری
| عقیده =1. اعتقاد به تناسخ. 2. ادعای داشتن علم غیب برای موسس. 3. ادعای الوهیت برای موسس
}}
'''سنانیه‏''' فرقه‌ای از [[اسماعیلیه]] نزاری پیروان ابوالحسن سنان بن سلمان بن محمد بن راشد البصری است که راشدالدین لقب داشت و پیشوای اسماعیلیه و صاحب دعوت ایشان در قلاع شام بود.
'''سنانیه‏''' فرقه‌ای از [[اسماعیلیه]] نزاری پیروان ابوالحسن سنان بن سلمان بن محمد بن راشد البصری است که راشدالدین لقب داشت و پیشوای اسماعیلیه و صاحب دعوت ایشان در قلاع شام بود.


خط ۹: خط ۲۲:
== پانویس ==  
== پانویس ==  
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{فرق و مذاهب}}


[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۴۴

سنانیه
نامسنانیه
تاریخ شکل گیری6 ق، ۶ ش‌، ۶۲۷ م
قرن شکل گیریقرن ششم هجری قمری
مبدأ شکل گیریشام (سوریه)
موسسابوالحسن سنان بن سلمان بن محمد بن راشد البصری
عقیده1. اعتقاد به تناسخ. 2. ادعای داشتن علم غیب برای موسس. 3. ادعای الوهیت برای موسس

سنانیه‏ فرقه‌ای از اسماعیلیه نزاری پیروان ابوالحسن سنان بن سلمان بن محمد بن راشد البصری است که راشدالدین لقب داشت و پیشوای اسماعیلیه و صاحب دعوت ایشان در قلاع شام بود.

تاریخچه

ابوالحسن سنان نخست از «نصیریه» بود و سپس به کیش اسماعیلیه نزاری درآمد. او در اصل بصری بود و به قلعه الموت رفت و از آن جا به شام سفر کرد و در زمان سلطان نور‌الدین محمود دعوت اسماعیلیه را در آنجا تجدید کرد و با سلطان مذکور بسیار جنگید و بر قلاع شام تسلط یافت و در آن جا به مدت سی سال حکومت کرد. وی معاصر صلاح‌الدین ایوبی بود ولی هرگز مطیع او نشد. صلاح‌الدین پس از صلح با فرنگان قصد او کرد اما سرانجام با وی مصالحه نمود. سنان در سال 588 هجری در شام درگذشت.

شرح حال

ابوالحسن سنان به علم حیل و شعبده و سیمیا آگاه بود و عقیده به «تناسخ» را در مذهب اسماعیلی وارد کرد و دعوی علم غیب داشت و می ‏گفت از حوادث پیش از آن که واقع شود خبر می‌دهد. سرهای دشمنان خود را که می‌برید با آنان سخن می‏‌گفت و با انواع فریب و حیل مردم را به خویشتن معتقد می‏‌کرد. مدعی بود که محمد بن اسماعیل در وی حلول کرده است و از این جهت ادعای الوهیت داشت. پیروانش او را می‏‌پرستیدند و جان و مال خود را فدایش می‏‌کردند. او کیش خود را از اسماعیلیه ایران و الموت جدا کرد و دستگاه دیگری در شام برای فریب مردم ترتیب داد و قلاع فراوانی در شام بنا کرد.[۱]

پانویس

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 237 با ویرایش و اصلاح عبارات