جبریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| نام = جبریه
| نام = جبریه
| نام رایج =  
| نام رایج =  
| تاریخ شکل گیری =  
| تاریخ شکل گیری = 1  ق
| قرن شکل گیری =
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| موسس =  
| موسس =  
| عقیده = بندگان در افعال خود هیچ اراده‌ای ندارند و کاملا مجبورند
| عقیده = بندگان در افعال خود هیچ اراده‌ای ندارند و کاملا مجبورند.
}}
}}
'''جبریه''' به گروهی از [[مسلمانان]] اطلاق می‌شود که معتقدند بندگان در افعال خود هیچ اراده‌ای ندارند و کاملا مجبورند.  
'''جبریه''' به گروهی از [[مسلمانان]] اطلاق می‌شود که معتقدند بندگان در افعال خود هیچ اراده‌ای ندارند و کاملا مجبورند.  


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
در آثار [[معتزله]] به چگونگی ظهور جبریه اشاره شده است. [[ابوعلی جبایی]] ریشه جبر را به ایام خلافت [[امویان]] بر می‌گرداند که در آن عصر مسائل مربوط به [[اختیار انسان]] و [[قضا و قدر الهی]] و نیز نقش مشیت الهی در سرنوشت [[انسان]] به صورت گسترده در [[جهان اسلام]] مطرح شد<ref>قاضی عبدالجبار، «فضل الاعتزال»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۴۳ به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م</ref>. بنا به نظر قاضی عبدالجبار معاویه و جانشینان وی جبرگرایی را در [[شام (شامات)|شام]] گسترش دادند و از آن ‌پس عقیده به جبر مذهب تودۀ مردم شد<ref>قاضی عبدالجبار، «فضل الاعتزال»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۴۴ ،به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.</ref>.
در آثار [[معتزله]] به چگونگی ظهور جبریه اشاره شده است. [[ابوعلی جبایی]] ریشه جبر را به ایام خلافت [[امویان]] بر می‌گرداند که در آن عصر مسائل مربوط به [[اختیار انسان]] و [[قضا و قدر الهی]] و نیز نقش مشیت الهی در سرنوشت [[انسان]] به صورت گسترده در [[جهان اسلام]] مطرح شد<ref>قاضی عبدالجبار، «فضل الاعتزال»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۴۳ به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م</ref>. بنا به نظر قاضی عبدالجبار معاویه و جانشینان وی جبرگرایی را در [[شام (شامات)|شام]] گسترش دادند و از آن ‌پس، عقیده به جبر مذهب تودۀ مردم شد<ref>قاضی عبدالجبار، «فضل الاعتزال»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۴۴ ،به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.</ref>.


== دلیل گرایش به جبر ==
== دلیل گرایش به جبر ==
گرایش به [[جبر و اختیار در لغت و اصطلاح|جبر]] در میان [[مسلمان|مسلمانان]] نمی‌تواند صرفا ریشه در آموزه‌های قرآنی داشته باشد زیرا که در [[قرآن]] در کنار آیاتی که بیان می‌کند که تنها [[خدا]] فاعل هستی است. آیات دیگری هم وجود دارد که بر اختیار و فاعلیت انسان تاکید دارد. ریشه‌های جبر را باید علاوه بر توحید‌گرایی متعصبانه که ریشه در یک‌سویه‌نگری نسبت به برخی از آیات قرآن دارد، در عوامل دیگری هم‌چون نفوذ فرهنگ و [[دین|ادیان]] ایرانی و تأثیر اعتقادات بازمانده از اعراب جاهلی دید. علاوه بر این افرادی هم‌چون [[احمد بن حنبل]] معتقدند که اختیار‌گرایی انسان نسبت به افعالش برگرفته از [[مسیحیت]] است.
گرایش به [[جبر و اختیار در لغت و اصطلاح|جبر]] در میان [[مسلمان|مسلمانان]] نمی‌تواند صرفا ریشه در آموزه‌های قرآنی داشته باشد، زیرا که در [[قرآن]] در کنار آیاتی که بیان می‌کند که تنها خداوند فاعل هستی است، آیات دیگری هم وجود دارد که بر اختیار و فاعلیت انسان تاکید دارد. ریشه‌های جبر را باید علاوه بر توحید‌گرایی متعصبانه که ریشه در یک‌سویه‌نگری در باره برخی از آیات قرآن دارد، در عوامل دیگری چون نفوذ فرهنگ و [[دین|ادیان]] ایرانی و تأثیر اعتقادات بازمانده از اعراب جاهلی دید. علاوه بر این، افرادی مثل [[احمد بن حنبل]] معتقدند که اختیار‌گرایی انسان راجع به افعالش، برگرفته از [[مسیحیت]] است.


== تقسیم جبریه ==
== تقسیم جبریه ==
جبریه به دو گروه جبریه متوسط و جبریه خالص تقسیم می‌شوند.  
جبریه به دو گروه جبریه متوسط و جبریه خالص تقسیم می‌شوند.  
* جبریه متوسط کسانی هستند که در افعال مربوط به عباد به گونه‌ای اختیار قایل‌اند و آنرا با عنوان نظریه‌ای به نام کسب مطرح می‌کنند. این گروه در تقسیم [[فرق و مذاهب اسلامی|فرق اسلامی]] به نام [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] خوانده می‌شوند.
* جبریه متوسط کسانی هستند که در افعال مربوط به عباد به گونه‌ای اختیار قائل‌اند و آن را در قالب [[نظریه کسب]] مطرح می‌کنند. این گروه در تقسیم [[فرق و مذاهب اسلامی|فرق اسلامی]] به نام [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] خوانده می‌شوند.
* و اما جبریه خالص در قالب گروهی به نام جهمیه و پیروان جهم بن صفوان ظاهر می‌شوند. در این تفکر هیچ اراده و قدرتی برای بندگان ترسیم نمی‌شود، بلکه فاعل تمام افعال خداوند خواهد بود<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 136 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>.
* و اما جبریه خالص در قالب گروهی به نام جهمیه و پیروان جهم بن صفوان ظاهر می‌شوند. در این تفکر، هیچ اراده و قدرتی برای بندگان ترسیم نمی‌شود، بلکه فاعل تمام افعال خداوند خواهد بود<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 136 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>.


== فرقه‌های جبر‌گرا ==
== فرقه‌های جبر‌گرا ==

نسخهٔ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۵۲

جبریه
نامجبریه
تاریخ شکل گیری1 ق، ۱ ش‌، ۶۲۲ م
عقیدهبندگان در افعال خود هیچ اراده‌ای ندارند و کاملا مجبورند.

جبریه به گروهی از مسلمانان اطلاق می‌شود که معتقدند بندگان در افعال خود هیچ اراده‌ای ندارند و کاملا مجبورند.

تاریخچه

در آثار معتزله به چگونگی ظهور جبریه اشاره شده است. ابوعلی جبایی ریشه جبر را به ایام خلافت امویان بر می‌گرداند که در آن عصر مسائل مربوط به اختیار انسان و قضا و قدر الهی و نیز نقش مشیت الهی در سرنوشت انسان به صورت گسترده در جهان اسلام مطرح شد[۱]. بنا به نظر قاضی عبدالجبار معاویه و جانشینان وی جبرگرایی را در شام گسترش دادند و از آن ‌پس، عقیده به جبر مذهب تودۀ مردم شد[۲].

دلیل گرایش به جبر

گرایش به جبر در میان مسلمانان نمی‌تواند صرفا ریشه در آموزه‌های قرآنی داشته باشد، زیرا که در قرآن در کنار آیاتی که بیان می‌کند که تنها خداوند فاعل هستی است، آیات دیگری هم وجود دارد که بر اختیار و فاعلیت انسان تاکید دارد. ریشه‌های جبر را باید علاوه بر توحید‌گرایی متعصبانه که ریشه در یک‌سویه‌نگری در باره برخی از آیات قرآن دارد، در عوامل دیگری چون نفوذ فرهنگ و ادیان ایرانی و تأثیر اعتقادات بازمانده از اعراب جاهلی دید. علاوه بر این، افرادی مثل احمد بن حنبل معتقدند که اختیار‌گرایی انسان راجع به افعالش، برگرفته از مسیحیت است.

تقسیم جبریه

جبریه به دو گروه جبریه متوسط و جبریه خالص تقسیم می‌شوند.

  • جبریه متوسط کسانی هستند که در افعال مربوط به عباد به گونه‌ای اختیار قائل‌اند و آن را در قالب نظریه کسب مطرح می‌کنند. این گروه در تقسیم فرق اسلامی به نام اشاعره و ماتریدیه خوانده می‌شوند.
  • و اما جبریه خالص در قالب گروهی به نام جهمیه و پیروان جهم بن صفوان ظاهر می‌شوند. در این تفکر، هیچ اراده و قدرتی برای بندگان ترسیم نمی‌شود، بلکه فاعل تمام افعال خداوند خواهد بود[۳].

فرقه‌های جبر‌گرا

فرق جهمیه، نجاریه، کلّابیه، ضراریه و بکریه از «جبریه» ‌اند. [۴]

احکام فقهی جبریه

در اینکه جبریه کافرند و احکام کفر بر آنان بار می‌شود یا تنها در صورت پای‌بند بودن به لوازم آیین خود - مانند نسبت ظلم به خداوند دادن در صورت عقاب بندگان و نفی ثواب و عقاب - کافر و نجس هستند، اختلاف است. بیشتر فقها قائل به قول دوم می‌باشند[۵].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. قاضی عبدالجبار، «فضل الاعتزال»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۴۳ به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م
  2. قاضی عبدالجبار، «فضل الاعتزال»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۴۴ ،به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  3. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 136 با ویرایش و اصلاح عبارات.
  4. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 136
  5. نجفی محمد حسن، جواهرالکلام ج 6، ص 54-55؛ حکیم سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، ج 1، ص 387-391.