افطحیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
أفطحیه،(فطحیه) فرقه ای منتسب به شیعه است. پیروان این فرقه معتقدند که پس از امام صادق علیه السلام امامت به فرزند بزرگ تر ایشان یعنی عبد الله افطح می رسد. برخی منابع وجه نام گذاری را، انتساب این فرقه به یکی از رهبران آن به نام عبدالله بن فطیح کوفی می دانند. <ref>شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج ۲، ص۵۲۴.</ref>
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = افطحیه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =افطحیه 
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری = قرن سوم هجری قمری
| مبدأ شکل گیری =مدینه
| موسس =
| عقیده = به امامت عبدالله افطح فرزند بزگ تر امام صادق علیه السلام معتقد بودند.
}}
'''أفطحیه''' (فطحیه) فرقه‌ای منتسب به [[شیعه]] است. پیروان این فرقه معتقد بودند که پس از [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق ‌علیه‌السلام]] امامت به فرزند بزرگ‌تر ایشان یعنی [[عبدالله افطح|عبدالله‌ افطح]] رسیده است. برخی منابع دلیل نام‌گذاری را انتساب این فرقه به یکی از رهبران آن به‌نام عبدالله‌بن‌فطیح کوفی می‌دانند. <ref> شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج ۲، ص۵۲۴.</ref>


==دلیل نامگذاری==
== معنای افطح در لغت ==
افطح در لغت به کسی اطلاق می‌شود که دارای سر و یا پاهای پهن باشد. <ref> مجمع‌البحرین، ج3، ص410</ref> <ref> لسان العرب، ج2، ص545</ref> و از آن‌جا که عبداللّه دارای سر یا پاهای پهن بود، وی را افطح و پیروانش را افطحیه یا فطحیه نامیدند. <ref> نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص 78</ref> <ref> کشی، محمد بن عمر بن عبدالعزیز، رجال‌الکشی، ص 219</ref> <ref> اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص 87</ref>.


افطح در لغت به کسى اطلاق مى شود که داراى سر و یا پاهاى پهن باشد. <ref>مجمع البحرین ، ج3 ، ص410</ref>  <ref>لسان العرب ، ج2 ، ص545</ref> و از آن جا که عبداللّه داراى سر یا پاى هاى پهن بود، وى را افطح و پیروانش را افطحیه یا فطحیه می نامند. <ref>فرق الشیعه ، ص 78</ref>  <ref>رجال کشّى ، ص 219</ref>  <ref>مقالات الاسلامیین ، ص 87</ref>.  
== تاریخچه ==
در منابع آمده است عبدالله که پس از اسماعیل فرزند بزرگ امام جعفر صادق (ع) بود می‌گفت که [[امامت]] به بزرگ‌ترین فرزند امام پیشین منتقل می‌شود و حضرت صادق(ع) فرمود هر کسی که در مجلس من بنشیند، او امام است و امام را جز امام غسل ندهد، و جز وی بر پیکر او نماز نخواند، و انگشتری او را به دست نکند و او را جز امام به خاک نسپارد، و من متولی همه این امور بوده‌‌ام.
[[شیخ مفید|شیخ‌مفید]] می‌‏نویسد اینکه گفته‌اند امامت جز در اکبر اولاد نباشد، حدیثی است که کسی آن را روایت نکرده مگر اینکه شرطی با آن همراه بوده است و آن شرط چنین است که جانشین امام باید خالی از عاهه یعنی دور از عیب و آفات باشد در حالیکه عبدالله بن جعفر خالی از عیب نبود، زیرا به مذهب «[[مرجئه]]» اعقتاد داشت. همچنین نقل شده است که روزی عبدالله در محضر امام صادق (ع) حاضر شد و امام ساکت شد تا اینکه وی از مجلس بیرون رفت، اصحاب سبب خاموشی آن حضرت را پرسیدند، فرمود که او از «مرجئه» است. و اما پس از آن که امام صادق (ع)از دنیا رفت، بسیاری از اصحاب به عبدالله گرویدند، جز شماری اندک که امام راستین را می‌‏شناختند و چون در عبدالله دانشی نیافتند، از پیروی او سرباز زدند، اما آنان که به امامت او یقین کردند به این مذهب گرائیدند و گفتند پسر او نیز پس از وی امام است، ولی چون عبدالله از دنیا رفت و پسری هم نداشت، بیشتر افطحیه از امامت او بازگشتند و به [[موسی بن جعفر (کاظم)|موسی‌بن‌جعفر (ع)]] گرویدند و پیش از این در روزگار عبدالله نیز گروهی به امامت موسی‌بن‌جعفر (ع) گرائیده بودند. نقل است که عبدالله بعد از پدرش، بیش از هفتاد روز زنده نماند.


==اعتقادات==
== اعقتادات ==
مامقانی در کتاب «مقباس الهدایة» می‌‏نویسد که فطحیه در میان فرقه‌های شیعه از دو جهت به حق نزدیک‌ترند. یکی این که دیگر مذاهب فاسده متضمن انکار بعضی از [[ائمه]] است و مطابق نصوص قطعی هر کسی یکی از ائمه را انکار کند، مثل آن است که همگی را انکار کرده باشد، در صورتی‏ که فطحیه قائل به امامت دوازده امام است و عبدالله افطح را بین امام صادق (ع) و برادر او امام موسی کاظم (ع) می‏‌آوردند و فطحی نمی‌‏میرد مگر این که عارف به امام زمان خویش باشد، در حالی که دیگر فرقه‌های شیعه جاهل به امام زمان‌شان بودند. دیگر این که سایر مذاهب فاسد که به دوازده امام اعتقاد نداشتند، مثل فطحیه نبودند، زیرا عبدالله بیشتر از هفتاد روز امامت نکرد و پس از مرگ او کسانی که پیرو مذهب او بودند، به امامت امام موسی کاظم (ع) گرویدند.<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 65 با ویرایش و دخل و تصرف در عبارات.</ref>


عبد الله كه پس از اسماعيل اكبر اولاد امام جعفر صادق (ع) بود مى گفت كه امامت در اكبر اولاد امام پيشين است و حضرت صادق (ع) فرمود هر كس كه در مجلس من بنشيند او امام است، و امام را جز امام غسل ندهد، و جز وى بر مرده او نماز نخواند، و انگشترى او را به دست نكند، و او را جز امام به خاك نسپارد، و من متولى همه اين امور بوده‏ ام.
== پانویس ==
شيخ مفيد مى ‏نويسد اين كه گفته ‏اند امامت جز در اكبر اولاد نباشد حديثى است كه كسى آن را روايت نكرده، مگر اين كه شرطى با آن همراه بوده است، و آن شرط چنين است، كه جانشين امام بايد خالى از عاهه يعنى برى از عيب و آفت باشد، و عبد الله بن جعفر خالى از عيب نبود، زيرا اعتقاد به مذهب «مرجئه» داشت.
{{پانویس}}
نقل شده است که روزى عبد الله در محضر امام صادق (ع) حاضر شد و امام ساكت شد تا اين كه وى از مجلس بيرون رفت. اصحاب سبب خاموشى آن حضرت را پرسيدند، فرمود كه: او از «مرجئة» است. پس از امام صادق (ع) بسيارى از اصحاب به عبد الله گرويدند، جز شمارى اندك كه امام راستين را مى‏شناختند، و چون در وى دانشى نيافتند، از امامت او سرباززدند، اما آنان كه به امامت او يقين كردند به اين مذهب گرائيدند و گفتند: پسر او نيز پس از وى امام است، ولى چون عبد الله بمرد، و او را پسرى نبود بيشتر افطحيه جز اندكى از امامت او بازگشتند، و به موسى بن جعفر (ع) گرويدند. و پيش از اين در روزگار عبد الله نيز دسته‏اى به امامت موسى بن جعفر (ع) گرائيده بودند. گويند زندگى عبد الله هفتاد روز بيش از پدرش ادامه نيافت.
 
مامقانى در «مقباس الهداية» مى‏نويسد كه: فطحيه در ميان فرق شيعه از دو وجه نزديكتر به حقند، يكى اين كه ديگر مذاهب فاسده متضمن انكار بعضى از ائمه است، و بنابر نصوص قطعى هر كه يكى از ائمه را انكار كند، بمانند آن است كه همگى را انكار كرده باشد، در صورتى‏
{{فرق و مذاهب}}
                        فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص: 66
 
كه، فطحى قايل به امامت دوازده امام است، و عبد الله افطح را بين امام صادق (ع)، و برادر او امام موسى كاظم (ع) مى‏آوردند، و فطحى نمى‏ميرد مگر اين كه عارف به امام زمان خويش باشد، در حالى كه ديگر فرق شيعه جاهل به امام زمانشان بودند. ديگر اين كه ساير مذاهب فاسد، كه به دوازده امام اعتقاد نداشتند چون فطحيه نبودند، زيرا عبد الله بيشتر از هفتاد روز امامت نكرد، و پس از مرگ او كسانى كه به مذهب او بودند، قائل به امامت امام موسى كاظم (ع) گشتند.
[[رده:فرق و مذاهب]]
فطحيه خالص- فرقه‏اى از افطحيه بودند كه امامت دو برادر را چنان كه اكبر آنها پسرى نداشته باشد جايز مى‏شمردند، و بهمين نظر بعد از امام يازدهم (ع)، جعفر بن على ملقب به «جعفر كذاب» برادر آن حضرت را امام مى‏پنداشتند.
غلاة فطحيه گويند كه: عبد الله را از كنيزى پسرى به نام محمد بود، كه او را به يمن فرستاد و او در آنجا بزرگ شده به خراسان آمد، و او امام بعد از پدرش مى‏باشد و امام قائم منتظر است.
گويند: عبد الله بن جعفر افطح متمايل به مذهب حشويه و مرجئه بود، و چون بمرد از او فرزندى نماند، و قبر او در شهر بسطام، كنار قبر على بن عيسى بن آدم معروف به بايزيد بسطامى است.
بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 9، ص 175.
تنقيح المقال (يا رجال مامقانى)، ج 1، ص 194.
2- الحور العين، ص 163.
فرق الشيعة نوبختى، ص 77.
مجالس شيخ مفيد، ج 2، ص 104.
مقباس الهدايه، مامقانى، ص 83.
المقالات و الفرق، ص 87 و 224 و 225.
افطسيه‏
پيروان حسين بن حسن ملقب به افطس بودند، كه از سادات علوى به شمار مى‏رفت، و نخست از داعيان محمد بن ابراهيم بن اسماعيل بن ابراهيم بن حسن مثنى ملقب به «ابن طباطبا» از ائمه زيديه بود. پس از مرگ او مردم را دعوت بخود كرد، و در مدينه در سال 200 هجرى خروج نمود و به ابو السرايا پيوست.
افطس بمعنى كسى است كه بينى پهن داشته باشد، و استخوان بينى‏اش فرو رفته باشد. سپس به مكه رفت و جامه كعبه را برداشت، جامه ابريشمينى را كه ابو السرايا براى او از كوفه فرستاده بود بر خانه بپوشانيد، و عباسيان را تعقيب كرده اموالشان را مصادره نمود، و چون ابو السرايا كشته شد، به محمد بن جعفر بن على بن الحسين پيوست.- ابو السرائيه.
كامل ابن اثير، ج 6، ص 311.
تاريخ طبرى، حوادث سال 200 و 201 ه.
مقالات الاسلاميين، ج 1، ص 150.
                        فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص: 65

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۷

افطحیه
نامافطحیه
قرن شکل گیریقرن سوم هجری قمری
مبدأ شکل گیریمدینه
عقیدهبه امامت عبدالله افطح فرزند بزگ تر امام صادق علیه السلام معتقد بودند.

أفطحیه (فطحیه) فرقه‌ای منتسب به شیعه است. پیروان این فرقه معتقد بودند که پس از امام صادق ‌علیه‌السلام امامت به فرزند بزرگ‌تر ایشان یعنی عبدالله‌ افطح رسیده است. برخی منابع دلیل نام‌گذاری را انتساب این فرقه به یکی از رهبران آن به‌نام عبدالله‌بن‌فطیح کوفی می‌دانند. [۱]

معنای افطح در لغت

افطح در لغت به کسی اطلاق می‌شود که دارای سر و یا پاهای پهن باشد. [۲] [۳] و از آن‌جا که عبداللّه دارای سر یا پاهای پهن بود، وی را افطح و پیروانش را افطحیه یا فطحیه نامیدند. [۴] [۵] [۶].

تاریخچه

در منابع آمده است عبدالله که پس از اسماعیل فرزند بزرگ امام جعفر صادق (ع) بود می‌گفت که امامت به بزرگ‌ترین فرزند امام پیشین منتقل می‌شود و حضرت صادق(ع) فرمود هر کسی که در مجلس من بنشیند، او امام است و امام را جز امام غسل ندهد، و جز وی بر پیکر او نماز نخواند، و انگشتری او را به دست نکند و او را جز امام به خاک نسپارد، و من متولی همه این امور بوده‌‌ام. شیخ‌مفید می‌‏نویسد اینکه گفته‌اند امامت جز در اکبر اولاد نباشد، حدیثی است که کسی آن را روایت نکرده مگر اینکه شرطی با آن همراه بوده است و آن شرط چنین است که جانشین امام باید خالی از عاهه یعنی دور از عیب و آفات باشد در حالیکه عبدالله بن جعفر خالی از عیب نبود، زیرا به مذهب «مرجئه» اعقتاد داشت. همچنین نقل شده است که روزی عبدالله در محضر امام صادق (ع) حاضر شد و امام ساکت شد تا اینکه وی از مجلس بیرون رفت، اصحاب سبب خاموشی آن حضرت را پرسیدند، فرمود که او از «مرجئه» است. و اما پس از آن که امام صادق (ع)از دنیا رفت، بسیاری از اصحاب به عبدالله گرویدند، جز شماری اندک که امام راستین را می‌‏شناختند و چون در عبدالله دانشی نیافتند، از پیروی او سرباز زدند، اما آنان که به امامت او یقین کردند به این مذهب گرائیدند و گفتند پسر او نیز پس از وی امام است، ولی چون عبدالله از دنیا رفت و پسری هم نداشت، بیشتر افطحیه از امامت او بازگشتند و به موسی‌بن‌جعفر (ع) گرویدند و پیش از این در روزگار عبدالله نیز گروهی به امامت موسی‌بن‌جعفر (ع) گرائیده بودند. نقل است که عبدالله بعد از پدرش، بیش از هفتاد روز زنده نماند.

اعقتادات

مامقانی در کتاب «مقباس الهدایة» می‌‏نویسد که فطحیه در میان فرقه‌های شیعه از دو جهت به حق نزدیک‌ترند. یکی این که دیگر مذاهب فاسده متضمن انکار بعضی از ائمه است و مطابق نصوص قطعی هر کسی یکی از ائمه را انکار کند، مثل آن است که همگی را انکار کرده باشد، در صورتی‏ که فطحیه قائل به امامت دوازده امام است و عبدالله افطح را بین امام صادق (ع) و برادر او امام موسی کاظم (ع) می‏‌آوردند و فطحی نمی‌‏میرد مگر این که عارف به امام زمان خویش باشد، در حالی که دیگر فرقه‌های شیعه جاهل به امام زمان‌شان بودند. دیگر این که سایر مذاهب فاسد که به دوازده امام اعتقاد نداشتند، مثل فطحیه نبودند، زیرا عبدالله بیشتر از هفتاد روز امامت نکرد و پس از مرگ او کسانی که پیرو مذهب او بودند، به امامت امام موسی کاظم (ع) گرویدند.[۷]

پانویس

  1. شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج ۲، ص۵۲۴.
  2. مجمع‌البحرین، ج3، ص410
  3. لسان العرب، ج2، ص545
  4. نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص 78
  5. کشی، محمد بن عمر بن عبدالعزیز، رجال‌الکشی، ص 219
  6. اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص 87
  7. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 65 با ویرایش و دخل و تصرف در عبارات.