طوفان الاقصی

از ویکی‌وحدت
طوفان الاقصی -2.jpg

طوفان الاقصی، عملیاتی است که موجب کشته شدن بیش از هزار اسرائیلی و زخمی شدن قریب به سه هزار تن از آنها شده است. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، بر اساس آمار‌های منابع اسرائیلی، حدودا ۱۵۰ شهروند و نظامی اسرائیلی را نیز به اسارت گرفته است. با این همه، یکی از نکات قابل توجه در قالب عملیات طوفان الاقصی، غافلگیری گسترده رژیم اسرائیل در بحبوحه انجام این عملیات است. مساله‌ای که مخصوصا با توجه به تسلط و رصد هوایی مداوم نوار غزه از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل و همچنین وجود جاسوسان این رژیم در منطقه مذکور، خود یک پیروزی بزرگ برای مقاومت فلسطین است.

عملیات طوفان الاقصی

فلسطین و به ویژه شهر غزه، روزها و شب‌های حساسی را سپری می‌کند. صهیونیست‌ها در این چند روز، متحمل ضرباتی شدند که بدون شک تاکنون در تاریخ رژیم جعلی، سابقه نداشته است. چرا که حماس با یک حمله تاریخی و بی سابقه، کاری کرد که کل معادلات امنیتی رژیم صهیونیستی و درک سران رژیم از مفهوم «امنیت»، «کنترل» و «بازدارندگی»، زیر و رو شود. حالا که صهیونیست‌ها وحشت، مرگ، جنگ و ناامنی را تا اعماق وجودشان لمس کرده‌اند، جا دارد از آنها پرسیده شود: آیا می‌توانید تصور کنید، آنچه را که در عرض ۲۴ ساعت برای شما غیرقابل تحمل است، در یک مقطع زمانی بسیار طولانی، بر مردم فلسطین تحمیل کرده‌اید؟ در این مطلب به این موضوع می‌پردازیم که ابعاد روانی و امنیتی طوفان اقصی، از منظر اسرائیلی‌ها و درک آنها از امنیت و ناامنی، چقدر اهمیت دارد.

زمینه های طوفان الاقصی

  • زمینه اول: کابینه فعلی رژیم صهیونیستی تندروترین و افراطی‌ترین کابینه در طول موجودیت این رژیم بوده که ادعا دارد سرنوشت بسیاری از پرونده‌هایی که کابینه‌های قبل در خصوص درگیری با فلسطینیان قادر به نهایی کردن آن نبوده‌اند، را نهایی خواهد کرد. این کابینه برنامه‌های یهودی‌‌سازی و اخراج فلسطینیان و تجاوز نظامی در تمامی اشکال خود و شدیدترین راهکارهای نژادپرستانه را ضد فلسطینیان دنبال کرده‌اند؛
  • زمینه دوم: استمرار محاصره غزه به عنوان طولانی‌ترین و بزرگترین زندان تاریخ و تلاش برای ایجاد معادله آرامش در برابر اقتصاد و عدم به رسمیت شناختن جریان حماس؛
  • زمینه سوم: افزایش شدید تعداد بازداشتی‌ها و اسرای فلسطینی و اعمال قوانین نژادپرستانه و تجدید سرکوب آنها از طریق «ایتمار بن گویر» وزیر افراط گرای یهودی تا جایی که تعداد بازداشتی‌های اداری که بدترین نوع حبس‌های نامشروع است، به بیش از 1200 تن رسیده است؛
  • زمینه چهارم: اخباری بود که در خصوص پیشرفت مذاکرات عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی به میانجگری آمریکا دنبال می‌شد و تلاش داشت آرمان فلسطین را به کلی نادیده بگیرد؛
  • زمینه پنجم: کسب اطلاعاتی که نشان می‌داد ارتش اسرائیل بعد از پایان مراسم عید در سرزمین‌های اشغالی به دنبال انجام حمله گسترده ضد نوار غزه بوده است.

دستاوردهای مهم مقاومت فلسطین در عملیات طوفان‌الاقصی

حمله حماس به اسرائیل مانند فرار از زندان بود و دستاورد های زیادی داشت از جمله:

  • به وجود آوردن انقلابی برای ناامیدان در غزه و مایوسان از پیروزی مقاومت در فلسطین؛
  • دادن پاسخی روشن به کابینه افراطی اسرائیل به ریاست نتانیاهو؛
  • شکست پروژه تطبیع و عادی‌سازی روابط با اسرائیل از سوی عربستان و ... ؛
  • پاسخ به حملات مداوم اسرائیلی‌ها به مسجدالاقصی و قتل عام فلسطینی‌ها در کرانه باختری در سایه سکوت کشورهای عربی و غربی ؛
  • واردکردن خسارت جبران‌ناپذیر بر اقتصاد و ضربه محکم ترمیم‌ناپذیر اصل به رژیم صهیونیستی؛
  • فروپاشاندن نظریه بازدارندگی و شکست ناپذیری اسرائیل؛
  • شکست بسیار بزرگ برای کل جریان امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل؛
  • معرفی حماس به عنوان صدای مشروع و ملی فلسطینی‌ها ؛
  • افزایش اعتبار حماس و جلب حمایت حامیان فلسطین به خود؛
  • افشای سیاست‌های خائنانه تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست محمود عباس ؛
  • نشان دادن ظلم فزاینده اسرائیل به فلسطینی‌ها و بر ملا سازی طرح پاکسازی نژادی؛
  • شکست سیاست‌های ایالات متحده و دیگر قدرت‌های بزرگ جهان؛
  • بر هم زدن طرح معامله قرن امریکا و پیمان «ابراهیم»(توافق‌های اعراب و رژیم صهیونیستی)؛
  • تمهید فشار ملت‌های مسلمان بر روی کشورهای عربی مرتبط با اسرائیل، مثل: مصر و اردن و ... ؛
  • زمینه‌سازی برای تبادل اسرا برای آزادی اسرای فلسطینی در زندان‌های اسرائیل (به دست آوردن برگ برنده برای تبادل اسرا)
  • انتقام حماس از خشونت اعمال شده علیه غیرنظامیان فلسطینی توسط صهیونیست ها؛
  • بر هم زدن آرامش ادعایی امریکا.
  • «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا در هفته گذشته که گفته بود خاورمیانه به سطح اطمینان‌بخشی از آرامش و ثبات رسیده است.
  • چارلز فریمن دستیار پیشین وزیر دفاع و سفیر سابق آمریکا در عربستان به برخی از این موارد اذعان نموده است.

ضربه ترمیم ناپذیر

طوفان الاقصی.رهبری.png

رهبر انقلاب روز ۱۸ مهرماه در واکنش به وقایع ۱۵ مهر فلسطین اشغالی فرمودند: در این قضیّه‌ی پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیر قابل ترمیم بودن» است.‌ من می‌گویم این زلزله‌ی ویرانگر توانسته است بعضی از سازه‌های اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازه‌ها به این آسانی امکان‌پذیر نیست. بعید است که رژیم غاصب صهیونیستی با همه‌ی های‌وهویی که می‌کند، با همه‌ی حمایت‌هایی که امروز در دنیا از سوی غربی‌ها از او می‌شود، بتواند آن سازه‌ها را ترمیم کند.

من عرض می‌کنم از شنبه‌ی پانزدهم مهر، رژیم صهیونیستی [دیگر] رژیم صهیونیستیِ قبلی نیست و ضربه‌ای که خورده است به این آسانی قابل جبران نیست. تجربه نشان داده که تحلیل هندسه ذهنی رهبر انقلاب، در میانه وقایع، آسان نیست. مصداق آن، جنگ ۳۳ روزه است. ایشان در لحظه‌ای که پیروزی حزب الله بر ماشین جنگی رژیم قابل تصور نبود، وعده پیروزی دادند. وعده‌ای که حتی سردار سلیمانی به عنوان فرمانده ایرانی حاضر در نبرد حزب الله با ارتش رژیم صهیونیستی، تصویری از آن متصور نبود!

ضربۀ روانی، امنیتی

یکی از ابعاد و جوانب بسیار مهم در جریان حمله اخیر حماس به صهیونیست‌ها، فراهم آمدن یک فرصت تاریخی و روانی جدید، بر ای فهم حقایق مربوط به زندگی فلسطینیان است. ارتش رژیم صهیونیستی به درازای چندین دهه، بلایای بزرگی بر سر مردم فلسطین آورده که حالا و پس از عملیات تاریخی طوفان اقصی، امکان درک آن آسان‌تر شده است.

فلسطینیان، صهیونیست‌ها را شکنجه نکرده‌اند و دروازه ورود غذا و کالا را به روی آنان نبسته‌اند. آنها تنها جنگیده‌اند. جنگی که از حیث امکانات مالی و نظامی، به تمامی نابرابر بوده و اصلی‌ترین سلاح مبارزان در این نبرد تاریخی، اراده و ایمان بوده است. اما اسرائیل نه تنها در برابر مبارزین مسلح، بلکه در مقابل مردم فلسطین، از هر نوع ابزار و جنایتی استفاده کرده و جنگی را مدیریت کرده که در آن، هیچ حد و مرز و ثغور اخلاقی و انسانی خاصی وجود ندارد. با این حال، خود صهیونیست‌ها نه تنها این وضعیت دشوار مردم فلسطین را درک نکرده‌اند؛ بلکه با خیال راحت، اراضی آنان را اشغال کرده و به خانه‌سازی بر خاک دیگران، ادامه داده‌اند! فلسطینیان؛ به درازای چندین دهه، با آوارگی، فقر، تحریم، گرسنگی، ظلم، خشونت، قتل و شکنجه روبرو شده‌اند. اما صهیونیست‌ها، ثروت اندوزی کرده و همواره حامی جنایات ارتش و موساد بوده‌اند. ولی حالا برای صهیونیست‌ها نیز شرایط مانند گذشته نیست.

حالا صهیونیست‌ها نیز می‌توانند درک کنند که حمله به چه معنی است و از دست دادن افراد خانواده، چه مصیبت بزرگی است. حالا آنان نیز می‌توانند بفهمند که یک مردم بی‌دفاع و تحت شرایط سخت، تا چه اندازه دچار سختی و مصیبت می‌شود. این همان چیزی است که روانشناسان، با عبارت همذات‌پنداری از آن یاد می‌کنند. یعنی فرصت و امکانی به وجود می‌آید که ما در موقعیت دشواری قرار بگیریم و از اعماق جان و فهم، به ارزیابی جدیدی از حال کسانی برسیم که قبلاً همان واقعه را از سر گذرانده‌اند. به عنوان مثال، کسی که از صدها کیلومتر دورتر، برای یک زلزله‌زده، کمک می‌فرستد، ممکن است شرایط سخت زلزله‌زده را درک کند اما خودش در خانه‌ای مستحکم نشسته، سقفش بالای سرش است. با گرسنگی و سرما و گرما و بلاتکلیفی مواجه نشده است. اما وقتی که خودش هم دچار زلزله شود، خواهد فهمید که همنوع او در شرایط قبلی، چه وضعیت سختی را زا سر گذرانده است.

البته همه اینها در شرایطی است که صهیونیست‌ها برخلاف فلسطینیان، نمی‌توانند بفهمند که اشغال وطن توسط «دیگری» چه مصیبت دشواری است. آنچه که صهیونیست‌ها در این چند روز درک کردند، حس عمیق «ناامنی» بود. همان احساسی که برای مردم مظلوم فلسطین، عمری طولانی دارد و همواره به خاطر قدرت‌نمایی و جنایات ارتش صهیونیستی، آن را احساس کرده‌اند.

با آنکه در این روزها مردم اسرائیل، ناامنی و ترس را تا عمق استخوان درک کردند؛ اما حالا رژیم صهیونیستی، برای ارعاب و ترساندن فلسطینیان، از حربه قدیمی تحریم استفاده می‌کند. غزه، مدت‌هاست به عنوان بزرگترین زندان سقف باز جهان شناخته می‌شود و اعمال محاصره و تحریم آبی و برقی و غذایی علیه مردمان آن، رویدادی نیست که برای شهروندان مظلوم فلسطینی، غریب و پیشبینی نشده باشد.

بررسی علل ناکامی اطلاعاتی اسرائیل در این عملیات

در حالی که ارتش اسرائیل حملات متقابل خود را به نوار غزه افزایش داده است، این سوال وجود دارد که چگونه تشکیلات اسلام‌گرای حماس توانست از بولدوزر، پاراگلایدر و موتورسیکلت برای انجام بزرگ‌ترین حمله ۵۰ سال اخیر علیه یکی از قدرتمندترین نیروهای نظامی و امنیتی خاورمیانه استفاده کند. این عملیات دقیقا بدترین سناریویی بود که مقامات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل قرار بود نگران آن باشند و برای جلوگیری از وقوع آن برنامه‌ریزی کنند.

روز شنبه، ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حدود ساعت ۶:۳۰ صبح به وقت محلی، حماس بیش از ۳۰۰۰ موشک پرتاب کرد و ۱۰۰۰ پیکارجو را از مرز غزه به شهرک‌های اسرائیلی فرستاد. با وجود گستردگی و دامنه این حمله، گزارش‌ها اعلام کرده‌اند که مقامات امنیتی اسرائیل مدعی شده‌اند هیچ هشدار خاصی مبنی بر اینکه حماس در حال تدارک یک حمله پیچیده است و نیاز به حملات هماهنگ زمینی، هوایی و دریایی دارد را نداشته‌اند. بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی، اسرائیل را به دلیل ناکامی اطلاعاتی‌اش در پیش‌بینی حمله مورد انتقاد قرار داده‌اند، اما موفقیت حمله غافلگیرانه حماس یک ضعف عملیاتی نیز بود.

محدودیت‌های اطلاعاتی

حمله حماس اولین بار نیست که یک دولت به طور فاجعه‌بار حمله دشمن را پیش‌بینی و شناسایی نمی‌کند. ژاپن در سال ۱۹۴۱ حمله مرگبار و غافلگیرانه‌ای را به پرل هاربر انجام داد، ناوگان اقیانوس آرام را نابود کرد و متعاقبا فرانکلین روزولت اعلام جنگ کرد و در نهایت حادثه‌ای بود تا سازمان اطلاعات مرکزی به وجود آید. همچنین سیا و سایر آژانس‌های اطلاعاتی ایالات متحده ۲۳ فرصت را برای برهم زدن حادثه ۱۱ سپتامبر القاعده که نزدیک به ۳۰۰۰ نفر کشته داد را از دست دادند. خود اسرائیل تقریباً ۵۰ سال پیش غافلگیر شد تا روزی که نیروهای مصری و سوری در طول تعطیلات یهودیان به آن حمله کردند و آتش جنگ یوم کیپور را شعله ‌ور ساختند.

البته این امکان وجود دارد که حماس بیشتر خوش‌شانس بود تا ماهر و برای پنهان کردن اهداف یا توانایی‌های خود هیچ کار قابل توجهی انجام نداد. برای مثال، تحقیقات در مورد حادثه ۱۱ سپتامبر نشان داد که تروریست‌های القاعده برای موفقیت نیازی به طرح‌های ضد جاسوسی خیالی یا حتی نام‌های جعلی ندارند. آن‌ها فقط به CIA و FBI نیاز داشتند تا طبق معمول عمل کنند. هنگامی‌که جنگ سرد پایان یافت و تهدید تروریستی در دهه ۱۹۹۰ افزایش یافت، سازمان‌های اطلاعاتی نتوانستند ساختار، انگیزه‌ها و فرهنگ خود را برای شناسایی و شکست یک دشمن جدید تطبیق دهند. در نتیجه، CIA و FBI نزدیک به دوجین فرصت را برای نفوذ و احتمالاً توقف حادثه ۱۱ سپتامبر از دست دادند. یکی از دلایل اصلی شکست این بود که قبل از ۱۱ سپتامبر، هیچ آموزش رسمی، فرآیند روشن یا اولویتی برای هشدار دادن به سایر سازمان‌های اطلاعاتی در مورد تروریست‌های خطرناکی که ممکن است به ایالات متحده سفر کنند، وجود نداشت.

در حال حاضر، اکثر تحلیل گران به طور مشخص نمی‌دانند که چرا اسرائیلی‌ها نتوانستند حمله حماس را شناسایی کنند و ممکن است ماه‌ها طول بکشد تا اسرائیلی‌ها بتوانند به این سوال پاسخ دهند. از لحاظ تاریخی، اسرائیل شاید یکی از بهترین بازیگران در جهان در نفوذ به سازمان‌های متخاصم خود بوده است، سازمان‌هایی که مسلماً نفوذ در آن‌ها دشوار است. اسرائیل یک طرح دفاعی طراحی کرده است که بر جلوگیری از حملات موشکی، گذرگاه‌های مرزی و هشدارهای اولیه تکیه دارد. اما این طرح دفاعی می‌تواند بخشی از کارها را انجام دهد. بخش کلیدی دیگر، درک نحوه تفکر و عملکرد دشمن است و شاید در آنجا اسرائیلی‌ها دچار ضعف مهم‌تری شدند.

دیوار آهنین، دیوار امنیتی ۶۴ کیلومتری که غزه را از اسرائیل جدا می‌کند، در سال ۲۰۲۱ با هزینه ۱,۱ میلیارد دلار تکمیل شد. این دیوار شامل یک حصار مجهز به سنسور به ارتفاع ۶۰۹ سانتی‌متر، صدها دوربین و شلیک مسلسل خودکار در هنگام خاموش شدن سنسورها است. اما دیوار در برابر حمله غافلگیرانه حماس مؤثر نبود. حماس توانست در نقاط متعددی در اطراف غزه از دیوار عبور کند و بدون مقاومت اولیه به حملات خود ادامه دهد. سیستم مراقبت مرزی اسرائیل تقریباً به طور کامل متکی به دوربین‌ها، حسگرها و مسلسل‌هایی است که از راه دور کار می‌کنند. فرماندهان اسرائیلی بیش از حد به تسخیرناپذیری این سیستم اطمینان پیدا کرده بودند. آن‌ها فکر می‌کردند که ترکیبی از نظارت و تسلیحات از راه دور، موانع زمینی مرتفع و دیوار زیرزمینی برای جلوگیری از حفر تونل‌های حماس به داخل اسرائیل، نفوذ دسته‌جمعی را بعید می‌کند و نیاز به استقرار تعداد قابل توجهی از سربازان را در طول خط مرزی کاهش می‌دهد. با ایجاد این سیستم، ارتش شروع به کاهش تعداد نیروها در آنجا کرد و آن‌ها را به مناطق مورد نگرانی دیگر از جمله کرانه باختری منتقل کرد. شکستن این مانع آسان‌تر از آنچه مقامات اسرائیلی انتظار داشتند، بود.

به همین ترتیب، اسرائیل گنبد آهنین خود را نیز که یک سیستم دفاع هوایی است، ساخت تا از اسرائیلی‌ها در برابر حملات موشکی غزه محافظت کند. این گنبد که در سال ۲۰۱۱ تکمیل شد، ۱,۵ میلیارد دلار برای دولت‌های ایالات متحده و اسرائیل هزینه داشت. قبل از حمله غافلگیرانه حماس، این سیستم دفاعی بین ۹۰ تا ۹۷ درصد موفقیت داشت. گنبد آهنین زمانی که پیکار جویان موشک‌های نسبتا کمی پرتاب کردند به خوبی کار کرد، اما در برابر حمله ۷ اکتبر حماس کمتر موثر بود. زمانی که حماس تنها در ۲۰ دقیقه ۳۰۰۰ موشک به سمت اسرائیل پرتاب کرد، سیستم تا حد معناداری قادر به پاسخگویی نبود. بر اساس تجزیه‌ و تحلیل مؤسسه جنگ مدرن، این مقدار برای عدم عملکرد مطلوب گنبد آهنین زیاد بود.

قبل از حمله حماس به اسرائیل در سحرگاه روز شنبه، اطلاعات اسرائیل افزایش فعالیت‌ها را در برخی از شبکه‌های شبه‌نظامی غزه که زیر نظر دارد، شناسایی کرد. به گفته دو مقام ارشد امنیتی اسرائیل، ماموران متوجه شدند که اتفاقی غیرعادی در حال رخ دادن است و به سربازان اسرائیلی که از مرز غزه محافظت می‌کردند، هشدار ارسال کردند. اما به این هشدار وقعی داده نشد، چه به این دلیل که سربازان آن را دریافت نکردند و چه به این سبب که سربازان آن را نخواندند.

اندکی پس از آن، حماس، هواپیماهای بدون سرنشین فرستاد تا برخی از ایستگاه‌های ارتباط سلولی ارتش اسرائیل و برج‌های نظارتی در امتداد مرز را از کار بیاندازند و از نظارت افسران با قابلیت دوربین‌های ویدئویی جلوگیری کنند. پهپادها همچنین مسلسل‌های کنترل از راه دور را که اسرائیل در استحکامات مرزی خود نصب کرده بود، منهدم کردند و ابزار کلیدی برای مبارزه با حمله زمینی را از بین بردند. این امر نزدیک شدن و منفجر کردن بخش‌هایی از حصار مرزی را برای مهاجمان حماس آسان‌تر کرد و باعث شد که مهاجمان با سهولت در چندین مکان از میان شکاف‌ها عبور کنند. نفوذ به بیش از ۲۰ شهرک و پایگاه ارتش اسرائیل در آن حمله، بدترین نقض دفاعی اسرائیل در ۵۰ سال گذشته بود و احساس امنیت این دولت را دچار چالش جدی کرد. برای ساعت‌ها، یکی از قوی‌ترین ارتش‌های خاورمیانه برای مقابله با نیروهای متخاصم، ضعیف‌ و ناتوان شد و روستاها را در بیشتر روز بی‌دفاع باقی گذاشت و نیز پیکارجویان در بیش از ۷۰ کیلومتر مربع از خاک دولت یهود گسترش یافتند.

چرایی شکست اسرائیل

در روزها و هفته ‌های آینده، تحقیقات ویژه بررسی خواهد کرد که چه چیزی در اسرائیل اشتباه بوده است و دولت یهود چه درس‌هایی را باید یاد بگیرند. برای انجام این کار، تحلیلگران باید تعیین کنند که آیا این سازمان‌ های اطلاعاتی بودند که شکست خوردند یا اینکه افسران اطلاعاتی برنامه‌های حماس را تنها برای نادیده گرفتن سیاست‌گذاران مخفی کردند. آن‌ها باید دریابند که آیا آژانس‌های اطلاعاتی اسرائیل فهمیده ‌اند که توانایی ‌های حماس در حال تغییر است یا خیر و همچنین تأثیر بالقوه بحران سیاسی داخلی اسرائیل بر برداشت‌ها و اقدامات دشمن را تعیین کنند. همچنین باید ارزیابی کنند که آیا مقامات اطلاعاتی اسرائیل بیش از حد به فناوری متکی شده‌اند یا خیر و در نهایت باید بفهمند که حماس چه چیزی را کاملا درست انجام داده است. به باور کارشناسان اطلاعاتی، موفقیت این حمله بر اساس ارزیابی اولیه ریشه در شکست امنیتی توسط جامعه اطلاعاتی و ارتش اسرائیل دارد که مشتمل بر موارد زیر است:

ناکامی افسران اطلاعاتی در نظارت بر کانال‌های ارتباطی کلیدی مورد استفاده مهاجمان؛ اتکای بیش از حد به تجهیزات مراقبت مرزی که به راحتی توسط مهاجمان خنثی شد و به آن‌ها اجازه می‌داد به پایگاه‌های نظامی حمله کنند و تلفات انسانی را وارد کنند؛ تجمع برخی فرماندهان در یک پایگاه مرزی که در مرحله اولیه تهاجم مورد حمله قرار گرفتند و باعث شد تا از ارتباط با بقیه نیروهای مسلح جلوگیری گردد؛ تمایل به پذیرش اظهارات غیر واقع و صحنه‌سازی شده رهبران نظامی غزه که در کانال‌های خصوصی ارتباطات بیان شده بود و فلسطینی‌ها می‌دانستند که توسط اسرائیل زیر نظر گرفته می‌شوند؛ از این رو نیروهای اسرائیلی تصور می‌کردند که آن‌ها برای نبرد آماده نمی‌شوند. حماس از دو جنگ در سال گذشته دور ماند و به جهاد اسلامی فلسطین، یک گروه مسلح کوچک‌تر در غزه، اجازه داد تا به تنهایی با اسرائیل مقابله کند. رهبری حماس همچنین در توافقی با میانجیگری قطر به دوره ناآرامی در امتداد مرز غزه پایان داد و این تصور را ایجاد کرد که به دنبال تشدید تنش نیست. از طرفی، هنگامی‌که مقامات اطلاعاتی اسرائیل به روسای ارشد امنیتی در مورد فوری‌ترین تهدیدات برای دفاع توضیح دادند، آن‌ها بر خطرات ناشی از شبه‌نظامیان لبنانی در امتداد مرز شمالی اسرائیل تمرکز کردند و چالش‌های مطرح‌شده توسط حماس تا اندازه زیادی دست کم گرفته شد.

سوالی که اسرائیل با آن مواجه است این است که آیا این فاجعه اطلاعاتی در درجه اول ناتوانی در اخطار بود یا عدم اقدام. ماموریت شماره یک سازمان‌های اطلاعاتی جلوگیری از غافلگیری استراتژیک است. اما برای موفقیت اطلاعاتی، هشدارها و جمع‌آوری اطلاعات کافی نیست که زنگ خطر را به صدا درآورند و در نهایت سیاست‌گذاران نیز باید اقدام کنند. اتفاقاتی که در کشور خود یک آژانس اطلاعاتی می‌افتد می‌تواند ادراکات و رفتار دشمن را نیز تغییر دهد. سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل ممکن است نمی‌دانستند که بحران سیاسی بی‌سابقه داخلی توسط دشمنانش، از جمله حماس، درک شده است و این بحران ممکن است به موفقیت حمله حماس نیز کمک کرده باشد. بدین لحاظ، این آشفتگی داخلی قدرت بازدارندگی اسرائیل را نه تنها از طریق تأثیرگذاری بر ادراکات دشمن، بلکه با فرسایش توانایی‌های اطلاعاتی و آمادگی نظامی اسرائیل تضعیف کرده است.

به نظر می‌رسد که حمله حماس نه بسیار پیچیده و نوآورانه بود و نه کاملا ساده و ابتدایی. نوع عملیات به برنامه‌ ریزی، هماهنگی، زمان و تمرین دقیق نیاز داشت و اساسا این نوع حمله چیزی بود که اسرائیلی‌ها می‌توانستند انتظار آن را داشته باشند و باید پیش ‌بینی می‌کردند، حتی اگر در مقیاسی که انجام شده بود، رخ نمی‌داد. این شکست‌ و ضعف‌ عملیاتی در میان طیف گسترده‌ای از نقص‌های لجستیکی و اطلاعاتی توسط سرویس‌های امنیتی اسرائیل بود که راه را برای تهاجم نیروهای حماس به جنوب اسرائیل هموار کرد. این پیامدها برای امنیت اسرائیل یک آسیب جدی بوده و همچنین به شهرت آن در منطقه به عنوان یک شریک نظامی قابل اعتماد آسیب می‌رساند. اسرائیل برای برخی از کشورهای منطقه در مسائل امنیتی یک دارایی استراتژیک بود و اکنون تصویر این است که اسرائیل نیز واجد ضعف‌های جدی است.

سرویس‌های امنیتی اسرائیل در مورد میزان شکست اولیه خود بحثی ندارند؛ اما آن‌ها می‌گویند که فقط پس از پایان جنگ می‌توان آن را مورد بررسی جدی و دقیق کرد. سون تزو، نظریه‌پرداز نظامی چین باستان، بر اهمیت شناخت دشمن تأکید می‌کند و در فرازی از کتاب هنر جنگ می‌گوید: اگر دشمن را بشناسی و خودت را نیز بشناسی، لازم نیست از نتیجه صد نبرد بترسی. شاید مشکل اسرائیلی‌ها و بسیاری از سازمان‌های اطلاعاتی مدرن این است که به جای اینکه اهداف بازیگر متخاصم خود را به لحاظ ذهنی بدانند و درک عمیق‌تری از نحوه تفکر و عملکردشان داشته باشند، بیش از حد به اطلاعات عملیاتی و تاکتیکی وابسته شده‌ اند. این درک ممکن است از حمله غافلگیرانه بعدی جلوگیری نکند، اما می‌تواند به آماده‌سازی قابلیت‌های نظامی و امنیتی هر بازیگری کمک کند. در نهایت باید توجه داشت هنگامی‌که سازمان‌های اطلاعاتی تحلیل خود را بر درک دشمنان خارجی متمرکز می‌کنند ممکن است کیفیت سیاست داخلی و مشکلات آن، بازیگران متخاصم را جسورتر کند و محاسبات ریسک - پاداش آن‌ها را تغییر دهد.

کنفرانس دانشگاه رایشمن هرتزلیا

در روز ۲۰ شهریور، در کنفرانس دانشگاه رایشمن هرتزلیا «دیوید بارنیا» رئیس سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) در سخنرانی خود سنگی بزرگ به سمت ایران نشانه گرفت و گفت که زمانش رسیده ایران به گونه‌ای متفاوت تاوان دهد. منظور بارنیا از این تاوان، عملیات در عمق ایران برای ترور مقامات ارشد بود؛ عملیاتی در قلب تهران! چشم صهیون خیره به تهران بود. غافل از آنکه نیروهای مقاومت محصور در غزه، زیر چشم نهادهای اطلاعاتی سه‌گانه رژیم صهیونیستی (آمان، شاباک و موساد) در حال طراحی یک زلزله بزرگ در تاریخ اشغالگری ۷۵ ساله صهیونیست‌ها بودند.

پیامی برای جهان

عملیات طوفان الاقصی، پیام‌های روشنی برای جهانیان دارد:

  • اول اینکه فلسطینیان، می‌توانند به راحتی امنیت رژیم صهیونیستی را تهدید کنند.
  • دوم اینکه، به قول ریاض منصور، سفیر فلسطین در سازمان ملل متحد، حالا همه چیز روشن شده است.

ریاض منصور از قول آنتونی آلبانیزی نخست وزیر استرالیا گفته است: «ادامه سرکوب جمعیتی با مصونیت کامل منجر به فاجعه خواهد شد و این همان چیزی است که در حال رخ دادن است.» نظام بین‌الملل و به ویژه کشورهای غربی، به مدت چندین دهه، در برابر جنایات اسرائیل سکوت کردند و برای صهیونیست‌ها، مصونیت کامل قائل شدند و نسبت به ظلمی که بر فلسطینیان رفت؛ بی‌اعتنایی کردند. اما حالا می‌توانند به وضوح ببینند که مبارزین فلسطینی در یک بزنگاه تاریخی، برای نجات از آن ستم و جنایات بزرگ، دست به عملیات متهورانه‌ای زده‌اند که توجه تمام جهانیان و به ویژه توجه کارشناسان نظامی و امنیتی را به خود جلب کرده است.

رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس گفته است که مردم غزه به سرزمین خود وابستگی عمیقی دارند و غزه را ترک نمی کنند و به جایی نمی روند.

اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس

اسماعیل هنیه

نیروهای جنبش مقاومت اسلامی فلسطین با عملیات طوفان الاقصی تاریخ ساز شدند و این عملیات سرآغاز سقوط غاصبان از سرزمین ما خواهد بود. هنیه در ادامه گفت: صهیونیست‌های غاصب برای جبران شکست و ننگی که از طریق گردان‌‌های عزالدین قسام با آن مواجه شده اند به کشتار مردم مظلوم و بی گناه فلسطین متوسل شده اند. اسماعیل هنیه گفت: ارتش بزدل رژیم صهیونیستی قدرت رقابت با سربازان شجاع و دلیر ما را ندارد به همین دلیل دست به کشتار می‌زند. وی افزود: با حمایت همه جانبه آمریکا و غرب، با وجود اقدامات دشمن مستبد، راهبرد استقلال و بازگشت را از سر خواهیم گرفت. مردم غزه عمیقاً به سرزمین خود وابسته هستند و غزه را ترک نخواهند کرد. لازم به ذکر است که اسرائیل خواستار خروج بیش از یک میلیون فلسطینی از شمال غزه را شده است.

راشد الغنوشی

راشد الغنوشی-زندان.webp

راشد الغنوشی، رئیس پیشین مجلس نمایندگان تونس و رئیس حرکه النهضه تونس در نامه‌ای از زندان که توسط دخترش سمیه الغنوشی در حساب توئیتری ایکس منتشر شد نوشت: عملیات طوفان الاقصی که توسط مقاومت فلسطین در هفتم اکتبر آغاز شد، هدیه مردم غزه به امت اسلامی است. وی در دومین پیامی که از زندان می نوشت، افزود: این زندان نیروی تجدید، انگیزه، بسیج، بیداری و بیداری و شعار قهرمانی ملت است. طوفان الاقصی نشان دهنده تجدید تمدن و احیای امت اسلام است. الغنوشی در پیام خود گفت: فلسطین در کنار مسجد الاقصی مسئله محوری امت است و مسجد الاقصی مرکز حاکمیت اسلامی و میزان و نشانی سربلندی امت است. مسجدالاقصی قلب تپنده جهان اسلام است و حضور هر موجود مزاحم در قلب جهان اسلام هشدار یک خطر بزرگ است و این امر مستلزم بسیج امت برای مقابله با این تهدید وجودی است. الغنوشی با بیان اینکه آزادی فلسطین باری بر دوش جهان اسلام نیست، بلکه اهرمی برای یکپارچگی امت مسلمان است و این موضوع بیش از آنکه باری بر دوش او بگذارد، به حامل خود می گوید: موضوع آزادی فلسطین باید در کانون تحرکات جهان اسلام باقی بماند. وی ادامه داد: فلسطین آیه‌ای از کتاب و سوره‌ای از قرآن است، هر که آن را حمل کند، حامل کتاب است و هر که آن را ترک کند، کتاب را ترک کرده است. الغنوشی عملیات طوفان الاقصی را مایه برکت دانست و گفت: امروز طوفان الاقصی هدیه مردم غزه به امت اسلام است و نیروی تجدید بخش، انگیزه ساز و بیداری آفرین است. هدف آزادی فلسطین، جوانان را اعتلا می بخشد و آنها را سیاسی می کند و نسل جدید را از دغدغه های کوچک به سمت مسائل کلان امت اسلام و بشریت می کشاند.» الغنوشی روند «طوفان الاقصی» را به «طوفان نوح» تشبیه کرد که تمام جهان را زیر آب می برد و دوباره آن را بازسازی می کند تا جهان انسانیت رونق و از همه چیز پوسیده، نجات یابد. الغنوشی در پایان پیام خود گفت: این تجدید اسلام، تجدید انسانیت و نویدبخش جهانی جدید است: دنیای آزادی، عدالت، برادری و برابری. لازم به ذکر است که الغنوشی از زمان دستگیری خود در ۱۷ آوریل سال گذشته توسط نیروهای امنیتی پس از یورش به منزلش در زندان به سر می‌برد تا اینکه دادگاه حکم به زندانی شدن وی بخاطر اظهارنظرهای تحریک کننده علیه امنیت تونس را داده است.

پیامدهای طوفان الاقصی بر اسرائیل

اقتصادی

تاکنون تحلیل‌های بسیاری در باب ابعاد نظامی و سیاسی این عملیات گفته و نوشته شده است اما به ابعاد اقتصادی آن چندان توجهی نشده است. هرچتد این عملیات ادامه‌دار است و باید منتظر رفتار طرفین جنگ و دیگر کشورها بود اما می‌توان با احتمال بسیار بالایی این ادعا را مطرح کرد که فارغ از اینکه برنده جنگ اسرائیل یا حماس باشد این جنگ یک بازنده اصلی دارد که عبارت است ازاقتصاد اسرائیل؛ اما دلایل این بازندگی در عواملی چند خلاصه شده که در موارد زیر خواهد آمد.

  • نخستین و مهم‌ترین ویژگی طوفان الاقصی زیرسوال ‌بردن پیمان ابراهیم و مهم‌ تر از آن کریدورعرب - مد است؛ کربدور عرب - مد که توسعه به‌هم‌ پیوسته امارات، عمان، بحرین، عربستان، اردن واسراثیل را هدف قرار داده بود.می‌توانست نظم ژئواکونومیک جدیدی در برابر کریدور چین و شمال-جنوب یدید آورد. آنچه اهمیت ابن کربدور را بیش از توافق ابراهیم می‌سازد آن است که اسرائیل می‌توانست از طربق این کربدور در نظم منطقه کاملاً ادغام و تثبیت شود؛ اتصال این کریدور به پرورة نئوم عربستان و مجاورت آن با تنگه نیران سبب دسترسی اسرائیل به خلیج‌فارس و برتری ژئوپلیتیکی بر فلسطین می‌شد. افزون بر ابن؛ اين موضوع ضمن تضعیف ژئوا کونومیک ایران، مصر، روسیه و چین مسئله فلسطین را خودبه‌ خود به حاشیه می‌راند. چه‌بسا گمانه ‌زنی‌های مبنی بر کمک کرملین به حماس در ابن بستر قابل‌ فهم باشد. بنایراین، مهم‌ترین ضربه طوفان الاقصی زیرسوال‌بردن نظم ژئوا کونومبکی بود که نتيجه آن پذیرش ناگزیر اسرائیل می‌شد.ازاین‌حیث. نسبت طوفان الاقصی با کریدور عرب-مد مانند نسبت جنگ 33 روزه با طرح خاورميانه جدید است.
  • سه ویژگی بنیادین اقتصاد اسرائیل از میانه دهه ۱۹۹۰ استواری بر بخش دانش بنیان کما بیش 50 درصد صادرات خدمات و 35 درصد وصول مالیات دولت را تشکیل می دهد. صادرات کالا و خدمات در سال 2022 حدود 166 میلیارد دلار بوده است. همین ویژگی اقتصاد اسرائیل آن را به بخشی از جورچین کریدور عرب – مد تبدیل می کند که رایج ترین بهانه برای همکاری و عادی سازی روابط کشورهای منطقه با اسرائیل شده بود. با وجود این طوفان الاقصی یک کاتالیزور بسیار قوی برای روند فرار سرمایه و نیروهای متخصص از اسرائیل خواهد شد که پیشتر با اصلاحات نظام قضایی آغاز شده بود. پیش از این عملیات سرمایه گذاری ها به ویژه سرمایه گذاری های خارجی 90 درصد کاهش یافته و 68 درصد شرکت‌های دانش بنیان قصد خروج از فلسطین اشغالی یا خروج وجوه خود را داشته اند. کما بیش 80 درصد از این کشورها از آغاز سال2022 در خارج از کشور به ثبت رسیده اند. پس همان گونه که ضعف منابع انسانی در برابر طوفان الاقصی شد، مهاجرت نیروهای متخصص تهدیدی بنیان افکن برای اقتصاد اسرائیل خواهد بود.
  • بورس تل ‌آویو در فردای این عملیات سقوط شدیدی در بخش بانکی، بیمه و املاک و مستغلات تجربه کرد. افزون بر این، کاهش ارزش شکل در برابر دلار بانک مرکزی اسرائیل را واداشت برای نخستین بار در سه دهه گذشته با تزریق 30 میلیارد دلار در بازار مداخله کرد. هرچند بانک مرکزی با اتکا به ذخایر 200 میلیارد دلاری، افزایش نرخ بهره و انجام معاملات سوآپ می تواند تا حدی اثرات این تضعیف ارزش شکل را کنترل کند اما تضعیف رتبه اعتباری در آژانس رتبه بندیs&p بزرگترین مشکل رژیم خواهد بود. کاهش تدریجی رتبه اعتباری که با اصلاحات نظام قضایی آغاز شده، به کاهش سرمایه‌گذاری خارجی، افزایش بدهی خارجی و کاهش موجودی خزانه دولت می‌انجامد. تاکنون بدهی خارجی اسرائیل به تولید ناخالص داخلی آن 60 درصد برآورد شده بود که بی گمان این روند افزایشی خواهد شد.
  • رکود اقتصادی آیندۀ اقتصاد اسرائیل در کوتاه ‌مدت و بلند مدت است که با تورم نیز همراه است. باتوجه به برآورد بانک مرکزی اسرائیل، هر 1 درصد کاهش ارزش شکل به معنای افزایش ۰.1 تا ۰.۲درصدی تورم و در نتیجه کاهش سطح درآمد، قدرت خرید مردم و سرانجام رکود خواهد بود.
  • انتظار می‌رود پس از پایان این عملیات فرار گسترده سرمایه و نخبگاه صورت گیرد که این موضوع خود می تواند به رکود اقتصادی در بلندمدت منجر شود.
  • هزینه‌های جنگ از قیبل هزینه‌های نظامی. پرداخت حقوق و جبران خسارت‌ها تاکنون حدود ۲۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود که اگر دولت نتانیاهو به اصلاح بودجه با کاهش هزینه‌های تحمیل شده از سوی اتحاد یهودیت توراتی یا جماعت حریدی و گر حسیدی دست نزند. بی‌گمان به تورم به ویژه تورم در بخش مسکن می‌انجامد. آنچه جالب توجه است. هزینه‌ای که اسرانیل برای اجرای پروژه قطار صلح جهت ایجاد یک شبکه سراسری برای متصل شدن به اردن در نظر گرفته بود۲۶میلیارد شکل بوده است که در همان زمان به کمبود بودجه برای تأمین این پروژه خرده گرفته شد.افزون بر این، جنوب اسرائیل که آغازگاه این عملیات بود، از نظر بودجه نظام درمانی و نیروی متخصص با کمبود بودچه روبروست.

بنابر این فارغ از اینکه بازنده این آوردگاه که باشد طوفان الاقصی با به رخ کشیدن ضعف رژیم صهیونیستی در تامین امنیت یایدار ضمن برچیدن پروژه عادی‌سازی به ویژه بین عربستان و اسرانیل اقتصاد اسرائیل را در بلندمدت تضعیف کرده و مهم‌تر از همه پروژه «عرب - مد» را زیر سوال برده است.

امنیتی-انسانی

سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی صبح سه‌شنبه۱۷ اکتبر طی یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «در حال حاضر حدود نیم میلیون اسرائیلی در داخل کشور آواره هستند». براساس گزارش شبکه خبری «روسیا الیوم»، وی خاطرنشان کرد که تمامی مجتمع‌های مسکونی واقع در اطراف نوار غزه از ساکنان تخلیه شده و بیش از ۲۰ محله در شمال فلسطین اشغالی هم‌اکنون خالی از سکنه است.

جستارهای وابسته

منابع