لطفی الهمص: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان =  لطفی الهمص
| تصویر = لطفی الهمص.jpg
| نام = لطفی محمد محمود الهمص
| نام‌های دیگر = ابوعدنان
| سال تولد = 1956 م
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[فلسطین]]
| سال درگذشت = 1443 ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = [[اردن]]
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها = همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
| وبگاه =
}}
'''لطفی الهمص'''، معروف به (ابوعدنان) در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد. وی پس از مهاجرت، به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ‌التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد.


<noinclude>
== زندگی‌نامه ==
</div>
<div class="wikiInfo">[[پرونده:لطفی الهمص.jpg|جایگزین=لطفی الهمص|بندانگشتی|لطفی الهمص]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
 
!نام
|لطفی الهمص
|-
|زاده
|1956 م / [[فلسطین]]
|-
|درگذشت
|1443 قمری/ [[اردن]]
|-
|دین و مذهب
|[[اسلام]]، [[تسنن]]
|-
|فعالیت‌ها
|همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
|}
</div>
'''لطفی محمد محمود الهمص''' (ابوعدنان) در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد. وی پس از مهاجرت به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد.<br>
 
= زندگی‌نامه =
حاج '''لطفی محمد محمود الهمص''' در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد و یک سال قبل از اشغال [[فلسطین]] در سال 1948 میلادی ازدواج کرد و صاحب هفت پسر و پنج دختر شد. سه تن از پسرانش در زمان حیاتش از دنیا رفتند، چنانکه پسر اولش «زهیر» در هجرت در شهر مجدل درگذشت و پس از سال‌ها «رضوان» بر اثر بیماری درگذشت. فرزند دوم که «زهیر» نام داشت؛ در انتفاضه اول پس از درگیری با ارتش اشغالگر در اردوگاه یبنا به [[شهادت]] رسید.
حاج '''لطفی محمد محمود الهمص''' در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد و یک سال قبل از اشغال [[فلسطین]] در سال 1948 میلادی ازدواج کرد و صاحب هفت پسر و پنج دختر شد. سه تن از پسرانش در زمان حیاتش از دنیا رفتند، چنانکه پسر اولش «زهیر» در هجرت در شهر مجدل درگذشت و پس از سال‌ها «رضوان» بر اثر بیماری درگذشت. فرزند دوم که «زهیر» نام داشت؛ در انتفاضه اول پس از درگیری با ارتش اشغالگر در اردوگاه یبنا به [[شهادت]] رسید.
او قبل از هجرت در یبنا تعلیم کتاب «تعلیم قرآن» را توسط شیخ ''محمد رزق'' و سپس شیخ ''عبدالکریم ابوهاشم'' و شیخ ''محمد تفش'' فرا گرفت و در طی آن یاد گرفت [[قرآن]] را بخواند و بنویسد به دلیل دانش خواندن و نوشتن مستقیماً به کلاس دوم راه یافت و تحصیلات ابتدایی را با امتیاز بالا به پایان رساند. وی پس از هجرت به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ‌التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد. [[نوار غزه|نوارغزه]] در آن زمان رشته برق نداشت، ایشان دنبال حرفه تعمیر ساعت رفت تا آن را بیاموزد و در عرض 15 روز به آن مسلط شد و مغازه‌ای برای تعمیر آن باز کرد و بعد در آن مشغول به کار شد.<br>
او قبل از هجرت در یبنا تعلیم کتاب «تعلیم قرآن» را توسط شیخ ''محمد رزق'' و سپس شیخ ''عبدالکریم ابوهاشم'' و شیخ ''محمد تفش'' فرا گرفت و در طی آن یاد گرفت [[قرآن]] را بخواند و بنویسد به دلیل دانش خواندن و نوشتن مستقیماً به کلاس دوم راه یافت و تحصیلات ابتدایی را با امتیاز بالا به پایان رساند. وی پس از هجرت به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ‌التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد. [[نوار غزه|نوارغزه]] در آن زمان رشته برق نداشت، ایشان دنبال حرفه تعمیر ساعت رفت تا آن را بیاموزد و در عرض 15 روز به آن مسلط شد و مغازه‌ای برای تعمیر آن باز کرد و بعد در آن مشغول به کار شد.


= نبرد با صهیونیست =  
== نبرد با صهیونیست ==
ایشان در نبرد با تجاوزات صهیونیستی و محاصره شهر باشیت قبل از اشغال [[فلسطین]] شرکت کرد. پسر عمویش در این جنگ‌ها به [[شهادت]] رسید و او را در یبنا به خاک سپردند.<br>
ایشان در نبرد با تجاوزات صهیونیستی و محاصره شهر باشیت قبل از اشغال [[فلسطین]] شرکت کرد.
   
   
=نسل اول اخوان=
== نسل اول اخوان ==
ایشان در سال 1950 میلادی همکاری خود را با [[اخوان‌المسلمین]] آغاز کرد تا جایی که او تحت تأثیر سخنرانی یکی از شیوخ [[اخوان المسلمین|اخوان]] قرار گرفت که باعث احترام او به آنها شد. پسر عمویش شیخ سلامه نیز به جمع آنها پیوست. حاج لطفی در اخوان ادامه داد و نزد شیوخ خود از جمله شیخ ''اسماعیل محمد حسین مصری''، شیخ ''محمد غزالی''، شیخ ''عباسیری'' و شیخ ''علی جعفر'' با همراهی برادرانش از شیوخ رفح، تحصیل کرد. برخی از آنان درگذشتند و برخی دیده می‌شوند، مانند شیخ ''محمد برهوم''، ''احمد حمد''، ''موسی برهوم'' و ''عبدالله لافی'' ''محمود محسن''، ''محمد النجار''، ''فوزی العطار'' و دیگران.
ایشان در سال 1950 میلادی همکاری خود را با [[اخوان‌المسلمین]] آغاز کرد تا جایی که او تحت تأثیر سخنرانی یکی از شیوخ [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] قرار گرفت که باعث احترام او به آنها شد. پسر عمویش شیخ سلامه نیز به جمع آنها پیوست. حاج لطفی در اخوان ادامه داد و نزد شیوخ خود از جمله شیخ ''اسماعیل محمد حسین مصری''، شیخ ''محمد غزالی''، شیخ ''عباسیری'' و شیخ ''علی جعفر'' با همراهی برادرانش از شیوخ رفح، تحصیل کرد. برخی از آنان درگذشتند و برخی دیده می‌شوند، مانند شیخ ''محمد برهوم''، ''احمد حمد''، ''موسی برهوم'' و ''عبدالله لافی'' ''محمود محسن''، ''محمد النجار''، ''فوزی العطار'' و دیگران.
آنها همچنان به شعبه [[اخوان المسلمین|اخوان]] در سینا می‌رفتند تا اینکه در دوران [[جمال عبدالناصر]] حمله دیوانه وار به [[اخوان‌المسلمین]] انجام شد و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند که منجر به توقف آنها از رفتن به اخوان شد.<br>
آنها همچنان به شعبه [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] در سینا می‌رفتند تا اینکه در دوران [[جمال عبدالناصر]] حمله دیوانه وار به [[اخوان‌المسلمین]] انجام شد و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند که منجر به توقف آنها از رفتن به اخوان شد.
این موانع مانع از راه ایشان نشد؛ بنابراین او به گردان فلسطینی که توسط ''عبدالمنعم عبدالرئوف'' - یکی از [[اخوان المسلمین|اخوان‌المسلمین]] - تشکیل شده بود، پیوست که در آغاز شامل 250 جوان از [[نوار غزه|نوارغزه]] بود.  
این موانع مانع از راه ایشان نشد؛ بنابراین او به گردان فلسطینی که توسط ''عبدالمنعم عبدالرئوف'' - یکی از [[اخوان‌المسلمین|اخوان‌المسلمین]] - تشکیل شده بود، پیوست که در آغاز شامل 250 جوان از [[نوار غزه|نوارغزه]] بود.  
پس از اینکه عبدالمنعم فرمانده گردان توسط [[جمال عبدالناصر]] به زندان افتاد، حاج لطفی پس از 21 ماه پیوستن به اخوان المسلمین به دلیل عضویت در اخوان‌المسلمین اخراج شد. او یکی از آوارگان ارشدی است که به دلیل جنایات صهیونیست‌ها لحظاتی از فاجعه و آوارگی اجباری را تجربه کرد.
پس از اینکه عبدالمنعم فرمانده گردان توسط [[جمال عبدالناصر]] به زندان افتاد، حاج لطفی پس از 21 ماه پیوستن به اخوان‌المسلمین به دلیل عضویت در اخوان‌المسلمین اخراج شد. او یکی از آوارگان ارشدی است که به دلیل جنایات صهیونیست‌ها لحظاتی از فاجعه و آوارگی اجباری را تجربه کرد.


= درگذشت =
== درگذشت ==
ایشان در روز پنجشنبه 25/8/2010 میلادی مصادف با 15 رمضان 1431 هجری قمری درگذشت. صالح الهمص یکی از نزدیکان آن به شبکه الرساله توضیح داد که حاج لطفی الهمص بر اثر بیماری لاعلاج که به آن مبتلا شده بود درگذشت.<br>
ایشان در روز پنجشنبه 25/8/2010 میلادی مصادف با 15 رمضان 1431 هجری قمری درگذشت. صالح الهمص یکی از نزدیکان آن به شبکه الرساله توضیح داد که حاج لطفی الهمص بر اثر بیماری لاعلاج که به آن مبتلا شده بود درگذشت.
   
   
=منبع=
== منابع ==
* ر.ک: مدخل لطفی الهمص در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].


*ر.ک: مدخل لطفی الهمص در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
{{فلسطین}}


[[رده: شخصیت ‌های اخوان‌ المسلمین]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده: شخصیت ‌های جهان اسلام]]
[[رده:اعضای اخوان المسلمین‎‏]]
[[رده: اخوان‌ المسلمین]]
[[رده:فلسطین]]
[[رده: شخصیت‌ ها]]
[[رده: فلسطین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۷

لطفی الهمص
لطفی الهمص.jpg
نام کامللطفی محمد محمود الهمص
نام‌های دیگرابوعدنان
اطلاعات شخصی
سال تولد1956 م، ۱۳۳۴ ش‌، ۱۳۷۵ ق
محل تولدفلسطین
سال درگذشت1443 ق، ۱۴۰۰ ش‌، ۲۰۲۲ م
محل درگذشتاردن
دیناسلام
فعالیت‌هاهمکاری با اخوان‌المسلمین

لطفی الهمص، معروف به (ابوعدنان) در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد. وی پس از مهاجرت، به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ‌التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد.

زندگی‌نامه

حاج لطفی محمد محمود الهمص در سال 1929 میلادی در شهر یبنا به دنیا آمد و یک سال قبل از اشغال فلسطین در سال 1948 میلادی ازدواج کرد و صاحب هفت پسر و پنج دختر شد. سه تن از پسرانش در زمان حیاتش از دنیا رفتند، چنانکه پسر اولش «زهیر» در هجرت در شهر مجدل درگذشت و پس از سال‌ها «رضوان» بر اثر بیماری درگذشت. فرزند دوم که «زهیر» نام داشت؛ در انتفاضه اول پس از درگیری با ارتش اشغالگر در اردوگاه یبنا به شهادت رسید. او قبل از هجرت در یبنا تعلیم کتاب «تعلیم قرآن» را توسط شیخ محمد رزق و سپس شیخ عبدالکریم ابوهاشم و شیخ محمد تفش فرا گرفت و در طی آن یاد گرفت قرآن را بخواند و بنویسد به دلیل دانش خواندن و نوشتن مستقیماً به کلاس دوم راه یافت و تحصیلات ابتدایی را با امتیاز بالا به پایان رساند. وی پس از هجرت به اداره برق و صنعت راه یافت و در سال 1337 شمسی فارغ‌التحصیل شد و به دلیل کسب رتبه اول در صنعت مفتخر شد. نوارغزه در آن زمان رشته برق نداشت، ایشان دنبال حرفه تعمیر ساعت رفت تا آن را بیاموزد و در عرض 15 روز به آن مسلط شد و مغازه‌ای برای تعمیر آن باز کرد و بعد در آن مشغول به کار شد.

نبرد با صهیونیست

ایشان در نبرد با تجاوزات صهیونیستی و محاصره شهر باشیت قبل از اشغال فلسطین شرکت کرد.

نسل اول اخوان

ایشان در سال 1950 میلادی همکاری خود را با اخوان‌المسلمین آغاز کرد تا جایی که او تحت تأثیر سخنرانی یکی از شیوخ اخوان قرار گرفت که باعث احترام او به آنها شد. پسر عمویش شیخ سلامه نیز به جمع آنها پیوست. حاج لطفی در اخوان ادامه داد و نزد شیوخ خود از جمله شیخ اسماعیل محمد حسین مصری، شیخ محمد غزالی، شیخ عباسیری و شیخ علی جعفر با همراهی برادرانش از شیوخ رفح، تحصیل کرد. برخی از آنان درگذشتند و برخی دیده می‌شوند، مانند شیخ محمد برهوم، احمد حمد، موسی برهوم و عبدالله لافی محمود محسن، محمد النجار، فوزی العطار و دیگران. آنها همچنان به شعبه اخوان در سینا می‌رفتند تا اینکه در دوران جمال عبدالناصر حمله دیوانه وار به اخوان‌المسلمین انجام شد و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند که منجر به توقف آنها از رفتن به اخوان شد. این موانع مانع از راه ایشان نشد؛ بنابراین او به گردان فلسطینی که توسط عبدالمنعم عبدالرئوف - یکی از اخوان‌المسلمین - تشکیل شده بود، پیوست که در آغاز شامل 250 جوان از نوارغزه بود. پس از اینکه عبدالمنعم فرمانده گردان توسط جمال عبدالناصر به زندان افتاد، حاج لطفی پس از 21 ماه پیوستن به اخوان‌المسلمین به دلیل عضویت در اخوان‌المسلمین اخراج شد. او یکی از آوارگان ارشدی است که به دلیل جنایات صهیونیست‌ها لحظاتی از فاجعه و آوارگی اجباری را تجربه کرد.

درگذشت

ایشان در روز پنجشنبه 25/8/2010 میلادی مصادف با 15 رمضان 1431 هجری قمری درگذشت. صالح الهمص یکی از نزدیکان آن به شبکه الرساله توضیح داد که حاج لطفی الهمص بر اثر بیماری لاعلاج که به آن مبتلا شده بود درگذشت.

منابع

  • ر.ک: مدخل لطفی الهمص در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..