امین عباد بن عباس طالقانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = امین عباد بن عباس طالقانی
| عنوان = امین عباد بن عباس طالقانی
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| تصویر = عالمان شیعه.jpg
| نام = ابوالقاسم اسماعيل بن عبّاد
| نام = ابوالقاسم اسماعیل بن عبّاد
| نام‌های دیگر = صاحب بن عباد، شیخ امین عباد بن عباس طالقانی
| نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه افقی |صاحب بن عباد  |شیخ امین عباد بن عباس طالقانی }}
| سال تولد = 326 ق
| سال تولد = 326 ق
| تاریخ تولد =  
| تاریخ تولد =  
| محل تولد = روستای طالقان، اصفهان
| محل تولد = [[اصفهان]]
| سال درگذشت = 385 ق
| سال درگذشت = 385 ق
| تاریخ درگذشت =  
| تاریخ درگذشت =  
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''ابوالقاسم اسماعيل بن عَبّاد''' (326 - 385ق)، ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عَبّاد، ادیب، نویسنده، شاعر و وزیر [[مذهب شیعه|شیعه‌مذهب]] دربار [[آل بویه|آل‌بویه]] (مؤیدالدوله و فخرالدوله)، مشهورترین کتاب ادبی‌اش «المحیط فی اللغة» است.
'''ابوالقاسم اسماعیل بن عَبّاد''' (326 - 385ق)، ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عَبّاد، ادیب، نویسنده، شاعر و وزیر [[مذهب شیعه|شیعه‌مذهب]] دربار [[آل بویه|آل‌بویه]] (مؤیدالدوله و فخرالدوله)، مشهورترین کتاب ادبی‌اش «المحیط فی اللغة» است.


== ولادت ==
== ولادت ==
او فرزند عباس ملقّب به صاحب و مشهور به صاحب بن عبّاد در 16 ذيقعده سال 326ق در [[اصفهان]] ديده به جهان گشود. همچنانکه صاحب بن عباد در برخی از اشعارش به آن اشاره می‌کند، گرچه برخی ادله بر طالقانی بودنش اشاره دارد و برای اثبات این قول به بیان حکایتی از ثعالبی اشاره می‌کنند که در اخبار عباد بن علی دختر زاده صاحب آورده‌اند، اما به نظر می‌رسد در جمع این دو قول که ظاهرا متناقض می‌نماید، این است که در اصفهان نیز محلی به نام طالقان وجود داشته، و این محل ظاهرا قریه‌ای است که اکنون نیز موجود و به نام طاخونچه معروف است. و در دفاتر قدیم طاقانچه بمعنی طالقان کوچک می نوشته‌اند. طالقانچه اکنون میان بلوک لنجان و سمیرم واقع شده است<ref>بهمنیار، احمد، صاحب بن عباد شرح احوال و آثار، ص35-36</ref>.
او فرزند عباس ملقّب به صاحب و مشهور به صاحب بن عبّاد در 16 [[ذی القعده|ذیقعده]] سال 326ق در [[اصفهان]] دیده به جهان گشود. همچنانکه صاحب بن عباد در برخی از اشعارش به آن اشاره می‌کند، گرچه برخی ادله بر طالقانی بودنش اشاره دارد و برای اثبات این قول به بیان حکایتی از ثعالبی اشاره می‌کنند که در اخبار عباد بن علی دختر زاده صاحب آورده‌اند، اما به نظر می‌رسد در جمع این دو قول که ظاهرا متناقض می‌نماید، این است که در اصفهان نیز محلی به نام طالقان وجود داشته، و این محل ظاهرا قریه‌ای است که اکنون نیز موجود و به نام طاخونچه معروف است. و در دفاتر قدیم طاقانچه بمعنی طالقان کوچک می نوشته‌اند. طالقانچه اکنون میان بلوک لنجان و سمیرم واقع شده است<ref>بهمنیار، احمد، صاحب بن عباد شرح احوال و آثار، ص35-36</ref>.


== خاندان ==
== خاندان ==
پدر و اجداد صاحب از بزرگان و سرشناسان اصفهان بوده و مرتبه وزارت داشتند. عبّاس پدر صاحب بدان مرتبه از بزرگى و احترام رسيده بود که مردم او را «شيخ امين» مى‌گفتند.
پدر و اجداد صاحب از بزرگان و سرشناسان اصفهان بوده و مرتبه وزارت داشتند. عبّاس پدر صاحب بدان مرتبه از بزرگى و احترام رسیده بود که مردم او را «شیخ امین» مى‌گفتند.


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
وى پس از فراگيرى مقدمات به تحصيل فقه، حديث، تفسير، کلام و ديگر علوم رايج پرداخت. پس از چندى که او خود را از اساتيد و بزرگان اصفهان بى‌نياز ديد به «رى» که از مراکز علم و ادب آن زمان بود، مهاجرت کرد و در آن شهر به حلقه درس «ابن عميد» وزير دانشمند و شهير آل‌بويه پيوست. ابن عميد توانايى «صاحب» در انشاى متون ادبى را مشاهده کرد و او را از نويسندگان مقام وزارت قرار داد. کاردانى و توانايى صاحب در انجام اين امور، راه پيشرفت را بر او هموار ساخت تا آنجا که چون رکن‌الدوله، فرزندش مؤيّدالدوله را به حکومت اصفهان منصوب کرد، صاحب نيز در مقام دبيرى او و نويسندگى وى به زادگاهش اصفهان بازگشت.
وى پس از فراگیرى مقدمات به تحصیل [[فقه]]، [[حدیث]]، تفسیر، کلام و دیگر علوم رایج پرداخت. پس از چندى که او خود را از اساتید و بزرگان اصفهان بى‌نیاز دید به «[[ری|رى]]» که از مراکز علم و ادب آن زمان بود، مهاجرت کرد و در آن شهر به حلقه درس «ابن عمید» وزیر دانشمند و شهیر [[آل‌بویه|آل‌بویه]] پیوست. ابن عمید توانایى «صاحب» در انشاى متون ادبى را مشاهده کرد و او را از نویسندگان مقام وزارت قرار داد. کاردانى و توانایى صاحب در انجام این امور، راه پیشرفت را بر او هموار ساخت تا آنجا که چون رکن‌الدوله، فرزندش مؤیّدالدوله را به حکومت اصفهان منصوب کرد، صاحب نیز در مقام دبیرى او و نویسندگى وى به زادگاهش اصفهان بازگشت.


== اساتيد ==
== اساتید ==
از مشخصات تمامى اساتيد صاحب اطلاع دقيق در دسترس نيست. برخى از اساتيد مهم وى عبارتند از: عبّاد (پدر او)، ابن عميد، ابن فارس، [[ابوسعید حسن بن عبدالله سیرافی|ابوسعيد حسن بن عبدالله سيرافى]]، ابوبکر محمد بن يعقوب، قاضى ابوبکر احمد بن کامل، ابوزکريّا يحيى بن عدّى، ابوعمر صبّاغ.
از مشخصات تمامى اساتید صاحب اطلاع دقیق در دسترس نیست. برخى از اساتید مهم وى عبارتند از:  
* عبّاد (پدر او)، ابن عمید،
* ابن فارس،  
* [[ابوسعید حسن بن عبدالله سیرافی|ابوسعید حسن بن عبدالله سیرافى]]،  
* ابوبکر محمد بن یعقوب،
* قاضى ابوبکر احمد بن کامل،  
* ابوزکریّا یحیى بن عدّى،  
* ابوعمر صبّاغ.


== شاگردان ==
== شاگردان ==
اسامى برخى از شاگردان او بدين شرح است: شيخ عبدالقاهر جرجانى، ابوبکر بن مقرى، قاضى ابوطيب طبرى، ابوالفضل محمد بن ابراهيم نسوّى شافعى، ابوبکر على ذکوانى.
اسامى برخى از شاگردان او بدین شرح است:  
* شیخ [[عبدالقاهر جرجانى]]،
* ابوبکر بن مقرى،  
* قاضى ابوطیب طبرى،  
* ابوالفضل محمد بن ابراهیم نسوّى شافعى،  
* ابوبکر على ذکوانى.


== مذهب ==
== مذهب ==
بسيارى از بزرگان به [[تشیع|تشيّع]] و برخى به دوازده امامى بودن او تصريح کرده‌اند. [[سید بن طاووس|سيّد بن طاووس]]، [[شیخ صدوق|شيخ صدوق]]، [[محمد باقر مجلسی|علاّمه مجلسى]]، [[شیخ حر عاملی|شيخ حرّ عاملى]]، [[شیخ بهایی|شيخ بهايى]]، و بسيارى ديگر از اين جمله‌اند. جز تصريح بزرگان، دقت در اشعارى که از صاحب باقى مانده و شور و شوق او به ولايت و دوستى ائمه معصومين(ع) بهترين شاهد بر تشيع اين شخصيت بزرگ است.
بسیارى از بزرگان به [[مذهب شیعه|تشیع]] و برخى به دوازده امامى بودن او تصریح کرده‌اند. [[سید بن طاووس|سیّد بن طاووس]]، [[شیخ صدوق|شیخ صدوق]]، [[محمد باقر مجلسی|علاّمه مجلسى]]، [[شیخ حر عاملی|شیخ حرّ عاملى]]، [[شیخ بهایی|شیخ بهایى]]، و بسیارى دیگر از این جمله‌اند. جز تصریح بزرگان، دقت در اشعارى که از صاحب باقى مانده و شور و شوق او به ولایت و دوستى [[ائمه]] معصومین(علیه السلام) بهترین شاهد بر تشیع این شخصیت بزرگ است.


== مناصب ==
== مناصب ==
هنگامى که صاحب به مقام وزارت رسيد درصدد اصلاح امور برآمد و در اوّلين گام، بدعت‌هاى ناپسند و رسوم ظالمانه را برانداخت. او در اجراى عدالت و رفع ستم از مردم بسيار کوشا بود. او پس از رسيدن به مقام وزارت نيز کسب علم و معرفت را فراموش نکرد. او چه در ايّام اقامت در شهرهاى اصفهان، بغداد و رى و چه در مسافرت هميشه با برخى از دانشمندان و بزرگانِ علم همراه بود و حتّى در مأموريت‌هاى نظامى نيز مجلس بحث و گفتگو تشکيل مى‌داد.
هنگامى که صاحب به مقام وزارت رسید درصدد اصلاح امور برآمد و در اوّلین گام، بدعت‌هاى ناپسند و رسوم ظالمانه را برانداخت. او در اجراى [[عدل|عدالت]] و رفع ستم از مردم بسیار کوشا بود. او پس از رسیدن به مقام وزارت نیز کسب علم و معرفت را فراموش نکرد. او چه در ایّام اقامت در شهرهاى [[اصفهان]]، [[بغداد]] و [[ری|رى]] و چه در مسافرت همیشه با برخى از دانشمندان و بزرگانِ علم همراه بود و حتّى در مأموریت‌هاى نظامى نیز مجلس بحث و گفتگو تشکیل مى‌داد.


== توجهات ==
== توجهات ==
وى به تأليفات اهل قلم عنايت و توجه ويژه داشت و هرگاه از تأليف کتابى جديد آگاهى مى‌يافت با سعى و کوشش فراوان نسخه‌اى از آن فراهم مى‌کرد و براى مطالعه در کتابخانه خويش قرار مى‌داد. او در نتيجه تلاش فراوان توانست کتابخانه‌اى عظيم و کم‌نظير تشکيل دهد. کتابخانه صاحب، بيشتر آثار و تأليفات علمى آن دوران را دربر داشت و دانشوران و نويسندگان متعدد از آن گنجينه ارزشمند استفاده مى‌بردند. «مقدسى» جغرافى‌دان پرآوازه و مشهور قرن چهارم، يکى از کسانى است که به تصريح خودش استفاده فراوان و بهره بسيار از کتابخانه بزرگ صاحب برده است.
وى به تألیفات اهل قلم عنایت و توجه ویژه داشت و هرگاه از تألیف کتابى جدید آگاهى مى‌یافت با سعى و کوشش فراوان نسخه‌اى از آن فراهم مى‌کرد و براى مطالعه در کتابخانه خویش قرار مى‌داد. او در نتیجه تلاش فراوان توانست کتابخانه‌اى عظیم و کم‌نظیر تشکیل دهد. کتابخانه صاحب، بیشتر آثار و تألیفات علمى آن دوران را دربر داشت و دانشوران و نویسندگان متعدد از آن گنجینه ارزشمند استفاده مى‌بردند. «مقدسى» جغرافى‌دان پرآوازه و مشهور قرن چهارم، یکى از کسانى است که به تصریح خودش استفاده فراوان و بهره بسیار از کتابخانه بزرگ صاحب برده است.


حکايات و وقايع متعدد از روابط نيک صاحب بن عبّاد و بزرگان معاصرش در مدارک و مآخذ نقل شده که حاکى از بزرگوارى و ستايش معاصران او نسبت به صاحب بن عباد مى‌باشد.
حکایات و وقایع متعدد از روابط نیک صاحب بن عبّاد و بزرگان معاصرش در مدارک و مآخذ نقل شده که حاکى از بزرگوارى و ستایش معاصران او نسبت به صاحب بن عباد مى‌باشد.


صاحب در تمامى ابواب و فنون شعر از قبيل مدح، وصف، رثاء، هجاء، هذل، مواعظ و غيره اشعارى سروده و در هر فن قدرت طبع خود را با آوردن معانى نو و مضامين تازه و دقيق آشکار ساخته است. او اشعار متعددى در وصف ائمه و [[علی بن ابی طالب|امام علی]] و در بيان مقام والاى آنان سروده است.
صاحب در تمامى ابواب و فنون شعر از قبیل مدح، وصف، رثاء، هجاء، هذل، مواعظ و غیره اشعارى سروده و در هر فن قدرت طبع خود را با آوردن معانى نو و مضامین تازه و دقیق آشکار ساخته است. او اشعار متعددى در وصف ائمه و [[علی بن ابی طالب|امام علی]] و در بیان مقام والاى آنان سروده است.


در عظمت شخصيت صاحب بن عبّاد همين بس که [[عبدالحسین امینی|علامه امينى]] در شأن او مى‌گويد: «او از کسانى است که شرح حال نويس هر اندازه اديب و سخندان باشد از بيان فضايل و مکارم او ناتوان بوده، زبانش در کام مى‌خشکد.»
در عظمت شخصیت صاحب بن عبّاد همین بس که [[عبدالحسین امینی|علامه امینى]] در شأن او مى‌گوید: «او از کسانى است که شرح‌حال نویس هر اندازه ادیب و سخندان باشد از بیان فضایل و مکارم او ناتوان بوده، زبانش در کام مى‌خشکد.»


== وفات ==
== آثار ==
وى در اواخر عمر خويش، ناخوش و رنجور گشت و در بستر بيمارى افتاد. او در بستر هم از مسائل کشور غافل نبود و از امور کشور با اطلاع مى‌شد. سرانجام در شب جمعه 24 صفر سال 385ق جان به پروردگار خويش تسليم کرد.
آثار متعددى در زمینه علوم فوق از صاحب باقى مانده که بدین شرح است<ref>صاحب، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج۱، مقدمه، ص۱۲۱۶</ref>:


== آثار ==
# کتاب الابانه (در علم کلام)؛
آثار متعددى در زمينه علوم فوق از صاحب باقى مانده که بدين شرح است<ref>صاحب، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج۱، مقدمه، ص۱۲۱۶</ref>:
# الاقناع (در عروض)؛
# الامثال السائره (در علوم ادبى)؛
# التذکره (در کلام و اصول دین)؛
# دیوان اشعار؛
# رسائل صاحب (مباحث اخلاقى، اعتقادى و اجتماعى)؛
# رساله‌اى در فضایل حضرت [[عبدالعظیم حسنی|عبدالعظیم حسنى(علیه السلام)]]؛
# رساله‌اى در علم طب؛
# عنوان المعارف؛
# الفرق بین الضاد و الظاء؛
# المحیط (در علم لغت)؛
# الروزنامجة(دفتری که صاحب تمام کارهای روزانه دیوانی را در آن یادداشت می‌کرده است)<ref>ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۶، ص۲۵۶</ref>.
 
== درگذشت ==
وى در اواخر عمر خویش، ناخوش و رنجور گشت و در بستر بیمارى افتاد. او در بستر هم از مسائل کشور غافل نبود و از امور کشور با اطلاع مى‌شد. سرانجام در شب جمعه 24 [[صفر المظفر|صفر]] سال 385ق جان به پروردگار خویش تسلیم کرد.


کتاب الابانه (در علم کلام)
== جستارهای وابسته ==
الاقناع (در عروض)
* [[آل بویه]]
الامثال السائره (در علوم ادبى)
* [[ذی القعده|ذیقعده]]
التذکره (در کلام و اصول دين)
* [[شیخ بهایی|شیخ بهایى]]
ديوان اشعار
رسائل صاحب (مباحث اخلاقى، اعتقادى و اجتماعى)
رساله‌اى در فضايل حضرت [[عبدالعظیم حسنی|عبدالعظيم حسنى]](ع)
رساله‌اى در علم طب،
عنوان المعارف،
الفرق بين الضاد و الظاء
المحيط (در علم لغت)
الروزنامجة(دفتری که صاحب تمام کارهای روزانه دیوانی را در آن یادداشت می‌کرده است)<ref>ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۶، ص۲۵۶</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{علمای اسلام}}
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۶

امین عباد بن عباس طالقانی
عالمان شیعه.jpg
نام کاملابوالقاسم اسماعیل بن عبّاد
نام‌های دیگر
  • صاحب بن عباد
  • شیخ امین عباد بن عباس طالقانی
اطلاعات شخصی
سال تولد326 ق، ۳۱۷ ش‌، ۹۳۸ م
محل تولداصفهان
سال درگذشت385 ق، ۳۷۴ ش‌، ۹۹۵ م
محل درگذشتری
دیناسلام، شیعه
استادان
  • احمد بن فارس رازی لغوی
  • ابوالفضل عباس بن محمد
  • نحوی ابوالفضل بن عمی
  • ابوسعید سیرافی
  • قاضی ابی بکر بن کامل
  • عبدالله بن جعفر بن فارس
  • احمد بن کامل بن شجره
شاگردان
  • شیخ عبدالقاهر جرجانی
  • حسن بن قاسم بغدادی معروف به رازی نحوی
  • ابوبکر بن مقرئ
  • قاضی ابوطیب طبری
  • ابوبکر بن علی ذکوانی
آثار
  • المحیط فی اللغه
  • الصاحبی فی فقه اللغه
فعالیت‌ها
  • محدث
  • متکلم
  • وزیر
  • نویسنده
  • شاعر
  • ادیب

ابوالقاسم اسماعیل بن عَبّاد (326 - 385ق)، ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عَبّاد، ادیب، نویسنده، شاعر و وزیر شیعه‌مذهب دربار آل‌بویه (مؤیدالدوله و فخرالدوله)، مشهورترین کتاب ادبی‌اش «المحیط فی اللغة» است.

ولادت

او فرزند عباس ملقّب به صاحب و مشهور به صاحب بن عبّاد در 16 ذیقعده سال 326ق در اصفهان دیده به جهان گشود. همچنانکه صاحب بن عباد در برخی از اشعارش به آن اشاره می‌کند، گرچه برخی ادله بر طالقانی بودنش اشاره دارد و برای اثبات این قول به بیان حکایتی از ثعالبی اشاره می‌کنند که در اخبار عباد بن علی دختر زاده صاحب آورده‌اند، اما به نظر می‌رسد در جمع این دو قول که ظاهرا متناقض می‌نماید، این است که در اصفهان نیز محلی به نام طالقان وجود داشته، و این محل ظاهرا قریه‌ای است که اکنون نیز موجود و به نام طاخونچه معروف است. و در دفاتر قدیم طاقانچه بمعنی طالقان کوچک می نوشته‌اند. طالقانچه اکنون میان بلوک لنجان و سمیرم واقع شده است[۱].

خاندان

پدر و اجداد صاحب از بزرگان و سرشناسان اصفهان بوده و مرتبه وزارت داشتند. عبّاس پدر صاحب بدان مرتبه از بزرگى و احترام رسیده بود که مردم او را «شیخ امین» مى‌گفتند.

تحصیلات

وى پس از فراگیرى مقدمات به تحصیل فقه، حدیث، تفسیر، کلام و دیگر علوم رایج پرداخت. پس از چندى که او خود را از اساتید و بزرگان اصفهان بى‌نیاز دید به «رى» که از مراکز علم و ادب آن زمان بود، مهاجرت کرد و در آن شهر به حلقه درس «ابن عمید» وزیر دانشمند و شهیر آل‌بویه پیوست. ابن عمید توانایى «صاحب» در انشاى متون ادبى را مشاهده کرد و او را از نویسندگان مقام وزارت قرار داد. کاردانى و توانایى صاحب در انجام این امور، راه پیشرفت را بر او هموار ساخت تا آنجا که چون رکن‌الدوله، فرزندش مؤیّدالدوله را به حکومت اصفهان منصوب کرد، صاحب نیز در مقام دبیرى او و نویسندگى وى به زادگاهش اصفهان بازگشت.

اساتید

از مشخصات تمامى اساتید صاحب اطلاع دقیق در دسترس نیست. برخى از اساتید مهم وى عبارتند از:

  • عبّاد (پدر او)، ابن عمید،
  • ابن فارس،
  • ابوسعید حسن بن عبدالله سیرافى،
  • ابوبکر محمد بن یعقوب،
  • قاضى ابوبکر احمد بن کامل،
  • ابوزکریّا یحیى بن عدّى،
  • ابوعمر صبّاغ.

شاگردان

اسامى برخى از شاگردان او بدین شرح است:

  • شیخ عبدالقاهر جرجانى،
  • ابوبکر بن مقرى،
  • قاضى ابوطیب طبرى،
  • ابوالفضل محمد بن ابراهیم نسوّى شافعى،
  • ابوبکر على ذکوانى.

مذهب

بسیارى از بزرگان به تشیع و برخى به دوازده امامى بودن او تصریح کرده‌اند. سیّد بن طاووس، شیخ صدوق، علاّمه مجلسى، شیخ حرّ عاملى، شیخ بهایى، و بسیارى دیگر از این جمله‌اند. جز تصریح بزرگان، دقت در اشعارى که از صاحب باقى مانده و شور و شوق او به ولایت و دوستى ائمه معصومین(علیه السلام) بهترین شاهد بر تشیع این شخصیت بزرگ است.

مناصب

هنگامى که صاحب به مقام وزارت رسید درصدد اصلاح امور برآمد و در اوّلین گام، بدعت‌هاى ناپسند و رسوم ظالمانه را برانداخت. او در اجراى عدالت و رفع ستم از مردم بسیار کوشا بود. او پس از رسیدن به مقام وزارت نیز کسب علم و معرفت را فراموش نکرد. او چه در ایّام اقامت در شهرهاى اصفهان، بغداد و رى و چه در مسافرت همیشه با برخى از دانشمندان و بزرگانِ علم همراه بود و حتّى در مأموریت‌هاى نظامى نیز مجلس بحث و گفتگو تشکیل مى‌داد.

توجهات

وى به تألیفات اهل قلم عنایت و توجه ویژه داشت و هرگاه از تألیف کتابى جدید آگاهى مى‌یافت با سعى و کوشش فراوان نسخه‌اى از آن فراهم مى‌کرد و براى مطالعه در کتابخانه خویش قرار مى‌داد. او در نتیجه تلاش فراوان توانست کتابخانه‌اى عظیم و کم‌نظیر تشکیل دهد. کتابخانه صاحب، بیشتر آثار و تألیفات علمى آن دوران را دربر داشت و دانشوران و نویسندگان متعدد از آن گنجینه ارزشمند استفاده مى‌بردند. «مقدسى» جغرافى‌دان پرآوازه و مشهور قرن چهارم، یکى از کسانى است که به تصریح خودش استفاده فراوان و بهره بسیار از کتابخانه بزرگ صاحب برده است.

حکایات و وقایع متعدد از روابط نیک صاحب بن عبّاد و بزرگان معاصرش در مدارک و مآخذ نقل شده که حاکى از بزرگوارى و ستایش معاصران او نسبت به صاحب بن عباد مى‌باشد.

صاحب در تمامى ابواب و فنون شعر از قبیل مدح، وصف، رثاء، هجاء، هذل، مواعظ و غیره اشعارى سروده و در هر فن قدرت طبع خود را با آوردن معانى نو و مضامین تازه و دقیق آشکار ساخته است. او اشعار متعددى در وصف ائمه و امام علی و در بیان مقام والاى آنان سروده است.

در عظمت شخصیت صاحب بن عبّاد همین بس که علامه امینى در شأن او مى‌گوید: «او از کسانى است که شرح‌حال نویس هر اندازه ادیب و سخندان باشد از بیان فضایل و مکارم او ناتوان بوده، زبانش در کام مى‌خشکد.»

آثار

آثار متعددى در زمینه علوم فوق از صاحب باقى مانده که بدین شرح است[۲]:

  1. کتاب الابانه (در علم کلام)؛
  2. الاقناع (در عروض)؛
  3. الامثال السائره (در علوم ادبى)؛
  4. التذکره (در کلام و اصول دین)؛
  5. دیوان اشعار؛
  6. رسائل صاحب (مباحث اخلاقى، اعتقادى و اجتماعى)؛
  7. رساله‌اى در فضایل حضرت عبدالعظیم حسنى(علیه السلام)؛
  8. رساله‌اى در علم طب؛
  9. عنوان المعارف؛
  10. الفرق بین الضاد و الظاء؛
  11. المحیط (در علم لغت)؛
  12. الروزنامجة(دفتری که صاحب تمام کارهای روزانه دیوانی را در آن یادداشت می‌کرده است)[۳].

درگذشت

وى در اواخر عمر خویش، ناخوش و رنجور گشت و در بستر بیمارى افتاد. او در بستر هم از مسائل کشور غافل نبود و از امور کشور با اطلاع مى‌شد. سرانجام در شب جمعه 24 صفر سال 385ق جان به پروردگار خویش تسلیم کرد.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. بهمنیار، احمد، صاحب بن عباد شرح احوال و آثار، ص35-36
  2. صاحب، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج۱، مقدمه، ص۱۲۱۶
  3. ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۶، ص۲۵۶