ابن ادریس حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = ابن ادریس حلی
<br>
| تصویر =عالمان شیعه.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = محمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی
| نام‌های دیگر = ابن ادریس، ابن ادریس حلی
| سال تولد = ۵۴۳ ق
| تاریخ تولد =
| محل تولد = حله، [[عراق]]
| سال درگذشت =  ۵۹۸ ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = حله، عراق
| استادان = {{فهرست جعبه افقی |عبداللّه بن جعفر دوریستی |ابن زهره حلبی |[[ابن شهرآشوب|ابن شهر آشوب]] }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه افقی |فخار بن مَعْد موسوی |محمد بن جعفربن نما |جعفر بن نما ابوالحسن علی بن یحیی خیاط |سید محیی الدین حسینی حلبی }}
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |سرائر |خلاصة الاستدلال فی المُواسَعَة و المُضایقَة |المختصر فی المضایقة |رسالة فی معنی الناصب }}
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
'''محمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی''' معروف به '''ابن ادریس حلی'''، از فقیهان بزرگ [[مذهب شیعه|امامیه]]، صاحب‌نظر در [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[تفسیر]]، لغت، ابن‌ادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و به سبب فتواهای شاذ (کمیاب در میان علما) و همچنین شکستن هیبت علمی [[شیخ طوسی]] مشهور است.


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
در برخی از منابع نام و نسب او به شکل‌های محمد بن ادریس بن محمد، محمد بن ادریس بن احمد بن ادریس، محمد بن احمد بن ادریس و حتی به شکل غریب محمد بن منصور بن احمد بن ادریس ثبت شده که هیچ یک قابل اعتماد نیست.
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>


<noinclude>
== ابن‌ادریس حلی که بود ==
</div>
ابوعبدالله ابوجعفر) فخر‌الدین محمد بن منصور بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی عجلی حلی معروف به ابن‌ادریس حلی (543 ق - 598 ق) یکی از فقهای برجسته [[مذهب شیعه|شیعه]] در قرن ششم هجری به شمار می‌رود.
 
<div class="wikiInfo">[[پرونده:ابن ادریس حلی.jpg |جایگزین=ابن ادریس حلی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
 
!نام
!ابن ادریس حلی
|-
|نام کامل
|محمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی
|-
|القاب
|ابن ادریس • ف‍خ‍رال‍دی‍ن اب‍و ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ابن ادریس •  م‍ح‍م‍د ب‍ن ادری‍س‌ ح‍ل‍ی‌ • م‍ح‍م‍د ب‍ن اح‍م‍د ع‍ج‍ل‍ی‌ • م‍ح‍م‍د ب‍ن اح‍م‍د
|-
|تولد
|۵۴۳ق
|-
|محل زندگی
|حله
|-
|محل تحصیل
|حله
|-
|اساتید
|عبداللّه بن جعفر دوریستی • ابن زهره حلبی • ابن شهر آشوب و...
|-
|شاگردان
|فخار بن مَعْد موسوی • محمد بن جعفربن نما • جعفر بن نما ابوالحسن علی بن یحیی خیاط • سید محیی الدین حسینی حلبی و...
|-
|تألیفات
|سرائر • خلاصة الاستدلال فی المُواسَعَة و المُضایقَة • المختصر فی المضایقة • رسالة فی معنی الناصب
|-
|شهر وفات
|حله
|-
|وفات
|حدود ۵۹۸ق
|-
|محل دفن
|محله «جامعین»
|-
|}
</div>
 
'''محمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی'''، معروف به <big>ابن ادريس</big>، از فقيهان بزرگ [[امامیه]]، صاحب نظر در [[فقه]]، [[اصول]]، [[تفسیر]]، لغت، ابن ادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و به سبب فتواهای شاذ (کمیاب در میان علما) و همچنین شکستن هیبت علمی [[شیخ طوسی]] مشهور است.
 
در برخى از منابع نام و نسب او به شكل‌هاى محمد بن ادريس بن محمد، محمد بن ادريس بن احمد بن ادريس، محمد بن احمد بن ادريس و حتى به شكل غريب محمد بن منصور بن احمد بن ادريس ثبت شده كه هيچ یک قابل اعتماد نيست.
 
بنابر منابع متأخر، مادر او، نوه دخترى شيخ مسعود وَرّام بوده است و نسب وى از جانب مادر با سه واسطه، به شيخ طوسى مى‌رسد، اما نظر به تاريخ وفات شيخ ورام در 605ق و سال وفات ابن ادريس و نيز با مقايسه طبقه شيخ ورام با طبقه وى، این نسبت درست نمى‌نمايد.
 
=«ابن ادریس حلی» که بود=
 
ابوعبد الله ابو جعفر) فخر االدین محمد بن منصور بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی عجلی حلی معروف به ابن ادریس حلی (543 ق - 598 ق) یکی از فقهای برجسته [[شیعه]] در قرن ششم هجری به شمار می رود.


او در شهر حله دیده به جهان گشود، در همانجا رشد یافت و در آن دیار از دنیا رفت. او در دوران رشد و تحصیل خود از محضر بیشتر اساتید و دانشمندان نامدار حله بهره برد.
او در شهر حله دیده به جهان گشود، در همانجا رشد یافت و در آن دیار از دنیا رفت. او در دوران رشد و تحصیل خود از محضر بیشتر اساتید و دانشمندان نامدار حله بهره برد.


ابن ادریس حلی یکی از دانشمندان قرن ششم هجری است که [[شیعه]] و [[سنی]] او را تمجید و ستایش کرده اند، وی در واقع پیشگام بررسی های انتقادی نظرات [[شیخ طوسی]] می باشد که هم نظرات فقهی و هم اندیشه های کلامی شیخ طوسی را به بوتۀ نقد کشیده است. همچنین نظرات حدیثی و اصولی ([[اصول فقه]])ابن ادریس نیز مورد توجه دانشمندان متأخر مثل [[شهید ثانی]] و دیگران واقع شده است.
ابن‌ادریس حلی یکی از دانشمندان قرن ششم هجری است که [[شیعه]] و [[سنی]] او را تمجید و ستایش کرده‌اند، وی در واقع پیشگام بررسی‌های انتقادی نظرات [[شیخ طوسی]] می‌باشد که هم نظرات فقهی و هم اندیشه‌های کلامی شیخ طوسی را به بوتۀ نقد کشیده است. همچنین نظرات حدیثی و اصولی ([[اصول فقه]]) ابن‌ادریس نیز مورد توجه دانشمندان متأخر مثل [[شیخ زین‌الدین علی عاملی|شهید ثانی]] و دیگران واقع شده است.


گفتنی است که غیر از ابن ادریس حلّی دانشمندان دیگری نیز همنام او بوده اند که نباید با وی اشتباه شوند مثل: ابن ادریس یمانی، محمد بن جعفر بن ادریس، یحیی بن ادریس، و محمد بن ادریس شافعی.
گفتنی است که غیر از ابن‌ادریس حلّی دانشمندان دیگری نیز هم‌نام او بوده‌اند که نباید با وی اشتباه شوند مثل: ابن‌ادریس یمانی، محمد بن جعفر بن ادریس، یحیی بن ادریس و محمد بن ادریس شافعی.


البته در میان علمای شیعه هنگامی که نام ابن ادریس در فقه ذکر می شود مراد [[فقها]] همین دانشمند یعنی ابن ادریس حلّی است که یکی از فقهای سه گانه حله معروف به حلیون و دانشمندان یازده گانۀ حله می باشد. و اگر در [[حدیث]] و [[رجال]] صحبتی از ابن ادریس به میان آید مرادشان حسین بن احمد بن ادریس است و نباید میان این دو دانشمند شیعه نیز اشتباه شود.  
البته در میان علمای شیعه هنگامی که نام ابن‌ادریس در فقه ذکر می‌شود مراد [[فقها]] همین دانشمند یعنی ابن‌ادریس حلّی است که یکی از فقهای سه گانه حله معروف به حلیون و دانشمندان یازده‌گانۀ حله می‌باشد. و اگر در [[حدیث]] و [[رجال]] صحبتی از ابن‌ادریس به میان آید مرادشان حسین بن احمد بن ادریس است و نباید میان این دو دانشمند شیعه نیز اشتباه شود.  


=اساتید وی عبارتند از=
== اساتید ==
 
# سدید‌الدین محمود بن حسن حمّصی رازی (م بعد از 600 ق).
# سدید الدین محمود بن حسن حمّصی رازی (م بعد از 600 ق)
# راشد بن ابراهیم بن اسحاق بحرانی.
#
# سید مشرف شاه ابن محمد حسین افطسی.
# راشد بن ابراهیم بن اسحاق بحرانی
# ابن زهره حمزة بن علی حسینی حلّی.
#
# عربی بن مسافر عبادی.
# سید مشرف شاه ابن محمد حسین افطسی
#
# ابن زهره حمزة بن علی حسینی حلّی
#
# عربی بن مسافر عبادی
#
# هبة الله ابن رطبة سوراوی و بسیاری دیگر از اساتید حله، [[نجف]] و [[بغداد]].
# هبة الله ابن رطبة سوراوی و بسیاری دیگر از اساتید حله، [[نجف]] و [[بغداد]].


=شاگردان ابن ادریس=
== شاگردان ابن‌ادریس ==
 
ابن‌ادریس در زندگی کوتاه خود فعالیت بسیار گسترده علمی‌ داشت که در این تلاش شاگردان فراوانی هم تربیت کرده است؛ برخی از آنها عبارتند از:
ابن ادریس در زندگی کوتاه خود فعالیت بسیار گسترده علمی داشت که در این تلاش شاگردان فراوانی هم تربیت کرده است؛ برخی از آنها عبارتند از:
 
سید شمس الدین ابو علی فخار بن معد موسوی که کتاب معروف حجة الذاهب الی ایمان ابی طالب یا الردّ علی الذاهب الی کفر ابی طالب را نوشته است.


# محمد بن جعفر بن محمد بن نما حلّی معروف به ابن نما
سید شمس‌الدین ابو علی فخار بن معد موسوی که کتاب معروف حجة‌الذاهب الی ایمان ابی‌طالب یا الردّ علی الذاهب الی کفر ابی‌طالب را نوشته است.
# ابو الحسن علی بن یحیی بن علی خیاط
# سید محمد بن عبد الله بن علی بن زهره حسینی حلبی
# جعفر بن احمد بن حسین بن قمرویه حائری که بخش عمده ای از نظرات فقهی ابن ادریس را در قالب کتاب مسائل ابن ادریس گرد آوری و منتشر کرد.
# سید صفی الدین ابو جعفر محمد بن معد بن علی بن رافع
# نجیب الدین ابو ابراهیم محمد بن نما حلی
# معین الدین ابو الحسن سالم بن بردان مازنی مصری.  


برخی از این شاگردان در پیشرفت علوم مدارس شیعی [[عراق]] در قرن هفتم تاثیر گذار بودند.
# محمد بن جعفر بن محمد بن نما حلّی معروف به ابن نما.
# ابوالحسن علی بن یحیی بن علی خیاط.
# سید محمد بن عبدالله بن علی بن زهره حسینی حلبی.
# جعفر بن احمد بن حسین بن قمرویه حائری که بخش عمده‌ای از نظرات فقهی ابن‌ادریس را در قالب کتاب مسائل ابن‌ادریس گرد‌آوری و منتشر کرد.
# سید صفی الدین ابوجعفر محمد بن معد بن علی بن رافع.
# نجیب الدین ابو ابراهیم محمد بن نما حلی.
# معین الدین ابوالحسن سالم بن بردان مازنی مصری.


=آثار وتالیفات ابن ادریس=
برخی از این شاگردان در پیشرفت علوم مدارس [[مذهب شیعه|شیعی]] [[عراق]] در قرن هفتم تاثیر‌گذار بودند.


او همچنین کتابهای فراوانی در زمینۀ فقه و عقاید [[تشیع]] تألیف کرده بود که مهمترین آنها عبارتند از:
== آثار ==
او همچنین کتاب‌های فراوانی در زمینۀ فقه و عقاید [[مذهب شیعه|تشیع]] تألیف کرده بود که مهمترین آنها عبارتند از:


# السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی که یکی از مهمترین منابع فقه شیعه به شمار می رود.
# السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی که یکی از مهمترین منابع [[فقه|فقه شیعه]] به شمار می‌رود.
#
# التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن‌ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است.
# التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است.
# شرح [[صحیفه سجادیه (کتاب)|الصحیفة السجادیة]] که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است.
#
# مسائل ابن‌ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد‌آوری و تنظیم کرده است.
# شرح [[الصحیفة السجادیة]] که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است.
# خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیه‌ای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است.
#
# مسائل ابن ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد آوری و تنظیم کرده است.
#
# خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیه ای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است.
#
# رسالة فی معنی الناصب.
# رسالة فی معنی الناصب.
#
# مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخۀ او در کتاب السرائر است و به طور مستقل مورد توجه علمای [[رجال]] قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به شمار می‌رود.
# مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخۀ او در کتاب السرائر است و به طور مستقل مورد توجه علمای [[رجال]] قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به شمار می رود.
 
=تاثیرات در فقه=
 
تا پیش از ابن ادریس تمامی فقیهان به مدت یک قرن دنباله رو شیخ طوسی بوده و جرات مخالفت با شیوه استنباط و فتاوای وی را نداشتند اما ابن ادریس این سد را شکسته و فقه را وارد مرحله جدیدی نمود. به نظر محققان، بیشتر فقیهان پس از شیخ طوسی، به‌سبب اعتماد و حسن اعتقاد به شیخ، در آرای فقهی و غیرفقهی، از او پیروی می‌کردند؛ ازاین‌رو استنباط و [[اجتهاد]] در فقه شیعه رو به افول نهاد.
 
شماری معدود از فقها مانند ابن ادریس که به ضرورت استقلال فکری [[فقیه]] سخت پایبند بود، به [[تقلید]] از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. <ref>حسینی‌اشکوری، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱</ref>


=دیدگاه علما درخصوص ابن ادریس=
== تاثیرات در فقه ==
تا پیش از ابن‌ادریس تمامی فقیهان به مدت یک قرن دنباله‌رو شیخ طوسی بوده و جرات مخالفت با شیوه استنباط و فتاوای وی را نداشتند اما ابن‌ادریس این سد را شکسته و فقه را وارد مرحله جدیدی نمود. به نظر محققان، بیشتر فقیهان پس از شیخ طوسی، به‌سبب اعتماد و حسن اعتقاد به شیخ، در آرای فقهی و غیرفقهی، از او پیروی می‌کردند؛ ازاین‌رو استنباط و [[اجتهاد]] در فقه شیعه رو به افول نهاد.


فقها و شرح‌حال‌نگاران، از [[اهل سنت]] و شیعه، ابن ادریس را به بزرگی مقام و فهم و علم بالایش ستوده و از وی با اوصافی چون بی‌نظیر در علم فقه، یگانهٔ عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کرده‌اند. <ref>ذهبی، ۱۴۱۷، حوادث و وفیات ۵۹۱-۶۰۰، ص ۳۱۴؛ ابن‌حجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳؛ بحرانی، ص۲۷۶؛ قمی، ۱۳۵۲-۱۳۵۵، ج۱، ص۴۴۴</ref> وی با برخی از عالمان اهل سنت درباره مسائل فقهی مکاتباتی داشت. <ref> ابن‌ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۲، ص۶۷۸</ref>
شماری معدود از فقها مانند ابن‌ادریس که به ضرورت استقلال فکری [[فقیه]] سخت پایبند بود، به [[تقلید]] از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. <ref>حسینی‌اشکوری، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱</ref>


برخی از دانشمندان [[علم رجال]] با استناد به عبارتی در السرائر (نام کتاب فقهی ابن ادریس)، بر آنند که ابن ادریس به شیخ طوسی بی‌احترامی کرده است. آن‌ها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانسته‌اند. <ref>مامقانی، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ مازندرانی‌حائری، ج۵، ص۳۴۷</ref>
== دیدگاه علما درخصوص ابن‌ادریس ==
فقها و شرح‌حال‌نگاران، از [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] و شیعه، ابن‌ادریس را به بزرگی مقام و فهم و علم بالایش ستوده و از وی با اوصافی چون بی‌نظیر در علم فقه، یگانهٔ عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کرده‌اند. <ref>ذهبی، ۱۴۱۷، حوادث و وفیات ۵۹۱-۶۰۰، ص ۳۱۴؛ ابن‌حجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳؛ بحرانی، ص۲۷۶؛ قمی، ۱۳۵۲-۱۳۵۵، ج۱، ص۴۴۴</ref> وی با برخی از عالمان اهل‌سنت درباره مسائل فقهی مکاتباتی داشت. <ref> ابن‌ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۲، ص۶۷۸</ref>


اما تعبیر اهانت‌آمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است. <ref>خویی، ج۱۵، ص۶۴۶۵</ref> ابن ادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضی‌اللّه عنه» و «رَحِمَه‌اللّه» را آورده است. وی از التبیان شیخ طوسی به عظمت یاد نموده <ref>بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹</ref> و هنگام نقد دیدگاه‌های شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوال به ظاهر متعارض او را به گونه‌ای جمع کرده است. <ref>مهدوی‌راد، ص۲۴</ref> <ref> برای نمونه رجوع کنید به ابن ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۴، ۳۶۳، ج۳، ص۴۳۰</ref>
برخی از دانشمندان [[علم رجال]] با استناد به عبارتی در السرائر (نام کتاب فقهی ابن‌ادریس)، بر آنند که ابن‌ادریس به شیخ طوسی بی‌احترامی‌کرده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانسته‌اند. <ref>مامقانی، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ مازندرانی‌حائری، ج۵، ص۳۴۷</ref>


[[محقق حلّی]] <ref>محقق حلی، ج۱، ص۳۵۱، ۳۴۲، ج۲، ص۷۰۲</ref> گاه با تعبیری چون المتأخر به ابن ادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۷</ref> علامه حلّی از او با عنوانی طعنه‌آمیز (الشّاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. به‌علاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابن ادریس را نقل کرده و پذیرفته است <ref> برای نمونه رجوع کنید به محقق حلی، ۱۴۱۲-۱۴۲۰، ج۸، ص۱۵۳، ۱۶۸-۱۶۹، ۱۷۰، ج۹، ص۷۶، ۲۹۹-۳۰۰</ref> و چه‌بسا از او با احترام نام برده است.
اما تعبیر اهانت‌آمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است. <ref>خویی، ج۱۵، ص۶۴۶۵</ref> ابن‌ادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضی‌اللّه عنه» و «رَحِمَه‌اللّه» را آورده است. وی از التبیان شیخ طوسی به عظمت یاد نموده <ref>بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹</ref> و هنگام نقد دیدگاه‌های شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوال به ظاهر متعارض او را به گونه‌ای جمع کرده است. <ref>مهدوی‌راد، ص۲۴</ref> <ref> برای نمونه رجوع کنید به ابن ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۴، ۳۶۳، ج۳، ص۴۳۰</ref>


به نظر ابن داوود حلی <ref>ابن داوود، رجال، ص۴۹۸</ref> ، ابن ادریس به‌طور کلی از [[احادیث]] [[اهل بیت (ع)]] اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی <ref>بحرانی، ص۲۷۹</ref> این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علوّ مرتبه علمی و فضل ابن ادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی با توجه به اینکه خود ابن داوود حلی، ابن ادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر می‌کرد.
[[محقق حلی|محقق حلّی]] <ref>محقق حلی، ج۱، ص۳۵۱، ۳۴۲، ج۲، ص۷۰۲</ref> گاه با تعبیری چون المتأخر به ابن‌ادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری <ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۷</ref> علامه حلّی از او با عنوانی طعنه‌آمیز (الشّاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. به‌علاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابن‌ادریس را نقل کرده و پذیرفته است <ref> برای نمونه رجوع کنید به محقق حلی، ۱۴۱۲-۱۴۲۰، ج۸، ص۱۵۳، ۱۶۸-۱۶۹، ۱۷۰، ج۹، ص۷۶، ۲۹۹-۳۰۰</ref> و چه‌بسا از او با احترام نام برده است.


=وفات=
به نظر ابن داوود حلی <ref>ابن داوود، رجال، ص۴۹۸</ref>، ابن‌ادریس به‌طور کلی از [[احادیث]] [[اهل بیت|اهل‌بیت (علیه‌السلام)]] اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی <ref>بحرانی، ص۲۷۹</ref> این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علوّ مرتبه علمی و فضل ابن‌ادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی با توجه به اینکه خود ابن داوود حلی، ابن‌ادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر می‌کرد.


به نظر برخی مؤلفان، ابن ادریس در حدود ۵۹۷ <ref>منتجب‌الدین رازی، ص۳۹۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳</ref> ، و به گفته فرزندش صالح <ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج۱۲، ص۱۵۵</ref> در حدود ۵۹۸ درگذشته است. بنابراین، اینکه در بعضی منابع آمده است او در ۲۵ یا ۳۵ سالگی وفات کرد، <ref>رجوع کنید به: مازندرانی‌حائری، ج۵، ص۳۴۸؛ مجلسی، ج۱۰۴، ص۱۹</ref> نادرست است و به نظر برخی، ناشی از خطا در نوشتن کلمه تسعین به صورت سبعین [در گزارش سال وفات او] بوده است. <ref>نوری، ج۳، ص۴۲؛ مجلسی، ج صفر، مقدمه عبدالرحیم ربانی شیرازی، ص۱۹۸</ref> این مطلب با گفته خود ابن ادریس <ref>(۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۵۷۷، ج۳، ص۲۵۸</ref> درباره سال تألیف سرائر و نیز تصریح فخار، شاگرد او که در ۵۹۳ از او حدیث شنیده ناسازگار است. ابن ادریس در حلّه وفات یافت. مرقد او در محله «جامعین» حلّه قرار دارد و در ۱۳۴۰ش تجدید بنا شده است. <ref>بحرانی، ص ۲۷۷-۲۷۸</ref>
== وفات ==
به نظر برخی مؤلفان، ابن‌ادریس در حدود ۵۹۷ <ref>منتجب‌الدین رازی، ص۳۹۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳</ref>، و به گفته فرزندش صالح <ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج۱۲، ص۱۵۵</ref> در حدود ۵۹۸ درگذشته است. بنابراین، اینکه در بعضی منابع آمده است او در ۲۵ یا ۳۵ سالگی وفات کرد، <ref>رجوع کنید به: مازندرانی‌حائری، ج۵، ص۳۴۸؛ مجلسی، ج۱۰۴، ص۱۹</ref> نادرست است و به نظر برخی، ناشی از خطا در نوشتن کلمه تسعین به صورت سبعین [در گزارش سال وفات او] بوده است. <ref>نوری، ج۳، ص۴۲؛ مجلسی، ج صفر، مقدمه عبدالرحیم ربانی شیرازی، ص۱۹۸</ref> این مطلب با گفته خود ابن‌ادریس <ref>(۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۵۷۷، ج۳، ص۲۵۸</ref> درباره سال تألیف سرائر و نیز تصریح فخار، شاگرد او که در ۵۹۳ از او حدیث شنیده ناسازگار است. ابن‌ادریس در حلّه وفات یافت. مرقد او در محله «جامعین» حلّه قرار دارد و در ۱۳۴۰ش تجدید بنا شده است. <ref>بحرانی، ص ۲۷۷-۲۷۸</ref>


=منبع=
== پانویس ==
{{پانویس}}


[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=249255&typeinfo=23&catid=24113 برگرفته از سایت ابن ادریس حلی - مکارم شیرازیhttps://makarem.ir]
== منابع ==
# [https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=249255&typeinfo=23&catid=24113 برگرفته از سایت ابن‌ادریس حلی - مکارم شیرازیhttps://makarem.ir]
#[https://www.jamaran.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AC%DB%8C-%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3-70/1511322-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3-%D8%AD%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%81%D9%82%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%B3%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%88-%DA%86%D9%87-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%AF-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A7%D9%88-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF-%D8%AD%D8%AC%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA برگرفته از سایت ابن‌ادریس حلی که بود؟ /فقهای شیعه و سنی درباره او چه نظری دارند...https://www.jamaran.news]


=پانویس=
{{علمای اسلام}}
{{پانویس|2}}


[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:رجالیان شیعه]]
[[رده:مراجع تقلید شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۱

ابن ادریس حلی
عالمان شیعه.jpg
نام کاملمحمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی
نام‌های دیگرابن ادریس، ابن ادریس حلی
اطلاعات شخصی
سال تولد۵۴۳ ق، ۵۲۷ ش‌، ۱۱۴۸ م
محل تولدحله، عراق
سال درگذشت۵۹۸ ق، ۵۸۰ ش‌، ۱۲۰۲ م
محل درگذشتحله، عراق
دیناسلام، شیعه
استادان
شاگردان
  • فخار بن مَعْد موسوی
  • محمد بن جعفربن نما
  • جعفر بن نما ابوالحسن علی بن یحیی خیاط
  • سید محیی الدین حسینی حلبی
آثار
  • سرائر
  • خلاصة الاستدلال فی المُواسَعَة و المُضایقَة
  • المختصر فی المضایقة
  • رسالة فی معنی الناصب

محمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی معروف به ابن ادریس حلی، از فقیهان بزرگ امامیه، صاحب‌نظر در فقه، اصول، تفسیر، لغت، ابن‌ادریس به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام و به سبب فتواهای شاذ (کمیاب در میان علما) و همچنین شکستن هیبت علمی شیخ طوسی مشهور است.

در برخی از منابع نام و نسب او به شکل‌های محمد بن ادریس بن محمد، محمد بن ادریس بن احمد بن ادریس، محمد بن احمد بن ادریس و حتی به شکل غریب محمد بن منصور بن احمد بن ادریس ثبت شده که هیچ یک قابل اعتماد نیست.

ابن‌ادریس حلی که بود

ابوعبدالله (و ابوجعفر) فخر‌الدین محمد بن منصور بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی عجلی حلی معروف به ابن‌ادریس حلی (543 ق - 598 ق) یکی از فقهای برجسته شیعه در قرن ششم هجری به شمار می‌رود.

او در شهر حله دیده به جهان گشود، در همانجا رشد یافت و در آن دیار از دنیا رفت. او در دوران رشد و تحصیل خود از محضر بیشتر اساتید و دانشمندان نامدار حله بهره برد.

ابن‌ادریس حلی یکی از دانشمندان قرن ششم هجری است که شیعه و سنی او را تمجید و ستایش کرده‌اند، وی در واقع پیشگام بررسی‌های انتقادی نظرات شیخ طوسی می‌باشد که هم نظرات فقهی و هم اندیشه‌های کلامی شیخ طوسی را به بوتۀ نقد کشیده است. همچنین نظرات حدیثی و اصولی (اصول فقه) ابن‌ادریس نیز مورد توجه دانشمندان متأخر مثل شهید ثانی و دیگران واقع شده است.

گفتنی است که غیر از ابن‌ادریس حلّی دانشمندان دیگری نیز هم‌نام او بوده‌اند که نباید با وی اشتباه شوند مثل: ابن‌ادریس یمانی، محمد بن جعفر بن ادریس، یحیی بن ادریس و محمد بن ادریس شافعی.

البته در میان علمای شیعه هنگامی که نام ابن‌ادریس در فقه ذکر می‌شود مراد فقها همین دانشمند یعنی ابن‌ادریس حلّی است که یکی از فقهای سه گانه حله معروف به حلیون و دانشمندان یازده‌گانۀ حله می‌باشد. و اگر در حدیث و رجال صحبتی از ابن‌ادریس به میان آید مرادشان حسین بن احمد بن ادریس است و نباید میان این دو دانشمند شیعه نیز اشتباه شود.

اساتید

  1. سدید‌الدین محمود بن حسن حمّصی رازی (م بعد از 600 ق).
  2. راشد بن ابراهیم بن اسحاق بحرانی.
  3. سید مشرف شاه ابن محمد حسین افطسی.
  4. ابن زهره حمزة بن علی حسینی حلّی.
  5. عربی بن مسافر عبادی.
  6. هبة الله ابن رطبة سوراوی و بسیاری دیگر از اساتید حله، نجف و بغداد.

شاگردان ابن‌ادریس

ابن‌ادریس در زندگی کوتاه خود فعالیت بسیار گسترده علمی‌ داشت که در این تلاش شاگردان فراوانی هم تربیت کرده است؛ برخی از آنها عبارتند از:

سید شمس‌الدین ابو علی فخار بن معد موسوی که کتاب معروف حجة‌الذاهب الی ایمان ابی‌طالب یا الردّ علی الذاهب الی کفر ابی‌طالب را نوشته است.

  1. محمد بن جعفر بن محمد بن نما حلّی معروف به ابن نما.
  2. ابوالحسن علی بن یحیی بن علی خیاط.
  3. سید محمد بن عبدالله بن علی بن زهره حسینی حلبی.
  4. جعفر بن احمد بن حسین بن قمرویه حائری که بخش عمده‌ای از نظرات فقهی ابن‌ادریس را در قالب کتاب مسائل ابن‌ادریس گرد‌آوری و منتشر کرد.
  5. سید صفی الدین ابوجعفر محمد بن معد بن علی بن رافع.
  6. نجیب الدین ابو ابراهیم محمد بن نما حلی.
  7. معین الدین ابوالحسن سالم بن بردان مازنی مصری.

برخی از این شاگردان در پیشرفت علوم مدارس شیعی عراق در قرن هفتم تاثیر‌گذار بودند.

آثار

او همچنین کتاب‌های فراوانی در زمینۀ فقه و عقاید تشیع تألیف کرده بود که مهمترین آنها عبارتند از:

  1. السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی که یکی از مهمترین منابع فقه شیعه به شمار می‌رود.
  2. التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن‌ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است.
  3. شرح الصحیفة السجادیة که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است.
  4. مسائل ابن‌ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد‌آوری و تنظیم کرده است.
  5. خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیه‌ای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است.
  6. رسالة فی معنی الناصب.
  7. مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخۀ او در کتاب السرائر است و به طور مستقل مورد توجه علمای رجال قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به شمار می‌رود.

تاثیرات در فقه

تا پیش از ابن‌ادریس تمامی فقیهان به مدت یک قرن دنباله‌رو شیخ طوسی بوده و جرات مخالفت با شیوه استنباط و فتاوای وی را نداشتند اما ابن‌ادریس این سد را شکسته و فقه را وارد مرحله جدیدی نمود. به نظر محققان، بیشتر فقیهان پس از شیخ طوسی، به‌سبب اعتماد و حسن اعتقاد به شیخ، در آرای فقهی و غیرفقهی، از او پیروی می‌کردند؛ ازاین‌رو استنباط و اجتهاد در فقه شیعه رو به افول نهاد.

شماری معدود از فقها مانند ابن‌ادریس که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفتند و باب نقد آرای شیخ طوسی را گشودند. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. [۱]

دیدگاه علما درخصوص ابن‌ادریس

فقها و شرح‌حال‌نگاران، از اهل‌سنت و شیعه، ابن‌ادریس را به بزرگی مقام و فهم و علم بالایش ستوده و از وی با اوصافی چون بی‌نظیر در علم فقه، یگانهٔ عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کرده‌اند. [۲] وی با برخی از عالمان اهل‌سنت درباره مسائل فقهی مکاتباتی داشت. [۳]

برخی از دانشمندان علم رجال با استناد به عبارتی در السرائر (نام کتاب فقهی ابن‌ادریس)، بر آنند که ابن‌ادریس به شیخ طوسی بی‌احترامی‌کرده است. آنها حتی دلیل عمر کوتاه حلّی را همین امر دانسته‌اند. [۴]

اما تعبیر اهانت‌آمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است. [۵] ابن‌ادریس بارها از شیخ طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضی‌اللّه عنه» و «رَحِمَه‌اللّه» را آورده است. وی از التبیان شیخ طوسی به عظمت یاد نموده [۶] و هنگام نقد دیدگاه‌های شیخ نیز هرگز به ناسزاگویی نپرداخته و حتی گاه سخن او را توجیه یا اقوال به ظاهر متعارض او را به گونه‌ای جمع کرده است. [۷] [۸]

محقق حلّی [۹] گاه با تعبیری چون المتأخر به ابن‌ادریس اشاره و آرای او را نقد کرده است. به نوشته خوانساری [۱۰] علامه حلّی از او با عنوانی طعنه‌آمیز (الشّاب المترف) یاد کرده است؛ ولی مدرک این سخن معلوم نیست. به‌علاوه، علامه در بسیاری موارد آرای ابن‌ادریس را نقل کرده و پذیرفته است [۱۱] و چه‌بسا از او با احترام نام برده است.

به نظر ابن داوود حلی [۱۲]، ابن‌ادریس به‌طور کلی از احادیث اهل‌بیت (علیه‌السلام) اعراض کرده، لذا از او در بخش ضعفا نام برده است. بحرانی [۱۳] این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علوّ مرتبه علمی و فضل ابن‌ادریس انکارناپذیر است و اشتباه او در برخی مسائل، موجب قدح او نیست. به نظر بحرانی با توجه به اینکه خود ابن داوود حلی، ابن‌ادریس را شیخ فقها و سرآمد در علوم وصف کرده است، بهتر بود نام وی را در شمار ممدوحان ذکر می‌کرد.

وفات

به نظر برخی مؤلفان، ابن‌ادریس در حدود ۵۹۷ [۱۴]، و به گفته فرزندش صالح [۱۵] در حدود ۵۹۸ درگذشته است. بنابراین، اینکه در بعضی منابع آمده است او در ۲۵ یا ۳۵ سالگی وفات کرد، [۱۶] نادرست است و به نظر برخی، ناشی از خطا در نوشتن کلمه تسعین به صورت سبعین [در گزارش سال وفات او] بوده است. [۱۷] این مطلب با گفته خود ابن‌ادریس [۱۸] درباره سال تألیف سرائر و نیز تصریح فخار، شاگرد او که در ۵۹۳ از او حدیث شنیده ناسازگار است. ابن‌ادریس در حلّه وفات یافت. مرقد او در محله «جامعین» حلّه قرار دارد و در ۱۳۴۰ش تجدید بنا شده است. [۱۹]

پانویس

  1. حسینی‌اشکوری، ج۲، ص۸۵۷؛ قمی، ۱۳۶۳ش، ص ۲۷۲؛ افندی اصفهانی، ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۳۵۱
  2. ذهبی، ۱۴۱۷، حوادث و وفیات ۵۹۱-۶۰۰، ص ۳۱۴؛ ابن‌حجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳؛ بحرانی، ص۲۷۶؛ قمی، ۱۳۵۲-۱۳۵۵، ج۱، ص۴۴۴
  3. ابن‌ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۲، ص۶۷۸
  4. مامقانی، جزء۲، بخش۲، ص۷۷؛ مازندرانی‌حائری، ج۵، ص۳۴۷
  5. خویی، ج۱۵، ص۶۴۶۵
  6. بحرالعلوم، ج۳، ص۲۲۹
  7. مهدوی‌راد، ص۲۴
  8. برای نمونه رجوع کنید به ابن ادریس حلّی، ۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۱۱۴، ج۲، ص۵۴، ۳۶۳، ج۳، ص۴۳۰
  9. محقق حلی، ج۱، ص۳۵۱، ۳۴۲، ج۲، ص۷۰۲
  10. خوانساری، روضات الجنات، ج۶، ص۲۷۷
  11. برای نمونه رجوع کنید به محقق حلی، ۱۴۱۲-۱۴۲۰، ج۸، ص۱۵۳، ۱۶۸-۱۶۹، ۱۷۰، ج۹، ص۷۶، ۲۹۹-۳۰۰
  12. ابن داوود، رجال، ص۴۹۸
  13. بحرانی، ص۲۷۹
  14. منتجب‌الدین رازی، ص۳۹۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، ج۵، ص۶۹۳
  15. آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج۱۲، ص۱۵۵
  16. رجوع کنید به: مازندرانی‌حائری، ج۵، ص۳۴۸؛ مجلسی، ج۱۰۴، ص۱۹
  17. نوری، ج۳، ص۴۲؛ مجلسی، ج صفر، مقدمه عبدالرحیم ربانی شیرازی، ص۱۹۸
  18. (۱۴۱۰-۱۴۱۱، ج۱، ص۵۷۷، ج۳، ص۲۵۸
  19. بحرانی، ص ۲۷۷-۲۷۸

منابع

  1. برگرفته از سایت ابن‌ادریس حلی - مکارم شیرازیhttps://makarem.ir
  2. برگرفته از سایت ابن‌ادریس حلی که بود؟ /فقهای شیعه و سنی درباره او چه نظری دارند...https://www.jamaran.news