چیستی تقریب بین مذاهب اسلامی (مقاله)

از ویکی‌وحدت

در مورد چیستی مفهوم تقریب بین مذاهب اسلامی سخنان گوناگونی گفته شده است و گاهی سوءفهم‌هایی از ناحیه مفهوم تقریب به وجود آمده که گاهی منشأ مخالفت با این دعوت مبارک شده است. برای روشن شدن مفهوم تقریب این واژه باید از دو منظر لغت و اصطلاح بررسی می‌شود

تقریب در لغت

واژه­ «تقریب» اسم مصدر به معنای نزدیک کردن و نزدیک گردانیدن است و از ریشه­ «قُرب» به معنای نزدیک که ضدّ «بُعد»[۱]است مشتق شده است. «قَرّبتُه» در باب افتعال به معنای «أَدنَیتُه»یعنی او را به خود نزدیک کردم [۲]استعمال شده است.

تقریب در اصطلاح

تقریب مذاهب اسلامی دراصطلاح، کوششی جدی برای تحکیم روابط میان پیروان این مذاهب از راه درک اختلاف‌های موجود میان خود و زدودن پیامدهای منفی این اختلافات و نه اصل اختلاف‌هاست[۳]

برای این که معنای اصطلاحی تقریب روشن تر گردد تعریف دو مرجع مهم در این رابطه یعنی تعریف علمای دارالتقریب مصر و مجمع جهانی تقریب مذاهب ایران در ذیل می‌آید:

علمای دارالتقریب در قاهره در مقام بیان معنای اصطلاحی تقریب مذاهب اسلامی چنین گفته ­اند:

«دعوت تقریب رویکردی جدّی در دایره اسلام، عاری از رنگ قومی و اقلیمی، برای رهایی از دشمنی دوجانبه میان مذاهب مختلف اسلامی و پاسداری از وحدت مسلمانان است.»[۴]

مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ایران نیز تقریب مذاهب را این گونه تعریف کرده است:

«منظور از تقریب مذاهب عبارت است ازنزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دستیابی به تألیف و اخوت دینی براساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی.»[۵]

مرحوم کاشف‌الغطاء از پیشگامان تقریب در تبیین معنای تقریب مذاهب می‌­نویسد:

«لکن ینبغى أن یکون من المقطوع به أن لیس المراد من التقریب بین المذاهب الاسلامیة إزالة أصل الخلاف بینها، بلاقصى المراد و جل الغرض هو إزالة أن یکون هذا الخلاف سبباً للعداء و البغضاء، الغرض تبدیل التباعد و التضارب، بالإخاء و التقارب». سزاوار است که بگوییم این مطلب قطعی است که مقصود از تقریب بین مذاهب اسلامی از بین بردن اصل اختلاف بین مذاهب نیست بلکه مقصود اصلی و هدف مهم از تقریب از بین بردن این است که این اختلاف سبب دشمنی و کینه شود؛ غرض تبدیل فاصله (مسلمانان از یکدیگر) و زد و خورد (بین آنها) به برادری و نزدیکی است.[۶]

مرحوم استاد محمد تقی قمی نیزدر بیان مقصود از تقریب می‌نویسد:

«انّما دعوتنا أن یتّحد أهل الإسلام على أصول الإسلام التی لایکون المسلم مسلماً الا بها، و أن ینظروا فیما وراء ذلک نظرة من لایبتغى الفلج و الغلب، ولکن یبتغى الحق و المعرفة الصحیحة، فاذا استطاعوا أن یصلوا بالانصاف و الحجةالبینة الى الاتفاق فی شىء مما اختلفوا فیه؛ فذاک، و الا فلیحتفظ کل منهم بما یراه، و لیعذر الاخرین و یحسن الظن بهم، فإن الخلاف على غیر أصول الدین لا یضر بالایمان، و لا یخرج المختلفین عن دائرة الإسلام»؛ منحصراً دعوت ما (تقریب بین مذاهب) به این معناست که اهل اسلام بر آن اصول اسلام که مسلمان بدون آنها مسلمان نیست اتحاد داشته باشند و نسبت به ماورای آن اصول نگاه کسی را داشته باشند که به دنبال غلبه (بر خصم) و از پا درآوردن او نبوده بلکه به دنبال حق و شناخت صحیح است پس اگر توانستند که به وسیله­ی انصاف و حجت آشکار بر اتفاق بر چیزی از آنچه بر آن اختلاف دارند برسند که فبها و الا پس باید هر کدام از آنها نظر و رأی خود را حفظ کند و دیگران را معذور بداند و حسن ظن به آنها داشته باشد پس همانا اختلاف بر غیر اصول دین به ایمان ضرر نمی‌زند و کسانی که اختلاف دارند را از دایره­ی اسلام خارج نمی‌کند.[۷]

  1. فراهیدی، خلیل بن احمد، كتاب العین، ج‏5، ص: 153
  2. ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، ج1، ص666
  3. سید هادی خسروشاهی، سرگذشت تقریب، نشر:مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹، صفحه ۲۲
  4. آذرشب، محمدعلی، پیشینه تقریب، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اسلامی
  5. تسخیری، محمدعلی، درباره وحدت وتقریب مذاهب اسلامی ص218
  6. آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین، بیان للمسلمین، رسالة الاسلام، ج7، ص269
  7. قمی، محمدتقی، رسالةالاسلام، شماره 18،ص147