نتایج جستجو

آمرزش یا درخواست خیر و برکت و برآورده شدن حاجت خوانده می‌شود. دعا میل و توجه به سوی خدا است. این درخواستِ حاجت از خداوند برای خود یا دیگری است. در روایات

در این روز به منظور یاد خداوند عزّوجلّ جمع شوند، پیش از آن که متفرّق شوند، حاجت ایشان برآورده می‌شود. در این روز خداوند، یک میلیون رحمت فرو می‌فرستد، و نود

نبوّت را دانسته باشد و سبب حاجت به نبی را شناخته باشد، شک نکند در بقای حاجت به وجود چنین شخصی در هر زمانی از ازمنه، بقای تکلیف حاجت ناس به وجود مرشد‌هادی آمرِ

می‌کند، معتقد باشد، اینها انواعی از شرک اکبر است. حاجت خواستن از اموات: گفته‌اند: از انواع شرک، حاجت خواستن از اموات و استعانت از آنان و توجه به آنان است

می‌کند، معتقد باشد، اینها انواعی از شرک اکبر است». حاجت خواستن از اموات: به اعتقاد وهابیت از انواع شرک، حاجت خواستن از اموات و استعانت از آنان و توجه به آنان

بین مردم و دستگاه حکومت داشت، هر روز خواسته‌های آنان را نزد وزیر می‌برد و حاجت شیبانیان کوفه و عراق را برآورده می‌ساخت. به گفته ذهبی وی در یک روز بیش از

مرگ: ایشان می‌فرمودند: «به زیارت هیچ امامی مشرف نشدم مگر آن که اولین سؤال و حاجت من از آن امام این بود که در حال احتضار و مرگ مرا یاری کنند و دستم را بگیرد

جانب نروی و در رفتن به جانب خراسان توقف کنی که ما را به ولایت خراسان هیچ حاجت نیست. چون این نوشته به تو رسد، باید که به هر شهری که به عون الله سبحانه بر

حبیبی از احبّاءاللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روی عشق و علاقه مفرطی که به علم داشتم نماز

که علت ترک نماز آن شخص چه بود؟ یک نفر از آن جماعت در جواب گفت: آن شخص چه حاجت به نماز دارد در حالی که واصل شده است». گاه پا را از این فراتر نهاده و به

بسیار دشوار، همچون جهاد و شهادت، مقایسه شده‌است یا ثواب برآوردن حاجت مؤمن، برآورده شدن صد حاجت ذکر شده‌است که یکی از آنها رفتن به بهشت یا آمرزش تمامی گناهان

آله در روضه مطهّر؛ دعا کردن پس از نماز زیارت و افضل دعای مأثور است؛ خواستن حاجت برای خود و برادران دینی؛ زیارت کردن به نیابت از خویشان و دوستان؛ تلاوت قرآن

مُبِینٍ؛ پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: أَتُوبُ إِلَی اللَّهِ، پس هر حاجت که دارد از حق تعالی بخواهد که إن شاء الله تعالی بر آورده خواهد شد. در روایت

و مساوی با او در همه شئون [۴] یا در عرض [۵] او آن را می‌پرستیدند و از او حاجت می‌خواستند. مراد از "بت" در این مقاله، بت‌های ظاهری و مادی است که در قرآن

مسجد کوفه شرفیاب شدی به مسجد سهله نیز برو در آنجا نماز بخوان و از خدا طلب حاجت کن زیرا مسجد سهله خانه‌ حضرت ادریس است که در آن خیاطی می‌کرد و در آن نماز

وجود ندارد. ر – عدم جواز طلب حاجت از پیامبر و انسان‌های صالح بعد از مرگ و در جوار قبورشان:‌ ابن تیمیه می‌گوید:‌ سوال و طلب حاجت از پیامبر بعد از ممات آن حضرت

شیعه و سنی. سند آن را معتبر ندانسته‌اند. در برخی مناطق رسم است که برای گرفتن حاجت، در پایان صفر هفت شمع روشن کرده و هفت مسجد را در می‌کوبند. این کار پایه دینی

‌علیه‌السلام فرمود: مردگانتان را زیارت کنید که آنان به زیارت شما شاد گردند، و حاجت خویش را نزد قبر پدر و مادرتان بخواهید، پس از اینکه آنها را دعا کنید. در حدیث

اما العدل فان لا تنسب الی خالقک ما لامک علیه؛ توحید آن است که صفات نقص و حاجت را که بر تو رواست به خدا نسبت ندهی، و عدل آن است که آنچه خداوند انجام آن

یعنى هر گاه بعد از ارتکاب گناهى توبه کند غسل به جا می‌آورد. غسل براى نماز حاجت. غسل برای انجام استخاره. غسل دادن بچه‌اى که تازه به دنیا آمده. غسل کسى که

جنگ‌ها] رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم) برای قضای حاجت بیرون رفت. من هم با ایشان بودم. [پس از قضای حاجت] پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «آیا

اولیاء باز می‌گردد و دعای مخصوصی خواهد بود برای نجات دیگران یا روا داشتند حاجت آنان در امور دنیا و آخرت. بر بنیان این بیان سخن و بحثی نخواهد بود که چنین

حَاجَتِی وَ کَثْرَةِ ذُنُوبِی وَ الْمُطَّلَعُ عَلَی أُمُورِی کُلِّهَا، و از حال، حاجت و فراوانی گناهانم آگاهی و از همۀ امورم اطلاع داری، فَأَسْأَلُکَ یَا لَا إِلَهَ

امام همام(علیه السلام) می‌فرماید: "ما [اهل بیت‌] دست به دعا برمی‌داریم و حاجت خویش را از خدا می‌خواهیم؛ اما چون قضای الهی به گونه‌ای دیگر رقم خورد، همان

زین العابدین (علیه‌السلام) در املا و انشاء و کیفیت سخن گفتن و خطاب و عرض حاجت به پیشگاه الهی بر مسلمین حق تعلیم دارد؛ زیرا اگر آن حضرت نبود، مسلمانان آیین

ابتدا اقوام عرب تعلیم و تألیف و تدوین را نمی‌شناختند و به سوی آن نمی‌رفتند و حاجت و نیازی هم به آن پیدا نمی‌کردند... بی سوادی در آن دوران یک صفت عمومی به شمار

جامع ائمه المومنین؛ دعای بعد از زیارت‌ها؛ زیارت وداع با ائمه؛ رقعه‌ای برای حاجت؛ دعا برای زمان غیبت امام زمان (عجل الله فرجه الشریف)؛ آداب زیارت نیابتی.

(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده: چهار چیز از گنج‌های نیکی است: کتمان حاجت، کتمان صدقه، کتمان مرض و کتمان مصیبت. «اربعة من کنوز البرِّ: کتمانُ الحاجة

بودى به صاحبش. خلوتيان جهت برآورده‌شدن حاجات خود چله مى‌گيرند و معتقدند اگر حاجت شدت يافت دوباره و دوباره به چله می‌نشینند تا چهره معبود در آينه وجودشان نقش

آن عصا بر سرش می‌کوبد...» همراهی هفتادهزار فرشته هنگام نزول، برآورده شدن حاجت؛ عیاشی به اسناد خود از ابی‌بصیر روایت کرده است که امام صادق(علیه‌السلام)

و هنگامی‌که اردوی مسلمانان برای استراحت توقف کرده بودند، عایشه برای قضای حاجت از لشکرگاه فاصله گرفت. او که گردن‌بند خود را گم کرده بود، مدتی مشغول یافتن

کنار خود نشانید و شروع به سخن با او کرده پرسید: حاجتت چیست؟ عبدالمطلب گفت: حاجت من آنست که دستور دهی دویست شتر مرا که بغارت برده‌اند به من باز دهند! ابرهه

جامع فراهم شود که مشتمل باشد بر اکثر فروع و مهمات مسائل و ایشان را در مقام حاجت، از جمع آوردن اسفار و رسائل، بی‌نیاز کند و اگرچه رساله‌های عملیه بسیار بود؛

مطلوبیت دعا و توسل و حاجت خواستن از پیامبران الهی و اولیای الهی(ائمه معصومین علیهم‌السلام) پرداخته شده و شبهات منکران دعا و توسل و حاجت طلبیدن از غیر خداوند

افتاده‌است. بکوشید تا دلی بیدار به دست آرید که چون دل بیدار شد او را به یار حاجت نیست. یعنی دل بیدار آن است که در حق گم شده‌است و هرکه گم شد با یار چه کند؟

الانبیا) فرمودند: «هر کسی صد بار بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خداوند صد حاجت او را برآورده می‌‌کند. [[علی بن ابی طالب (ع)]] از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کند

فرزندانشان از بیماری بهبود یابند، چند روز روزه بگیرند. پس از برآورده شدن حاجت، به نذر خود وفا کردند که آیه یادشده نازل شد و آنان را به جهت وفای به عهد

تقریباً 60 زیارت حج انجام داد. گویند در مدت چهل سال در حدود زمین حرم رفع حاجت ننمود. سرانجام در مکه به سال348 هجری قمری دار فانی را وداع گفت. معرفت شش

ما وعده گشایش قصرهای کسری و قیصر را می‌داد، در حالی که اکنون کسی برای قضای حاجت هم جرأت بیرون رفتن ندارد. که بنابه قولی گفته است، معتّب‌ بن قشیر از اهل بدر

تصلّی علی محمد و آل محمد و أن تعّجل فرجنا و تقضی حاجتنا و ان تفعل بناکذا... (حاجت خودت را درخواست کن) یا مقلّب القلوب والأبصار یا سامع الدعاء انّک علی کلّ

بیمار شد. یاران ابوایوب از او در بستر بیماری پرسیدند: "چه حاجت یا وصیتی داری؟" وی گفت: " هیچ حاجت و نیاز دنیوی ندارم، ولی اگر مُردم، جنازه ام را روی دست بگیرید

جایز است برای گناهان و امور آخرت او را شفیع و واسطه قرار دهیم در امور دنیا و حاجت‌های آن به طریق اولی جایز است. سخن مالک صراحت دارد که مسلمان‌ها هنگام دعا

می‌گوید: از اهل صفه بودم و روزه دار. شب که فرا رسید از درد شکم به قصد قضای حاجت بیرون رفتم و هنگامی که برگشتم غذا تمام شده بود. گفتم حال که غذا تمام شده

است و از طاعت هزار» که مقصود عبادات ریائی است، یا«در طاعات چندان آفت است که حاجت به معصیت کردن نیست». در شرح حال بایزید نوشته‌اند که عبادت او زیاد نبود و

از حق خود را که بر من داشته است ادا کنم، آن وقت غم و اندوه من است، و اگر حاجت من را روا سازد چون او دارای فضل و جود است و من به عنوان عبدناتوان و ضعیفم

وابسته است. اگر انسان، عین فقر است و هستی او جز نیاز نیست، در شناخت خود هم حاجت‌مند است و بدون تعریف شدن توسط خدای سبحان، نمی‌تواند خود را بشناسد. اگر موصوفی

خطرات بزرگ می‌اندازد. سعد بن عباده از بزرگان عرب بود که درب خانه‌اش به روی حاجت‌مندان باز بود و از کسانی بود که در روز عید غدیرخم حضور داشت و خطبه پیامبر(صلی

محسوب می‌شوند و نظرات آنها جنبهٔ عامیت ندارد زیرا امامان اربعهٔ اهل سنت این حاجت را بر امت پیرو خود تمام کرده‌اند. طنطاوی ۱۹ اسفند ۱۳۸۸ در ریاض درگذشت . طنطاوی

خلیفه و حکومت داشت مغرور نبود. حاجت حاجت داران را به اندازه توانش برآورده می‌کرد و خانه‌اش چون کندوی عسل پر از زائران و حاجت طلبان حکومت و والیان بود. او

برای عزاداری نیست؛ بلکه برخی روایات، تباکی را در نماز واجب یا هنگام درخواست حاجت از خداوند متعالی نیز، توصیه کرده‌اند؛ چنانکه کلینی در باب «دعا» احادیثی نقل

از اهل قبور می‌دانست و غالباً در سفرهای خود به بغداد برمی گشت و برای دفع حاجت و نیاز به تجارت می‌پرداخت. با فروختن گوسفند به امرار معاش پرداخته و در این

مصیبتی می‌رسد آن را نیز از ناحیه خدا بداند و دلش تسلی یابد. و نیز در هنگام حاجت دست به درگاه او دراز کند، به خلاف مؤمن که در همۀ این مراحل زندگی دلش به جایی

ستم نمی‌کند، او را رها نکرده و تنها نمی‌گذارد. هر کس در پی حاجت برادر خود باشد خدا در پی حاجت او است و هر که اندوهی را از مسلمانی برطرف کند خدا در روز قیامت

خدایا، حاجت خود را از تو می‌خواهم و به وسیله پیامبرت به تو رو آورده‏‌ام. ای محمّد من به وسیله تو به خدا رو آورده ‏ام تا حاجتم برآورده شود. آنگاه حاجت خود

کسوف، نماز وحشت، نماز و خطبه استسقا، نماز شب، نماز استخاره، نماز توبه و نماز حاجت و آداب مربوط به میت، استحاب کثرت ذکر مرگ، تلاوت قرآن و ذکر و دعا هنگام احتضار

وجود ندارد. ر – عدم جواز طلب حاجت از پیامبر و انسان‌های صالح بعد از مرگ و در جوار قبورشان:‌ ابن تیمیه می‌گوید:‌ سوال و طلب حاجت از پیامبر بعد از ممات آن حضرت

پرتگاه تکفیر همهٔ مسلمانان کشانده؛ آنها تصور می‌کنند هرگونه توسل و درخواست حاجت از پیامبران و بزرگان هر چند به صورت تقاضای شفاعت در نزد خداوند باشد کفر و

غیر خداوند شرک است 2.شرک مشرکین به خاطر طلب شفاعت از بت ها بود. 3.درخواست حاجت از غیر خدا در اموری که غیر خداوند قادر بدان نیست حرام است 4.شفاعت حق مختص

از غیر خداوند شرک است 2.شرک مشرکین بجهت طلب شفاعت از بت‌ها بود. 3.درخواست حاجت از غیر خدا در اموری که غیر خداوند قادر بدان نیست حرام است 4. حق شفاعت مختص

و وضو گرفتن با آب چاه این رباط و نماز گزاردن بر مزار بقلی را موجب رواشدن حاجت می‌شمردند. این مزار و رباط که بتدریج به صورت نیمه مخروبه و نیمه متروکه در

متصف به صفت اجسام نیست، و با اوصاف ممکنات، اوصافی که مستلزم حدوث و فقر و حاجت و نقص است، متصف نمی‌گردد، هم‌چنان‌که فرموده: «لَیسَ کَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ؛ چیزی

نخست‌وزیر سابق مالزی در سی و چهارمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی با تاکید بر این نکته که مسلمانان نباید در کسب علم‌اندوزی خود را محدود کنند تا برای

دلالت می‌کند. اما زیارت بدعت عبارتست از ‌ حضور در کنار قبور صالحین و طلب حاجت بصورت مستقیم از آنان یا اعتقاد به اینکه دعا در نزد قبور آنان به اجابت نزدیکتر

کلام خدا آیاتی متشابه گنجانده شده وقتی معانی آنها در محکمات بوده، دیگر چه حاجت به متشابهات بود؟ علامه بعد از نقد و بررسی پاسخ‌های داده شده دیدگاه خویش را

بر او زکات واجب است به او زکات نمى پردازند. نزد بقیه مذاهب آن چه معتبر است حاجت است نه ملک. پس کسى که نیازمند نیست زکات بر او حرام است، اگرچه مالک چیزى نباشد،

اوامر الهی می‌دیدند. بانویی که برای رفع ناگواری‌ها و غم‌های افراد و برآوردن حاجت‌ها، فداکارانه دوشادوش شوهرش گام‌های استواری برمی‌داشت. آن دو هیچ گاه به رفاه

نازنده را دوست نمی‏دارد.] 18. در فقه شیعه استقبال و استدبار کعبه در حال قضای حاجت روا نیست و این منت‌های احترام به کعبه را می‌‏رساند. 19. به صورت حدیث نقل

سه‌ مرتبه قطع‌، ظن‌ یا شک‌ دانسته‌ است‌. شیخ‌ بحث‌ از قطع‌ و ظن‌ را به‌ حد حاجت‌ محدود کرده‌، و بخش‌ اصلی‌ کتاب‌ خود را به‌ بررسی‌ حالات‌ شک‌ اختصاص‌ داده‌