ممشاذ الدینوری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (تمیزکاری)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۰: خط ۲۰:
=زندگی=
=زندگی=


ابی عبدالله بن الجلاء و اساتید او را نیز درک کرده بود.اصالتاً اهل دینور ([[ایران]] کنونی) بود و در سال 299 هجری قمری درگذشت.
ابی‌عبدالله بن الجلاء و اساتید او را نیز درک کرده بود. اصالتاً اهل دینور ([[ایران]] کنونی) بود و در سال 299 هجری قمری درگذشت.
بعضى گفتند: هنگام وفات او نزدش بودیم. به او گفته شد: علت هستی را در چه می بینی؟ گفت: دلیل را از من بپرس.به او گفته شد: بگو: معبودى جز او نيست، روى به ديوار كرد و گفت:
 
من در تو فنا شدم این پاداش کسی است که تو را گرامی می دارد، معبودی جز او نیست یگانه یگانه است.
بعضى گفتند: هنگام وفات او نزدش بودیم. به او گفته شد: علت هستی را در چه می‌بینی؟ گفت: دلیل را از من بپرس. به او گفته شد: بگو: معبودى جز او نیست، روى به دیوار کرد و گفت:
من در تو فنا شدم این پاداش کسی است که تو را گرامی می‌دارد، معبودی جز او نیست یگانه یگانه است.


=دیدگاه ابو عبد الرحمان سلمی=
=دیدگاه ابو عبد الرحمان سلمی=


[[ابوعبدالرحمان سلمی|ابو عبدالرحمن سلمی]] درباره او می گوید: «او یکی از مشایخ بزرگ [[صوفیه]]، یکی از قله های بزرگ در این علوم و یکی از جوانمردان منطقه جبال بود. او دارای مقامی عالی و خصلتی جوانمردانه بود.»<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص242-245، دار الكتب العلمية، ط2003</ref>.
[[ابوعبدالرحمان سلمی|ابوعبدالرحمن سلمی]] درباره او می‌گوید: «او یکی از مشایخ بزرگ [[صوفیه]]، یکی از قله‌های بزرگ در این علوم و یکی از جوان‌مردان منطقه جبال بود. او دارای مقامی عالی و خصلتی جوانمردانه بود.»<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص242-245، دار الكتب العلمية، ط2003</ref>.


=گفتار=
=گفتار=
خط ۳۲: خط ۳۳:
آداب شاگردی در التزام به مقدسات شیوخ و خدمت به برادران دینی و عدول از اسباب و حفظ آداب شرع برای خود.
آداب شاگردی در التزام به مقدسات شیوخ و خدمت به برادران دینی و عدول از اسباب و حفظ آداب شرع برای خود.


من بر هیچ یک از شیوخم وارد نشده ام جز اینکه از ادعا خالی شده بودم و منتظر برکت آنچه از دیدار و هم صحبتی استاد نصیبم می شود بودم.هر کس به توانایی خود متکی بوده و بر استادی وارد شود نعمت دیدار و هم صحبتی با او و شنیدن سخنانش برای شاگرد تاثیری ندارد.
من بر هیچ یک از شیوخم وارد نشده‌ام جز این‌که از ادعا خالی شده بودم و منتظر برکت آن‌چه از دیدار و هم‌صحبتی استاد نصیبم می‌شود بودم. هر کس به توانایی خود متکی بوده و بر استادی وارد شود نعمت دیدار و هم‌صحبتی با او و شنیدن سخنانش برای شاگرد تاثیری ندارد.


مصاحبت با صالحان، عامل نورانیت دل است و مصاحبت با اهل مفسد، موجب فسادآن می شود.
مصاحبت با صالحان، عامل نورانیت دل است و مصاحبت با اهل مفسد، موجب فساد آن می‌شود.


از توکل پرسیدند: او گفت: «توکل عبارت است از فروکش کردن طمع از هر چیزی که دل و جان شما به آن گرایش دارد.»<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%85%D8%B4%D8%A7%D8%B0_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%8A#cite_note-%D9%82%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D9%8A-4 ممشاذ الدينوري]</ref>.
از توکل پرسیدند: او گفت: «توکل عبارت است از فروکش کردن طمع از هر چیزی که دل و جان شما به آن گرایش دارد.»<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%85%D8%B4%D8%A7%D8%B0_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%8A#cite_note-%D9%82%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D9%8A-4 ممشاذ الدينوري]</ref>.


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس|1}}
{{پانویس}}


[[رده: تصوف]]
[[رده:تصوف]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۲۲

تصوف و عرفان.jpg
نام ممشاذالدینوری
استادان ابی عبدالله بن الجلاء
درگذشت 299ق
دین و مذهب اسلام، تسنن

ممشاذ الدینوری از علمای اهل سنت و جماعت و از صوفیان برجسته قرن سوم هجری بود.

زندگی

ابی‌عبدالله بن الجلاء و اساتید او را نیز درک کرده بود. اصالتاً اهل دینور (ایران کنونی) بود و در سال 299 هجری قمری درگذشت.

بعضى گفتند: هنگام وفات او نزدش بودیم. به او گفته شد: علت هستی را در چه می‌بینی؟ گفت: دلیل را از من بپرس. به او گفته شد: بگو: معبودى جز او نیست، روى به دیوار کرد و گفت: من در تو فنا شدم این پاداش کسی است که تو را گرامی می‌دارد، معبودی جز او نیست یگانه یگانه است.

دیدگاه ابو عبد الرحمان سلمی

ابوعبدالرحمن سلمی درباره او می‌گوید: «او یکی از مشایخ بزرگ صوفیه، یکی از قله‌های بزرگ در این علوم و یکی از جوان‌مردان منطقه جبال بود. او دارای مقامی عالی و خصلتی جوانمردانه بود.»[۱].

گفتار

آداب شاگردی در التزام به مقدسات شیوخ و خدمت به برادران دینی و عدول از اسباب و حفظ آداب شرع برای خود.

من بر هیچ یک از شیوخم وارد نشده‌ام جز این‌که از ادعا خالی شده بودم و منتظر برکت آن‌چه از دیدار و هم‌صحبتی استاد نصیبم می‌شود بودم. هر کس به توانایی خود متکی بوده و بر استادی وارد شود نعمت دیدار و هم‌صحبتی با او و شنیدن سخنانش برای شاگرد تاثیری ندارد.

مصاحبت با صالحان، عامل نورانیت دل است و مصاحبت با اهل مفسد، موجب فساد آن می‌شود.

از توکل پرسیدند: او گفت: «توکل عبارت است از فروکش کردن طمع از هر چیزی که دل و جان شما به آن گرایش دارد.»[۲].

پانویس

  1. طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص242-245، دار الكتب العلمية، ط2003
  2. ممشاذ الدينوري