ابن نجید سلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
جز (جایگزینی متن - 'أبی طالب' به 'أبی‌طالب')
خط ۱۸: خط ۱۸:
=اساتید=
=اساتید=


أبا مسلم الکجی، عبدالله بن [[احمد بن حنبل|أحمد بن حنبل]]، محمد بن أیوب البجلی، محمد بن إبراهیم البوشنجی، ابراهیم بن أبی طالب، علی بن الجنید الرازی، جعفر بن أحمد بن نصر و علمایی از این دست بوده اند.
أبا مسلم الکجی، عبدالله بن [[احمد بن حنبل|أحمد بن حنبل]]، محمد بن أیوب البجلی، محمد بن إبراهیم البوشنجی، ابراهیم بن أبی‌طالب، علی بن الجنید الرازی، جعفر بن أحمد بن نصر و علمایی از این دست بوده اند.


=شاگردان=
=شاگردان=

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۲

حسن بصری
نام أَبُو عَمْرو إِسْمَاعُِیل بن نجُید بن أَحْمد بن ُیُوسُف بن سَالم بن خَالِد السّلمُِیّ النُیشابورُی
نام‎های دیگر ابن نجُید السّلمُِیّ
درگذشت 366ق

ابن نجید السّلمیّ او أَبُو عَمْرو إِسْمَاعیل بن نجید بن أَحْمد بن یُوسُف بن سَالم بن خَالِد السّلمیّ النیشابوری بود. او یکی از علمای تصوف اهل سنت در قرن چهارم بود. نوه اش ابوعبدالرحمن سلمی در مورد او می گوید: او یکی از بزرگترین مشایخ تصوف در زمان خودش بود و در تنهایی روزگار گذرانده و بر حفاظت از اوقات کوشا بود[۱]. ابوالقاسم قشیری از بزرگی جایگاه او با عبارت «کان کبُیر الشأن» یاد می کند و ذهبی او را شیخ امام القدوه، الربانی محدث، شیخ نیشابور، رئیس طریقت و شخص مورد وثوق در خراسان معرفی می کند [۲].

او در سال 272 هجری قمری متولد شد و با ابوعثمان الحیری که از بزرگ ترین اصحاب او بود و آخرین اصحابش بود که که به دیار باقی شتافت و با جنید بغدادی ملاقات کرد. حدیث شنید و نقل کرد و از ثقات بود. وفات او در ربیع الاول سال 366 هجری قمری منطبق با 977 و گفته شده در سال 365 هجری قمری نیز گفته شده است.

اساتید

أبا مسلم الکجی، عبدالله بن أحمد بن حنبل، محمد بن أیوب البجلی، محمد بن إبراهیم البوشنجی، ابراهیم بن أبی‌طالب، علی بن الجنید الرازی، جعفر بن أحمد بن نصر و علمایی از این دست بوده اند.

شاگردان

نوه‌اش أبوعبدالرحمن السلمی، أبوعبدالله الحاکم، أبونصر أحمد بن عبدالرحمن الصفار، عبدالرحمن بن حمدان النصروی، عبدالقاهر بن طاهر الأصولی، أبونصر عمر بن قتادة، أبوالعلاء صاعد بن محمد القاضی، أبونصر محمد بن عبدش، أبوحفص عمر بن مسرور و دیگرانی از این دست بوده اند.

گفتار

هر کس در یکی از اوقاتی که خداوند بر او واجب کرده است، فریضه ای را ترک کند، لذت آن واجب را از خود منع می کند، هرچند برای لحظه ای باشد.

بنده تا زمانی که اعمالش به ریا و ادعا آلوده باشد در درگاه الهی عبد محسوب نمی شود[۳].

پانویس

  1. طبقات الصوفیة، أبو عبدالرحمن السلمی، ص339-341، دار الکتب العلمیة، ط2003
  2. سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج16، ص146-148
  3. ابن نجید السلمی