آمال عشماوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان =  
<br>
| تصویر = آمال عشماوی.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام =
| نام‌های دیگر =
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد = مصر
| سال درگذشت = 1995 م
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = مصر
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[اهل سنت]]
| آثار =
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |وزیر آموزش و پرورش در دوره‌های مختلف | همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]|}} 
| وبگاه =
}}
بانو '''آمال عشماوی''' در منیه که از حوالی [[مصر]] است در محیطی مرفه، در خانواده مذهبی به دنیا آمد. ایشان وزیر آموزش و پرورش در دوره‌های مختلف بود، او به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در [[مصر]] تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. در حکومت [[جمال عبدالناصر]]، سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن او را دستگیر و تا زمانی که پسرش ''حسن عشماوی'' خود را تسلیم کرد، وی آزاد نشد. پسرش یکی از رهبران [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] و یکی از اعضای اداره ارشاد بود که نامش در دوره‌ای، حسن الهدیبی مطرح شد.


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
== تحصیلات ==
<br>
ایشان مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد و تا فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده حقوق، کوشید؛ اما پس از ازدواج با منیرالدلة و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن به جنبش [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] کرد.
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛
 
== فعالیت در بخش خواهران ==
<noinclude>
ایشان در بخش خواهران فعال بود و تأثیر برجسته‌ای در آن داشت تا اینکه در سال 1944 میلادی با همکاری آمنه علی، زینب عبدالمجید و فاطمه به‌عنوان رئیس کمیته اجرایی که نظارت بر این اداره را بر عهده داشت، انتخاب شد. وی همچنین نظر خود را مبنی بر تأسیس مدرسه‌ای برای ایتام به سرپرستی فاطمه عبدالهادی ارائه کرد. او توانست مجوز خود را از وزارت آموزش و پرورش به سرپرستی پدرش دریافت کند و همچنین پیشنهاد کار در مدرسه را داد که درآمد حاصل از آن به کودکان یتیم اختصاص یابد.
</div>
<div class="wikiInfo">[[پرونده:آمال عشماوی.jpg|جایگزین=آمال عشماوی|بندانگشتی|آمال عشماوی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
 
!نام
|آمال عشماوی
|-
|زاده
|1956 م / [[اردن]]
|-
|درگذشت
|1443 قمری/ [[اردن]]
|-
|دین و مذهب
|[[اسلام]]، [[تسنن]]
|-
|فعالیت‌ها
|همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
|}
 
 
</div>
'''آمال عشماوی''' در منیه در محیطی مرفه، در خانواده مذهبی به دنیا آمد. ایشان وزیر آموزش و پرورش در دوره‌های مختلف است، او به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در [[مصر]] تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. در حکومت [[جمال عبدالناصر]]، سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن او را دستگیر و تا زمانی که پسرش ''حسن عشماوی'' خود را تسلیم کرد، وی آزاد نشد. پسرش یکی از رهبران [[اخوان المسلمین|اخوان]] و یکی از اعضای اداره ارشاد است که نامش در دوره‌ای، حسن الهدیبی مطرح شد.
= تحصیلات =
ایشان او تا فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده حقوق، مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد، اما پس از ازدواج با استاد منیر و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن او کرد.<br>
 
=در راه دعوت از اخوان=  
منیر الدّله از طریق تحصیل در دانشکده حقوق با حسن الشماوی آشنا شد. پس از آن منیرالدّله به شورای دولتی پیوست و حسن عشماوی به عنوان معاون دادستان کل منصوب شد، اما استعفا داد و به شغل وکالت پرداخت و منیرالدّله با دوستی آنها با خانم امل آشنا شد و ازدواج کرد. امام البناء و برای حمل دعوت با او بیعت کردند و امل خانم نیز در راه دعوت بیعت کردند و از زمانی که به جماعت پیوستند خود را وقف دین خدا کردند. جان و مال و تلاش را به او تقدیم کرد و خانه او را برای اعتلای کلام خدا مسخر کرد، پس خانه او به درستی خانه دعوت و خانه [[اخوان‌المسلمین]] بود. ریچارد میچل، مورخ، در کتاب «اخوان المسلمین» می گوید: «با ورود منیرالدّله و امل عشماوی به دعوت اخوان، اشراف در بدنه دعوت نفوذ کرده است». میچل فراموش کرد که اینگونه افراد به امید رضای خدا، نه طمع منفعت و منزلت، گرانبهاترین و گرانبهاترین ها را به خاطر دعوت تقدیم کردند و در دوران انقلاب زندانی و شکنجه شدند، از این رو موقعیتشان از جای ننشست.<br>
   
   
=فعالیت در بخش خواهران=
== همکاری با اخوان ==
ایشان در بخش خواهران فعال بود و تأثیر برجسته ای در آن داشت تا اینکه در سال 1944 میلادی با همکاری آمنه علی، زینب عبدالمجید و فاطمه به عنوان رئیس کمیته اجرایی که نظارت بر این اداره را بر عهده داشت، انتخاب شد.
هیچ کس نقش او را در قبال زندانیان در سال 1948 فراموش نمی‌کند. او همچنین فداکاری‌های خود را تنها به این محدود نکرد، بلکه خانه او شاهد جلسات تاریخی بود که در اوایل دهه 1950 میلادی برای انتخاب جانشین [[حسن البنا]] در رهبری گروه برگزار شد. چهار نفر از [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] برای جانشینی [[حسن البنا]] نامزد شدند: صالح عشماوی، نماینده گروه، عبدالرحمن البنا، برادر امام البنا، احمد حسن الباقوری، و عبدالحکیم عبدین، دبیر گروه. جلسات مهم در خانه برگزار می‌شد، انتخاب جانشین امام [[حسن البنا]] نیز در خانه بود، به این ترتیب خانه در مواقع سخت محل ملاقات اخوان بود و خانم امل عشماوی خوشحال بود که به حاضران خدمت می‌کرد.
 
وی همچنین نظر خود را مبنی بر تأسیس مدرسه ای برای ایتام به سرپرستی فاطمه عبدالهادی ارائه کرد.
 
او توانست مجوز خود را از وزارت آموزش و پرورش به سرپرستی پدرش دریافت کند و همچنین پیشنهاد کار در مدرسه را داد که درآمد حاصل از آن به کودکان یتیم اختصاص یابد. پس از انحلال گروه در 8 دسامبر 1948، امل آل ال. -عشماوی پیشنهاد کرد که مدرسه به خانه اصلاحات اجتماعی وزارت آموزش و پرورش بپیوندد تا دولت آن را تصرف نکند، به خصوص پس از برداشتن بنر از روی آن.
 
تاریخ به او اشاره می کند که او را عامل قاچاق نجیب گوول دانسته اند که ابراهیم عبدالهادی سعی کرد او را اعدام کند، حسن و خواهرش پس از این خطر.
 
و هیچ کس نقش او را در قبال زندانیان در سال 1948 فراموش نمی کند. او همچنین فداکاری‌ها و فداکاری های خود را تنها به این محدود نکرد، بلکه خانه او شاهد جلسات تاریخی بود که در اوایل دهه 1950 برای انتخاب جانشین امام البناء در رهبری گروه برگزار شد.
چهار نفر از اخوان برای جانشینی امام البناء نامزد شدند: پروفسور صالح عشماوی، نماینده گروه، عبدالرحمن البنا، برادر امام البنا، احمد حسن الباقوری، و عبدالحکیم عبدین، دبیر گروه.
 
همان طور که خانه شاهد جلسات مهم انتخاب جانشین امام البناء بود، جلسات مهم تری بین اخوان و مردان انقلاب در مورد نظر اخوان به انقلاب و سپس مذاکرات تخلیه مشاهده شد.
 
به این ترتیب خانه در مواقع سخت محل ملاقات اخوان بود و خانم امل عشماوی خوشحال بود که به حاضران خدمت می کرد.
 
خانم امل به دلیل صداقت در رفتار، عشق به خواهران و سادگی شهرت داشت و همچنین به خاطر بلندپروازی اش در گسترش دعوت و مراقبت از خانواده های اخوان در مواقع سختی شهرت داشت.
 
امام البناء او را نمونه ای از خواهر فرهیخته و واعظ و جهادی دانستند که با اخلاص این پیشه را به دوش کشیدند و تمام وقت و عواطف و سرمایه خود را به گونه ای منحصر به فرد در اختیار او قرار دادند.<br>
 
=صبر و استقامت در زندان=
علیرغم رفاه و ثروتی که امیدهای عشماوی در آن زندگی می کرد، اما لذت مالی را جز فدا کردن آن در راه خدا نداشت، خزانه شوهرش را باز کرد تا خرج خانواده برادران زندانی در مصیبت ها کند. اخوان روبرو شد.
 
او نمونه یک زن صبور بود که شوهرش بعد از واقعه المنشیه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد. او ناامید نشد اما با خانم ها آمنه علی، نعیمه خطاب، زینب غزالی و خالده شرکت کرد. الهدیبی در رسیدگی به خانواده‌های اخوان.


او به جهاد خود ادامه داد تا اینکه تحت تأثیر دستگیری و شکنجه همه اخوان در زندانهای عبدالناصر قرار گرفت و دستگیر و در زندان القناطره سپرده شد و عاملی برای کاهش آلام خواهران بازداشتی در زندان بود. با توجه به رفتار خود نسبت به اداره زندان، زمانی که خواهر فاطمه عبدالهادی در حال خونریزی بود امل عشماوی بر سر اداره زندان فریاد زد و به آنها گفت: "شما منتظرید که او بمیرد همانطور که خواهر فوت کرد... دیروز... او را فرستادند. به القصر العینی معالجه شود.» تا اینکه آزاد شد.<br>
ایشان به دلیل صداقت در رفتار، عشق به خواهران و سادگی شهرت داشت و همچنین به خاطر بلندپروازی‌اش در گسترش دعوت و مراقبت از خانواده‌های اخوان در مواقع سختی شهرت داشت.
[[حسن البنا]] او را نمونه‌ای از خواهران فرهیخته و واعظ و جهادی دانستند که با اخلاص این پیشه را به دوش کشیدند و تمام وقت و عواطف و سرمایه خود را به گونه‌ای منحصر به فرد در اختیار دیگران قرار دادند.


=درگذشت=
== صبر و استقامت در زندان ==
پس از آزادی از زندان، راه را با همسرش ادامه داد که پس از آزادی از زندان در زمان سادات از دنیا رفت و تا زمانی که خداوند در سال 1374 خورشیدی رحلت کرد، به دعوت ادامه داد.
ایشان لذت مالی را جز فدا کردن آن در راه [[خدا]] نمی‌دانست، خزانه شوهرش را باز کرد تا خرج خانواده برادران زندانی در سختی‌ها کند. او نمونه یک زن صبور بود که شوهرش بعد از واقعه المنشیه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد. او ناامید نشد و با خانم‌ها آمنه علی، نعیمه خطاب، زینب غزالی و خالده رفت و آمد داشت.  


وی پس از برجای گذاشتن انبوهی از خواهرانی که در راه فداکاری و پرورش یافتند، دار فانی را وداع گفت.
او به جهاد خود ادامه داد تا اینکه همانند دیگر اخوانی‌ها در زندان‌های [[جمال عبدالناصر]] تحت شکنجه قرار گرفت و به زندان القناطره برده شد و عاملی برای کاهش آلام خواهران بازداشتی در زندان بود. با توجه به رفتار خود نسبت به اداره زندان، زمانی که خواهر فاطمه عبدالهادی در حال خون‌ریزی بود ایشان بر سر اداره زندان فریاد می‌زد و به آنها گفت: "شما منتظرید که او بمیرد همانطور که او درگذشت.


=منبع=
== درگذشت ==
وی پس از آزادی از زندان، راه را با همسرش ادامه داد و در زمان [[انور سادات]] در سال 1995 میلادی درگذشت.


*ر.ک: مدخل آمال عشماوی در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
== منابع ==
* ر. ک: مدخل آمال عشماوی در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].


[[رده: شخصیت ‌های اخوان‌ المسلمین]]
{{مصر}}
[[رده: شخصیت ‌های جهان اسلام]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده: اخوان‌ المسلمین]]
[[رده:شخصیت‌های اهل سنت]]
[[رده: شخصیت‌ ها]]
[[رده:اخوان المسلمین]]
[[رده: مصر]]
[[رده:اعضای اخوان المسلمین]]
[[رده:مصر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۲

آمال عشماوی
آمال عشماوی.jpg
اطلاعات شخصی
محل تولدمصر
سال درگذشت1995 م، ۱۳۷۳ ش‌، ۱۴۱۵ ق
محل درگذشتمصر
دیناسلام، اهل سنت
فعالیت‌ها

بانو آمال عشماوی در منیه که از حوالی مصر است در محیطی مرفه، در خانواده مذهبی به دنیا آمد. ایشان وزیر آموزش و پرورش در دوره‌های مختلف بود، او به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در مصر تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. در حکومت جمال عبدالناصر، سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن او را دستگیر و تا زمانی که پسرش حسن عشماوی خود را تسلیم کرد، وی آزاد نشد. پسرش یکی از رهبران اخوان و یکی از اعضای اداره ارشاد بود که نامش در دوره‌ای، حسن الهدیبی مطرح شد.

تحصیلات

ایشان مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد و تا فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده حقوق، کوشید؛ اما پس از ازدواج با منیرالدلة و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن به جنبش اخوان کرد.

فعالیت در بخش خواهران

ایشان در بخش خواهران فعال بود و تأثیر برجسته‌ای در آن داشت تا اینکه در سال 1944 میلادی با همکاری آمنه علی، زینب عبدالمجید و فاطمه به‌عنوان رئیس کمیته اجرایی که نظارت بر این اداره را بر عهده داشت، انتخاب شد. وی همچنین نظر خود را مبنی بر تأسیس مدرسه‌ای برای ایتام به سرپرستی فاطمه عبدالهادی ارائه کرد. او توانست مجوز خود را از وزارت آموزش و پرورش به سرپرستی پدرش دریافت کند و همچنین پیشنهاد کار در مدرسه را داد که درآمد حاصل از آن به کودکان یتیم اختصاص یابد.

همکاری با اخوان

هیچ کس نقش او را در قبال زندانیان در سال 1948 فراموش نمی‌کند. او همچنین فداکاری‌های خود را تنها به این محدود نکرد، بلکه خانه او شاهد جلسات تاریخی بود که در اوایل دهه 1950 میلادی برای انتخاب جانشین حسن البنا در رهبری گروه برگزار شد. چهار نفر از اخوان برای جانشینی حسن البنا نامزد شدند: صالح عشماوی، نماینده گروه، عبدالرحمن البنا، برادر امام البنا، احمد حسن الباقوری، و عبدالحکیم عبدین، دبیر گروه. جلسات مهم در خانه برگزار می‌شد، انتخاب جانشین امام حسن البنا نیز در خانه بود، به این ترتیب خانه در مواقع سخت محل ملاقات اخوان بود و خانم امل عشماوی خوشحال بود که به حاضران خدمت می‌کرد.

ایشان به دلیل صداقت در رفتار، عشق به خواهران و سادگی شهرت داشت و همچنین به خاطر بلندپروازی‌اش در گسترش دعوت و مراقبت از خانواده‌های اخوان در مواقع سختی شهرت داشت. حسن البنا او را نمونه‌ای از خواهران فرهیخته و واعظ و جهادی دانستند که با اخلاص این پیشه را به دوش کشیدند و تمام وقت و عواطف و سرمایه خود را به گونه‌ای منحصر به فرد در اختیار دیگران قرار دادند.

صبر و استقامت در زندان

ایشان لذت مالی را جز فدا کردن آن در راه خدا نمی‌دانست، خزانه شوهرش را باز کرد تا خرج خانواده برادران زندانی در سختی‌ها کند. او نمونه یک زن صبور بود که شوهرش بعد از واقعه المنشیه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد. او ناامید نشد و با خانم‌ها آمنه علی، نعیمه خطاب، زینب غزالی و خالده رفت و آمد داشت.

او به جهاد خود ادامه داد تا اینکه همانند دیگر اخوانی‌ها در زندان‌های جمال عبدالناصر تحت شکنجه قرار گرفت و به زندان القناطره برده شد و عاملی برای کاهش آلام خواهران بازداشتی در زندان بود. با توجه به رفتار خود نسبت به اداره زندان، زمانی که خواهر فاطمه عبدالهادی در حال خون‌ریزی بود ایشان بر سر اداره زندان فریاد می‌زد و به آنها گفت: "شما منتظرید که او بمیرد همانطور که او درگذشت.

درگذشت

وی پس از آزادی از زندان، راه را با همسرش ادامه داد و در زمان انور سادات در سال 1995 میلادی درگذشت.

منابع

  • ر. ک: مدخل آمال عشماوی در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..