تفسیر قمی (کتاب)

از ویکی‌وحدت
تفسیر قمی
تفسیر قمی.jpg
نامتفسیر قمی
پدیدآورانعلی بن ابراهیم بن هاشم قمی
زبانعربی
زبان اصلیعربی
سال نشر۱۳۶۳ش.
ناشردارالکتاب
تعداد صفحه۲ جلد
موضوعتفسیر

تفسیر قمی از تفاسیر کهن شیعی، اثر علی بن ابراهیم قمی (متوفای ۳۰۷ق) فقیه و محدث نامی شیعه، معاصر امام هادی (علیه‌السلام) و امام عسکری (علیه‌السلام) و از مشایخ و اساتید کلینی است. تفسیر وی از مصادر تفسیری شیعه و در زمره تفاسیر روایی است. برخی از محققان، انتساب این کتاب به علی بن ابراهیم را نپذیرفته‌اند.

مؤلف

شیخ ابوالحسن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی از عالمان و فقیهان نامدار بوده است که از او کتاب‌های بسیاری به جای مانده است. گرچه تاریخ تولد و وفات وی در دست نیست، اما مسلماً وی در نیمه دوم قرن سوم و اوایل قرن چهارم می‌زیسته است. شیخ طوسی وی را از اصحاب امام هادی (علیه‌السلام) (م254ق) دانسته است، ولی سید صدرالدین عاملی او را از اصحاب امام رضا (علیه‌السلام) (م202ق) برشمرده است. از دیگر سوی، مرحوم شیخ صدوق در «عیون اخبار الرضا» نقل می‌کند که حمزه بن محمد بن جعفر در سال 307 از علی بن ابراهیم روایت شنیده است.

با توجه به نکته اخیر و با ملاحظه استادی علی بن ابراهیم نسبت به محمد بن یعقوب کلینی (م329ق)، کلام عاملی نمی‌تواند صحیح باشد و ظاهراً در این جا میان پدر (ابراهیم بن هاشم) و پسر (علی بن ابراهیم) اشتباه شده است. در هر صورت، مقام این محدث جلیل‌القدر از مقدار روایتی که نقل کرده است روشن می‌شود. سید ابوالقاسم خوئی تعداد روایات وی را 7140 حدیث شمرده است. غالب رجالیان متأخر، وی را توثیق کرده‌اند. علی بن ابراهیم از پدر، فرزند و برادران عالم و فرزانه نیز برخوردار بوده است. پدرش ابراهیم بن هاشم از محدثان به نام است. برادر وی اسحاق بن ابراهیم و فرزندانش احمد، ابراهیم و محمد همه از بزرگان عصر خویش بوده‌اند. در کتاب‌های عامه نیز از وی یاد شده است. محمد بن اسحاق ندیم و ابن حجر عسقلانی به علم و مذهب وی اشاره کرده‌اند بعضی از کتاب‌های وی را نام برده‌اند. وی از استادان بسیاری حدیث شنیده است و شاگردان بسیاری نیز از او بهره برده‌اند. یکی از نویسندگان تعداد 48 استاد و 23 شاگرد وی را برشمرده است. در هر دو گروه افراد سرشناس فراوانی هستند که به بعضی از آنان اشاره می‌شود. بعضی از مشایخ او عبارت‌اند از: ابراهیم بن هاشم، احمد بن عبدالله برقی، احمد بن اسحاق قمی، ایوب بن نوح، ریان بن صلت، عباس بن معروف، و محمد بن حسین بن ابی خطاب. بعضی از شاگردان وی عبارت‌اند از: محمد بن یعقوب کلینی، احمد بن زیادبن جعفر همدانی، حسن بن حمزه علوی، علی بن بابویه قمی (پدر صدوق)، محمد بن علی بن ماجیلویه، حمزه بن محمد علوی، محمد بن حسن بن ولید و محمد بن قولویه قمی.

وی دارای کتاب‌های بسیاری بوده است که غالباً به «کتاب التفسیر» وی در ردیف اول کتاب‌ها اشاره شده است. نجاشی تعداد کتاب‌های وی را این گونه فهرست کرده است: کتاب التفسیر، کتاب الناسخ و المنسوخ، کتاب قرب الاسناد، کتاب الشرائع، کتاب الحیض، کتاب التوحید و الشرک، کتاب فضائل امیرالمؤمنین، کتاب المغازی، کتاب الانبیاء، رساله فی معنی هشام و یونس، جوابات عن مسائل سأله عنها محمد بن بلال و کتاب یعرف بالمشذر.

کتاب

تفسیر قمی نام کتابی است از علی بن ابراهیم قمی که در این نوشته درباره آن بحث خواهد شد. البته به نظر می‌رسد همان سان که ترجمه نویسان و رجالیان گفته‌اند، نام کتاب وی «کتاب التفسیر» بوده است، اما به جهت تمایز آن با تفاسیر دیگر، نام وی را به عنوان مضاف الیه آورده‌اند. مرحوم سید بن طاووس مکرراً در «سعد السعود» از این تفسیر با نام تفسیر علی بن ابراهیم یاد کرده است[۱].

این کتاب هم اکنون دارای دو چاپ حروفی است: یکی از این دو با تقریظ شیخ آقا بزرگ تهرانی و مقدمه، تصحیح و تعلیق حجت‌الاسلام سید طیب جزایری همراه است. به نظر می‌رسد از چاپ اول کتاب با این اوصاف حدود 30 سال بگذرد، چراکه تاریخ نگارش مقدمه 1386 ق و تاریخ تقریظ آقا بزرگ تهرانی اواخر عمر ایشان به سال 1387 ق است. مقدمه‌ای که جزایری نگاشته است مشتمل بر معرفی مؤلف و راویان مشهور روایات کتاب است و جدا از این، به ارائه توضیحاتی درباره تفسیر تأویلی (که غالب مطالب کتاب بر این منوال است) و تبیین بعضی از ابهامات پرداخته است[۲].

چاپ دیگر این کتاب که با حروفی چشم نواز و تصحیح مؤسسه اعلمی بیروت منتشر شده است، در سال 1412 ق انتشار یافته است. تفاوت این چاپ با چاپ قبل، جز حذف تعلیقات و از حد توضیح پاره‌ای از لغات و ارائه آدرس آیات و... جز آن فراتر نرفته است[۳]. جدا از این دو نسخه رایج، مرحوم آقا بزرگ تهرانی به دو نسخه چاپ سنگی اشاره کرده است که یکی از آنها در سال 1313 ق و دیگری همراه تفسیر امام عسکری (علیه‌السلام) در سال 1315 ق به چاپ رسیده است[۴]. سید طیب جزایری در تصحیح از دو نسخه خطی دیگر هم استفاده کرده که یکی در کتابخانه آیت‌الله حکیم و دیگری در کتابخانه مرحوم کاشف الغطاء بوده است.

گرچه این تفسیر تمامی قرآن را در بر دارد، ولی از هر سوره به صورت گزینشی، آیات را تفسیر کرده است و از هیچ سوره‌ای فروگذار نکرده است. تفسیر در دو جلد و حدود 800 صفحه است. گرچه سعدالسعود در معرفی اش، آن را چهار جلد در دو مجلد معرفی می‌کند، ولی به نظر نمی‌رسد که اختلاف مهمی در میان باشد. این تفسیر اهمیت بسیاری در میان تفاسیر شیعه دارد، چراکه دو ویژگی روایی بودن و اتصال به دوران حضور معصوم (علیه‌السلام) و غیبت صغری در کم تر تفسیر در دسترسی دیده می‌شود. بدون تردید در چند قرن اخیر غالب تفاسیر، بلکه همه آنها به روایاتی از این تفسیر اشاره کرده‌اند. این اثر، به عنوان منبع تفسیری متأخران نامبردار است[۵]. از دیگر سوی، با توجه به ذکر اسناد روایات در خلال تفسیر و کلامی که در مقدمه این کتاب هست، بعضی مجموعه راویان این کتاب را موثق (به توثیق عام علی بن ابراهیم) می‌دانند[۶]. از این رو، این کتاب برای رجالیان نیز منشأ طرح بحث‌هایی شده است. مقدمه این کتاب نیز دربردارنده مختصری از روایات علوی درباره انواع علوم قرآن است. این روایات با تفصیلی بیشتر در اول تفسیر نعمانی آمده است و علامه مجلسی (ره)، تمام آن را در آغاز جلد 93 بحارالانوار (چاپ ایران) نقل کرده است. رساله محکم و متشابه منسوب به سید مرتضی (ره) نیز همین روایات به ضمیمه مقدمه‌ای از ایشان است. با این آشنایی اجمالی، به سوی بررسی این کتاب گام برمی‌داریم.

منابع تحقیق پیرامون تفسیر علی بن ابراهیم

مسلماً مهم‌ترین منبع تحقیق درباره این تفسیر، همین کتاب منسوب به علی بن ابراهیم (با توجه به مقدمه، متن، اسناد و افراد موجود در آن اسناد) است. به نظر می‌رسد اولین تحقیق مختصر و سودمند را آقا بزرگ تهرانی (ره) در این زمینه به انجام رسانده است. وی در صفحات محدودی از کتاب ممتع «الذریعه»، ضمن اشاره به راوی این تفسیر، آن را مجموعه‌ای از کتاب علی بن ابراهیم و تفسیر ابی الجارود دانسته است و در حاشیه نیز با رنج بسیار، مجموعه مشایخ روای از علی بن ابراهیم (ابوالفضل عباس) را ارائه کرده است و این خود، نشان‌دهنده آن است که همه تفسیر از علی بن ابراهیم نیست[۷]. البته قبل از ایشان میر‌حامد حسین هندی در کتاب «استقصاء‌الافهام» که رنگ اعتقادی و کلامی دارد و به مباحث کلی بین المذاهب، اشارات مفصلی کرده است، در مقام دفاع از مضمون احادیث این تفسیر، بحث مفصلی را طرح کرده است، اما بحث وی بیش از آن که برهانی باشد، جدلی است[۸].

با توجه به اشتمال این کتاب بر روایاتی که با قول به تحریف سازگار است، بعضی از اندیشوران و نویسندگان به بررسی این کتاب نشسته اند که از جمله آنها حجت‌الاسلام هاشم معروف الحسنی (ره)[۹] و آیت‌الله معرفت اند[۱۰]. کتاب‌های رجالی، خصوصاً متأخران و معاصران نیز با توجه به توثیق عام علی بن ابراهیم نسبت به روایات کتاب (که البته فقط در دیدگاه بعضی این توثیق معتبر است) بحث مختصری را دراین‌باره انجام داده‌اند[۱۱]. تحقیق دیگر در این زمینه را سه سال پیش در یکی از نشریات فرهنگی دیدم. نویسنده توانای این مقاله با تتبع کامل کتاب و ذکر قراینی، نظریه مذکور از جانب شیخ آقا بزرگ تهرانی را با برهانی بیشتر آورده است. وی در آغاز مقاله‌اش می‌نویسد: هدف کلی ما از طرح بحث این است: که، کتابی امروز به نام تفسیر علی بن ابراهیم یا تفسیر قمی در دسترس است، کتاب مستقل دیگری است و مؤلف آن شخص دیگری غیر از علی بن ابراهیم معروف است. اما این که مؤلف آن کیست و نام اصلی کتاب چیست، هنوز به نتیجه واضحی نرسیده ایم. بحث ما منحصر در این است که با مطالعه کل کتاب و ملاحظه شواهد خارجی، این مطلب کاملاً روشن است که کتاب حاضر تألیف علی بن ابراهیم معروف نیست[۱۲].

البته پژوهش‌های مختصر دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته است که یکی از آنها اشاره اجمالی به این تفسیر در ضمن مقالاتی است که فاضل ارجند شیخ محمد علی مهدوی راد، تحت عنوان «معرفی تفاسیر و روش‌های مفسران»، در مجله حوزه در طی چند سال نگاشته است[۱۳]. در کتاب دیگری که تحت عنوان «المفسرون حیاتهم و منهجهم» در سال 1373 ش منتشر گردیده است، مؤلف گرامی‌اشاره مختصری به سند این تفسیر و شیوه آن در تفسیر کرده است[۱۴].

در کتاب «طبقات مفسران شیعه» که از نگارش آن چند سالی بیش نگذشته است نیز، به این کتاب اشاره‌ای دارد. وی مختصری درباره مؤلف و کتاب توضیح داده است[۱۵].

خلاصه ویژگی‌های سندی کتاب

آنچه می‌توان به طور خلاصه درباره سند این کتاب ارائه داد عبارت است از: نویسنده کتاب (که مقدمه را نیز او گرد‌آوری و نقل کرده است) مجهول است.

  1. آنچه مسلم است این که وی از شاگردان با واسطه علی بن ابراهیم است. وی معاصر کلینی و یا اندکی پس از وی است زیرا بعضی از مشایخ وی با مشایخ کلینی مشترک اند، اما ایشان علی بن ابراهیم را درک نکرده‌اند.
  2. این کتاب شامل بر روایات منقول از علی بن ابراهیم، ابن عقده از ابی الجارود، روایات متفرقه دیگر و بعضاً توضیحات لغوی و احیاناً تفسیر و جمع روایی نویسنده است.
  3. با توجه به این که نگارش مقدمه کتاب توسط علی بن ابراهیم ثابت نیست، توثیق عام علی بن ابراهیم نسبت به راویان کتاب نمی‌تواند اساسی داشته باشد.
  4. جدا از عدم توثیق ابوالفضل العباس و عدم شناخت مولف کتاب، ‌ بعضی از روایات کتاب مسند و صحیح، ‌ بعضی مسند و ضعیف و بعضی مرسل اند.
  5. بر خلاف گفته نویسنده «الذریعه»، روایاتی از علی بن ابراهیم نقل شده که به امام صادق (علیه‌السلام) متصل نمی‌شود، بلکه او از ائمه دیگر روایت کرده است[۱۶].
  6. آنچه سید بن طاووس به گونه گزینشی از این تفسیر آورده است با آنچه در تفسیر هست، مطابقت دارد. با توجه به این که سید بن طاووس حجم کل کتاب را نیز گونه‌ای گزارش کرده که با متن موجود سازگار است (چهار جزء در دو مجلد)، احتمال مطابقت تفسیر موجود با آنچه در 8 قرن قبل (3 قرن پس از مولف) در دست مولف «سعدی السعود» بوده است، قوت می‌یابد[۱۷].
  7. آنچه در سراسر کتاب پراکنده است، مجموعه‌ای از توضیحات تفسیرهای نگارنده تفسیر و توضیحات تفسیر‌ها و روایات نقل شده از علی بن ابراهیم است. از تفسیر آیه 49 سوره آل عمران[۱۸] تفسیر ابی الجارود نیز به کتاب راه یافته است و تعدادی از روایات و مطالب تفسیری (حدود 10%) را مصنف از این تفسیر نقل کرده است. از تفسیر آیه 54 سوره نساء[۱۹] نیز مصنف به روایات تفسیری دیگری که خود آنها را شنیده است مبادرت می‌ورزد. این گونه روایات از شخص خاصی نقل نشده است و به تعبیری می‌تواند مشایخ مصنف را به دست دهد و شاید از این رهگذر راهی برای تشخیص مولف آن به دست آید. در مجموع، این گونه به دست می‌آید که مولف در هنگام نگارش کتاب، دو مجموعه «تفسیر علی بن ابراهیم» و «تفسیر ابی الجارود» را پیش روی داشته است و غیر از این دو مجموعه، روایات پراکنده دیگری که تلقی کرده بوده و همچنین توضیحات و تفسیرهایی از پیش خود و هم چنین نقل مرسل وقایع، شأن نزول‌ها و داستان‌های قرآنی نیز پرداخته و مجموعه موجود را آفریده است.
  8. ظاهراً اهتمام مولف در ارائه تفسیر کاملی از قرآن و یا حتی جمع روایات تفسیری و حتی تحلیل آنها نبوده است. از این رو، به ندرت دیده می‌شود که در ذیل یک آیه، دو حدیث مختلف المعنی را نقل کند. مواردی که بین دو روایت علی بن ابراهیم و ابی الجارود جمع کرده است بسیار اندک است (در موارد معدودی این کار صورت گرفته است[۲۰] جمع روایی هم به ندرت دیده می‌شود[۲۱]. از این رو، کتاب بیش از آن که «درایت» در آن نمودار باشد، «روایت» آن هم بدون تحلیل و درایت، در آن دیده می‌شود.

پانویس

  1. سید بن طاووس، سعدالسعود، قم، ‌ منشورات الرضی، ص83-90.
  2. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، مقدمه و تصحیح و تعلیق: سید طیب جزایری، قم، دارالكتاب، 1/5-26.
  3. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1412ق، 1991م.
  4. الشیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، 4/302.
  5. بیشترین نقل از این تفسیر در كتاب تفسیر الصافی، البرهان، نورالثقلین و كتاب‌های پس از این زمان است، اما در تفاسیر روض الجنان، گارز، جلاءالاذهان، تبیان و تفسیر العیاشی یا اصولاً نقل خاصی نشده یا بسیار اندك است.
  6. آیت‌الله خویی، معجم رجال الحدیث، 1/49، مقدمه.
  7. الذریعه، 4/302- 310.
  8. این كتاب در دو جلد و در قطع رحلی و در حدود 1800 صفحه است. اسم كامل كتاب عبارت است از: استقصاء الافحام و استیفاء الانتقام فی نقض منتهی الكلام و كتاب را با آیه شریفه فانتقمنا من الذین اجرموا آغاز كرده است. قسمت عمده ای از كتاب ذكر خلل در كتاب ها و رؤسای مذاهب عامه یا دفاع از كتاب‌های عقاید و راویان شیعه است. آدرس كتاب: كتابخانه آیت‌الله نجفی مرعشی، 123/ 8/ 2-3.
  9. هاشم معروف الحسنی، بین التصوف و التشیع، بیروت، دارالعلم، ص198 به بعد.
  10. محمد هادی معرفت، صیانه القرآن عن التحریف، قم، دارالقرآن الكریم، ص187.
  11. آیت‌الله خویی، معجم رجال الحدیث، قم، مدینه العلم، 1/49- 50 و شیخ جعفر سبحانی، كلیات فی علم الرجال، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ص307- 316.
  12. سید احمد موسوی، پژوهشی پیرامون تفسیر قمی، چاپ شده در كیهان اندیشه، ش32، ص85-90.
  13. مجله حوزه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، سال 1361 تا 1368، شماره‌های 16، 18، 19، 20، 21، 24، 25، 26، 27، 28، 30، 31، 33.
  14. سید محمد علی ایازی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلام، ص328- 333.
  15. عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ج1.
  16. 1/ 81، 85 و 165.
  17. در این زمینه، فاضل فرزانه حجت‌الاسلام و المسلمین سید احمد مددی به تفاوت بین دو متن نظر داده‌اند، اما به نظر می‌رسد آنچه در كتاب سعدالسعود با متن حاضر مخالف است، گرچه روایت علی بن ابراهیم است، ولی از مجموعة تفسیری وی نقل شده است. كیهان اندیشه، شمارة 32، ص87.
  18. ج2، ص 140.
  19. ج 1، ص 140.
  20. تفسیر القمی، 1/5- 6.
  21. 1/148 و 155.

منابع

برگرفته از سایت پژوهشی درباره تفسیر علی بن ابراهیم قمی - کاظم قاضی زاده -http://k-ghazizadeh.com