پرش به محتوا

بایزید بسطامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
خط ۱۶: خط ۱۶:
=زندگی‌نامه=
=زندگی‌نامه=


از شرح حال بایزید بزرگ مطلب زیادی در دست نیست و اطلاعاتی که در این باره در دست است ممکن است با شرح حال بایزیدان دیگر در هم آمیخته باشد. می‌گویند او در محله‌ای به نام موبدان متولد شده و موبدان اجداد او بوده‌اند. موبدان منسوب به موبد است و موبد، چنانکه از دستور(گ۲۵) نقل شد، پدر سروشان و والی قومس بوده است و این محله را به نام او موبدان خوانده‌اند و از آن‌جا به محله وافدان نقل مکان کرده‌اند و وافدان نام اعرابیی بوده که در آن محله سکونت داشته است (دستور، گ ۲۸). پس ازآن، نام محله به نام ابویزید شد و آن را بویزیدان می‌گفتند.از ابوعبداللّهِ داستانی، نقل شده است که او را از محله خود نفی کردند و او به محله وافدان رفت<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، ج۱، ص۶۴،63 در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، کویت ۱۹۷۸</ref>.
از شرح حال بایزید بزرگ مطلب زیادی در دست نیست و اطلاعاتی که در‌این‌باره در دست است ممکن است با شرح حال بایزیدان دیگر در هم آمیخته باشد. می‌گویند او در محله‌ای به نام موبدان متولد شده و موبدان اجداد او بوده‌اند. موبدان منسوب به موبد است و موبد، چنانکه از دستور(گ۲۵) نقل شد، پدر سروشان و والی قومس بوده است و این محله را به نام او موبدان خوانده‌اند و از آن‌جا به محله وافدان نقل مکان کرده‌اند و وافدان نام اعرابیی بوده که در آن محله سکونت داشته است (دستور، گ ۲۸). پس ازآن، نام محله به نام ابویزید شد و آن را بویزیدان می‌گفتند.از ابوعبداللّهِ داستانی، نقل شده است که او را از محله خود نفی کردند و او به محله وافدان رفت<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، ج۱، ص۶۴،63 در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، کویت ۱۹۷۸</ref>.


=شاگردان بایزید=
=شاگردان بایزید=
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
=عبادت بایزید=
=عبادت بایزید=


در شرح حال بایزید نوشته‌اند که عبادت او زیاد نبود و کسی در این باره از او پرسید و او خشمگین شد و گفت، «زهد و معرفت از من منشعب می‌گردد»<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، ج۱، ص۱۴۳، در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، کویت ۱۹۷۸</ref> و نیز می‌گوید که [[ذوالنّون]] سجّاده‌ای برای او فرستاد. او آن را برگرداند و گفت، «من سجاده نمی‌خواهم، متکایی بفرست تا بر آن تکیه کنم»<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، ج۱، ص۱۴۴، در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، کویت ۱۹۷۸</ref> صحت این روایت مستلزم معاصر بودن ذوالنّون (متوفی ۲۴۵) و بایزید است و این معنی با آنچه از وفات بایزید در سال ۱۸۰ برمی‌آید تا اندازه‌ای منافات دارد و شاید بتوان گفت مقصود، بایزید ثانی یا اصغر و یا به جای ذوالنّون کسی دیگر بوده است.
در شرح حال بایزید نوشته‌اند که عبادت او زیاد نبود و کسی در‌این‌باره از او پرسید و او خشمگین شد و گفت، «زهد و معرفت از من منشعب می‌گردد»<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، ج۱، ص۱۴۳، در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، کویت ۱۹۷۸</ref> و نیز می‌گوید که [[ذوالنّون]] سجّاده‌ای برای او فرستاد. او آن را برگرداند و گفت، «من سجاده نمی‌خواهم، متکایی بفرست تا بر آن تکیه کنم»<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، ج۱، ص۱۴۴، در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، کویت ۱۹۷۸</ref> صحت این روایت مستلزم معاصر بودن ذوالنّون (متوفی ۲۴۵) و بایزید است و این معنی با آنچه از وفات بایزید در سال ۱۸۰ برمی‌آید تا اندازه‌ای منافات دارد و شاید بتوان گفت مقصود، بایزید ثانی یا اصغر و یا به جای ذوالنّون کسی دیگر بوده است.


=امی بودن بایزید و خدمت به امام صادق=
=امی بودن بایزید و خدمت به امام صادق=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش