۸۵٬۷۵۱
ویرایش
ابونجیب سهروردی: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'می‌کرد') برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
| خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
|آثار | |آثار | ||
| | | | ||
«آداب | «آداب المریدین»، «شرح الأسماء الحسنى»، «غریب المصابیح»،«مختصر مشکاة» و «المصابیح للبغوی» | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
سخاوی نویسنده کتاب محاسن الابرار میگوید: یکبار با ابوالنجیب سهروردی در بازار سلطان بغداد می‌رفتیم و او به گوسفندی پوست کنده شده که توسط قصابی آویزان شده بود نگاه کرد و ایستاد و گفت: این گوسفند به من می گوید که مرده است(ذبح نشده). قصاب با شنیدن این جمله از حال رفت پس وقتی به حال عادی برگشت به کرده خود اعتراف و از کرده ی خود توبه نمود. | سخاوی نویسنده کتاب محاسن الابرار میگوید: یکبار با ابوالنجیب سهروردی در بازار سلطان بغداد می‌رفتیم و او به گوسفندی پوست کنده شده که توسط قصابی آویزان شده بود نگاه کرد و ایستاد و گفت: این گوسفند به من می گوید که مرده است(ذبح نشده). قصاب با شنیدن این جمله از حال رفت پس وقتی به حال عادی برگشت به کرده خود اعتراف و از کرده ی خود توبه نمود. | ||
من یک بار با او از روی پلی عبور می‌کردیم او مردی را دید که در حال حمل میوه بود به او گفت: این میوه ها را به من بفروش صاحب میوه ها از فروش امتناع کرد ابونجیب گفت: چون میوه ها به من می‌گویند: ما را از شر این مرد نجات ده زیرا او ما را خرید تا شراب | من یک بار با او از روی پلی عبور می‌کردیم او مردی را دید که در حال حمل میوه بود به او گفت: این میوه ها را به من بفروش صاحب میوه ها از فروش امتناع کرد ابونجیب گفت: چون میوه ها به من می‌گویند: ما را از شر این مرد نجات ده زیرا او ما را خرید تا شراب کند، پس آن مرد از این گفته شیخ بی‌هوش شد و روی زمین افتاد و بعد از به هوش آمدن به وسیله شیخ توبه کرد و گفت: به خدا قسم، فقط خداوند متعال از این تصمیم من آگاه بود<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A3%D8%A8%D9%88_%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%AC%D9%8A%D8%A8_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%87%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%8A أبوالنجیب السهروردی]</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||