پرش به محتوا

رشید رضا: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویرایش Mohsenmadani (بحث) به آخرین تغییری که Arashedi انجام داده بود واگردانده شد)
برچسب: واگردانی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
شیخ محمد رشیدرضا (1282-1354 ق) در روستایى از اطراف طرابلس، در ساحل دریاى مدیترانه به نام «قلمون» و در خانواده‌ای سورى تبار و معروف به «بیت آل‌الرضا» که نسبش به امام حسین (ع) می‌‌رسید، به دنیا آمد. دروس مقدماتى را نزد پدرش که از روحانیون روستا و امام جماعت مسجد بود، فراگرفت و به حفظ آیات قرآن کریم پرداخت. سپس به طرابلس رفت و در مدسۀ ابتدایى «الرشیدیه» که از مدارس دولتى عثمانى بود، به تحصیل مشغول شد و علاوه بر دروس ابتدایى، زبان ترکى را نیز آموخت. در سال 1299 ق / 1882 م به مدرسۀ «الوطنیة الاسلامیة» رفت که از مدارس پیشرو آن زمان و بنیانگذارش شیخ حسین الجر (از علماى برجسته و پیشگامان نهضت عربى) بود. اما دیرى نپایید که این مدرسه از سوى دولت عثمانى تعطیل شد. رشیدرضا برخلاف دیگر طالبان علم در کلاس‌هاى غیر رسمى شیخ حسین الجر حضور یافت و علوم شرعى، عقلى و عربى را نزد وى فرا گرفت. در همان زمان علم حدیث را نزد شیخ محمود نشابه آموخت، از استادان دیگر رشیدرضا در این دوره می‌‌توان به شیخ عبدالغنى الرافعى، محمود الغجاوى، محمد الحسینى اشاره کرد. <ref> WWW.Islamonline.net. 2003/8/6</ref> <br>
شیخ محمد رشیدرضا (1282-1354 ق) در روستایى از اطراف طرابلس، در ساحل دریاى مدیترانه به نام «قلمون» و در خانواده‌ای سورى تبار و معروف به «بیت آل‌الرضا» که نسبش به امام حسین (ع) می‌‌رسید، به دنیا آمد. دروس مقدماتى را نزد پدرش که از روحانیون روستا و امام جماعت مسجد بود، فراگرفت و به حفظ آیات قرآن کریم پرداخت. سپس به طرابلس رفت و در مدسۀ ابتدایى «الرشیدیه» که از مدارس دولتى عثمانى بود، به تحصیل مشغول شد و علاوه بر دروس ابتدایى، زبان ترکى را نیز آموخت. در سال 1299 ق / 1882 م به مدرسۀ «الوطنیة الاسلامیة» رفت که از مدارس پیشرو آن زمان و بنیانگذارش شیخ حسین الجر (از علماى برجسته و پیشگامان نهضت عربى) بود. اما دیرى نپایید که این مدرسه از سوى دولت عثمانى تعطیل شد. رشیدرضا برخلاف دیگر طالبان علم در کلاس‌هاى غیر رسمى شیخ حسین الجر حضور یافت و علوم شرعى، عقلى و عربى را نزد وى فرا گرفت. در همان زمان علم حدیث را نزد شیخ محمود نشابه آموخت، از استادان دیگر رشیدرضا در این دوره می‌‌توان به شیخ عبدالغنى الرافعى، محمود الغجاوى، محمد الحسینى اشاره کرد. <ref> WWW.Islamonline.net. 2003/8/6</ref> <br>
=آشنایی با افکار سیدجمال‌‌الدین اسدآبادی=
=آشنایی با افکار سیدجمال‌‌الدین اسدآبادی=
رشیدرضا در دوره‌ای که سیدجمال‌الدین اسدآبادى به همراه شیخ محمد عبده با انتشار عروةالوثقى در پى توسعۀ نهضت اسلامى بودند، با مطالعۀ این نشریه، آرا و دیدگاه‌هاى آنان را شناخت. وى بسیار تمایل داشت که با سیدجمال‌الدین اسدآبادى دیدار کند، اما این خواستهاش به فرجام نرسید و تنها با او از طریق مکاتبات، ارتباط برقرار نمود. زمانى که رشیدرضا در طرابلس اقامت داشت، شیخ محمد عبده به اتهام فعالیت‌هاى انقلابى بر ضد دولت عثمانى به بیروت تبعید شد. عبده که به توسعۀ نهضت اسلامى - عربى از طریق تعلیم و تربیت اعتقاد فراوانى داشت، حلقه‌هاى درس خود را در مدرسۀ «السلطانیه»ى بیروت آغاز کرد و توانست اندیشه‌هاى اسلامى خود را در این سرزمین بسط دهد. به رغم حضور طولانى عبده در بیروت، رشیدرضا با وجود میل باطنىاش نتوانست با وى دیدار کند. حضور عبده در طرابلس، این فرصت را مهیا کرد تا رشیدرضا با او ملاقات نماید. <br>
رشیدرضا در دوره‌ای که [[سید جمال الدین اسد آبادی]] به همراه شیخ محمد عبده با انتشار عروةالوثقى در پى توسعۀ نهضت اسلامى بودند، با مطالعۀ این نشریه، آرا و دیدگاه‌هاى آنان را شناخت. وى بسیار تمایل داشت که با سیدجمال‌الدین اسدآبادى دیدار کند، اما این خواستهاش به فرجام نرسید و تنها با او از طریق مکاتبات، ارتباط برقرار نمود. زمانى که رشیدرضا در طرابلس اقامت داشت، شیخ محمد عبده به اتهام فعالیت‌هاى انقلابى بر ضد دولت عثمانى به بیروت تبعید شد. عبده که به توسعۀ نهضت اسلامى - عربى از طریق تعلیم و تربیت اعتقاد فراوانى داشت، حلقه‌هاى درس خود را در مدرسۀ «السلطانیه»ى بیروت آغاز کرد و توانست اندیشه‌هاى اسلامى خود را در این سرزمین بسط دهد. به رغم حضور طولانى عبده در بیروت، رشیدرضا با وجود میل باطنىاش نتوانست با وى دیدار کند. حضور عبده در طرابلس، این فرصت را مهیا کرد تا رشیدرضا با او ملاقات نماید. <br>


رشیدرضا با مطالعۀ اندیشۀ سیدجمال که توسعۀ نهضت اسلامى را با مبارزه و رودرویى با حکومت و نقد آن به طور علنى می‌‌دید و آرا و دیدگاه‌هاى شیخ محمد عبده که توسعۀ نهضت اسلامى را در گرو توسعۀ تعلیم و تربیت و به دور از هیاهو می‌‌دانست، توانست با این روش‌ها و اصول، روش خاصى را در توسعۀ نهضت اسلامى و وحدت اسلامى ترسیم کند. <br>
رشیدرضا با مطالعۀ اندیشۀ سیدجمال که توسعۀ نهضت اسلامى را با مبارزه و رودرویى با حکومت و نقد آن به طور علنى می‌‌دید و آرا و دیدگاه‌هاى شیخ محمد عبده که توسعۀ نهضت اسلامى را در گرو توسعۀ تعلیم و تربیت و به دور از هیاهو می‌‌دانست، توانست با این روش‌ها و اصول، روش خاصى را در توسعۀ نهضت اسلامى و وحدت اسلامى ترسیم کند. <br>
خط ۴۳: خط ۴۳:
دربارۀ آراى رشیدرضا در خصوص اندیشه‌هاى سیاسى اسلام، نظریات مختلفى وجود دارد. حمید عنایت معتقد است که وى در این زمینه بیشتر دنباله رو محمد عبده و سیدجمال بوده است. تنها نکته‌ای که عقاید او را از تجددخواهان دیگر متمایز می‌‌کند، اصرار اوست بر سر اصلاح خلافت سنى و اعادۀ آن به شکلى که در صدر اسلام معمول بود. رضا خلافت را مظهر پیوستگى دین و دولت در اسلام می‌‌دانست و تحقق همۀ آرمان‌هاى این جهانى اسلام را به آن وابسته می‌‌دید. وى خلافت را بهترین وسیلۀ احراز هدف مهم دیگر تجددخواهان یعنى وحدت اسلام می‌‌دانست و به همین دلیل ناسیونالیسم را محکوم می‌‌کرد. <ref>همان، ص 157. </ref>
دربارۀ آراى رشیدرضا در خصوص اندیشه‌هاى سیاسى اسلام، نظریات مختلفى وجود دارد. حمید عنایت معتقد است که وى در این زمینه بیشتر دنباله رو محمد عبده و سیدجمال بوده است. تنها نکته‌ای که عقاید او را از تجددخواهان دیگر متمایز می‌‌کند، اصرار اوست بر سر اصلاح خلافت سنى و اعادۀ آن به شکلى که در صدر اسلام معمول بود. رضا خلافت را مظهر پیوستگى دین و دولت در اسلام می‌‌دانست و تحقق همۀ آرمان‌هاى این جهانى اسلام را به آن وابسته می‌‌دید. وى خلافت را بهترین وسیلۀ احراز هدف مهم دیگر تجددخواهان یعنى وحدت اسلام می‌‌دانست و به همین دلیل ناسیونالیسم را محکوم می‌‌کرد. <ref>همان، ص 157. </ref>


رشیدرضا موضوع حکومت اسلامى را پس از پرداختن به مسائل خلافت به پیش می‌‌کشد و آن را در سه مرحله انجام می‌‌دهد: نخست مبانى خلافت را در نظریه و نگرش سیاسى اسلام پىجویى می‌‌کند؛ سپس شکاف بین آن نظر و عملکرد سیاسى را در میان مسلمانان سنى نشان می‌‌دهد و بررسى می‌‌کند؛ سرانجام اندیشۀ خود را راجع به این که حکومت اسلامى چگونه باید باشد، مطرح می‌‌سازد. رضا دربارۀ این جنبه از آرا و دیدگاه‌هاى خود به تفصیل در کتاب «الخلافة او الامامة العظمى» بحث کرده است.  
رشیدرضا موضوع [[حکومت اسلامى]] را پس از پرداختن به مسائل خلافت به پیش می‌‌کشد و آن را در سه مرحله انجام می‌‌دهد: نخست مبانى خلافت را در نظریه و نگرش سیاسى اسلام پىجویى می‌‌کند؛ سپس شکاف بین آن نظر و عملکرد سیاسى را در میان مسلمانان سنى نشان می‌‌دهد و بررسى می‌‌کند؛ سرانجام اندیشۀ خود را راجع به این که حکومت اسلامى چگونه باید باشد، مطرح می‌‌سازد. رضا دربارۀ این جنبه از آرا و دیدگاه‌هاى خود به تفصیل در کتاب «الخلافة او الامامة العظمى» بحث کرده است.  
=ویژگی‌های گفتمان سیاسی رشیدرضا=
=ویژگی‌های گفتمان سیاسی رشیدرضا=
گفتمان سیاسى رضا از سه ویژگى برخوردار بود: <br>
گفتمان سیاسى رضا از سه ویژگى برخوردار بود: <br>