پرش به محتوا

امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''امامت''' بعد از توحید و نبوّت، مهم‌ترین مسأله در دین اسلام است. امّت اسلامی به طور کلّی در این باب به دو فرقۀ بزرگ شیعه و اهل سنّت منقسم شده که هر یک از این دو فرقه با وجود اختلافات درون‌گروهی، دو تفاوت جوهری با یکدیگر دارند. به باور جمیع فرقه‌های شیعه، امام باید منصوص باشد، یعنی شخص امام باید از جانب خدا و رسول خدا تعیین شده باشد، چون عصمت در امام شرط است و شخص معصوم را فقط خدا و رسول خدا می‌شناسد.
'''امامت''' بعد از توحید و نبوّت، مهم‌ترین مسأله در دین اسلام است. امّت اسلامی به طور کلّی در این باب به دو فرقۀ بزرگ شیعه و اهل سنّت منقسم شده که هر یک از این دو فرقه با وجود اختلافات درون‌گروهی، دو تفاوت جوهری با یکدیگر دارند. به باور جمیع فرقه‌های شیعه، امام باید منصوص باشد، یعنی شخص امام باید از جانب خدا و رسول خدا تعیین شده باشد، چون عصمت در امام شرط است و شخص معصوم را فقط خدا و رسول خدا می‌شناسد.


شیخ طوسی می‌فرماید: «امامت بعد از توحید مهم‌ترین مسألة دینی است، چه بدون شناخت و فهم جایگاه امام، توحید ناقص خواهد بود و جمیع دستاوردهای پیامبر اعظم(ص) در معرض خطر و اضمحلال قرار خواهد گرفت» (طوسی، 1351: 50). فیّاض لاهیجی نیز در این باب گفته است: «جمهور امامیّه، امامت را از اصول دین دانند، چون بقای دین و شریعت را به وجود امام موقوف دانند، چنان‌که ابتدای شریعت موقوف به وجود نبیّ است. پس حاجت دین به امام به سان حاجت دین به نبیّ است» (فیّاض لاهیجی، بی‌تا: 333).
شیخ طوسی می‌فرماید: «امامت بعد از توحید مهم‌ترین مسألة دینی است، چه بدون شناخت و فهم جایگاه امام، توحید ناقص خواهد بود و جمیع دستاوردهای پیامبر اعظم(ص) در معرض خطر و اضمحلال قرار خواهد گرفت» <ref>طوسی، 1351: 50</ref>. فیّاض لاهیجی نیز در این باب گفته است: «جمهور امامیّه، امامت را از اصول دین دانند، چون بقای دین و شریعت را به وجود امام موقوف دانند، چنان‌که ابتدای شریعت موقوف به وجود نبیّ است. پس حاجت دین به امام به سان حاجت دین به نبیّ است»<ref>فیّاض لاهیجی، بی‌تا: 333</ref>.


بنابراین، امامت جزء اصول دین است و مباحث مربوط به آن در ردیف مباحث توحید و نبوّت خواهد بود و بدین جهت باید در دانش کلام مورد بحث قرار گیرد. گرچه از جهت تعیین حدود ولایت تشریعی در علم فقه نیز مورد بحث واقع می‌شود، لیکن امامت از نگاه جمیع فرقه‌های اهل سنّت، مقوّم دین نباشد، بلکه مدیریّت جامعۀ اسلامی است و چنین شخصی نیاز به عصمت ندارد و بدین جهت، با اجماع و بیعت تعیین می‌گردد.
بنابراین، امامت جزء اصول دین است و مباحث مربوط به آن در ردیف مباحث توحید و نبوّت خواهد بود و بدین جهت باید در دانش کلام مورد بحث قرار گیرد. گرچه از جهت تعیین حدود ولایت تشریعی در علم فقه نیز مورد بحث واقع می‌شود، لیکن امامت از نگاه جمیع فرقه‌های اهل سنّت، مقوّم دین نباشد، بلکه مدیریّت جامعۀ اسلامی است و چنین شخصی نیاز به عصمت ندارد و بدین جهت، با اجماع و بیعت تعیین می‌گردد.
خط ۳۶: خط ۳۶:
بدیهی است که باور امامیّة اثناعشری در باب امامت از جهات عدیده با باورهای فرقه‌های دیگر شیعه مثل کیسانیّه، زیدیّه، اسماعیلیّه و غیره متفاوت می‌باشد، گرچه در منصوص بودن امام فی‌الجمله اتّفاق نظر دارند.
بدیهی است که باور امامیّة اثناعشری در باب امامت از جهات عدیده با باورهای فرقه‌های دیگر شیعه مثل کیسانیّه، زیدیّه، اسماعیلیّه و غیره متفاوت می‌باشد، گرچه در منصوص بودن امام فی‌الجمله اتّفاق نظر دارند.


=1) مفهوم‌شناسی امام و شیعه=
=مفهوم‌شناسی امام و شیعه=


راغب اصفهانی در باب معنی امام می‌گوید: «الإِمَامُ هُوَ المُؤتَمُّ بِهِ إِنسَاناً کَأَنَ یقتَدِی بِقَولِهِ أَو فِعلِهِ، أَو کِتَاباً أَو غَیر ذَلِکَ، مُحِقّاً کَانَ أَو مُبطِلاً، وَ جَمعُهُ أَئِمَّة. وَ قولُهُ تَعَالَی: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» (الإسراء/71) أَی بِالَّذِی یقتَدُون بِهِ: امام یعنی مقتدا و کسی یا چیزی که بدو اقتدا کنند. ممکن است امام انسانی باشد که به قول و فعل او اقتدا نمایند و یا کتاب آسمانی و غیر آن باشد، حق یا باطل باشد و جمع امام، ائمّه است. خداوند با توجّه بدین معنی فرمود: روز قیامت هرکس را با امام و پیشوایشان خواهیم خواند» (راغب اصفهانی، 1385).
راغب اصفهانی در باب معنی امام می‌گوید: «الإِمَامُ هُوَ المُؤتَمُّ بِهِ إِنسَاناً کَأَنَ یقتَدِی بِقَولِهِ أَو فِعلِهِ، أَو کِتَاباً أَو غَیر ذَلِکَ، مُحِقّاً کَانَ أَو مُبطِلاً، وَ جَمعُهُ أَئِمَّة. وَ قولُهُ تَعَالَی: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» (الإسراء/71) أَی بِالَّذِی یقتَدُون بِهِ: امام یعنی مقتدا و کسی یا چیزی که بدو اقتدا کنند. ممکن است امام انسانی باشد که به قول و فعل او اقتدا نمایند و یا کتاب آسمانی و غیر آن باشد، حق یا باطل باشد و جمع امام، ائمّه است. خداوند با توجّه بدین معنی فرمود: روز قیامت هرکس را با امام و پیشوایشان خواهیم خواند» (راغب اصفهانی، 1385).
خط ۴۲: خط ۴۲:
واژۀ «امام» در قرآن مجید دوازده بار به صورت مفرد و جمع وارد شده که تا حدودی دارای همین معنی می‌باشد. کلمۀ امام دو بار در آیۀ 12 و آیۀ 41 سورۀ توبه و قصص آمده است، سه بار در آیات 12، 12، 17 سوره‌های هود، احقاف و یس وارد شده، یک بار در آیۀ 79 سورۀ حجر، یک بار در آیۀ 74 سورۀ فرقان، دو بار در آیات 73 و 24 سوره‌های انبیاء و سجده «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»، یک بار در آیۀ 5 سورۀ قصص، یک بار در آیۀ 71 سورۀ اسراء و یک بار هم در آیۀ 124 سورۀ بقره آمده است. در جمیع این آیات، گاه امام پیشوای پرهیزکاران و در خطّ نبوّت است و گاهی دیگر، پیشوای تبهکاران و در خطّ شیطان است.
واژۀ «امام» در قرآن مجید دوازده بار به صورت مفرد و جمع وارد شده که تا حدودی دارای همین معنی می‌باشد. کلمۀ امام دو بار در آیۀ 12 و آیۀ 41 سورۀ توبه و قصص آمده است، سه بار در آیات 12، 12، 17 سوره‌های هود، احقاف و یس وارد شده، یک بار در آیۀ 79 سورۀ حجر، یک بار در آیۀ 74 سورۀ فرقان، دو بار در آیات 73 و 24 سوره‌های انبیاء و سجده «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»، یک بار در آیۀ 5 سورۀ قصص، یک بار در آیۀ 71 سورۀ اسراء و یک بار هم در آیۀ 124 سورۀ بقره آمده است. در جمیع این آیات، گاه امام پیشوای پرهیزکاران و در خطّ نبوّت است و گاهی دیگر، پیشوای تبهکاران و در خطّ شیطان است.


امّا راغب اصفهانی شیعه را چنین معنی کرده است: «الشِّیعَةُ مَن یَتَقَوِّی بِهِم الإِنسَانُ: شیعه کسانی باشند که رهبرشان را تقویت نمایند و در خدمت او باشند» (همان). شیخ مفید نیز می‌فرماید: التَّشَیَّعُ فِی أَصلِ اللُّغَةِ هُوَ الإِتِّبَاعُ عَلَی وَجهِ التَّدَیُّنِ وَ الولاَءُ لِلمَتبُوعِ عَلَی الإِخلاَصِ: شیعه بودن یعنی تبعیّت و پیروی، همراه با باور دینی و محبّت شدید، نسبت به متبوع خود. خداوند با توجّه به همین معنی فرمود: «وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ: ابراهیم از شیعیان نوح بود» (الصّافّات/83). بدیهی است که پیروی ابراهیم از نوح همراه محبّت و باور دینی است و پیروی خشک زیردست از زبردست نمی‌باشد (ر.ک؛ شیخ مفید، 1371: 36).
امّا راغب اصفهانی شیعه را چنین معنی کرده است: «الشِّیعَةُ مَن یَتَقَوِّی بِهِم الإِنسَانُ: شیعه کسانی باشند که رهبرشان را تقویت نمایند و در خدمت او باشند» (همان). شیخ مفید نیز می‌فرماید: التَّشَیَّعُ فِی أَصلِ اللُّغَةِ هُوَ الإِتِّبَاعُ عَلَی وَجهِ التَّدَیُّنِ وَ الولاَءُ لِلمَتبُوعِ عَلَی الإِخلاَصِ: شیعه بودن یعنی تبعیّت و پیروی، همراه با باور دینی و محبّت شدید، نسبت به متبوع خود. خداوند با توجّه به همین معنی فرمود: «وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ: ابراهیم از شیعیان نوح بود»<ref>الصّافّات/83</ref>. بدیهی است که پیروی ابراهیم از نوح همراه محبّت و باور دینی است و پیروی خشک زیردست از زبردست نمی‌باشد<ref>ر.ک؛ شیخ مفید، 1371: 36</ref>.


طبق سخن شیخ مفید، شیعه به پیروان خاص اطلاق می‌شود که همراه محبّت و باورمندی دینی است. با توجّه بدین نکته، شیعه حاضر است هرچه دارد در راه رهبر محبوب خود فدا کند. نکتۀ قابل توجّه آنکه وقتی کلمۀ «شیعه» مطلق آورده شود، به پیروان حضرت علی و سایر امامان (علیهم‌السّلام) اطلاق می‌گردد که معتقد به امام منصوص هستند و اگر مقصود جز این باشد، همراه مضاف‌ٌإلیه ذکر می‌شود؛ مثل شیعۀ آل امیّه، شیعۀ آل عبّاس و ... (ر.ک؛ همان).
طبق سخن شیخ مفید، شیعه به پیروان خاص اطلاق می‌شود که همراه محبّت و باورمندی دینی است. با توجّه بدین نکته، شیعه حاضر است هرچه دارد در راه رهبر محبوب خود فدا کند. نکتۀ قابل توجّه آنکه وقتی کلمۀ «شیعه» مطلق آورده شود، به پیروان حضرت علی و سایر امامان (علیهم‌السّلام) اطلاق می‌گردد که معتقد به امام منصوص هستند و اگر مقصود جز این باشد، همراه مضاف‌ٌإلیه ذکر می‌شود؛ مثل شیعۀ آل امیّه، شیعۀ آل عبّاس و ...<ref>ر.ک؛ همان</ref>.


==تعریف اصطلاحی امام==
==تعریف اصطلاحی امام==
confirmed
۸٬۰۶۰

ویرایش