پرش به محتوا

محمد کاظم خراسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '[[امام حسین' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا)'
جز (جایگزینی متن - ' العظمی' به '‌العظمی')
جز (جایگزینی متن - '[[امام حسین' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا)')
خط ۴۸: خط ۴۸:
<br>
<br>
=آوازه علمی=
=آوازه علمی=
آخوند سال‌ها در درس شیخ انصاری و میرزای شیرازی شرکت کرد و از زبده‌‏ترین شاگردان آن دو شناخته می‌‏شد. وی از همان ابتدا با پشتکاری کم‌نظیر، راه‌های پیشرفت را می‏‌پیمود. او در کنار تحصیل، به عبادت و شب‌‏زنده‏‌داری نیز اهمیت فراوان می‌‏داد. بارها به [[کربلا]] رفت و به زیارت [[امام حسین‏(ع)]] نایل شد.
آخوند سال‌ها در درس شیخ انصاری و میرزای شیرازی شرکت کرد و از زبده‌‏ترین شاگردان آن دو شناخته می‌‏شد. وی از همان ابتدا با پشتکاری کم‌نظیر، راه‌های پیشرفت را می‏‌پیمود. او در کنار تحصیل، به عبادت و شب‌‏زنده‏‌داری نیز اهمیت فراوان می‌‏داد. بارها به [[کربلا]] رفت و به زیارت [[حسین بن علی (سید الشهدا)‏(ع)]] نایل شد.
<br>
<br>
در یکی از این سفرها پس از زیارت، در درس آیه اللَه [[آخوند اردکانی|آخوند اردکانی]] شرکت کرد. آخوند اردکانی نظر شیخ انصاری را در مسأله‏‌ای بیان و سپس بر نظر او چند اشکال کرد. اشکال‌ها درست بود. آخوند پس از برگشت به نجف و شرکت در درس شیخ انصاری، اشکالهای اردکانی را به استاد بازگو کرد. شیخ انصاری یکی از اشکالها را پذیرفت اما اشکال دوم را رد کرد. آخوند به دفاع از اشکال دوم اردکانی پرداخت و استاد دوباره پاسخ گفت اما آخوند دفاعیه استاد را قانع کننده ندانست و بار دیگر اشکال را با بیانی تازه مطرح کرد. گفت و شنود شاگرد و استاد به درازا کشید. صدها طلبه که در درس شیخ انصاری شرکت داشتند، در شگفت بودند که چگونه طلبه‏‌ای جوان که ۲۵ سال بیش نداشت و کمتر از سه سال بود که به درس شیخ انصاری راه یافته، بی‏‌محابا با دلیل‌های قوی به استاد اشکال می‏‌کند. یکی از طلاب به دیگران گفت: این آخوند (آخوند خراسانی) را ببینید که دارد گفتار آن آخوند (آخوند اردکانی) را تأیید می‏‌کند. از آن زمان به بعد در همه نجف او را با لقب «آخوند» صدا می‏‌کردند.<ref>کفایه الاصول، مقدمه.</ref>
در یکی از این سفرها پس از زیارت، در درس آیه اللَه [[آخوند اردکانی|آخوند اردکانی]] شرکت کرد. آخوند اردکانی نظر شیخ انصاری را در مسأله‏‌ای بیان و سپس بر نظر او چند اشکال کرد. اشکال‌ها درست بود. آخوند پس از برگشت به نجف و شرکت در درس شیخ انصاری، اشکالهای اردکانی را به استاد بازگو کرد. شیخ انصاری یکی از اشکالها را پذیرفت اما اشکال دوم را رد کرد. آخوند به دفاع از اشکال دوم اردکانی پرداخت و استاد دوباره پاسخ گفت اما آخوند دفاعیه استاد را قانع کننده ندانست و بار دیگر اشکال را با بیانی تازه مطرح کرد. گفت و شنود شاگرد و استاد به درازا کشید. صدها طلبه که در درس شیخ انصاری شرکت داشتند، در شگفت بودند که چگونه طلبه‏‌ای جوان که ۲۵ سال بیش نداشت و کمتر از سه سال بود که به درس شیخ انصاری راه یافته، بی‏‌محابا با دلیل‌های قوی به استاد اشکال می‏‌کند. یکی از طلاب به دیگران گفت: این آخوند (آخوند خراسانی) را ببینید که دارد گفتار آن آخوند (آخوند اردکانی) را تأیید می‏‌کند. از آن زمان به بعد در همه نجف او را با لقب «آخوند» صدا می‏‌کردند.<ref>کفایه الاصول، مقدمه.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۷۵۱

ویرایش