پرش به محتوا

مقایسه اسلام‌گرایی در تونس و الجزایر؛ جنبشی نخبگانی در کنار حرکتی مسلحانه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
=تفاوت اساسی جریان اسلام گرای تونس و الجزایر=
=تفاوت اساسی جریان اسلام گرای تونس و الجزایر=
جریان اسلام گرای تونسی یک جریان نظری بوده که بیشتر به تقویت بعد ایدئولوژیک پرداخته است و جریان الجزایری بیشتر عملگرا و طلایه دار قیام و مبارزه به شکل عملی بوده است. می‌توانیم بگوییم جریان تونس یک جریان فکری و نخبه‌گراست و جریان الجزایر یک جریان عملگرا و فعال است. شاید به همین دلیل هم باشد که الان شاهدیم جریان اسلامگرای تونس به یک ثبات و هویتی رسیده است چون عقبه‌فکری دارد. اما جریان اسلامگرای الجزایری همچنان دارای تشتت و بی‌ثباتی است.
جریان اسلام گرای تونسی یک جریان نظری بوده که بیشتر به تقویت بعد ایدئولوژیک پرداخته است و جریان الجزایری بیشتر عملگرا و طلایه دار قیام و مبارزه به شکل عملی بوده است. می‌توانیم بگوییم جریان تونس یک جریان فکری و نخبه‌گراست و جریان الجزایر یک جریان عملگرا و فعال است. شاید به همین دلیل هم باشد که الان شاهدیم جریان اسلامگرای تونس به یک ثبات و هویتی رسیده است چون عقبه‌فکری دارد. اما جریان اسلامگرای الجزایری همچنان دارای تشتت و بی‌ثباتی است.
=نقش جرایانات اسلام گرا پس از استقلال تونس و الجزایر=
بعد از استقلال اتفاق نامیمونی در هر دو کشور رخ داد و ما در هردو کشور شاهد شکل‌گیری دولتهای «دیکتاتور شبه مدرن» هستیم. کسانی که در راس قدرت قرار می‌گیرند منصفانه سهم بقیه گروه‌ها را نمی‌دهند. به هرحال در هر دو کشور جبهه‌ی فراگیری علیه استعمار شکل گرفت. شاید کسی در جایگاه رهبری و پیشوایی بود اما بدنه را افراد دیگری رهبری می‌کردند. معنا نداشت بعد از اینکه به قدرت رسیدند همه فعالان را به حاشیه برانند، آنها را از سهم داشتن در سرنوشت خود محروم کنند و حتی آنها را از حقوق و فعالیتهای اجتماعی عادی هم باز بدارند. در تونس این اتفاق افتاد. وقتی حبیب بورقیبه به عنوان نخستین رئیس جمهور انتخاب و حزب جدید قانون اساسی شکل می‌گیرد، سیستم تک حزبی را حاکم و قدرت مطلق را در دست می‌گیرد. و چون سکولار مسلک بود خیلی زود به مقابله با جریانهای اسلامگرا و سایر جریانها می‌پردازد.
به این ترتیب جریان اسلامگرا فعالیتی جدید را دستور کار خود قرار می‌دهد: مبارزه برای استیفای حقوق خود، مشارکت در قدرت و امکان زیست آزادانه جریان اسلامگرا در جامعه تونس. اما چون بنیانهایش مدنی است کماکان از مدار مبارزه مدنی خارج نمی‌شود. تا حدی که حزب تشکیل می‌دهد و تلاش می‌کند در انتخابات مجلس و شورای شهر شرکت کند. روزنامه، سخنرانی در دانشگاه‌ها، تشکیل جمعیتهای دانشجویی و… از فعالیتهای آنها در این دوره است. تا 1980 این فضا حاکم است؛ از این زمان به بعد تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران جریان حاکم که نگران الهام بخشی انقلاب اسلامی در این سرزمین است سختگیری خود را شدیدتر می‌کند. به شدت این جریانها را سرکوب می‌کند که شاخصترین آنها جریان النهضه به رهبری راشد الغنوشی است که رسما متهم به همکاری با جمهوری اسلامی می‌شوند. تلاش برای ترور رئیس جمهور از جمله اتهاماتی بود که به این گروه زده شد و با این اتهام دستگیری گسترده سران اسلامگرا آغاز و مجازات تبعید، حبس ابد و حتی اعدام برای آنها تعیین می‌شود تا آنها را از دور خارج کند؛ راشد الغنوشی اول به حبس طولانی مدت و بعد هم به تبعید از تونس محکوم می‌شود. به این ترتیب تا پایان دهه 80 خفقان شدیدی بر تونس حاکم می‌شود یعنی تا زمانی که زین‌العابدین بن علی کودتا می‌کند.
بن علی با این عنوان که ما ظاهرا انقلاب کرده‌ایم اما در بیشتر امور همچنان وابسته به فرانسه هستیم، دست به این کودتا می‌زند. برای همین، جهت کسب حمایت به نقد سیاستهای قبلی پرداخته و امتیازهایی را به جریانهای مختلف از جمله جریان اسلامگرا می‌دهد. احزاب سیاسی را فعال می‌کند و دستور می‌دهد زبان عربی در کنار زبان فرانسه در کشور رسمیت پیدا کند. دستور پخش اذان، فعالیت آزاد مساجد و سایر اصلاحات ظاهری را صادر می‌کند. اما بن علی هم زود متوجه می‌شود که اگر بخواهد دست جریان اسلامگرا را باز بگذارد به زودی قدرتش یا از دست می‌رود یا به شدت محدود می‌شود. بنابراین محدودیتها بر علیه اسلامگرایان در اواسط دهه 90 بازمی‌گردد و فضای کاملا پلیسی تا زمان «ثوره الکرامه» یا انقلاب کرامت ادامه می‌یابد.
=تاثیر انقلاب اسلامی بر جریان اسلامگرای تونس=
انقلاب ایران روی جریانهای اسلامگرا تاثیر گسترده‌ای داشت به حدی که رهبران جریان در سخنرانی‌ها از انقلاب اسلامی ایران حمایت می‌کردند. آقای راشد الغنوشی رسما خود را مرید فکری امام معرفی می‌کرد و خوب همه اینها باعث ترس حزب حاکم از این حجم از تاثیرگذاری می‌شد. اگرچه جریان اسلامگرا اقدامی نمی‌کرد اما این زنگ خطر از کتب، نوشته‌ها و سخنرانی‌های آنها پیدا بود که الهام گرفته‌اند؛ بنابراین خطرناکتر شده‌اند پس باید با آنها مقابله نمود. به هر حال کنشی که از سوی جریان اسلامگرای تونس تحت تاثیر انقلاب اسلامی صورت گرفت کنش فکری بود اگرچه واکنش بدان از سوی حکومت عملیاتی بود.
confirmed
۸٬۱۴۶

ویرایش