پرش به محتوا

ابولهب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''اَبولَهَب'''، '''عبدالعُزّی بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف''' (د ۲ ق / ۶۲۳ م) عموی [[پیامبر(صلی الله علیه)]] و یکی از سرسخت‌ترین دشمنان آن حضرت بود. ابولهب در اصل به <big>ابوعتبه</big> کنیه داشت، ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره، <big>ابولهب</big> می‌خواند.
'''اَبولَهَب'''، '''عبدالعُزّی بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف''' (د ۲ ق / ۶۲۳ م) عموی پیامبر(صلی الله علیه) و یکی از سرسخت‌ترین دشمنان آن حضرت بود. ابولهب در اصل به <big>ابوعتبه</big> کنیه داشت، ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره، <big>ابولهب</big> می‌خواند.


مادرش لُبْنی دختر هاجر بن عبدمناف از [[قبیلۀ خزاعه]] بود.
مادرش لُبْنی دختر هاجر بن عبدمناف از قبیلۀ خزاعه بود.


ابولهب به سرقت گنجینۀ [[کعبه]] متهم شد و گفته‌اند بدین سبب [[قریش|قریشیان]] خواستند تا دست او را قطع کنند، ولی منسوبان مادری او مانع شدند و برادر او [[ابوطالب]]، از این ماجرا سخت برآشفته بود.  
ابولهب به سرقت گنجینۀ [[کعبه]] متهم شد و گفته‌اند بدین سبب [[قریش|قریشیان]] خواستند تا دست او را قطع کنند، ولی منسوبان مادری او مانع شدند و برادر او [[ابوطالب]]، از این ماجرا سخت برآشفته بود.  
خط ۵۲: خط ۵۲:


== ابولهب و آزار و اذیت پیامبر ==
== ابولهب و آزار و اذیت پیامبر ==
پس از [[بعثت]] [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(صلی الله علیه)]]، ابولهب در زمره سرسخت‌ترین دشمنان آن حضرت درآمد و شهرت او در [[تاریخ اسلام]] به همین سبب است. او مخالفت با اسلام را از ابتدا دعوت علنی پیامبر (صلی الله علیه) آغاز کرد؛ هنگامی که با نزول [[آیه انذار]]، پیامبر (صلی الله علیه) مامور شد دعوت عمومی خود را از خویشان شروع کند، فرزندان عبدالمطلب را در خانه خود مهمان کرد و گرچه غذا کم بود اما در اثر کرامت پیامبر (صلی الله علیه) همه از آن خوردند و سیر شدند. ابولهب این را اثر [[سحر]] پیامبر (صلی الله علیه) دانست در نتیجه پیامبر (صلی الله علیه) سکوت کرد و موضوع [[دعوت به اسلام]] را به روز بعد موکول کرد<ref>خصیبی، الهدایه الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۴۶</ref>.
پس از [[بعثت]] [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(صلی الله علیه)]]، ابولهب در زمره سرسخت‌ترین دشمنان آن حضرت درآمد و شهرت او در [[تاریخ اسلام]] به همین سبب است. او مخالفت با اسلام را از ابتدا دعوت علنی پیامبر (صلی الله علیه) آغاز کرد؛ هنگامی که با نزول [[آیه انذار]]، پیامبر (صلی الله علیه) مامور شد دعوت عمومی خود را از خویشان شروع کند، فرزندان عبدالمطلب را در خانه خود مهمان کرد و گرچه غذا کم بود اما در اثر کرامت پیامبر (صلی الله علیه) همه از آن خوردند و سیر شدند. ابولهب این را اثر سحر پیامبر (صلی الله علیه) دانست در نتیجه پیامبر (صلی الله علیه) سکوت کرد و موضوع دعوت به اسلام را به روز بعد موکول کرد<ref>خصیبی، الهدایه الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۴۶</ref>.


گاهی هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه) گروهی را به اسلام دعوت می‌کرد ابولهب و [[عباس بن عبدالمطلب]] جلو رفته و می‌گفتند: «این برادرزاده ما دروغ‌گوست، شما را از دینتان گمراه نکند». <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۳</ref> در [[موسم حج]] نیز هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه) نزد گروه‌هایی که به [[کعبه معظمه|زیارت کعبه]] آمده بودند می‌رفت تا آنان را به اسلام دعوت کند؛ قریشیان به میان آنان می‌رفتند و از پیامبر (صلی الله علیه) بدگویی می‌کردند، در این کار جدی‌ترین فرد ابولهب بود<ref>ابن خلدون، تاریخ، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۱</ref>.
گاهی هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه) گروهی را به اسلام دعوت می‌کرد ابولهب و [[عباس بن عبدالمطلب]] جلو رفته و می‌گفتند: «این برادرزاده ما دروغ‌گوست، شما را از دینتان گمراه نکند». <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۳</ref> در [[حج|موسم حج]] نیز هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه) نزد گروه‌هایی که به [[کعبه معظمه|زیارت کعبه]] آمده بودند می‌رفت تا آنان را به اسلام دعوت کند؛ قریشیان به میان آنان می‌رفتند و از پیامبر (صلی الله علیه) بدگویی می‌کردند، در این کار جدی‌ترین فرد ابولهب بود<ref>ابن خلدون، تاریخ، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۱</ref>.


او به پیامبر (صلی الله علیه) آزار جسمی نیز می‌رساند. او گاهی به دنبال پیامبر (صلی الله علیه) راه می‌افتاد و او را با سنگ می‌زد؛ به گونه‌ای که پای وی را خون آلود می‌کرد و او را دروغ‌گو می‌خواند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۲</ref>. یک بار وقتی پیامبر (صلی الله علیه) در [[سجده]] بود ابولهب سنگی بلند کرد تا بر سر پیامبر (صلی الله علیه) بزند اما دستش در همان حالت خشک شد، پس از التماس او، وقتی پیامبر (صلی الله علیه) آن حالت را برطرف کرد، ابولهب این را از سحر پیامبر (صلی الله علیه) دانست<ref>ابن شهراشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۷۸</ref>. پیامبر (صلی الله علیه) فرموده است که خانه‌اش در بین بدترین همسایه‌ها قرار داشت، عقبه بن ابی مُعَیط و ابولهب، که کثافات را بر در خانه ایشان می‌ریختند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref>.
او به پیامبر (صلی الله علیه) آزار جسمی نیز می‌رساند. او گاهی به دنبال پیامبر (صلی الله علیه) راه می‌افتاد و او را با سنگ می‌زد؛ به گونه‌ای که پای وی را خون آلود می‌کرد و او را دروغ‌گو می‌خواند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۲</ref>. یک بار وقتی پیامبر (صلی الله علیه) در [[سجده]] بود ابولهب سنگی بلند کرد تا بر سر پیامبر (صلی الله علیه) بزند اما دستش در همان حالت خشک شد، پس از التماس او، وقتی پیامبر (صلی الله علیه) آن حالت را برطرف کرد، ابولهب این را از سحر پیامبر (صلی الله علیه) دانست<ref>ابن شهراشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۷۸</ref>. پیامبر (صلی الله علیه) فرموده است که خانه‌اش در بین بدترین همسایه‌ها قرار داشت، عقبه بن ابی مُعَیط و ابولهب، که کثافات را بر در خانه ایشان می‌ریختند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref>.
خط ۶۶: خط ۶۶:


== نزول برخی از آیات قرآن درباره ابولهب ==
== نزول برخی از آیات قرآن درباره ابولهب ==
[[مفسران]] معتقدند برخی از [[آیات قرآن]] درباره ابولهب نازل شده است، در این میان مشهورترین مورد [[سوره مسد]] است. وقتی پیامبر (صلی الله علیه) دعوت خویش را علنی کرد قبایل قریش را فراخواند و آنان را از [[عذاب الهی]] ترساند و به [[توحید]] فراخواند؛ ابولهب پیامبر (صلی الله علیه) را با لفظ <big>تبًّا لک</big> دشنام داد. پس سوره مسد نازل شد: «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَتَبَّ…<ref>آیه 1 سوره مسد</ref>» (نابود باد دستان ابولهب و خود او نیز نابود گردید)<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۷، ص۳۲۳</ref>.
[[تفسیر|مفسران]] معتقدند برخی از [[آیات قرآن]] درباره ابولهب نازل شده است، در این میان مشهورترین مورد [[سوره مسد]] است. وقتی پیامبر (صلی الله علیه) دعوت خویش را علنی کرد قبایل قریش را فراخواند و آنان را از [[عذاب الهی]] ترساند و به [[توحید]] فراخواند؛ ابولهب پیامبر (صلی الله علیه) را با لفظ <big>تبًّا لک</big> دشنام داد. پس سوره مسد نازل شد: «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَتَبَّ…<ref>آیه 1 سوره مسد</ref>» (نابود باد دستان ابولهب و خود او نیز نابود گردید)<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۷، ص۳۲۳</ref>.


در مورد شان نزول این سوره نظرات دیگری هم ذکر شده است<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۴۹-۳۵۰</ref>. پس از نزول این سوره، ابولهب بیش از ده سال زنده بود اما [[ایمان]] نیاورد و [[مشرک]] از دنیا رفت. این یکی از پیش‌گویی‌ها و [[معجزات قرآن]] است<ref>کراجکی، کنز الفوائد، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۸؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائج، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۵۳</ref>.
در مورد شان نزول این سوره نظرات دیگری هم ذکر شده است<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۴۹-۳۵۰</ref>. پس از نزول این سوره، ابولهب بیش از ده سال زنده بود اما [[ایمان]] نیاورد و [[مشرک]] از دنیا رفت. این یکی از پیش‌گویی‌ها و [[معجزات قرآن]] است<ref>کراجکی، کنز الفوائد، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۸؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائج، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۵۳</ref>.
خط ۷۳: خط ۷۳:


# او غالبا با کنیه‌اش شناخته می‌شده در نتیجه ذکر کنیه‌اش ایجاد احترام نمی‌کند.
# او غالبا با کنیه‌اش شناخته می‌شده در نتیجه ذکر کنیه‌اش ایجاد احترام نمی‌کند.
#
# ابولهب اسم او بوده نه کنیه‌اش.
# ابولهب اسم او بوده نه کنیه‌اش.
#
# از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد<ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref>.
# از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد<ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref>.
#
# در [[آیه]] بعد آمده «سَیَصْلَیٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ<ref>آیه 3 سوره مسد</ref>» (به زودی وارد آتشی شعله‌ور و پرلهیب می‌شود) پس «لهب» که در کنیه‌اش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref>.
# در [[آیه]] بعد آمده «سَیَصْلَیٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ<ref>آیه 3 سوره مسد</ref>» (به زودی وارد آتشی شعله‌ور و پرلهیب می‌شود) پس «لهب» که در کنیه‌اش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref>.


خط ۸۴: خط ۸۱:
در تفسیر آیه ۲۲ [[سوره زمر]] <ref>أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلیٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَیلٌ لِلقاسِیَةِ قُلوبُهُم مِن ذِکرِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِکَ فی ضَلالٍ مُبینٍ (آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!)</ref> نیز گفته شده که مصداق «کسانی که خدا سینه‌شان را برای اسلام گشاده است»، [[حمزه]] و [[علی بن ابی طالب|علی(علیه‌السلام)]] هستند در مقابل «آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند» که در آن، منظور ابولهب و فرزندانش هستند<ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳</ref>. نقل شده که ابولهب در جمع سران مشرکین که برای مقابله با دعوت پیامبر (صلی الله علیه) و آله قصد تصمیم‌گیری داشتند گفت: «من محمد(صلی الله علیه) را به شاعری متهم می‌کنم» پس آیه ۴۱ [[سوره حاقه]]<ref>وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ</ref> نازل شد: «و [قرآن] گفته شاعری نیست<ref> ابن شهراشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰</ref>».
در تفسیر آیه ۲۲ [[سوره زمر]] <ref>أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلیٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَیلٌ لِلقاسِیَةِ قُلوبُهُم مِن ذِکرِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِکَ فی ضَلالٍ مُبینٍ (آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!)</ref> نیز گفته شده که مصداق «کسانی که خدا سینه‌شان را برای اسلام گشاده است»، [[حمزه]] و [[علی بن ابی طالب|علی(علیه‌السلام)]] هستند در مقابل «آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند» که در آن، منظور ابولهب و فرزندانش هستند<ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳</ref>. نقل شده که ابولهب در جمع سران مشرکین که برای مقابله با دعوت پیامبر (صلی الله علیه) و آله قصد تصمیم‌گیری داشتند گفت: «من محمد(صلی الله علیه) را به شاعری متهم می‌کنم» پس آیه ۴۱ [[سوره حاقه]]<ref>وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ</ref> نازل شد: «و [قرآن] گفته شاعری نیست<ref> ابن شهراشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰</ref>».


== دلیل درگذشت و نحوه دفن ابولهب ==
== دلیل مرگ و نحوه دفن ابولهب ==
او سرانجام در اثر بیماری‌ای به نام عدسه هفت روز پس از واقعه بدر درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۴، ص۷۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref> و از بیم سرایت بیماری بدنش تا چند روز بر جای ماند تا بو گرفت. پس از آن، جسد او را در بیرون [[مکه]] کنار دیواری قرار دادند و با پرتاب سنگ از دور، روی آن را پوشاندند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۷۸</ref>. [[ابن بطوطه]] از قبر او و همسرش در بیرون مکه یاد کرده که رهگذران بر آن سنگ می‌زده‌اند<ref>ابن بطوطه، رحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۸۲</ref>.
او سرانجام در اثر یک بیماری‌ به نام عدسه هفت روز پس از واقعه بدر درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۴، ص۷۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref> و از بیم سرایت بیماری بدنش تا چند روز بر جای ماند تا بو گرفت. پس از آن ، جسد او را در بیرون [[مکه]] کنار دیواری قرار دادند و با پرتاب سنگ از دور روی آن را پوشاندند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۷۸</ref>. [[ابن بطوطه]] از قبر او و همسرش در بیرون مکه یاد کرده که رهگذران بر آن سنگ می‌زده‌اند<ref>ابن بطوطه، رحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۸۲</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش