۸۶٬۰۹۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زبانها' به 'زبانها') |
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظر' به 'صاحبنظر') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
ابنحزم تحصیل را با آموختن فقه [[مالکی|مالکی]] که در نواحی او [[مذهب]] غالب بود، آغاز کرد. مدتی بعد به پیروان مذهب شافعی پیوست و از مالکیان بد گفت. بعدها از مذهب ظاهری جانبداری کرده از هر نوع [[اجتهاد]] و رأی و قیاس پرهیز داشت. در عین حال، تحت پوشش مذهب ظاهری <ref>.درباره مذهب ظاهری پس از ابن حزم، رک: ابن حزم، حیاته و عصره، ابوزهره، ص443-449</ref> و با همان روش، خود قدم در وادی اجتهاد گذاشت و کوشید تا بر پایه نصوص حدیثی به ارائه [[فتوا]] بپردازد. | ابنحزم تحصیل را با آموختن فقه [[مالکی|مالکی]] که در نواحی او [[مذهب]] غالب بود، آغاز کرد. مدتی بعد به پیروان مذهب شافعی پیوست و از مالکیان بد گفت. بعدها از مذهب ظاهری جانبداری کرده از هر نوع [[اجتهاد]] و رأی و قیاس پرهیز داشت. در عین حال، تحت پوشش مذهب ظاهری <ref>.درباره مذهب ظاهری پس از ابن حزم، رک: ابن حزم، حیاته و عصره، ابوزهره، ص443-449</ref> و با همان روش، خود قدم در وادی اجتهاد گذاشت و کوشید تا بر پایه نصوص حدیثی به ارائه [[فتوا]] بپردازد. | ||
درباره ابنحزم و اندیشههای وی، کتابها و مقالات فراوانی نوشته شده است. توجه به وی در این حد از گستردگی، به ویژه در چند دهه گذشته، به عنوان یکی از برجستهترین متفکران [[مسلمان]] [[شمال آفریقا]] و اندلس نشانگر آن است که وی در عرصههای مختلف علوم دینی | درباره ابنحزم و اندیشههای وی، کتابها و مقالات فراوانی نوشته شده است. توجه به وی در این حد از گستردگی، به ویژه در چند دهه گذشته، به عنوان یکی از برجستهترین متفکران [[مسلمان]] [[شمال آفریقا]] و اندلس نشانگر آن است که وی در عرصههای مختلف علوم دینی صاحبنظر بوده و تأثیر قابل توجهی در متفکران و عالمان پس از خویش داشته است. <ref>.برخی از آثاری که درباره ابن حزم نوشته شده است، عبارتند از: ابن حزم، حیاته و عصره، آراء و فقهه، ابوزهره، قاهره: دارالفکر العربی، 1977؛ الفکر المنطقی الاسلامی، دراسة فی جهود ابن حزم الاندلسی، محمد جلّوب فرحان، جامعة موصل، 1988؛ دراسات عن ابن حزم و کتابه طوق الحمامة، الطاهر احمد مکی، قاهره: دارالمعارف، 1981؛ ابن حزم رائد الفکر العلمی، عبداللطیف شرارة، بیروت: المکتب التجاری، (بیتا)؛ ابن حزم و الفکر الفلسفی بالمغرب و الاندلس، سالم یفوت، دارالبیضاء، 1986؛ الامام ابن حزم الظاهری امام اهل الاندلس، محمد عبدالله ابوصعیلیک، دمشق: دارالقلم، 1995؛ ابن حزم الکبیر، عمر فروخ، بیروت: دار لبنان للطباعة و النشر، 1980؛ ابن حزم الاندلسی و رسالته فی المفاضلة بین الصحابة، سعید الافغانی؛ ابن حزم خلال الف عام، جمع و تحقیق: ابوعبدالرحمن بن عقیل الظاهری، بیروت: دارالغرب، 1982؛ ابن حزم الاندلسی حیاته و ادبه، عبدالکریم خلیفة، بیروت: المکتب الاسلامی، عمان: مکتبة الاقصی؛ ابن حزم الاندلسی، زکریا ابراهیم، قاهره: الدار المصریة، «ضمن سلسلة اعلام العرب». ابن حزم صورة اندلیسیة، محمد طه الحاجری، بیروت: دارالنهضة العربیة للطباعة و النشر، 1982؛ ابن حزم و موقفه من الالهیات، احمد بن ناصرالحمد، مکه المکرمة، جامعة ام القری، 1980.</ref> این توجه، تا حدودی هم به دلیل مواضع دینی متفاوت وی با سایر مکاتب رسمی موجود در [[مذهب تسنن]] است. | ||
طبعاً از همان روزگار کهن، تمجید از وی همراه با مذمت بوده است. شاگردانش از وی ستایش میکردند، اما بسیاری از معاصرانش و همچنین عالمان بعدی- به ویژه مالکی مذهبان- او را سخت نکوهش میکنند. <ref>.برای نمونه رک: سیر اعلام النبلاء، ج18، ص187-188؛ مطالبی که ابوبکر بن العربی در القواصم و العواصم بر ضد وی نوشته، بسیار تند است.</ref> چرا که وی به همان اندازه که حافظهاش نیرومند و استنتاجاتش تازه و مبتکرانه بود، زبانش تند و تعصب مذهبیاش بر ضد مخالفانش از حنفیان و مالکیان و [[شیعیان]] <ref>.دراینباره رک: گفتار مفصل و بلند علامه امینی در الغدیر ج1 تحت عنوان «الرأی العام فی ابن حزم الاندلسی» ص585-608</ref> به شدت افراطی و همراه با ناسزا و توهین و تکفیرهای پیاپی و بی دلیل و هیاهویی بود. | طبعاً از همان روزگار کهن، تمجید از وی همراه با مذمت بوده است. شاگردانش از وی ستایش میکردند، اما بسیاری از معاصرانش و همچنین عالمان بعدی- به ویژه مالکی مذهبان- او را سخت نکوهش میکنند. <ref>.برای نمونه رک: سیر اعلام النبلاء، ج18، ص187-188؛ مطالبی که ابوبکر بن العربی در القواصم و العواصم بر ضد وی نوشته، بسیار تند است.</ref> چرا که وی به همان اندازه که حافظهاش نیرومند و استنتاجاتش تازه و مبتکرانه بود، زبانش تند و تعصب مذهبیاش بر ضد مخالفانش از حنفیان و مالکیان و [[شیعیان]] <ref>.دراینباره رک: گفتار مفصل و بلند علامه امینی در الغدیر ج1 تحت عنوان «الرأی العام فی ابن حزم الاندلسی» ص585-608</ref> به شدت افراطی و همراه با ناسزا و توهین و تکفیرهای پیاپی و بی دلیل و هیاهویی بود. |