پرش به محتوا

سجده: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۸۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:


== تعریف سجده ==
== تعریف سجده ==
سجده در لغت به معنای تذلٌل و خوار شدن آمده است.<ref>راغب، اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 396، چاپ اول، دار القلم، دمشق، 1416 هـ ق</ref> و در اصطلاح فقهی گذاشتن پیشانی بر زمین را سجده می‌گویند.<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج 2، ص 213، چاپ چهارم، مؤسسه اسماعیلیان، قم 1364هـ ش</ref> در روایات زیادی سجده به عنوان بهترین حالت انسان معرفی شده است. [[پیامبر اکرم (ص)]] می‌فرماید: «بنده به چیزی با فضیلت‌تر از سجده پنهانی، به خداوند نزدیک نشده است». <ref>مجیدی، غلام حسین، نهج الفصاحة، ج 1، ص 461، چاپ اول، مؤسسة انصاریان، قم، 1379</ref>
سجده در لغت به معنای تذلٌل و خوار شدن آمده است.<ref>راغب، اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 396، چاپ اول، دار القلم، دمشق، 1416 هـ ق</ref> و در اصطلاح فقهی گذاشتن پیشانی بر زمین را سجده می‌گویند.<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج 2، ص 213، چاپ چهارم، مؤسسه اسماعیلیان، قم 1364هـ ش</ref> در روایات زیادی سجده به عنوان بهترین حالت انسان معرفی شده است. [[پیامبر اکرم (صلی الله علیه)]] می‌فرماید: «بنده به چیزی با فضیلت‌تر از سجده پنهانی، به خداوند نزدیک نشده است». <ref>مجیدی، غلام حسین، نهج الفصاحة، ج 1، ص 461، چاپ اول، مؤسسة انصاریان، قم، 1379</ref>


و نیز گفته‌اند: سجود در لغت به معنای فروتنی، افتادگی و … آمده است. در شرع مقدس به معنای نهادن مقداری از پیشانی بر زمین یا غیر آن در حالی که چیزی بین پیشانی و چیزی که بر آن سجده می‌شود، حایل و فاصله نباشد. دلیل آن روایتی است که می‌گوید: “هنگامی که سجده می‌کنی پیشانی ات را بر زمین بگذار و سریع به زمین نزن؛ (مانند نوک زدن کلاغ بر زمین)”.<ref>ابن حبان، صحیحه، ج 1، ص 264</ref>
و نیز گفته‌اند: سجود در لغت به معنای فروتنی، افتادگی و … آمده است. در شرع مقدس به معنای نهادن مقداری از پیشانی بر زمین یا غیر آن در حالی که چیزی بین پیشانی و چیزی که بر آن سجده می‌شود، حایل و فاصله نباشد. دلیل آن روایتی است که می‌گوید: “هنگامی که سجده می‌کنی پیشانی ات را بر زمین بگذار و سریع به زمین نزن؛ (مانند نوک زدن کلاغ بر زمین)”.<ref>ابن حبان، صحیحه، ج 1، ص 264</ref>
خط ۳۷: خط ۳۷:
روایات در این زمینه فراوان است و با تعابیر متفاوت و مختلف در کتاب‌های روایی نقل شده است که ما در این جا به ذکر چند نمونه اکتفا می‌کنیم:
روایات در این زمینه فراوان است و با تعابیر متفاوت و مختلف در کتاب‌های روایی نقل شده است که ما در این جا به ذکر چند نمونه اکتفا می‌کنیم:
#  
#  
# از [[پیامبر اسلام (ص)]] نقل شده که فرمود: “جعلت لی الارض مسجداً و طهوراً”؛ زمین برای من محل سجده و پاک کننده قرار داده شد. این روایت در کتاب مسلم این گونه آمده است: “تمام زمین برای ما محل سجده قرار داده شد و خاکش برای ما پاک کننده (طهور)، در صورتی که آب یافت نشود”.
# از [[پیامبر اسلام (صلی الله علیه)]] نقل شده که فرمود: “جعلت لی الارض مسجداً و طهوراً”؛ زمین برای من محل سجده و پاک کننده قرار داده شد. این روایت در کتاب مسلم این گونه آمده است: “تمام زمین برای ما محل سجده قرار داده شد و خاکش برای ما پاک کننده (طهور)، در صورتی که آب یافت نشود”.
# در سنن ترمذی این گونه آمده است: “تمام زمین برای من مسجد و طهور قرار داده شد”. در کلام بیهقی چنین نقل شده است: “زمین برای من طهور و مسجد قرار داده شد” در کلام بیهقی با این بیان نیز ملاحظه می‌شود: “زمین برای من پاک و [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> قرار داده شد و هر کجا که هنگام نماز شد نماز می‌خوانم هر طور که باشد”. <ref>صحیح البخاری، ج 1، ص 113(نیاز به تکمیل دارد)؛ صحیح مسلم، ج 2، ص 64(نیاز به تکمیل دارد)؛ صحیح النسائی، ج 2، ص 32</ref>
# در سنن ترمذی این گونه آمده است: “تمام زمین برای من مسجد و طهور قرار داده شد”. در کلام بیهقی چنین نقل شده است: “زمین برای من طهور و مسجد قرار داده شد” در کلام بیهقی با این بیان نیز ملاحظه می‌شود: “زمین برای من پاک و [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> قرار داده شد و هر کجا که هنگام نماز شد نماز می‌خوانم هر طور که باشد”. <ref>صحیح البخاری، ج 1، ص 113(نیاز به تکمیل دارد)؛ صحیح مسلم، ج 2، ص 64(نیاز به تکمیل دارد)؛ صحیح النسائی، ج 2، ص 32</ref>
#  
#  
# [[ابوذر غفاری|اباذر]] نقل می‌کند که رسول خدا (ص) فرمود: “زمین برای تو محل سجده است. پس هر کجا که وقت نماز شد، نماز بخوان”. <ref>صحیح النسائی، ج 2، ص 37</ref>
# [[ابوذر غفاری|اباذر]] نقل می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه) فرمود: “زمین برای تو محل سجده است. پس هر کجا که وقت نماز شد، نماز بخوان”. <ref>صحیح النسائی، ج 2، ص 37</ref>
#  
#  
# [[ابن عباس]] می‌گوید: “پیامبر (ص) بر سنگ سجده کرد”. <ref>حاکم در مستدرک آن روایت را نقل کرده و ذهبی آن را تصحیح نموده است، ج 3، ص 473</ref>
# [[ابن عباس]] می‌گوید: “پیامبر (صلی الله علیه) بر سنگ سجده کرد”. <ref>حاکم در مستدرک آن روایت را نقل کرده و ذهبی آن را تصحیح نموده است، ج 3، ص 473</ref>
#  
#  
# ابو سعید خدری روایت می‌کند: “من با چشمان خودم دیدم که بر پیشانی و بینی رسول خدا (ص) اثر خاک و گل بود”. <ref>صحیح البخاری، ج 1، ص 2- 198- 163- 253- 256- 258- 259؛ سنن ابی داود، ج 1، ص 143 و 144؛ السنن الکبری، ج 2، ص 106</ref>
# ابو سعید خدری روایت می‌کند: “من با چشمان خودم دیدم که بر پیشانی و بینی رسول خدا (صلی الله علیه) اثر خاک و گل بود”. <ref>صحیح البخاری، ج 1، ص 2- 198- 163- 253- 256- 258- 259؛ سنن ابی داود، ج 1، ص 143 و 144؛ السنن الکبری، ج 2، ص 106</ref>
#  
#  
# جابربن عبدالله می‌گوید: “من با رسول خدا (ص) نماز ظهر می‌خواندم. به خاطر شدت گرما و حرارت یک تکه سنگ در دست خود گذاشتم تا این که سرد شود و بر آن سجده کنم”.
# جابربن عبدالله می‌گوید: “من با رسول خدا (صلی الله علیه) نماز ظهر می‌خواندم. به خاطر شدت گرما و حرارت یک تکه سنگ در دست خود گذاشتم تا این که سرد شود و بر آن سجده کنم”.
#  
#  
# [[انس بن مالک]] می‌گوید: “ما با پیامبر (ص) در گرمای شدید [[نماز]] می‌خواندیم، هر یکی از ما سنگ بر می‌داشتیم و در دست خود نگه می‌داشتیم تا این که خنک شود، وقتی سرد شد می‌گذاشتیم و بر آن سجده می‌کردیم”. <ref>السنن الکبری، ج 2، ص 106</ref>
# [[انس بن مالک]] می‌گوید: “ما با پیامبر (صلی الله علیه) در گرمای شدید [[نماز]] می‌خواندیم، هر یکی از ما سنگ بر می‌داشتیم و در دست خود نگه می‌داشتیم تا این که خنک شود، وقتی سرد شد می‌گذاشتیم و بر آن سجده می‌کردیم”. <ref>السنن الکبری، ج 2، ص 106</ref>
#  
#  
# [[عمر بن خطاب]]<ref>ر. ک:مقاله عمر</ref> می‌گوید: “در شب بارانی برای [[نماز صبح]] خارج شدیم؛ چون زمین گل آلود شده بود، هر یک از ما مقداری سنگ جمع‌آوری کردیم و در حیاط مسجد فرش کردیم و بر آن نماز گزاردیم، وقتی [[پیامبر(ص)]] متوجه این مسئله شد، فرمود: چه چیز خوبی، پس این شروع نماز خواندن با سجده بر سنگ بود”. <ref>سنن ابوداود؛ ج 1، ص 75؛ السنن الکبری، ج 2، ص 440</ref>
# [[عمر بن خطاب]]<ref>ر. ک:مقاله عمر</ref> می‌گوید: “در شب بارانی برای [[نماز صبح]] خارج شدیم؛ چون زمین گل آلود شده بود، هر یک از ما مقداری سنگ جمع‌آوری کردیم و در حیاط مسجد فرش کردیم و بر آن نماز گزاردیم، وقتی [[پیامبر(صلی الله علیه)]] متوجه این مسئله شد، فرمود: چه چیز خوبی، پس این شروع نماز خواندن با سجده بر سنگ بود”. <ref>سنن ابوداود؛ ج 1، ص 75؛ السنن الکبری، ج 2، ص 440</ref>
#  
#  
# عیاض بن عبدالله قرشی نقل می‌کند: “چون پیامبر (ص) دید مردی بر عمامه ای که بر سرش است، سجده می‌کند، اشاره فرمود عمامه ات را به عقب بکش و اشاره فرمود با پیشانی ات سجده کن”. <ref> السنن الکبری، ج 2، ص 105</ref>
# عیاض بن عبدالله قرشی نقل می‌کند: “چون پیامبر (صلی الله علیه) دید مردی بر عمامه ای که بر سرش است، سجده می‌کند، اشاره فرمود عمامه ات را به عقب بکش و اشاره فرمود با پیشانی ات سجده کن”. <ref> السنن الکبری، ج 2، ص 105</ref>
#  
#  
# اینها نمونه‌ای از روایات فراوانی است که بیان می‌کند سجود باید بر خاک و زمین باشد. بیهقی می‌گوید: … اگر سجود بر پارچه و لباس جایز بود، باید در روایات به آن اشاره می‌شد؛ چرا که سجده بر آن از برداشتن سنگ و خنک کردن در دست برای سجود راحت تر بود. <ref>مسند احمد حنبل، ج 1، ص 321</ref>
# اینها نمونه‌ای از روایات فراوانی است که بیان می‌کند سجود باید بر خاک و زمین باشد. بیهقی می‌گوید: … اگر سجود بر پارچه و لباس جایز بود، باید در روایات به آن اشاره می‌شد؛ چرا که سجده بر آن از برداشتن سنگ و خنک کردن در دست برای سجود راحت تر بود. <ref>مسند احمد حنبل، ج 1، ص 321</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:
=== روایاتی که می‌گویند سجود بر غیر زمین بدون عذر جایز است ===
=== روایاتی که می‌گویند سجود بر غیر زمین بدون عذر جایز است ===


1. انس بن مالک نقل می‌کند: “جده اش (ملیکه) رسول خدا (ص) را برای غذایی که برای آن حضرت پخت دعوت کرد. پیامبر (ص) از آن غذا و طعام خورد، سپس فرمود: برخیزید و با من نماز اقامه کنید. انس بن مالک می‌گوید: پا شدم و حصیری را که بر اثر مرور زمان سیاه شده بود، آبی پاشیدم و نمناکش کردم. پیامبر (ص) بر آن ایستاد. من پشت سر حضرت و آن پیر زن (جده اش) پشت سر من به نماز ایستادیم. <ref>بخاری، صحیحه، ج 1، ص 101؛ صحیح النسائی، ج 2، ص 57</ref>
1. انس بن مالک نقل می‌کند: “جده اش (ملیکه) رسول خدا (صلی الله علیه) را برای غذایی که برای آن حضرت پخت دعوت کرد. پیامبر (صلی الله علیه) از آن غذا و طعام خورد، سپس فرمود: برخیزید و با من نماز اقامه کنید. انس بن مالک می‌گوید: پا شدم و حصیری را که بر اثر مرور زمان سیاه شده بود، آبی پاشیدم و نمناکش کردم. پیامبر (صلی الله علیه) بر آن ایستاد. من پشت سر حضرت و آن پیر زن (جده اش) پشت سر من به نماز ایستادیم. <ref>بخاری، صحیحه، ج 1، ص 101؛ صحیح النسائی، ج 2، ص 57</ref>


همچنین از انس روایت دیگری است با این مضمون که می‌گوید: “یکی از عمه‌هایم برای پیامبر (ص) طعامی پخت و خطاب به پیامبر اکرم (ص) گفت: من دوست دارم در منزل من غذا میل کنی و در آن جا نماز بخوانی! انس می‌گوید: پیامبر (ص) آمد، حصیر بزرگی که در منزل بود دستور داد آن را در گوشه ای از اتاق گذاشتیم و روی آن را آب و جارو کردیم، پس پیامبر (ص) بر روی آن به نماز ایستاد و ما پشت سر آن حضرت نماز اقامه کردیم”. <ref>ابن ماجه، سنن، ج 1، ص 255</ref>
همچنین از انس روایت دیگری است با این مضمون که می‌گوید: “یکی از عمه‌هایم برای پیامبر (صلی الله علیه) طعامی پخت و خطاب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه) گفت: من دوست دارم در منزل من غذا میل کنی و در آن جا نماز بخوانی! انس می‌گوید: پیامبر (صلی الله علیه) آمد، حصیر بزرگی که در منزل بود دستور داد آن را در گوشه ای از اتاق گذاشتیم و روی آن را آب و جارو کردیم، پس پیامبر (صلی الله علیه) بر روی آن به نماز ایستاد و ما پشت سر آن حضرت نماز اقامه کردیم”. <ref>ابن ماجه، سنن، ج 1، ص 255</ref>


همچنین از انس بن مالک روایت است که می‌گوید: “ام سلیم از رسول خدا (ص) درخواست نمود تا به منزلش بیاید و نماز بخواند، تا وی آن جا را مکان همیشگی نمازش قرار دهد! رسول خدا (ص) درخواست ام سلیم را اجابت کرد، به منزل او آمد، حصیری را که در خانه‌اش بود با آب مرطوب نمودم و پیامبر در آن جا نماز خواند، ام سلیم با پیامبر (ص) نماز گزارد و آن جا را مصلای خویش قرار داد”. <ref>صحیح النسائی، ج 2، ص 57</ref>
همچنین از انس بن مالک روایت است که می‌گوید: “ام سلیم از رسول خدا (صلی الله علیه) درخواست نمود تا به منزلش بیاید و نماز بخواند، تا وی آن جا را مکان همیشگی نمازش قرار دهد! رسول خدا (صلی الله علیه) درخواست ام سلیم را اجابت کرد، به منزل او آمد، حصیری را که در خانه‌اش بود با آب مرطوب نمودم و پیامبر در آن جا نماز خواند، ام سلیم با پیامبر (صلی الله علیه) نماز گزارد و آن جا را مصلای خویش قرار داد”. <ref>صحیح النسائی، ج 2، ص 57</ref>


2. ابن عباس نقل می‌کند: “رسول خدا (ص) بر حصیر کوچک نماز می‌گزارد”. <ref>ترمذی، صحیح، ج 2، ص 126</ref>
2. ابن عباس نقل می‌کند: “رسول خدا (صلی الله علیه) بر حصیر کوچک نماز می‌گزارد”. <ref>ترمذی، صحیح، ج 2، ص 126</ref>


3. ابو سعید خدری می‌گوید: “بر پیامبر (ص) وارد شدم، دیدم آن حضرت بر روی حصیر نماز می‌خواند و بر همان حصیر سجده می‌کند”. <ref>صحیح مسلم، ج 2، ص 62، 126</ref>
3. ابو سعید خدری می‌گوید: “بر پیامبر (صلی الله علیه) وارد شدم، دیدم آن حضرت بر روی حصیر نماز می‌خواند و بر همان حصیر سجده می‌کند”. <ref>صحیح مسلم، ج 2، ص 62، 126</ref>


4. میمونه (همسر پیامبر) نقل می‌کند: “رسول الله در حال نماز بود و من در کنارش بودم به گونه‌ای که پیراهنش به من می‌خورد، هنگامی که به سجود می‌رفت، و بر حصیر نماز می‌گزارد”. <ref>بخاری، صحیح، ج 1، ص 101؛ مسلم، صحیح، ج 2، ص 128</ref>
4. میمونه (همسر پیامبر) نقل می‌کند: “رسول الله در حال نماز بود و من در کنارش بودم به گونه‌ای که پیراهنش به من می‌خورد، هنگامی که به سجود می‌رفت، و بر حصیر نماز می‌گزارد”. <ref>بخاری، صحیح، ج 1، ص 101؛ مسلم، صحیح، ج 2، ص 128</ref>
خط ۷۴: خط ۷۴:
=== روایاتی که می‌گویند سجده بر غیر زمین در حال عذر جایز است ===
=== روایاتی که می‌گویند سجده بر غیر زمین در حال عذر جایز است ===


در این قسمت به بیان حدیث انس بن مالک اکتفا می‌کنیم. انس می‌گوید: “ما با رسول خدا (ص) نماز می‌خواندیم. هرگاه یکی از ما به جهت شدت گرما، نمی‌توانستیم پیشانی خود را بر زمین بگذاریم، در حال سجده، پیراهن خود را پهن می‌کردیم و بر آن سجده می‌کردیم”.
در این قسمت به بیان حدیث انس بن مالک اکتفا می‌کنیم. انس می‌گوید: “ما با رسول خدا (صلی الله علیه) نماز می‌خواندیم. هرگاه یکی از ما به جهت شدت گرما، نمی‌توانستیم پیشانی خود را بر زمین بگذاریم، در حال سجده، پیراهن خود را پهن می‌کردیم و بر آن سجده می‌کردیم”.


این روایت در منابع مختلف اهل سنت؛ مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم با الفاظ و تعابیر مختلف نقل شده است. <ref>بخاری، صحیح، ج 1، ص 101؛ مسلم، صحیح، ج 2، ص 109؛ ابن ماجه، السنن، ج 1، ص 321؛ ابوداود، السنن، ج 1، ص 106</ref>
این روایت در منابع مختلف اهل سنت؛ مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم با الفاظ و تعابیر مختلف نقل شده است. <ref>بخاری، صحیح، ج 1، ص 101؛ مسلم، صحیح، ج 2، ص 109؛ ابن ماجه، السنن، ج 1، ص 321؛ ابوداود، السنن، ج 1، ص 106</ref>
confirmed، مدیران
۳۳٬۳۲۷

ویرایش