پرش به محتوا

قاسم بن حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها '
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها ')
خط ۷۵: خط ۷۵:
====دیدگاه محدث نوری====
====دیدگاه محدث نوری====


محدث نوری از كسانى است كه اين داستان را مردود مى‌شمرد و مى‌نويسد: «... از جمله آن‌ها است قصه عروسى كه قبل از روضه در هيچ كتابى ديده نشده، از عصر شیخ مفید تا آن عصر كه بحمدالله مؤلفات اخبار ايشان در هر طبقه فعلًا موجود و ابداً اسمى از آن در آن كتب برده نشده است. چگونه مى‌شود قضيه به اين عظمت و قصه چنين آشكارا محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام اين جماعت نرسيده باشد، حتى مثل ابن شهرآشوب كه تصريح كرده‌اند كه هزار جلد مناقب نزد او بود و علاوه بر آن‌كه به مقتضاى تمام كتب معتمده سالفه مؤلفه در فن حدیث و انساب و سيره نتوان براى حضرت سيدالشهدا (عليه‌السلام) دختر قابل تزويج بى‌شوهرى پيدا كرد كه اين قصه قطع نظر از صحت و سقم آن به حسب نقل وقوعش ممكن باشد. و اما قصه زبيده و شهربانو و قاسم ثانى در خاك رى و اطراف آن‌كه در السنه عوام دائر است پس آن از خيالات واهيه است كه بايد در پشت كتاب رموز حمزه و ساير كتاب‌هاى مجعوله نوشت و شواهد كذب بودن او بسيار است و تمام علماى انساب متفقند كه قاسم بن الحسن (عليه‌السلام) عقب -فرزند- ندارد...» آن‌گاه ادامه مى‌دهد «...و اگر علاوه بر آن مضمون آن خبر بى‌پايه خلاف امور عاديه باشد و بحسب عادت نشود آن را باور كرد ... البته سستى و ضعف به غايت خواهد رسيد و چون اين رقم اخبار ضعيفه بى‌اصل و مأخذ با اين اسباب وهن در كتابى جمع شود به جهت اغراض فاسده مثل اظهار كثرت تتبع و اطلاع و آوردن مطالب تازه و برترى بر مقاتل سابقه مسنائى (ظاهراً به معناى افسار است و معانى ديگر آمده كه منظور اينجا بهانه است.) براى اين مذهب پيدا شود كه نتيجه واضحه و ثمره ظاهره آن وهنى باشد عظيم بر مذهب و ملت جعفریه و سپردن اسباب سخريه و استهزا و خنده به دست مخالفين و قياس كردن ايشان ساير احاديث و منقولات اماميه را با اين اخبار موهونة و قصص كاذبه تا كار به آنجا رسد كه در كتب خود نوشته‌اند كه [[شیعه]] بيت كذب است، و اگر كسى منكر شود، كافى است ايشان را براى اثبات اين دعوى آوردن كتاب مقتل معروف را به ميدان چه رسد به نظاير آن...»<ref>نوری، حسین، لؤلؤ و مرجان، ص ۱۹۴</ref>.
محدث نوری از كسانى است كه اين داستان را مردود مى‌شمرد و مى‌نويسد: «... از جمله آنها است قصه عروسى كه قبل از روضه در هيچ كتابى ديده نشده، از عصر شیخ مفید تا آن عصر كه بحمدالله مؤلفات اخبار ايشان در هر طبقه فعلًا موجود و ابداً اسمى از آن در آن كتب برده نشده است. چگونه مى‌شود قضيه به اين عظمت و قصه چنين آشكارا محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام اين جماعت نرسيده باشد، حتى مثل ابن شهرآشوب كه تصريح كرده‌اند كه هزار جلد مناقب نزد او بود و علاوه بر آن‌كه به مقتضاى تمام كتب معتمده سالفه مؤلفه در فن حدیث و انساب و سيره نتوان براى حضرت سيدالشهدا (عليه‌السلام) دختر قابل تزويج بى‌شوهرى پيدا كرد كه اين قصه قطع نظر از صحت و سقم آن به حسب نقل وقوعش ممكن باشد. و اما قصه زبيده و شهربانو و قاسم ثانى در خاك رى و اطراف آن‌كه در السنه عوام دائر است پس آن از خيالات واهيه است كه بايد در پشت كتاب رموز حمزه و ساير كتاب‌هاى مجعوله نوشت و شواهد كذب بودن او بسيار است و تمام علماى انساب متفقند كه قاسم بن الحسن (عليه‌السلام) عقب -فرزند- ندارد...» آن‌گاه ادامه مى‌دهد «...و اگر علاوه بر آن مضمون آن خبر بى‌پايه خلاف امور عاديه باشد و بحسب عادت نشود آن را باور كرد ... البته سستى و ضعف به غايت خواهد رسيد و چون اين رقم اخبار ضعيفه بى‌اصل و مأخذ با اين اسباب وهن در كتابى جمع شود به جهت اغراض فاسده مثل اظهار كثرت تتبع و اطلاع و آوردن مطالب تازه و برترى بر مقاتل سابقه مسنائى (ظاهراً به معناى افسار است و معانى ديگر آمده كه منظور اينجا بهانه است.) براى اين مذهب پيدا شود كه نتيجه واضحه و ثمره ظاهره آن وهنى باشد عظيم بر مذهب و ملت جعفریه و سپردن اسباب سخريه و استهزا و خنده به دست مخالفين و قياس كردن ايشان ساير احاديث و منقولات اماميه را با اين اخبار موهونة و قصص كاذبه تا كار به آنجا رسد كه در كتب خود نوشته‌اند كه [[شیعه]] بيت كذب است، و اگر كسى منكر شود، كافى است ايشان را براى اثبات اين دعوى آوردن كتاب مقتل معروف را به ميدان چه رسد به نظاير آن...»<ref>نوری، حسین، لؤلؤ و مرجان، ص ۱۹۴</ref>.


====دیدگاه محدث قمی====
====دیدگاه محدث قمی====
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش