پرش به محتوا

روزبهان بقلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
جز (تمیزکاری)
خط ۵: خط ۵:
|-
|-
|نام‎های دیگر
|نام‎های دیگر
|شیخ شطّاح،شطّاح فارس
|شیخ شطّاح، شطّاح فارس
|-
|-
|تولد
|تولد
خط ۲۰: خط ۲۰:
=نخستین مرشد روزبهان بَقْلی=
=نخستین مرشد روزبهان بَقْلی=


و نزد نخستین مرشد خود، شیخ جمال الدین فسایی ، رفت و سپس به محضر یکی از زهاد کُرد به نام جاگیر (متوفی ۵۹۱) رسید که در سامره می‌زیست[۷][۸] و از شیخ سراج‌الدین محمود بن خلیفه (متوفی ۵۶۲)، که خرقه او با دو واسطه به شیخ ابواسحاق کازرونی می‌رسید. [۹][۱۰][۱۱]
و نزد نخستین مرشد خود، شیخ جمال الدین فسایی، رفت و سپس به محضر یکی از زهاد کُرد به نام جاگیر (متوفی ۵۹۱) رسید که در سامره می‌زیست[۷][۸] و از شیخ سراج‌الدین محمود بن خلیفه (متوفی ۵۶۲)، که خرقه او با دو واسطه به شیخ ابواسحاق کازرونی می‌رسید. [۹][۱۰][۱۱]


=خرقه گرفتن روزبهان بَقْلی از شیخ ابوالصفا=
=خرقه گرفتن روزبهان بَقْلی از شیخ ابوالصفا=


 
بقلی در سفر حج، که مریدانش همراه وی بودند از شیخ ابوالصفا در واسط خرقه گرفت و پس از [[حج]] به [[مصر]] و [[شام]] رفت و سرانجام به شیراز بازگشت و باقی روزگار خود را به تدریس، تربیت مریدان و نگارش کتاب گذرانید. [۱۲]
بقلی در سفر حج ، که مریدانش همراه وی بودند از شیخ ابوالصفا در واسط خرقه گرفت و پس از [[حج]] به [[مصر]] و [[شام]] رفت و سرانجام به شیراز بازگشت و باقی روزگار خود را به تدریس، تربیت مریدان و نگارش کتاب گذرانید. [۱۲]


=اساتید روزبهان بَقْلی=
=اساتید روزبهان بَقْلی=


دیگر استادان وی عبارت بودند از: امام فخرالدین نصر بن مریم [۱۳][۱۴] ارشدالدین علی نیریزی (متوفی ۶۰۴) که با بقلی در تأیید سماع موافق بود [۱۵][۱۶][۱۷][۱۸] و صدرالدین سِلَفی اصفهانی (۴۷۸ـ۵۷۶) که بقلی و ابونجیب سهروردی (۴۹۰ـ۵۶۳) در حدود ۵۵۷، در محضر او در اسکندریه [[صحیح بخاری]] را خواندند[۱۹][۲۰]
دیگر استادان وی عبارت بودند از: امام فخرالدین نصر بن مریم [۱۳][۱۴] ارشدالدین علی نیریزی (متوفی ۶۰۴) که با بقلی در تأیید سماع موافق بود [۱۵][۱۶][۱۷][۱۸] و صدرالدین سِلَفی اصفهانی (۴۷۸ـ۵۷۶) که بقلی و ابونجیب سهروردی (۴۹۰ـ۵۶۳) در حدود ۵۵۷، در محضر او در اسکندریه [[صحیح بخاری]] را خواندند[۱۹][۲۰]


=مریدان روزبهان بَقْلی=
=مریدان روزبهان بَقْلی=


مریدان وی از میان طبقات مختلف از جمله بزرگان و علما، صاحبان مشاغل و زنان بودند، و گویند که حتی [[نجم الدین کبری]] (۵۴۰ ـ ۶۱۸)، گاه کسانی را از خوارزم، برای تربیت نزد وی می‌فرستاد. [۲۱][۲۲][۲۳]
مریدان وی از میان طبقات مختلف از جمله بزرگان و علما، صاحبان مشاغل و زنان بودند، و گویند که حتی [[نجم الدین کبری]] (۵۴۰ ـ ۶۱۸)، گاه کسانی را از خوارزم، برای تربیت نزد وی می‌فرستاد. [۲۱][۲۲][۲۳]


=نقل کرامت برای روزبهان بَقْلی=
=نقل کرامت برای روزبهان بَقْلی=


اگرچه بقلی کرامت را برای عارف از جمله حجابهای وصال به حق می‌شمرد، کرامات زیادی از وی نقل کرده‌اند. [۲۴][۲۵][۲۶]
اگرچه بقلی کرامت را برای عارف از جمله حجابهای وصال به حق می‌شمرد، کرامات زیادی از وی نقل کرده‌اند. [۲۴][۲۵][۲۶]
خط ۴۷: خط ۴۳:


=سخنرانی های بقلی در مسجد عتیق=
=سخنرانی های بقلی در مسجد عتیق=


بقلی هر هفته چند نوبت در مسجد عتیق و مسجد سُنقُری وعظ می‌کرد و کلامش تأثیر شگرفی داشت. او در اواخر عمر به نوعی فلج دچار شد، اما باز هم با شوق و به کمک مریدان به مسجد می‌رفت و وعظ می‌کرد و پس از بیان مختصری در باب معانی ظاهری آیات و روایات به توضیح معانی عرفانی آنها می‌پرداخت. [۳۰][۳۱][۳۲][۳۳]
بقلی هر هفته چند نوبت در مسجد عتیق و مسجد سُنقُری وعظ می‌کرد و کلامش تأثیر شگرفی داشت. او در اواخر عمر به نوعی فلج دچار شد، اما باز هم با شوق و به کمک مریدان به مسجد می‌رفت و وعظ می‌کرد و پس از بیان مختصری در باب معانی ظاهری آیات و روایات به توضیح معانی عرفانی آنها می‌پرداخت. [۳۰][۳۱][۳۲][۳۳]
خط ۶۱: خط ۵۶:
=آثار و تألیفات روزبهان بَقْلی درباره تصوف=
=آثار و تألیفات روزبهان بَقْلی درباره تصوف=


بقلی تألیف را نیز حجاب شمرده اما بیش از شصت اثر در علوم ظاهر و باطن داشته که برخی از آنها موجود است. [۳۸]آثار وی درباره [[تصوف]] حدود ۲۱ کتاب است که برخی از آنها بدین شرح است: اَلاِغانه یا شرح الحُجُبِ وَ الاَست'ار فی مَقاماتِ اَهل الانَوْارِ و الاسرار، به عربی که شرح و تفسیر و تأویل حدیثِ معروف نبوی است که طبق آن، پیامبر فرموده است: هر روز برای زدودن تیرگیهای بسیار اندکی که بر قلبم نشیند، بیش از هفتادبار استغفار می‌کنم. [۳۹] چون در این حدیث، فعل غَیْن (وَ اِنَّهُ لَیُغانُ عَلی قَلْبی) آمده است، آن را «حدیث اِغانه» نامیده اند. [۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] الانوار فی کشف الاسرار، به فارسی درباره مکاشفات اولیا و مقامات اهل معرفت و اسرار صوفیان[۴۴][۴۵] بیان المقامات در بیان صد درجه آغاز، میانه و پایان راه سالکان صوفی ، و ویژگی آنها [۴۶][۴۷][۴۸][۴۹] کشف الاسرار و مکاشفات الانوار، زندگی‌نامه علمی و روحانی بقلی که در آن دعاوی شگفت انگیزی درباره مکاشفات خود کرده است. [۵۰][۵۱]
بقلی تألیف را نیز حجاب شمرده اما بیش از شصت اثر در علوم ظاهر و باطن داشته که برخی از آنها موجود است. [۳۸]آثار وی درباره [[تصوف]] حدود ۲۱ کتاب است که برخی از آنها بدین شرح است: اَلاِغانه یا شرح الحُجُبِ وَ الاَست'ار فی مَقاماتِ اَهل الانَوْارِ و الاسرار، به عربی که شرح و تفسیر و تأویل حدیثِ معروف نبوی است که طبق آن، پیامبر فرموده است: هر روز برای زدودن تیرگیهای بسیار اندکی که بر قلبم نشیند، بیش از هفتادبار استغفار می‌کنم. [۳۹] چون در این حدیث، فعل غَیْن (وَ اِنَّهُ لَیُغانُ عَلی قَلْبی) آمده است، آن را «حدیث اِغانه» نامیده اند. [۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] الانوار فی کشف الاسرار، به فارسی درباره مکاشفات اولیا و مقامات اهل معرفت و اسرار صوفیان[۴۴][۴۵] بیان المقامات در بیان صد درجه آغاز، میانه و پایان راه سالکان صوفی، و ویژگی آنها [۴۶][۴۷][۴۸][۴۹] کشف الاسرار و مکاشفات الانوار، زندگی‌نامه علمی و روحانی بقلی که در آن دعاوی شگفت انگیزی درباره مکاشفات خود کرده است. [۵۰][۵۱]
این کتاب، و نیز گزیده‌ای از آن چاپ شده است؛ غلطات السالکین به فارسی در باب لغزش‌هایی که در راه سالکان پیش می‌آید [۵۲][۵۳] یواسین، به عربی درباره رازهای غامض معرفت ، با شطحیاتی غریب همراه با نقطه و دایره و اشکال دیگر که خود گوید آن را در برابر طواسین حلاج نوشته است [۵۴][۵۵] مَشرَبُ الارواح از لطیفترین مصنفات وی که در آن هزار ویک مقام از مقامات نیکان (مقامات عرفانی) در بیست باب فراهم آمده، و در همه موارد به اقوال پیشوایان بزرگ تصوف استناد شده است. بسیاری از احادیث امام علی علیه‌السلام نیز در آن نقل شده و بسیاری از مطالب و حتی عناوین آن با منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری و احیاءالعلوم غزالی یکی است. این کتاب با تصحیح و مقدمه ترکی نظیف محرم خواجه (استانبول، ۱۹۷۳م) به چاپ رسیده است. عبداللطیف [۵۶] ده فصل از آخر باب اول آن را آورده است؛ رساله قدس یا قدسیه یا رساله الاُنس فی روحِ القُدس در دوازده باب به فارسی که به درخواست مشایخ خراسان، ترکستان و ماوراءالنهر نوشته شده است. این کتاب درباره دوازده علم از علوم سالکان، مانند علم توحید و معرفت است. [۵۷]نسخه های خطی این رساله موجود است و به چاپ هم رسیده است و ابراهیم بن روزبهان ثانی و عبداللطیف بن روزبهان ثان ی بخشی از آغاز آن را در تحفه اهل العرفان و روح الجنان آورده اند [۵۸] شرح شطحیات به فارسی درباره معنای شطح، اسرار حروف تهجی و احکام متشابهات حدیث که به درخواست یکی از مریدان نوشته و در آن علاوه بر گفتارهای رمزی صوفیان به بسیاری از آیات قرآن و احادیث نبوی و علوی استناد کرده است. این کتاب بیش از هر مطلبی به شرح سخنان حلاج و دفاع از او پرداخته، ازینرو برخی آن را عمده ‌ترین سند برای شناسایی احوال و حقایق زندگی حلاج شمرده اند. بخش شرح اقوال و احوال حلاج را لوئی ماسینیون در۱۹۱۳ در پاریس منتشر کرده، و تمام آن نیز در۱۳۴۹ ش به اهتمام جواد نوربخش، و قبل از آن به تصحیح و مقدمه فرانسوی و ترجمه فصل اول به زبان فرانسوی به وسیله انجمن ایرانشناسی فرانسه، در تهران چاپ شده است [۵۹][۶۰][۶۱][۶۲] منطق الاسرار ببیان الانوار به عربی در شرح شطحیات که بقلی کتاب فارسی خود را از این متن برگرفته [۶۳][۶۴] عبهرالعاشقین، در ۳۲ فصل در عشق و اقسام آن؛ انسانی، عقلی، روحانی، الهی و جمال پرستی. او در این اثر افزون بر استناد به احوال واقوال عارفان و سروده های فارسی و عربی، آیات قرآن وسخنان و احوال [[رسول اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به شیوه‌ای عرفانی تفسیر کرده است. بقلی این کتاب را به عَبهریا نرگسی تشبیه کرده که مشام جان عاشقان را عطرآگین می‌سازد. عبهرالعاشقین با تصحیح و مقدمه فارسی و فرانسوی و ترجمه فصل اول به زبان فرانسوی، چاپ شده است [۶۵] مکتوبات روزبهان حاوی مکاتبات وی با برخی از بزرگان عصر خویش است که از جمله آنها نامه او به شیخ نجم الدین کبری است. [۶۶][۶۷]
این کتاب، و نیز گزیده‌ای از آن چاپ شده است؛ غلطات السالکین به فارسی در باب لغزش‌هایی که در راه سالکان پیش می‌آید [۵۲][۵۳] یواسین، به عربی درباره رازهای غامض معرفت، با شطحیاتی غریب همراه با نقطه و دایره و اشکال دیگر که خود گوید آن را در برابر طواسین حلاج نوشته است [۵۴][۵۵] مَشرَبُ الارواح از لطیفترین مصنفات وی که در آن هزار ویک مقام از مقامات نیکان (مقامات عرفانی) در بیست باب فراهم آمده، و در همه موارد به اقوال پیشوایان بزرگ تصوف استناد شده است. بسیاری از احادیث امام علی علیه‌السلام نیز در آن نقل شده و بسیاری از مطالب و حتی عناوین آن با منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری و احیاءالعلوم غزالی یکی است. این کتاب با تصحیح و مقدمه ترکی نظیف محرم خواجه (استانبول، ۱۹۷۳م) به چاپ رسیده است. عبداللطیف [۵۶] ده فصل از آخر باب اول آن را آورده است؛ رساله قدس یا قدسیه یا رساله الاُنس فی روحِ القُدس در دوازده باب به فارسی که به درخواست مشایخ خراسان، ترکستان و ماوراءالنهر نوشته شده است. این کتاب درباره دوازده علم از علوم سالکان، مانند علم توحید و معرفت است. [۵۷]نسخه های خطی این رساله موجود است و به چاپ هم رسیده است و ابراهیم بن روزبهان ثانی و عبداللطیف بن روزبهان ثان ی بخشی از آغاز آن را در تحفه اهل العرفان و روح الجنان آورده اند [۵۸] شرح شطحیات به فارسی درباره معنای شطح، اسرار حروف تهجی و احکام متشابهات حدیث که به درخواست یکی از مریدان نوشته و در آن علاوه بر گفتارهای رمزی صوفیان به بسیاری از آیات قرآن و احادیث نبوی و علوی استناد کرده است. این کتاب بیش از هر مطلبی به شرح سخنان حلاج و دفاع از او پرداخته، ازینرو برخی آن را عمده ‌ترین سند برای شناسایی احوال و حقایق زندگی حلاج شمرده اند. بخش شرح اقوال و احوال حلاج را لوئی ماسینیون در۱۹۱۳ در پاریس منتشر کرده، و تمام آن نیز در۱۳۴۹ ش به اهتمام جواد نوربخش، و قبل از آن به تصحیح و مقدمه فرانسوی و ترجمه فصل اول به زبان فرانسوی به وسیله انجمن ایرانشناسی فرانسه، در تهران چاپ شده است [۵۹][۶۰][۶۱][۶۲] منطق الاسرار ببیان الانوار به عربی در شرح شطحیات که بقلی کتاب فارسی خود را از این متن برگرفته [۶۳][۶۴] عبهرالعاشقین، در ۳۲ فصل در عشق و اقسام آن؛ انسانی، عقلی، روحانی، الهی و جمال پرستی. او در این اثر افزون بر استناد به احوال واقوال عارفان و سروده های فارسی و عربی، آیات قرآن وسخنان و احوال [[رسول اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به شیوه‌ای عرفانی تفسیر کرده است. بقلی این کتاب را به عَبهریا نرگسی تشبیه کرده که مشام جان عاشقان را عطرآگین می‌سازد. عبهرالعاشقین با تصحیح و مقدمه فارسی و فرانسوی و ترجمه فصل اول به زبان فرانسوی، چاپ شده است [۶۵] مکتوبات روزبهان حاوی مکاتبات وی با برخی از بزرگان عصر خویش است که از جمله آنها نامه او به شیخ نجم الدین کبری است. [۶۶][۶۷]


=سایر آثار روزبهان بقلی=
=سایر آثار روزبهان بقلی=
خط ۷۳: خط ۶۸:


=اشعار فارسی روزبهان بقلی در آثار دیگران=
=اشعار فارسی روزبهان بقلی در آثار دیگران=


در آثاری که به شرح احوال و آثار او پرداخته اند، نمونه های فراوانی از اشعار فارسی وی آمده است. مثنوی فارسی تحفه العرفان او چاپ شده است. [۷۴][۷۵][۷۶]
در آثاری که به شرح احوال و آثار او پرداخته اند، نمونه های فراوانی از اشعار فارسی وی آمده است. مثنوی فارسی تحفه العرفان او چاپ شده است. [۷۴][۷۵][۷۶]
خط ۷۹: خط ۷۳:
=استقبال عارفان و شاعران از سروده های بقلی=
=استقبال عارفان و شاعران از سروده های بقلی=


 
از سروده های وی [۷۷] بار‌ها عارفان و شاعران استقبال کرده‌اند؛ از آن جمله مولوی (۶۰۴ـ۶۷۲) در غزل مشهور منسوب به او با مطلع «بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست» (ص ۲۰۲)، به هماوردی با بقلی برخاسته و پاره‌ای از مضامین غزل وی را با عباراتی مشابه تکرار کرده است، اما سعدی [۷۸] در غزلی با همان وزن و قافیه، با لحنی بس تند و تیز به مولوی پاسخ گفته است. بقلی به گویش نیریزی هم ابیاتی دارد [۷۹]
از سروده های وی [۷۷] بار‌ها عارفان و شاعران استقبال کرده‌اند؛ از آن جمله مولوی (۶۰۴ـ۶۷۲) در غزل مشهور منسوب به او با مطلع «بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست» (ص ۲۰۲)، به هماوردی با بقلی برخاسته و پاره‌ای از مضامین غزل وی را با عباراتی مشابه تکرار کرده است، اما سعدی [۷۸] در غزلی با همان وزن و قافیه ، با لحنی بس تند و تیز به مولوی پاسخ گفته است. بقلی به گویش نیریزی هم ابیاتی دارد [۷۹]


=عقاید و آرای روزبهان بقلی=
=عقاید و آرای روزبهان بقلی=


بقلی را در فروع [[دین]] ، [[شافعی]] شمرده اند، اما به طوری که از کتاب المُوشَّح بر می‌آید، او در حصار مذهب شافعی نمانده و گاه به رأی مذاهب دیگر عمل می‌کرده است. [۸۰]
بقلی را در فروع [[دین]]، [[شافعی]] شمرده اند، اما به طوری که از کتاب المُوشَّح بر می‌آید، او در حصار مذهب شافعی نمانده و گاه به رأی مذاهب دیگر عمل می‌کرده است. [۸۰]


اهتمام جدی بقلی درتقدیس و تکریم امام علی و سایر ائمه
اهتمام جدی بقلی درتقدیس و تکریم امام علی و سایر ائمه
[ویرایش]
[ویرایش]


بقلی در تقدیس و تکریم [[امام علی]] علیه‌السلام و استفاده از احوال و اقوال آن حضرت، اهتمام جدی داشته و او را «وصیّ رئیس» شمرده [۸۱][۸۲][۸۳][۸۴] و تفسیر عرفانیش، عرائس (جاهای متعدد)، پر از اقوال امامان شیعه خصوصاً امام علی و امام صادق علیهماالسلام و نقل کراماتی از ایشان و حضرت فاطمه علیهاالسلام و حسنین علیهماالسلام است.[۸۵][۸۶]
بقلی در تقدیس و تکریم [[امام علی]] علیه‌السلام و استفاده از احوال و اقوال آن حضرت، اهتمام جدی داشته و او را «وصیّ رئیس» شمرده [۸۱][۸۲][۸۳][۸۴] و تفسیر عرفانیش، عرائس (جاهای متعدد)، پر از اقوال امامان شیعه خصوصاً امام علی و امام صادق علیهماالسلام و نقل کراماتی از ایشان و حضرت فاطمه علیهاالسلام و حسنین علیهماالسلام است. [۸۵][۸۶]
وی خطبه شقشقیه را به آن حضرت منسوب می‌دارد [۸۷][۸۸] و کلامی از امام علی علیه‌السلام در تخطئه معاویه می‌آورد [۸۹] و همچنین به مسموم شدن امام حسن علیه‌السلام اشاره دارد (و ندیدی حسن را چون زهر دادند). [۹۰]
وی خطبه شقشقیه را به آن حضرت منسوب می‌دارد [۸۷][۸۸] و کلامی از امام علی علیه‌السلام در تخطئه معاویه می‌آورد [۸۹] و همچنین به مسموم شدن امام حسن علیه‌السلام اشاره دارد (و ندیدی حسن را چون زهر دادند). [۹۰]


=دلبستگی به خاندان حضرت علی در اخلاف بقلی=
=دلبستگی به خاندان حضرت علی در اخلاف بقلی=


دلبستگی به خاندان علی در اخلاف وی، همچون شیخ الاسلام روزبهان دوم (۶۰۳ـ۶۸۵)، عزالدین مسعود صدرالدین روزبهان ثالث ، نیز دلبستگی به خاندان علی و آثار ایشان مشهود بوده است؛ چنانکه در برپایی مراسم [[عاشورا]] ، اهتمام داشته اند. [۹۱][۹۲]در کتاب‌هایی که نبیرگان روزبهان بقلی در مناقب او نگاشته اند، احادیثی در منقبت حضرت فاطمه و حسنین علیهم‌السلام و حدیث ثقلین آمده است[۹۳][۹۴]
دلبستگی به خاندان علی در اخلاف وی، همچون شیخ الاسلام روزبهان دوم (۶۰۳ـ۶۸۵)، عزالدین مسعود صدرالدین روزبهان ثالث، نیز دلبستگی به خاندان علی و آثار ایشان مشهود بوده است؛ چنانکه در برپایی مراسم [[عاشورا]]، اهتمام داشته اند. [۹۱][۹۲]در کتاب‌هایی که نبیرگان روزبهان بقلی در مناقب او نگاشته اند، احادیثی در منقبت حضرت فاطمه و حسنین علیهم‌السلام و حدیث ثقلین آمده است[۹۳][۹۴]


=ضرورت واسطه میان حق و خلق از دیدگاه بقلی=
=ضرورت واسطه میان حق و خلق از دیدگاه بقلی=
خط ۱۱۰: خط ۱۰۳:
=تکیه بقلی بر جمال و جمال پرستی در بحث عشق=
=تکیه بقلی بر جمال و جمال پرستی در بحث عشق=


بقلی در بحث عشق بر جمال و جمال پرستی تکیه می‌کند و با توجه به اهمیتی که برای حسن و زیبایی قایل است به کلیه مظاهر طبیعت دلبستگی دارد؛ ازینرو، در مقام رؤیت و بیان حقایق ماوراءالطبیعی از پدیدارهای طبیعی، چون آسمان ، آفتاب ، آیینه ، آتش ، باران ، سیب ، بنفشه ، یاسمین و گل سرخ کمک می‌گیرد [۱۰۱] عبهرالعاشقین و شرح شطحیات، فهرست نام‌ها و لغات و اصطلاحات[۱۰۲] بخصوص «گل سرخ» در نظر او نمونه عالی زیبایی و مظهری از جمال مطلق و فیضهای نشأت یافته از اولیای حق است. [۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶]
بقلی در بحث عشق بر جمال و جمال پرستی تکیه می‌کند و با توجه به اهمیتی که برای حسن و زیبایی قایل است به کلیه مظاهر طبیعت دلبستگی دارد؛ ازینرو، در مقام رؤیت و بیان حقایق ماوراءالطبیعی از پدیدارهای طبیعی، چون آسمان، آفتاب، آیینه، آتش، باران، سیب، بنفشه، یاسمین و گل سرخ کمک می‌گیرد [۱۰۱] عبهرالعاشقین و شرح شطحیات، فهرست نام‌ها و لغات و اصطلاحات[۱۰۲] بخصوص «گل سرخ» در نظر او نمونه عالی زیبایی و مظهری از جمال مطلق و فیضهای نشأت یافته از اولیای حق است. [۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶]


=علاقه بقلی به صور زیبا و جامه های آراسته=
=علاقه بقلی به صور زیبا و جامه های آراسته=
خط ۱۱۷: خط ۱۱۰:


=پایبند بودن بقلی به رقص و سماع=
=پایبند بودن بقلی به رقص و سماع=


بقلی به رقص و سماع سخت پایبند بوده و رقص را فرح روح و سماع را سفیر حق می‌دانسته، به طوری که فرشتگان را در سماع می‌دیده است. [۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳][۱۱۴]او در مقائیس السماع [۱۱۵] و همچنین در الانوار سخنانی در باب ویژگیهای لازم برای قوّال و مجمع سماع دارد. با اینهمه، در آخر عمر از سماع بازمی ایستد و می‌گوید: من اینک از پروردگارم، عز و جل، سماع دارم و از آنچه از دیگران می‌شنوم رویگردانم. [۱۱۶]
بقلی به رقص و سماع سخت پایبند بوده و رقص را فرح روح و سماع را سفیر حق می‌دانسته، به طوری که فرشتگان را در سماع می‌دیده است. [۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳][۱۱۴]او در مقائیس السماع [۱۱۵] و همچنین در الانوار سخنانی در باب ویژگیهای لازم برای قوّال و مجمع سماع دارد. با اینهمه، در آخر عمر از سماع بازمی ایستد و می‌گوید: من اینک از پروردگارم، عز و جل، سماع دارم و از آنچه از دیگران می‌شنوم رویگردانم. [۱۱۶]
خط ۱۲۳: خط ۱۱۵:
=اختلاف ابوالنجیب سهروردی و بقلی در باب اهمیت جذبه=
=اختلاف ابوالنجیب سهروردی و بقلی در باب اهمیت جذبه=


 
در باب اهمیت جذبه، میان بقلی و شیخ ابوالنجیب سهروردی (متوفی ۵۶۳) اختلاف وجود داشت. بقلی، برخلاف سهروردی، جذبه را بر سلوک برتری می‌دهد. [۱۱۷] همین تفاوت نظر در میان [[حافظ]] و [[سعدی]]، که بترتیب متأثر از یکی از این دو عارف بوده‌اند، دیده می‌شود.
در باب اهمیت جذبه، میان بقلی و شیخ ابوالنجیب سهروردی (متوفی ۵۶۳) اختلاف وجود داشت. بقلی، برخلاف سهروردی، جذبه را بر سلوک برتری می‌دهد.[۱۱۷] همین تفاوت نظر در میان [[حافظ]] و [[سعدی]] ، که بترتیب متأثر از یکی از این دو عارف بوده‌اند، دیده می‌شود.


=توجه عارفان و حکیمان به آثار بقلی=
=توجه عارفان و حکیمان به آثار بقلی=


آثار بقلی از روزگار خود وی به بعد مورد توجه عارفان و حکیمانی همچون شیخ [[شهاب‌الدین عمر سهروردی]] (۵۴۲ـ۶۳۲)، تاج الدین محمود اُشنهی همدانی ، نگارنده غایة الامکان و ابن عربی بوده است. [۱۱۸][۱۱۹]
آثار بقلی از روزگار خود وی به بعد مورد توجه عارفان و حکیمانی همچون شیخ [[شهاب‌الدین عمر سهروردی]] (۵۴۲ـ۶۳۲)، تاج الدین محمود اُشنهی همدانی، نگارنده غایة الامکان و ابن عربی بوده است. [۱۱۸][۱۱۹]


=تأثیرپذیری ابن عربی از بقلی=
=تأثیرپذیری ابن عربی از بقلی=
خط ۱۳۶: خط ۱۲۷:
=ستایش بقلی توسط شاعران پارسی گوی=
=ستایش بقلی توسط شاعران پارسی گوی=


شاعران پارسی گوی بار‌ها اشعاری در ستایش وی سروده یا اقوال و احوال وی را به رشته نظم درآورده اند؛ از آن جمله اند: فخرالدین عراقی [۱۲۴][۱۲۵][۱۲۶] [[عبدالرحمان جامی]] [۱۲۷] داعی شیرازی . [۱۲۸][۱۲۹]
شاعران پارسی گوی بار‌ها اشعاری در ستایش وی سروده یا اقوال و احوال وی را به رشته نظم درآورده اند؛ از آن جمله اند: فخرالدین عراقی [۱۲۴][۱۲۵][۱۲۶] [[عبدالرحمان جامی]] [۱۲۷] داعی شیرازی. [۱۲۸][۱۲۹]


=اثرپذیری حافظ از روزبهان بقلی=
=اثرپذیری حافظ از روزبهان بقلی=
خط ۱۴۹: خط ۱۴۰:


فرزندان روزبهان ثانی (نبیره های روزبهان بقلی) عبداللطیف و شرف الدین ابراهیم، نیز هر یک کتابی در احوال و آثار شیخ روزبهان بقلی نوشته اند. از فرزند شرف الدین ابراهیم، به نام صدرالدین روزبهان ثالث، نیز پیش از این یاد کرده ایم. [۱۳۶][۱۳۷][۱۳۸]
فرزندان روزبهان ثانی (نبیره های روزبهان بقلی) عبداللطیف و شرف الدین ابراهیم، نیز هر یک کتابی در احوال و آثار شیخ روزبهان بقلی نوشته اند. از فرزند شرف الدین ابراهیم، به نام صدرالدین روزبهان ثالث، نیز پیش از این یاد کرده ایم. [۱۳۶][۱۳۷][۱۳۸]


پانویس
پانویس
خط ۴۳۴: خط ۴۲۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: تصوف]]
[[رده:تصوف]]
۴٬۹۳۳

ویرایش