پرش به محتوا

جابر بن عبدالله انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ى' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتاب‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۳۲: خط ۳۲:
=نسب جابر=
=نسب جابر=


پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام) <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> بن ثعلبه بود <ref>کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفة الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایى، مهدى‏، ج 1، ص 205، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، چاپ اول، 1363ش</ref> که در بیعت عقبه دوم همراه 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر(ص) پیمان بست، <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> و از جمله 12 نقیبی شد که پیامبر(ص) آنها را برگزید. <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> عبدالله انصاری در [[جنگ احد]] در رکاب پیامبر اسلام(ص) در کنار [[حمزه]](عموی پیامبر) به شهادت رسید. <ref>المعارف، ص 307</ref> مادر جابر نسیبه(انیسه) <ref> ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 11، ص 213، بیروت، دار الفکر، 1415ق</ref> بنت عقبة بن عدی بن سنان‏ بود. <ref> اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج ‏1، ص 307</ref>
پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام) <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> بن ثعلبه بود <ref>کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفة الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایی، مهدی‏، ج 1، ص 205، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، چاپ اول، 1363ش</ref> که در بیعت عقبه دوم همراه 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر(ص) پیمان بست، <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> و از جمله 12 نقیبی شد که پیامبر(ص) آنها را برگزید. <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> عبدالله انصاری در [[جنگ احد]] در رکاب پیامبر اسلام(ص) در کنار [[حمزه]](عموی پیامبر) به شهادت رسید. <ref>المعارف، ص 307</ref> مادر جابر نسیبه(انیسه) <ref> ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 11، ص 213، بیروت، دار الفکر، 1415ق</ref> بنت عقبة بن عدی بن سنان‏ بود. <ref> اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج ‏1، ص 307</ref>


=فرزندان و نوادگان جابر=
=فرزندان و نوادگان جابر=
خط ۵۶: خط ۵۶:
=اولین زائر قبر امام حسین(ع)=
=اولین زائر قبر امام حسین(ع)=


جابر به همراه عطیه کوفی براى زیارت قبر [[امام حسین(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسین(ع)</ref> به کربلا رفتند. وقتى به کربلا رسیدند، جابر در [[رود فرات]] [[غسل]] کرد. سپس لنگى به کمر خود بست و قطعه دیگرى (مانند [[لباس احرام]]) به شانه‌ی‏ خود گذاشت و خود را خوشبو نمود و به سمت قبر امام(ع) رفت. وقتی نزدیک قبر رسید، به عطیه گفت دستم را به قبر برسان. تا دست او به قبر رسید، بیهوش بر روى آن افتاد.  
جابر به همراه عطیه کوفی برای زیارت قبر [[امام حسین(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسین(ع)</ref> به کربلا رفتند. وقتی به کربلا رسیدند، جابر در [[رود فرات]] [[غسل]] کرد. سپس لنگی به کمر خود بست و قطعه دیگری (مانند [[لباس احرام]]) به شانه‌ی‏ خود گذاشت و خود را خوشبو نمود و به سمت قبر امام(ع) رفت. وقتی نزدیک قبر رسید، به عطیه گفت دستم را به قبر برسان. تا دست او به قبر رسید، بیهوش بر روی آن افتاد.  


عطیه قدرى آب به صورت جابر پاشید تا به هوش آمد. سپس سه بار گفت: یا حسین، بعد از آن گفت: دوستی که جواب دوستش را نمی‌دهد! سپس گفت، چگونه پاسخ دهى؛ زیرا خون از رگ‌هاى گردنت به پشت و شانه تو روان شده، و بین بدن و سر مبارکت جدایى افتاده. سپس شروع به خواندن این زیات‌نامه نمود: «أَشْهَدُ أَنَّک ابْنُ النَّبِیینَ وَ ابْنُ سَیدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنُ حَلِیفِ التَّقْوَى وَ سَلِیلُ الْهُدَى وَ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکسَاءِ وَ ابْنُ سَیدِ النُّقَبَاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ سَیدَةِ النِّسَاءِ ...». <ref>بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج ‏2، ص  74</ref> گزارش شده که در همین ایام، خاندان امام حسین(ع) نیز به کربلا رسیده و همراه با جابر به عزاداری و سوگواری پرداختند. <ref>ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 107، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق</ref>
عطیه قدری آب به صورت جابر پاشید تا به هوش آمد. سپس سه بار گفت: یا حسین، بعد از آن گفت: دوستی که جواب دوستش را نمی‌دهد! سپس گفت، چگونه پاسخ دهی؛ زیرا خون از رگ‌های گردنت به پشت و شانه تو روان شده، و بین بدن و سر مبارکت جدایی افتاده. سپس شروع به خواندن این زیات‌نامه نمود: «أَشْهَدُ أَنَّک ابْنُ النَّبِیینَ وَ ابْنُ سَیدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنُ حَلِیفِ التَّقْوَی وَ سَلِیلُ الْهُدَی وَ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکسَاءِ وَ ابْنُ سَیدِ النُّقَبَاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ سَیدَةِ النِّسَاءِ ...». <ref>بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج ‏2، ص  74</ref> گزارش شده که در همین ایام، خاندان امام حسین(ع) نیز به کربلا رسیده و همراه با جابر به عزاداری و سوگواری پرداختند. <ref>ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 107، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق</ref>


=وفات جابر=
=وفات جابر=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۵

ویرایش