وحی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''وحی''' به الهامات غیبى خداوند نسبت به برگزیدگانی از بندگانش به نام پیامبر گفته می‌شود که گاهی بدون واسطه وگاهی با واسطه [[فرشتگان]] صورت می‌پذیرد. هدف اصلی از وحی، دریافت پیام الهی است. زیرا که اگر وحی نباشد، دریافت مسایل مربوط به [[دین]] و [[شرایع آسمانی]] و ابلاغ آن به مردم جامعه امکان پذیر نیست. بنابراین، وحی در واقع نوعی ارتباط معنوی و غیر‌قابل توضیح است که بین شخص [[پیامبر(ص)]] و خداوند در [[عالم‌غیب]] صورت می‌گیرد.  
'''وحی''' به‌معنای الهام غیبی خداوند است که بندگان برگزیده‌اش به نام پیامبر آن‌را گاهی با واسطه [[فرشتگان]] و گاهی بدون واسطه دریافت می‌کنند. هدف اصلی از وحی، دریافت پیام الهی است، زیرا که اگر وحی نباشد، دریافت مسایل مربوط به [[دین]] و شرایع آسمانی و ابلاغ آن به مردم جامعه ممکن نخواهد بود. بنابراین، وحی در واقع نوعی ارتباط معنوی و غیر‌قابل توضیح است که بین شخص [[پیامبران|پیامبر]] و خداوند در عالم‌ غیب صورت می‌گیرد.  


==وحی در لغت==
== وحی در لغت ==
وحی از نظر لغوی، به معنای اشاره سریع. <ref>راغب اصفهانی مفردات، سال ۱۴۱۲قمری، ص۸۵۸</ref> <ref> فراهیدی، العین، سال ۱۴۰۹قمری، ج۳، ص۳۲۱</ref> و القای پنهانی مطلبی به دیگران آمده است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، سال ۲۰۰۰میلادی، ج۳، ص۳۷۹.</ref>
وحی از نظر لغوی به‌معنای اشاره سریع <ref>راغب اصفهانی مفردات، سال ۱۴۱۲قمری، ص۸۵۸</ref> <ref> فراهیدی، العین، سال ۱۴۰۹قمری، ج۳، ص۳۲۱</ref> و القای پنهانی مطلبی به دیگران <ref>ابن منظور، لسان العرب، سال ۲۰۰۰م، ج۳، ص۳۷۹.</ref> است.


==وحی در اصطلاح==
== وحی در اصطلاح ==
وحی در اصطلاح دینی به معنای ارتباط معنوی بین شخص پیامبر(ص) با عالم غیب است که در آن، پیام خداوند به پیامبر(ص) منتقل می‌شود. نتیجه این فرایند، آگاهی قطعی‌ای است که از ناحیه خداوند به برخی از انسان‌های برگزیده عطا می‌شود.<ref> طباطبایی سید محمد حسین، وحی یا شعور مرموز، سال ۱۳۷۷شمسی، ص</ref>۱۰۴
وحی در اصطلاح دینی به‌معنای ارتباط معنوی بین شخص پیامبر(ص) با عالم غیب است که در آن، پیام خداوند به پیامبران منتقل می‌شود. نتیجه این فرایند آگاهی قطعی‌ای است که از ناحیه خداوند به برخی از انسان‌های برگزیده عطا می‌شود.<ref> طباطبایی سید محمد حسین، وحی یا شعور مرموز، سال ۱۳۷۷شمسی، ص ۱۰۴</ref>


==ماهیت وحی==
== ماهیت وحی ==
چیستی و ماهیت وحی با همه زوایایش برای ما شناخته شده نیست. تنها می‌دانیم که وحی گونه‌ای «دریافت درونی» به دور از خطا و از راهی جز اندیشه ورزی می‌باشد که در فرآیند آن، شخصی که از سوی خداوند گزینش شده به [[علم غیب]] و دنیای پنهان از دیده‌ها راه می‌یابد و از حقایقی که به نیک‌بختی یا تیره‌روزی آدمی پیوسته است، آگاه می‌شود.<ref> طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر موسسه الاعلمی، ج2، ص131 و ص157</ref>
ماهیت وحی با همه زوایایش برای ما شناخته شده نیست. تنها می‌دانیم که وحی گونه‌ای «دریافت درونی» به دور از خطا و جدای از اندیشه‌ورزی می‌باشد که در فرآیند آن، شخصی که از سوی خداوند گزینش شده است از [[علم غیب]] و دنیای پنهان از دیده‌‌ها آگاه و نیز  از حقایقی که به نیک‌بختی یا تیره‌روزی آدمی پیوسته است، با خبر می‌شود.<ref> طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر موسسه الاعلمی، ج2، ص131 و ص157</ref>


==معنای وحی و الهام==
== تفاوت وحی با الهام ==
وحی و [[الهام]] هر کدام معنای خاص خود را دارد و البته دایره شمول معنایی وحی از الهام گسترده‌تر است. اما اگر به معنای خاص آن یعنی وحی به انبیا، [[وحی تشریعی]]) باشد، فقط شامل معارفی می‌شود که شخص به صورت آگاهانه دریافت می‌کند؛ اما الهام اعم از آن است. الهام یعنی همه‌ی معارف آگاهانه و غیر آگاهانه‌ای که از جانب خداوند و [[ملائکه]] به انسان می‌رسد. بنابراین، هنگامی بررسی تفاوت این دو واژه، باید توجه کنیم که مقصود کدام است.
به‌صورت کلی می‌توان گفت که وحی و الهام هر کدام معنای خاص خود را دارد و البته دایره شمول معنایی وحی از الهام گسترده‌تر است. اما اگر وحی به‌معنای خاص آن یعنی وحی به انبیا در قالب [[وحی تشریعی]] باشد، فقط شامل معارفی می‌شود که شخص آگاهانه آن را دریافت می‌کند. در این‌صورت، الهام اعم از آن است. الهام یعنی همه‌ معارف آگاهانه و غیر آگاهانه‌ای که از جانب خداوند و [[ملائکه]] به انسان می‌رسد. بنابراین، هنگام بررسی این دو واژه باید توجه کنیم که مقصود کدام است. در ادامه، تفاوت‌های وحی و الهام را می‌توان چنین بر شمرد:
1.وحی اعم از الهام می‌باشد؛ زیرا الهام از جانب خداوند و بدون واسطه فرشته است، ولی وحی گاهی با واسطه فرشتگان و گاهی بدون وساطت آنها صورت می‌گیرد.
2.وحی از ویژگی‌های نبوت و الهام از ویژگی‌های ولایت است.
3.وحی مقید به تبلیغ و رسانیدن است، در حالی که الهام چنین نیست.
4.در الهام، انسان راجع به مطلبی که وارد قلبش شده آگاه نیست که آن مطلب از کجا آمده است؛ در حالی‌که منشأ وحی برای صاحب آن معلوم است.  


==تفاوت‌های وحی و الهام==
== کاربردهای وحی در قرآن ==
1.وحی اعم از الهام مى باشد؛ زیرا الهام از جانب خداوند و بدون واسطه فرشته است، ولى وحى گاهى با واسطه فرشتگان و گاهى بدون وساطت آن‌ها صورت می‌گیرد.
واژه «وحی» در [[قرآن]] شریف در چند مورد به‌کار گرفته شده است:
2.وحی از ویژگى هاى نبوت و الهام از ویژگى هاى ولایت است.
3.وحی مقید به تبلیغ و رسانیدن است، در حالى که الهام چنین نیست.
4.در الهام، انسان آگاه نیست که از کجا مطلبی به قلبش وارد شده است؛ در حالى که وحى برخلاف این است و منشأ وحى براى صاحب آن معلوم است.


==کاربردهای وحی در قرآن==
'''اشاره پنهانی'''
واژه «وحی» در [[قرآن]] شریف در چند مورد به کار گرفته شده است:


'''اشاره پنهانی'''
اشاره پنهانی و پوشیده؛ «فَخَرَجَ عَلَی‌ قَوْمِهِ‌ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَی‌ إِلَیهِمْ أَن سَبِّحُواْ بُکْرَةً وَ عَشِیا» <ref>سوره مریم، آیه 11</ref> از محراب به‌سوی قومش شتافت و به اشاره به آنان القاء کرد که صبح و شام خدا را تسبیح کنند.
اشاره پنهانى و پوشیده؛ «فَخَرَجَ عَلَى‌ قَوْمِهِ‌ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى‌ إِلَیهِمْ أَن سَبِّحُواْ بُکْرَةً وَ عَشِیا» (سوره مریم/11) از محراب به سوى قومش شتافت و به اشاره به آنان القاء کرد که صبح و شام خدا را تسبیح کنند.


'''امر غریزی و فطری'''
'''امر غریزی و فطری'''
امر غریزى و تکوینی؛ «وَ أَوْحَى‌ رَبّکَ إِلَى النحْلِ أَنِ اتَّخذِى مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یعْرِشُونَ» (سوره نحل/68) پروردگار تو به [[زنبور عسل]] وحى کرد که خانه‌هاى خود را در میان کوه‌ها و درختان بنا کند.
 
«وَ أَوْحَی‌ رَبّکَ إِلَی النحْلِ أَنِ اتَّخذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یعْرِشُونَ» <ref>سوره نحل، آیه 68</ref> پروردگارت  به زنبور عسل وحی کرد که خانه‌های خود را در میان کوه‌ها و درختان بنا کند.


'''الهام نفسانی'''
'''الهام نفسانی'''
[[الهام نفسانى]] نسبت به افراد عادی ممکن است به معنای خاطره ذهنى یا القاى روحى و روانى از عالم بالا باشد. مانند این آیه شریفه:«و َأَوْحَینَآ إِلَى‌ أُمِ‌ّ مُوسَى‌ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِى الْیمِ‌ّ وَ لَا تَخَافِى وَ لَا تَحْزَنِى إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» (سوره قصص/ 7) به مادر موسى وحى کردیم که طفل خود را شیر بده و اگر ترسیدى که فرعون گزندى به او برساند او را در نیل رها کن.


'''الهام غیبی'''
الهام نفسانی در‌باره افراد عادی ممکن است به‌معنای خاطره ذهنی یا القای روحی و روانی از عالم بالا باشد، مانند این آیه شریفه:«و َأَوْحَینَآ إِلَی‌ أُمِ‌ّ مُوسَی‌ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِ‌ّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» <ref>سوره قصص، آیه 7</ref> به مادر موسی وحی کردیم که طفل خود را شیر بده و اگر ترسیدی که فرعون گزندی به او برساند، او را در نیل رها کن.
[[الهام غیبى]] به پیامبران. وحى به این معنا بیش از هفتاد بار در قرآن کریم به کار رفته است: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَینَآ إِلَیکَ هَذَا الْقُرْءَانَ»([[سوره یوسف]]/ 3) ما به وسیله وحى این قرآن به تو بهترین داستان‌ها را براى تو بیان می‌کنیم.
 
'''الهام غیبی به پیامبران'''
 
وحی به‌معنای الهام غیبی، بیش از هفتاد بار در قرآن کریم به کار رفته است: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَینَآ إِلَیکَ هَذَا الْقُرْءَانَ»<ref>سوره یوسف، آیه 3</ref> ما بهترین سرگذشت‌ها را از طریق این قرآن -که به تو وحی کردیم- برای تو بازگو می‌کنیم؛ و به‌طور حتم پیش از این، از آن خبر نداشتی.


''' خطاب به جمادات'''
''' خطاب به جمادات'''
وَأَوْحَی فِی کلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا <ref>سوره فصلت،آیه 12</ref> و در هر آسمانى کار آن (آسمان) را وحى (و مقرّر) فرمود
 
وَأَوْحَی فِی کلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا <ref>سوره فصلت، آیه 12</ref> و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود.
   
   
'''وسوسه های شیطانی'''
'''وسوسه‌های شیطانی'''
کذَٰلِک جَعَلْنَا لِکلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ <ref>سوره انعام آیه 112</ref>
این چنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از [[شیاطین]] [[انس]] و [[جنّ]] قرار دادیم؛ آن ها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فریبنده و بى‏‌اساس (براى اغفال مردم) به یکدیگر مى‏‌گفتند.


کذَٰلِک جَعَلْنَا لِکلِّ نَبِیّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ <ref>سوره انعام، آیه 112</ref>
این چنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین [[انس]] و جنّ قرار دادیم؛ آنها به‌طور سرّی (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی‏‌اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می‏‌گفتند.


==پانویس==
== پانویس ==  
{{پانویس}}


[[رده: علوم قرآنی]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده: اعقتادات شیعه و سنی]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده: مفاهیم اسلامی]]
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۱

وحی به‌معنای الهام غیبی خداوند است که بندگان برگزیده‌اش به نام پیامبر آن‌را گاهی با واسطه فرشتگان و گاهی بدون واسطه دریافت می‌کنند. هدف اصلی از وحی، دریافت پیام الهی است، زیرا که اگر وحی نباشد، دریافت مسایل مربوط به دین و شرایع آسمانی و ابلاغ آن به مردم جامعه ممکن نخواهد بود. بنابراین، وحی در واقع نوعی ارتباط معنوی و غیر‌قابل توضیح است که بین شخص پیامبر و خداوند در عالم‌ غیب صورت می‌گیرد.

وحی در لغت

وحی از نظر لغوی به‌معنای اشاره سریع [۱] [۲] و القای پنهانی مطلبی به دیگران [۳] است.

وحی در اصطلاح

وحی در اصطلاح دینی به‌معنای ارتباط معنوی بین شخص پیامبر(ص) با عالم غیب است که در آن، پیام خداوند به پیامبران منتقل می‌شود. نتیجه این فرایند آگاهی قطعی‌ای است که از ناحیه خداوند به برخی از انسان‌های برگزیده عطا می‌شود.[۴]

ماهیت وحی

ماهیت وحی با همه زوایایش برای ما شناخته شده نیست. تنها می‌دانیم که وحی گونه‌ای «دریافت درونی» به دور از خطا و جدای از اندیشه‌ورزی می‌باشد که در فرآیند آن، شخصی که از سوی خداوند گزینش شده است از علم غیب و دنیای پنهان از دیده‌‌ها آگاه و نیز از حقایقی که به نیک‌بختی یا تیره‌روزی آدمی پیوسته است، با خبر می‌شود.[۵]

تفاوت وحی با الهام

به‌صورت کلی می‌توان گفت که وحی و الهام هر کدام معنای خاص خود را دارد و البته دایره شمول معنایی وحی از الهام گسترده‌تر است. اما اگر وحی به‌معنای خاص آن یعنی وحی به انبیا در قالب وحی تشریعی باشد، فقط شامل معارفی می‌شود که شخص آگاهانه آن را دریافت می‌کند. در این‌صورت، الهام اعم از آن است. الهام یعنی همه‌ معارف آگاهانه و غیر آگاهانه‌ای که از جانب خداوند و ملائکه به انسان می‌رسد. بنابراین، هنگام بررسی این دو واژه باید توجه کنیم که مقصود کدام است. در ادامه، تفاوت‌های وحی و الهام را می‌توان چنین بر شمرد: 1.وحی اعم از الهام می‌باشد؛ زیرا الهام از جانب خداوند و بدون واسطه فرشته است، ولی وحی گاهی با واسطه فرشتگان و گاهی بدون وساطت آنها صورت می‌گیرد. 2.وحی از ویژگی‌های نبوت و الهام از ویژگی‌های ولایت است. 3.وحی مقید به تبلیغ و رسانیدن است، در حالی که الهام چنین نیست. 4.در الهام، انسان راجع به مطلبی که وارد قلبش شده آگاه نیست که آن مطلب از کجا آمده است؛ در حالی‌که منشأ وحی برای صاحب آن معلوم است.

کاربردهای وحی در قرآن

واژه «وحی» در قرآن شریف در چند مورد به‌کار گرفته شده است:

اشاره پنهانی

اشاره پنهانی و پوشیده؛ «فَخَرَجَ عَلَی‌ قَوْمِهِ‌ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَی‌ إِلَیهِمْ أَن سَبِّحُواْ بُکْرَةً وَ عَشِیا» [۶] از محراب به‌سوی قومش شتافت و به اشاره به آنان القاء کرد که صبح و شام خدا را تسبیح کنند.

امر غریزی و فطری

«وَ أَوْحَی‌ رَبّکَ إِلَی النحْلِ أَنِ اتَّخذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یعْرِشُونَ» [۷] پروردگارت به زنبور عسل وحی کرد که خانه‌های خود را در میان کوه‌ها و درختان بنا کند.

الهام نفسانی

الهام نفسانی در‌باره افراد عادی ممکن است به‌معنای خاطره ذهنی یا القای روحی و روانی از عالم بالا باشد، مانند این آیه شریفه:«و َأَوْحَینَآ إِلَی‌ أُمِ‌ّ مُوسَی‌ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِ‌ّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» [۸] به مادر موسی وحی کردیم که طفل خود را شیر بده و اگر ترسیدی که فرعون گزندی به او برساند، او را در نیل رها کن.

الهام غیبی به پیامبران

وحی به‌معنای الهام غیبی، بیش از هفتاد بار در قرآن کریم به کار رفته است: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَینَآ إِلَیکَ هَذَا الْقُرْءَانَ»[۹] ما بهترین سرگذشت‌ها را از طریق این قرآن -که به تو وحی کردیم- برای تو بازگو می‌کنیم؛ و به‌طور حتم پیش از این، از آن خبر نداشتی.

خطاب به جمادات

وَأَوْحَی فِی کلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا [۱۰] و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود.

وسوسه‌های شیطانی

کذَٰلِک جَعَلْنَا لِکلِّ نَبِیّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ [۱۱] این چنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها به‌طور سرّی (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی‏‌اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می‏‌گفتند.

پانویس

  1. راغب اصفهانی مفردات، سال ۱۴۱۲قمری، ص۸۵۸
  2. فراهیدی، العین، سال ۱۴۰۹قمری، ج۳، ص۳۲۱
  3. ابن منظور، لسان العرب، سال ۲۰۰۰م، ج۳، ص۳۷۹.
  4. طباطبایی سید محمد حسین، وحی یا شعور مرموز، سال ۱۳۷۷شمسی، ص ۱۰۴
  5. طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر موسسه الاعلمی، ج2، ص131 و ص157
  6. سوره مریم، آیه 11
  7. سوره نحل، آیه 68
  8. سوره قصص، آیه 7
  9. سوره یوسف، آیه 3
  10. سوره فصلت، آیه 12
  11. سوره انعام، آیه 112