نفاق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
نفاق به معنى دورويى و مخالف بودن ظاهر با باطن است. [[قرآن]] جایگاه منافقین را قعر [[جهنم]] دانسته و آنها را به عنوان دشمنان [[اسلام]] معرفی نموده به شدت نکوهش کرده است. روایات نیز به توصیف صفات ناشایست آنها پرداخته است.
نفاق به معنى دورویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است. [[قرآن]] جایگاه منافقین را قعر [[جهنم]] دانسته و آنها را به عنوان دشمنان [[اسلام]] معرفی نموده به شدت نکوهش کرده است. روایات نیز به توصیف صفات ناشایست آنها پرداخته است.
=تعریف لغوی=
=تعریف لغوی=
واژه‌‌ي نفاق از ریشه‌ی «نفق» است. نفق‏ الرجُلُ یعنی آن مرد داخل تونل شد و النَّافِقَاء يکى از سوراخهاى لانه موش صحرائی است که آنرا براى روز فرار پنهان مى‏‌کند.<ref>فرهنگ ابجدى، ترجمه المنجد الابجدى، ص68</ref> به جهت همین شباهت کار منافق را نفاق نامیدند، چرا که منافق در لغت به کسی می گویند که «کفرش را مخفی می کند و اظهار ایمان می کند و در کل خلاف آنچه در دل دارد، اظهار می کند».<ref>ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط، دارالدعوه استانبول، 1989 ق،1410 هـ . ق، ص 942. </ref>
واژه‌‌ی نفاق از ریشه‌ی «نفق» است. نفق‏ الرجُلُ یعنی آن مرد داخل تونل شد و النَّافِقَاء یکى از سوراخ‌هاى لانه موش صحرائی است که آنرا براى روز فرار پنهان مى‏‌کند.<ref>فرهنگ ابجدى، ترجمه المنجد الابجدى، ص68</ref> به جهت همین شباهت کار منافق را نفاق نامیدند، چرا که منافق در لغت به کسی می‌گویند که «کفرش را مخفی می‌کند و اظهار ایمان می‌کند و در کل خلاف آنچه در دل دارد، اظهار می‌کند».<ref>ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط، دارالدعوه استانبول، 1989 ق،1410 هـ. ق، ص 942. </ref>


=نفاق از نگاه قرآن=
=نفاق از نگاه قرآن=
در [[قرآن‌]]کریم مردم از نظر [[ایمان]] به سه دسته تقسیم شده‌اند:‌ مؤمنان، کافران و منافقان. در این میان، تعبیرهایی که درباره‌ی اهل نفاق به‌کار برده شده است، شدّت بیشتری دارد.
در [[قرآن‌]]کریم مردم از نظر [[ایمان]] به سه دسته تقسیم شده‌اند:‌ مؤمنان، کافران و منافقان. در این میان، تعبیرهایی که درباره‌ی اهل نفاق به‌کار برده شده است، شدّت بیشتری دارد.


قرآن اهتمام زیادی به امر منافقین داشته است و سخن از منافین به کرات در سوره‌‏هاى قرآن آمده است. سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنکبوت، احزاب، فتح، حديد، حشر، منافقين و تحريم از جمله این سوره هاست. خدا منافقان را به شديدترين وجه تهديد نموده‌ است . در دنيا تهدید نموده به مهر زدن بر دلهايشان، و پرده افکندن بر گوش‌هاو چشمهایشان، و گرفتن نورشان و رها نمودن آنها در تاریکی‌ها، به طورى که ديگر راه سعادت خود را نبينند، و در آخرت به اینکه در قعر جهنم (درک اسفل) جايشان ‏دهد. خداى تعالى به پيامبرش خطاب مى‌‏کند که منافقان دشمن هستند از آنها بر حذر باش: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»<ref>سوره منافقون، آیه4</ref><ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏19، ص288</ref>
قرآن اهتمام زیادی به امر منافقین داشته است و سخن از منافین به کرات در سوره‌‏هاى قرآن آمده است. سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنکبوت، احزاب، فتح، حدید، حشر، منافقین و تحریم از جمله این سوره‌هاست. خدا منافقان را به شدیدترین وجه تهدید نموده‌ است. در دنیا تهدید نموده به مهر زدن بر دلهایشان، و پرده افکندن بر گوش‌ها و چشم‌هایشان، و گرفتن نورشان و رها نمودن آنها در تاریکی‌ها، به طورى که دیگر راه سعادت خود را نبینند، و در آخرت به اینکه در قعر جهنم (درک اسفل) جایشان ‏دهد. خداى تعالى به پیامبرش خطاب مى‌‏کند که منافقان دشمن هستند از آنها بر حذر باش: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»<ref>سوره منافقون، آیه4</ref><ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏19، ص288</ref>


==برخی از اقدامات منافقین که قرآن به آن اشاره دارد==
== برخی از اقدامات منافقین که قرآن به آن اشاره دارد ==


کناره‌‏گيری از لشکر [[اسلام]] در جنگ احد
کناره‌‏گیری از لشکر [[اسلام]] در جنگ احد


پيمان بستن با يهود، و تشويق آنان به‏ لشکرکشى عليه مسلمين
پیمان بستن با یهود و تشویق آنان به‏ لشکرکشى علیه مسلمین


ساختن مسجد ضرار
ساختن مسجد ضرار


منتشر کردن داستان افک (تهمت به عايشه
منتشر کردن داستان افک (تهمت به عایشه


فتنه به پا کردنشان در داستان سقايت و داستان عقبه<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏19، ص288</ref>
فتنه به پا کردنشان در داستان سقایت و داستان عقبه<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏19، ص288</ref>


==توصیف حال منافقین==
== توصیف حال منافقین ==
توصيف حال منافقین در آیات ابتدائی سوره منافقون چنین آمده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَکَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا يَعْمَلُونَ (2) ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ (3) وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ کُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَکُونَ (4) وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ (5) سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (6) هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ (7) يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ(8)»؛<ref>سوره منافقون، آيات 1 تا 8</ref>
توصیف حال منافقین در آیات ابتدائی سوره منافقون چنین آمده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (2) ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ (3) وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ (4) وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ (5) سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ (6) هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ (7) یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ(8)»؛<ref>سوره منافقون، آیات 1 تا 8</ref>


هنگامی که منافقان نزد تو می آيند می گويند ما شهادت می دهيم که حتما تو رسول خدائی. خداوند می داند که تو قطعا رسول او هستی ولی خداوند شهادت می دهد که منافقان دروغگو هستند. آنها سوگندهايشان را سپر ساخته اند تا مردم را از راه خدا بازدارند، آنها کارهای بسيار بدی انجام می دهند. اين به خاطر آن است که آنها نخست ايمان آوردند سپس کافر شدند، لذا بر دلهای آنها مهر نهاده شده، و حقيقت را درک نمی کنند. هنگامی که آنها را می بينی جسم و قيافه آنان تو را در شگفتی فرو می برد و اگر سخن بگويند به سخنانشان گوش فرامی دهی، اما گوئی چوب های خشکی هستند که بر ديوار تکيه داده شده، هر فريادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می پندارند، آنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بکشد چگونه از حق منحرف می شوند؟ هنگامی که به آنها گفته شود بيائيد تا رسول خدا برای شما استغفار کند سرهای خود را از روی استهزا و کبر و غرور تکان می دهند و آنها را می بينی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می ورزند. برای آنها تفاوت نمی کند خواه استغفار برايشان کنی يا نکنی، هرگز خداوند آنها را نمی بخشد، زيرا خداوند قوم فاسق را هدايت نمی کند. آنها کسانی هستند که می گويند: به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنيد تا پراکنده شوند غافل از اين که خزائن آسمانها و زمين از آن خدا است ولی منافقان نمی فهمند. آنها می گويند: اگر به مدينه بازگرديم عزيزان ذليلان را بيرون می کنند، در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمی‌دانند.
هنگامی که منافقان نزد تو می‌آیند می‌گویند ما شهادت می‌دهیم که حتما تو رسول خدائی. خداوند می‌داند که تو قطعا رسول او هستی ولی خداوند شهادت می‌دهد که منافقان دروغگو هستند. آنها سوگندهایشان را سپر ساخته‌اند تا مردم را از راه خدا بازدارند، آنها کارهای بسیار بدی انجام می‌دهند. این به خاطر آن است که آنها نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند، لذا بر دل‌های آنها مهر نهاده شده و حقیقت را درک نمی‌کنند. هنگامی که آنها را می‌بینی جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می‌برد و اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرامی دهی، اما گوئی چوب‌های خشکی هستند که بر دیوار تکیه داده شده، هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می‌پندارند، آنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بکشد چگونه از حق منحرف می‌شوند؟ هنگامی که به آنها گفته شود بیائید تا رسول خدا برای شما استغفار کند سرهای خود را از روی استهزا و کبر و غرور تکان می‌دهند و آنها را می‌بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‌ورزند. برای آنها تفاوت نمی‌کند خواه استغفار برایشان کنی یا نکنی، هرگز خداوند آنها را نمی‌بخشد، زیرا خداوند قوم فاسق را هدایت نمی‌کند. آنها کسانی هستند که می‌گویند: به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند غافل از این که خزائن آسمان‌ها و زمین از آن خدا است ولی منافقان نمی‌فهمند. آنها می‌گویند: اگر به مدینه بازگردیم عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند، در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمی‌دانند.


==نشانه های منافقین==
== نشانه‌های منافقین ==
از مجموع آيات فوق، نشانه های متعددی برای منافقان استفاده می شود که در يک جمع بندی می‌توان، آن را در ده نشانه، خلاصه کرد:
از مجموع آیات فوق، نشانه‌های متعددی برای منافقان استفاده می‌شود که در یک جمع‌بندی می‌توان آن را در ده نشانه خلاصه کرد:


دروغگوئی صريح و آشکار: «وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَکَاذِبُونَ».
دروغ‌گوئی صریح و آشکار: «وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ».


استفاده از سوگندهای دروغين برای گمراه ساختن مردم: «اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً».
استفاده از سوگندهای دروغین برای گمراه ساختن مردم: «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً».


عدم درک واقعيات، بر اثر رهاکردن آئين حق، بعد از شناخت آن: «لايَفْقَهُون».
عدم درک واقعیات، بر اثر رهاکردن آئین حق، بعد از شناخت آن: «لایَفْقَهُون».


داشتن ظاهری آراسته و زبانی چرب، علی رغم تهی بودن درون و باطن: «وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ...».
داشتن ظاهری آراسته و زبانی چرب، علی‌رغم تهی بودن درون و باطن: «وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ...».


بيهودگی در جامعه و عدم انعطاف در مقابل حق، همچون يک قطعه چوب خشک: «کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ».
بیهودگی در جامعه و عدم انعطاف در مقابل حق، همچون یک قطعه چوب خشک: «کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ».


بدگمانی و ترس و وحشت از هر حادثه و هر چيز به خاطر خائن بودن: «يَحْسَبُونَ کُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِم...».
بدگمانی و ترس و وحشت از هر حادثه و هر چیز به خاطر خائن بودن: «یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِم...».


حق را به باد سخريه و استهزاء گرفتن: « لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ».
حق را به باد سخریه و استهزاء گرفتن: «لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ».


فسق و گناه: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ».
فسق و گناه: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ».


خود را مالک همه چيز دانستن و ديگران را محتاج به خود پنداشتن: «هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ يَنْفَضُّوا».
خود را مالک همه چیز دانستن و دیگران را محتاج به خود پنداشتن: «هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنْفَضُّوا».


خود را عزيز و ديگران را ذليل، تصور کردن: «لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ».
خود را عزیز و دیگران را ذلیل، تصور کردن: «لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ».


=اقسام نفاق=
=اقسام نفاق=
نویسنده تفسیر اطیب البیان در مورد اقسام نفاق می گوید:
نویسنده تفسیر اطیب البیان در مورد اقسام نفاق می‌گوید:


نفاق بمعنى دو رويى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و براى آن اقسامى است:
نفاق بمعنى دو رویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و براى آن اقسامى است:


*قسم اول: نفاق در عقيده: به اين گونه که در باطن کافر و مشرک و مادی‌گرا و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ايمان کند. اين نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زيرا علاوه بر کفر باطنى، شامل مکر و حيله و خدعه نسبت به مسلمانان نيز مي باشد.
* قسم اول: نفاق در عقیده: به اینگونه که در باطن کافر و مشرک و مادی‌گرا و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کند. این نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زیرا علاوه بر کفر باطنى، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز می‌باشد.
* قسم دوم: نفاق در اخلاق: یعنى باطنا متخلّق به اخلاق حمیده نباشد ولى در ظاهر چنین نمایش دهد که داراى اخلاق حمیده است مثل این که در باطن زهد و خوف از خدا و محبت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال این صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوکل و خاشع و نظائر اینها نشان می‌دهد.
* قسم سوم: نفاق در اعمال: یعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکاراى او متفاوت باشد. در ظاهر خود را عابدترین و باتقوا ترین معرّفى کند ولى در حقیقت چنین نباشد.


*قسم دوم: نفاق در اخلاق: يعنى باطنا متخلّق به اخلاق حميده نباشد ولى در ظاهر چنين نمايش دهد که داراى اخلاق حميده است مثل اين که در باطن زهد و خوف از خدا و محبت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال اين صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوکل و خاشع و نظائر اينها نشان مي دهد.
و دلیل بر این که نفاق شامل جمیع این اقسام است اخبارى است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم‌السلام در تعریف نفاق و منافق وارد شده از امام چهارم زین‌العابدین علیه السّلام روایت شده که فرمود: «بدرستى که منافق نهى می‌کند و نهى نمى‌پذیرد و امر می‌کند به آنچه خود انجام نمی‌دهد و وقتى به نماز مى‌ایستد التفات و توجهش به غیر خداست و هنگامى که به رکوع می‌رود چون چهارپایان فرود می‌شود یعنى از رکوع چیزى درک نمی‌کند، شام می‌کند و همّش خوراک است با این که روزه نبوده و صبح می‌کند و همّش خواب است با این که شب بیدار نبوده اگر با تو سخن گوید، دروغ می‌گوید و اگر به او امانت بسپارى، خیانت کند و اگر از او غایب شوى، غیبت تو را می‌نماید و اگر با او وعده کنى، خلف وعده می‌کند».


*قسم سوم: نفاق در اعمال: يعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکاراى او متفاوت باشد. در ظاهر خود را عابدترین و باتقوا ترین معرّفى کند ولى در حقيقت چنين نباشد.
و از حضرت [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق]] علیه السّلام روایت شده که فرمود: «[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: فزونى خشوع اعضاء و جوارح برخلاف آنچه در قلب است، نزد ما نفاق می‌باشد».


و دليل بر اين که نفاق شامل جميع اين اقسام است اخبارى است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام در تعريف نفاق و منافق وارد شده از امام چهارم زين العابدين عليه السّلام روايت شده که فرمود: «بدرستى که منافق نهى ميکند و نهى نمى‌پذيرد و امر مي کند به آنچه خود انجام نمي دهد و وقتى به نماز مى‌ايستد التفات و توجهش به غير خداست و هنگامى که به رکوع ميرود چون چهارپايان فرود ميشود يعنى از رکوع چيزى درک نمي کند، شام مي کند و همّش خوراک است با اين که روزه نبوده و صبح مي کند و همّش خواب است با اين که شب بيدار نبوده اگر با تو سخن گويد، دروغ ميگويد و اگر به او امانت بسپارى، خيانت کند و اگر از او غايب شوى، غيبت تو را مينمايد و اگر با او وعده کنى، خلف وعده مي کند».
و نیز از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: سه خصلت است که در هر کس باشد، منافق است و اگرچه روزه بدارد و نماز بگزارد و گمان کند مسلمان است، کسى که هر گاه امانت به او سپرده شود، خیانت کند و هرگاه تکلم کند، دروغ گوید و هرگاه وعده کند، وفا ننماید».<ref>أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌1، ص303 تا 305 (نقل با تلخیص)</ref>


و از حضرت [[امام صادق]] عليه السّلام روايت شده که فرمود: «[[رسول خدا]] صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: فزونى خشوع اعضاء و جوارح برخلاف آنچه در قلب است، نزد ما نفاق مي باشد».
=روایات درباره نفاق=


و نيز از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده که فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: سه خصلت است که در هر کس باشد، منافق است و اگرچه روزه بدارد و نماز بگزارد و گمان کند مسلمان است، کسى که هر گاه امانت به او سپرده شود، خيانت کند و هرگاه تکلم کند، دروغ گويد و هرگاه وعده کند، وفا ننمايد».<ref>أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‌1، ص303 تا 305 (نقل با تلخیص)</ref>
== منشا نفاق ==
قالَ رَسوُلُ اللّهِ صلی الله علیه وآله: حُبُّ المالِ والشَّرَفِ یَنْبُتانِ النِّفاقَ فِی القَلْبِ کَما یَنْبُتُ الماءُ البَقْلَ؛ نبی اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم می‌فرماید: حبّ مال و حب برتری، نفاق می‌رویانند همچنان که آب گیاه را می‌رویاند.


=روايات درباره نفاق=
== نشانه‌های نفاق ==


==منشا نفاق==
* رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ فَهُوَ مُنَافِقٌ و َإِنْ صَامَ وَصَلَّی مَنْ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ و َإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا ائْتُمِنَ خَان؛
قالَ رَسوُلُ اللّهِ صلی الله عليه وآله: حُبُّ المالِ والشَّرَفِ يَنْبُتانِ النِّفاقَ فِی القَلْبِ کَما يَنْبُتُ الماءُ البَقْلَ؛ نبی اکرم صلی اللّه عليه و آله و سلم می فرمايد: حبّ مال و حب برتری، نفاق می رويانند همچنان که آب گياه را می روياند.


==نشانه های نفاق==
سه خصلت است که در هر کس باشد منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: در امانت خیانت کند. در سخن دروغ بگوید. در وعده تخلّف کند.


*رسول خدا صلی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِيهِ فَهُوَ مُنَافِقٌ و َإِنْ صَامَ وَصَلَّی مَنْ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ و َإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا ائْتُمِنَ خَان؛
* عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه‌السلام أَنَّهُ رُوِیَ أَنَّ لِلْمُنَافِقِ أَرْبَعاً مِنْ عَلَامَاتِ النِّفَاقِ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ وَ جُمُودَ الْعَیْنِ وَ الْإِصْرَارَ عَلَی الذَّنْبِ و َالْحِرْصَ عَلَی الدُّنْیَا؛


سه خصلت است که در هر کس باشد منافق است هر چند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: در امانت خيانت کند. در سخن دروغ بگويد. در وعده تخلّف کند.
امام صادق علیه‌السلام فرمودند: چهار چیز از نشانه‌های نفاق است:


*عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام أَنَّهُ رُوِيَ أَنَّ لِلْمُنَافِقِ أَرْبَعاً مِنْ عَلَامَاتِ النِّفَاقِ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ وَ جُمُودَ الْعَيْنِ وَ الْإِصْرَارَ عَلَی الذَّنْبِ و َالْحِرْصَ عَلَی الدُّنْيَا؛
سنگدل بودن، نَگریستن از ترس خدا، گناه پی‌درپی بدون توبه واقعی، طمع بر دنیا.<ref>مستدرك الوسائل، ج11، ص367</ref>


امام صادق عليه السلام فرمودند: چهار چيز از نشانه های نفاق است:
* قَالَ علیه‌السلام: الْخِیَانَةُ رَأْسُ النِّفَاقِ؛
* امام علیه‌السلام فرمودند: خیانت، اوج بی ایمانی و نفاق است.<ref> مستدرك الوسائل، ج14، ص14</ref>


سنگدل بودن، نَگريستن از ترس خدا، گناه پی درپی بدون توبه واقعی، طمع بر دنيا.<ref>مستدرك الوسائل، ج11، ص367</ref>
زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ لَا تَقُمْ إِلَی الصَّلَاةِ مُتَکَاسِلًا وَ لَا مُتَنَاعِساً وَ لَا مُتَثَاقِلًا فَآن‌ ها مِنْ خَلَلِ النِّفَاقِ فَإِنَّ اللَّهَ نَهَی الْمُؤْمِنِینَ أَنْ یَقُومُوا إِلَی الصَّلَاةِ و َهُمْ سُکَارَی یَعْنِی مِنَ النَّوْمِ؛


*قَالَ عليه السلام: الْخِيَانَةُ رَأْسُ النِّفَاقِ؛
امام باقر علیه‌السلام فرمودند: با کسالت و خواب آلودگی و سنگینی و بی حالی نماز نخوانید که این طور نماز خواندن از نفاق است و خداوند مؤمنین را از نماز خواندن در حال خواب آلودگی نهی کرده.<ref>مستدرك الوسائل، ج4، ص90</ref>


*امام عليه السلام فرمودند: خيانت، اوج بی ايمانی و نفاق است.<ref> مستدرك الوسائل، ج14، ص14</ref>
* مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ قَالَ کَتَبْتُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ علیه‌السلام أَسْأَلُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَکَتَبَ إِلَی: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا* مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا»<ref>سوره نساء، 143 و 142</ref> لَیْسُوا مِنَ الْکَافِرِینَ وَلَیْسُوا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ و َلَیْسُوا مِنَ الْمُسْلِمِینَ یُظْهِرُونَ الْإِیمَانَ وَ یَصِیرُونَ إِلَی الْکُفْرِ وَالتَّکْذِیبِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ؛


زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ لَا تَقُمْ إِلَی الصَّلَاةِ مُتَکَاسِلًا وَ لَا مُتَنَاعِساً وَ لَا مُتَثَاقِلًا فَآن ها مِنْ خَلَلِ النِّفَاقِ فَإِنَّ اللَّهَ نَهَی الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَقُومُوا إِلَی الصَّلَاةِ و َهُمْ سُکَارَی يَعْنِي مِنَ النَّوْمِ؛
[[علی بن موسی (رضا)|امام رضا]] علیه‌السلام، در جواب نامه محمد بن فضیل که از حضرت، مسئله‌ای پرسیده بود، ضمن توصیف منافقین به وسیله آیات 142 و 143 سوره نساء که می‌فرماید: (منافقین به خداوند خدعه می‌کنند و خدا هم به آنان خدعه می‌کند و با کسالت نماز می‌گزارند و ریا می‌کنند و به یاد خدا نیستند مگر اندکی نه با مؤمنین‌اند نه با کفار و کسی که از خدا و هدایت الهی جدا شد راهی برای نجات نمی‌یابد)، فرمودند: منافقین نه از کافرین اند و نه از مؤمنین و نه از مسلمین، اظهار ایمان می‌کنند ولی روش زندگیشان کفر و تکذیب خدا است، از رحمت خدا دور باشند.<ref> الكافی، ج2، ص396</ref>


امام باقر عليه السلام فرمودند: با کسالت و خواب آلودگی و سنگينی و بی حالی نماز نخوانيد که اين طور نماز خواندن از نفاق است و خداوند مؤمنين را از نماز خواندن در حال خواب آلودگی نهی کرده.<ref>مستدرك الوسائل، ج4، ص90</ref>
== بعضی از صفات منافقین ==


*مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ قَالَ کَتَبْتُ إِلَی أَبِي الْحَسَنِ عليه السلام أَسْأَلُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَکَتَبَ إِلَي: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا*مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»<ref>سوره نساء، 143 و 142</ref> لَيْسُوا مِنَ الْکَافِرِينَ وَلَيْسُوا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ و َلَيْسُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ يُظْهِرُونَ الْإِيمَانَ وَ يَصِيرُونَ إِلَی الْکُفْرِ وَالتَّکْذِيبِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ؛
* أَبِی حَمْزَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام قَالَ قَالَ: إِنَّ الْمُنَافِقَ یَنْهَی و َلَا یَنْتَهِی وَ یَأْمُرُ بِمَا لَا یَأْتِی و َإِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاةِ اعْتَرَضَ قُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و َمَا الِاعْتِرَاضُ قَالَ الِالْتِفَاتُ وَ إِذَا رَکَعَ رَبَضَ یُمْسِی وَ هَمُّهُ الْعَشَاءُ و َهُوَ مُفْطِرٌ وَ یُصْبِحُ و َهَمُّهُ النَّوْمُ و َلَمْ یَسْهَرْ إِنْ حَدَّثَکَ کَذَبَکَ و َإِنِ ائْتَمَنْتَهُ خَانَکَ و َإِنْ غِبْتَ اغْتَابَکَ وَ إِنْ وَعَدَکَ أَخْلَفَکَ؛


[[امام رضا]] عليه السلام، در جواب نامه محمد بن فضيل که از حضرت، مسئله ای پرسيده بود، ضمن توصيف منافقين به وسيله آيات 142 و 143 سوره نساء که می فرمايد: (منافقين به خداوند خدعه می کنند و خدا هم به آنان خدعه می کند و با کسالت نماز می گزارند و ريا می کنند و به ياد خدا نيستند مگر اندکی نه با مؤمنين اند نه با کفار و کسی که از خدا و هدايت الهی جدا شد راهی برای نجات نمی يابد)، فرمودند: منافقين نه از کافرين اند و نه از مؤمنين و نه از مسلمين، اظهار ايمان می کنند ولی روش زندگیشان کفر و تکذيب خدا است، از رحمت خدا دور باشند.<ref> الكافي، ج2، ص396</ref>
امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: منافق عمل می‌کند به آن چه که دیگران را از آن نهی می‌کند و امر می‌کند به آنچه که خودش عمل نمی‌کند، نماز می‌خواند بدون توجه به خدا، رکوع می‌کند ولی چیزی از توجه به خدا و کرنش، در او نیست. روز را به شب و شب را به روز می‌رساند در حالی که همه تلاشش خوردن و خوابیدن است، اگر حرف بزند دروغ می‌گوید و اگر به او اعتماد کنی خیانت می‌کند، پشت سرت غیبت می‌کند و اگر وعده دهد خلف وعده می‌کند.<ref> كافی، ج2، ص397</ref>


==بعضی از صفات منافقين==
* قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله مَثَلُ الْمُنَافِقِ مَثَلُ جِذْعِ النَّخْلِ أَرَادَ صَاحِبُهُ أَنْ یَنْتَفِعَ بِهِ فِی بَعْضِ بِنَائِهِ فَلَمْ یَسْتَقِمْ لَهُ فِی الْمَوْضِعِ الَّذِی أَرَادَ فَحَوَّلَهُ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ فَلَمْ یَسْتَقِمْ لَهُ فَکَانَ آخِرُ ذَلِکَ أَنْ أَحْرَقَهُ بِالنَّار؛


*أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قَالَ قَالَ: إِنَّ الْمُنَافِقَ يَنْهَی و َلَا يَنْتَهِي وَ يَأْمُرُ بِمَا لَا يَأْتِي و َإِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاةِ اعْتَرَضَ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و َمَا الِاعْتِرَاضُ قَالَ الِالْتِفَاتُ وَ إِذَا رَکَعَ رَبَضَ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الْعَشَاءُ و َهُوَ مُفْطِرٌ وَ يُصْبِحُ و َهَمُّهُ النَّوْمُ و َلَمْ يَسْهَرْ إِنْ حَدَّثَکَ کَذَبَکَ و َإِنِ ائْتَمَنْتَهُ خَانَکَ و َإِنْ غِبْتَ اغْتَابَکَ وَ إِنْ وَعَدَکَ أَخْلَفَکَ؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: مثل منافق، مثل شاخه نخلی است که وقتی صاحبش بخواهد در ساخت بنائش از او بهره بگیرد، به خاطر مستقیم نبودنش بکار نمی‌آید و در نتیجه فقط به درد سوزاندن می‌خورد.<ref>كافی، ج2، ص397</ref>


امام سجاد عليه السلام فرمودند: منافق عمل می کند به آن چه که ديگران را از آن نهی می کند و امر می کند به آنچه که خودش عمل نمی کند، نماز می خواند بدون توجه به خدا، رکوع می کند ولی چيزی از توجه به خدا و کرنش، در او نيست. روز را به شب و شب را به روز می رساند در حالی که همه تلاشش خوردن و خوابيدن است، اگر حرف بزند دروغ می گويد و اگر به او اعتماد کنی خيانت می کند، پشت سرت غيبت می کند و اگر وعده دهد خلف وعده می کند.<ref> كافی، ج2، ص397</ref>
* عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله مَا زَادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلَی مَا فِی الْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنَا نِفَاقٌ؛


*قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله مَثَلُ الْمُنَافِقِ مَثَلُ جِذْعِ النَّخْلِ أَرَادَ صَاحِبُهُ أَنْ يَنْتَفِعَ بِهِ فِي بَعْضِ بِنَائِهِ فَلَمْ يَسْتَقِمْ لَهُ فِي الْمَوْضِعِ الَّذِي أَرَادَ فَحَوَّلَهُ فِي مَوْضِعٍ آخَرَ فَلَمْ يَسْتَقِمْ لَهُ فَکَانَ آخِرُ ذَلِکَ أَنْ أَحْرَقَهُ بِالنَّار؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اگر خشوع و کرنش و فروتنی که کسی در ظاهر نسبت به خدا نشان می‌دهد، بیش از مقداری باشد که در قلب و باطنش است، این نفاق است.<ref> كافی، ج2، ص397</ref>


رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: مثل منافق، مثل شاخه نخلی است که وقتی صاحبش بخواهد در ساخت بنائش از او بهره بگيرد، به خاطر مستقيم نبودنش بکار نمی آيد و در نتيجه فقط به درد سوزاندن می خورد.<ref>كافی، ج2، ص397</ref>
* عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ إِنَّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إِذَا رَأَیْنَاهُ بِحَقِیقَةِ الْإِیمَانِ وَ حَقِیقَةِ النِّفَاقِ؛


*عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه وآله مَا زَادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلَی مَا فِي الْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنَا نِفَاقٌ؛
[[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر]] علیه‌السلام فرمودند: ما با دیدن هر کس، می‌فهمیم که مؤمن است یا منافق.<ref>كافی، ج1، ص438</ref>


رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: اگر خشوع و کرنش و فروتنی که کسی در ظاهر نسبت به خدا نشان می دهد، بيش از مقداری باشد که در قلب و باطنش است، اين نفاق است.<ref> كافي، ج2، ص397</ref>
* قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام: إِیَّاکُمْ و َالْمِرَاءَ و َالْخُصُومَةَ فَإِنَّهُمَا یُمْرِضَانِ الْقُلُوبَ عَلَی الْإِخْوَانِ و َیَنْبُتُ عَلَیْهِمَا النِّفَاقُ؛


*عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ إِنَّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إِذَا رَأَيْنَاهُ بِحَقِيقَةِ الْإِيمَانِ وَ حَقِيقَةِ النِّفَاقِ؛
امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: باهم جدال و دشمنی نکنید که باعث بیماری دل و نفاق می‌شود.<ref>كافی، ج2، ص300</ref>


[[امام باقر]] عليه السلام فرمودند: ما با ديدن هر کس، می فهميم که مؤمن است يا منافق.<ref>كافی، ج1، ص438</ref>
== موسیقی حرام، آشیانه نفاق ==


*قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام: إِيَّاکُمْ و َالْمِرَاءَ و َالْخُصُومَةَ فَإِنَّهُمَا يُمْرِضَانِ الْقُلُوبَ عَلَی الْإِخْوَانِ و َيَنْبُتُ عَلَيْهِمَا النِّفَاقُ؛
امام صادق علیه‌السلام فرمودند:الْغِنَاءُ عُشُّ النِّفَاق؛ موسیقی حرام، آشیانه نفاق (نابود‌کننده ایمان) است.<ref> كافی، ج6، ص431</ref>


اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: باهم جدال و دشمنی نکنيد که باعث بيماری دل و نفاق می شود.<ref>كافی، ج2، ص300</ref>
نواختن آلات موسیقی حرام، موجب مرض نفاق:


==موسيقی حرام، آشيانه نفاق==
امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ضَرْبُ الْعِیدَانِ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الْخُضْرَةَ؛ نواختن آلات موسیقی حرام، سبب مرض نفاق در قلب می‌شود، همان طور که آب باعث رویش سبزه می‌شود.<ref>كافی، ج6، ص434</ref>


امام صادق عليه السلام فرمودند:الْغِنَاءُ عُشُّ النِّفَاق؛ موسيقی حرام، آشيانه نفاق (نابود کننده ايمان) است.<ref> كافی، ج6، ص431</ref>
== حقوقی که منافق ادا نمی‌کند ==


نواختن آلات موسيقی حرام، موجب مرض نفاق:
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ ثَلَاثَةٌ لَا یَجْهَلُ حَقَّهُمْ إِلَّا مُنَافِقٌ مَعْرُوفُ النِّفَاقِ ذُو الشَّیْبَةِ فِی الْإِسْلَامِ وَحَامِلُ الْقُرْآنِ وَالْإِمَامُ الْعَادِلُ؛ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: حق سه نفر را زیر پا نمیگذارد مگر منافق معروف النفاق: پیر شده در اسلام، حاملان قرآن و امام عادل.<ref>وسایل الشیعه، ج12، ص98</ref>


امام صادق عليه السلام فرمودند: ضَرْبُ الْعِيدَانِ يُنْبِتُ النِّفَاقَ فِي الْقَلْبِ کَمَا يُنْبِتُ الْمَاءُ الْخُضْرَةَ؛ نواختن آلات موسيقی حرام، سبب مرض نفاق در قلب می شود، همان طور که آب باعث رويش سبزه می شود.<ref>كافی، ج6، ص434</ref>
جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ علیه‌السلام أَنَّهُ نَهَی أَنْ یُخْفِیَ الْمَرْءُ زَکَاتَهُ عَنْ إِمَامِهِ وَقَالَ إِخْفَاءُ ذَلِکَ مِنَ النِّفَاق؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام نهی کردند مردم را از مخفی کردن و نپرداختن زکات به امام عادل و فرمودند: مخفی کردن آن از نفاق است.<ref>مستدرك الوسائل، ج7، ص123</ref>


==حقوقی که منافق ادا نمی کند==
== ذکر خدا باعث دوری از نفاق ==
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً کُتِبَتْ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ و َبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که زیاد ذاکر و به یاد خداوند عزوجل باشد، خداوند او را دوست می‌دارد و از نفاق و آتش جهنم دور می‌شود.<ref>كافی، ج2، ص499</ref>


عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ ثَلَاثَةٌ لَا يَجْهَلُ حَقَّهُمْ إِلَّا مُنَافِقٌ مَعْرُوفُ النِّفَاقِ ذُو الشَّيْبَةِ فِي الْإِسْلَامِ وَحَامِلُ الْقُرْآنِ وَالْإِمَامُ الْعَادِلُ؛ امام صادق عليه السلام فرمودند: حق سه نفر را زير پا نميگذارد مگر منافق معروف النفاق: پير شده در اسلام، حاملان قرآن و امام عادل.<ref>وسايل الشيعه، ج12، ص98</ref>
== لبیک احرام، باعث برائت از نفاق ==
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله مَنْ لَبَّی فِی إِحْرَامِهِ سَبْعِینَ مَرَّةً إِیمَاناً وَاحْتِسَاباً أَشْهَدَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ مَلَکٍ بِبَرَاءَةٍ مِنَ النَّارِ وَبَرَاءَةٍ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که در حال احرام، از روی ایمان هفتاد بار لبیک گوید خداوند، هزاران هزار ملک را شاهد نمی‌گیرد که او را از نفاق و آتش دوزخ دور کند.<ref> كافی، ج4، ص337</ref>


جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ عليه السلام أَنَّهُ نَهَی أَنْ يُخْفِيَ الْمَرْءُ زَکَاتَهُ عَنْ إِمَامِهِ وَقَالَ إِخْفَاءُ ذَلِکَ مِنَ النِّفَاق؛ اميرالمؤمنين عليه السلام نهی کردند مردم را از مخفی کردن و نپرداختن زکات به امام عادل و فرمودند: مخفی کردن آن از نفاق است.<ref>مستدرك الوسائل، ج7، ص123</ref>
== دعاء برای دوری از نفاق ==
قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه‌السلام إِذَا دَخَلْتَ الْحَمَّامَ فَقُلْ فِی الْوَقْتِ الَّذِی تَنْزِعُ فِیهِ ثِیَابَکَ اللَّهُمَّ انْزِعْ عَنِّی رِبْقَةَ النِّفَاقِ و َثَبِّتْنِی عَلَی الْإِیمَان؛ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: وقتی در حمام لباست را از تن بیرون می‌آوری بگو: خدایا مرا از نفاق دور کن و بر ایمان، ثابت دار<ref>من لایحضره الفقیه، ج:1، ص:112</ref>


==ذکر خدا باعث دوری از نفاق==
سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ مَنْ صَلَّی فِی لَیْلَةِ الْأُولَی مِنْ رَجَبٍ ثَلَاثِینَ رَکْعَةً بِالْحَمْدِ و َالْجَحْدِ ثَلَاثاً و َالتَّوْحِیدِ ثَلَاثاً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَبَرَأَ مِنَ النِّفَاق؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که شب اول رجب سی رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک حمد و سه بار سوره کافرون و سه بار سوره توحید بخواند، خداوند گناهانش را می‌آمرزد و از نفاق دور می‌شود.<ref>وسائل الشیعه، ج7، ص91</ref>
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِيراً کُتِبَتْ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ و َبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: کسی که زياد ذاکر و به ياد خداوند عزوجل باشد، خداوند او را دوست می دارد و از نفاق و آتش جهنم دور می شود.<ref>كافی، ج2، ص499</ref>


==لبيک احرام، باعث برائت از نفاق==
به [[مسلمان]] ظالم، نباید نسبت شرک و نفاق داد:
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله عليه و آله مَنْ لَبَّی فِي إِحْرَامِهِ سَبْعِينَ مَرَّةً إِيمَاناً وَاحْتِسَاباً أَشْهَدَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ مَلَکٍ بِبَرَاءَةٍ مِنَ النَّارِ وَبَرَاءَةٍ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: کسی که در حال احرام، از روی ايمان هفتاد بار لبيک گويد خداوند، هزاران هزار ملک را شاهد می گيرد که او را از نفاق و آتش دوزخ دور کند.<ref> كافی، ج4، ص337</ref>


==دعاء برای دوری از نفاق==
أَنَّ عَلِیّاً علیه‌السلام لَمْ یَکُنْ یَنْسُبُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ حَرْبِهِ إِلَی الشِّرْکِ وَلَا إِلَی النِّفَاقِ وَلَکِنَّهُ کَانَ یَقُولُ هُمْ إِخْوَانُنَا بَغَوْا عَلَیْنَا؛ حضرت علی علیه‌السلام به مسلمانانی که با او می‌جنگیدند، نسبت شرک و نفاق نمی‌داد (که این نشانگر بزرگی نفاق است) بلکه می‌فرمود: اینها برادران ما هستند که بر ما ظلم می‌کنند و با ما می‌جنگند.<ref>وسائل الشیعه، ج15، ص82</ref>
قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عليه السلام إِذَا دَخَلْتَ الْحَمَّامَ فَقُلْ فِي الْوَقْتِ الَّذِي تَنْزِعُ فِيهِ ثِيَابَکَ اللَّهُمَّ انْزِعْ عَنِّي رِبْقَةَ النِّفَاقِ و َثَبِّتْنِي عَلَی الْإِيمَان؛ امام صادق عليه السلام فرمودند: وقتی در حمام لباست را از تن بيرون می آوری بگو: خدايا مرا از نفاق دور کن و بر ايمان، ثابت دار<ref>من لايحضره الفقيه، ج:1، ص:112</ref>


سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله عليه و آله أَنَّهُ مَنْ صَلَّی فِي لَيْلَةِ الْأُولَی مِنْ رَجَبٍ ثَلَاثِينَ رَکْعَةً بِالْحَمْدِ و َالْجَحْدِ ثَلَاثاً و َالتَّوْحِيدِ ثَلَاثاً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَبَرَأَ مِنَ النِّفَاق؛ رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: کسي که شب اول رجب سی رکعت نماز بخواند در هر رکعت يک حمد و سه بار سوره کافرون و سه بار سوره توحيد بخواند، خداوند گناهانش را می آمرزد و از نفاق دور مي شود.<ref>وسائل الشيعه، ج7، ص91</ref>
== نفاق، مانع استجابت دعاء ==
امام زین‌العابدین علیه‌السلام فرمودند: از گناهانی که باعث مستجاب نشدن دعا می‌شود، نیت بد و باطن بد و خبیث داشتن و نفاق و دو رو بودن با برادران دینی است.<ref>وسائل الشیعه، ج16، ص281</ref>


به [[مسلمان]] ظالم، نبايد نسبت شرک و نفاق داد:
انس و ارتباط مستمر با قرآن، بهترین و مؤثرترین راه علاج و دوری از بیماری نفاق:


أَنَّ عَلِيّاً عليه السلام لَمْ يَکُنْ يَنْسُبُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ حَرْبِهِ إِلَی الشِّرْکِ وَلَا إِلَی النِّفَاقِ وَلَکِنَّهُ کَانَ يَقُولُ هُمْ إِخْوَانُنَا بَغَوْا عَلَيْنَا؛ حضرت علی عليه السلام به مسلمانانی که با او می جنگيدند، نسبت شرک و نفاق نميداد (که اين نشانگر بزرگی نفاق است) بلکه می فرمود: اينها برادران ما هستند که بر ما ظلم می کنند و با ما می جنگند.<ref>وسائل الشيعه، ج15، ص82</ref>
نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، قَالَ علیه‌السلام اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُشُّ وَ الْهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِی لَا یَکْذِبُ و َمَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِیَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِیَادَةٍ فِی هُدًی وَ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًی و َاعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَلَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ و َاسْتَعِینُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاءِ و َهُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْعَمَی و َالضَّلَال... ؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: بدانید، این قرآن نصیحت‌کننده‌ای است که فریب نمی‌دهد، هدایت‌کننده‌ای است که گمراه نمی‌کند، گوینده‌ای است که دروغ نمی‌گوید و کسی با آن همنشین نمی‌شود مگر این که به هدایتش ‍ افزوده و از نادانیش کم می‌شود و بدانید، کسی که به قرآن عالم باشد، هیچ کس نمی‌تواند به علم او بیفزاید و هیچ عالمی از قرآن بی‌نیاز نیست، پس از قرآن شفا بگیرید و از آن کمک بگیرید که شفای بزرگترین دردها که کفر و نفاق و نادانی و گمراهی است، در آن است.<ref>مستدرك الوسائل، ج4، ص239</ref>


==نفاق، مانع استجابت دعاء==
== نماز جماعت، سبب دوری از نفاق ==
امام زين العابدين عليه السلام فرمودند: از گناهانی که باعث مستجاب نشدن دعا می شود، نيت بد و باطن بد و خبيث داشتن و نفاق و دو رو بودن با برادران دينی است.<ref>وسائل الشيعه، ج16، ص281</ref>
الشَّهِیدُ فِی الذِّکْرَی، عَنِ النَّبِی صلی الله علیه و آله مَنْ صَلَّی أَرْبَعِینَ یَوْماً فِی الْجَمَاعَةِ یُدْرِکُ التَّکْبِیرَةَ الْأُولَی کُتِبَ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ و َبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که چهل روز در نماز جماعت، از اول نماز شرکت کند از آتش دوزخ و از نفاق دور می‌شود.<ref>مستدرك الوسائل، ج6، ص446</ref>
== پانویس ==
{{پانویس}}


انس و ارتباط مستمر با قرآن، بهترين و مؤثرترين راه علاج و دوری از بيماری نفاق:
== منابع ==
 
نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، قَالَ عليه السلام اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لَا يَغُشُّ وَ الْهَادِي الَّذِي لَا يُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِي لَا يَکْذِبُ و َمَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِيَادَةٍ فِي هُدًی وَ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًی و َاعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَلَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ و َاسْتَعِينُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِکُمْ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاءِ و َهُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْعَمَی و َالضَّلَال...؛ اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: بدانيد، اين قرآن نصيحت کننده ای است که فريب نمی دهد، هدايت کننده ای است که گمراه نمی کند، گوينده ای است که دروغ نمی گويد و کسی با آن همنشين نمی شود مگر اين که به هدايتش ‍ افزوده و از نادانيش کم می شود و بدانيد، کسی که به قرآن عالم باشد، هيچ کس نمی تواند به علم او بيفزايد و هيچ عالمی از قرآن بی نياز نيست، پس از قرآن شفا بگيريد و از آن کمک بگيريد که شفای بزرگترين دردها که کفر و نفاق و نادانی و گمراهی است، در آن است.<ref>مستدرك الوسائل، ج4، ص239</ref>
 
==نماز جماعت، سبب دوری از نفاق==
الشَّهِيدُ فِي الذِّکْرَی، عَنِ النَّبِي صلی الله عليه و آله مَنْ صَلَّی أَرْبَعِينَ يَوْماً فِي الْجَمَاعَةِ يُدْرِکُ التَّکْبِيرَةَ الْأُولَی کُتِبَ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ و َبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند: کسی که چهل روز در نماز جماعت، از اول نماز شرکت کند از آتش دوزخ و از نفاق دور می شود.<ref>مستدرك الوسائل، ج6، ص446</ref>
=منبع=
[http://wiki.ahlolbait.com/%D9%86%D9%81%D8%A7%D9%82 برگرفته از سایت دانشنامه اسلامی]
[http://wiki.ahlolbait.com/%D9%86%D9%81%D8%A7%D9%82 برگرفته از سایت دانشنامه اسلامی]


=پانویس=


[[رده: اصطلاحات قرآنی]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
<references />
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۹

نفاق به معنى دورویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است. قرآن جایگاه منافقین را قعر جهنم دانسته و آنها را به عنوان دشمنان اسلام معرفی نموده به شدت نکوهش کرده است. روایات نیز به توصیف صفات ناشایست آنها پرداخته است.

تعریف لغوی

واژه‌‌ی نفاق از ریشه‌ی «نفق» است. نفق‏ الرجُلُ یعنی آن مرد داخل تونل شد و النَّافِقَاء یکى از سوراخ‌هاى لانه موش صحرائی است که آنرا براى روز فرار پنهان مى‏‌کند.[۱] به جهت همین شباهت کار منافق را نفاق نامیدند، چرا که منافق در لغت به کسی می‌گویند که «کفرش را مخفی می‌کند و اظهار ایمان می‌کند و در کل خلاف آنچه در دل دارد، اظهار می‌کند».[۲]

نفاق از نگاه قرآن

در قرآن‌کریم مردم از نظر ایمان به سه دسته تقسیم شده‌اند:‌ مؤمنان، کافران و منافقان. در این میان، تعبیرهایی که درباره‌ی اهل نفاق به‌کار برده شده است، شدّت بیشتری دارد.

قرآن اهتمام زیادی به امر منافقین داشته است و سخن از منافین به کرات در سوره‌‏هاى قرآن آمده است. سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنکبوت، احزاب، فتح، حدید، حشر، منافقین و تحریم از جمله این سوره‌هاست. خدا منافقان را به شدیدترین وجه تهدید نموده‌ است. در دنیا تهدید نموده به مهر زدن بر دلهایشان، و پرده افکندن بر گوش‌ها و چشم‌هایشان، و گرفتن نورشان و رها نمودن آنها در تاریکی‌ها، به طورى که دیگر راه سعادت خود را نبینند، و در آخرت به اینکه در قعر جهنم (درک اسفل) جایشان ‏دهد. خداى تعالى به پیامبرش خطاب مى‌‏کند که منافقان دشمن هستند از آنها بر حذر باش: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ»[۳][۴]

برخی از اقدامات منافقین که قرآن به آن اشاره دارد

کناره‌‏گیری از لشکر اسلام در جنگ احد

پیمان بستن با یهود و تشویق آنان به‏ لشکرکشى علیه مسلمین

ساختن مسجد ضرار

منتشر کردن داستان افک (تهمت به عایشه)،

فتنه به پا کردنشان در داستان سقایت و داستان عقبه[۵]

توصیف حال منافقین

توصیف حال منافقین در آیات ابتدائی سوره منافقون چنین آمده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (2) ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ (3) وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ (4) وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ (5) سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ (6) هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ (7) یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ(8)»؛[۶]

هنگامی که منافقان نزد تو می‌آیند می‌گویند ما شهادت می‌دهیم که حتما تو رسول خدائی. خداوند می‌داند که تو قطعا رسول او هستی ولی خداوند شهادت می‌دهد که منافقان دروغگو هستند. آنها سوگندهایشان را سپر ساخته‌اند تا مردم را از راه خدا بازدارند، آنها کارهای بسیار بدی انجام می‌دهند. این به خاطر آن است که آنها نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند، لذا بر دل‌های آنها مهر نهاده شده و حقیقت را درک نمی‌کنند. هنگامی که آنها را می‌بینی جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می‌برد و اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرامی دهی، اما گوئی چوب‌های خشکی هستند که بر دیوار تکیه داده شده، هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می‌پندارند، آنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بکشد چگونه از حق منحرف می‌شوند؟ هنگامی که به آنها گفته شود بیائید تا رسول خدا برای شما استغفار کند سرهای خود را از روی استهزا و کبر و غرور تکان می‌دهند و آنها را می‌بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‌ورزند. برای آنها تفاوت نمی‌کند خواه استغفار برایشان کنی یا نکنی، هرگز خداوند آنها را نمی‌بخشد، زیرا خداوند قوم فاسق را هدایت نمی‌کند. آنها کسانی هستند که می‌گویند: به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند غافل از این که خزائن آسمان‌ها و زمین از آن خدا است ولی منافقان نمی‌فهمند. آنها می‌گویند: اگر به مدینه بازگردیم عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند، در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمی‌دانند.

نشانه‌های منافقین

از مجموع آیات فوق، نشانه‌های متعددی برای منافقان استفاده می‌شود که در یک جمع‌بندی می‌توان آن را در ده نشانه خلاصه کرد:

دروغ‌گوئی صریح و آشکار: «وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ».

استفاده از سوگندهای دروغین برای گمراه ساختن مردم: «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً».

عدم درک واقعیات، بر اثر رهاکردن آئین حق، بعد از شناخت آن: «لایَفْقَهُون».

داشتن ظاهری آراسته و زبانی چرب، علی‌رغم تهی بودن درون و باطن: «وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ...».

بیهودگی در جامعه و عدم انعطاف در مقابل حق، همچون یک قطعه چوب خشک: «کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ».

بدگمانی و ترس و وحشت از هر حادثه و هر چیز به خاطر خائن بودن: «یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِم...».

حق را به باد سخریه و استهزاء گرفتن: «لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ».

فسق و گناه: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ».

خود را مالک همه چیز دانستن و دیگران را محتاج به خود پنداشتن: «هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ یَنْفَضُّوا».

خود را عزیز و دیگران را ذلیل، تصور کردن: «لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ».

اقسام نفاق

نویسنده تفسیر اطیب البیان در مورد اقسام نفاق می‌گوید:

نفاق بمعنى دو رویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و براى آن اقسامى است:

  • قسم اول: نفاق در عقیده: به اینگونه که در باطن کافر و مشرک و مادی‌گرا و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کند. این نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زیرا علاوه بر کفر باطنى، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز می‌باشد.
  • قسم دوم: نفاق در اخلاق: یعنى باطنا متخلّق به اخلاق حمیده نباشد ولى در ظاهر چنین نمایش دهد که داراى اخلاق حمیده است مثل این که در باطن زهد و خوف از خدا و محبت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال این صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوکل و خاشع و نظائر اینها نشان می‌دهد.
  • قسم سوم: نفاق در اعمال: یعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکاراى او متفاوت باشد. در ظاهر خود را عابدترین و باتقوا ترین معرّفى کند ولى در حقیقت چنین نباشد.

و دلیل بر این که نفاق شامل جمیع این اقسام است اخبارى است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم‌السلام در تعریف نفاق و منافق وارد شده از امام چهارم زین‌العابدین علیه السّلام روایت شده که فرمود: «بدرستى که منافق نهى می‌کند و نهى نمى‌پذیرد و امر می‌کند به آنچه خود انجام نمی‌دهد و وقتى به نماز مى‌ایستد التفات و توجهش به غیر خداست و هنگامى که به رکوع می‌رود چون چهارپایان فرود می‌شود یعنى از رکوع چیزى درک نمی‌کند، شام می‌کند و همّش خوراک است با این که روزه نبوده و صبح می‌کند و همّش خواب است با این که شب بیدار نبوده اگر با تو سخن گوید، دروغ می‌گوید و اگر به او امانت بسپارى، خیانت کند و اگر از او غایب شوى، غیبت تو را می‌نماید و اگر با او وعده کنى، خلف وعده می‌کند».

و از حضرت امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: فزونى خشوع اعضاء و جوارح برخلاف آنچه در قلب است، نزد ما نفاق می‌باشد».

و نیز از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: سه خصلت است که در هر کس باشد، منافق است و اگرچه روزه بدارد و نماز بگزارد و گمان کند مسلمان است، کسى که هر گاه امانت به او سپرده شود، خیانت کند و هرگاه تکلم کند، دروغ گوید و هرگاه وعده کند، وفا ننماید».[۷]

روایات درباره نفاق

منشا نفاق

قالَ رَسوُلُ اللّهِ صلی الله علیه وآله: حُبُّ المالِ والشَّرَفِ یَنْبُتانِ النِّفاقَ فِی القَلْبِ کَما یَنْبُتُ الماءُ البَقْلَ؛ نبی اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم می‌فرماید: حبّ مال و حب برتری، نفاق می‌رویانند همچنان که آب گیاه را می‌رویاند.

نشانه‌های نفاق

  • رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ فَهُوَ مُنَافِقٌ و َإِنْ صَامَ وَصَلَّی مَنْ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ و َإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا ائْتُمِنَ خَان؛

سه خصلت است که در هر کس باشد منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: در امانت خیانت کند. در سخن دروغ بگوید. در وعده تخلّف کند.

  • عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه‌السلام أَنَّهُ رُوِیَ أَنَّ لِلْمُنَافِقِ أَرْبَعاً مِنْ عَلَامَاتِ النِّفَاقِ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ وَ جُمُودَ الْعَیْنِ وَ الْإِصْرَارَ عَلَی الذَّنْبِ و َالْحِرْصَ عَلَی الدُّنْیَا؛

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: چهار چیز از نشانه‌های نفاق است:

سنگدل بودن، نَگریستن از ترس خدا، گناه پی‌درپی بدون توبه واقعی، طمع بر دنیا.[۸]

  • قَالَ علیه‌السلام: الْخِیَانَةُ رَأْسُ النِّفَاقِ؛
  • امام علیه‌السلام فرمودند: خیانت، اوج بی ایمانی و نفاق است.[۹]

زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ لَا تَقُمْ إِلَی الصَّلَاةِ مُتَکَاسِلًا وَ لَا مُتَنَاعِساً وَ لَا مُتَثَاقِلًا فَآن‌ ها مِنْ خَلَلِ النِّفَاقِ فَإِنَّ اللَّهَ نَهَی الْمُؤْمِنِینَ أَنْ یَقُومُوا إِلَی الصَّلَاةِ و َهُمْ سُکَارَی یَعْنِی مِنَ النَّوْمِ؛

امام باقر علیه‌السلام فرمودند: با کسالت و خواب آلودگی و سنگینی و بی حالی نماز نخوانید که این طور نماز خواندن از نفاق است و خداوند مؤمنین را از نماز خواندن در حال خواب آلودگی نهی کرده.[۱۰]

  • مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ قَالَ کَتَبْتُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ علیه‌السلام أَسْأَلُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَکَتَبَ إِلَی: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا* مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا»[۱۱] لَیْسُوا مِنَ الْکَافِرِینَ وَلَیْسُوا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ و َلَیْسُوا مِنَ الْمُسْلِمِینَ یُظْهِرُونَ الْإِیمَانَ وَ یَصِیرُونَ إِلَی الْکُفْرِ وَالتَّکْذِیبِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ؛

امام رضا علیه‌السلام، در جواب نامه محمد بن فضیل که از حضرت، مسئله‌ای پرسیده بود، ضمن توصیف منافقین به وسیله آیات 142 و 143 سوره نساء که می‌فرماید: (منافقین به خداوند خدعه می‌کنند و خدا هم به آنان خدعه می‌کند و با کسالت نماز می‌گزارند و ریا می‌کنند و به یاد خدا نیستند مگر اندکی نه با مؤمنین‌اند نه با کفار و کسی که از خدا و هدایت الهی جدا شد راهی برای نجات نمی‌یابد)، فرمودند: منافقین نه از کافرین اند و نه از مؤمنین و نه از مسلمین، اظهار ایمان می‌کنند ولی روش زندگیشان کفر و تکذیب خدا است، از رحمت خدا دور باشند.[۱۲]

بعضی از صفات منافقین

  • أَبِی حَمْزَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام قَالَ قَالَ: إِنَّ الْمُنَافِقَ یَنْهَی و َلَا یَنْتَهِی وَ یَأْمُرُ بِمَا لَا یَأْتِی و َإِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاةِ اعْتَرَضَ قُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و َمَا الِاعْتِرَاضُ قَالَ الِالْتِفَاتُ وَ إِذَا رَکَعَ رَبَضَ یُمْسِی وَ هَمُّهُ الْعَشَاءُ و َهُوَ مُفْطِرٌ وَ یُصْبِحُ و َهَمُّهُ النَّوْمُ و َلَمْ یَسْهَرْ إِنْ حَدَّثَکَ کَذَبَکَ و َإِنِ ائْتَمَنْتَهُ خَانَکَ و َإِنْ غِبْتَ اغْتَابَکَ وَ إِنْ وَعَدَکَ أَخْلَفَکَ؛

امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: منافق عمل می‌کند به آن چه که دیگران را از آن نهی می‌کند و امر می‌کند به آنچه که خودش عمل نمی‌کند، نماز می‌خواند بدون توجه به خدا، رکوع می‌کند ولی چیزی از توجه به خدا و کرنش، در او نیست. روز را به شب و شب را به روز می‌رساند در حالی که همه تلاشش خوردن و خوابیدن است، اگر حرف بزند دروغ می‌گوید و اگر به او اعتماد کنی خیانت می‌کند، پشت سرت غیبت می‌کند و اگر وعده دهد خلف وعده می‌کند.[۱۳]

  • قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله مَثَلُ الْمُنَافِقِ مَثَلُ جِذْعِ النَّخْلِ أَرَادَ صَاحِبُهُ أَنْ یَنْتَفِعَ بِهِ فِی بَعْضِ بِنَائِهِ فَلَمْ یَسْتَقِمْ لَهُ فِی الْمَوْضِعِ الَّذِی أَرَادَ فَحَوَّلَهُ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ فَلَمْ یَسْتَقِمْ لَهُ فَکَانَ آخِرُ ذَلِکَ أَنْ أَحْرَقَهُ بِالنَّار؛

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: مثل منافق، مثل شاخه نخلی است که وقتی صاحبش بخواهد در ساخت بنائش از او بهره بگیرد، به خاطر مستقیم نبودنش بکار نمی‌آید و در نتیجه فقط به درد سوزاندن می‌خورد.[۱۴]

  • عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله مَا زَادَ خُشُوعُ الْجَسَدِ عَلَی مَا فِی الْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنَا نِفَاقٌ؛

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اگر خشوع و کرنش و فروتنی که کسی در ظاهر نسبت به خدا نشان می‌دهد، بیش از مقداری باشد که در قلب و باطنش است، این نفاق است.[۱۵]

  • عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ إِنَّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إِذَا رَأَیْنَاهُ بِحَقِیقَةِ الْإِیمَانِ وَ حَقِیقَةِ النِّفَاقِ؛

امام باقر علیه‌السلام فرمودند: ما با دیدن هر کس، می‌فهمیم که مؤمن است یا منافق.[۱۶]

  • قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام: إِیَّاکُمْ و َالْمِرَاءَ و َالْخُصُومَةَ فَإِنَّهُمَا یُمْرِضَانِ الْقُلُوبَ عَلَی الْإِخْوَانِ و َیَنْبُتُ عَلَیْهِمَا النِّفَاقُ؛

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: باهم جدال و دشمنی نکنید که باعث بیماری دل و نفاق می‌شود.[۱۷]

موسیقی حرام، آشیانه نفاق

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:الْغِنَاءُ عُشُّ النِّفَاق؛ موسیقی حرام، آشیانه نفاق (نابود‌کننده ایمان) است.[۱۸]

نواختن آلات موسیقی حرام، موجب مرض نفاق:

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ضَرْبُ الْعِیدَانِ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الْخُضْرَةَ؛ نواختن آلات موسیقی حرام، سبب مرض نفاق در قلب می‌شود، همان طور که آب باعث رویش سبزه می‌شود.[۱۹]

حقوقی که منافق ادا نمی‌کند

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ ثَلَاثَةٌ لَا یَجْهَلُ حَقَّهُمْ إِلَّا مُنَافِقٌ مَعْرُوفُ النِّفَاقِ ذُو الشَّیْبَةِ فِی الْإِسْلَامِ وَحَامِلُ الْقُرْآنِ وَالْإِمَامُ الْعَادِلُ؛ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: حق سه نفر را زیر پا نمیگذارد مگر منافق معروف النفاق: پیر شده در اسلام، حاملان قرآن و امام عادل.[۲۰]

جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ علیه‌السلام أَنَّهُ نَهَی أَنْ یُخْفِیَ الْمَرْءُ زَکَاتَهُ عَنْ إِمَامِهِ وَقَالَ إِخْفَاءُ ذَلِکَ مِنَ النِّفَاق؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام نهی کردند مردم را از مخفی کردن و نپرداختن زکات به امام عادل و فرمودند: مخفی کردن آن از نفاق است.[۲۱]

ذکر خدا باعث دوری از نفاق

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً کُتِبَتْ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ و َبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که زیاد ذاکر و به یاد خداوند عزوجل باشد، خداوند او را دوست می‌دارد و از نفاق و آتش جهنم دور می‌شود.[۲۲]

لبیک احرام، باعث برائت از نفاق

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله مَنْ لَبَّی فِی إِحْرَامِهِ سَبْعِینَ مَرَّةً إِیمَاناً وَاحْتِسَاباً أَشْهَدَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ مَلَکٍ بِبَرَاءَةٍ مِنَ النَّارِ وَبَرَاءَةٍ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که در حال احرام، از روی ایمان هفتاد بار لبیک گوید خداوند، هزاران هزار ملک را شاهد نمی‌گیرد که او را از نفاق و آتش دوزخ دور کند.[۲۳]

دعاء برای دوری از نفاق

قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه‌السلام إِذَا دَخَلْتَ الْحَمَّامَ فَقُلْ فِی الْوَقْتِ الَّذِی تَنْزِعُ فِیهِ ثِیَابَکَ اللَّهُمَّ انْزِعْ عَنِّی رِبْقَةَ النِّفَاقِ و َثَبِّتْنِی عَلَی الْإِیمَان؛ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: وقتی در حمام لباست را از تن بیرون می‌آوری بگو: خدایا مرا از نفاق دور کن و بر ایمان، ثابت دار[۲۴]

سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ مَنْ صَلَّی فِی لَیْلَةِ الْأُولَی مِنْ رَجَبٍ ثَلَاثِینَ رَکْعَةً بِالْحَمْدِ و َالْجَحْدِ ثَلَاثاً و َالتَّوْحِیدِ ثَلَاثاً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَبَرَأَ مِنَ النِّفَاق؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که شب اول رجب سی رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک حمد و سه بار سوره کافرون و سه بار سوره توحید بخواند، خداوند گناهانش را می‌آمرزد و از نفاق دور می‌شود.[۲۵]

به مسلمان ظالم، نباید نسبت شرک و نفاق داد:

أَنَّ عَلِیّاً علیه‌السلام لَمْ یَکُنْ یَنْسُبُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ حَرْبِهِ إِلَی الشِّرْکِ وَلَا إِلَی النِّفَاقِ وَلَکِنَّهُ کَانَ یَقُولُ هُمْ إِخْوَانُنَا بَغَوْا عَلَیْنَا؛ حضرت علی علیه‌السلام به مسلمانانی که با او می‌جنگیدند، نسبت شرک و نفاق نمی‌داد (که این نشانگر بزرگی نفاق است) بلکه می‌فرمود: اینها برادران ما هستند که بر ما ظلم می‌کنند و با ما می‌جنگند.[۲۶]

نفاق، مانع استجابت دعاء

امام زین‌العابدین علیه‌السلام فرمودند: از گناهانی که باعث مستجاب نشدن دعا می‌شود، نیت بد و باطن بد و خبیث داشتن و نفاق و دو رو بودن با برادران دینی است.[۲۷]

انس و ارتباط مستمر با قرآن، بهترین و مؤثرترین راه علاج و دوری از بیماری نفاق:

نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، قَالَ علیه‌السلام اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُشُّ وَ الْهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِی لَا یَکْذِبُ و َمَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِیَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِیَادَةٍ فِی هُدًی وَ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًی و َاعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَلَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ و َاسْتَعِینُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاءِ و َهُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْعَمَی و َالضَّلَال... ؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: بدانید، این قرآن نصیحت‌کننده‌ای است که فریب نمی‌دهد، هدایت‌کننده‌ای است که گمراه نمی‌کند، گوینده‌ای است که دروغ نمی‌گوید و کسی با آن همنشین نمی‌شود مگر این که به هدایتش ‍ افزوده و از نادانیش کم می‌شود و بدانید، کسی که به قرآن عالم باشد، هیچ کس نمی‌تواند به علم او بیفزاید و هیچ عالمی از قرآن بی‌نیاز نیست، پس از قرآن شفا بگیرید و از آن کمک بگیرید که شفای بزرگترین دردها که کفر و نفاق و نادانی و گمراهی است، در آن است.[۲۸]

نماز جماعت، سبب دوری از نفاق

الشَّهِیدُ فِی الذِّکْرَی، عَنِ النَّبِی صلی الله علیه و آله مَنْ صَلَّی أَرْبَعِینَ یَوْماً فِی الْجَمَاعَةِ یُدْرِکُ التَّکْبِیرَةَ الْأُولَی کُتِبَ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ و َبَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که چهل روز در نماز جماعت، از اول نماز شرکت کند از آتش دوزخ و از نفاق دور می‌شود.[۲۹]

پانویس

  1. فرهنگ ابجدى، ترجمه المنجد الابجدى، ص68
  2. ابراهیم مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط، دارالدعوه استانبول، 1989 ق،1410 هـ. ق، ص 942.
  3. سوره منافقون، آیه4
  4. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏19، ص288
  5. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏19، ص288
  6. سوره منافقون، آیات 1 تا 8
  7. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌1، ص303 تا 305 (نقل با تلخیص)
  8. مستدرك الوسائل، ج11، ص367
  9. مستدرك الوسائل، ج14، ص14
  10. مستدرك الوسائل، ج4، ص90
  11. سوره نساء، 143 و 142
  12. الكافی، ج2، ص396
  13. كافی، ج2، ص397
  14. كافی، ج2، ص397
  15. كافی، ج2، ص397
  16. كافی، ج1، ص438
  17. كافی، ج2، ص300
  18. كافی، ج6، ص431
  19. كافی، ج6، ص434
  20. وسایل الشیعه، ج12، ص98
  21. مستدرك الوسائل، ج7، ص123
  22. كافی، ج2، ص499
  23. كافی، ج4، ص337
  24. من لایحضره الفقیه، ج:1، ص:112
  25. وسائل الشیعه، ج7، ص91
  26. وسائل الشیعه، ج15، ص82
  27. وسائل الشیعه، ج16، ص281
  28. مستدرك الوسائل، ج4، ص239
  29. مستدرك الوسائل، ج6، ص446

منابع

برگرفته از سایت دانشنامه اسلامی