مغیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «مغيريه‏ پيروان مغيرة بن سعيد عجلى كوفى مكنّى به ابو عبد اللّه بودند كه در سا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==نام کامل==
==نام کامل==
ابن اثیر، مُغِیریه را به ضم میم و کسر غین و سکون یاء ضبط می کند. <ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج3، ص242</ref>
[[ابن اثیر]]، مُغِیریه را به ضم میم و کسر غین و سکون یاء ضبط می کند. <ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج3، ص242</ref>


==تاریخچه  پیدایش==
==تاریخچه  پیدایش==
در اوایل قرن دوم هجری، از جمله فرقه هایی که در جامعه شیعه ایجاد شد، فرقه زیدیه بود که بعد از شهادت زید بن علی علیه السلام به فرقه های متعددی تبدیل شد،  تا آن جا که برخی با تغییر جریان از این فرقه به فرقه دیگری ملحق می شدند یا با آرای خود فرقه جدیدی را تاسیس می کردند. از جمله این افراد که در ابتدا از یاران امام محمد باقر علیه السلام بود و در ادامه زیدی شد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، نشر موسسه الوفاء، سال 1404  هجری قمری، ج۴۶، ص۲۵۱</ref>و سپس به فرقه جدیدی دست زد، مغیره بن سعید العجلی بود. او از کسانی بود که قصد داشت تا در عقیده و نگاه امام باقر علیه السلام نفوذ کند، ولی امام با توجه به شناختی که از او داشت و می دانست که از دشمنان تشیع می شود شخصیت واقعی اش را به فرزندش امام صادق و نیز یارانش معرفی کرد <ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، مصر، نشر دار المعارف، سال 1385 قمری، ج۱، ص۴۹</ref> تا از او پرهیز کنند، ولی مغیره با دروغ و نیرنگ و نیز تحریف در روایات، تشکیلات خود را تقویت کرد و با تاسیس فرقه مغیریه حرکت انحرافی خود را در میان شیعیان تداوم بخشید. مغيره سر انجام در زمان حكومت خالد بن عبد اللّه القسرى در كوفه خروج كرد و در ابتدا محمد بن عبد اللّه بن حسن بن امام حسن را به عنوان مهدى معرفی و انتظار ظهورش را تبلیغ کرد و در ادامه خودش ادعای نبوت کرد تا آن که خالد بن عبد الله القسری او را دستگیر کرده بر دار کشید و پنج تن از پیروانش را در آتش سوازنید. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی،چاپ اول، ص 423 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص 73</ref> <ref>سعد اشعری، المقالات و الفرق، ص 74</ref> <ref>شیخ طوسی،اختیار معرفة الرجال، ص145</ref>
در اوایل قرن دوم هجری، از جمله فرقه هایی که در جامعه شیعه ایجاد شد، [[فرقه زیدیه]] بود که بعد از شهادت [[زید بن علی]]  به فرقه های متعددی تبدیل شد،  تا آن جا که برخی با تغییر جریان از این فرقه به فرقه دیگری ملحق می شدند یا با آرای خود فرقه جدیدی را تاسیس می کردند. از جمله این افراد که در ابتدا از یاران [[امام محمد باقر علیه السلام]] بود و در ادامه زیدی شد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، نشر موسسه الوفاء، سال 1404  هجری قمری، ج۴۶، ص۲۵۱</ref>و سپس خود فرقه جدیدی را تشکیل داد، مغیره بن سعید العجلی بود. او از کسانی بود که قصد داشت تا در عقیده و نگاه امام باقر علیه السلام نفوذ کند، ولی امام با توجه به شناختی که از او داشت و می دانست که از دشمنان تشیع می شود، شخصیت واقعی اش را به فرزندش [[امام صادق]] و نیز یارانش معرفی کرد <ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، مصر، نشر دار المعارف، سال 1385 قمری، ج۱، ص۴۹</ref> تا از او پرهیز کنند، ولی مغیره با دروغ و نیرنگ و نیز تحریف در روایات، تشکیلات خود را تقویت کرد و با تاسیس فرقه مغیریه حرکت انحرافی خود را در میان [[شیعیان]] تداوم بخشید. مغيره سر انجام در زمان حكومت [[خالد بن عبد اللّه القسرى]] در [[كوفه]] خروج كرد و در ابتدا محمد بن عبد اللّه بن حسن بن امام حسن را به عنوان مهدى قائم معرفی و انتظار ظهورش را تبلیغ کرد و در ادامه خودش ادعای نبوت کرد تا آن که خالد بن عبد الله القسری او را دستگیر کرده بر دار کشید و پنج تن از پیروانش را در آتش سوازنید. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی،چاپ اول، ص 423 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص 73</ref> <ref>سعد اشعری، المقالات و الفرق، ص 74</ref> <ref>شیخ طوسی،اختیار معرفة الرجال، ص145</ref>


==اعتقادات==
==اعتقادات==
مغیره بن سعید همچون دیگر غلاه ادعای های عجیبی داشت که در ادامه به برخی از آن اشاره می شود. مدعی بود که پیامبر است و اسم اعظم را می داند. از مجسمه بوده و بين الحاد و تجسيم جمع  می كرد. نظر مثبتی نسبت به خلفای اربعه و نیز صحابه پیامبر نداشت.   
مغیره بن سعید همچون دیگر غلاه، ادعای های عجیبی داشت که به برخی از آن اشاره می شود. مدعی بود که پیامبر است و اسم اعظم را می داند. از مجسمه بوده و بين [[الحاد]] و [[تجسيم]] جمع  می كرد. نظر مثبتی نسبت به [[خلفای اربعه]] و نیز [[صحابه پیامبر]] نداشت.   
می گفت که پروردگارش شبيه به مردى از نور است که اندام و قلب دارد. اندام های او به صورت حرف هجا است الفش چون گام های اوست. عینش چون چشمان اوست.  و ...معتقد بود که خداوند هنگام آفريدن عالم،اسم اعظم خود را اعمال كرد و آن اسم بر تاج او قرار گرفت. پس از آن، با انگشت خويش اعمال بندگان را از طاعات و معاصى نگاشت و چون گناهان آنان را فزون يافت، عرقى در وى پديد آمد و از عرق خداوند دو دريا تشكيل گشت يكى درياى نمك و شور، و ديگرى درياى شيرين و گوارا، سپس بدان دريا بنگريست و سايه خود را بديد، پس چون خواست سايه خويشتن را بگيرد آن سايه از او دور شد، خداوند چشمان سایه را بر کند تا سایه از میان رفت.از دو چشم خویش خورشيد و آسمان را آفرید و از درياى شور، كافران و از درياى شيرين مؤمنان را خلق كرد.دیگر عقیده مغیره این بود که وی نوشيدن آب فرات و هر نهر يا چشمه يا چاهى را كه در آن نجاست بيفتد، حرام كرد.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی،مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی،چاپ اول، ص 422 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>
می گفت که پروردگارش شبيه مردى از جنس نور است که اندام و قلب دارد. اندام های او به صورت حرف هجا است الفش چون گام های اوست. عینش چون چشمان اوست.معتقد بود که خداوند هنگام آفريدن عالم،اسم اعظم خود را اعمال كرد و آن اسم بر تاج او قرار گرفت. پس از آن، با انگشت خويش اعمال بندگان را از طاعات و معاصى نگاشت و چون گناهان آنان را فزون يافت، عرقى در وى پديد آمد و از عرق خداوند دو دريا تشكيل گشت يكى درياى نمك و شور، و ديگرى درياى شيرين و گوارا، سپس بدان دريا بنگريست و سايه خود را بديد، پس چون خواست سايه خويشتن را بگيرد آن سايه از او دور شد، خداوند چشمان سایه را بر کند تا سایه از میان رفت.از دو چشم خویش خورشيد و آسمان را آفرید و از درياى شور [[كافران]] و از درياى شيرين [[مؤمنان]] را خلق كرد.دیگر عقیده مغیره این بود که وی نوشيدن آب [[فرات]] و هر نهر يا چشمه يا چاهى را كه در آن نجاست بيفتد، حرام كرد.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی،مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی،چاپ اول، ص 422 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>


==پانویس==  
==پانویس==  

نسخهٔ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۲

مغيريه‏ پيروان مغيرة بن سعيد عجلى كوفى مكنّى به ابو عبد اللّه بودند كه در سال 119 هجرى كشته شد.

نام کامل

ابن اثیر، مُغِیریه را به ضم میم و کسر غین و سکون یاء ضبط می کند. [۱]

تاریخچه پیدایش

در اوایل قرن دوم هجری، از جمله فرقه هایی که در جامعه شیعه ایجاد شد، فرقه زیدیه بود که بعد از شهادت زید بن علی به فرقه های متعددی تبدیل شد، تا آن جا که برخی با تغییر جریان از این فرقه به فرقه دیگری ملحق می شدند یا با آرای خود فرقه جدیدی را تاسیس می کردند. از جمله این افراد که در ابتدا از یاران امام محمد باقر علیه السلام بود و در ادامه زیدی شد[۲]و سپس خود فرقه جدیدی را تشکیل داد، مغیره بن سعید العجلی بود. او از کسانی بود که قصد داشت تا در عقیده و نگاه امام باقر علیه السلام نفوذ کند، ولی امام با توجه به شناختی که از او داشت و می دانست که از دشمنان تشیع می شود، شخصیت واقعی اش را به فرزندش امام صادق و نیز یارانش معرفی کرد [۳] تا از او پرهیز کنند، ولی مغیره با دروغ و نیرنگ و نیز تحریف در روایات، تشکیلات خود را تقویت کرد و با تاسیس فرقه مغیریه حرکت انحرافی خود را در میان شیعیان تداوم بخشید. مغيره سر انجام در زمان حكومت خالد بن عبد اللّه القسرى در كوفه خروج كرد و در ابتدا محمد بن عبد اللّه بن حسن بن امام حسن را به عنوان مهدى قائم معرفی و انتظار ظهورش را تبلیغ کرد و در ادامه خودش ادعای نبوت کرد تا آن که خالد بن عبد الله القسری او را دستگیر کرده بر دار کشید و پنج تن از پیروانش را در آتش سوازنید. [۴] [۵] [۶] [۷]

اعتقادات

مغیره بن سعید همچون دیگر غلاه، ادعای های عجیبی داشت که به برخی از آن اشاره می شود. مدعی بود که پیامبر است و اسم اعظم را می داند. از مجسمه بوده و بين الحاد و تجسيم جمع می كرد. نظر مثبتی نسبت به خلفای اربعه و نیز صحابه پیامبر نداشت. می گفت که پروردگارش شبيه مردى از جنس نور است که اندام و قلب دارد. اندام های او به صورت حرف هجا است الفش چون گام های اوست. عینش چون چشمان اوست.معتقد بود که خداوند هنگام آفريدن عالم،اسم اعظم خود را اعمال كرد و آن اسم بر تاج او قرار گرفت. پس از آن، با انگشت خويش اعمال بندگان را از طاعات و معاصى نگاشت و چون گناهان آنان را فزون يافت، عرقى در وى پديد آمد و از عرق خداوند دو دريا تشكيل گشت يكى درياى نمك و شور، و ديگرى درياى شيرين و گوارا، سپس بدان دريا بنگريست و سايه خود را بديد، پس چون خواست سايه خويشتن را بگيرد آن سايه از او دور شد، خداوند چشمان سایه را بر کند تا سایه از میان رفت.از دو چشم خویش خورشيد و آسمان را آفرید و از درياى شور كافران و از درياى شيرين مؤمنان را خلق كرد.دیگر عقیده مغیره این بود که وی نوشيدن آب فرات و هر نهر يا چشمه يا چاهى را كه در آن نجاست بيفتد، حرام كرد.[۸]

پانویس

  1. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج3، ص242
  2. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، نشر موسسه الوفاء، سال 1404 هجری قمری، ج۴۶، ص۲۵۱
  3. نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، مصر، نشر دار المعارف، سال 1385 قمری، ج۱، ص۴۹
  4. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی،چاپ اول، ص 423 با ویرایش و اصلاح عبارات.
  5. اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص 73
  6. سعد اشعری، المقالات و الفرق، ص 74
  7. شیخ طوسی،اختیار معرفة الرجال، ص145
  8. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی،مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی،چاپ اول، ص 422 با ویرایش و اصلاح عبارات