معتزله: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مکتب اعتزال در اوایل قرن دوم هجری قمری توسط واصل بن عطا(۱۳۱-۸۰)تاسیس شد.علت اعتزال را می توان به دلیل شیوع تفکرات افراطی اهل حدیث در اهل سنت و آسیب های آن دانست که موجب شد تا متفکران اهل سنت  به سمت مباحث عقلی و تاسیس این مکتب سوق دهد.
مکتب اعتزال در اوایل قرن دوم هجری قمری توسط واصل بن عطا(۱۳۱-۸۰)تاسیس شد.علت اعتزال را می توان به دلیل شیوع تفکرات افراطی اهل حدیث در اهل سنت و آسیب های آن دانست که موجب شد تا متفکران اهل سنت را به سمت مباحث عقلی و تاسیس این مکتب سوق دهد.
 


==تاریخچه تاسیس==
==تاریخچه تاسیس==


شکل گیری اولیه معتزله که خرد گرایی اساس بنای فکری آنان است، مربوط به دوره بنی امیه و در زمان حاکمیت عبد الملک مروان است که به سال های 65 تا 84 بر می گردد.از ویژگی های خاص این مکتب دفاع از قدرت، اراده و اختیار انسان بدون دخالت فاعل دیگر است.
شکل گیری اولیه معتزله که خرد گرایی اساس بنای فکری آنان است، مربوط به دوره بنی امیه و در زمان حاکمیت عبد الملک مروان است که به سال های 65 تا 84 بر می گردد.از ویژگی های این مکتب، دفاع از قدرت، اراده و اختیار انسان بدون دخالت فاعل دیگر است.
معتزلیان از همان ابتدا به عدلیه یا اصحاب العدل مشهور شدند آن ها بندگان را نسبت به اعمال شان، فاعل مختار می دانستند که و به همین دلیل  
معتزلیان از همان ابتدا به عدلیه یا اصحاب العدل مشهور شدند آن ها بندگان را نسبت به اعمال شان، فاعل مختار می دانستند و به همین دلیل  
قَدَریه نام گرفتند.و اما زمان تاسیس این مکتب به طور رسمی به ابتدای قرن دوم هجری بر می گردد.بر اساس نقل مشهور آن زمان بحث بر سر جایگاه افرادی بود که مرتکب گناه کبیره می شدند که از نگاه مرجئه آن شخص از ایمان خارج نمی شد و از نگاه خوارج از ایمان خارج و کافر می شد ولی شخصی به نام ابو حذیفه واصل بن عطا که شاگرد حلقه درس حسن یصار بصری معروف به حسن بصری بود نظریه دیگری را مطرح کرد و گفت شخصی که مرتکب گناه کبیره می شود نه مومن است و نه کافر بلکه این شخص بین ایمان و کفر قرار دارد و فاسق است.
قَدَریه نام گرفتند.یکی از اصول مورد بحث مسلمانان صدر اسلام اصلی به نام«منزلة بین المنزلتین» بود که معتزله آن را انتخاب کردند طرح این اصل به دنبال دو عقیده متضاد بود که قبلًا در جهان اسلام راجع به کفر و ایمان فسّاق پدید آمد. برای اولین بار «خوارج» این عقیده را اظهار کردند که ارتکاب گناه کبیره بر ضدّ ایمان است یعنی مساوی با کفر است پس مرتکب گناه کبیره کافر است.گروه دیگری به وجود آمدند (یا آنها را سیاستها به وجود آوردند) که به نام «مرجئه» خوانده می شدند. مرجئه از لحاظ ارزش تأثیر گناه، در نقطه مقابل خوارج قرار داشتند. آن ها می گفتند اساس کار این است که انسان از نظر عقیده و ایمان که مربوط به قلب است مسلمان باشد؛ اگر ایمان که امر قلبی است درست باشد، مانعی ندارد که عمل انسان فاسد باشد؛ ایمان، کفّاره عمل بد است.مرجئه می گفتند فسق و گناه هر چند کبیره باشد مضرّ به ایمان نیست، پس مرتکب کبیره مؤمن است نه کافر. معتزله عقیده میانه ای ابراز داشتند و گفتند مرتکب کبیره نه مؤمن است و نه کافر، بلکه برزخ میان آن دو است. معتزله نام این مرحله میانه را «منزلة بین المنزلتین» گذاشتند.<ref>با استفاده از مجموع آثار مرتضی مطهری، ج 3 ص 76 و 77 چاپ انتشارات صدرا سال 1389 خورشیدی</ref>
 


==دلیل نام گذاری==


بر اساس نقل مشهور، شخصی به نام ابو حذیفه واصل بن عطاء شاگرد حسن یصار بصری . در زمان وی
معروف است اول شخصی که عقیده «منزلة بین المنزلتین» را ابراز کرد «واصل بن عطاء» شاگرد «حسن بصری» بود. روزی واصل در محضر استادش نشسته بود که همین مسأله مورد اختلاف خوارج و مرجئه را پرسیدند. پیش از این که حسن بصری جوابی بدهد، واصل گفت به عقیده من اهل کبائر فاسقند نه کافر. بعد، از جمعیت جدا شد- و به قولی حسن بصری او را اخراج کرد- و کناره گرفت و به تبلیغ عقیده خود پرداخت. شاگرد و برادر زنش «عمرو بن عبید» نیز به او ملحق شد. اینجا بود که حسن گفت: «اعتزل عنّا» یعنی واصل از ما جدا شد، و به قولی مردم گفتند: «اعتزلا قول الامّة» یعنی واصل و عمرو بن عبید از قول همه امّت جدا شدند و قول سومی اختراع کردند. مطهری مرتضی،مجموعه آثار، ج 3 ص 76 و 77 چاپ انتشارات صدرا سال 1389 خورشیدی
 
مؤسس فرقه معتزله ابوحذیفه واصل بن عطا الغزال است که شاگرد حسن یصار بصری بود. وی متولد مدینه در سال ۲۱ هجری قمری است و در سال ۱۱۰ نیز وفات یافته‌است. وی به رواج این اعتقاد پرداخت که هر کس مسئول رفتار خودش است و خداوند افعال بندگان را به خودشان واگذاشته است. در نظر ایشان اعمال بندگان به قَدَر (اختیار) انسان نسبت دارد. معتزله صفات ازلی خداوند را عین صفات ذاتی او می‌دانند و معتقدند اگر جز این باشد باید مانند مشرکان به چندخدایی قائل باشیم که خلاف توحید است.  
 
 
==دلیل نام گذاری==


درباره دلیل نام گذاری این گروه به معتزله آمده است که چون واصل بن عطا و شاگردان و پیروانش  پس از ابراز اين نظريه، از مجلس درس حسن بصرى فاصله گرفتند، به اين نام شهرت يافتند. در اين باره وجوه ديگرى نيز گفته شده است كه يادآورى آن در اينجا فايده چندانى ندارد. <ref>جعفر سبحانی، ملل و نحل، ج ۳، ص ۱۵۵- ۱۶۳.</ref>


گفته شده چون واصل بن عطاء حلقهٔ درس حسن بصری را رها کرد و حلقهٔ درس جدیدی بر اساس اعتقادات خود تشکیل داد این فرقه را فرقهٔ اعتزال (کناره‌گیری) نامیده‌اند.[۳]امالی، سید مرتضی، ج ۱، ص ۱۱۵.


همچنین گفته شده چون معتزله از جنگ جمل و صفین اعتزال (دوری) جستند به این نام شهرت یافتند. در جریان جنگ جمل و صفین بسیاری از صحابه از شرکت در جنگ تردید کردند. آن‌ها از شرکت در جنگ دوری کردند. (اعتزال جستند) می‌گفتند بر ما روشن نیست کدام یک از دو طرف حق و کدام یک باطل است. به پیروان خود می‌گفتند در فتنه عبدالله مقتول باش نه عبدالله قاتل. مهم‌ترین معتزله ابوموسی اشعری و عبدالله بن عمر بودند. البته با توجه به تاریخ حیات واصل بن عطا (۸۰–۱۳۱ ه.ق.)، این مطلب قابل قبول نیست.
طرح مباحث عقل گرایانه موجب شد تا واصل بن عطاء حلقه درسی از حلقه درس  حسن بصری جدا شود( اعتزال جوید) و خود در کناری حلقه درسی دیگری تشکیل دهد به همین دلیل این مکتب را مکتب اعتزال(مکتبی که از جمعی جدا شده و عزلت جسته اند)نامیدند.<ref>ر ک، امالی، سید مرتضی، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref>

نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۷

مکتب اعتزال در اوایل قرن دوم هجری قمری توسط واصل بن عطا(۱۳۱-۸۰)تاسیس شد.علت اعتزال را می توان به دلیل شیوع تفکرات افراطی اهل حدیث در اهل سنت و آسیب های آن دانست که موجب شد تا متفکران اهل سنت را به سمت مباحث عقلی و تاسیس این مکتب سوق دهد.

تاریخچه تاسیس

شکل گیری اولیه معتزله که خرد گرایی اساس بنای فکری آنان است، مربوط به دوره بنی امیه و در زمان حاکمیت عبد الملک مروان است که به سال های 65 تا 84 بر می گردد.از ویژگی های این مکتب، دفاع از قدرت، اراده و اختیار انسان بدون دخالت فاعل دیگر است. معتزلیان از همان ابتدا به عدلیه یا اصحاب العدل مشهور شدند آن ها بندگان را نسبت به اعمال شان، فاعل مختار می دانستند و به همین دلیل قَدَریه نام گرفتند.یکی از اصول مورد بحث مسلمانان صدر اسلام اصلی به نام«منزلة بین المنزلتین» بود که معتزله آن را انتخاب کردند طرح این اصل به دنبال دو عقیده متضاد بود که قبلًا در جهان اسلام راجع به کفر و ایمان فسّاق پدید آمد. برای اولین بار «خوارج» این عقیده را اظهار کردند که ارتکاب گناه کبیره بر ضدّ ایمان است یعنی مساوی با کفر است پس مرتکب گناه کبیره کافر است.گروه دیگری به وجود آمدند (یا آنها را سیاستها به وجود آوردند) که به نام «مرجئه» خوانده می شدند. مرجئه از لحاظ ارزش تأثیر گناه، در نقطه مقابل خوارج قرار داشتند. آن ها می گفتند اساس کار این است که انسان از نظر عقیده و ایمان که مربوط به قلب است مسلمان باشد؛ اگر ایمان که امر قلبی است درست باشد، مانعی ندارد که عمل انسان فاسد باشد؛ ایمان، کفّاره عمل بد است.مرجئه می گفتند فسق و گناه هر چند کبیره باشد مضرّ به ایمان نیست، پس مرتکب کبیره مؤمن است نه کافر. معتزله عقیده میانه ای ابراز داشتند و گفتند مرتکب کبیره نه مؤمن است و نه کافر، بلکه برزخ میان آن دو است. معتزله نام این مرحله میانه را «منزلة بین المنزلتین» گذاشتند.[۱]

دلیل نام گذاری

معروف است اول شخصی که عقیده «منزلة بین المنزلتین» را ابراز کرد «واصل بن عطاء» شاگرد «حسن بصری» بود. روزی واصل در محضر استادش نشسته بود که همین مسأله مورد اختلاف خوارج و مرجئه را پرسیدند. پیش از این که حسن بصری جوابی بدهد، واصل گفت به عقیده من اهل کبائر فاسقند نه کافر. بعد، از جمعیت جدا شد- و به قولی حسن بصری او را اخراج کرد- و کناره گرفت و به تبلیغ عقیده خود پرداخت. شاگرد و برادر زنش «عمرو بن عبید» نیز به او ملحق شد. اینجا بود که حسن گفت: «اعتزل عنّا» یعنی واصل از ما جدا شد، و به قولی مردم گفتند: «اعتزلا قول الامّة» یعنی واصل و عمرو بن عبید از قول همه امّت جدا شدند و قول سومی اختراع کردند. مطهری مرتضی،مجموعه آثار، ج 3 ص 76 و 77 چاپ انتشارات صدرا سال 1389 خورشیدی

درباره دلیل نام گذاری این گروه به معتزله آمده است که چون واصل بن عطا و شاگردان و پیروانش پس از ابراز اين نظريه، از مجلس درس حسن بصرى فاصله گرفتند، به اين نام شهرت يافتند. در اين باره وجوه ديگرى نيز گفته شده است كه يادآورى آن در اينجا فايده چندانى ندارد. [۲]


طرح مباحث عقل گرایانه موجب شد تا واصل بن عطاء حلقه درسی از حلقه درس حسن بصری جدا شود( اعتزال جوید) و خود در کناری حلقه درسی دیگری تشکیل دهد به همین دلیل این مکتب را مکتب اعتزال(مکتبی که از جمعی جدا شده و عزلت جسته اند)نامیدند.[۳]

  1. با استفاده از مجموع آثار مرتضی مطهری، ج 3 ص 76 و 77 چاپ انتشارات صدرا سال 1389 خورشیدی
  2. جعفر سبحانی، ملل و نحل، ج ۳، ص ۱۵۵- ۱۶۳.
  3. ر ک، امالی، سید مرتضی، ج ۱، ص ۱۱۵.