مشرک

از ویکی‌وحدت

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

مشرک
نام مشرک

مشرک به معنای نصیبی برای دیگری قرار دادن، اگر نسبت به خدا باشد، از گناهان کبیره است که خدا وعده دوزخ به مشرکان داده است؛ زیرا چنین چیزی دام شیطان است تا انسان، ایمان به ربوبیت و پروردگاری را با دیگری تقسیم کند و نصیبی برای دیگران قائل شود. چنین سهام گذاری و تقسیم ربوبیت خدا با دیگری موجب می‌شود تا باور و اعتقاد به توحید از میان برود. شرک نسبت به خدا به گونه‌ای است که برخی از اشکال آن در میان مومنان نیز رایج است و بسیاری از مومنان گرفتار چنین شرکی هستند. بنابراین، با اینکه شخص به ظاهر مومن و موحّد است، ولی در باطن بلکه حتی در رفتار ظاهری و گفتاری گرفتار شرک و از دایره توحید محض خارج است. شرکی که مومنان گرفتار آن می‌شوند، در ابعاد مختلف عبادی و رفتاری آنان تاثیر می‌گذارد و رفتارهای خلاف توحیدی را موجب می‌شود؛ بنابراین لازم است تا مومنان این نوع شرک را بشناسند و از آن اجتناب کنند.

تعریف مشرك

مشرك كه به معنای شریك گرفتن برای خدا است، همچون كفر معانی و مراتب مختلفی دارد مرتبة قوی و ظاهر آن شامل كسانی است كه اعتقاد دارند خدا دو تا یا بیشتر است و یا بتها را شفیعان درگاه خدا قرار می دهند. و مرتبة بعدی آن كه مقداری پنهان است شرك اهل كتاب است. از این درجه كمی عمقی تر اعتقاد كسانی است كه قائل به استقلال اسباب و علل هستند. مثلاً دارو مستقلاً را شفادهنده می دانند. و همچنین ضعیف و ضعیف تر می شود تا برسد به شركی كه به جز بندگان مخلص خدا احدی از آن بری نیست و آن عبارت است از غفلت از یاد خداوند متعال و توجه به غیر خدا. پس همة اینها شرك است، اما این سبب نمی شود كه ما كلمة شرك را بر همة دارندگان مراتب شرك اطلاق كنیم[۱].

به تعبیری دیگر ممكن است گروهی تنها از نظر كلامی مشرك باشند نه از جهت فقهی، زیرا احكام فقهی مانند طهارت و نجاست و... بر آنها مترتب نمی شود. زیرا مشرك دو اطلاق دارد: مشرك اسمی و مشرك وصفی. گاه شریك گرفتن به عنوان وصف فعل بر گروهی اطلاق می شود كه عقیده یا عملشان شرك آلود و مشركانه است نه اینكه خود از گروه های اسمی مشرك باشند مانند اطلاق شرك بر افراد ضعیف الایمان و گاه مشرك به عنوان اسم بر جمعی اطلاق می شود كه واقعاً برای خدا شریك قائلند[۲].

اقسام شرک از نظر قرآن

شرک در اصطلاح و فرهنگ قرآنی، به معناى شریک قائل شدن براى خدا در فرمانروایى یا ربوبیّت اوست. از نظر قرآن مشرکان به یک معنا همان کافران هستند؛ زیرا اگر کافران مطلقا خدا و الوهیت را قبول ندارند، مشرکان نیز به نوعی گرفتار همان هستند؛ چرا که باور به شریک برای خدا در معبودیت یا ربوبیت یا الوهیت یا هر چیزی دیگر که از شئونات خدا است، به معنای کفر است. مشرکان به ظاهر خدا را در خالقیت قبول دارند، ولی برایش در حوزه ربوبیت و پروردگاری استقلالی قائل نیستند و بر این باورند که در کنار خدا در سطح ربوبیت و پروردگاری کس یا کسانی هستند.

بر اساس تحلیل و تبیین اندیشمندان اسلامی، شرک انسانهای خداباور در حوزه دین و دینداری به دو گونه است:

  1. شرک بزرگ یا شرک جلی که همان شریک قائل شدن براى خدا است. این مشرکان در سطح الوهیت و ربوبیت خدا چیزها یا افرادی همچون بت و فرشتگان یا جنیان یا حتی انسان‌ها را به عنوان شریک و سهیم قائل هستند؛
  2. شرک کوچک یا شرک خفی که از مصادیق آن ریا، نفاق یا در نظر گرفتن غیر خدا با او در امور است[۳].

از نظر مفسران، شِرک خَفی یا «شرک أصغر» نوع خفیفی از شرک است که با در نظر داشتن غیر خداوند در انجام کارها تحقق می‌یابد. بر این اساس، ریاورزی در نیت کارهای نیک، یا فقدان و نبود توکل کامل بر خدا یا مشغول شدن به دنیا، از مراتب شرک خفی دانسته شده است. مفسران، برخی از آیات قرآن را در ‌اشاره به شرک خفی دانسته‌اند و از آنها نتیجه گرفته‌اند بسیاری از مومنان به شرک خفی دچار هستند. در روایات، مواردی همچون ریا، خواستن از غیر خدا و دوست داشتن ظلم از مصادیق این شرک به حساب آمده است.

پانویس

  1. ر.ك: علامه طباطبائي، محمدحسين، الميزان (ترجمه) ج 2، ص 303 و 304، انتشارات اسماعيليان.
  2. جوادي آملي، توحيد در قرآن، ص 572.
  3. لسان العرب، ج 7، ص 100، شرک؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 452، شرک؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج 2، ص 1054.