محکم و متشابه از منظر فریقین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
6-تفسیر با تاویل متفاوت بوده و مراد از تاویل درایه 7سوره ال عمران تفسیر نمی باشد .
6-تفسیر با تاویل متفاوت بوده و مراد از تاویل درایه 7سوره ال عمران تفسیر نمی باشد .


=پانویس=
{{پانویس|2}}


[[رده: علوم قرآن ، مقارن ، شبهات]]
[[رده: علوم قرآن ، مقارن ، شبهات]]

نسخهٔ ‏۹ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۸


عنوان مقاله محکم و متشابه در قرآن از منظر فریقین
زبان مقاله فارسی
نویسنده سید مصطفی حسینی رودباری

محکم و متشابه

یکی دیگر از مبانی تفسیری قران موضوع محکم ومتشابه در قران است . مبنای ادعای مذکور ، ایه 7سوره ال عمران می باشد که بر اساس ان ایات قران به دو بخش محکمات و متشابهات تقسیم گردیده است . از منظر برخی از مفسرین فقط بخش محکمات قابل تفسیر می باشد در نتیجه ایات متشابه از قلمرو تفسیر بشری - غیر معصوم - خارج خواهد شد . بنابراین لازم است قبل ازورود در حوزه تفسیر، به تبیین این دو واژه در قران بپردازیم :

محکم ومتشابه درلغت :

راغب اصفهانی در ذیل ایه شریفه( آيات محكمات هن أم الكتاب وأخر متشابهات ) در معنای محکم می نویسد : "فالمحكم مالا يعرض فيه شبهة من حيث اللفظ ولا من حيث المعنى " محکم کلمه ای است که شبهه ای از جنبه لفظ ومعنا در ان وجود نداشته باشد . [۱] ایشان در معنای متشابه هم می نویسد : "... والمتشابه من القرآن ما أشكل تفسيره لمشابهته بغيره إما من حيث اللفظ أو من حيث المعنى ، فقال الفقهاء المتشابه ما لا ينبئ ظاهره عن مراده"

متشابه در قران بمعنای ایاتی است که تفسیر انها بجهت مشابهت با دیگر امور از جنبه لفظ یا معنا یا هر دو مشکل و پیچیده می باشد و فقیهان می گویند متشابه چیزی است که از ظاهرش نمی توان به مراد متکلم پی برد .


ایشان در ادامه انواع سه گانه متشابه را اینچنین بیان می کند : فالمتشابه في الجملة ثلاثة أضرب : متشابه من جهة اللفظ فقط ، ومتشابه من جهة المعنى فقط ، ومتشابه من جهتهما - انتهی – [۲]

محکم و متشابه دراصطلاح مفسران فریقین

در معنای محکم و متشابه اقوال زیادی بین علمای فریقین وجود دارد که برخی انرا در حد 20قول شمرده اند . در اینجا دیدگاه برخی از عالمان فریقین را بیان می کنیم :

جلال الدین سیوطی:

ایشان نخست سه دیدگاه را در زمینه تعداد ایات محکم و متشابه در قرا ن کریم بیان می کند  : دیدگاه نخست : تمام ایات قران از محکمات است بدلیل ایه شریفه : {كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ} دیدگاه دوم : تمامی قران متشابه است بدلیل ایه شریفه : {كِتَاباً مُتَشَابِهاً مَثَانِيَ} دیدگاه سوم که مختار مولف الاتقان می باشد ان است که ایات قران به دو قسم محکم ومتشابه تفسیم می شود بدلیل ایه شریفه 7سوره ال عمران


ایشان دیدگاه اول و دوم را ناصواب دانسته ومعنای احکام در ایه نخست را اتقان و عدم عروض نقص در ان دانسته ومتشابه درایه دوم را هم بمعنای تشابه ایات به یکدیگر در صدق و اعجاز و حقانیت می داند .


انگاه به بیان تعاریف گوناگون از ایندو پرداخته و می نویسد از جمله انکه  : محکم ان است که مراد متکلم از طریق ظهور یا تاویل کلام معلوم باشد و متشابه ان است که علمش فقط در نزد خداست و از دسترس فهم دیگران خارج است . محکم به کلامی اطلاق می گردد که تاویل بردار نیست اما متشابه ان است که وجوه گوناگون در معنای ان داده می شود . محکم، کلامی است که مفهوم ان معقول باشد ولی متشابه ان است که معنایش برای عقل قابل درک نیست [۳]


ایشان در ادامه روایاتی از ابن عباس و....در معنای محکمات و متشابهات بیان می کند – [۴]...


محمد بن صالح بن محمد العثيمين - از اعلام اهل سنت-

ایشان در کتاب" اصول فی التفسیر" ایات قران را به اعتبار محکم ومتشابه یه سه نوع تقسیم نموده و سپس به بیان معنای هریک می پردازد:

نوع اول : احکام بمعنای اتقان که وصف همه قران است. ایات زیادی از قران بیانگر این نوع از احکام می باشد نظیر ایه "الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ"[هود:1. بر اساس این معنا قران از اتقان و جامعیت و عدم تناقض و فصاحت و ...برخوردار است .


نوع دوم : تشابه عام ؛ بدین معنا که تمام ایات قران از جنبه زیبائی ، جامعیت و کمال در ابعاد مختلف مشابه یکدیگر است. برخی از ایات قران بیانگر این معنا است نظیر ایه : "اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَاباً مُتَشَابِهاً مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ"[الزمر:23]


نوع سوم : احکام – به کسر همزه - خاص و تشابه خاص که ایه 7سوره ال عمران بیانگر ان است : "هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ"در این ایه، محکم به کلامی گفته می شود که مفهومش وضوح داشته و متشابه به ایاتی گفته می شود که نوعی خفا در ان وجود دارد و راسخان در علم فقط اگاه به معنای ان هستند .


ایشان در ادامه برای متشابه بمعنای ذکرشده مثالهائی را از قران بیان می کند. [۵] مولف این کتاب درادامه به تقسیمی ازتشابه در قران پرداخته واظهار می دارد که تشابه به دو نوع تشابه حقیقی و تشابه نسبی تقسیم می شود . ایشان علم به متشابه حقیقی را منحصر به خداوند دانسته و معتقد است علم به تشابه نسبی برای راسخان درعلم و متدبران در قران ممکن است – [۶]


انگاه به ذکر نمونه های از متشابه نسبی درقران پرداخته و در پایان این بحث می نویسد : راسخان در علم که اصحاب فکر و اندیشه هستند می دانند چگونه با ارجاع ایات متشابه به ایات دیگر به درک واقعی ان نائل شده که در اینصورت همان ایات محکم تبدیل به متشابه می گردد .


نتیجه انکه از منظر مولف کتاب "مقدمه علم التفسیر"، علم به متشابه حقیقی که مصداق اتم ان صفات الهی است منحصر به خداوند متعال است اما علم به متشابه نسبی برای اصحاب تدبر و تفکر ممکن است . بعلاوه انکه از منظر ایشان تمام ایات قران قابل تفسیر بوده و متشابه بمعنای ایات غیر قابل تفسیر در قران وجود ندارد .


فخر رازی

"ایشان در تبیین معنای اصطلاحی و رائج این دو بین محققین می نویسد : لفظی که برای معنائی وضع می گردد صور مختلفی دارد : صورت اول : نص : کلامی که معنایش واضح بوده و احتمال دیگری در ان داده نشود. صورت دوم :- ظاهر و موول - : هر گاه در کلمه ای دو یا چند معنا در ان احتمال داده شود و در یین معان محتمل نیز یکی از انها بر دیگری ارجح باشد در اینصورت به معنای ارجح ، ظاهر و معنای مرجوح را موول می گویند. صورت سوم : مجمل بدین معنا که در کلمه مورد نظر معانی متعدد محتمل بوده و ترجیحی در بین نباشد که بدان مشترک گفته می شود . چنین کلمه ای را مجمل می گویند .– [۷]


خلاصه دیدگاه فخر رازی این است که نص و ظاهر از مصادیق محکم بوده و قدر جامع بین ایندو – که اشتراک در ترجیح می باشد - محکم نامیده می شوند و مجمل و ماول نیز از مصادیق متشابه بوده و قدر جامع بین ایندو – که اشتراک در عدم راجحیت می باشد – متشابه خوانده می شود .


ایشان در ادامه به تبیین برخی از مصادیق متشابه و محکم در قران پرداخته [۸] و نسبت به اهمیت و نقش ان در پیدایش مبانی مختلف اظهار می دارد : بجهت اختلاف در مصادیق محکم و متشابه اصحاب هر یک از مذاهب کلامی ایاتی را که موافق با مذهب شان می باشد محکم دانسته و مذاهب دیگر را متهم به استناادشان به ایات متشابه می کنند . [۹]


ایشان در ادامه راهکار خویش را در مواجهه با مشکل مذکور – شبهه در مصادیق ایات محکم ومتشابه و بیان معیار در تشخیص و تمییز ایندو از یکدیگر- بیان می کند . خلاصه کلام ایشان در تمییز بین محکم از متشابه ان است که هرگاه حمل ایه در معنای ظاهری اش هیچ محذوری نداشت ان ایه از محکمات خواهد بود و هرگاه حمل ایه در معنای ظاهری و راجح ، مستلزم محذور عقلی بوده و می بایست بدلائل منفصله عقلیه درمعنای مرجوح حمل گردد در اینصورت ان ایه از متشابهات خواهد بود . [۱۰]


ابن تیمیه

بطور کلی نکات اصلی در دیدگاه ابن تیمیه نسبت به متشابه عبارتند از : 1- متشابه امری است که بخلاف محکم ، حقیقت و کیفیت ان برای انسان روشن نیست . 2- متشابه گاه در اخبار وگاه در انشاء - اوامر و نواهی - می باشد . 3- متشابه نیاز به تاویل – نه تفسیر – داشته و تاویل متشابه را هم جز الله کسی نمی داند بعلاوه اینکه تفسیر از جنس کلام بوده بخلاف تاویل که ازسنخ واقعیت و خارج می باشد . 4-متشابه، امری نسبی و اضافی است . [۱۱]


دیدگاه علامه طباطبائی در معنای محکم و متشابه - در کتاب " القران فی الاسلام "-

ایشان نخست دیدگاه خود را از محکم و متشابه بیان نموده و سپس به بررسی دیدگاه دیگران می پردازد. دیدگاه علامه در مفهوم "محکم و متشابه " : ایشان ضمن اشاره به اقوال متعدد مفسران در معنای محکم ومتشابه اظهار می دارد که مشهور بین فریقین ان است که ایات محکم به ایاتی اطلاق می گردد که معانی شان واضح و ایمان و عمل به انها نیز لازم است و متشابه به ایاتی گفته می شود که ظواهرش ، مراد واقعی نبوده و تاویل ان نزد خداوند می باشد. بنابر این ، ایات متشابه تفسیر بردار نبوده و فقط ایمان به انها لازم است .


ایشان درادامه می نویسد تفاوت شیعه با اهل سنت در تعریف فوق از متشابهات ان است که از منظر عالمان شیعه علم به تاویل متشابهات درنزد پیامبر ص و اهل بیت ع نیز باذن الهی می باشد در حالی که از منظر مشهور اهل سنت تاویل ان فقط نزد خداوند می باشد. [۱۲]


ایشان قول مذکور را گرچه مشهور اعلام فریقین بدان قائلند ، مردود دانسته و اظهار می دارند که این قول بدلائلی مخالف قران و سنت است : اولا : وقتی قران خود را با اوصافی همانند نور هادی بیانگر همه امور معرفی می کند و از طرفی دستور به تدبر در ایات داده و از مردم می خواهد با تدبر در قران می توانند به اعجاز قران پی ببرند معنایش این استکه همه ایات قران بگونه ای است که راه برای درک معانی انها موجود است بنابر این ایاتی که طریق فهم انها برای بشر موجود نباشد وجود ندارد .


ثانیا : لازمه تعریف مشهور از متشابه ان است که تاویل درایه 7سوره ال عمران بمعنای مدلول خلاف ظاهر بوده و اختصاص به اایات متشابه داشته باشد در حالی که هردو ادعا تمام نیست .


ثالثا بر اساس ایه مذکور تمام ایات متشابه قران با ارجاع به محکمات از تشابه خارج گردیده و در زمره محکمات قرار می گیرند در نتیجه همه ایات از محکمات بوده و همه انها از طریق تدبر قابل تفسیر و تبیین می باشند [۱۳]


ایشان نکات ذکر شده را مستفاد از ایه" أفلا يتدبرون القرآن" می داند. . [۱۴]


ایشان در امکان تفسیر پذیری همه ایات متشابه از طریق ارجاع انها به محکمات ، به روش ائمه نیز استناد نموده و معتقد است انان نیز به همین شیوه در تفسیر قران تمسک می کردند : در مطالعه اثار اهل بیت ع می بینیم که ایه متشابهی که مدلول حقیقی اش حتی با ارجاع به محکمات روشن نباشد وجود ندارد؛ انان به پیروانشان کیفیت ارجاع متشابهات به محکمات را اموزش داده اند . [۱۵]


ایشان در تبیین شیوه ارجاع متشابهات به محکمات می نویسد : اگر به ظاهر ایه ( الرحمن على العرش استوى ) توجه کنیم جسمانیت الهی از ان استفاده می شود اما اگر انرا به ایه ( ليس كمثله شئ ) ارجاع دهیم معنای ایه نخست نفی جسمانیت از خداوند خواهد بود . همان ایشان در ادامه برخی از روایات را که مفادشان اثبات ادعای مذکور- رفع ابهام از متشابهات بعد از ارجاع انها به محکمات و تصدیق ایات قران بوسیله یکدیگر - می باشد بیان می کند : پیامبر ص در وصف قران فرمود  : ( وان القرآن لم ينزل ليكذب بعضه بعضا ، ولكن نزل يصدق بعضه بعضا ، فما عرفتم فاعملوا به وما تشابه عليكم فآمنوا به )


امام علي عليه السلام نیز در وصف قران فرمود : يشهد بعضه على بعض وينطق بعضه ببعض واز إمام رضا عليه السلام در لزوم ارجاع متشابه به محکم نقل شده است که  : هر کس ایات متشابه قران را به محکمات از ایات برگرداند به صراط مستقیم هدایت یافته است .


ایشان بعد از ذکر احادیث مذکور در مقام نتیجه گیری می فرماید : این احادیث بخصوص حدیث اخیر بخوبی دلالت بر لزوم ارجاع متشابهات به محکمات و نیز دلالت بر امکان معرفت به همه ایات قران می کند. [۱۶]

باید گفت بر اساس دیدگاه علامه تمام ایات متشابه با ارجاع به محکمات – که برخلاف متشابهات از معانی مستقل و روشنی برخوردارند-قابلیت تفسیر و تبیین خواهد داشت .


بیان دیگر علامه طباطبائی در معنای محکم و متشابه - در تفسیر المیزان - علامه طباطبائی ره در تفسیر المیزان نیز در بیان فرق بین دو طائفه از ایات قران - توصیف کل قران به محکم و متشابه – کتاب احکمت ایاته ، كتابا متشابها مثاني – و توصیف برخی دیگر - سوره ال عمران ایه 7 - که ایات را به دو نوع محکم و متشابه تقسیم نموده است –می فرماید : معنای کلمه "احکمت "در ایاتی نظیر : كتاب احكمت آياته ، با کلمه محکمات در سوره ال عمران " منه ایات محکمات " و نیز کلمه متشابه در ایاتی نظیر : كتابا متشابها مثاني- با "و اخر متشابهات" در در سوره ال عمران متفاوت است.


ایشان در وصف "محکمات" بعنوان ام الکتاب می فرماید : محکمات را ام الکتاب گویند بجهت انکه متشابهات به ان برمی گردد . ایشان در زمینه کلمه متشابه درسوره زمر -که وصف کل ایات قرار گرفته است –معتقد است متشابه در این ایه و ایات مشابه ان بدین معناست که قران کریم از جنبه نظم و اتقان و بیان حقائق و ابعاد هدایتی ان در یک نسق و نظم واحدی قرار دارد. [۱۷] ....


ایشان در ادامه به مفهوم متشابه در ایه 7سوره ال عمران پرداخته و می فرماید : مراد از متشابه درسوره ال عمران ایاتی است که مفهومشان بدون مراجعه به محکمات برای سامع روشن نمی باشد از اینرو برای درک انها لازم است به محکمات مراجعه شود . [۱۸]


از منظر علامه طباطبائی برخی ازایات قران ، محکمات بالاصاله وبرخی نیز محکمات بالعرض می باشند نظیرمتشابهات که با ارجاع به محکمات معانی شان روشن گردیده و از محکمات می گردد . از اینرو بر اساس گفتار علامه طباطبائی تمام ایات ،قابلیت تفسیر داشته و ایات متشابه با ارجاع به محکمات قابل فهم و درک می باشد.- [۱۹]


دیدگاه سید محمد باقر حکیم در معنای محکم و متشابه

ایشان در کتاب "علوم القران "تحقیق جامعی در تبیین معنای محکم ومتشابه نموده که بشرح ذیل بیان می گردد : ایشان بعد از بیان مفهوم لغوی محکم – اتقان امر و عدم امکان فساد در ان – می نویسد : معنای متبادر از احکام اتقان و وثوق بوده که لازمه اش منع از فساد می باشد .


انگاه ایشان به بررسی این دو واژه در قران پرداخته و چنین اظهار می دارد که دربرخی از ایات قران ، وصف محکم و متشابه برای کل قران ذکر شده است :نظیر ایات ( الر كتاب احكمت آياته ثم فصلت . . . ) و ( الله نزل أحسن الحديث كتابا متشابها مثاني . . . ).[۲۰]


ایشان در تبیین وصف محکم در ایه ( الر كتاب احكمت آياته ثم فصلت . . . ) می نویسد : وصف محکم در قران بدان معناست که نظم و معانی قران از استحکام لازم برخوردار بوده و قابل بهم خوردن نیست ودر تبیین وصف متشابه برای کل قران( الله نزل أحسن الحديث كتابا متشابها مثاني . . . ) می نویسد : متشابه نیز در قران بمعنای تشابه ایات به یکدیگر در نظم اتقان و پیوستگی رسالت و هدف نهائی و خالی بودن از تناقض می باشد. [۲۱]


ایشان سپس به بررسی دو واژه محکم و متشابه در سوره 7 ال عمران پرداخته و می نویسد : اما در مفهوم محکم و متشابه در ایه 7 سوره ال عمران نگاههای متفاوتی وجود دارد که برخی انرا به شانزده دیدگاه رسانده اند . [۲۲] تبیین دیدگاه شهید محمد باقر حکیم در معنای محکم و متشابه در ایه 7 سوره ال عمران ایشان نخست به ذکر نکته مهمی در تفسیر قران پرداخته و می نویسد : تفسیرقران به دو نوع تفسیر لفظ و تفسیر معنی تفسیم می شود .


ایشان تفسیر ایات متشابه را از نوع تفسیر دوم –تحدید معنا و مصداق حقیقی - دانسته و می نویسد : بر این اساس ، ایات متشابه بر خلاف تعریف مشهور - ایاتی که معانی شان مجمل بوده و ظهور در مفهوم مشخصی خاصی ندارند – ایاتی هستند که گرچه معانی ظاهری و قابل فهم داشته اما مفهوم حقیقی و مصداق خارجی ان دقیقا روشن نیست از اینرو نیاز به تفسیر معنا دارند . [۲۳] ایشان فقره  : ( . . . فيتبعون ما تشابه منه . . . ) را قرینه بر اثبات تشابه بمعنای مذکور- الفاظی که فهم انها علاوه بر تفسیر لغوی نیاز به تفسیر معنا و مصداق حقیقی دارند – دانسته ومی نویسد :


کلمه اتباع –فیتبعون ما تشابه ...- زمانی مفهوم خواهد داشت که متشابه را قابل تبعیت بدانیم چون در صورتی که کلام در معنائی ظهور نداشته باشد تبعیت دران فاقد مفهوم خواهد بود . [۲۴]


ایشان در ادامه به تبیین بیشتر قرینه بودن کلمه اتباع -در"فیتبعون ما تشابه..." در معنای ادعا شده – کلماتی که معنای لغوی شان روشن اما معنای حقیقی شان پیچیده می باشد –برای متشابه در ایه 7سوره ال عمران ، موارد استعمال این کلمه را بررسی کرده و انگاه نتیجه می گیرد که : بنابراین مراد از تشابه در ایه 7سوره ال عمران نوع خاصی از تشابه بوده که قابلیت تبعیت را داراست بدین معنا که مفهومش گرچه روشن اما ماهیت و حقیقت ذهنی و خارجی ان مبهم باشد .[۲۵]


ایشان در ادامه معنای ذکر شده در متشابه را در قالب مثالی در ایات( الرحمن على العرش استوى )و" ليس كمثله شئ " تطبیق می کند . [۲۶]


نبیجه انکه ایشان معتقد است "محکم " در ایه مذکور عبارتست از ایاتی که معنای حقیقی و مصداق خارجی ان واضح می باشد در حالی که متشابه ایاتی است که مفهوم لغوی و ظاهری اش گرچه روشن است اما ماهیت و مصداق حقیقی ان روشن نیست نظیر ایه شریفه" الرحمن علی العرش استوی" که از نظر لغوی هیچ نوع ابهامی دران وجود ندارد اما از نظر ماهیت و معنای حقیقی این تردید وجود دارد که مراد از استواء علی العرش ایا مفهوم ظاهری اش می باشد یا مراد از ان –استواء- امری است که با ذات احدیت هماهنگ می باشد [۲۷]


بعلاوه انکه ایشان قرینه درصحت برداشت خود از واژه متشابه در سوره ال عمران را جمله "فیتبعون ما تشابه" می داند بدین معنا که کاربرد کلمه " اتباع " زمانی است که لفظ بکار رفته درقران ظهور درمعنای خاصی داشته باشد چون در غیر اینصورت کلمه مجمل بوده و زمینه ای برای اتباع و ایجاد فتنه بوسیله ان وجود نخواهد داشت. باید گفت چنین نگرشی به واژه محکم و متشابه مخالف نگاههائی است که متشابه را بمعنای مجمل و محکم را بمعنای مبین گرفته اند .

تشابه بین دیدگاه علامه طباطبائی و محمد باقر حکیم در معنای متشابه

با تامل در کلمات مولف علوم القران روشن می گردد که شباهتهای زیادی بین ایشان و علامه طباطبائی وجود دارد از این جهت که ایشان نیز معتقدند متشابه بر خلاف تصور رائج - که می گویند ایات متشابه ایاتی است که مبهم بوده و ظهور در معنای مشخصی ندارد – ایاتی است که ظهور در معنای مشخصی داشته اما حقیقت ان معنای ظاهری مشخص نیست از اینرو نیاز به تفسیر دارد که انهم با ارجاع به محکمات تبیین می گردد .


نتیجه

از مباحثی که درزمینه محکم ومتشابه از منظر فریقین بیان گردید نکات ذیل ثابت شد : 1-قران کریم از دو بخش ایات محکم و متشابه تشکیل شده است . 2-مراد از محکم ایاتی است که معانی روشن داشته و نقش مرجع برای ایات دیگر خواهد بود . 3-ایات متشابه ایاتی است که هر چند نوعی ابهام در ان وجود دارد اما با مراجعه به ایات محکم قابل تفسیر می باشد . 4-تعریف مشهور بین فریقین در معنای متشابه- که عملا ایات متشابه را از دسترس تفسیر و تبیین و فهم پذیری خارج می کند- بدلیل مخالفت با ایات متعدد قران و نیز دلائل عقلانی ناصواب می باشد . 5-تمام ایات قران بجز حروف مقطعه قابل درک و فهم و تفسیر می باشد . 6-تفسیر با تاویل متفاوت بوده و مراد از تاویل درایه 7سوره ال عمران تفسیر نمی باشد .

پانویس

  1. مفردات راغب ص 128
  2. مفردات راغب ص254
  3. الاتقان فی علوم القران ج 3ص 3- 5
  4. الاتقان فی علوم القران ج 3ص 3- 5
  5. اصول فی التفسیر ص 41-40-
  6. همان ص 43-45
  7. تفسیر الرازی ج7 ص180-182
  8. تفسیر الرازی ج7 ص180-182
  9. همان
  10. همان ص 181
  11. مجموعه الفتاوی ج 17 ص 370 -364
  12. القران فی الاسلام ص 33-37
  13. همان
  14. القران فی الاسلام ص 33-37
  15. همان
  16. همان ص 37-38
  17. المیزان ج 3ص 20- 21:
  18. المیزان ج3 ص 21
  19. جهت تفصیل بیشتر رک به : المیزان ج 3ص 31-60
  20. همان
  21. همان
  22. علوم القران ص 166- 169
  23. علوم القران ص 169-170:
  24. همان
  25. همان ص 170-171
  26. همان ص171
  27. همان