محمد غزالی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۷: خط ۸۷:
غزالی در نیشابور کسب علم می‌کرد و استاد معروفی که در آن‌جا داشت؛ جوینی معروف به امام الحرمین بود. او در همان نیشابور نیز به شهرتی دست یافته بود. وی ثمره کسب علم خود را در ملاقاتی که با [[خواجه نظام الملک]] وزیر ملک شاه سلجوقی داشت، نمایان کرد.
غزالی در نیشابور کسب علم می‌کرد و استاد معروفی که در آن‌جا داشت؛ جوینی معروف به امام الحرمین بود. او در همان نیشابور نیز به شهرتی دست یافته بود. وی ثمره کسب علم خود را در ملاقاتی که با [[خواجه نظام الملک]] وزیر ملک شاه سلجوقی داشت، نمایان کرد.


غزالی در سال 484هـ.ق به منصب استادی در [[مدرسه نظامیه بغداد]] منصوب شد و چهار سال در آن مقام که بزرگ‌ترین پایگاه علمی آن زمان بود، ماند و در میان اهل [[عراق]] <ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> به مقام و منزلتی رسید. <ref><ref></ref></ref> وی در سی و چهار سالگی به [[فلسفه]] روی آورد و سپس وارد دوره‌ای از بحران عمیق معنوی شد که او را به شک در [[ایمان]] خویش کشاند.  
غزالی در سال 484هـ.ق به منصب استادی در [[مدرسه نظامیه بغداد]] منصوب شد و چهار سال در آن مقام که بزرگ‌ترین پایگاه علمی آن زمان بود، ماند و در میان اهل [[عراق]] <ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> به مقام و منزلتی رسید. وی در سی و چهار سالگی به [[فلسفه]] روی آورد و سپس وارد دوره‌ای از بحران عمیق معنوی شد که او را به شک در [[ایمان]] خویش کشاند.  


این [[شک]] البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همه جانبه [[عقاید]] خود وا داشت. <ref>بدوی، عبدالرحمن، پیام یونسکو، شماره 198، سیر معنوی غزالی، ص 5، آذر 1365 ش</ref> او در سال 488 هـ.ق به [[زهد]] و [[عرفان]] روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت را رها کرده و به [[حج]] رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی [[شام]] <ref>ر.ک:مقاله شام</ref> گردید و از آن‌جا نیز به [[مصر]] رفت و در تمام این مدت به [[سیر عرفان]] و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 217</ref>
این [[شک]] البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همه جانبه [[عقاید]] خود وا داشت. <ref>بدوی، عبدالرحمن، پیام یونسکو، شماره 198، سیر معنوی غزالی، ص 5، آذر 1365 ش</ref> او در سال 488 هـ.ق به [[زهد]] و [[عرفان]] روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت را رها کرده و به [[حج]] رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی [[شام]] <ref>ر.ک:مقاله شام</ref> گردید و از آن‌جا نیز به [[مصر]] رفت و در تمام این مدت به [[سیر عرفان]] و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 217</ref>

نسخهٔ ‏۱۱ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۳


محمد غزالی
محمد غزالی
نام ابوحامد محمد غزالی
نام کامل محمد بن محمد غزالی شافعی
نامهای دیگر حجّة الاسلام • زین الدین • شرف الأئمة • محجّة الدین • عالم اوحد • مفتی امت برکت الانام و پیشوای پیشوایان دین
لقب حجت الاسلام زین‌الدین طوسی
تولد سال ۴۵۰ یا ۴۵۱ ه.ق
زادگاه طابران • یکی از شهرهای طوس • مشهدایران
وفات جمادی الاخره سال ۵۰۵ ه.ق
آرامگاه طوس • مشهد • ایران
محل زندگی طوس • مشهد • ایران
اساتید عبدالملک بن عبدالله جوینی • قاضی ابوالفتح • محمد بن احمد خواری • ابوسهیل محمد بن عبیدالله حفصی
شاگردان ابوالخطاب • ابن عقیل
دین اسلام
مذهب سنی • شافعی
آثار نصیحة الملوک • فضایل الانام • فارس‌نامه • کیمیای سعادت • احیاء علوم‌ الدین • تهافت الفلاسفه • الوجیر فی فروع الفقه • المستصفی • سرالعالمین و کشف ما فی الدارین • المظنون به علی غیر اهله

ابوحامد محمد غزالی بی اندازه باهوش و تند ذهن بود. علوم دینی و ادبی را نزد احمد راذکانی فراگرفت و سپس مدتی در یکی از مدارس طوس به تحصیل پرداخت.

آنگاه به جرجان نزد امام ابونصر اسماعیلی رفت و خدمت او تعلیقه نوشت. دوباره به زادگاه خود، طوس برگشت و مدت 3 سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت.

ابو حامد غزالی در سال 470 قمری به نیشابور رفت و در آنجا به ابوالمعالی عبدالملک جوینی، معروف به امام الحرمین پیوست و تا پایان عمر او، همواره ملازمش بود.

تحصیلات غزالی تنها فقه [۱] نبود، او در علم اختلاف مذاهب و جدل و منطق و فلسفه هم دانش اندوخت؛ تا آنجا که بر همه اقران تفوق یافت.

پدرش مردی از صالحان زمان خود بود که از رشتن پشم، گذاران زندگی می‌کرد و اهل تقوی بود و غالبا در مجالس فقیهان حضور داشت.

امام محمد غزالی کیست

ابو حامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد غزالی از دانشمندان بزرگ اسلامی است که در ایران، شهر توس دیده به جهان گشود. [۲] او از پیروان مکتب شافعیه بوده و رونقی به این مکتب بخشیده بود. [۳]

غزالی در نیشابور کسب علم می‌کرد و استاد معروفی که در آن‌جا داشت؛ جوینی معروف به امام الحرمین بود. او در همان نیشابور نیز به شهرتی دست یافته بود. وی ثمره کسب علم خود را در ملاقاتی که با خواجه نظام الملک وزیر ملک شاه سلجوقی داشت، نمایان کرد.

غزالی در سال 484هـ.ق به منصب استادی در مدرسه نظامیه بغداد منصوب شد و چهار سال در آن مقام که بزرگ‌ترین پایگاه علمی آن زمان بود، ماند و در میان اهل عراق [۴] به مقام و منزلتی رسید. وی در سی و چهار سالگی به فلسفه روی آورد و سپس وارد دوره‌ای از بحران عمیق معنوی شد که او را به شک در ایمان خویش کشاند.

این شک البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همه جانبه عقاید خود وا داشت. [۵] او در سال 488 هـ.ق به زهد و عرفان روی آورد و آنچه در بغداد داشت را رها کرده و به حج رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی شام [۶] گردید و از آن‌جا نیز به مصر رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. [۷]

غزالی زمانی که در دمشق بود کتاب‌ مهم و اثرگذار خود، احیاء علوم الدین را به رشته تحریر در آورد. [۸] وی سپس با اصرار و الزام یکی از وزرای دربار، به نیشابور رفته و به تدریس مشغول شد. اما یک سال بیشتر دوام نیاورد و به وطن خود، توس برگشت [۹] و در همان‌جا، روزگار خود را گذراند و سال 505 هـ.ق در همانجا از دنیا رفت. [۱۰]

شخصیت و اعتقادات غزالی همیشه مورد اختلاف آراء بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد، گاهی به اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او می‌توان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحوّل بسیاری بر مسلمانان عادی و دانشمندان داشت، این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز گفتارهای بسیاری پیرامون او و کتاب‌هایش می‌شود.

پانویس

  1. ر.ک:مقاله فقه
  2. ابن خلکان برمکی إربلی، أبو العباس شمس الدین، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، محقق: إحسان عباس، ج 4، ص 216 – 217، دار صادر، بیروت، 1900م
  3. ذهبی، شمس الدین أبو عبد الله، سیر أعلام النبلاء، محقق: گروهی از محققان زیر نظر شیخ شعیب أرناؤوط، ج 19، ص 323، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ سوم، 1985م
  4. ر.ک:مقاله عراق
  5. بدوی، عبدالرحمن، پیام یونسکو، شماره 198، سیر معنوی غزالی، ص 5، آذر 1365 ش
  6. ر.ک:مقاله شام
  7. وفیات الاعیان، ج 4، ص 217
  8. سیر أعلام النبلاء، ج 19، ص 323
  9. وفیات الاعیان، ج 4، ص 218
  10. سیر معنوی غزالی، ص 5