پاکستان و جمهوری عربی مصر: تفاوت میان صفحه‌ها

از ویکی‌وحدت
(تفاوت بین صفحه‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
 
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:پرچم پاکستان.png|جایگزین=پاکستان|بندانگشتی|جمهوری پاکستان]]
 
<div class="wikiInfo">[[پرونده:پرچم جمهوری مصر.jpg |جایگزین=پرچم کشور مصر|بندانگشتی|جمهوری عربی مصر]][[پرونده:نقشه_سیاسی_مصر.jpg|جایگزین=نقشه سیاسی مصر|بندانگشتی|نقشه سیاسی مصر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |


|نام کشور
|نام کشور
| data-type="authorfatherName" |فارسی: پاکستان/اردو: اسلامی جمهوریۂ پاکستان/ عربی:باکستان
| data-type="authorfatherName" |فارسی: مصر، عربی: مصر، انگلیسی: Agypt
|-
|-
|مکان
|مکان
| data-type="authorbirthDate" |خاورمیانه
| data-type="authorbirthDate" |شرق آفریقا
|-
|شناسه منطقه زمانی
|Central Africa Time (CAT), UTC +2
|-
|-
|زبان
|زبان
| data-type="authorfatherName" |زبان اردو (زبان اداری و دفتری)
| data-type="authorfatherName" |عربی
زبان(های)ملی /زبان اردو، زبان انگلیسی
(زبان میانجی که بین همه قوم‌ها صحبت میشود)
|-
|-
|پایتخت
|پایتخت
| data-type="authorfatherName" |اسلام‌آباد
| data-type="authorfatherName" |قاهره
|-
|-
|نوع حکومت
|نوع حکومت و ساختار سیاسی
| data-type="authorfatherName" |جمهوری پارلمانی فدرال
| data-type="authorfatherName" |جمهوری عربی
|-
|-
|دین رسمی
|زبان های رسمی
|اسلام
| data-type="authorfatherName" |عربی، مصری
|-
|-
|جمعیت
|واحد پول
|بیش از 212 میلیون در سال 2018
| data-type="authorfatherName" |جنیه
|-
|آمار مسلمانان
|95% مسلمان (75% سنی و 20% شیعه)
|-
|ادیان(درصد)
|مسلمانان (۷۷٪ سنی و ۱۹٪ شیعه) ۱٫۸۵٪ هندو، ۱٫۶٪ مسیحی و ۰٫۰۴٪ سیک
|-
|مناطق شیعه‌نشین
|بلوچستان، سند، پنجاب، بلتستان
|-
|شهرهای مهم
|کراچی، لاهور، اسلام آباد، پیشاور
|-
|احزاب
|مسلم لیگ، تحریک جعفریه
|-
|فرق
|امامیه، بهره، خوجه‌های اثناعشری، بریلویه، دیوبندی، اهل حدیث، اسماعیلیه
|-
|اقوام
|پنجابی، سندی، پشتون،‌ بلوچی و مهاجر
|-
|-
|واحد پول
| data-type="authorfatherName" |روپیه
|}
|}
</div>
</div>
'''مصر''' مدخلی است به زبان فارسی که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] در راستای نگارش کلان پروژه [[جریان های فکری و مذهبی جهان اسلام]] نوشته شده است. هدف از ایجاد این مدخل آشنایی با کشور مصر در جهت پیشبرد کلان پروژه جریان شناسی جهان اسلام است. مصر یکی از مهم‌ترین کشورهای تأثیرگذار در ایجاد و حفظ وحدت بین مسلمانان است.


'''کشور پاکستان''' مدخلی است به زبان فارسی که در [[[[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]]]] در راستای نگارش کلان پروژه معرفی [[جریان های جهان اسلام]] نوشته شده است. هدف از آشنایی با کشور پاکستان که یکی از کشورهای اسلامی محسوب می شود، اولا: آشنایی نسبتا جامع بااین کشور و ثانیا: ایجاد منبع و مرجعیت در زمینه مذکور جهت شناخت کیفیت تعامل با مهم ترین جریانات دینی - مذهبی آنجا می باشد. از دیگر اهداف این پروژه ایجاد شناختی عمیق تر نسبت به عمده جریانات موجود در این کشور به صورت تخصصی برای مراکزی است که جهت فعالیت هایشان به چنین دانش میان مذهبی ای نیاز دارند.[[پاکستان]]، کشوری است با نظام سیاسی [[جمهوری اسلامی]] و با جمعیت اکثریت [[مسلمان]] در جنوب آسیا که در سال ۱۳۲۶ش/ ۱۹۴۷ میلادی، در پی استقلال طلبی مسلمانان و جدایی از کشور [[هند]] تشکیل شد. مردم این کشور از اقوام متعددی تشکیل شده‌اند.
==واژه مصر==
 
واژه مصر ريشه‌اى سامى دارد و به معناى «دو تنگه» است كه حاکی از جدايى سرزمين‌های شمالی و جنوبی مصر است. برخی واژه مصر را به معنی تمدن گرفته‌اند به دلیل اینکه این سرزمین، مهد تمدن بوده است از این‌رو در زبان عربی مصر به معنی شهر و آبادی است. نام انگليسى مصر (Egypt) از ريشه يونانى (Aegyptus) گرفته شده است كه واژه ژيتيوس از كيپتيوس از لغت (Copt) اخذ شده است.
=نام پاکستان=
نام پاکستان (paːkɪst̪aːn) (پاک + ستان) به زبان‌های اردو و فارسی یعنی سرزمین پاکی. این نام نخستین بار در سال ۱۳۱۲ (۱۹۳۳) توسط چودهاری رحمت علی که آن را در نشریه «امروز» یا «هرگز» منتشر کرد، به کار برده شد.این نام به عنوان سرواژه از نام‌های سرزمین‌های اصلی اسلامی مربوط به هند غربی ساخته شده‌است. به طور رسمی این کشور به عنوان قلمرو پاکستان در سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷) بنا نهاده شد و در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷) به «جمهوری اسلامی پاکستان» تغییر نام داد. پاکستان را بخصوص در شبه قاره هند معمولاً با نام مخفف «پاک» می‌شناسند.
 
جمهوری اسلامی پاکستان از ترکیب حروف ایالت‌های زیر به دست آمده‌است:
 
۱- پ از حرف اول ایالت پنجاب
 
۲- ا از حرف اول ایالت سرحد شمال غرب (که حالا بنام خیبر پختونخوا مبدل کردیده است)
 
۳- ک از حرف اول ایالت کشمیر
 
۴- س از حرف اول ایالت سند
 
۵- تان از حروف انتهایی ایالت بلوچستان <ref>www.yjc.ir › بین‌الملل ›</ref>
 
=تاریخچه=
پاکستان با نام رسمی جمهوری اسلامی پاکستان (به زبان اردو: اسلامی جمهوریۂ پاکستان)، کشوری در آسیای جنوبی واقع در غرب شبه قاره هند است. این کشور در جنوب مرز آبی هزار کیلومتری با دریای عمان دارد و از غرب با ایران، از شمال با افغانستان، از شرق با هندوستان، و از شمال شرق با چین هم‌مرز است.
 
مساحت پاکستان ۸۸۱٬۹۱۳ کیلومترمربع و جمعیت آن ۲۲۸،۹۳۵،۱۴۵ نفر است. پایتخت آن اسلام‌آباد و بزرگترین شهر آن کراچی نام دارد. زبان رسمی پاکستان انگلیسی و اردو است. دین رسمی جمهوری فدرال پاکستان اسلام است و در میان کشورهای اسلامی، دومین کشور از نظر تعداد مسلمانان محسوب می‌شود.
 
۹۷ درصد مردم پاکستان را مسلمانان تشکیل می دهند که از این تعداد ۷۷٪ سنی و ۲۰٪ شیعه هستند. در حدود ۳ درصد از جمعیت این کشور پیرو سایر ادیان هستند. بزرگترین اقلیت‌های دینی این کشور مسیحیان و هندو ها می‌باشند.<ref>https://uh.edu/~sriaz/religion/index.html</ref>
 
این منطقه تاریخ کهنی از زندگی و تمدن را داراست که شامل تمدن دره سند می‌شود. علاوه بر این، این کشور تا مدت ها تحت سلطه دولت های ایرانی بود و همین مسئله باعث گسترش فرهنگ هندواسلامی و هندوایرانی در این کشور شد به طوری که اشتراکات فرهنگی بسیار زیادی با ایران دارد حتی سرود ملی این کشور نیز فارسی-عربی است و به راحتی برای فارسی زبانان قابل فهم است
 
این کشور در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک دولت و کشور جدید از هند مستقل شد. در سال ۱۹۷۱ جنگ داخلی به جدایی پاکستان شرقی با نام بنگلادش از این کشور منجر شد. از زمان استقلال، جمهوری فدرال پاکستان دوره‌های رشد نظامی و اقتصادی و همچنین بی‌ثباتی را هنگام جدا شدن بنگلادش از خود، گذرانده‌است. جمهوری فدرال پاکستان از لحاظ بزرگی نیروهای مسلح در رده هفتم جهان است. پاکستان هفتمین کشور جهان بر پایه تعداد نیروهای نظامی دائمی است، این کشور از قدرت‌های هسته‌ای و از کشورهای دارای سلاح هسته‌ای و و تنها کشور اسلامی دارنده آن است.
 
ناحیه کشمیر مورد ادعای هند و پاکستان است. هر دو کشور به‌طور جداگانه بخش‌هایی از این منطقه را اداره می‌کنند و این مناطق توسط خط کنترل از هم جدا شده‌اند. این مناطق از زمان استقلال پاکستان، مورد منازعه هند و پاکستان بوده و چند دفعه باعث درگیری بین دو کشور شده است هند این مناطق را جزئی از خود میداند در صورتی که این مناطق مسلمان نشین است و پاکستان خواستار آزادی و یا الحاق به خاک خود شده است گاندی رهبر هند نیز در زمان حیاتش خواستار این بود که خود مردم کشمیر خود تصمیم بگیرند به کدام کشور الحاق میشوند اما اکنون دولت هند برای منافع بسیار زیاد این مناطق از انتخابات سرباز میزند علاوه بر این در این بین بیش از ۱۱ هزار زن مسلمان مورد تجاوز توسط سربازان ارتش هند قرار گرفته اند<ref>الگو:یادکرد وب عنوان=انتخابات کشمیر</ref> و در سال ۲۰۱۶ تجاوز مرد هندی به دختر ۸ ساله ای خشم دولت و مردم پاکستان، کشمیر و تمام مردم و کشورهای مسلمان را برانگیخت، احزاب و کشور های مختلف اسلامی بارها خواستار رسیدگی نهاد های حقوق بشری به مسئله کشمیر شده اند اما تاکنون بی نتیجه بوده است
 
جمهوری فدرال پاکستان بر اساس برآورد سال ۲۰۲۰ با بیش از ۲۲۰ میلیون نفر جمعیت، پنجمین کشور پرجمعیت دنیا و پرجمعیت‌تر از کشور پهناوری مانند برزیل است. این کشور، جمهوری پارلمانی فدرال است و از ۴ ایالت و چهار قلمرو فدرالی تشکیل می‌شود. جمهوری فدرال پاکستان هم از نظر زبانی و قومی و هم از نظر جغرافیایی کشور متنوع است. در شهریور ماه ۱۳۹۴ دیوان عالی جمهوری فدرال پاکستان با صدور حکمی، زبان اردو را به عنوان زبان اداری این کشور اعلام کرد.<ref>The Express Tribune</ref>
 
=جغرافیا=
 
مساحت پاکستان ۷۹۶,۰۹۵ کیلومتر مربع است و دارای ۶,۷۷۴ کیلومتر مرز از شمال و غرب با [[[[افغانستان]]]]، از جنوب غرب با [[[[ایران]]]]، از شمال شرقی با چین و از شرق و جنوب شرق با هند است و از جنوب به اقیانوس هند راه دارد.
 
جمعیت پاکستان بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲ میلادی در این کشور ۱۸۰/۷ میلیون تن بوده است<ref>سایت ریاست جمهوری پاکستان</ref> و در سال ۲۰۱۴ میلادی، ۱۹۶,۱۷۴,۳۸۰ تن برآورد شده است<ref>سایت world fact book</ref> و‌ از نظر جمعیت هفتمین کشور دنیا است. گروه‌های عمده قومی پاکستان عبارتند از پنجابی، سندی، پشتون،‌ بلوچی و مهاجر. زبان رسمی این کشور اردو است و انگلیسی کاربرد زیادی دارد. زبان‌های پنجابی، سندی، ساراکی، پشتو، بلوچی، هندکو و براهویی رایج‌ترین زبان‌های این کشوراند.
 
=تقسیمات کشوری=
پاکستان از پنج ایالت، یک منطقهٔ خودمختار قبایلی، یک منطقه فدرال پایتخت (اسلام‌آباد) و دو منطقه مربوط به جامو و کشمیر تشکیل شده‌است.
 
ایالت بلوچستان به مرکزیت کویته
 
ایالت خیبر پختونخوا به مرکزیت پیشاور (NWFP)
 
ایالت پنجاب به مرکزیت لاهور
 
ایالت سند به مرکزیت بندر کراچی
 
فدرال پایتخت (ناحیه پایتختی اسلام‌آباد) (IST)
 
منطقه خودمختار قبایلی
 
منطقه کشمیر پاکستان (جامو و کشمیر آزاد) به مرکزیت مظفرآباد (AJK)
 
ایالت گلگت بلتستان به مرکزیت گلگت
 
ایالت بلوچستان و ایالت خیبر پختونخوا (سرحد شمال غربی)، خود نیز دارای مناطق خودمختار قبایلی هستند که آن‌ها را (Provincially Administered Tribal Areas (PATA گویند. <ref>www.yjc.ir › بین‌الملل ›</ref>
 
=مردم پاکستان=
 
پاکستان بر اساس آمار تخمینی ۱۳۸۷ (۲۰۰۸)، جمعیتی حدود ۱۷۲٬۸۰۰٬۰۰۰ تن دارد. پاکستان ششمین جمعیت بزرگ جهان را داراست که بیشتر از روسیه و کمتر از برزیل است. به علت نرخ رشد بالای جمعیت پاکستان انتظار می‌رود جمعیت آن در سال ۲۰۲۰ از جمعیت برزیل فراتر رود. نشان دادن جمعیت پاکستان نسبتاً مشکل است و این به علت تفاوت‌های آشکار در دقت هر سرشماری و عدم هماهنگی بین بررسی‌های گوناگون مربوط به نرخ رشد جمعیت است اما احتمالاً بتوان گفت نرخ رشد جمعیت در دهه ۱۹۸۰ به اوج خود رسید. جمعیت این کشور تاریخ ۱ ژوئیه ۲۰۰۵ حدود ۱۶۲، ۴۰۰، ۰۰۰ تن و نرخ رشد جمعیت نیز ۳۴ در هزار و نرخ مرگ و میر حدود ۱۰ در هزار و نرخ رشد طبیعی جمعیت حدود ٪۴/۲ تخمین زده شد. منابع غیر دولتی و بین‌المللی گزارش می‌دهند که جمعیت کنونی پاکستان حدود ۱۷۰ تا ۱۹۰ میلیون تخمین زده می‌شود.
 
زبان اردو زبان پاکستانی و زبان مشترک این کشور است، اما زبان انگلیسی زبان رسمی است که در قانون اساسی پاکستان و در تجارت و همچنین طبقه خاص و تحصیل کرده و شهری و بسیاری از دانشگاه‌ها به کار برده می‌شود. زبان پنجابی نیز زبان بیش از ۶۰ میلیون نفر است، اما رسمیتی از سوی کشور ندارد. پاکستانی‌ها از نژادها و گروه‌های قومی متعددی تشکیل یافته‌اند که بیشتر آنها از نوع مردم هندواروپایی هستند و به همین دلیل بسیار متفاوت از افراد بومی ساکن این بخش از شبه قاره هند هستند.
 
اکثریت پاکستانی‌ها به گروه قومی هندوآریایی تعلق دارند. در حالی که تعداد قابل توجهی از نژادهای ایرانی و تعداد کمتری از دراویدیان‌ها نیز به چشم می‌خوردند. این گروههای قومی عمده به گروههای قومی کوچکتری تقسیم می‌شوند. پنجابیها ۴۴٫۶۸٪، پشتونها ۱۵٫۴۲٪، سندیها ۱۴٫۱٪، سرائیکی‌ها ۸٫۳۸٪، مهاجر اردو ۷٫۵۷٪، بلوچها ۳٫۵۷٪ و سایرین ۶٫۲۸٪ جمعیت را تشکیل می‌دهند.
 
بيشتر جمعیت پاکستان مسلمان هستند (۷۷٪ سنی و ۱۹٪ شیعه). به علاوه ۱٫۸۵٪ هندو، ۱٫۶٪ مسیحی و ۰٫۰۴٪ سیک نیز در کشور می‌زیند.<ref>نگاهي به تاريخچه "پاكستان"
www.yjc.ir › بین‌الملل ›</ref>
 
=تاریخ سیاسی=
 
"""استقلال از هند"""
 
کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷م./۱۳۲۷ش. با جدایی از هند موجودیت مستقلی یافت. استقلال پاکستان ریشه در مبارزات مسلمانان هند از دوران قیام سیداحمد خان در سال ۱۲۷۴ش/۱۸۵۷م داشت. مبارزات مسلمانان هند هنگامی گسترش بیشتری یافت که ملی‌گرایی هندی در اواخر سده هجدهم و اوایل سده نوزدهم میلادی با حمایت بریتانیا که مسلمانان را عامل اصلی شورش‌های آزادی‌خواهانه هندیان می‌دانست، شدت بیشتر یافت. در سال ۱۲۸۵ش/۱۹۰۶م حزب «مسلم لیگ سراسر هند» برای پی‌گیری خواسته‌های مسلمانان تشکیل شد و با برآورده نشدن این خواسته‌ها طرح استقلال مسلمانان از سوی این حزب مطرح شد. استقلال‌خواهی مسلمانان با ریاست محمد علی جناح بر مسلم لیگ وارد مرحله تازه‌ای شد، مرحله‌ای که به استقلال این کشور در سال ۱۳۲۶ش/۱۹۴۷م انجامید. در این زمان پاکستان به صورت یکی از اعضای جامعه مشترک المنافع بریتانیا باقی ماند. در پی جدایی پاکستان و درگیری‌های شدید هندو‌ها و مسلمانان، حدود هشت میلیون مسلمان از هند به پاکستان مهاجرت کردند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج۵، ص ۴۴۸</ref>
 
نخستین قانون اساسی این کشور در ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م نگاشته شد. بعد از این تاریخ نیز قانون اساسی این کشور چند بار دستخوش تغییر شد.<ref>اسعدی، ص ۱۷۶</ref> با تصویب قانون اساسی پاکستان، ریاست عالیه انگلستان بر دولت لغو و نظام مستقل جمهوری تصویب شد.<ref>صفوی، ج۲، ص ۳۰۲</ref>
 
"""اختلافات مرزی"""
 
در سال ۱۹۷۱م./۱۳۵۰ش. در پی اختلافاتی ایالت بنگال با عنوان بنگلادش از پاکستان جدا شد. کشمیر نیز به منطقه‌ مورد اختلاف هند و پاکستان تبدیل شد.از آن پس کشمیر میان هند و پاکستان تقسیم شد. در حالی‌که سرزمین کشمیر ۲۲۲ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد بیشتر از دو سوم مساحت آن با نام ایالت جمو و کشمیر، تحت سلطه هندوستان قرار گرفت و یک سوم آن بنام کشمیر آزاد با مساحت ۸۳۷۱۶ کیلو متر مربع تحت سلطه و حاکمیت پاکستان در آمد.<ref>فصل اول کتاب ما و پاکستان منتشر شده در سایت پژوهش سرای تاریخ افغانستان</ref>
 
=پیشینه ورود اسلام=
 
[[اسلام]] در نیمه نخست سده اول ق. حضور خود را در مرزهای هند تثبیت کرد. پیشرفت شتابان اسلام در شبه جزیره [[[[عربستان]]]] و سپس [[ایران]] که به مثابه دروازه هند شمرده می‌شد، پیام ورود سریع اسلام به [[هند]] را برای مردم این سرزمین همراه داشت. نخستین تهاجم مسلمانان به هند در دوران خلیفه دوم رخ داد؛ اما این تهاجم به ورود و استقرار مسلمانان در هند نیانجامید. چندی بعد در پایان سال 38 و آغاز سال 39ق. در دوران حکومت علی بن ابی‌طالب(ع) حارث بن مره عبدی داوطلبانه و با اجازه وی به سند رفت و ظفر یافت.<ref>فتوح البلدان، ص416-417</ref>
 
افزون بر کسانی که در شهرهایی بزرگ مانند اسلام آباد، کراچی، لاهور و پیشاور زندگی می‌کنند، برخی ساکنان مناطق قبیله‌ای نیز میان دره‌ها زندگی می‌کنند. از جمله این سرزمین‌ها، دره چیترال است که بیشتر ساکنان آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند.<ref> پاکستان، ص71</ref>
 
=ادیان در پاکستان=
 
اهمیت دین اسلام در ساختار حکومتی این کشور نیز بازتاب یافته و نظام سیاسی آن در قانون اساسی که به سال ۱۹۷۳ میلادی به تصویب رسید، جمهوری اسلامی معرفی شده و برای تطبیق قوانین موضوعه با شریعت اسلامی، شورایی با نام «شورای عقاید و احکام اسلامی» تشکیل شد. با این حال بیشتر اقلیت‌های دینی در این کشور در مجلس شورای ملی پاکستان نماینده دارند و می‌توانند آزادانه آیین‌های دینی خود را اجرا کنند. ۹۶٪ از جمعیت پاکستان مسلمان هستند (۷۷٪ سنی و ۱۹٪ شیعه). به علاوه ۱٫۸۵٪ هندو، ۱٫۶٪ مسیحی و ۰٫۰۴٪ سیک نیز در کشور می‌زیند. اقلیتهای دیگری مانند پارسی (که بازماندگان زرتشتیان‌اند)،احمدی و بودایی و قادیانی در پاکستان وجود دارند.
 
مذهب بیشتر مسلمانان این کشور سنی و پیرو مذهب حنفی‌اند و از نظر فکری به سه دسته تقسیم می‌شوند:
 
"""بریلویه"""
 
بزرگترین فرقه سنی مذهب در این کشور بریلوی‌ها هستند.این فرقه منسوب به «امام احمد رضاخان بریلوی» (۱۹۳۱-۱۸۷۶) است. بریلویه خود را در فقه حنفی و در مذهب کلامی پیرو ماتریدی دانسته‌اند. بریلویان در عین حال به تصوف نزدیک‌اند.<ref>عبدالباقی، واقع المدارس الدینیة الاهلیة فی باکستان، ص ۴۰</ref>
 
"""فرقه دیوبندی"""
 
این فرقه نام خود را از روستای دیوبند واقع در هند گرفته که بزرگان این فرقه در مدرسه معروف آن “دار العلوم دیوبند» تحصیل کرده‌اند. روحانیان مدرسه دارالعلوم دیوبند، در اعتقادات ماتریدی مذهب و در فقه حنفی مذهب اند. در این فرقه، اگرچه بیشتر گروه‌های صوفی و طرق آنها را احترام می‌کنند، ولی به طریقه چشتیه عمل می‌کنند. این گروه در زمره سلفیه به شمار می‌آیند.<ref>درباره [[[[دیوبندیه]]]] و [[[[بریلویه]]]] نک: شبه قاره هند، دیوبندیه و بریلویه و رابطه آن ها با وهابیت</ref>
 
"""اهل حدیث"""
 
فرقه دیگری که شباهت‌های زیادی با دیوبندی‌ها دارند، اهل حدیث‌اند که گرایش به وهابیت دارند و مانند آنان تفسیری سخت‌گیرانه از توحید ارائه می‌دهند.
 
=شیعیان پاکستان=
 
تعداد دقیق جمعیت شیعیان در پاکستان دانسته نیست؛ مهم‌ترین دلیل این موضوع نادیده‌گرفتن مذهب در سرشماری‌های پاکستان است که خود ناشی از سیاست دولت پاکستان در عدم توجه به تفاوت فرقه‌ای با هدف حفظ وحدت دینی است<ref>عارفی، شیعیان پاکستان، ص۹۱-۹۲</ref>.آنچه به عنوان آمار شیعیان این کشور در منابع مختلف ذکر شده بیشتر بر پایه تخمین و گمانه‌زنی است. منابع مختلف، نسبت شیعیان پاکستان به کل جمعیت این کشور را متفاوت و تا ۲۵ درصد ذکر کرده‌اند؛ آنچه از میان آمارهای مختلف صحیح‌تر به دست می‌آید رقم تقریبی ۲۰ درصد است.<ref>شیعیان پاکستان، ص۶۲-۹۳</ref>
 
"""مذاهب و گرایش‌های فکری"""
 
مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین گروه شیعیان پاکستان فرقه اثناعشری‌ و پیروان فقه جعفری‌اند که یکی از مذاهب رسمی در پاکستان شناخته می‌شود. دیگر فرق شیعه که در پاکستان پیروانی دارند از این قرارند:<ref>شیعیان پاکستان، ص۶۶-۷۶</ref>
 
"""بُهره"""
 
که اسماعیلیه مستعلیه هستند. بهره‌ها بیشتر در شهر کراچی و حیدرآباد زندگی می‌کنند.
 
"""خوجه‌های اثناعشری"""
 
پس از جدایی پاکستان و هند در ۱۳۲۶ش/۱۹۴۷م، شماری از خوجه‌های اثناعشری به همراه دیگر مسلمانان، هند را به مقصد پاکستان ترک کردند. آنان از همان آغاز در کراچی سپس حیدرآباد ساکن شدند و بعدها در شهرهای دیگر این کشور نیز اقامت گزیدند. جمعیت خوجه‌های اثناعشری پاکستان حدود ۴۲،۰۰۰ تن است که بیشتر آنان در کراچی زندگی می‌کنند. این گروه سازمانی به نام«جماعت خوجه پیرهای اثنا عشری کراچی» دارند.<ref>عرب احمدی، شیعیان خوجه اثناعشری در گستره جهان، ص۲۷۶</ref>
 
"""آغاخانی"""
 
این گروه نیز از اسماعیلیان نزاری هستند که منسوب به آغا خان اول(۱۸۰۰-۱۸۸۱م.) هستند. آغاخانیه پاکستان بیشتر در کراچی، حیدرآباد، ملتان، گلگت و هنزه ساکن‌اند.
 
"""نوربخشیه"""
 
منسوب به محمد نوربخش از علمای شیعیه صوفی مسلک زمان خود بود که در بلتستان رهبری شیعیان را بر عهده داشت.
 
"""ذکری"""
 
که به وسیله سید محمد جونپوری (۸۴۷-۹۱۰ق.) که ادعای مهدویت می‌کرد، بنیان گذارده شد. ذکری‌های پاکستان در ایالت بلوچستان در نواحی کیچ مکران، لسبیله، گوادر، تربت و پنج گور زندگی می‌کنند.<ref>درباره ذکری‌ها نک: بررسی اجمالی فرقه ذکری</ref>
 
"""کلامی و اعتقادی"""
 
گرایش موسوم به """شیخیه""" یا """موالیه""" که منسوب به شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی است.
 
گرایش موسوم به """شیعیت خاص""" یا """موحدین""" که در مقابل گرایش‌های شیخیه قرار گرفته و به نوعی نماینده مکتب اصولیان شیعه هستند و اصلا‌ح‌گران شیعی به شمار می‌آیند و مورد حمایت حوزویان و دانشگاهیان قرار دارند.
 
"""پراکندگی شیعیان"""
 
ویژگی جغرافیای تشیع در پاکستان، پراکندگی مناطق شیعه‌نشین در شهرها و روستاهای سراسر پاکستان و عدم تمرکز شیعیان در یک یا چند نقطه از این سرزمین است به طوری که در همه ایالات پاکستان جمعیت‌های کوچک و بزرگ شیعه زندگی می‌کنند.<ref> گستره شیعه از لاهور تا پنجاب</ref>
 
 
=سیر وحدت شیعه و سنی در پاکستان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی=
 
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بحث [[وحدت شیعه و سنی]] بیش از گذشته مورد تاکید رهبران انقلاب قرار گرفت و این موضوع به عنوان یکی از مهمترین اصول انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای مسلمان نشین نیز صادر شد. پاکستان از جمله نقاطی بود که درخت وحدت در آنجا ریشه زد و به سرعت بارور شد.
 
یکی از نقاط عطف وحدت شیعه و سنی در پاکستان سفر [[آیت‌الله خامنه‌ای]] به آنجا در دهه 60 و سخنرانی تاریخی ایشان بود. [[سید قلبی رضوی کشمیری]] از فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره نقش آیت‌الله خامنه‌ای در وحدت شیعیان و اهل تسنن [[کشمیر]] می‌گوید: «از خاطرات نابی که درباره انقلاب و نهضت امام دارم، سفر مبارک مقام معظم رهبری به کشمیر است که اگر خطا نکنم در اواخر سال 1359 یا اوایل 1360 بود... ایشان روز جمعه در نماز جمعه اهل تسنن در مسجد جامع سرینگر شرکت کردند که ما این برنامه را از قبل هماهنگ کرده بودیم. در ابتدا میرواعظ مولوی فاروق - امام جمعه اهل تسنن - نماز جمعه را خواند و آقای خامنه‌ای نیز پشت سر ایشان نماز اقامه کردند. بعد از نماز جمعه، مقام معظم رهبری حدود 15 دقیقه صحبت کردند.»
 
وی با اشاره به سخنرانی تاریخی آیت‌الله خامنه‌ای در میان خیل عظیم شیعیان و اهل سنت ادامه می دهد: ایشان در خلال سخنرانی به طور مختصر به آیه «و اعتصموا بحبل‌الله جمیعاً ولاتفرقوا» <ref>آیه 103 سوره آل عمران</ref>اشاره کردند و درباره وحدت مسلمین و اهمیت وحدت شیعه و سنی صحبت کردند. اثرات این سخنرانی پانزده دقیقه‌ای در تاریخ کشمیر بیش از نگارش ده‌ها کتاب و ماه‌ها سخنرانی بود. ما با چشم خودمان این اثرات را دیدیم. در تاریخ کشمیر نخستین بار بود که یک روحانی شیعه با شخصیتی جهانی به این کشور بیاید و در مسجد جامع اهل تسنن سخنرانی کند. تا قبل از آن روز، شیعه و سنی با هم اختلاف و درگیری شدیدی داشتند. حتی اگر یک شیعه به مسجد سنی‌ها می رفت، مسجد را تطهیر می‌کردند و می‌گفتند: یک رافضی وارد مسجد شده و مسجد را نجس کرده است. اما بعد از سخنرانی آقا، این امر رایج شد که شیعیان به راحتی وارد مساجد [[اهل تسنن]] می‌شدند و بدون هیچ ترس و وحشت نماز را پشت سر امام‌جمعه اهل تسنن می‌خواندند. متقابلاً سنی‌ها هم به مساجد شیعه می‌آمدند. این اتحاد و وحدت، محصول آن پانزده دقیقه سخنرانی آقای خامنه‌ای و مصاحبه مطبوعاتی ایشان بود.»
 
با تأسی از انقلاب اسلامی ایران، حجت‌الاسلام [[سید عارف حسینی]]، رهبر شیعیان پاکستان نیز دارای دیدگاه وحدت گرایانه بود. او با جدیت مسئله وحدت شیعه و سنی را دنبال می‌کرد و اعتقاد فراوانی به این مهم داشت؛ اهمیت کار او زمانی مشخص می شود که بدانیم سید عارف حسینی در زمان و مکانی می‌زیست که کاملا در مسیر مخالف [[اسلام ناب محمدی(ص)]] قرار داشت؛ در کشوری همچون پاکستان، همه سرگرم بحث‌های انحرافی، بدعت و مباحث تفرقه‌افکن بودند. اختلاف بین شیعه و سنی بی‌داد می‌کرد و دشمنان نیز به این اختلافات دامن می‌زدند. در چنین فضایی علامه عارف حسینی ندای وحدت مسلمین را سر داد؛ این همان اندیشه‌ای بود که اغلب علما و مراجع بزرگ بر آن تاکید داشتند و [[امام خمینی]]، از جمله شخصیت‌های مهم و تاثیرگذاری بود که عارف حسینی در این مسیر از ایشان تبعیت می‌کرد. به طوری که وقتی امام خمینی وحدت شیعه و سنی را واجب دانستند، عارف حسینی می‌گفت این دستوری شرعی است و باید انجام بگیرد.
 
به خاطر همین دیدگاه وحدت‌گرایانه بود که بعد از شهادت عارف حسینی، روزنامه جنگ، او را «رهبری بزرگ برای مکتب تشیع» معرفی کرد که «داعی وحدت بین تمامی گروه‌ها و طبقات مسلمین بود.» روزنامه امن هم در سرمقاله 7 اوت 1988 درباره تلاش‌های عارف حسینی در ایجاد وحدت بین مسلمانان نوشت: «مرحوم علامه برای وحدت بین تمام مسلمانان تلاش می‌کرد و زندگی خود را برای خدمت به اسلام وقف کرده بود و در راه همین اهداف خود جان سپرد. علامه عارف حسینی تنها رهبر نهضت اجرای فقه جعفری نبود، بلکه انگیزه‌ای را دنبال می‌کرد که وحدت بین تمامی مسلمانان در سرلوحه برنامه‌های آن قرار داشت.» و چنانکه در بیانیه نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان بعد از شهادت عارف حسینی آمده است: وی که رهبری محبوب بود، «در جهت اتحاد اسلامی تلاش می‌کرد. او مشعل اتحاد اسلامی را در پاکستان روشن نمود و پایدار کرد.» <ref>www.irdc.ir › news ›
Translate this page</ref>
 
=مهم‌ترین احزاب سیاسی=
 
قدیمی ترین حزب سیاسی در پاکستان [[حزب مسلم لیگ]] است که در سال ۱۹۱۶م. در زمان حضور و سلطه استعمار بریتانیا بوجود آمد و در مبارزات استقلال طلبی به رهبری [[محمدعلی جناح]] نقش عمده‌ای داشت.
 
دومین حزب مهم در پاکستان [[حزب مردم]] است که ذوالفقار علی بوتو آن را در سال ۱۹۶۷م. تأسیس کرد. رهبری حزب مذکور پس از اعدام بنیانگذار آن توسط ژنرال ضیاءالحق به دخترش بی نظیر بوتو رسید.
 
پس از دو حزب فوق الذکر، احزاب اسلامی و مذهبی در پاکستان از گروه‌های مهم سیاسی شمرده می شوند که دو حزب [[جماعت اسلامی]] و [[جمعیت العلمای اسلامی]] شهرت بیشتری دارند. جماعت اسلامی پاکستان در۱۹۴۱م. توسط [[ابوالاعلی مودودی]] تأسیس شد. مودودی از تئوری پردازان نهضت اسلامی در شبه قاره هند بود که افکار وی در ایجاد حکومت و نظام اسلامی باافکار و دیدگاه‌های [[اخوان‌المسلمین]] مصر شباهت داشت.
 
جمعیت العلمای اسلام نخست درسال ۱۹۴۵م. توسط مولانا شبیر احمد عثمانی به منظور حمایت از تشکیل کشور مستقل برای مسلمانان شبه قاره هند تأسیس شد.این گروه دارای تفکرات دیوبندی است که از زمان تشکیل خود تا کنون مانند حزب مسلم لیگ دچار انشعاب گردید و از آن، احزاب کوچک دیگر با رهبری‌های جداگانه بوجود آمدند.<ref>فصل اول کتاب ما و پاکستان منتشر شده در سایت پژوهش سرای تاریخ افغانستان</ref>
 
=جنبش های اسلامی پاکستان=
 
"تاثیرانقلاب بر کشورهای اسلامی دیگر به همان اندازه که به تلاش های خود ایران وابسته بوده، به وضعیت کشور و منطقه مورد نظر نیز بستگی داشته است."۱۲ سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دفاع از ارزش های دینی، نفی سلطه و سلطه پذیری، حفظ استقلال و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و اولویت رابطه با کشورهای همسایه و جهان سوم خلاصه می شود که با توجه به این موضوع کشور پاکستان جایگاه خاصی در روابط با ایران دارد.۱۳ پاکستان درمنطقه آسیا یکی از بارزترین کشورهایی است که بستر خیزش نهضت های دینی بسیاری بوده و از تنوع و تکثر کافی برخوردار می باشند و در مواجهه با موج ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران تاثیرات آن بخصوص در مورد گروه های سنی مذهب من جمله «جماعت اسلامی» حائز اهمیت است.
 
==گروه های اهل تسنن==
 
"""جماعت اسلامی"""
 
[[جماعت اسلامی پاکستان]] در سال ۱۹۴۱م . توسط عده ای از علماء اهل تسنن به رهبری سید ابو الاعلی مودودی تاسیس شد<ref>گیلانی، سید اسعد، جماعت اسلامی۱۹۴۱تا۱۹۴۷،(لاهور:فیروز سنز،۱۹۹۲)ص۴۷-۲۲</ref> اکثر حامیان جماعت اسلامی به [[فقه حنفی]] تعلق دارند و به ندرت از اهل تشیع یا کسانی دیگر به این جماعت می پیوندند و این خصیصه ای است که هیچ حزب یا گروه مذهب پاکستان از آن مستثنی نیست. در عین حال جماعت اسلامی دارای ویژگیهایی است که آن را از سایر احزاب و گروه های مذهبی ممتاز می کند.
 
▪ بین سایر احزاب اسلامی پاکستان جماعت اسلامی شاید تنها حزبی است که نظام کلی و جامع اسلامی ارائه می دهد که در آن اسلام در تمامی ابعاد زندگی نفوذ کرده است. شاید به همین علت نوشته های ابوالاعلی مودوی از عمومیت خاص برخوردار است و او در نوشته هایش در اکثر مسائل جامعه رای خاصی ارائه داده است. <ref>عنایت حمید،اندیشه سیاسی اسلام در اسلام معاصر،ترجمه بهاءالدین خرمشاهی ،(تهران:انتشارات خوارزمی،۱۳۷۲)،۱۹۶-۱۸۳</ref>
 
▪ این حزب از لحاظ تئوریک تنها حزب اسلامی است که سیستم ترتیبی نیز ارائه داده است.
 
▪ جماعت اسلامی درتمامی مناطق پاکستان حامیانی دارد و به منطقه خاصی محدود نیست. گرچه نتایج انتخاباتی حزب بسیار ناامید کننده است لیکن حامیان آن در تمام حضور دارند.
 
حمایت و موضع "جماعت اسلامی" پاکستان به عنوان جنبشی سنی مذهب از انقلاب اسلامی ایران در فتوای ابوالا علی مودودی<ref>مودودی دهها کتب و رساله تالیف کرده است .برای آگاهی رجوع کنید به:
- Ahmad, Khurshid , Islamic perspectives , studies in honour of sayyid Abul Aala Mawdudi , (Jaddah ,۱۹۷۹</ref> تجّلی یافت<ref>امرایی حمزه، پیشین</ref> که گفت:
 
« انقلاب امام خمینی یک انقلاب اسلامی است . پیشگامان این انقلاب جوانان مسلمانی هستند که در دیگر جنبش اسلامی آموزش دیده اند. بنابراین کلیه مسلمانان بطور کلی و جنبش های آزادیبخش بطور اخص باید از این انقلاب کاملا حمایت کرده و در کلیه زمینه ها با آن همکاری کنند.»<ref>روزنامه کیهان ،۲/۵/۱۳۶۷</ref>
 
همچنین مودودی در پاسخ به سوالی پیرامون انقلاب اسلامی در ایران بیان می کند که :
«انقلاب خمینی یک انقلاب اسلامی است. کلیه ی مسلمانان به طور جنبش آزادی بخش به طور اخص باید از این انقلاب در همه ی زمینه ها حمایت کنند.»<ref>روزنامه کیهان،۲/۵/۱۳۶۷،به نقل از حمزه امرایی</ref>
 
"""جمعیت علمای پاکستان"""
 
«[[حزب جمعیت علمای پاکستان]]» را علمای «بریلوی» تشکیل دادند که مخالف وهابیگری هستند. [[بریلوی]] ها در عقاید به مذهب شیعه نزدیک ترند و هم چنین«جمعیت علمای پاکستان » بزرگترین سازمان بریلوی ها به شمار می رود، اما اخیرا به علت اختلافات سلیقه ای به دو جناح «نورانی گروپ»و «نیازی گروپ» منشعب شده اند. جناح نورانی به ریاست مولانا شاه احمد نورانی فعالیت می کنند که در جنگ تحمیلی از عراق حمایت کرد؛ اما در مجموع نظر مساعدی نسبت به انقلاب اسلامی دارد. هم چنین اخیرا «سید حامد سعید کاظمی » از اعضای مهم این حزب و رئیس یکی از مسالک عرفان مولتان در ایالت پنجاب طی مصاحبه ای از امام پشتیبانی کرد. <ref>پیشین</ref>
 
"""سپاه صحابه پاکستان"""
 
«سپاه صحابه در پاکستان و طالبان در افغانستان از مصادیق بارز مخالفین تشیع در جهان اسلامند»<ref>فصلنامه حضور،شماره ۳۴،به نقل از :ماهنامه رواق اندیشه</ref> «سپاه صحابه نمونه کامل یک حزب فرقه گرا در پاکستان می باشد. این حزب در سال ۱۹۸۵توسط حق نوار جهنگوی در شهر جهنگ از ایالت پنجاب تاسیس شد در سال ۱۹۸۷توسط افرادی ناشناس به قتل رسید و دنبال آن ایثار الحق قاسمی رهبری حزب را عهده دار شد لیکن در سال۱۹۸۸او نیز کشته شد. به دنبال آن اعظم طارق به رهبری [[سپاه صحابه]] دست یافت و هنوز فعالیتهای وسیعی علیه شیعیان رهبری می کند . شهرهای سیالکوت، گوجرانواله، سرگودها، فیصل آباد و جهنگ از مراکز عمده سپاه صحابه به شمار می روند . قابل ذکر است که این مناطق و بخصوص شهر جهنگ از قدیم تحت نفوذ شیعه بودند و فئودالهای سنی برای شکست رقبایی تشیع خوداین حزب فرقه گرا را تاسیس نمودند و بدین وسیله توانسته اند قدرت آنان رابشکنند» <ref>حافظ تقی الدین ،پاکستان کی سیاسی جماعتین اور تحریکین (احزاب و نهضتهای سیاسی پاکستان)،لاهور،فکشن هاوس،۱۹۹۵،ص ۵۰۳.</ref>
 
در شعارشان هدف را دفاع از احترام صحابه رسول بیان می کنند و در واقع محور تبلیغات ضد تشیع می باشد. این گروه تروریستی در فاصله زمانی چند سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تاسیس نهضت فقه جعفریه که خاستگاه هویت های متنوع قومی و نژادی بود، شکل گرفت. بنظر می رسد این احساس خطر از طرف کشورهای همسایه از جمله عربستان و دیگر کشورهای غربی که نقشی در تاسیس وکمک های مالی به سپاه صحابه داشتند نبود و کم کم با گسترش و تاثیر گذاری انقلاب اسلامی ایران وتاسیس نهضت جعفریه پاکستان بنظر می رسد سپاه صحابه نوعی واکنش در برابر قدرت یابی شیعیان و مقابله با تاثیرات انقلاب اسلامی بوده است که درادامه به آن می پردازیم:
 
سپاه صحابه ، در واقع با تلاش عربستان سعودی بود که منجر به شکل گیری این گروه افراطی شد . این تلاش عربستان بیشتر در جهت عقیم نمودن تاثیرات انقلاب اسلامی در سطح منطقه بود و با توجه ویژه به این که پاکستان دارای جمعیت شیعی قابل ملاحظه ای بود و همواره از آن جایی که زمینه ی مساعد برای درگیری ها، شورش ها و کودتاهای مختلف در طول دوران محدوداستقلال خویش داشته است ، در معرض بیشترین خطراز ناحیه ی صدور انقلاب اسلامی و ارزش های اسلامی ملهم از آن بوده است .حال از آن جایی که افتادن کشور پرجمعیت و قدرتمندی چون پاکستان_ که از حلقه های مهم زنجیره ی استراتژیک غرب است –به ورطه ی انقلاب ، منافع حیاتی غرب را بشدت مورد تهدید قرار می داد ؛ متحدین منطقه ای ایالات متحده نظیر عربستان سعودی ، در عین بسط نگرش مذهبی خود و سلطه ی فرهنگی به پاکستان به واسطه ی ایجاد «سپاه صحابه» اقدام به تحدید حدود و نفوذ انقلاب اسلامی در پاکستان نمودند، لیکن از آن جایی که موج انقلاب و تاثیر آن به توده ها به آسانی قابل مهار نبود آن ها دست به سیاست های مقطعی و تکنیکی زدند و با چشم پوشی دولت پاکستان اقدام به فعالیت های تروریستی علیه گروه های شیعی و به طور اخص علیه کادر فرهنگی خانه ی فرهنگ ایران در پاکستان نمودند که نمونه ی بارز آن را در ترور شهید «صادق گنجی»می توان جست و جو کرد.<ref>امرایی ،پیشین </ref>
 
« ترور صادق گنجی مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور از جمله فعالیتهایی بوده که سپاه صحابه برای انجام آن از سوی سازمانهای مخفی [[هند]] تشویق شده بود.»<ref>فرزین نیا زیبا ،سیاست خارجی پاکستان ،(تهران:دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ،چاپ اول،۱۳۸۳)،صفحه ۹۶-۹۷</ref> « لیکن پس از فرو کش نمودن موج اولیه ی انقلاب این گروه نیز بیشتر بر وهابیگری در پاکستان تاکید نموده است، در حالی که هنوز از شاخه ی نظامی توانمند خود در راستای اهداف سیاسی بهره برداری می نماید.»<ref>امرایی،پیشین</ref> «سپاه صحابه پاکستان، یکی از بزرگترین نیروهای فرقه ای، که پس از ۱۱سپتامبر بخاطر روابط آن با [[طالبان]] و [[القاعده]] تحریم شد ، به مجلس عمل ملحق نشد.» <ref>فرزین نیا زیبا ،سیاست خارجی پاکستان،همان</ref>
 
==گروه های شیعی==
 
شیعیان از گروه هایی بودند که بیشترین تاثیر را از انقلاب اسلامی ایران پذیرفتند . قابل ذکر است که شیعیان تا اوائل دهه هشتاد میلادی تشخص سیاسی نداشتند و حزبی یا گروهی سیاسی به نام شیعیان وجود نداشت. سعی [[ضیاءالحق]] مبنی بر اجرای فقه حنفی و حوادث فرقه گرایی متعاقب آن شیعیان را متوجه این مشکل نمود و از آن به بعد شعیان نیز فعالیتهای را برای بدست آوردن این هدف آغاز نموده اند .تاثیری پذیری شیعیان از انقلاب شیعی ایران به مراتب بیشتراز گروههای سنی بوده است که در اینجا به آن می پردازیم.
 
"""نهضت جعفریه پاکستان"""
 
انقلاب اسلامی ایران نوعی توجّه و خود باوری را در جهت انسجام درونی و سیاسی - تشکیلاتی شدن شیعیان در پاکستان را در دهه اول انقلاب اسلامی بوجود آورد.
 
تاریخ ۵۰ ساله پاکستان نشان داده که شیعیان پاکستان به طور کلی به جز در موارد دفاع گرایشی به تشخص سیاسی خود به عنوان شیعیان ندارند. لذا علی رغم اینکه شیعیان در نهضت استقلال پاکستان و در دیگر نهضت های سیاسی پاکستان فعالیت داشتد و به مناصب پر اهمیت نیز دست یافتند لیکن این افراد در این فعالیتها بیشتر برلیاقت ها و گرایشهای غیر فرقه منکی بوده و هیچ گاه به عنوان فرقه تشیع شناخت سیاسی نداشتند . نهضت جعفریه خود نتیجه یک روند بسیار تدریجی دهها سال است که مختصری از آن را ذکر می کنیم. <ref>حافظ تقی الدین ، پیشین ،ص ۱۹۷</ref>
باید گفت که یکی از اساسی ترین دستاوردهای انقلاب در پاکستان تاسیس نهضت اجرای فقه جعفری در ۲۴فروردین ۱۳۵۸ بود این سازمان مهم ترین تشکیلات شیعی در پاکستان محسوب می شود که هدف اولیه ی آن بازیابی حقوق شیعیان است.<ref>امرایی حمزه، پیشین</ref> درست ۷۰ روز بعد از استقرارجمهوری اسلامی در روز های ۱۲و۱۳آوریل ۱۹۷۹،جمعیتی حدود یکصد هزار نفر از شیعیان سراسر پاکستان در شهر بهگرا واقع در پنجاب که اکثرا ساکنان آن ها را شیعیان تشکیل می دهند،تجمع کردند ؛ علت اساسی این تجمع آن بود که از کودتای نظامی ژنرال ضیالحق و شعار اسلام خواهی او تاکید یراین نکته که در کشور فقط فقه حنفی اعمال خواهد شد باعث تحریک و اعتراض شیعیان شد . در این تجمع علاوه برانتخاب رهبری [[مفتی جعفر حسین]] ، اولین گام های تاسیس تشکیلات در تحریک نفاذ فقه جعفری برداشته شد . آنها در قطعنامه پایانی خود ضمن تبریک پیروزی انقلاب اسلامی ایران به مردم امام را به عنوان رهبر تمامی مسلمانان دانستند.<ref>موسسه شهید الحسین،یادواره ی عارف حسین حسینی ،به نقل از حمزه امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبش های اسلامی معاصر،ص۲۵۱</ref> به دلیل حمایت قاطعانه نهضت جعفریه از شیعیان پاکستان و انقلاب اسلامی ایران این حزب و حامیان آن همواره هدف اصلی فرقه گرایان و عاملان آن بوده اند.<ref>روزنامه ابرار ،۱۱/۷/۱۳۷۱</ref>
 
"""سازمان دانشجوئی امامیه ( I.S.O )"""
 
در سال۱۳۵۳ "[[[[سازمان دانشجویی امامیه]]]]<ref>ر.ک:مقاله سازمان دانشجویی امامیه</ref>" (imam student organization) با راهنمایی علمای پیرو امام خمینی تاسیس شد . نخستین رهبران این سازمان ، محمد علی نقوی ، علیرضا نقوی و زیدی بودند . قبل از تاسیس این نهاد، شیعیان پاکستان تشکیلات دانشجویی منظمی نداشتند و در عمل سازمان های مختلفی با آرمان های متعدد و اهداف جدا از هم فعالیت می کردند واز نظر ایدئولوژی نیز التقاطی، کمونیستی یا سکولار بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان پاکستانی به رهبری مفتی جعفر حسین مبارزاتی را برای کسب حقوق خود آغاز کردند. به دنبال تحرکات شیعیان، دولت پاکستان، درسال ۱۹۸۰م با رهبر شیعیان وارد مذاکره شد و بر اساس توافقی پذیرفتند که شیعیان بر اساس فقه جعفری در مورد زکات عمل کنند، اما با وجود این دولت ضیاءالحق تلاش وسیعی برای مقابله با موج طرفداری از انقلاب اسلامی در پیش گرفت. این بخصوص با تلاش شیعیان برای رسمیت بخشیدن به فقه جعفری همراه شد . ساجد علی نقوی از علمای شیعه اظهار داشت که مردم پاکستان از همان ابتدای استقلال این کشور خواستار اجرای احکام اسلامی بودند و پس از انقلاب اسلامی ایران این خواست مردمی به اوج رسید ،ولی لایحه ی شزیعت جز خواست استعمار خارجی و آمریکا برای مقابله با اسلام نیست.
با وجود آنکه بیش از ۲۵درصد مردم این کشور را شیعیان تشکیل می دهند ، ولی در دولت ضیاالحق نقش سیاسی شیعیان کاهش یافت.<ref>امرایی،پیشین</ref>
 
"""دیگر گروهها و موسسات اسلامی"""
 
یکی از تحولات سیاسی که در عرصه سیاسی پاکستان صورت گرفت تشکیل شورای ایالتی از سوی دولت بی نظیر بوتودر سال ۱۳۷۳بود . در مناطق شمالی پاکستان که اکثرجمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند ، تعداد اعضای شورای ایالتی در این منطقه که طرفدار انقلاب اسلامی هستند چشم گیرند . از جمله می توان به افرادی چون پروفسور غلام حسین سلیم، روحانی و استاد دانشگاه که از مقلدان و مروجان امام و رهبر معظم انقلاب می باشد و مدتی با مجله ی «شهید» در ایران هم کاری نموده است، نام برد هم اکنون علمای شیعه ی پاکستان نقش بسیار مهمی در افزایش آگاهی فرهنگی و سیاسی جامعه ایفا می نمایند که یکی از این موارد همان گونه که گفته شد، تاسیس حوزه های علمیه ی فعال است.
«دار الثقافه الا سلامیه» به ریاست «سید علی شرف الدین موسوی » در کراچی، موسسه ی «صباح القران » در لاهور، موسسه ای انتشاراتی «امامیه کیشنز»، «جامعه ی تبلیغاتی اسلامی» در کراچی به ریاست «یوسف نفسی» و آکادمی اخوت در اسلام آباد ، از موسساتی هستند که از انقلاب اسلامی الهام گرفته اند و هم چنین اهداف آنان مقابله با تهاجم فرهنگی غرب می باشد و تاکنون صدها کتاب از شخصیت های انقلابی چون شهید مطهری، علامه ی طباطبایی، امام خمینی (ره)و برخی دیگر، چاپ کرده اند.
فعالیت علمای شیعه در راه تحقق وحدت و همبستگی مسلمانان از جمله تاثیرات مهّم انقلاب اسلامی ایران بر خط مشی و افکار آن هاست،به طوری که در حال حاضر سازمان هایی مانند «نهضت اخوت اسلامی» به ریاست مولانا عنایت علی شاکر ، «جبهه متحد اسلامی» به ریاست «میرزا یوسف حسین»در کراچی در این زمینه فعالیت می کنند.
 
=نقش علمای پاکستان در ترویج انقلاب اسلامی ایران=
 
روحانیت، احزاب و سازمان های دینی پاکستان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شخصیت امام خمینی و نهضت ایشان آشنا بود و پاره ای از آن ها ارتباط تنگاتنگی نیز داشتند. در معرفی شخصیت ایشان، روحانیت و طلاب پاکستانی در حوزه های علمیه ی نجف و داخل پاکستان نقش مهمی ایفا نمودند؛ از جمله افرادی مانند [[سید صفدر حسینی نجفی]] ، [[سیدمرتضی حسن صدر الافضل]]، [[سید علی موسوی]] در لاهور، شیخ غلام محمد غروی، سید ابراهیم رضوی، شیخ علی بوستان و شیخ حسن باروی در حوزه ی قم، از شمار روحانیونی بودند که مردم را به تقلید از امام خمینی دعوت می نمودند.<ref>امرایی حمزه،انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر،(تهران :مرکز اسناد انقلاب اسلامی،۱۳۸۳)،ص۲۴۹</ref>" قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، علمای شیعه حضور چندانی در صحنه های سیاسی و اجتماعی نداشتند و بیشتر به اجرای مراسم سنتی، ضیافت و اعیاد معصومین و بویژه عزاداری سیدالشهدا(ع)اکتفا می کردندو در این امور هم نقش سازنده ای نداشتند، زیرا در خلال این گونه فعالیت ها به موضوعات اختلاف بین شیعه و سنی بیشتر توجه می شد. بعد از وقوع انقلاب، علمای شیعه در حرکت های مذهبی و اجتماعی خود مردم را به مشارکت در مسائل سیاسی دعوت می کردند. هم اکنون شیعیان این کشور نقش عمده ای در سیاست پاکستان ایفا می کنند. کنفرانس قرآن و سنت در سال ۱۹۸۷م به ریاست عارف حسین حسینی، نقطه عطفی در آگاهی سیاسی شیعیان این کشور و نقش فعال آنان در صحنه ی سیاست دولت بود؛ به طوری که در انتخابات مجلس ملی و سنا در سال های ۱۹۸۸م ،۱۹۹۳و۱۹۹۷م تعدادی از نامزد های شیعه بویزه [[نهضت جعفری]] به مجلس راه یافتند که در میان آن ها می توان از [[امان الله سیال]]، [[مرید کاظم]]، [[سید جواد هادی]] و [[سید عابد حسن حسینی]] نام برد. گفتنی است که امان الله سیال در شهر جهنگ، مرکز فعالیت [[سپاه صحابه]] توانست در یک مبارزه ی انتخاباتی نزدیک با [[اعظم طارق]]، دبیر کل سپاه صحابه، بیشترین رای را کسب کند.<ref> تاثیر انقلاب اسلامی برعلما و سازمان های سیاسی و فرهنگی پاکستان،فصل نامه ی پژوهش نامه ی انقلاب اسلامی،به نقل از حمزه امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر،ص۱۷۷</ref>
 
=دولت ضیاءالحق و واکنش به انقلاب اسلامی ایران=
 
پاکستان از اولین کشورهایی بود که [[جمهوری اسلامی ایران]] را به رسمیت شناخت. پاکستان که از ابتدای شروع تظاهرات علیه رژیم شاه با دقت تحولات ایران را از نظر داشت با اوج گیری مبارزات مردم در ارتباط با سیاست هایش نسبت به ایران تجدید نظر به عمل آورد. در این تصمیم گیری توجه و علاقمندی خاص مردم پاکستان نسبت به حرکت مردم ایران تاثیری اساسی داشت. مطبوعات و مردم پاکستان به استقبال از انقلاب اسلامی می شتافتند و در پی آن نیز حکومت ضیاء الحق در این کار پیشقدم شد و در روز ۲۱بهمن ماه نظام جدید ایران را به رسمیت شناخت؛ ولی به دلیل روابط نزدیک پاکستان با رژیم سابق ایران تلقی عمومی در مورد ایران خوب نبود و این مطلب در مطبوعات ایران منعکس می شد گرچه تا مدتی روابط دیپلماتیک بدون هیچ وقفه ای ادامه یافت .
انتقادهای مطبوعات و رسانه های ایران از رژیم نظامی پاکستان، نزدیکی کاملا آشکار پاکستان به آمریکا، افزایش حمایت مالی عربستان و امارات متحده عربی از پاکستان و نزدیکی نسبی عمان به این کشور و بالاخره رقابت پاکستان با ایران در زمینه یافتن راه حل برای مسئله افغانستان بتدریج در مطبوعات پاکستان منعکس گردید و مدتی نیز روابط دیپلماتیک میان دو کشور را نیز تا حد کاردار تنزل داد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران آثار عمیقی در داخل پاکستان به جای گذاشت و دولت نظامی ضیاءالاحق را واداشت تا اقداماتی را که قبلا به منظور اسلامی کردن اداره امور سیاس ی،اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور اعلام نموده بود با شتاب بیشتری دنبال نماید.
برای اعلام مواضع دوستانه، پاکستان در تحریم اقتصادی از سوی غرب شرکت ننمود و در جریان جنگ ایران و عراق نیز موضع نسبتا بیطرفانه ای اتخاذ کرد تا اینکه در سال ۱۹۸۲با مذاکرات دو طرف و تغییرتلقی مطبوعات زمینه تحکیم و توسعه روابط فراهم آمد و مجددا روابط دو کشور به حد مبادله سفیر ارتقاء یافت .
پس از حمله [[عراق]] به ایران، پاکستان برای آنکه رسیدن انواع کالاها به ایران را در شرایط جنگی تسهیل نماید، بندر کراچی را برای تخلیه بار در اختیار ایران قرار داد. ضیاءالحق در سپتامبر ۱۹۸۰ دو بار با سایر سران کشورهای اسلامی به منظور میانجیگری به تهران سفرنمود. آقا شاهی وزیر امور خارجه پاکستان نیز به همین منظور به ایران سفر کرد. وی در کنفرانس طائف در موافقت با مواضع ایران در جنگ تحمیلی اظهاراتی بیان نمود و موضوع احیای مجدد همکاری عمران منطقه ای مطرح شد. ایران نیز در مقابل، مدت اعتبار وامهای اعطایی پاکستان را تمدید نمود.<ref>فرزین نیا،زیبا،پاکستان ،( تهران : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، چاپ اول ۱۳۷۶ )،ص ۲۳۲</ref>
 
با وجود آنکه بیش از ۲۵درصد مردم این کشور را شیعیان تشکیل می دهند، ولی در دولت ضیاالحق نقش سیاسی شیعیان کاهش یافت. بعد از وقوع انقلاب اسلامی، بعضی بر این عقیده بودند که پاکستان حلقه ی دوم انقلاب اسلامی می باشد. علت این امر را شیرین هانتر<ref>Shireent.Hunte</ref> این گونه بیان می کند :
«جاذبه ی ایران برای فعالان اسلامی و حتی آن هایی که به طور اخص فعالیتی ندارند، ولی مایلند جوامع آنها در راستای اصول اسلامی حرکت کند بدین جهت است که ایران تنها کشوری است که در آن اسلام به طور رسمی اساس حکومت قرار گرفته است لذا بسیاری از مسلمانان معتقدند که حمایت از این کشور وظیفه ی هر مسلمانی است.»<ref>روزنامه کیهان۲/۵/۶۷،به نقل از حمزه امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر،ص۲۵۲</ref>
بطورکلی تاثیر انقلاب بر دولت پاکستان را می توان در دو مورد بیان کرد: یکی نزدیک تر شدن ساختارسیاسی ایران و پاکستان و دیگری، پر رنگ شدن اسلامی کردن امور عمومی است.


=روابط ایران و پاکستان=
==پیشینه تمدنی مصر==
مصر یکی از قدیمی‌ترین کشورهای جهان است و تمدن آن - که در حاشیه رود نیل شکل گرفته - در زمره کهن‌ترین تمدنها به شمار آمده و تا سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد قدمت دارد. مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی مهمی چون اهرام ثلاثه و معابد بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد. بسیاری از پیامبران بزرگ مانند حضرت یوسف و حضرت موسی (علیهما السلام) نیز در همان دوران در سرزمین مصر ظهور کردند. دولت قدیم مصر در سال 524 قبل از میلاد به دست ایرانیان سقوط کرد. در سال 332 قبل از میلاد اسکندر این سرزمین را تصرف کرد و تا سال‌ها بعد [[سلسله بطاسه]] که از جانشینان اسکندر بودند، بر آن حکمفرانی کرده‌اند.


پس از استقلال و تاسیس پاکستان در سال، ایران اولین کشوری بود که تاسیس جمهوری اسلامی پاکستان را به رسمیت شناخت. سفارت ایران در کراچی در تاریخ اکتبر سال افتتاح شد. ایران و پاکستان پس از جنگ دوم جهانی به لحاظ موقعیت استراتژیک و همسویی در سیاست، به عنوان سد نفوذ غرب در مقابل شرق به کار گرفته شدند. از این رو هر دو در سال، عضو پیمان بغداد گردیدند. «همکاری عمران منطقه‌ای» یا آ. سی. دی که در سال میان دو کشور فوق و ترکیه منعقد شد، در واقع بازوی اقتصادی سنتو بود.
==پیشینه اسلامی مصر==
همچنین ایران اولین کشوری بود که با پاکستان عهدنامه مودت در تاریخ فوریه در تهران منعقد ساخت. در تاریخ مارس نیز در کراچی بین دو کشور موافقت‌نامه فرهنگی امضاء شد. در سال، در جنگ میان هند و پاکستان، ایران از ارائه هیچ کمکی به پاکستان دریغ نورزید. در بحران سال و استقلال بنگلادش، ایران ضمن اینکه سعی نمود از بروز جنگ جلوگیری نماید، کمک‌های فراوانی را نیز در اختیار پاکستان قرار داد. پس از استقلال بنگلادش نیز ایران تا زمانی که موضع پاکستان در مقابل بنگلادش روشن نشد، این کشور را به رسمیت نشناخت. پس از خاتمه جنگ و روی کار آمدن ذوالفقار علی بوتو، محمدرضا پهلوی اولین رئیس جمهور کشوری بود که از پاکستان دیدار نمود و به طور کلی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حدود قرارداد بین دو کشور در زمینه‌های مختلف منعقد شد.
مسلمانان در سال 641 میلادی (20هجری قمری) در زمان [[خلیفه دوم عمر]]، و به فرماندهی [[عمرو بن‌عاص]] این کشور را فتح کردند. از آن زمان مصر همواره از سرزمین‌های مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال 1517 میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود. با گسترش اسلام در مصر و کوچ جمعیت‌های بزرگی از قبایل عرب به این سرزمین، مصریان فرهنگ یونانی‌ [[مآب]] را کنار گذاشته و فرهنگ اسلامی و زبان عربی را پذیرفتند. در دوره امویان و سده‌های نخست خلافت عباسی، مصر یکی از ایالات اسلامی بود که حاکم آن از سوی مرکز خلافت منصوب می‌شد. نخستین بار [[ابن طولون]] فرمانداری که در زمان خلافت [[معتز عباسی]] به مصر فرستاد شد، در اداره مصر استقلالی به دست آورد و افزون بر مصر، شامات را نیز به قلمرو خود افزود. بعد از مرگ ابن طولون در سال ۲۷۰هجری فرزندانش بر جای او نشستند تا اینکه در سال ۲۹۲هجری بار دیگر عباسیان بر مصر غلبه یافتنند. حکومت مستقل بعدی را [[محمد بن طغج]] معروف به اخشید که در آغاز کار در سال ۳۲۳هـ به عنوان فرماندار عباسیان به مصر آمد، تأسیس کرد. هنگامی که اخشید در سال ۳۳۴ درگذشت [[ابوالمسک کافور]] ابتدا به عنوان سرپرست پسران اخشید و سپس به شکل مستقل و به عنوان حاکم مصر قدرت را تا زمان مرگش در ۳۵۷هجری در دست داشت. با مرگ کافور، فاطمیان اسماعیلی که پیش‌تر در افریقیه (تونس امروزی) حکومت قدرتمندی تاسیس کرده بودند، در سال ۳۵۸ بر مصر غلبه کردند. [[سلسله فاطمیان]]، حدود دویست سال بعد، به دست [[صلاح‌الدین ایوبی]] در سال ۵۶۷هجری از میان رفت. ایوبیان که مصر و شام را زیر سلطه داشتند و به ویژه به دلیل پیکارهایشان با صلیبیان، در تاریخ اسلام اهمیت دارند، در سال ۶۴۸هـ جای خود را به حکومت ممالیک دادند. ممالیک در آغاز، به عنوان غلامان نظامی در خدمت سلاطین ایوبی بودند، ولی کم کم با دامن زدن به اختلافات سیاسی ایوبیان، بر اوضاع مصر مسلط شدند. چندی بعد شاخه‌ای دیگر از ممالیک که به ممالیک چرکسی یا بُرجیه نامیده می‌شدند، حکومت مصر را بر عهده گرفتند. ممالیک به دست [[سلطان سلیم عثمانی]] در سال ۹۲۳ شکست خوردند و مصر به قلمرو سلطنت عثمانی افزوده شد.
پاکستان جزو اولین کشورهایی بود که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و این کشور برای اعلام مواضع دوستانه با ایران، در تحریم اقتصادی غرب علیه ایران شرکت نکرد و در جریان جنگ ایران و عراق نیز موضع نسبتا بی طرفانه‌ای اتخاذ کرد.
حاکمان مصر در دوران عثمانی تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نایب السلطنه‌هایی بودند که از سوی سلطان عثمانی به کار گماشته می‌شدند و در قلمرو خود از استقلال زیادی برخوردار بودند. در سال ۱۷۹۸م./۱۲۱۳ق. ناپلئون بناپارت (۱۷۶۹-۱۸۲۱م.) به مصر حمله کرد تا با دسترسی به دریای سرخ به متصرفات بریتانیا در هندوستان و شرق آسیا نزدیک شود، اما بعد از مدتی، از نیروهای عثمانی و انگلیس که ضد فرانسه متحد شده‌ بودند، شکست خورد. در دوره هرج و مرجی که بعد از این واقعه ایجاد شد، محمد علی فرمانده یکی از واحدهای نظامی آلبانیایی که از سوی سلطان عثمانی برای مقابله با فرانسه به مصر فرستاده شده بود، بر سایر رقبا پیروز شد و قدرت را در مصر در اختیار خود گرفت. از این پس مصر در عمل خودمختار بود هر چند بخشی از امپراتوری عثمانی به حساب می‌آمد. بعد از محمد علی فرزندان وی بر حکومت مصر نشستند تا اینکه در سال ۱۹۵۲م فاروق، آخرین فرد این خاندان با انقلابی که به برپایی جمهوری مصر و ریاست‌ [[جمال عبدالناصر]](۱۹۱۸-۱۹۷۰م.) انجامید، از حکومت برکنار شد.
در سال، یک هیات اقتصادی ایران به پاکستان سفر کرد و درباره خرید کالاهای مورد نیاز از پاکستان، ترانزیت کالا از هند با استفاده از راه آهن پاکستان و اتصال راه آهن ایران با پاکستان با مقامات آن کشور مذاکره نمودند. از این به بعد روابط دو کشور سیر صعودی را طی نمود و با سفر دکتر ولایتی، وزیر امور خارجه در مارس به پاکستان و پس از آن سفر غلام اسحاق خان وزیر دارایی پاکستان به ایران، مناسبات دو کشور به بالاترین سطح خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رسید. هر چند که روابط دو کشور در اثر حوادث مختلف از جمله مسائل فرقه گرایی در پاکستان و پرونده شهدای ایرانی دچار افت و خیزهایی شد، اما پس از کودتای ژنرال پرویز مشرف در سال، و اراده سیاسی اسلام آباد جهت حل آنها، موانع روابط بین دو کشور از بین رفت. از آن پس، سفر مقامات دو کشور در جهت ارتقای روابط و نیز انعقاد توافق در مورد انتقال گاز طبیعی ایران به پاکستان و سپس هند، در جریان است و در این زمینه به موفقیت‌های خوبی نیز دست یافتند و دو کشور گام‌های مهمی را در جهت انعقاد این توافقنامه برداشته و براساس پیش بینی‌ها، تا انتهای سال، توافقنامه نهایی بین این دو کشور به امضاء خواهد رسید و تا سال، به بهره برداری خواهد رسید. <ref>آشنایی با کشورهای اسلامی، حسن روحانی، ص۳۶-۳۷</ref>


===جنگ شش روزه===
جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ نبردی بود که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و کشورهای عربی مصر، سوریه و اردن رخ داده و با پیروزی مطلق اسرائیل به پایان رسید. این نبرد نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک آن‌ها را تصرف کرد. این جنگ با حمله هوایی ناگهانی اسرائیل به پایگاه‌های هوایی مصر در ۵ ژوئن ۱۹۶۷ آغاز شد و اسرائیل طی ۶ روز موفق شد تا نوار غزه و صحرای سینا را از کنترل مصر، شرق اورشلیم و کرانه باختری رود اردن را از کنترل اردن و بلندی‌های جولان را از کنترل سوریه خارج کند. کشورهای عربی همچون عراق، عربستان سعودی، تونس، سودان، مراکش، الجزایر، لیبی و کویت نیز به اسرائیل اعلام جنگ داده و با اعزام نیروهای کمکی به یاری اردن، مصر و سوریه شتافتند. نتایج این جنگ در ساخت ژئوپلتیک منطقه تأثیرگذار بوده‌است.


==شخصیت‌های علمی مصر==
مصر یکی از مهم‌ترین کشورها از دیدگاه علمی و فرهنگی در جهان عرب و قاره آفریقاست. بسیاری از چهره‌های علمی این کشور از دانشگاه الازهر فارغ التحصیل شده‌اند. رهبران و رؤسای این دانشگاه از برجستگان جامعه علمی به شمار می‌آیند. کسانی چون [[شیخ محمدبن عبدالله خرسئی مالکی]]، [[شیخ ابراهیم بن محمد برمادی]]، [[شیخ محمد نشرتی]]  و دیگران از نخستین رهبران دانشگاه الازهر و از دانشمندان زمان خود بوده‌اند. اما از میان رهبران و شیوخ الازهر دو تن به روشنی درخشیدند. یکی [[شیخ محمدمصطفی مراغی]] بود که اصلاحات گسترده ایجاد کرد و رشته‌های متعددی را در دانشگاه الازهر بر پا نمود. و دیگری [[شیخ محمود شلتوت]] بود که از رؤسای اخیر الازهر به شمار می‌آید. روابط خوب او با [[سید حسین بروجردی|آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی]] موجب انسجام و وحدت امت اسلامی گشت و همچنین زمینه‌ای شد تا رشته [[فقه شیعه جعفری]] در آن دانشگاه تأسیس شود.
برخی دیگر از چهره‌های شاخص علم و فرهنگ مصر، که در سیاست نیز دستی داشتند، به جایگاه‌های مهمی در سطح بین‌المللی دست یافتند که از جمله آنها: [[پطرس غالی]] دبیرکل [[سازمان ملل متحد]] از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷، [[محمد البرادعی]] دبیرکل آژانس بین‌المللی اتمی، و [[عمرو موسی]] دبیرکل [[اتحادیه عرب]] هستند.


=پانویس=
[[رده: کشورهای اسلامی]]
{{پانویس|2}}
[[رده: کشورهای آفریقایی]]
[[رده:جهان اسلام]]
[[رده: جریان‌شناسی جهان اسلام]]
[[رده:کشورهای اسلامی]]
[[رده:کشورهای اسلامی خاورمیانه]]

نسخهٔ ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۰

پرچم کشور مصر
جمهوری عربی مصر
نقشه سیاسی مصر
نقشه سیاسی مصر
نام کشور فارسی: مصر، عربی: مصر، انگلیسی: Agypt
مکان شرق آفریقا
شناسه منطقه زمانی Central Africa Time (CAT), UTC +2
زبان عربی
پایتخت قاهره
نوع حکومت و ساختار سیاسی جمهوری عربی
زبان های رسمی عربی، مصری
واحد پول جنیه

مصر مدخلی است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی در راستای نگارش کلان پروژه جریان های فکری و مذهبی جهان اسلام نوشته شده است. هدف از ایجاد این مدخل آشنایی با کشور مصر در جهت پیشبرد کلان پروژه جریان شناسی جهان اسلام است. مصر یکی از مهم‌ترین کشورهای تأثیرگذار در ایجاد و حفظ وحدت بین مسلمانان است.

واژه مصر

واژه مصر ريشه‌اى سامى دارد و به معناى «دو تنگه» است كه حاکی از جدايى سرزمين‌های شمالی و جنوبی مصر است. برخی واژه مصر را به معنی تمدن گرفته‌اند به دلیل اینکه این سرزمین، مهد تمدن بوده است از این‌رو در زبان عربی مصر به معنی شهر و آبادی است. نام انگليسى مصر (Egypt) از ريشه يونانى (Aegyptus) گرفته شده است كه واژه ژيتيوس از كيپتيوس از لغت (Copt) اخذ شده است.

پیشینه تمدنی مصر

مصر یکی از قدیمی‌ترین کشورهای جهان است و تمدن آن - که در حاشیه رود نیل شکل گرفته - در زمره کهن‌ترین تمدنها به شمار آمده و تا سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد قدمت دارد. مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی مهمی چون اهرام ثلاثه و معابد بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد. بسیاری از پیامبران بزرگ مانند حضرت یوسف و حضرت موسی (علیهما السلام) نیز در همان دوران در سرزمین مصر ظهور کردند. دولت قدیم مصر در سال 524 قبل از میلاد به دست ایرانیان سقوط کرد. در سال 332 قبل از میلاد اسکندر این سرزمین را تصرف کرد و تا سال‌ها بعد سلسله بطاسه که از جانشینان اسکندر بودند، بر آن حکمفرانی کرده‌اند.

پیشینه اسلامی مصر

مسلمانان در سال 641 میلادی (20هجری قمری) در زمان خلیفه دوم عمر، و به فرماندهی عمرو بن‌عاص این کشور را فتح کردند. از آن زمان مصر همواره از سرزمین‌های مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال 1517 میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود. با گسترش اسلام در مصر و کوچ جمعیت‌های بزرگی از قبایل عرب به این سرزمین، مصریان فرهنگ یونانی‌ مآب را کنار گذاشته و فرهنگ اسلامی و زبان عربی را پذیرفتند. در دوره امویان و سده‌های نخست خلافت عباسی، مصر یکی از ایالات اسلامی بود که حاکم آن از سوی مرکز خلافت منصوب می‌شد. نخستین بار ابن طولون فرمانداری که در زمان خلافت معتز عباسی به مصر فرستاد شد، در اداره مصر استقلالی به دست آورد و افزون بر مصر، شامات را نیز به قلمرو خود افزود. بعد از مرگ ابن طولون در سال ۲۷۰هجری فرزندانش بر جای او نشستند تا اینکه در سال ۲۹۲هجری بار دیگر عباسیان بر مصر غلبه یافتنند. حکومت مستقل بعدی را محمد بن طغج معروف به اخشید که در آغاز کار در سال ۳۲۳هـ به عنوان فرماندار عباسیان به مصر آمد، تأسیس کرد. هنگامی که اخشید در سال ۳۳۴ درگذشت ابوالمسک کافور ابتدا به عنوان سرپرست پسران اخشید و سپس به شکل مستقل و به عنوان حاکم مصر قدرت را تا زمان مرگش در ۳۵۷هجری در دست داشت. با مرگ کافور، فاطمیان اسماعیلی که پیش‌تر در افریقیه (تونس امروزی) حکومت قدرتمندی تاسیس کرده بودند، در سال ۳۵۸ بر مصر غلبه کردند. سلسله فاطمیان، حدود دویست سال بعد، به دست صلاح‌الدین ایوبی در سال ۵۶۷هجری از میان رفت. ایوبیان که مصر و شام را زیر سلطه داشتند و به ویژه به دلیل پیکارهایشان با صلیبیان، در تاریخ اسلام اهمیت دارند، در سال ۶۴۸هـ جای خود را به حکومت ممالیک دادند. ممالیک در آغاز، به عنوان غلامان نظامی در خدمت سلاطین ایوبی بودند، ولی کم کم با دامن زدن به اختلافات سیاسی ایوبیان، بر اوضاع مصر مسلط شدند. چندی بعد شاخه‌ای دیگر از ممالیک که به ممالیک چرکسی یا بُرجیه نامیده می‌شدند، حکومت مصر را بر عهده گرفتند. ممالیک به دست سلطان سلیم عثمانی در سال ۹۲۳ شکست خوردند و مصر به قلمرو سلطنت عثمانی افزوده شد. حاکمان مصر در دوران عثمانی تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نایب السلطنه‌هایی بودند که از سوی سلطان عثمانی به کار گماشته می‌شدند و در قلمرو خود از استقلال زیادی برخوردار بودند. در سال ۱۷۹۸م./۱۲۱۳ق. ناپلئون بناپارت (۱۷۶۹-۱۸۲۱م.) به مصر حمله کرد تا با دسترسی به دریای سرخ به متصرفات بریتانیا در هندوستان و شرق آسیا نزدیک شود، اما بعد از مدتی، از نیروهای عثمانی و انگلیس که ضد فرانسه متحد شده‌ بودند، شکست خورد. در دوره هرج و مرجی که بعد از این واقعه ایجاد شد، محمد علی فرمانده یکی از واحدهای نظامی آلبانیایی که از سوی سلطان عثمانی برای مقابله با فرانسه به مصر فرستاده شده بود، بر سایر رقبا پیروز شد و قدرت را در مصر در اختیار خود گرفت. از این پس مصر در عمل خودمختار بود هر چند بخشی از امپراتوری عثمانی به حساب می‌آمد. بعد از محمد علی فرزندان وی بر حکومت مصر نشستند تا اینکه در سال ۱۹۵۲م فاروق، آخرین فرد این خاندان با انقلابی که به برپایی جمهوری مصر و ریاست‌ جمال عبدالناصر(۱۹۱۸-۱۹۷۰م.) انجامید، از حکومت برکنار شد.

جنگ شش روزه

جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ نبردی بود که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و کشورهای عربی مصر، سوریه و اردن رخ داده و با پیروزی مطلق اسرائیل به پایان رسید. این نبرد نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک آن‌ها را تصرف کرد. این جنگ با حمله هوایی ناگهانی اسرائیل به پایگاه‌های هوایی مصر در ۵ ژوئن ۱۹۶۷ آغاز شد و اسرائیل طی ۶ روز موفق شد تا نوار غزه و صحرای سینا را از کنترل مصر، شرق اورشلیم و کرانه باختری رود اردن را از کنترل اردن و بلندی‌های جولان را از کنترل سوریه خارج کند. کشورهای عربی همچون عراق، عربستان سعودی، تونس، سودان، مراکش، الجزایر، لیبی و کویت نیز به اسرائیل اعلام جنگ داده و با اعزام نیروهای کمکی به یاری اردن، مصر و سوریه شتافتند. نتایج این جنگ در ساخت ژئوپلتیک منطقه تأثیرگذار بوده‌است.

شخصیت‌های علمی مصر

مصر یکی از مهم‌ترین کشورها از دیدگاه علمی و فرهنگی در جهان عرب و قاره آفریقاست. بسیاری از چهره‌های علمی این کشور از دانشگاه الازهر فارغ التحصیل شده‌اند. رهبران و رؤسای این دانشگاه از برجستگان جامعه علمی به شمار می‌آیند. کسانی چون شیخ محمدبن عبدالله خرسئی مالکی، شیخ ابراهیم بن محمد برمادی، شیخ محمد نشرتی و دیگران از نخستین رهبران دانشگاه الازهر و از دانشمندان زمان خود بوده‌اند. اما از میان رهبران و شیوخ الازهر دو تن به روشنی درخشیدند. یکی شیخ محمدمصطفی مراغی بود که اصلاحات گسترده ایجاد کرد و رشته‌های متعددی را در دانشگاه الازهر بر پا نمود. و دیگری شیخ محمود شلتوت بود که از رؤسای اخیر الازهر به شمار می‌آید. روابط خوب او با آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی موجب انسجام و وحدت امت اسلامی گشت و همچنین زمینه‌ای شد تا رشته فقه شیعه جعفری در آن دانشگاه تأسیس شود. برخی دیگر از چهره‌های شاخص علم و فرهنگ مصر، که در سیاست نیز دستی داشتند، به جایگاه‌های مهمی در سطح بین‌المللی دست یافتند که از جمله آنها: پطرس غالی دبیرکل سازمان ملل متحد از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷، محمد البرادعی دبیرکل آژانس بین‌المللی اتمی، و عمرو موسی دبیرکل اتحادیه عرب هستند.