فتنة الوهابیة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{پانویس رنگی}}
 
{{Mbox
| type  = notice
| class = ambox-In_use
| image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| css = margin: 1px
| text  = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخجعفر طیار‎‏ ش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}}
| {{ns:0}}      = مقاله
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]]
| رده‌بندی      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|فهرست]]
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه ویکی‌پدیا]]
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث ویکی‌پدیا]]
}}}} هم‌اکنون  برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شده‌است، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده می‌شود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
<small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرین‌بار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافته‌است؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین می‌کنید.</small>
<includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
| کاربر
| بحث کاربر = <!-- no category -->
| [[رده:صفحه‌های سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly>
}}<noinclude>
</noinclude>


<div class="wikiInfo">[[پرونده:کتاب لوامع البینات شرح اسماء الله تعالی وصفات.jpg|جایگزین=کتاب لوامع البینات شرح اسماء الله تعالی وصفات|بندانگشتی|کتاب لوامع البینات شرح اسماء الله تعالی وصفات]]
<div class="wikiInfo">[[پرونده:کتاب لوامع البینات شرح اسماء الله تعالی وصفات.jpg|جایگزین=کتاب لوامع البینات شرح اسماء الله تعالی وصفات|بندانگشتی|کتاب لوامع البینات شرح اسماء الله تعالی وصفات]]
خط ۴۰: خط ۱۶:


= درباره نویسنده =  
= درباره نویسنده =  
او [[احمد بن زین بن احمد دهلان]] ، یک فقیه ، مورخ ، از شافعی مفتی در مکه ، و شیخ اسلام . وی در سال 1231 هجری قمری در مکه به دنیا آمد و در محرم سال 1304 هجری قمری در مدینه درگذشت. وی دارای کتب چاپ و انتشار فراوانی است، از جمله: الدرار السنّی در پاسخ به وهابیت ، و خلاصه کلام در بیان امیران سرزمین مقدس ، فتوحات اسلامی پس از غزوات نبوی و غیره <ref>فتنه وهابیت، تالیف: احمد بن زینی دحلان، به چاپ چاپ جدید در افست حسین حلمی بن سعید استانبولی، ترجمه مؤلف، ص: ۲.</ref>
او [[احمد بن زین بن احمد دهلان]] ، یک [[فقیه]] ، مورخ،  [[شافعی]] مذهب مفتی در [[مکه]] بود. وی در سال 1231 هجری قمری در مکه به دنیا آمد و در محرم سال 1304 هجری قمری در [[مدینه]] درگذشت. وی دارای کتاب‌های فراوانی است، از جمله: الدرار السنّی در پاسخ به وهابیت ، و خلاصه کلام در بیان امیران سرزمین مقدس ، فتوحات اسلامی پس از غزوات نبوی و غیره <ref>فتنه وهابیت، تالیف: احمد بن زینی دحلان، به چاپ چاپ جدید در افست حسین حلمی بن سعید استانبولی، ترجمه مؤلف، ص: ۲.</ref>
 
 
'''فتنة الوهابية''' کتاب نوشته شده  توسط شیخ احمد زین دهلان -  که یکی از مفتیان  شافعی بود و در مکه در اواخر امپراطوری عثمانی -در (درگذشت 1304 ق )،  او می‌گوید کتاب آنچه که او از فجایع [[وهابيت]] سخن می‌گوید و آنها را متهم  به چند اتهام از جمله "ارتکاب قتل عام کودکان و زنان ، غارت و چپاول، سوزاندن کتابخانه مکه، که در آن کتاب از دوران رسول وجود دارد، متون نوشته شده بر روی چرم، و توجیه کسانی که می خواستند آنها را با متهم کردن آنها به شرک بزرگ بکشد. کتاب از یک تئوری توطئه استفاده می کند، جایی که می گوید وهابی‌ها با انگلیسی‌ها همکاری می کردند و دهلان وهابی ها را به عنوان قضاوت می کند.خوارج عصر [[رسول خدا]]که آنها را سگ‌های آتش نامیدند و مدعی اجماع علمای مذاهب چهارگانه بر آن است  <ref>وب سایت اسلام تایمز: «فتنه وهابیت» .. کتابی که جنایات و کشتار وهابیون را از بدو پیدایش روایت می کند.</ref>  


'''فتنة الوهابية''' کتاب نوشته شده شیخ احمد Zaini دهلان - مفتی از شافعی در مکه در اواخر امپراتوری عثمانی -در (درگذشت 1304 ق )، می گوید کتاب آنچه که او "می نامد وحشتوهابی" و آنها را متهمچند اتهاماز جمله "ارتکاب قتل عام کودکان و زنان ، غارت و چپاول، سوزش کتابخانه مکه، که در آن کتاب از دوران رسول وجود دارد محمد، ممکن است نماز و صلح خدا بر او باد، نوشته شده بر روی چرم، و توجیه کسانی که می خواستند آنها را با متهم کردن آنها به شرک بزرگ بکشد. کتاب از یک تئوری توطئه استفاده می کند، جایی که می گوید وهابی ها با انگلیسی ها همکاری می کردندو دهلان وهابی ها را به عنوان قضاوت می کند.خوارج عصر که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قصد داشتند، آنها را سگ‌های آتش نامیدند و مدعی اجماع علمای مذاهب چهارگانه بر آن است  <ref>وب سایت اسلام تایمز: «فتنه وهابیت» .. کتابی که جنایات و کشتار وهابیون را از بدو پیدایش روایت می کند.</ref>
= بخش‌هایی اقتباس شده از کتاب =
= بخش‌هایی اقتباس شده از کتاب =
يقول الشيخ أحمد زيني دحلان في بداية الكتاب:
يقول الشيخ أحمد زيني دحلان في بداية الكتاب:

نسخهٔ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۷


کتاب لوامع البینات شرح اسماء الله تعالی وصفات
کتاب لوامع البینات شرح اسماء الله تعالی وصفات
نام نويسنده الشيخ أحمد زيني دحلان
موضوع تاریخ
زبان کتاب عربى‌

درباره نویسنده

او احمد بن زین بن احمد دهلان ، یک فقیه ، مورخ، شافعی مذهب مفتی در مکه بود. وی در سال 1231 هجری قمری در مکه به دنیا آمد و در محرم سال 1304 هجری قمری در مدینه درگذشت. وی دارای کتاب‌های فراوانی است، از جمله: الدرار السنّی در پاسخ به وهابیت ، و خلاصه کلام در بیان امیران سرزمین مقدس ، فتوحات اسلامی پس از غزوات نبوی و غیره [۱]


فتنة الوهابية کتاب نوشته شده توسط شیخ احمد زین دهلان - که یکی از مفتیان شافعی بود و در مکه در اواخر امپراطوری عثمانی -در (درگذشت 1304 ق )، او می‌گوید کتاب آنچه که او از فجایع وهابيت سخن می‌گوید و آنها را متهم به چند اتهام از جمله "ارتکاب قتل عام کودکان و زنان ، غارت و چپاول، سوزاندن کتابخانه مکه، که در آن کتاب از دوران رسول وجود دارد، متون نوشته شده بر روی چرم، و توجیه کسانی که می خواستند آنها را با متهم کردن آنها به شرک بزرگ بکشد. کتاب از یک تئوری توطئه استفاده می کند، جایی که می گوید وهابی‌ها با انگلیسی‌ها همکاری می کردند و دهلان وهابی ها را به عنوان قضاوت می کند.خوارج عصر رسول خداکه آنها را سگ‌های آتش نامیدند و مدعی اجماع علمای مذاهب چهارگانه بر آن است [۲]

بخش‌هایی اقتباس شده از کتاب

يقول الشيخ أحمد زيني دحلان في بداية الكتاب:

اعلم أن السلطان سليم الثالث (1204- 1222ه) حدث في مدة سلطنته فتن كثيرة منها ما تقدم ذكره، ومنها فتنة الوهابية التي كانت في الحجاز حتى استولوا على الحرمين ومنعوا وصول الحج الشامي والمصري، ومنها فتنة الفرنسيس لما استولوا على مصر من سنة ثلاث عشرة (1213) إلى سنة ست عشرة (1216) ولنذكر ما يتعلق بهاتين الفتنتين على سبيل الاختصار لأن كلا منهما مذكور تفصيلا في التواريخ وأفرد كل منهما بتأليف رسائل مخصوصة، أما فتنة الوهابية فكان ابتداء القتال فيها بينهم وبين أمير مكة مولانا الشريف غالب بن مساعد وهو نائب من جهة السلطنة العلية على الأقطار الحجازية وابتداء القتال بينهم وبينه من سنة خمس بعد المائتين والألف وكان ذلك في مدة سلطنة مولانا السلطان سليم الثالث ابن السلطان مصطفى الثالث بن أحمد (وأما ابتداء أول ظهور الوهابية) فكان قبل ذلك بسنين كثيرة وكانت قوتهم وشوكتهم في بلادهم أولا، ثم كثر شرهم وتزايد ضررهم واتسع ملكهم وقتلوا من الخلائق ما لا يحصون واستباحوا أموالهم وسبوا نساءهم وكان مؤسس مذهبهم الخبيث محمد بن عبد الوهاب وأصله من المشرق من بني تميم وكان من المعمرين فكاد يعد من المنظرين لأنه عاش قريب مائة سنة حتى انتشر عنه ضلالهم، كانت ولادته سنة ألف ومائة وإحدى عشرة وهلك سنة ألف ومائتين، وأرخه بعضهم بقوله:

(بدا هلاك الخبيث) 1206 وكان في ابتداء أمره من طلبة العلم بالمدينة المنورة على ساكنها أفضل الصلاة والسلام وكان أبوه رجلا صالحا من أهل العلم وكذا أخوه الشيخ سليمان، وكان أبوه وأخوه ومشايخه يتفرسون فيه أنه سيكون منه زيغ وضلال لما يشاهدونه من أقواله وأفعاله ونزعاته في كثير من المسائل، وكانوا يوبخونه ويحذرون الناس منه فحقق الله فراستهم فيه لما ابتدع من الزيغ والضلال الذي أغوى به الجاهلين وخالف فيه أئمة الدين وتوصل بذلك إلى تكفير المؤمنين فزعم أن زيارة قبر النبي صلى الله عليه وسلم والتوسل به وبالأنبياء والأولياء والصالحين وزيارة قبورهم شرك، وأن نداء النبي صلى الله عليه وسلم عند التوسل بهم شرك، وكذا نداء غيره من الأنبياء والأولياء الصالحين عند التوسل بهم شرك، وأن من أسند شيئا لغير الله ولو على سبيل المجاز العقلي يكون مشركا نحو نفعني هذا الدواء، وهذا الولي الفلاني عند التوسل به في شيء.
وتمسك بأدلة لا تنتج له شيئا من مرامه، وأتى بعبارات مزورة زخرفها ولبَّسَ بها على العوام حتى تبعوه، وألف لهم في ذلك رسائل حتى اعتقدوا كفر أكثر أهل التوحيد، واتصل بأمراء المشرق أهل الدرعية ومكث عندهم حتى نصروه وقاموا بدعوته وجعلوا ذلك وسيلة إلى تقوية ملكهم واتساعه، وتسلطوا على الأعراب وأهل البوادي حتى تبعوهم وصاروا جندا لهم بلا عوض وصاروا يعتقدون أن من لم يعتقد ما قاله ابن عبد الوهاب فهو كافر مشرك مهدر الدم والمال، وكان ابتداء ظهور أمره سنة ألف ومائة وثلاث وأربعين، وابتداء انتشاره من بعد الخمسين ومائة وألف.
وألف العلماء رسائل كثيرة للرد عليه حتى أخوه الشيخ سليمان وبقية مشايخه وكان ممن قام بنصرته وانتشار دعوته من أمراء المشرق محمد بن سعود أمير الدرعية وكان من بني حنيفة قوم مسيلمة الكذاب، ولما مات محمد بن سعود قام بها ولده عبد العزيز بن محمد بن سعود، وكان كثير من مشايخ ابن عبد الوهاب بالمدينة يقولون سيضل هذا أو يضل الله به من أبعده وأشقاه فكان الأمر كذلك، وزعم محمد بن عبد الوهاب أن مراده بهذا المذهب الذي ابتدعه إخلاص التوحيد والتبري من الشرك وأن الناس كانوا على شرك منذ ستمائة سنة وأنه جدد للناس دينهم وحمل الآيات القرآنية التي نزلت في المشركين على أهل التوحيد كقوله تعالى: {ومن أضل ممن يدعو من دون الله من لا يستجيب له إلى يوم القيامة وهم عن دعائهم غافلون} وكقوله تعالى: {ولا تدع من دون الله ما لا ينفعك ولا يضرك} وكقوله تعالى: {والذين يدعون من لا يستجيب لهم إلى يوم القيامة} وأمثال هذه الآيات في القرآن كثيرة، فقال محمد بن عبد الوهاب من استغاث بالنبي صلى الله عليه وسلم أو بغيره من الأنبياء والأولياء والصالحين أو ناداه أو سأله الشفاعة فإنه مثل هؤلاء المشركين ويدخل في عموم هذه الآيات، وجعل زيارة قبر النبي صلى الله عليه وسلم وغيره من الأنبياء والأولياء والصالحين مثل ذلك، وقال في قوله تعالى حكاية عن المشركين في عبادة الأصنام {ما نعبدهم إلا ليقربونا إلى الله زلفى} إن المتوسلين مثل هؤلاء المشركين الذين يقولون {ما نعبدهم إلا ليقربونا إلى الله زلفى} قال: "فإن المشركين ما اعتقدوا في الأصنام أنها تخلق شيئا بل يعتقدون أن الخالق هو الله تعالى بدليل قوله تعالى: {ولئن سألتهم من خلقهم ليقولن الله} و {ولئن سألتهم من خلق السموات والأرض ليقولن الله} فما حكم الله عليهم بالكفر والإشراك إلا لقولهم ليقربونا إلى الله زلفى فهؤلاء مثلهم".

ومما ردوا به عليه في الرسائل المؤلفة للرد عليه أن هذا استدلال باطل فإن المؤمنين ما اتخذوا الأنبياء عليهم الصلاة والسلام ولا الأولياء آلهة وجعلوهم شركاء لله بل إنهم يعتقدون أنهم عبيد الله مخلوقون ولا يعتقدون أنهم مستحقون العبادة. وأما المشركون الذين نزلت فيهم هذه الآيات فكانوا يعتقدون استحقاق أصنامهم الألوهية ويعظمونها تعظيم الربوبية وإن كانوا يعتقدون أنها لا تخلق شيئا، وأما المؤمنون فلا يعتقدون في الأنبياء والأولياء استحقاق العبادة والألوهية ولا يعظمونهم تعظيم الربوبية، بل يعتقدون أنهم عباد الله وأحباؤه الذين اصطفاهم واجتباهم وببركتهم يرحم عباده فيقصدون بالتبرك بهم رحمة الله تعالى، ولذلك شواهد كثيرة من الكتاب والسنة. فاعتقاد المسلمين أن الخالق الضار والنافع المستحق العبادة هو الله وحده ولا يعتقدون التأثير لأحد سواه، وأن الأنبياء والأولياء لا يخلقون شيئا ولا يملكون ضرا ولا نفعا وإنما يرحم الله العباد ببركتهم. فاعتقاد المشركين استحقاق أصنامهم العبادة والألوهية هو الذي أوقعهم في الشرك لا مجرد قولهم (ما نعبدهم إلا ليقربونا إلى الله)، لأنهم لما أقيمت عليهم الحجة بأنها لا تستحق العبادة وهم يعتقدون استحقاقها العبادة قالوا معتذرين (ما نعبدهم إلا ليقربونا إلى الله زلفى) فكيف يجوز لابن عبد الوهاب ومن تبعه أن يجعلوا المؤمنين الموحدين مثل أولئك المشركين الذين يعتقدون ألوهية الأصنام؟!

فجميع الآيات المتقدمة وما كان مثلها خاص بالكفار والمشركين ولا يدخل فيه أحد من المؤمنين. روى البخاري عن عبد الله بن عمر رضي الله عنهما عن النبي صلى الله عليه وسلم في وصف الخوارج أنهم انطلقوا إلى آيات نزلت في الكفار فحملوها على المؤمنين، وفي رواية عن ابن عمر أيضا أنه صلى الله عليه وسلم قال: "أخوف ما أخاف على أمتي رجل يتأول القرآن بصنعه في غير موضعه" فهو وما قبله صادق على هذه الطائفة. ولو كان شىء مما صنعه المؤمنون من التوسل وغيره شركا ما كان يصدر من النبي صلى الله عليه وسلم وأصحابة وسلف الأمة وخلفها.
ففي الأحاديث الصحيحة أنه صلى الله عليه وسلم كان من دعائه: "اللهم إني أسألك بحق السائلين عليك" وهذا توسل لا شك فيه وكان يعلم هذا الدعاء أصحابه ويأمرهم بالإتيان به، وبسط ذلك طويل مذكور في الكتب وفي الرسائل التي في الرد على ابن عبد الوهاب. وصح عنه أنه صلى الله عليه وسلم لما ماتت فاطمة بنت أسد أم علي رضي الله عنها ألحدها صلى الله عليه وسلم في القبر بيده الشريفة وقال: "اللهم اغفر لأمي فاطمة بنت أسد ووسع عليها مدخلها بحق نبيك والأنبياء الذين من قبلي إنك أرحم الراحمين" وصح أنه صلى الله عليه وسلم سأله أعمى أن يرد الله بصره بدعائه فأمره بالطهارة وصلاة ركعتين ثم يقول: "اللهم إني أسألك وأتوجه إليك بنبيك محمد نبي الرحمة يا محمد إني أتوجه بك إلى ربي في حاجتي لتُقضى اللهمَّ شفّعه فيَّ" ففعل فرد الله عليه بصره، وصح أن آدم عليه السلام توسل بنبينا صلى الله عليه وسلم حين أكل من الشجرة لأنه لما رأى اسمه صلى الله عليه وسلم مكتوبا على العرش وعلى غرف الجنة وعلى جباه الملائكة سأل عنه فقال الله له: هذا ولد من أولادك. فقال اللهم بحرمة هذا الولد ارحم هذا الوالد فنودي يا آدم لو تشفعت إلينا بمحمد في أهل السماء والأرض لشفعناك. وتوسل عمر بن الخطاب بالعباس رضي الله عنه لما استسقى الناس وغير ذلك مما هو مشهور فلا حاجة إلى الإطالة بذكره والتوسل الذي في حديث الأعمى قد استعمله الصحابة السلف بعد وفاته صلى الله عليه وسلم وفيه لفظ "يا محمد"، وذلك نداء عند المتوسل. ومن تتبع كلام الصحابة والتابعين يجد شيئا كثيرا من ذلك كقول بلال بن الحارث الصحابي رضي الله عنه عند قبر النبي صلى الله عليه وسلم: "يا رسول الله استسق لأمتك" كالنداء الوارد عن النبي صلى الله عليه وسلم عند زيارة القبور. وممن ألف في الرد على ابن عبد الوهاب أكبر مشايخه وهو الشيخ محمد بن سليمان الكردي مؤلف حواشي شرح ابن حجر... [۳]

پانویس

  1. فتنه وهابیت، تالیف: احمد بن زینی دحلان، به چاپ چاپ جدید در افست حسین حلمی بن سعید استانبولی، ترجمه مؤلف، ص: ۲.
  2. وب سایت اسلام تایمز: «فتنه وهابیت» .. کتابی که جنایات و کشتار وهابیون را از بدو پیدایش روایت می کند.
  3. فتنه وهابیت، تالیف: احمد بن زینی دهلان، چاپ افست جدید، حسین حلمی بن سعید استانبولی، ترجمه مؤلف، ص: 3-9.