فتنة الوهابیة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:فتنة الوهابیة.jpg|جایگزین=کتاب فتنة الوهابیة|بندانگشتی|کتاب فتنة الوهابیة]]
{{جعبه اطلاعات کتاب
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
| عنوان = فتنة الوهابیة
!نام نویسنده
| تصویر = فتنة الوهابیة.jpg
|الشیخ أحمد زینی دحلان
| نام = فتنة الوهابیة
|-
| پدیدآوران = أحمد زینی دحلان
|موضوع
| زبان = [[زبان عربی|عربی‌]]
|تاریخ
| زبان اصلی =
|-
| ترجمه =
|زبان کتاب
| سال نشر = 1375 ش
|عربى‌
| ناشر = وقف الاخلاص
|-
| تعداد صفحه = 
|}
| موضوع = [[وهابیت]]
</div>
| شابک =
'''فتنة الوهابیة''' کتاب نوشته شده  توسط شیخ احمد زین دهلان -  که یکی از مفتیان شافعی بود و در مکه در اواخر امپراطوری عثمانی -در (درگذشت 1304 ق )،  او می‌گوید کتاب آنچه که او از فجایع [[وهابیت]] سخن می‌گوید.
}}
کتاب '''فتنة الوهابیة''' توسط شیخ ''احمد زینی دهلان'' نوشته شده است. او از مفتیان [[شافعیه|شافعی]] بود و در [[مکه]] در اواخر [[عثمانی|امپراتوری عثمانی]] درگذشت. وی دربارۀ این نوشتار چنین می‌گوید: موضوع کتاب در خصوص فجایع [[وهابیت]] می‌باشد.


=دربارهٔ نویسنده=  
== معرفی نویسنده ==  
او [[احمد بن زین بن احمد دهلان]] ، یک [[فقیه]] ، مورخ،  [[شافعی]] مذهب مفتی در [[مکه]] بود. وی در سال 1231 هجری قمری در مکه به دنیا آمد و در محرم سال 1304 هجری قمری در [[مدینه]] درگذشت. وی دارای کتاب‌های فراوانی است، از جمله: الدرار السنّی در پاسخ به وهابیت ، و خلاصه کلام در بیان امیران سرزمین مقدس ، فتوحات اسلامی پس از غزوات نبوی و غیره <ref>فتنه وهابیت، تالیف: احمد بن زینی دحلان، به چاپ چاپ جدید در افست حسین حلمی بن سعید استانبولی، ترجمه مؤلف، ص: ۲.</ref>
''احمد بن زین بن احمد دهلان''، [[شافعیه|شافعی]] مذهب، فقیهی مورخ و مفتی در [[مکه]] بود. وی در سال 1231 هجری قمری در [[مکه]] به دنیا آمد و در [[محرم الحرام|محرم]] سال 1304 هجری قمری در [[مدینه]] درگذشت. وی دارای کتاب‌های فراوانی است، از جمله: الدرار السنّی در پاسخ به [[وهابیت]] و خلاصه کلام در بیان امیران سرزمین مقدس، فتوحات اسلامی پس از غزوات نبوی و غیره<ref>فتنه وهابیت، تالیف: احمد بن زینی دحلان، چاپ جدید در افست؛ حسین حلمی بن سعید استانبولی، ترجمه مؤلف، ص ۲.</ref>.


== معرفی اجمالی کتاب ==
'''فتنة الوهابیة'''  این کتاب، نوشتۀ شیخ احمد زین دهلان، از مفتیان شافعی، که در مکه در اواخر [[عثمانی|امپراتوری عثمانی]] درگذشت. درباره موضوع کتاب چنین می‌گوید: موضوع کتاب در خصوص فجایع [[وهابیت]] سخن می‌گوید. و آنها را متهم به چند اتهام از جمله "ارتکاب قتل عام کودکان و زنان، غارت و چپاول، سوزاندن کتابخانه [[مکه]]، که در آن کتاب از دوران [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] وجود دارد، متون نوشته شده بر روی چرم بود. کتاب از یک تئوری توطئه استفاده می‌کند، جایی که می‌گوید [[وهابیت|وهابی‌ها]] با انگلیسی‌ها همکاری می‌کردند و ''دهلان'' وهابی‌ها را در این کتاب قضاوت می‌کند. خوارج عصر رسول خدا که آنها را سگ‌های آتش نامیدند و مدعی اجماع علمای مذاهب چهارگانه بر آن است<ref>ر. ک: وب‌سایت اسلام تایمز: «فتنه وهابیت». کتابی که جنایات و کشتار وهابیون را از بدو پیدایش روایت می‌کند.</ref>.


'''فتنة الوهابیة''' کتاب نوشته شده  توسط شیخ احمد زین دهلان - که یکی از مفتیان  شافعی بود و در مکه در اواخر امپراطوری عثمانی -در (درگذشت 1304 ق )،  او می‌گوید کتاب آنچه که او از فجایع [[وهابیت]] سخن می‌گوید و آنها را متهم  به چند اتهام از جمله "ارتکاب قتل عام کودکان و زنان ، غارت و چپاول، سوزاندن کتابخانه مکه، که در آن کتاب از دوران رسول وجود دارد، متون نوشته شده بر روی چرم، و توجیه کسانی که می خواستند آنها را با متهم کردن آنها به شرک بزرگ بکشد. کتاب از یک تئوری توطئه استفاده می کند، جایی که می گوید وهابی‌ها با انگلیسی‌ها همکاری می کردند و دهلان وهابی ها را به عنوان قضاوت می کند.خوارج عصر [[رسول خدا]]که آنها را سگ‌های آتش نامیدند و مدعی اجماع علمای مذاهب چهارگانه بر آن است  <ref>وب سایت اسلام تایمز: «فتنه وهابیت» .. کتابی که جنایات و کشتار وهابیون را از بدو پیدایش روایت می کند.</ref>
== بخش‌هایی اقتباس شده از کتاب ==
شیخ أحمد زینی دحلان در ابتدای كتاب چنین می‌گوید:
اعلم أن السلطان سلیم الثالث (1204- 1222ه) حدث فی مدة سلطنته فتن كثیرة...؛
 
بدانید که ''سلطان سلیم'' سوم (1204-1222 هجری قمری) در دوران حکومت خود فتنه‌های زیادی داشت، از جمله نزاع وهابیان که در [[حجاز]] روی داد تا اینکه [[حرمین شریفین]] را تصرف کردند و از ورود شامی‌ها جلوگیری کردند و فتنه دیگر: وسوسه فرانسویان هنگام تصرف [[مصر]] در سال سیزدهم 1213 تا سال شانزدهم (1216) و آنچه را که مربوط به این دو فتنه است به اختصار ذکر کنیم؛ زیرا هر یک در تاریخ‌ها به تفصیل ذکر شده است و هر کدام با نوشتن حروف خاصی مشخص شده است.
== بخش مربوط به فتنه وهابیت ==
أما فتنة الوهابیة فكان ابتداء القتال فیها بینهم وبین أمیر مكة... ؛ در مورد نزاع وهابیان، درگیری بین آنها و امیر [[مکه]]، که نایب السلطنه بر مناطق حجازی است، آغاز شد و شروع درگیری بین آنها و او در سال 1390 بود. سال پانصد و هزار و آن هم در زمان سلطنت استاد ما ''سلطان سلیم سوم'' پسر ''سلطان مصطفی سوم'' (در مورد آغاز اولین ظهور [[وهابیت]]) سال‌ها قبل از آن بود. قدرت و قدرتشان در سرزمینشان اول شد، بعد شرشان زیاد شد و ضررشان زیاد شد و سلطنتشان گسترش یافت و افراد بی‌شماری را کشتند و پولشان را گرفتند... .


=بخش‌هایی اقتباس شده از کتاب=
== پانویس ==
یقول الشیخ أحمد زینی دحلان فی بدایة الكتاب:
{{پانویس}}
 
اعلم أن السلطان سلیم الثالث (1204- 1222ه) حدث فی مدة سلطنته فتن كثیرة منها ما تقدم ذكره، ومنها فتنة الوهابیة التی كانت فی الحجاز حتى استولوا على الحرمین ومنعوا وصول الحج الشامی والمصری، ومنها فتنة الفرنسیس لما استولوا على مصر من سنة ثلاث عشرة (1213) إلى سنة ست عشرة (1216) ولنذكر ما یتعلق بهاتین الفتنتین على سبیل الاختصار لأن كلا منهما مذكور تفصیلا فی التواریخ وأفرد كل منهما بتألیف رسائل مخصوصة،
==بخش مربوط به فته وهابیت==
أما فتنة الوهابیة فكان ابتداء القتال فیها بینهم وبین أمیر مكة مولانا الشریف غالب بن مساعد وهو نائب من جهة السلطنة العلیة على الأقطار الحجازیة وابتداء القتال بینهم وبینه من سنة خمس بعد المائتین والألف وكان ذلك فی مدة سلطنة مولانا السلطان سلیم الثالث ابن السلطان مصطفى الثالث بن أحمد (وأما ابتداء أول ظهور الوهابیة) فكان قبل ذلك بسنین كثیرة وكانت قوتهم وشوكتهم فی بلادهم أولا، ثم كثر شرهم وتزاید ضررهم واتسع ملكهم وقتلوا من الخلائق ما لا یحصون واستباحوا أموالهم وسبوا نساءهم وكان مؤسس مذهبهم الخبیث محمد بن عبد الوهاب وأصله من المشرق من بنی تمیم وكان من المعمرین فكاد یعد من المنظرین لأنه عاش قریب مائة سنة حتى انتشر عنه ضلالهم، كانت ولادته سنة ألف ومائة وإحدى عشرة وهلك سنة ألف ومائتین، وأرخه بعضهم بقوله:<br>
===زندگی نامه مختصر محمد بن عبد الوهاب===
(بدا هلاك الخبیث) 1206
وكان فی ابتداء أمره من طلبة العلم بالمدینة المنورة على ساكنها أفضل الصلاة والسلام وكان أبوه رجلا صالحا من أهل العلم وكذا أخوه الشیخ سلیمان، وكان أبوه وأخوه ومشایخه یتفرسون فیه أنه سیكون منه زیغ وضلال لما یشاهدونه من أقواله وأفعاله ونزعاته فی كثیر من المسائل، وكانوا یوبخونه ویحذرون الناس منه فحقق الله فراستهم فیه لما ابتدع من الزیغ والضلال الذی أغوى به الجاهلین وخالف فیه أئمة الدین وتوصل بذلك إلى تكفیر المؤمنین
===برخی از آراء او===
فزعم أن زیارة قبر النبی صلى الله علیه وسلم والتوسل به وبالأنبیاء والأولیاء والصالحین وزیارة قبورهم شرك، وأن نداء النبی صلى الله علیه وسلم عند التوسل بهم شرك، وكذا نداء غیره من الأنبیاء والأولیاء الصالحین عند التوسل بهم شرك، وأن من أسند شیئا لغیر الله ولو على سبیل المجاز العقلی یكون مشركا نحو نفعنی هذا الدواء، وهذا الولی الفلانی عند التوسل به فی شیء.<br>
وتمسك بأدلة لا تنتج له شیئا من مرامه، وأتى بعبارات مزورة زخرفها ولبَّسَ بها على العوام حتى تبعوه، وألف لهم فی ذلك رسائل حتى اعتقدوا كفر أكثر أهل التوحید، واتصل بأمراء المشرق أهل الدرعیة ومكث عندهم حتى نصروه وقاموا بدعوته وجعلوا ذلك وسیلة إلى تقویة ملكهم واتساعه، وتسلطوا على الأعراب وأهل البوادی حتى تبعوهم وصاروا جندا لهم بلا عوض وصاروا یعتقدون أن من لم یعتقد ما قاله ابن عبد الوهاب فهو كافر مشرك مهدر الدم والمال، وكان ابتداء ظهور أمره سنة ألف ومائة وثلاث وأربعین، وابتداء انتشاره من بعد الخمسین ومائة وألف.<br>
== ردیه های علما بر افکار محمد بن عبد الوهاب==


وألف العلماء رسائل كثیرة للرد علیه حتى أخوه الشیخ سلیمان وبقیة مشایخه وكان ممن قام بنصرته وانتشار دعوته من أمراء المشرق محمد بن سعود أمیر الدرعیة وكان من بنی حنیفة قوم مسیلمة الكذاب، ولما مات محمد بن سعود قام بها ولده عبد العزیز بن محمد بن سعود، وكان كثیر من مشایخ ابن عبد الوهاب بالمدینة یقولون سیضل هذا أو یضل الله به من أبعده وأشقاه فكان الأمر كذلك، وزعم محمد بن عبد الوهاب أن مراده بهذا المذهب الذی ابتدعه إخلاص التوحید والتبری من الشرك وأن الناس كانوا على شرك منذ ستمائة سنة وأنه جدد للناس دینهم وحمل الآیات القرآنیة التی نزلت فی المشركین على أهل التوحید كقوله تعالى: {ومن أضل ممن یدعو من دون الله من لا یستجیب له إلى یوم القیامة وهم عن دعائهم غافلون} وكقوله تعالى: {ولا تدع من دون الله ما لا ینفعك ولا یضرك} وكقوله تعالى: {والذین یدعون من لا یستجیب لهم إلى یوم القیامة} وأمثال هذه الآیات فی القرآن كثیرة، فقال محمد بن عبد الوهاب من استغاث بالنبی صلى الله علیه وسلم أو بغیره من الأنبیاء والأولیاء والصالحین أو ناداه أو سأله الشفاعة فإنه مثل هؤلاء المشركین ویدخل فی عموم هذه الآیات، وجعل زیارة قبر النبی صلى الله علیه وسلم وغیره من الأنبیاء والأولیاء والصالحین مثل ذلك، وقال فی قوله تعالى حكایة عن المشركین فی عبادة الأصنام {ما نعبدهم إلا لیقربونا إلى الله زلفى} إن المتوسلین مثل هؤلاء المشركین الذین یقولون {ما نعبدهم إلا لیقربونا إلى الله زلفى} قال: "فإن المشركین ما اعتقدوا فی الأصنام أنها تخلق شیئا بل یعتقدون أن الخالق هو الله تعالى بدلیل قوله تعالى: {ولئن سألتهم من خلقهم لیقولن الله} و {ولئن سألتهم من خلق السموات والأرض لیقولن الله} فما حكم الله علیهم بالكفر والإشراك إلا لقولهم لیقربونا إلى الله زلفى فهؤلاء مثلهم".<br>
[[رده:کتاب‌ها]]
===رد اول===
[[رده:کتاب‌های اهل سنت]]
ومما ردوا به علیه فی الرسائل المؤلفة للرد علیه أن هذا استدلال باطل فإن المؤمنین ما اتخذوا الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام ولا الأولیاء آلهة وجعلوهم شركاء لله بل إنهم یعتقدون أنهم عبید الله مخلوقون ولا یعتقدون أنهم مستحقون العبادة. وأما المشركون الذین نزلت فیهم هذه الآیات فكانوا یعتقدون استحقاق أصنامهم الألوهیة ویعظمونها تعظیم الربوبیة وإن كانوا یعتقدون أنها لا تخلق شیئا، وأما المؤمنون فلا یعتقدون فی الأنبیاء والأولیاء استحقاق العبادة والألوهیة ولا یعظمونهم تعظیم الربوبیة، بل یعتقدون أنهم عباد الله وأحباؤه الذین اصطفاهم واجتباهم وببركتهم یرحم عباده فیقصدون بالتبرك بهم رحمة الله تعالى، ولذلك شواهد كثیرة من الكتاب والسنة. فاعتقاد المسلمین أن الخالق الضار والنافع المستحق العبادة هو الله وحده ولا یعتقدون التأثیر لأحد سواه، وأن الأنبیاء والأولیاء لا یخلقون شیئا ولا یملكون ضرا ولا نفعا وإنما یرحم الله العباد ببركتهم. فاعتقاد المشركین استحقاق أصنامهم العبادة والألوهیة هو الذی أوقعهم فی الشرك لا مجرد قولهم (ما نعبدهم إلا لیقربونا إلى الله)، لأنهم لما أقیمت علیهم الحجة بأنها لا تستحق العبادة وهم یعتقدون استحقاقها العبادة قالوا معتذرین (ما نعبدهم إلا لیقربونا إلى الله زلفى) فكیف یجوز لابن عبد الوهاب ومن تبعه أن یجعلوا المؤمنین الموحدین مثل أولئك المشركین الذین یعتقدون ألوهیة الأصنام؟!<br>
[[رده:کتاب‌های کلامی]]
===رد دوم===
فجمیع الآیات المتقدمة وما كان مثلها خاص بالكفار والمشركین ولا یدخل فیه أحد من المؤمنین. روى البخاری عن عبد الله بن عمر رضی الله عنهما عن النبی صلى الله علیه وسلم فی وصف الخوارج أنهم انطلقوا إلى آیات نزلت فی الكفار فحملوها على المؤمنین، وفی روایة عن ابن عمر أیضا أنه صلى الله علیه وسلم قال: "أخوف ما أخاف على أمتی رجل یتأول القرآن بصنعه فی غیر موضعه" فهو وما قبله صادق على هذه الطائفة. ولو كان شىء مما صنعه المؤمنون من التوسل وغیره شركا ما كان یصدر من النبی صلى الله علیه وسلم وأصحابة وسلف الأمة وخلفها.<br>
===ردیه سوم===
ففی الأحادیث الصحیحة أنه صلى الله علیه وسلم كان من دعائه: "اللهم إنی أسألك بحق السائلین علیك" وهذا توسل لا شك فیه وكان یعلم هذا الدعاء أصحابه ویأمرهم بالإتیان به، وبسط ذلك طویل مذكور فی الكتب وفی الرسائل التی فی الرد على ابن عبد الوهاب. وصح عنه أنه صلى الله علیه وسلم لما ماتت فاطمة بنت أسد أم علی رضی الله عنها ألحدها صلى الله علیه وسلم فی القبر بیده الشریفة وقال: "اللهم اغفر لأمی فاطمة بنت أسد ووسع علیها مدخلها بحق نبیك والأنبیاء الذین من قبلی إنك أرحم الراحمین" وصح أنه صلى الله علیه وسلم سأله أعمى أن یرد الله بصره بدعائه فأمره بالطهارة وصلاة ركعتین ثم یقول: "اللهم إنی أسألك وأتوجه إلیك بنبیك محمد نبی الرحمة یا محمد إنی أتوجه بك إلى ربی فی حاجتی لتُقضى اللهمَّ شفّعه فیَّ" ففعل فرد الله علیه بصره، وصح أن آدم علیه السلام توسل بنبینا صلى الله علیه وسلم حین أكل من الشجرة لأنه لما رأى اسمه صلى الله علیه وسلم مكتوبا على العرش وعلى غرف الجنة وعلى جباه الملائكة سأل عنه فقال الله له: هذا ولد من أولادك. فقال اللهم بحرمة هذا الولد ارحم هذا الوالد فنودی یا آدم لو تشفعت إلینا بمحمد فی أهل السماء والأرض لشفعناك. وتوسل عمر بن الخطاب بالعباس رضی الله عنه لما استسقى الناس وغیر ذلك مما هو مشهور فلا حاجة إلى الإطالة بذكره والتوسل الذی فی حدیث الأعمى قد استعمله الصحابة السلف بعد وفاته صلى الله علیه وسلم وفیه لفظ "یا محمد"، وذلك نداء عند المتوسل. ومن تتبع كلام الصحابة والتابعین یجد شیئا كثیرا من ذلك كقول بلال بن الحارث الصحابی رضی الله عنه عند قبر النبی صلى الله علیه وسلم: "یا رسول الله استسق لأمتك" كالنداء الوارد عن النبی صلى الله علیه وسلم عند زیارة القبور. وممن ألف فی الرد على ابن عبد الوهاب أكبر مشایخه وهو الشیخ محمد بن سلیمان الكردی مؤلف حواشی شرح ابن حجر... <ref>فتنه وهابیت، تالیف: احمد بن زینی دهلان، چاپ افست جدید، حسین حلمی بن سعید استانبولی، ترجمه مؤلف، ص: 3-9.</ref>
 
=پانویس=
 
[[رده: کتاب شناسی]]
[[رده: کتاب کلامی]]
 
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۵۸

فتنة الوهابیة
فتنة الوهابیة.jpg
نامفتنة الوهابیة
پدیدآورانأحمد زینی دحلان
زبانعربی‌
سال نشر1375 ش
ناشروقف الاخلاص
موضوعوهابیت

کتاب فتنة الوهابیة توسط شیخ احمد زینی دهلان نوشته شده است. او از مفتیان شافعی بود و در مکه در اواخر امپراتوری عثمانی درگذشت. وی دربارۀ این نوشتار چنین می‌گوید: موضوع کتاب در خصوص فجایع وهابیت می‌باشد.

معرفی نویسنده

احمد بن زین بن احمد دهلان، شافعی مذهب، فقیهی مورخ و مفتی در مکه بود. وی در سال 1231 هجری قمری در مکه به دنیا آمد و در محرم سال 1304 هجری قمری در مدینه درگذشت. وی دارای کتاب‌های فراوانی است، از جمله: الدرار السنّی در پاسخ به وهابیت و خلاصه کلام در بیان امیران سرزمین مقدس، فتوحات اسلامی پس از غزوات نبوی و غیره[۱].

معرفی اجمالی کتاب

فتنة الوهابیة این کتاب، نوشتۀ شیخ احمد زین دهلان، از مفتیان شافعی، که در مکه در اواخر امپراتوری عثمانی درگذشت. درباره موضوع کتاب چنین می‌گوید: موضوع کتاب در خصوص فجایع وهابیت سخن می‌گوید. و آنها را متهم به چند اتهام از جمله "ارتکاب قتل عام کودکان و زنان، غارت و چپاول، سوزاندن کتابخانه مکه، که در آن کتاب از دوران رسول خدا وجود دارد، متون نوشته شده بر روی چرم بود. کتاب از یک تئوری توطئه استفاده می‌کند، جایی که می‌گوید وهابی‌ها با انگلیسی‌ها همکاری می‌کردند و دهلان وهابی‌ها را در این کتاب قضاوت می‌کند. خوارج عصر رسول خدا که آنها را سگ‌های آتش نامیدند و مدعی اجماع علمای مذاهب چهارگانه بر آن است[۲].

بخش‌هایی اقتباس شده از کتاب

شیخ أحمد زینی دحلان در ابتدای كتاب چنین می‌گوید: اعلم أن السلطان سلیم الثالث (1204- 1222ه) حدث فی مدة سلطنته فتن كثیرة...؛

بدانید که سلطان سلیم سوم (1204-1222 هجری قمری) در دوران حکومت خود فتنه‌های زیادی داشت، از جمله نزاع وهابیان که در حجاز روی داد تا اینکه حرمین شریفین را تصرف کردند و از ورود شامی‌ها جلوگیری کردند و فتنه دیگر: وسوسه فرانسویان هنگام تصرف مصر در سال سیزدهم 1213 تا سال شانزدهم (1216) و آنچه را که مربوط به این دو فتنه است به اختصار ذکر کنیم؛ زیرا هر یک در تاریخ‌ها به تفصیل ذکر شده است و هر کدام با نوشتن حروف خاصی مشخص شده است.

بخش مربوط به فتنه وهابیت

أما فتنة الوهابیة فكان ابتداء القتال فیها بینهم وبین أمیر مكة... ؛ در مورد نزاع وهابیان، درگیری بین آنها و امیر مکه، که نایب السلطنه بر مناطق حجازی است، آغاز شد و شروع درگیری بین آنها و او در سال 1390 بود. سال پانصد و هزار و آن هم در زمان سلطنت استاد ما سلطان سلیم سوم پسر سلطان مصطفی سوم (در مورد آغاز اولین ظهور وهابیت) سال‌ها قبل از آن بود. قدرت و قدرتشان در سرزمینشان اول شد، بعد شرشان زیاد شد و ضررشان زیاد شد و سلطنتشان گسترش یافت و افراد بی‌شماری را کشتند و پولشان را گرفتند... .

پانویس

  1. فتنه وهابیت، تالیف: احمد بن زینی دحلان، چاپ جدید در افست؛ حسین حلمی بن سعید استانبولی، ترجمه مؤلف، ص ۲.
  2. ر. ک: وب‌سایت اسلام تایمز: «فتنه وهابیت». کتابی که جنایات و کشتار وهابیون را از بدو پیدایش روایت می‌کند.