عمرالمحضار

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۹ توسط Negahban (بحث | مشارکت‌ها)
Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۳:۲۹، ۲۴ ژانویه ۲۰۲۲؛



عمر المحضار (متوفی ۸۳۳ ه.ق) امام دانشمند، استاد اخلاق و دارای جایگاه رفیع اجتماعی در میان مردم در حضرموت است و از بزرگان سادات آل باعلوی محسوب می شود. لقب «محضار» کنایه از سرعت رسیدن به محل و حاضر شدن است. او به خاطر دانش، آثار، مبارزات، خوبی ها و ارتباطش مشهور بود. او انجمن نقابت سادات علوی را در دست گرفت. او اولین کسی بود که برای تولیت نقابت سادات باعلوی در سال ۸۲۱ ه.ق انتخاب شد. پس از آن شهرتش بیشتر و جایگاهش افزون شد و گروه های مختلف نزد او آمد و شد می کردند. و او را متولی تصرف در وجوه شرعیه قرار دادند. او مسجد المحضار را در تریم ساخت و تأسیس کرد.

شایان ذکر است که شیخ ابوبکر بن سالم به احترام شیخ عمر المحضار و از باب تبرک و تیمن یکی از پسرانش را عمر المحضار نامید که آل المحضار به او برمی گردند.


نسب

عمر بن عبد الرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن أبی طالب، و علی همسر فاطمه بنت محمد صلی الله علیه وآله است.

او بیست و یکمین نوه از نسل پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است.

تولد و تربیت

او در تریم حضرموت به دنیا آمد و با برادرانش تحت سرپرستی پدرش عبدالرحمن السقاف بزرگ شد و قرآن را حفظ کرد و به علوم زمان خود با تمام سطوح دانشی که در آن زمان در گردش بود دست یافت. سپس به نقاط بسیاری در حضرموت، یمن و حجاز به دنبال دانش و استفاده از دانشمندان رفت. اولین بروز و ظهور او از طریق تلاش های بسیار بود که به آن شناخته شد و پس از آن تدریس زودهنگام و جمع شدن علما و فقها برای شنیدن سخنان او بود.

اساتید

او از محضر علما و اساتید متعددی در تریم، الشحر، یمن و حجاز و غیر آن بهره برد، از جمله ایشان عبارتند از:

پدرش عبد الرحمن بن محمد السقاف

أبو بكر بن محمد بلحاج بافضل

و همچنین با تعدادی از اهل علم و حکمت و دارای مقام رفاقت داشت، از جمله ایشان عبارتند از:

عبد الرحيم بن سعيد باوزير

عبد الله بن عبد الرحمن باوزير

جعفر بن عبد الله الكثيری

شاگردان

حلقه گرفتن و دریافت از شیخ عمر المهدهر گسترش یافته است و با آگاهی از او صدها نفر از تمام مناظر بهره مند شده است، و توسط علمای ارشد آن ها فارغ التحصیل شده است:

برادرزاده اش عبدالله بن ابی بکر الایدروس برادرزاده اش علی بن ابی بکر آل سوکران برادرزاده اش احمد بن ابی بکر آل سوکران احمد بن عمر بن علی بعلی حسین بن احمد بن الوی بئالاوی محمد بن عبدالله بن علی بعلی عبدالله بن علی بهارمی محمد بن علی بازقیان احمد بن محمد باآباد سعید بن احمد باگریب ابوبکر بفتیل

فعالیت ها

یکی از کارهای بزرگ او در مرحله ظهور و ظهور، توانایی او در گرد هم آوردن برادرانش، مسرس است. بانی علوی، تحت چارچوب برادری و هم افزایی در همان خدا، و از آنها خواست تا برای اولین بار شکلی از کارهای سازمان یافته را که با تأسیس اتحادیه علویان در سال 821 ه .ش مستند شده بود، ایجاد کنند و با آنها سند کتبی تعمید داده شده توسط دولت در آن زمان امضا کردند که متشکل از همبستگی و همکاری مشترک در حمایت از کلام حقیقت، سرکوب بنیادگرایی کذب، دستور فضیلت، جلوگیری از شر و پیروزی هر فرد مظلوم بود. با این سند چتری، رویداد شیخ عمر شروع به صدق در جامعه او کرد و اتحادیه آقایان علوی وارد مرحله جدیدی از نفوذ علمی و عملی در ترکیب های خود مجلس های بالا و سپس ترکیب های دیگر گروه های اجتماعی شد.

آثار

بر اساس ترجمه ها، شیخ عمر المهدهار در آن مرحله بیشترین اموال، زمین دار، زمین دار، کاشت، کاشت کف دست و پیگیری میوه های آن را داشت و در سهل تعدادی کشتی قایقرانی برای کار در ماهیگیری ترتیب می داد که درآمد حاصل از آن به منافع علم، فراخوان به خدا و کمک فقرا و نیازمندان پرداخت می شد. او علاقه مند بود و از طریق گسترش شهرت خود را در افق ها، ارسال پول زیادی برای او و صرف آن را برای فقرا، فقرا، بیوه ها و یتیمان، تحت تاثیر قرار دادن خانه های بهترین مردم در غذا و رستوران، و احترام به ورود غریبه ها و گردشگران به عبادت بود. او همچنین از کنترل شرایط تحت تعقیب و دانشجویان علم و علاقه به تدریس و بازنشستگی آن ها مراقبت می کرد و در دوران سلطنتش حلقه پذیرایی برای غریبه هایی از خارج از کشور گسترش یافت.

یکی از بهره برداری های او در آن مرحله ساختمان مساجد او ازجمله مسجد او معروف به مسجد المهدهر بود که آن را بر روی نخل ها، اموال و منافع بسیاری ساخت و توقف کرد و مسجد دیگری در مناطق ال شهر در روستایی به نام اراف ساخت که اغلب هنگام رفتن به ساحل در آنجا زندگی می کرد و به همین دلیل به عنوان صاحب شناخته شده مشهور شد و تا به امروز کلبه، اوفاف و اقامتگاه مدفون دارد. او همچنین آنچه را که تخریب شده بود، مانند مسجد بئالاوی در استریم بازسازی کرد. شیخ عمر مناطق زیادی را محاصره کرده بود و ال شهر سه نفر از آن ها را به پرچین تبدیل کرد که یکی از آن ها در مناطق ال شهر هدر می رفت.

از جمله او از سلطان جعفر بن عبدالله بن علی بن عمر آل لوتری خواست که به دلیل حسن نیت و نظر خوب، سلطانیت را در دست گیرد، اگرچه جعفر، به دور از سیاست، مشغول تجارت و برقراری ارتباط با مردان اعتباری است. این تشویق بر دوران زمامداری او در شهر بور تأثیر گذاشت و پس از آن سلطانی را در دست گرفت.

فرزندان

او جانشین چهار دختر به نام های عایشه، فاطمه، مریم و علویه شد و فرزندی نداشت.

وفات

وی در دومین دوشنبه دهوآدا در سال ۸۳۳ ه .خ، ساجد در نماز ظهر درگذشت و در قبرستان زنبال در کنار خانواده و اجدادش به خاک سپرده شد.

منبع

مشهور، ابوبکر بن علی (۱۴۲۴ ه . امام شیخ عمر المهدر، هدرموت ۱۰ (PDF) عدن، یمن: مرکز خلاقیت فرهنگی مطالعات و خدمات میراث.

پاورقی