علی بن عبیدالله رازی

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۴ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
علی بن عبیدالله رازی
منتجب.jpg
نام کاملعلی بن عبیدالله رازی
نام‌های دیگرمنتجب‌الدین رازی
اطلاعات شخصی
سال تولد508 ق، ۴۹۳ ش‌، ۱۱۱۴ م
محل تولدایران،قم
سال درگذشت585 ق، ۵۶۸ ش‌، ۱۱۸۹ م
دیناسلام، شیعه
استادانابوالفتوح رازى، شیخ طبرسی، سید فضل الله راوندى
شاگردانعبدالکریم رافعى، ابوموسی مدینی، محمد بن محمد قزوینی
آثارالاربعین عن الاربعین فی فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام،رساله فى اداء الفرائض لمن علیه القضاء،کتاب التحفه،تاریخ شهر رى
فعالیت‌هامحدث شیعی

علی بن عبیدالله رازی مشهور به منتجب‌الدین رازی، عالم بزرگ اسلامی در قرن ۶ هجری و از شاگردان ابوالفتوح رازی و شیخ طبرسی است. کتاب «الفهرست» وی، از مشهورترین مجموعه‌‌های تراجم علما و مؤلفین شیعه است.

زندگی‌نامه

علی بن عبیدالله رازی در سال ۵۰۵ هـ.ق قمری در خاندانی رفیع و بلندمرتبه، چشم به جهان گشود. وی منسوب به قم بود و هم از این رو قمی نامیده می‌شد. پدرش عبیدالله، یکی از عالمان عصر خود به حساب می‌آمد. چون این پدر و فرزند در ری زندگی می‌کردند، به آنان «رازی» هم می‌گویند.

علی بن عبیدالله بن بابویه قمی، در یکی از معتبرترین خاندان علم و دانش پا به عرصه وجود نهاد. اهمیت خدمات و کوشش‌های شایسته خاندان برجسته ابن‌بابویه قمی، در بسط و گسترش تشیع علوی و اسلام ناب و ترویج فرهنگ و آموزه‌های دینی، از منظر محققان اسلامی پوشیده نیست. منتجب‌الدین یکی از نوادگان علی بن بابویه، پدر شیخ صدوق می‌باشد که با پنج واسطه به ترتیب زیر به ایشان می‌رسد: «علی بن عبیداللّه بن حسن بن حسین بن حسن بن حسین بن علی بن بابویه»[۱].

شیخ منتجب‌الدین درباره جد خود می‌گوید: «جد بزرگوارم حسن بن حسین معروف به حَسکا، یکی از فقیهان و بزرگانِ عصر، دانشمندی نام‌آور و موثق و چهره‌ای برجسته بود. او از شاگردان شیخ طوسی است. در نجف همه کتاب‌های شیخ طوسی را بر او قرائت کرد. جدم در ری زندگی می‌کرد»[۲]. بنابراین همان طور که خود منتجب‌الدین می‌گوید حسکا لقب جد اوست، نه لقب خودش آن طور که برخی پنداشته‌اند.

تحصیل و استادان

از تتبع و بررسی در کتاب الفهرست بدست می‌آید که منتجب‌الدین برای گردآوری اخبار و روایات و شناخت دقیق دانشمندان جهان اسلام، گام در راه سفر نهاده و به شهرهای مختلفی همانند اصفهان[۳]، خراسان[۴]، کاشان، خوارزم و حله در عراق رفته است.

منتجب‌الدین، بنا به گفته شاگرد برجسته‌اش امام رافعی از دانشمندان اهل‌سنت: «تشنه معارف و روایات اهل بیت علیهم‌السلام بود. هر نکته دقیقی را که می‌یافت، می‌نوشت؛ و هر سخن عمیقی را که می‌شنید، می‌نگاشت؛ به همین جهت این اندیشمند فرزانه هر جا که دانشمندی می‌دید، به سراغش می‌رفت، تا از علم و دانش او سود جوید و کسب فیض کند؛ لذا از لحاظ استاد فراوان داشتن، در میان عالمان هم‌عصر خود کم‌نظیر بوده‌است. استادان او را از شیعه و سنی، بیش از صد نفر نام برده‌اند»[۵].

برای روشن شدنِ هر چه بیشترِ زوایای علمی و روحی این شخصیت توانای جهان اسلام، به ذکر چند تن از اساتید وی بسنده می‌شود:

۱- ابوالفتوح رازی؛ که یکی از مفسران معروف شیعی و صاحب تفسیر روض‌الجنان است. شاگردش، منتجب‌الدین، در جای جای «الفهرست»، از این استاد فرزانه نام می‌برد و از او با احترام و بزرگی یاد می‌کند. از جمله درباره او می‌گوید: «استادم ابوالفتوح رازی دانشور برجسته، واعظ توانا و مفسر قرآن که مردی دین دار و دین‌باور می‌باشد...»[۶].

۲- امین الاسلام طبرسی؛ صاحب تفسیر مجمع‌البیان: او دانشوری بزرگ، مفسری سترگ، فقیهی برجسته، نامور و موثق می‌باشد که بیشتر برای تألیف تفسیر مجمع البیان مشهور است. کتابی که شخصیتی همانند شهید اول درباره‌اش می‌گوید: «در تفسیر، هیچ کتابی مانند این کتاب، تا عصر ما نوشته نشده است»[۷]. شاگردش منتجب‌الدین درباره او می‌نویسد: «عالمی است فاضل، متدین، موجه و محل اطمینان. کتاب‌هائی تألیف کرد که از جمله آنها مجمع‌البیان است...»[۸].

۳- سید فضل‌الله راوندی کاشانی؛ معروف به «ضیاءالدین». او از شاخص‌ترین و ژرف‌اندیش‌ترین دانشوران شیعی است. آن علامه روزگار، دریای مواج دانش و قله سر به فلک کشیده فضل و اخلاق بود[۹]. منتجب‌الدین که افتخار شاگردی‌اش را دارد، درباره او چنین می‌گوید: «او علامه عصر و استاد دانشمندان زمان خود بود. او با سیادتی که از مختصات ذریه پیغمبر صلی الله علیه و آله است، در کمال فضل و دانش، شخصیت برجسته عصر خویش به حساب می‌آمد. او را ملاقات کردم، و بعضی از کتاب‌هایش را بر او خوانده و قرائت کردم.»

۴- استاد دیگر منتجب‌الدین، پدر بزرگوارش، عبیدالله بود که در جای جای کتاب الفهرست نام او را می‌برد و مطالب ارزنده‌ای را درباره تراجم دانشمندان از پدرش نقل می‌کند. او پدر خویش را چنین معرفی می‌کند: «پدر بزرگوارم، دانشمند و فقیه برجسته و موجه شیعی است...» [۱۰].

شاگردان

طبیعی است چنین شخصیت عالی‌قدر و بلندمرتبه‌ای که در حوزه دانشِ حدیث و تاریخ، رنج‌های فراوانی کشیده و گنج‌های پربهای اخبار و روایات را جمع‌آوری کرده است، شاگردانی صاحب نام داشته باشد؛ اما در کتاب‌های تراجم کمتر نامی از شاگردان او به میان آمده است؛ ولی آنچه مسلم و قطعی می‌نماید، بهره فراوانِ عبدالکریم رافعی -که خود عالمی برجسته از علمای اهل‌سنت است- از منتجب‌الدین قمی بهره فراوانی برده است. رافعی از سرچشمه زلال دانش او استفاده کرده، خود مؤلف کتاب التدوین است، که در تراجم و شرح حال دانشمندان قزوین نوشته؛ او می‌گوید: «از خرمن دانش این مرد بزرگ استفاده و بهره فراوانی برده‌ام، آنقدر که نمی‌توانم حق او را در این نوشتار به جای آورم[۱۱].

ابوموسی مدینی، برهان‌الدین محمد بن محمد قزوینی، ابوجعفر اشرف بن محمد مداینی و ابوالمجد محمد بن حسین قزوینی، شاگردان و راویان دیگر او بوده‌اند.

آثار و تألیفات

از آنجا که منتجب‌الدین از دانشمندان پرمایه و نویسندگان بلندپایه بود، آثار گرانبهائی خلق کرده و از خود به یادگار گذاشت. برخی از آثار منسوب به او عبارتند از:

کتاب الفهرست؛

الاربعین عن الاربعین فی فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛

رساله فی اداء الفرائض لمن علیه القضاء؛

کتاب التحفه؛

تاریخ شهر ری[۱۲].

از این آثار، دو کتاب اول او مورد عنایت ویژه دانش‌پژوهان و عالمان دینی قرار گرفته‌است. کتاب الفهرست از هنگام تألیف تا عصر حاضر، یکی از دقیق‌ترین کتاب‌هائی است که در تراجم نگارش یافته و تمام دانشمندان شیعه و سنی به آن اهمیت داده‌اند. یکی از منابع اصیل و قابل اعتماد در معرفت و شناخت دانشمندان شیعی در سده ششم، این کتاب است. او با ذکر نام ۴۴ دانشور شیعی احیاناً ترجمه و شرح حالی را هم از آنان به اجمال ارائه می‌دهد.

کتاب «الاربعین عن الاربعین فی فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام» نیز در نهایت اشتهار و اعتبار است، مولف دانشمندش چهل روایت را به نقل از چهل نفر از استادان خود، از چهل تن از صحابه رسول اکرم صلی الله علیه و آله در فضائل علی بن ابی طالب علیه‌السلام نقل می‌کند و در پایان کتاب، چهارده داستان شگفت را در معجزات امیرالمومنین به کتاب می‌افزاید[۱۳].

نمونه‌ای از روایات موجود در کتاب الاربعین به این صورت است: سعید بن جبیر نقل می‌کند که گفت: «ابن‌عباس که در آخر عمر از چشم نابینا شده بود، پسرش او را با عصا راه می‌برد، روزی بر جمعی از قریش می‌گذشت، چون صدای آنان را شنید، ایستاد و سلام کرد. آنها نیز به احترامش از جای برخاستند و سلام او را جواب دادند؛ ابن‌عباس هم به راه خویش ادامه داد. پسرش در راه به او گفت: «شنیدی چه گفتند؟» گفت: «نه» گفت: «به علی بد می‌گفتند» ابن‌عباس گفت: «مرا پیش آنان برگردان» پس به آنان رو کرد و گفت: «کدام یک از شما بودید که به خدا ناسزا گفتید؟» گفتند: «ابن‌عباس! کسی که به خدا ناسزا گوید، کافر است و از دین خارج» گفت: «کدام یک از شما بودید که به رسول خدا صلی الله علیه و آله ناسزا گفتید؟» باز گفتند: «کسی که به رسول خدا صلی الله علیه و آله بد بگوید، مشرک است» گفت: «چه کسی به علی علیه‌السلام ناسزا گفت؟» گفتند: «آری، ما به علی بد گفتیم». ابن‌عباس گفت: «خدا را گواه می‌گیرم از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می‌فرمود: «هر کس به علی ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته و کسی که به من ناسزا گوید، خدا را ناسزا گفته‌است» شما همه کافر شدید!»[۱۴].

در نظر عالمان

شیخ منتجب‌الدین بی‌تردید از برگزیدگان و نخبگان دانشمندان شیعی است. سترگی ابعاد وجودی و فکر و دانش او را می‌توان در آینه سخنان بزرگان و مورخان مشاهده کرد:

رجال‌شناس و فقیه درجه اول شیعه، شهید ثانی می‌فرماید: «شیخ منتجب‌الدین، محدثی است که روایات فراوانی را نقل می‌کند و حدیث را با طرق (و سلسله سندهای) مختلفی عرضه می‌دارد. او که از پدران و اجداد خود هم روایت دارد، مردی است دارای حافظه قوی و ضبط دقیق»[۱۵].صاحب وسائل‌الشیعه می‌گوید: «منتجب‌الدین مردی بود اهل فضل و کمال؛ دانشمندی موجه، راستگو، محدث، حافظ و علامه زمان»[۱۶]. علامه مجلسی می‌فرماید: «منتجب‌الدین از بزرگان موثقین و محدثین شیعه است که کتاب فهرست او بسیار مشهور و معروف می‌باشد»[۱۷]. عبدالله افندی، مؤلف ریاض العلماء نیز آورده‌است: «او دریای بیکران دانش است. مردی است سعادتمند و دانشوری فقیه. محدث توانایی که سرآمد دانشمندان روزگار خویش است»[۱۸]. محدث قمی می‌نویسد: «علی بن عبیدالله قمی، قطب و محور محدثین شیعه است»[۱۹].مؤلّف ریحانة الادب هم می‌گوید: «منتجب‌الدین از بزرگان و محدثان شیعی است؛ عالمی است فرزانه؛ فقیهی است کامل و جلیل‌القدر. وی از نوادگان شیخ حسین برادر شیخ صدوق و نیز از هم‌عصران ابن‌ادریس حلی می‌باشد»[۲۰].

درگذشت

شیخ منتجب‌الدین بعد از این که قریب به یک قرن عمر خویش را در مسیر دانش‌طلبی و نشر و گسترش فضائل امامان شیعه صرف کرد، به گفته مشهور دانشوران اسلامی سرانجام در سال ۵۸۵ هـ.ق روح مقدسش از عالم خاک به افلاک پر کشید[۲۱]. اما با توجه به تحقیق مرحوم محدث ارموی در تعلیقات چاپ حاضر کتاب «الفهرست»، سال وفات شیخ منتجب‌الدین بعد از ۶۰۰ هجری است.

پانویس

  1. الکنى والالقاب، ج ۳، ص ۱۷۴؛ مستدرک الوسائل، میرزا حسین نورى، متوفى ۱۳۲۰ هـ.ق، ج ۳، ص ۳۶۵؛ مقدمه الفهرست، محدث ارموى، ص ۷ و چند منبع دیگر
  2. ریاض العلماء از میرزا عبدالله افندى اصفهانى، متوفى ۱۱۳۰ هـ.ق، ج ۴، ص ۱۴۵؛ الفهرست، ص ۴۶؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۲۷۳؛ و جامع الروات از محقق اردبیلى، ج ۱، ص ۱۹۳
  3. ریاض العلماء، ج ۴، ص ۱۴۷
  4. الفهرست، ص ۹۷
  5. الکنى والالقاب، ج ۳، ص ۱۷۴؛ روضات الجنات؛ ج ۴، ص ۳۱۶؛ و مقدمه الفهرست، محدث ارموى، ص ۸
  6. الفهرست، ضمیمه بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۲۲۲، چاپ بیروت؛ روضات الجنات، ج ۲، ص ۳۱۴؛ فوائد الرضویه، ص ۱۴۶
  7. روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۵۷؛ الکنى والالقاب، ج ۲، ص ۴۱۴؛ فوائد الرضویه، ص ۳۵۰
  8. الفهرست، محدث ارموى، ص ۵۹
  9. روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۶۵؛ الکنى والالقاب، ج ۲، ص ۳۹۵؛ روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۶۵؛ الفهرست، همراه بحار، ج ۱۰۲، ص ۲۱۵؛ الفهرست، تصحیح ارموى، ص ۵۹
  10. الکنى والالقاب، ج ۲، ص ۳۹۶؛ الفهرست، محدث ارموى، ص ۷۷
  11. مقدمه کتاب الفهرست، تصحیح ارموى، ص ۷؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۶
  12. بحارالانوار، ج ۱، ص ۳۵؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۸؛ ریحانه الادب ج ۶، ص ۹؛ و مقدمه الفهرست از محدث ارموى، ص ۸
  13. روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۸
  14. فوائد الرضویه، ص ۳۱۲؛ به نقل از اربعین منتجب‌الدین
  15. درایة الحدیث، ص ۱۲۵
  16. امل الامل، ج ۲، ص ۱۹۴
  17. بحارالانوار، ج ۱، ص ۳۵
  18. روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۶، به نقل از ریاض العلماء، ج ۴، ص ۱۴۴
  19. فوائد الرضویه، ص ۳۱۰
  20. ریحانه الادب، ج ۶، ص ۹؛ ریاض العلماء، ج ۴، ص ۱۴۶
  21. روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۲۷؛ الذریعه، ج ۱۶، ص ۴۹۶؛ ریحانه الادب، ج ۶، ص ۹؛ الکنى والالقاب، ج ۳، ص ۱۷۴؛ ریاض العلماء، ج ۴، ص ۱۴۱، و مرحوم علامه ارموى آن را در الفهرست، ص ۳۹۹ بعد از سال ۵۸۵ نوشته اند