نقد و بررسی دیدگاه جریانهای تکفیری در زمینه حرمت بناء مسجد ‌بر قبور اولیا

از ویکی‌وحدت
عنوان مقاله نقد و بررسی دیدگاه جریانهای تكفیری در زمینه حرمت بناء مسجد ‌بر قبوراولیای الهی
زبان مقاله فارسی
نویسنده سید مصطفی حسینی رودباری


از جمله مبانی جریانهای تكفیری حرمت بناء ‌بر قبول انبیاء‌و اولیای الهی است .اینان برای اثبات مدعای خود به آیات و روایاتی استناد می كنند كه مورد نقد بسیاری از عالمان فریقین قرار گرفته است . در مقاله ذیل به برخی از این ادله اشاره شده است .

حرمت بناء مسجد ‌بر قبوراولیای الهی

از جمله مبانی جریانهای تكفیری حرمت بناء‌بر قبول انبیاء‌و اولیای الهی است . ابن تیمیه دراین زمینه می نویسد :‌

علمای ما می گویند :‌ ساختن مسجد بر قبور جایز نیست و هیچیك از عالمان استحباب نماز در كنار قبور یا مشاهدی كه در ان قبور قرار داده است را مستحب یا سبب فضیلتی ندانست است . ...عالمان اتفاق نظر دارند بر اینكه نماز در مساجد و خانه ها ثوابش بیشتراز ثواب نمازی است كه در كنار قبور انبیاء‌ و اولیا خوانده شود. [۱]


دلائل وهابیت بر حرمت بناء‌ مسجد در كنار قبور اولیای الهی

مهمترین دلیل اینان بر عدم مشروعیت بناء‌ مسجد بر قبور اولیای الهی احادیثی است كه در منابع روائی اهل سنت ذكر شده است كه برخی از آنان عبارتند از :‌


روایت اول :‌ از عائشه نقل شده است كه پیامبر هنگام وفات فرمود : لعنت خداوند بر یهود و نصاری باد كه قبرهای پیامبران خو را مسجد اتخاذ کرده اند . عائشه درادامه می گوید : اگر بیم این نبود که قبر پیامبر مسجد گردد، قطعا قبر او را آشکار می کردند، (و دور او حائلی قرار نمی دادند) جز اینکه بیم آن دارم که قبر او مسجد اتخاذ شود.[۲]


روایت دوم :‌ جندب می گوید پیامبر بهنگام وفات فرمود : آگاه باشید كه پیشینیان از شما، قبرهای پیامبران و صالحان خود را مسجد قرار می دادند . اگاه باشید كه هرگز قبور را مسجد اتخاذ نکنید و من شما را از آن باز می دارم.‌ [۳]


روایت سوم : عائشه می گوید :‌ ام حبیبه و ام سلمه (همسران رسول خدا) در کشور حبشه (موقعی که همراه گروهی به آنجا مهاجرت کرده بودند) تصویری از پیامبر خدا دیدند. پیامبر فرمود: آنان مردمی هستند که هر وقت مرد صالحی از آنان می مرد، بر قبر او مسجدی می ساختند و صورت هایی را تصویر می کردند. آنان بدترین مردم نزد خدا در روز قیامت می باشند. [۴]

روایت چهارم ‌: ابن عباس می گوید :‌ رسول خدا، زنانی را که قبور را زیارت می کنند و کسانی که آنها را مساجد اتخاذ کرده و چراغ روشن می کنند، لعن کرد. [۵]


نقد و بررسی :‌

1- باید گفت ساختن مسجد در كنار مزار اولیای دین كه مورد انكار وهابیت است امری است كه در قران كریم با صراحت مشروعیت ان ذكر شده است . در ایه 21سوره كهف می خوانیم :‌

و كذلك أعثرنا علیهم لیعلموا أن وعد الله حق و أن الساعة لا ریب فیها إذ یتنازعون بینهم أمرهم فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم أعلم بهم قال الذین غلبوا على أمرهم لنتخذن علیهم مسجدا.


مفاد ایه شریفه این است كه : انگاه كه قضیه اصحاب كهف بعد از سیصد سال و اندی برای مردم روشن گردید بین موحدین و مشركین ان زمان نسبت به جریان اصحاف كهف اختلاف واقع گردید . مشركین می گفتند كه دیوار و بنائی بر اجساد انان كشیده شود تا داستانشان بتدریج فراموش گردد اما مومنین و موحدین می گفتند كه شایسته است مسجدی در كناب قبورشان بنا گردد تا یاد انان در نسلهای بعدی برای همیشه زنده مانده و مردم در كنار مرقد انان به عبادت الهی بپردازند .


در تفسیر نمونه نسبت به دلالت ایه مذكور بر نفی دیدگاه وهابیت در عدم مشروعیت ساخت مسجد در كنار قبور اولیای الهی امده است :‌


ظاهر تعبیر قرآن این است كه اصحاب كهف سرانجام بدرود حیات گفتند و به خاك سپرده شدند، و كلمه" علیهم" شاهد این مدعا است، سپس علاقه‏مندان به آنها تصمیم گرفتند معبدى در كنار آرامگاه آنان بسازند، قرآن این موضوع را در آیات فوق با لحن موافقى آورده است و این نشان مى‏دهد كه ساختن معبد به احترام قبور بزرگان دین نه تنها حرام نیست- آن چنان كه وهابیها مى‏پندارند- بلكه كار خوب و شایسته‏اى است.


در ادامه آمده است :‌ اصولا بناهاى یادبود كه خاطره افراد برجسته و با شخصیت را زنده مى‏دارد همیشه در میان مردم جهان بوده و هست، و یك نوع قدردانى از گذشتگان، و تشویق براى آیندگان در آن كار نهفته است، اسلام نه تنها از این كار نهى نكرده بلكه آن را مجاز شمرده است. وجود اینگونه بناها یك سند تاریخى بر وجود این شخصیتها و برنامه و تاریخشان است، به همین دلیل پیامبران و شخصیتهایى كه قبر آنها متروك مانده تاریخ آنها نیز مورد تردید و استفهام قرار گرفته است. این نیز واضح است كه این گونه بناها كمترین منافاتى با مسئله توحید و اختصاص پرستش به" الله" ندارد، زیرا" احترام"، مطلبى است، و" عبادت" و پرستش مطلبى دیگر.[۶]


فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب اقوال گوناگونی را در زمینه تنازعی كه در ایه شریفه نسبت به داستان اصحاب كهف اشاره شده است (إذ یتنازعون بینهم أمرهم) بیان نموده كه قول سوم و چهارم ان بیانگر نفی دیدگاه وهابیت در مشروعیت بناء‌ مسجد در كنار قبور اولیای الهی است بدون انكه انها را مورد نقد قرار دهد .


ایشان در بیان قول سوم می گوید :‌ مشركین گفتند قسمت ورودی غار اصحاب كهف بطور كلی مسدود گردیده تا هیچكس امكان ورود در ان را نیابد اما موحدین و مسلمانان گفتند بر كنار قبورشان مسجدی ساخته شود تا مكان عبادت برای بندگان بوده و یاد انان نیز همیشه در خاطره ها جاودان باشد.


ایشان در بیان قول چهارم نیز می گوید :‌ كفار گفتند از انجا كه اصحاب كهف بر دین ما بوده اند از اینرو (طبق اعتقاد انان ) بر قبورشان بنائی ساخته شود اما مسلمانان و موحدان گفتند بر كنار قبور انان مسجدی بنا گردیده تا مكانی برای عبادت خداوند باشد . [۷]


اگر به مفاد روایاتی كه وهابیت به انها استناد كرده اند توجه شود بطلان برداشت انها بخوبی معلوم می گدردد بدین معنا كه مفاد روایات مذكور در مذمت كسانی است كه قبور اولیای الهی را بعنوان مسجد و معبد خویش قرار داده و انها را عبادت می كنند . بدیهی است كه چنین عملی با توحید منافات داشته و شرك در عبودیت خواهد بود. اما این سخن كجا و سخن كسانی كه معتقدند در كنار قبور مطهر اولیای الهی شایسته است مسجدی ساخته شود كه در ان مسجد عبادت الله انجام گیرد .


در اینصورت ساختن مسجد كنار قبور اولیای الهی نوعی تعظیم و تكریم انان بوده و ارتباطی با پرستش انان نخواهد داشت چون عبادت و پرستش مبتنی بر دو ركن است كه هیجیك در اینجا موجود نیست :‌

الف – اظهار نهایت ذلت و اعتقاد به الوهیت یا فاعلیت استقلالی .

ب- تعظیم و تكریم مقرون به تقدیس است، خواه امرى در كار باشد و یا نباشد، خواه آنكه قصد امتثال امر شده باشد یا نشده باشد.[۸]

بنابر این اتخاذ قبور اولیای الهی( كه در ورایات مذكور از انها نهی شده است ) بعنوان مسجد و معبد با بناء‌ مسجد در كنار قبور مطهر انان كاملا متفاوت بوده و محذوری از جنبه عقلی و شرعی نخواهد داشت .

منابع

پانویس

  1. مجموعه الفتاوي ج 27ص 77-78
  2. صحيح البخاري ج 2ص 91  :‌‌ عن عروة عن عائشة رضي الله عنها عن النبي صلى الله عليه وسلم قال في مرضه الذي مات فيه لعن الله اليهود والنصارى اتخذوا قبور أنبيائهم مسجدا قالت ولولا ذلك لأبرزوا قبره غير أني أخشى أن يتخذ مسجدا
  3. صحيح مسلم ج2 ص67 :‌ عن جندب قال سمعت النبي صلى الله عليه وسلم قبل ان يموت ...الا وان من كان قبلكم كانوا يتخذون قبورأنبيائهم وصالحيهم مساجد الا فلا تتخذوا القبور مساجد انى أنهاكم عن ذلك
  4. همان ص 66:‌‌ عن عائشة ان أم حبيبة وأم سلمة ذكرتا كنيسة رأينها بالحبشة فيها تصاوير لرسول الله صلى الله عليه وسلم فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم ان أولئك إذا كان فيهم الرجل الصالح فمات بنوا على قبره مسجدا وصوروا فيه تلك الصور أولئك شرار الخلق عند الله يوم القيامة
  5. سنن النسائي ج 4ص 94: عن ابن عباس قال لعن رسول الله صلى الله عليه وسلم زائرات القبور والمتخذين عليها المساجد والسرج التشديد في الجلوس على القبور ؛ روايت ديگر :‌ ‌عن ‌أبو سلمة وابن المسيب أن أبا هريرة أخبرهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم نعى لهم النجاشي صاحب الحبشة في اليوم الذي مات فيه فقال استغفروا لأخيكم التغليظ في اتخاذ السرج على القبور
  6. تفسير نمونه ج‏12 ص 388
  7. مفاتيح الغيب ج‏21 ص 447
  8. يادداشتهاى استاد مطهرى، ج‏8، ص: 180-179