عبدالملک جوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
|-
|-
|شاگردان
|شاگردان
|ابوحامد غزالی‌
|ابوحامد غزالی
|-
|-
|آثار
|آثار
خط ۳۹: خط ۳۹:
|}
|}
</div>
</div>
'''
 
عبدالمَلِك بن عبداللّه جوینی'''، مشهور به '''امام الحرمين''' و ملقب به '''ضياء‌الدين'''، كنيه‌اش '''ابوالمعالى''' متكلم بزرگ [[اشعرى]] و [[فقيه‌]] و اصولى شافعی مذهب، از مدرسین معروف [[نظامیه نیشابور]] که حدود چهار سال به تدریس در [[مکه]] و [[مدینه]] مشغول بود. ابوالمعالی تحصیلات خویش را نزد پدرش آغاز کرد و پس از ادامه تحصیل در این شهر و سپس مهاجرت به [[بغداد]]، به [[نیشابور]] بازگشت و صاحب کرسی تدریس شد. با اعلان لعن [[شیعیان]]، پس از وفات طغرل و در زمان حکومت [[آلب ارسلان]] به نیشابور بازگشت و در سال ۴۷۸ق در این شهر درگذشت.  
'''عبدالمَلِك بن عبداللّه جوینی'''، مشهور به '''امام الحرمين''' و ملقب به '''ضياء‌الدين'''، كنيه‌اش '''ابوالمعالى''' متكلم بزرگ [[اشعرى]] و [[فقيه‌]] و اصولى شافعی مذهب، از مدرسین معروف [[نظامیه نیشابور]] که حدود چهار سال به تدریس در [[مکه]] و [[مدینه]] مشغول بود. ابوالمعالی تحصیلات خویش را نزد پدرش آغاز کرد و پس از ادامه تحصیل در این شهر و سپس مهاجرت به [[بغداد]]، به [[نیشابور]] بازگشت و صاحب کرسی تدریس شد. با اعلان لعن [[شیعیان]]، پس از وفات طغرل و در زمان حکومت [[آلب ارسلان]] به نیشابور بازگشت و در سال ۴۷۸ق در این شهر درگذشت.  


=زندگینامه=
=زندگینامه=


عبدالمَلِک‌ بن‌ عبداللّه‌بن‌ یوسف‌بن‌ محمدبن‌ حَیویه، مشهور به‌ امام‌ الحرمین‌ و ملقب‌ به‌ ضیاءالدین‌، کنیه‌اش‌ ابوالمعالی‌ متکلم‌ بزرگ‌ اشعری‌ و فقیه‌ و اصولی‌ شافعی‌.
عبدالمَلِک‌ بن‌ عبداللّه‌بن‌ یوسف‌بن‌ محمدبن‌ حَیویه، مشهور به‌ امام‌ الحرمین‌ و ملقب‌ به‌ ضیاءالدین‌، کنیه‌اش‌ ابوالمعالی متکلم‌ بزرگ‌ اشعری و فقیه‌ و اصولی شافعی.
جوینی‌ در ۱۸ [[ماه محرم‌]] ۴۱۹ به‌ دنیا آمد.<ref>ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۹؛ سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۶۸.</ref>. زادگاهش‌ دقیقاً مشخص‌ نیست‌، ابوالفداء در تقویم‌البلدان‌ (ص‌ ۴۵۱)، او را به‌ آزادور (از توابع‌ جوین‌) نسبت‌ داده‌ است‌. بروکلمان‌، ظاهراً به‌ قرینه یکی‌ دانستن‌ محل‌ تولد و مرگ‌ او، قریه بُشتَنِقان‌ را زادگاه‌ وی‌ دانسته‌ است‌ <ref>رجوع کنید به د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌.</ref>.
جوینی در ۱۸ [[ماه محرم‌]] ۴۱۹ به‌ دنیا آمد.<ref>ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۹؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۶۸.</ref>. زادگاهش‌ دقیقاً مشخص‌ نیست‌، ابوالفداء در تقویم‌البلدان‌ (ص‌ ۴۵۱)، او را به‌ آزادور (از توابع‌ جوین‌) نسبت‌ داده‌ است‌. بروکلمان‌، ظاهراً به‌ قرینه یکی دانستن‌ محل‌ تولد و مرگ‌ او، قریه بُشتَنِقان‌ را زادگاه‌ وی دانسته‌ است‌ <ref>رجوع کنید به د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌.</ref>.


=اساتید=
=اساتید=


جوینی‌ نزد پدرش‌ به‌ تعلم‌ پرداخت‌ <ref>سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۷۳؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۲۶۱ـ.۲۶۲</ref>. نزد [[ابوالقاسم‌ اسکافی‌ اسفراینی‌]]، که‌ با دو واسطه‌ شاگرد [[ابوالحسن‌ اشعری‌]] بود <ref>ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۴؛ سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۵.</ref>، [[کلام‌]] و [[اصول‌ فقه‌]] آموخت‌ و در همان‌ اوان‌ بر آرای‌ کلامی‌ او تعلیق‌ نوشت‌ <ref>سبکی‌، همانجا.</ref>.
جوینی نزد پدرش‌ به‌ تعلم‌ پرداخت‌ <ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۷۳؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۲۶۱ـ.۲۶۲</ref>. نزد [[ابوالقاسم‌ اسکافی اسفراینی]]، که‌ با دو واسطه‌ شاگرد [[ابوالحسن‌ اشعری]] بود <ref>ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۴؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۵.</ref>، [[کلام‌]] و [[اصول‌ فقه‌]] آموخت‌ و در همان‌ اوان‌ بر آرای کلامی او تعلیق‌ نوشت‌ <ref>سبکی، همانجا.</ref>.
 
همچنین‌ علوم‌ قرآنی را نزد [[ابوعبداللّه‌ خبازی]]، از استادان‌ معروف‌ [[قرآن‌]]، فراگرفت‌ <ref>همانجا.</ref>. جوینی از پدرش‌ و نیز از ابوحسان‌ محمد مُزَکّی، ابوسعد عبدالرحمان‌بن‌ حَمْدان‌ نَضرَوی، ابوالحسن‌ علیبن‌ محمد طِرازی، ابوسعد محمدبن‌ علی صفار و ابونصر منصوربن‌ رامِش‌ [[حدیث‌]] شنید. او از ابونعیم‌ حافظ‌ اصفهانی اجازه روایت‌ حدیث‌ داشت‌. کسانی چون‌ ابوعبداللّه‌ فُراوی، زاهربن‌ طاهر شَحّامی و اسماعیل‌بن‌ ابیصالح‌ مؤذِّن‌ از او روایت‌ کرده‌اند <ref>ذهبی، ج‌ ۱۸، ص‌۴۷۰؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱؛ ابن‌نجار، ج‌ ۱۶، ص‌ ۴۴.</ref>.
 
وی هنوز بیست‌ سال‌ نداشت‌ که‌ با فوت‌ پدر در ۴۳۸، به‌ تدریس‌ در مدرسه او پرداخت‌ و چندان‌ در مجالس‌ مناظره‌ طبع‌آزمایی کرد تا قوّت‌ و فضل‌ او بر همه‌ آشکار شد <ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۶.</ref>، اما این‌ آوازه‌ و تفوق‌ علمی از ۴۴۵ به‌ افول‌ گرایید. در آن‌ سال‌ در پی دستور عمیدالملک‌ کُندُری، وزیر طغرل‌بیگ‌ سلجوقی، مبنی بر لعن‌ رافضه‌ و اشاعره‌ در منابر خراسان‌، برخی علما از جمله‌ جوینی سخت‌ به‌ محنت‌ افتادند <ref>رجوع کنید به ابن‌عساکر، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج‌۱۰، ص‌ ۳۳؛ سبکی، همانجا.</ref>.
 
دورانِ سختِ جوینی حدود یازده‌ سال‌ به‌ طول‌ انجامید. وی بخشی از این‌ مدت‌ را در بغداد به‌ مناظره‌ با علما گذراند <ref>ابن‌عساکر، همانجا.</ref>. همچنین‌ چهار سال‌، از ۴۵۱ تا ۴۵۴، در [[مکه‌]] و [[مدینه‌]] مجاور شد و به‌ تدریس‌ و فتوا و جمع‌ کردن‌ آرای مذاهب‌ پرداخت‌ و لقب‌ امام‌الحرمین‌ از همین‌رو بر او اطلاق‌ شده‌ است‌ <ref>ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۸؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۹.</ref>. با بر سر کار آمدن‌ [[الب‌ارسلان‌ سلجوقی]] <ref>حک : ۴۵۵ـ۴۶۵.</ref> و وزارت‌ خواجه‌ نظام‌الملک‌، اوضاع‌ دگرگون‌ شد و جوینی در ۴۵۵ یا کمی بعد از آن‌ به‌ نیشابور بازگشت‌.
 
خواجه‌ مدرسه نظامیه نیشابور را برای او بنیان‌ گذارد <ref>ابن‌عساکر، همانجا.</ref> و او بیست‌ سال‌، تا آخر عمر، در این‌ مدرسه‌ تدریس‌ کرد. آوازه علمی جوینی چنان‌ بود که‌ از [[خراسان‌]] و [[جرجان‌]] و [[عراق‌]]، طالبان‌ دانش‌ به‌ نیشابور میآمدند و در حوزه درسی او حدود سیصد تن‌، از جمله‌ گروهی از بزرگان‌ و دانشمندان‌، حاضر میشدند <ref>سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱ـ۱۷۳.</ref>. به‌ نوشته برخی منابع‌، او در هنگام‌ مرگ‌، بالغ‌ بر چهارصد شاگرد داشت‌ <ref>رجوع کنید به ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۸؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۰.</ref>.  


همچنین‌ علوم‌ قرآنی‌ را نزد [[ابوعبداللّه‌ خبازی‌]]، از استادان‌ معروف‌ [[قرآن‌]]، فراگرفت‌ <ref>همانجا.</ref>. جوینی‌ از پدرش‌ و نیز از ابوحسان‌ محمد مُزَکّی‌، ابوسعد عبدالرحمان‌بن‌ حَمْدان‌ نَضرَوی‌، ابوالحسن‌ علی‌بن‌ محمد طِرازی‌، ابوسعد محمدبن‌ علی‌ صفار و ابونصر منصوربن‌ رامِش‌ [[حدیث‌]] شنید. او از ابونعیم‌ حافظ‌ اصفهانی‌ اجازه روایت‌ حدیث‌ داشت‌. کسانی‌ چون‌ ابوعبداللّه‌ فُراوی‌، زاهربن‌ طاهر شَحّامی‌ و اسماعیل‌بن‌ ابی‌صالح‌ مؤذِّن‌ از او روایت‌ کرده‌اند <ref>ذهبی‌، ج‌ ۱۸، ص‌۴۷۰؛ سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱؛ ابن‌نجار، ج‌ ۱۶، ص‌ ۴۴.</ref>.
=بزرگان‌ هم دوره ابوالمعالی=


وی‌ هنوز بیست‌ سال‌ نداشت‌ که‌ با فوت‌ پدر در ۴۳۸، به‌ تدریس‌ در مدرسه او پرداخت‌ و چندان‌ در مجالس‌ مناظره‌ طبع‌آزمایی‌ کرد تا قوّت‌ و فضل‌ او بر همه‌ آشکار شد <ref>سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۶.</ref>، اما این‌ آوازه‌ و تفوق‌ علمی‌ از ۴۴۵ به‌ افول‌ گرایید. در آن‌ سال‌ در پی‌ دستور عمیدالملک‌ کُندُری‌، وزیر طغرل‌بیگ‌ سلجوقی‌، مبنی‌ بر لعن‌ رافضه‌ و اشاعره‌ در منابر خراسان‌، برخی‌ علما از جمله‌ جوینی‌ سخت‌ به‌ محنت‌ افتادند <ref>رجوع کنید به ابن‌عساکر، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج‌۱۰، ص‌ ۳۳؛ سبکی‌، همانجا.</ref>.
ابواسحاق‌ شیرازی‌ او را «امام‌ امامان‌» <ref>ابن‌جوزی‌، ج‌ ۱۶، ص‌ ۲۴۵.</ref>، «نزهت‌ روزگار» <ref>سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۲.</ref> و شیخ‌الاسلام‌ صابونی‌ «قرهالعین‌ اسلام‌» <ref>همان‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۳.</ref> خوانده‌اند. او زعامت‌ شافعیان‌ و تولیت‌ اوقاف‌ را نیز برعهده‌ داشت‌ <ref>ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۵.</ref> و در ۲۵ [[ربیع‌الاخر]] ۴۷۸ در بشتنقان‌، در نزدیکی‌ نیشابور، که‌ روزهای‌ آخر عمر خود را به‌ علت‌ بیماری‌ در آنجا می‌گذراند، درگذشت‌ و در نیشابور به‌ خاک‌ سپرده‌ شد <ref>(ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۷؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۹؛سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۸۱.</ref>.


دورانِ سختِ جوینی‌ حدود یازده‌ سال‌ به‌ طول‌ انجامید. وی‌ بخشی‌ از این‌ مدت‌ را در بغداد به‌ مناظره‌ با علما گذراند <ref>ابن‌عساکر، همانجا.</ref>. همچنین‌ چهار سال‌، از ۴۵۱ تا ۴۵۴، در [[مکه‌]] و [[مدینه‌]] مجاور شد و به‌ تدریس‌ و فتوا و جمع‌ کردن‌ آرای‌ مذاهب‌ پرداخت‌ و لقب‌ امام‌الحرمین‌ از همین‌رو بر او اطلاق‌ شده‌ است‌ <ref>ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۸؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۹.</ref>. با بر سر کار آمدن‌ [[الب‌ارسلان‌ سلجوقی‌]] <ref>حک : ۴۵۵ـ۴۶۵.</ref> و وزارت‌ خواجه‌ نظام‌الملک‌، اوضاع‌ دگرگون‌ شد و جوینی‌ در ۴۵۵ یا کمی‌ بعد از آن‌ به‌ نیشابور بازگشت‌.
جوینی‌ روش‌ تدریس‌ نخبه‌پرورانه‌ای‌ داشت‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ شاگردان‌ گزیده او در تمامی‌ اوقات‌ روز و شب‌ فرصت‌ داشتند با استاد در هر مسئله‌ای‌ گفتگو کنند و او با گشاده‌رویی‌ و سعه صدر، به‌ بررسی‌ عقلی‌ و تحلیل‌ مسائل‌ اعتقادی‌ و برانگیختن‌ شوق‌ تأمل‌ و تحقیق‌ در مسائل‌ ایمانی‌، حتی‌ در گفتگوهای‌ عام‌، می‌پرداخت‌ .<ref>رجوع کنید به سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۷ـ۱۷۹.</ref>.


خواجه‌ مدرسه نظامیه نیشابور را برای‌ او بنیان‌ گذارد <ref>ابن‌عساکر، همانجا.</ref> و او بیست‌ سال‌، تا آخر عمر، در این‌ مدرسه‌ تدریس‌ کرد. آوازه علمی‌ جوینی‌ چنان‌ بود که‌ از [[خراسان‌]] و [[جرجان‌]] و [[عراق‌]]، طالبان‌ دانش‌ به‌ نیشابور می‌آمدند و در حوزه درسی‌ او حدود سیصد تن‌، از جمله‌ گروهی‌ از بزرگان‌ و دانشمندان‌، حاضر می‌شدند <ref>سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱ـ۱۷۳.</ref>. به‌ نوشته برخی‌ منابع‌، او در هنگام‌ مرگ‌، بالغ‌ بر چهارصد شاگرد داشت‌ <ref>رجوع کنید به ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۸؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۰.</ref>.  
ادعا شده‌ است‌ که‌ در آخرین‌ لحظات‌ زندگی‌ از این‌ کار خود اظهار پشیمانی‌ کرد <ref>رجوع کنید به ابن ‌جوزی‌، ج‌ ۱۶، ص‌ ۲۴۵؛برای‌ نقد این‌ دعوی‌ رجوع کنید به سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۸۵ـ۱۸۷.</ref>. وی‌ تا پایان‌ زندگی‌ شوقِ آموختن‌ داشت‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ در سالهای‌ آخر عمر، عالمی‌ نحوی‌ را که‌ به‌ نیشابور آمده‌ بود هر روز به‌ خانه‌ می‌برد و نزد او ادبیات‌ می‌خواند <ref>سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۹.</ref>.


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۴

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

عبدالملک جوینی
نام ابوالمعالی عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی
سایر نامها و القاب ابوالمعالی • امام الحرمین جوینی• ضیاءالدین • امام‌ الحرمین‌ • عبدالملک بن عبدالله جوینی
زاده محرم ۴۱۹ (قمری) • آزادوار • ولایت جوین
درگذشت ۲۵ ربیع‌الثانی ۴۷۸ (قمری) • نیشابور، گورستان تلاجرد
استادان پدرش ابومحمد جوینی • قاضی حسین • ابوالقاسم اسکافی • ابوعبداللّه خبازى
شاگردان ابوحامد غزالی
آثار اصول الدین • البرهان فی اصول الفقه • تلخیص التقریب • الارشاد • العقیدة النظامیه • غیاث الامم • مدارک العقول و النهایه.
دین و مذهب اسلام • سنی شافعی تدریس در مکه • امامت جمعه نیشابور• ریاست مدرسه نظامیه نیشابور • ریاست اوقاف • زعامت مذهب شافعی • تشکیل مجالس خطابه و وعظ
فعالیت‌ها فقه • اصول • تدریس

عبدالمَلِك بن عبداللّه جوینی، مشهور به امام الحرمين و ملقب به ضياء‌الدين، كنيه‌اش ابوالمعالى متكلم بزرگ اشعرى و فقيه‌ و اصولى شافعی مذهب، از مدرسین معروف نظامیه نیشابور که حدود چهار سال به تدریس در مکه و مدینه مشغول بود. ابوالمعالی تحصیلات خویش را نزد پدرش آغاز کرد و پس از ادامه تحصیل در این شهر و سپس مهاجرت به بغداد، به نیشابور بازگشت و صاحب کرسی تدریس شد. با اعلان لعن شیعیان، پس از وفات طغرل و در زمان حکومت آلب ارسلان به نیشابور بازگشت و در سال ۴۷۸ق در این شهر درگذشت.

زندگینامه

عبدالمَلِک‌ بن‌ عبداللّه‌بن‌ یوسف‌بن‌ محمدبن‌ حَیویه، مشهور به‌ امام‌ الحرمین‌ و ملقب‌ به‌ ضیاءالدین‌، کنیه‌اش‌ ابوالمعالی متکلم‌ بزرگ‌ اشعری و فقیه‌ و اصولی شافعی. جوینی در ۱۸ ماه محرم‌ ۴۱۹ به‌ دنیا آمد.[۱]. زادگاهش‌ دقیقاً مشخص‌ نیست‌، ابوالفداء در تقویم‌البلدان‌ (ص‌ ۴۵۱)، او را به‌ آزادور (از توابع‌ جوین‌) نسبت‌ داده‌ است‌. بروکلمان‌، ظاهراً به‌ قرینه یکی دانستن‌ محل‌ تولد و مرگ‌ او، قریه بُشتَنِقان‌ را زادگاه‌ وی دانسته‌ است‌ [۲].

اساتید

جوینی نزد پدرش‌ به‌ تعلم‌ پرداخت‌ [۳]. نزد ابوالقاسم‌ اسکافی اسفراینی، که‌ با دو واسطه‌ شاگرد ابوالحسن‌ اشعری بود [۴]، کلام‌ و اصول‌ فقه‌ آموخت‌ و در همان‌ اوان‌ بر آرای کلامی او تعلیق‌ نوشت‌ [۵].

همچنین‌ علوم‌ قرآنی را نزد ابوعبداللّه‌ خبازی، از استادان‌ معروف‌ قرآن‌، فراگرفت‌ [۶]. جوینی از پدرش‌ و نیز از ابوحسان‌ محمد مُزَکّی، ابوسعد عبدالرحمان‌بن‌ حَمْدان‌ نَضرَوی، ابوالحسن‌ علیبن‌ محمد طِرازی، ابوسعد محمدبن‌ علی صفار و ابونصر منصوربن‌ رامِش‌ حدیث‌ شنید. او از ابونعیم‌ حافظ‌ اصفهانی اجازه روایت‌ حدیث‌ داشت‌. کسانی چون‌ ابوعبداللّه‌ فُراوی، زاهربن‌ طاهر شَحّامی و اسماعیل‌بن‌ ابیصالح‌ مؤذِّن‌ از او روایت‌ کرده‌اند [۷].

وی هنوز بیست‌ سال‌ نداشت‌ که‌ با فوت‌ پدر در ۴۳۸، به‌ تدریس‌ در مدرسه او پرداخت‌ و چندان‌ در مجالس‌ مناظره‌ طبع‌آزمایی کرد تا قوّت‌ و فضل‌ او بر همه‌ آشکار شد [۸]، اما این‌ آوازه‌ و تفوق‌ علمی از ۴۴۵ به‌ افول‌ گرایید. در آن‌ سال‌ در پی دستور عمیدالملک‌ کُندُری، وزیر طغرل‌بیگ‌ سلجوقی، مبنی بر لعن‌ رافضه‌ و اشاعره‌ در منابر خراسان‌، برخی علما از جمله‌ جوینی سخت‌ به‌ محنت‌ افتادند [۹].

دورانِ سختِ جوینی حدود یازده‌ سال‌ به‌ طول‌ انجامید. وی بخشی از این‌ مدت‌ را در بغداد به‌ مناظره‌ با علما گذراند [۱۰]. همچنین‌ چهار سال‌، از ۴۵۱ تا ۴۵۴، در مکه‌ و مدینه‌ مجاور شد و به‌ تدریس‌ و فتوا و جمع‌ کردن‌ آرای مذاهب‌ پرداخت‌ و لقب‌ امام‌الحرمین‌ از همین‌رو بر او اطلاق‌ شده‌ است‌ [۱۱]. با بر سر کار آمدن‌ الب‌ارسلان‌ سلجوقی [۱۲] و وزارت‌ خواجه‌ نظام‌الملک‌، اوضاع‌ دگرگون‌ شد و جوینی در ۴۵۵ یا کمی بعد از آن‌ به‌ نیشابور بازگشت‌.

خواجه‌ مدرسه نظامیه نیشابور را برای او بنیان‌ گذارد [۱۳] و او بیست‌ سال‌، تا آخر عمر، در این‌ مدرسه‌ تدریس‌ کرد. آوازه علمی جوینی چنان‌ بود که‌ از خراسان‌ و جرجان‌ و عراق‌، طالبان‌ دانش‌ به‌ نیشابور میآمدند و در حوزه درسی او حدود سیصد تن‌، از جمله‌ گروهی از بزرگان‌ و دانشمندان‌، حاضر میشدند [۱۴]. به‌ نوشته برخی منابع‌، او در هنگام‌ مرگ‌، بالغ‌ بر چهارصد شاگرد داشت‌ [۱۵].

بزرگان‌ هم دوره ابوالمعالی

ابواسحاق‌ شیرازی‌ او را «امام‌ امامان‌» [۱۶]، «نزهت‌ روزگار» [۱۷] و شیخ‌الاسلام‌ صابونی‌ «قرهالعین‌ اسلام‌» [۱۸] خوانده‌اند. او زعامت‌ شافعیان‌ و تولیت‌ اوقاف‌ را نیز برعهده‌ داشت‌ [۱۹] و در ۲۵ ربیع‌الاخر ۴۷۸ در بشتنقان‌، در نزدیکی‌ نیشابور، که‌ روزهای‌ آخر عمر خود را به‌ علت‌ بیماری‌ در آنجا می‌گذراند، درگذشت‌ و در نیشابور به‌ خاک‌ سپرده‌ شد [۲۰].

جوینی‌ روش‌ تدریس‌ نخبه‌پرورانه‌ای‌ داشت‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ شاگردان‌ گزیده او در تمامی‌ اوقات‌ روز و شب‌ فرصت‌ داشتند با استاد در هر مسئله‌ای‌ گفتگو کنند و او با گشاده‌رویی‌ و سعه صدر، به‌ بررسی‌ عقلی‌ و تحلیل‌ مسائل‌ اعتقادی‌ و برانگیختن‌ شوق‌ تأمل‌ و تحقیق‌ در مسائل‌ ایمانی‌، حتی‌ در گفتگوهای‌ عام‌، می‌پرداخت‌ .[۲۱].

ادعا شده‌ است‌ که‌ در آخرین‌ لحظات‌ زندگی‌ از این‌ کار خود اظهار پشیمانی‌ کرد [۲۲]. وی‌ تا پایان‌ زندگی‌ شوقِ آموختن‌ داشت‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ در سالهای‌ آخر عمر، عالمی‌ نحوی‌ را که‌ به‌ نیشابور آمده‌ بود هر روز به‌ خانه‌ می‌برد و نزد او ادبیات‌ می‌خواند [۲۳].

پانویس

  1. ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۹؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۶۸.
  2. رجوع کنید به د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌.
  3. سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۷۳؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۲۶۱ـ.۲۶۲
  4. ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۴؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۵.
  5. سبکی، همانجا.
  6. همانجا.
  7. ذهبی، ج‌ ۱۸، ص‌۴۷۰؛ سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱؛ ابن‌نجار، ج‌ ۱۶، ص‌ ۴۴.
  8. سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۶.
  9. رجوع کنید به ابن‌عساکر، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج‌۱۰، ص‌ ۳۳؛ سبکی، همانجا.
  10. ابن‌عساکر، همانجا.
  11. ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۸؛ ابن‌عماد، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۹.
  12. حک : ۴۵۵ـ۴۶۵.
  13. ابن‌عساکر، همانجا.
  14. سبکی، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۱ـ۱۷۳.
  15. رجوع کنید به ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۸؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۰.
  16. ابن‌جوزی‌، ج‌ ۱۶، ص‌ ۲۴۵.
  17. سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۲.
  18. همان‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۳.
  19. ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۵.
  20. (ابن‌عساکر، ص‌ ۲۱۷؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۹؛سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۸۱.
  21. رجوع کنید به سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۷ـ۱۷۹.
  22. رجوع کنید به ابن ‌جوزی‌، ج‌ ۱۶، ص‌ ۲۴۵؛برای‌ نقد این‌ دعوی‌ رجوع کنید به سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۸۵ـ۱۸۷.
  23. سبکی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۱۷۹.