عبدالحسین امینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
خط ۳۵: خط ۳۵:
== الغدیر و دیدگاه‌ها ==
== الغدیر و دیدگاه‌ها ==
=== آیت‌الله خامنه‌ای ===
=== آیت‌الله خامنه‌ای ===
[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای]] در یکی از بیانات خود در این باره اظهار می‌دارند: به‌عنوان بیان حقیقت و طلب حقیقت، این یک درخواست منطقی از همه مسلمانان است که بروند تحقیق و ملاحظه کنند، آن چه را که محققین شیعه نوشتند؛ علمای بزرگ شیعه در زمان خود ما جمع کردند؛ نوشتند؛ تحقیق کردند؛ در دنیای اسلام، آنها را عرضه کردند و نوشته آنها مورد تقدیر علمای اسلام، روشنفکران اسلام، برجستگان اسلام قرار گرفته است. اینها را ملاحظه کنند؛ خودشان را محصور و محروم نکنند. کتاب های مرحوم سید شرف الدین عاملی، کتاب شریف الغدیر، تألیف علامه امینی، اینها حقایقی است که جمع شده است. مسئله غدیر، یک مسئله مسلّم تاریخی است. در ده ها کتاب، مرحوم امینی ده ها طریق از طرق اهل سنت را نقل می کند که ماجرای غدیر را به همین شکل که ما نقل می کنیم، نقل کرده اند<ref>سخنان مقام معظم رهبری به مناسبت عید غدیر، 15/9/1388.</ref>.
[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای]] در یکی از بیانات خود در این باره اظهار می‌دارند: به‌عنوان بیان حقیقت و طلب حقیقت، این یک درخواست منطقی از همه مسلمانان است که بروند تحقیق و ملاحظه کنند، آن چه را که محققین شیعه نوشتند؛ علمای بزرگ شیعه در زمان خود ما جمع کردند؛ نوشتند؛ تحقیق کردند؛ در دنیای اسلام، آنها را عرضه کردند و نوشته آنها مورد تقدیر علمای اسلام، روشنفکران اسلام، برجستگان اسلام قرار گرفته است. اینها را ملاحظه کنند؛ خودشان را محصور و محروم نکنند. کتاب های مرحوم سید شرف الدین عاملی، کتاب شریف الغدیر، تألیف علامه امینی، اینها حقایقی است که جمع شده است. مسأله غدیر، یک مسأله مسلّم تاریخی است. در ده ها کتاب، مرحوم امینی ده ها طریق از طرق اهل سنت را نقل می کند که ماجرای غدیر را به همین شکل که ما نقل می کنیم، نقل کرده اند<ref>سخنان مقام معظم رهبری به مناسبت عید غدیر، 15/9/1388.</ref>.


=== آیت‌الله مطهری ===
=== آیت‌الله مطهری ===

نسخهٔ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۰

عبدالحسین امینی
عبدالحسین امینی.jpg
نام کاملعبدالحسین امینی
نام‌های دیگرعلامه امینی، آیت‌الله امینی
اطلاعات شخصی
سال تولد۱۳۲۰ ق، ۱۲۸۱ ش‌، ۱۹۰۳ م
محل تولدتبریز
دیناسلام، شیعه
استادان
  • سید محمد فیروزآبادی
  • سید ابوتراب خوانساری
آثار

عبدالحسین امینی معروف به علامه امینی نویسندۀ کتاب مشهور «الغدیر فی الکتاب و السنّة و الأدب»، فقیه، محدث، متکلم، مورخ، نسخه‌شناس و از علمای بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود.12 تیرماه در تقویم کشور جمهوری اسلامی ایران، «روز بزرگداشت علامه امینی» نام گرفته است. ایشان از ٢٢ سالگی برای تحصیل علوم اسلامی به نجف رفت و از سیدابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدحسین نایینی، محمدحسین غروی اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی، اجازه اجتهاد دریافت کرد. آیت‌الله‌ امینی علاوه بر نگارش آثار مهم علمی، کتابخانۀ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را در نجف تاسیس کرد که حاوی ۷۰ هزار نسخه خطی و ۵۰۰ هزار عنوان کتاب است.

زندگی‌نامه

شیخ عبدالحسین فرزند آقا میرزا احمد امینی در سال ۱۳۲۰ هجری قمری در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش از ائمۀ جماعات و از علمای تبریز بود. جدش «مولا نجفقلی»، مشهور به «امین الشرع» بود و از همین رو خانواده او « امینی» خوانده شده‌اند. عبدالحسین در مدارس تبریز، مقدمات علوم را آموخت و پس از فراگرفتن قرآن و مقدمات، به تحصیل فقه و اصول پرداخت و در درس سید محمد مولانا، مؤلف «مصباح السالکین»، و سید مرتضی خسروشاهی و شیخ حسین، مؤلف «هدایة الانام» حاضر شد[۱]. علم و عمل از وی شخصیتی برجسته ساخته بود. حسن سیرت، آراستگی طبیعت و پرهیزگاری وی زبان‌زد خاص و عام بود. عبادت بسیار زیاد، تقوا و زهد از ویژگی‌های اخلاقی ایشان دانسته شده است؛ به‌گونه‌ای که تا آخر عمر خانۀ شخصی در نجف نداشت و در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کرد.

آثار

ایشان صاحب کتاب شریف «الغدیر» است؛ وی برای نگارش این کتاب، ۱۰ هزار کتاب مطالعه کرد. او علاوه بر کتاب «الغدیر» آثار دیگری نیز دارد که به برخی از آنها در ذیل اشاره می‎کنیم.

  1. شهداء الفضیلة.
  2. سیرَتُنا و سنَتُنا سیرةُ نبیِنا و سنتِه؛
  3. تفسیر سورۀ حمد؛
  4. أدبُ الزائرِ لِمَن یَمَّمَ الحائر در شرح آداب زیارت امام حسین (علیه‌السلام).

ایشان معتقد بود اجتهاد در دنیای جدید از حیطهٔ قدرت فرد خارج است و باید هیئت فتوای مقتدر، شجاع و زمان‌شناس تشکیل شود. او منتقد بسیاری از محافل و مجالس مذهبی به دلیل بی‌اطلاعی و ناآگاهی بسیاری از گویندگان حدیث و معارف دینی بود. وی معتقد بود زیارت ائمه و امامزادگان، بر خلاف آنچه هم‌اکنون در بین شیعیان دیده می‌شود، باید بازده جدی پرورشی داشته باشد؛ از این رو یکی از کارهای نخستین او چاپ یکی از معتبرترین متون زیارتی شیعه به نام کامل الزیارات بود. سید ابوالحسن اصفهانی در تقریظ بر کتاب «شهداء الفضیلة»، علامه امینی را پرچمدار دانش، ادب و قهرمان جنبش فکری اسلامى‌ دانسته است. محمد سعید دحدوح از عالمان اهل‌سنت ساکن حلب در بخشی از نامه‌اش به علامه امینی او را وارث راستین روش و اخلاق آل‌محمد معرفی کرده است.

کتاب «حماسه غدیر» نوشتهٔ محمدرضا حکیمی و کتاب «ربع قرن مع العلامة الامینی (خاطرات)» نوشتۀ حسین شاکری از جمله آثاری است که دربارهٔ آیت‌الله امینی نوشته شده است.

الغدیر و دیدگاه‌ها

آیت‌الله خامنه‌ای

آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در یکی از بیانات خود در این باره اظهار می‌دارند: به‌عنوان بیان حقیقت و طلب حقیقت، این یک درخواست منطقی از همه مسلمانان است که بروند تحقیق و ملاحظه کنند، آن چه را که محققین شیعه نوشتند؛ علمای بزرگ شیعه در زمان خود ما جمع کردند؛ نوشتند؛ تحقیق کردند؛ در دنیای اسلام، آنها را عرضه کردند و نوشته آنها مورد تقدیر علمای اسلام، روشنفکران اسلام، برجستگان اسلام قرار گرفته است. اینها را ملاحظه کنند؛ خودشان را محصور و محروم نکنند. کتاب های مرحوم سید شرف الدین عاملی، کتاب شریف الغدیر، تألیف علامه امینی، اینها حقایقی است که جمع شده است. مسأله غدیر، یک مسأله مسلّم تاریخی است. در ده ها کتاب، مرحوم امینی ده ها طریق از طرق اهل سنت را نقل می کند که ماجرای غدیر را به همین شکل که ما نقل می کنیم، نقل کرده اند[۲].

آیت‌الله مطهری

شهید مطهری قبل از انقلاب، مقاله مفصلی درباره کتاب «الغدیر» علامه امینی نوشت و ثابت کرد که الغدیر علامه امینی، وسیله وحدت مسلمین است. بعضی خیال می کردند کتاب الغدیر، ممکن است مایه افتراق بشود. ایشان می گوید: اگر درست فکر کنیم، درست عمل کنیم و سنجیده پیش برویم، کتاب الغدیر، مایه وحدت دنیای اسلام است. برادران اهل سنت ما هم می توانند در یک محیط خالی از پیش داوری، به منابع غدیر مراجعه کنند؛ یا می پذیرند یا نمی پذیرند. در هر دو صورت، چه بپذیرند و چه نپذیرند، این معنا مسلم است که قضیه غدیر، هیچ گونه جنگ و دعوایی بین پذیرنده و نپذیرنده به وجود نمی آورد و اختلافات را ایجاد نمی کند. برای شیعیان هم همین طور است. شیعیان هم خدا را شکر کنند که از طرف پروردگار، به نعمت این اعتقاد و معرفت، متنعّم شدند. آن برادرهایی هم که این حقیقت را قبول نکردند، یا مراجعه نکردند، یا اطلاع ندارند و یا نتوانستند ذهن هایشان را قانع کنند، آنها هم اعتقادی ندارند. این، اختلاف و درگیری را ایجاب نمی کند[۳].

الغدیر و وحدت اسلامی

در مورد اصل واقعه غدیر، خوب است همه افرادی که به مسائل تاریخ اسلام علاقه مندند، بدانند که قضیه غدیر، یک قضیه مسلّم است؛ مشکوک نیست. فقط شیعیان نیستند که آن را نقل کرده اند؛ بلکه محدثان سنی - چه در دوره های گذشته و چه در دوره های میانی و بعدی - این ماجرا را نقل کرده اند؛ یعنی همین ماجرایی که در سفر حجةالوداع پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در غدیر خم اتفاق افتاد. از کاروان بزرگ مسلمانانی که در این سفر با پیامبر صلی الله علیه وآله حج گزارده بودند، بعضی جلو رفته بودند. پیامبر صلی الله علیه وآله پیک هایی را فرستاد تا آنها را به عقب برگردانند و ایستاد تا آنهایی که عقب مانده اند، برسند. اجتماع عظیمی در آن جا تشکیل شد. بعضی گفته اند نود هزار، بعضی گفته اند صدهزار و بعضی هم گفته اند صدوبیست هزار نفر در آن اجتماع، حضور داشتند. در آن هوای گرم، مردم ساکن جزیره العرب - که بسیاری از آنها هم اهل بیابان ها و روستاها بودند و به گرما عادت داشتند - طاقت نمی آوردند روی زمین داغ بایستند؛ لذا عباهایشان را زیر پاهایشان گذاشتند تا طاقت بیاورند و بایستند. این نکته در روایت مربوط به اهل سنت هم آمده است. در چنین شرایطی، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از جا برخاست؛ امیرالمؤمنین علیه­السلام را از زمین بلند کرد و جلوی چشم خلایق نگه داشت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، الّلهم وال من والاه و عاد من عاداه».البته این جملات، قبل و بعد هم دارد؛ اما مهم ترین قسمتش این است که پیامبر صلی الله علیه وآله در این جا مسئله ولایت - یعنی حاکمیت اسلامی - را به طور رسمی و صریح، مطرح می کند و امیرالمؤمنین علیه السلام را به عنوان شخص، معین و مطرح می نماید. این را همان طور که لابد شنیده اید و من هم عرض کردم، برادران اهل سنت ما در کتاب های معتبر - نه یکی، نه دوتا، در ده ها کتاب معتبر - نقل کرده اند. مرحوم علامه امینی، اینها را جمع کرده است... مسئله غدیر هم می تواند مایه وحدت باشد؛ همچنان که مرحوم شهید مطهری، مقاله ای با عنوان «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد. او کتاب الغدیر را - که درباره مسائل مربوط به غدیر است - یکی از محورهای وحدت اسلامی می داند که درست هم هست. ممکن است به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است[۴].

تأسیس کتابخانه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)

کتابخانه عمومی امیرالمومنین نجف، ۱۸ ذی‌الحجه ۱۳۷۹ق، توسط علامه امینی و با حضور آقابزرگ تهرانی افتتاح شد. این کتابخانه ۵۰۰ هزار عنوان کتاب در زبان‌های مختلف و حدود ۷۰ هزار عنوان کتاب خطی دارد. امینی کتاب‌های موجود در کتابخانه خود را که پنج تا شش هزار جلد بود، به این کتابخانه اهدا کرد. فرزندش محمدهادی امینی هم هزار جلد از کتاب‌های خود را در اختیار این کتابخانه گذاشت[۵]. علامه امینی در جریان جمع‌آوری احادیث و اسناد مرتبط با نگارش کتاب الغدیر، از کتابخانه‌های مختلف جهان اسلام دیدار کرد. بزرگ‌ترین کتابخانه نجف در زمان او، تنها چهار هزار جلد کتاب داشت و همین نقص او را بر آن داشت تا کتابخانه‌ای عظیم در نجف برپا کند. او در جمادی الاولی سال ۱۳۷۳ق در ۵۳ سالگی، به تهیه کتاب‌‎ها مشغول شد. امینی در ۲۲ سالگی از تبریز به نجف رفت و در درس سید محمد فیروزآبادی (م ۱۳۴۵ق) و سید ابوتراب خوانساری (م ۱۳۴۶ق) حاضر شد.

اجازه اجتهاد و اجازه روایت

امینی از سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدحسین نایینی، محمدحسین غروی اصفهانی و شیخ[عبدالکریم حائری یزدی، اجازه اجتهاد دریافت کرد. با توجه به تاریخ درگذشت مراجع مورد اشاره (که بین ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۴ق بوده است)، علامه امینی پیش از ۳۵ سالگی اجازه اجتهاد و روایت داشته است. او سپس به تبریز بازگشت، اما پس از چندی دوباره به نجف رفت[۶].

درگذشت

امینی ظهر جمعه، ۱۲ تیر ۱۳۴۹ش (۲۸ ربیع‌الثانی ۱۳۹۰ق) درگذشت. بامداد شنبه ۱۳ تیر ۱۳۴۹ش، پیکر او تشییع شد. افزون بر تهران، در شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف نیز پیکر علامه امینی تشییع شد و پس از طواف دادن بر گرد آستان مقدس علوی به وصیت خود او، در حجره‌ای در کتابخانه امیرالمؤمنین که خود بنیان‌گذار آن بود، به خاک سپرده شد. امینی در وصیت‌نامه‌اش خواست کسی را نایب او قرار دهند تا ده سال به کربلا برود. وی همچنین وصیت کرده بود ده سال مجلس عزا در روزهای شهادت حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) برگزار کنند.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. معارف و معاریف؛ حسینی دشتی؛ ج ۲، ص ۵۵۰.
  2. سخنان مقام معظم رهبری به مناسبت عید غدیر، 15/9/1388.
  3. سخنان مقام معظم رهبری به مناسبت عید غدیر خم، 18/10/1385.
  4. سخنان مقام معظم رهبری در اجتماع زائران حرم رضوی، 6/1/1379.
  5. علامه امینی جرعه‌نوش غدیر؛ لطفی، ص ۶۴.
  6. حماسه غدیر؛ حکیمی، ص ۲۸۹.

منابع