صدر اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'تاریخ اسلام' به 'تاریخ اسلام')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
کاربرداصطلاح رایج «صدر الاسلام» و اصطلاح‌های مشابهی چون «الصدر الاول»، «الصدر الاول للاسلام» یا «الصدر الاول فی الاسلام» پیشینۀ درازی در کتابهای [[تاریخ]]، [[تراجم]]، [[رجال]] و حتّی دانش [[فقه]] و [[کلام]] دارد.
کاربرد اصطلاح رایج «صدرالاسلام» و اصطلاح‌های مشابهی چون «الصدرالاول»، «الصدرالاول للاسلام» یا «الصدرالاول فی الاسلام» پیشینۀ درازی در کتاب‌های تاریخ، [[تراجم]]، [[رجال]] و حتّی دانش [[فقه]] و [[کلام]] دارد.


منظور از این اصطلاحات، غالباً بازه زمانی دوران [[بعثت]] تا [[عصر تابعین]] (=دوران [[پیامبر]] تا [[عصر امویان]]) یا [[عصر بعثت]] تا دوره [[اَتباع تابعین]] (=[[دوران بعثت]] تا عصر اول [[خلافت عباسی]]) است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در گذشته، از این اصطلاح جز یک یا دو مورد، در «عنوان» هیچ کتاب و رساله‌ای استفاده نشده و رواج آن در نامگذاری کتاب‌ها، رساله‌ها و مقالاتِ انگلیسی، فارسی و عربی، به بیش از یک قرنِ و نیم اخیر نمی‌رسد. این اصطلاح به رغم فراوانی‌اش در آثار جدید، دارای ابهام و گاه تعارض است و در هیچ اثرِ پژوهشی، توضیحی در بارة معنیِ آن داده نشده است.
منظور از این اصطلاحات، غالباً بازه زمانی دوران [[بعثت]] تا [[عصر تابعین]] (=دوران [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] تا [[عصر امویان]]) یا عصر بعثت تا دوره [[اَتباع تابعین]] (=دوران بعثت تا عصر اول [[عباسیان|خلافت عباسی]]) است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در گذشته، از این اصطلاح جز یک یا دو مورد، در «عنوان» هیچ کتاب و رساله‌ای استفاده نشده و رواج آن در نام‌گذاری کتاب‌ها، رساله‌ها و مقالاتِ انگلیسی، فارسی و عربی، به بیش از یک قرنِ و نیم اخیر نمی‌رسد. این اصطلاح به رغم فراوانی‌اش در آثار جدید، دارای ابهام و گاه تعارض است و در هیچ اثرِ پژوهشی، توضیحی در بارة معنیِ آن داده نشده است.


==اشتراک لفظی==
== اشتراک لفظی ==
واژه «صدر اسلام» [[مشترک لفظی]] است. مقصود از [[اشتراک لفظی]]، صلاحیت داشتن لفظ برای دلالت بر بیش از یک معناست. بیشترِ اشتباه‌های مردم و مغالطه‌ها و خلاف‌های ایشان، از دورترین زمان‌ها، از همین وجه لفظی نشئت گرفته است؛ تا آنجا که افلاطون کتابی دربارهٔ صناعت [[مغالطه]] تدوین کرده و در آن کتاب، تنها از این قسم مغالطه‌های لفظی سخن گفته است (طوسی، 1361: 518؛ فارابی، 1408: 1/198).
واژه «صدر اسلام» مشترک لفظی است. مقصود از اشتراک لفظی، صلاحیت داشتن لفظ برای دلالت بر بیش از یک معناست. بیشترِ اشتباه‌های مردم و مغالطه‌ها و خلاف‌های ایشان، از دورترین زمان‌ها، از همین وجه لفظی نشئت گرفته است؛ تا آنجا که افلاطون کتابی دربارهٔ صناعت مغالطه تدوین کرده و در آن کتاب، تنها از این قسم مغالطه‌های لفظی سخن گفته است (طوسی، 1361: 518؛ فارابی، 1408: 1/198).


این در حالی است که کاربرد گستردهٔ این اصطلاح یا اصطلاحات مشابه آن در کتاب‌های تاریخ، [[تراجم]]، [[رجال]] و حتی در منابع فقهی و حدیثی، چنانکه اشاره خواهیم کرد، سابقهٔ طولانی و بیش از هزارساله دارد؛ از این رو می‌تواند راهگشای فهم صحیح ما از این اصطلاح باشد.
این در حالی است که کاربرد گستردهٔ این اصطلاح یا اصطلاحات مشابه آن در کتاب‌های تاریخ، تراجم، رجال و حتی در منابع فقهی و حدیثی، چنانکه اشاره خواهیم کرد، سابقهٔ طولانی و بیش از هزارساله دارد؛ از این رو می‌تواند راهگشای فهم صحیح ما از این اصطلاح باشد.


«صدر اسلام دوره‌ای از اوایل تاریخ اسلام است که حدود کاملاً مشخصی ندارد؛ ولی بیشتر، آن را زمان پیغمبر و [[خلفای اربعه]] می‌شمارند». گویا مصاحب، تنها کسی است که معادلِ انگلیسیِ (sadre eslam) را در برابر آن نهاده است و در هیچ اثر دیگری این معادل به چشم نمی‌خورد. <ref>دائرةالمعارف فارسیِ مُصاحب، ذیل واژه</ref>
«صدر اسلام دوره‌ای از اوایل تاریخ اسلام است که حدود کاملاً مشخصی ندارد؛ ولی بیشتر، آن را زمان پیغمبر و [[خلفای راشدین|خلفای اربعه]] می‌شمارند». گویا مصاحب، تنها کسی است که معادلِ انگلیسیِ (sadre eslam) را در برابر آن نهاده است و در هیچ اثر دیگری این معادل به چشم نمی‌خورد. <ref>دائرةالمعارف فارسیِ مُصاحب، ذیل واژه</ref>
   
   
==مفهوم‌شناسی==
== مفهوم‌شناسی ==
 
لغت‌شناسان گفته‌اند که صدر هر وسیله‌ای آغاز آن است؛ از این رو نوک نیزه را صدرِ نیزه می‌گویند؛ چنانکه به پیشران تیر نیز صدرِ تیر گویند و سینهٔ انسان و چیزهای دیگر را صدرِ آنها می‌نامند. نیز به همین علت به پیش‌گفتار کتاب تصدیر گفته می‌شود. <ref>جوهری، 1407:2/مدخل صدر؛ ابن‌فارس، بی‌تا، 3/مدخل صدر</ref>
لغت‌شناسان گفته‌اند که صدر هر وسیله‌ای آغاز آن است؛ از این رو نوک نیزه را صدرِ نیزه می‌گویند؛ چنانکه به پیشران تیر نیز صدرِ تیر گویند و سینهٔ انسان و چیزهای دیگر را صدرِ آنها می‌نامند. نیز به همین علت به پیش‌گفتار کتاب تصدیر گفته می‌شود. <ref>جوهری، 1407:2/مدخل صدر؛ ابن‌فارس، بی‌تا، 3/مدخل صدر</ref>


بنابراین اصطلاح «صدر اسلام» می‌تواند به مفهوم اول و اَعلی یا سرآغاز و منشأ پیدایش و بخش عالی‌تر از تاریخ اسلام به شمار رود؛ از این رو، به‌احتمال قوی می‌توان گفت معنی و مفهوم «صدر اسلام» جز نقطهٔ آغاز و فراز برتر تاریخ اسلام نیست؛ اما گویا بیشترِ نویسندگان قرون نخستین نیز «صدر اسلام» یا «صدر اول»5 را امتداد و گسترش [[اسلام]] در بستر دوره‌ای تاریخیِ مهم می‌دانند.
بنابراین اصطلاح «صدر اسلام» می‌تواند به مفهوم اول و اَعلی یا سرآغاز و منشأ پیدایش و بخش عالی‌تر از تاریخ اسلام به شمار رود؛ از این رو، به‌احتمال قوی می‌توان گفت معنی و مفهوم «صدر اسلام» جز نقطهٔ آغاز و فراز برتر تاریخ اسلام نیست؛ اما گویا بیشترِ نویسندگان قرون نخستین نیز «صدر اسلام» یا «صدر اول»5 را امتداد و گسترش [[اسلام]] در بستر دوره‌ای تاریخیِ مهم می‌دانند.


دوره‌ای که در آن رویدادهای بزرگی همچون نظام سیاسی، جغرافیای بزرگِ دارالاسلام، فکر و [[اجتهاد]] دینی، نهضتِ ترجمه و جنبش بزرگ علمی، تولید و تصنیف کتاب و نیز تأسیس مدارس و مکاتب فکری اتفاق افتاده است؛ برای مثال [[ابن‌ندیم]] در آنجا که از انواع خطوط مصحف یاد می‌کند، تصریح می‌کند خالدبن‌ابی‌الهیاج نخستین کسی بود که در «صدر اول» به زیبایی خط شهرت یافت و به کتابت مصحف روی آورد و برای ولیدبن‌عبدالملک و عمربن‌عبدالعزیز مصحف و شعر و اخبار نوشت. <ref>ابن‌ندیم، بی‌تا: 9</ref>
دوره‌ای که در آن رویدادهای بزرگی همچون نظام سیاسی، جغرافیای بزرگِ دارالاسلام، فکر و [[اجتهاد]] دینی، نهضتِ ترجمه و جنبش بزرگ علمی، تولید و تصنیف کتاب و نیز تأسیس مدارس و مکاتب فکری اتفاق افتاده است؛ برای مثال ابن‌ندیم در آنجا که از انواع خطوط مصحف یاد می‌کند، تصریح می‌کند خالدبن‌ابی‌الهیاج نخستین کسی بود که در «صدر اول» به زیبایی خط شهرت یافت و به کتابت مصحف روی آورد و برای ولیدبن‌عبدالملک و عمربن‌عبدالعزیز مصحف و شعر و اخبار نوشت. <ref>ابن‌ندیم، بی‌تا: 9</ref>
   
   
==تبارشناسی «صدر اسلام» در تاریخ‌نگاری معاصر==
== تبارشناسی «صدر اسلام» در تاریخ‌نگاری معاصر ==


در ادامه، معلوم خواهد شد این اصطلاح در متن ادبیات اسلامی پیشینهٔ درازی دارد و فراوانی کاربرد آن به سده نخست قمری نیز می‌رسد؛ اما تا صدوپنجاه سال اخیر کمتر اثری می‌توان یافت که چنین اصطلاحی در نام آن دیده شود.
در ادامه، معلوم خواهد شد این اصطلاح در متن ادبیات اسلامی پیشینهٔ درازی دارد و فراوانی کاربرد آن به سده نخست قمری نیز می‌رسد؛ اما تا صدوپنجاه سال اخیر کمتر اثری می‌توان یافت که چنین اصطلاحی در نام آن دیده شود.
خط ۳۲: خط ۳۱:
آثار مکتوب فراوانی تألیف یافته و به چاپ رسیده است که از نظر وفور و تنوع معانی «صدرالاسلام» به هفت دسته متفاوت تقسیم کرد:
آثار مکتوب فراوانی تألیف یافته و به چاپ رسیده است که از نظر وفور و تنوع معانی «صدرالاسلام» به هفت دسته متفاوت تقسیم کرد:


'''1. عصر پیامبر (ص)''' (13 ق.ه تا 11 ق/610 تا 622 م)
'''1. عصر پیامبر (ص)''' (13 ق. ه تا 11 ق/610 تا 622 م)


'''2. عصر پیامبر (ص) و [[خلفای راشدین]]''' (13 تا 40 ق/610 تا 660 م)
'''2. عصر پیامبر (ص) و [[خلفای راشدین]]''' (13 تا 40 ق/610 تا 660 م)


'''3. صدر اسلام را از عصر پیامبر (ص) تا پایان [[خلافت]] [[امام‌علی]] (ع)'''
'''3. صدر اسلام را از عصر پیامبر (ص) تا پایان [[خلیفه|خلافت]] [[علی بن ابی‌طالب|امام‌ علی]] (ع)'''


'''4. عصر پیامبر (ص) تا پایان [[عصر اموی]]''' (13 تا 132 ق/610 تا 750 م)
'''4. عصر پیامبر (ص) تا پایان [[بنی امیه|عصر اموی]]''' (13 تا 132 ق/610 تا 750 م)


'''5. عصر پیامبر (ص) تا سقوط امویان'''
'''5. عصر پیامبر (ص) تا سقوط امویان'''
خط ۵۸: خط ۵۷:
'''سوم،''' کم‌توجهی نویسندگان معاصر به تعاریف و حدود الفاظ و کلمات؛
'''سوم،''' کم‌توجهی نویسندگان معاصر به تعاریف و حدود الفاظ و کلمات؛


'''چهارم''' نداشتن اطلاع کافی یا جست‌وجونکردن به اندازهٔ لازم در ادبیات و میراث مکتوب [[جهان اسلام]].
'''چهارم''' نداشتن اطلاع کافی یا جست‌وجونکردن به اندازهٔ لازم در ادبیات و میراث مکتوب جهان اسلام.


این در صورتی است که تاریخِ پیدایش و رواج این اصطلاحِ خاص، تا حدِ چشمگیری در ادبیاتِ و متون گذشته همچون [[فقه]]، [[تاریخ]]، [[حدیث]] و مانند آن به طور کامل روشن است؛ به طوری که اشاره خواهیم کرد، با مطالعهٔ آنها می‌توان در تبارشناسی و کاربردِ «صدر اسلام» یا «صدر اول» از نظر نویسندگانِ پیشین، به جمع‌بندی تاریخی و مطمئنی دست یافت.
این در صورتی است که تاریخِ پیدایش و رواج این اصطلاحِ خاص، تا حدِ چشمگیری در ادبیاتِ و متون گذشته همچون فقه، تاریخ، حدیث و مانند آن به طور کامل روشن است؛ به طوری که اشاره خواهیم کرد، با مطالعهٔ آنها می‌توان در تبارشناسی و کاربردِ «صدر اسلام» یا «صدر اول» از نظر نویسندگانِ پیشین، به جمع‌بندی تاریخی و مطمئنی دست یافت.


==تبارشناسیِ «صدر اسلام» در منابع و تاریخ‌نگاری کهن==
== تبارشناسیِ «صدر اسلام» در منابع و تاریخ‌نگاری کهن ==


در این منابع که طیفی از کتاب‌های تاریخی، فقهی، تفسیری، حدیثی، کلامی، ادبی و تراجم را شامل می‌شود، از این اصطلاح به چند گونهٔ متفاوت نام برده شده است:
در این منابع که طیفی از کتاب‌های تاریخی، فقهی، تفسیری، حدیثی، کلامی، ادبی و تراجم را شامل می‌شود، از این اصطلاح به چند گونهٔ متفاوت نام برده شده است:
خط ۷۴: خط ۷۳:
'''1. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص)''' (11 تا 13 ق/608 تا 610 م)
'''1. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص)''' (11 تا 13 ق/608 تا 610 م)


'''2. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص) و صحابه نخستین در برابر دوران [[بنی‌امیه]]''' (13 تا 41 ق/610 تا 661 م)
'''2. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص) و صحابه نخستین در برابر دوران بنی‌امیه''' (13 تا 41 ق/610 تا 661 م)


'''3. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص) و عموم [[صحابه]]''' (13 تا ح 100 ق/610 تا 719 م)
'''3. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص) و عموم صحابه''' (13 تا ح 100 ق/610 تا 719 م)


'''4. صدر اسلام به مفهوم عصر پیامبر (ص) تا عصر [[تابعان]] [[صحابه]] و [[بنی‌امیه]]''' (13 تا 150 ق/610 تا 767 م)
'''4. صدر اسلام به مفهوم عصر پیامبر (ص) تا عصر تابعان صحابه و بنی‌امیه''' (13 تا 150 ق/610 تا 767 م)


==نتیجه==
== نتیجه ==
کاربرد گستردهٔ اصطلاح «صدر اسلام» یا «صدر اول» در زبانِ محدثان و فقهیان سده نخست و نیز در منابع فقهی، کلامی، تاریخی و ادبی سده‌های سوم تا پنجم قمری، چهار قول یا مفهوم متفاوت و مشهور از این اصطلاح را در اختیار نویسندگان قرار می‌دهد:
کاربرد گستردهٔ اصطلاح «صدر اسلام» یا «صدر اول» در زبانِ محدثان و فقهیان سده نخست و نیز در منابع فقهی، کلامی، تاریخی و ادبی سده‌های سوم تا پنجم قمری، چهار قول یا مفهوم متفاوت و مشهور از این اصطلاح را در اختیار نویسندگان قرار می‌دهد:


'''1. عصر پیامبر (ص)''' (13 ق.ه تا 11 ق/610 تا 632 م)؛
'''1. عصر پیامبر (ص)''' (13 ق. ه تا 11 ق/610 تا 632 م)؛


'''2. عصر پیامبر (ص) و [[صحابه]] نخستین''' (13 تا 41 ق/610 تا 661 م)؛
'''2. عصر پیامبر (ص) و صحابه نخستین''' (13 تا 41 ق/610 تا 661 م)؛


'''3. عصر پیامبر (ص) و عموم صحابه تا پایان سده نخست قمری''' (13 تا 100 ق/610 تا 719 م)؛
'''3. عصر پیامبر (ص) و عموم صحابه تا پایان سده نخست قمری''' (13 تا 100 ق/610 تا 719 م)؛


'''4. عصر پیامبر (ص) تا پایان عصر [[تابعان]]، شامل دوران [[خلافت]] [[امویان]] و نیمه نخست قرن دوم قمری''' (13 تا 150 ق/610 تا 767 م).
'''4. عصر پیامبر (ص) تا پایان عصر تابعان، شامل دوران خلافت امویان و نیمه نخست قرن دوم قمری''' (13 تا 150 ق/610 تا 767 م).
 
هریک از این چهار مفهوم به علت مقبولیت و شهرت بیشتری که در برابر مفهوم بعدی دارد، به ترتیب مرجع نویسندگان خواهد بود و سزاوار است تمام پژوهشگران به آنها توجه تام داشته باشند. با وجود این، بهتر و شاید لازم‌تر آن باشد که نویسندگان برای پرهیز از مغالطهٔ اشتراک لفظی و به منظور رعایت حقوقِ مخاطبان، از اطلاق اصطلاح «صدر اسلام» پرهیز کنند و مقصود خود را به‌گونه‌ای در نام اَثر یا در مقدمهٔ آن توضیح دهند.<ref>[https://journals.ui.ac.ir/article_24555.html تبار شناسی مفهوم «صدر اسلام» در تاریخ‌نگاری اسلامی]</ref>
 
==منابع==
 
*ابن ابی یعلی، محمد بن ابی یعلی (بی تا)، طبقات الحنابلة، بیروت، دار المعرفة.
 
*ابن‌خلکان، احمدبن‌محمد، (بی‌تا)، وفیات‌الأعیان و أنباء أبناءالزمان، تحقیق احسان عباس، بیروت: دارالفکر.
 
*ابن‌عربی، ابوبکرمحمدبن‌عبدالله، (بی‌تا)، أحکام القرآن، تحقیق محمدعبدالقادر عطا، بیروت: دارالفکر للطباعة و النشر.
 
*ابن‌ندیم، محمدبن‌اسحاق، (بی‌تا)، الفهرست، بیروت: دارالمعرفه.
 
*احسایی، ابن‌ابی‌جمهورمحمدبن‌علی، (1405 ق)، عوالی اللئالی العزیزیة، قم: دار سیدالشهداء للنشر.
 
*امین، حسن، (1423 ق)، دائره‌المعارف‌الاسلامیه‌الشیعیه، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
 
*آلوسی، محمودبن‌عبدالله، (1415 ق)، روح‌المعانی فی تفسیرالقرآن‌العظیم و السبع‌المثانی، محقق عبدالباری عطیه علی، بیروت: دارالکتب العلمیه و منشورات محمد علی بیضون.
 
*باقلانی، ابوبکرمحمدبن‌طیب، (1414 ق)، تمهیدالأوائل و تلخیص‌الدلائل، تحقیق الشیخ عمادالدین أحمد حیدر، بیروت: مؤسسه الکتب‌الثقافیة.
 
*بحرانی، یوسف‌بن‌احمد، (1405 ق)، الحدائق‌الناضرة، محقق و مصحح: محمدتقی ایروانی، سیدعبدالرزاق مقرم، قم: مؤسسه النشرالاسلامی.
 
*ثعالبی، ابومنصور عبدالملک بن‌محمدبن إسماعیل، (1421 ق)، تحفةالوزراء، محقق و مصحح حبیب‌علی الراوی و إبتسام مرهون الضار، بیروت: الدار العربیه للموسوعات.
 
*جصاص، احمد، (1415 ق)، أحکام‌القرآن، تحقیق عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت: دارالکتب العلمیة.
 
*ذهبی، شمس‌الدین محمدبن‌احمد، (1413 ق)، تاریخ‌الاسلام و وفیات‌المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت: دارالکتاب العربی.
 
*رازی، محمدبن‌عمر، (1420 ق)، التفسیرالکبیر؛ مفاتیح الغیب، تحقیق داراحیاء التراث العربی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.


*زرین‌کوب، عبدالحسین، (1369 ش)، بامداد اسلام، تهران: امیرکبیر.
هریک از این چهار مفهوم به علت مقبولیت و شهرت بیشتری که در برابر مفهوم بعدی دارد، به ترتیب مرجع نویسندگان خواهد بود و سزاوار است تمام پژوهش‌گران به آنها توجه تام داشته باشند. با وجود این، بهتر و شاید لازم‌تر آن باشد که نویسندگان برای پرهیز از مغالطهٔ اشتراک لفظی و به منظور رعایت حقوقِ مخاطبان، از اطلاق اصطلاح «صدر اسلام» پرهیز کنند و مقصود خود را به‌گونه‌ای در نام اَثر یا در مقدمهٔ آن توضیح دهند.<ref>[https://journals.ui.ac.ir/article_24555.html تبار شناسی مفهوم «صدر اسلام» در تاریخ‌نگاری اسلامی]</ref>


*شرف‌الدین، عبدالحسین، (1385 ق)، مؤلف و الشیعه فی صدرالاسلام، تقدیم و اشراف احمد حسینی اشکوری، بغداد: مکتبه الاندلس، نجف: مکتبه النعمان.
== منابع ==
* ابن ابی یعلی، محمد بن ابی یعلی (بی تا)، طبقات الحنابلة، بیروت، دار المعرفة.
* ابن‌خلکان، احمدبن‌محمد، (بی‌تا)، وفیات‌الأعیان و أنباء أبناءالزمان، تحقیق احسان عباس، بیروت: دارالفکر.
* ابن‌عربی، ابوبکرمحمدبن‌عبدالله، (بی‌تا)، أحکام القرآن، تحقیق محمدعبدالقادر عطا، بیروت: دارالفکر للطباعة و النشر.
* ابن‌ندیم، محمدبن‌اسحاق، (بی‌تا)، الفهرست، بیروت: دارالمعرفه.
* احسایی، ابن‌ابی‌جمهورمحمدبن‌علی، (1405 ق)، عوالی اللئالی العزیزیة، قم: دار سیدالشهداء للنشر.
* امین، حسن، (1423 ق)، دائره‌المعارف‌الاسلامیه‌الشیعیه، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
* آلوسی، محمودبن‌عبدالله، (1415 ق)، روح‌المعانی فی تفسیرالقرآن‌العظیم و السبع‌المثانی، محقق عبدالباری عطیه علی، بیروت: دارالکتب العلمیه و منشورات محمد علی بیضون.
* باقلانی، ابوبکرمحمدبن‌طیب، (1414 ق)، تمهیدالأوائل و تلخیص‌الدلائل، تحقیق الشیخ عمادالدین أحمد حیدر، بیروت: مؤسسه الکتب‌الثقافیة.
* بحرانی، یوسف‌بن‌احمد، (1405 ق)، الحدائق‌الناضرة، محقق و مصحح: محمدتقی ایروانی، سیدعبدالرزاق مقرم، قم: مؤسسه النشرالاسلامی.
* ثعالبی، ابومنصور عبدالملک بن‌محمدبن إسماعیل، (1421 ق)، تحفةالوزراء، محقق و مصحح حبیب‌علی الراوی و إبتسام مرهون الضار، بیروت: الدار العربیه للموسوعات.
* جصاص، احمد، (1415 ق)، أحکام‌القرآن، تحقیق عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت: دارالکتب العلمیة.
* ذهبی، شمس‌الدین محمدبن‌احمد، (1413 ق)، تاریخ‌الاسلام و وفیات‌المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت: دارالکتاب العربی.
* رازی، محمدبن‌عمر، (1420 ق)، التفسیرالکبیر؛ مفاتیح الغیب، تحقیق داراحیاء التراث العربی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
* زرین‌کوب، عبدالحسین، (1369 ش)، بامداد اسلام، تهران: امیرکبیر.
* شرف‌الدین، عبدالحسین، (1385 ق)، مؤلف و الشیعه فی صدرالاسلام، تقدیم و اشراف احمد حسینی اشکوری، بغداد: مکتبه الاندلس، نجف: مکتبه النعمان.


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}


{{پانویس رنگی|1}}
[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده: تاریخ اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۸

کاربرد اصطلاح رایج «صدرالاسلام» و اصطلاح‌های مشابهی چون «الصدرالاول»، «الصدرالاول للاسلام» یا «الصدرالاول فی الاسلام» پیشینۀ درازی در کتاب‌های تاریخ، تراجم، رجال و حتّی دانش فقه و کلام دارد.

منظور از این اصطلاحات، غالباً بازه زمانی دوران بعثت تا عصر تابعین (=دوران پیامبر تا عصر امویان) یا عصر بعثت تا دوره اَتباع تابعین (=دوران بعثت تا عصر اول خلافت عباسی) است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در گذشته، از این اصطلاح جز یک یا دو مورد، در «عنوان» هیچ کتاب و رساله‌ای استفاده نشده و رواج آن در نام‌گذاری کتاب‌ها، رساله‌ها و مقالاتِ انگلیسی، فارسی و عربی، به بیش از یک قرنِ و نیم اخیر نمی‌رسد. این اصطلاح به رغم فراوانی‌اش در آثار جدید، دارای ابهام و گاه تعارض است و در هیچ اثرِ پژوهشی، توضیحی در بارة معنیِ آن داده نشده است.

اشتراک لفظی

واژه «صدر اسلام» مشترک لفظی است. مقصود از اشتراک لفظی، صلاحیت داشتن لفظ برای دلالت بر بیش از یک معناست. بیشترِ اشتباه‌های مردم و مغالطه‌ها و خلاف‌های ایشان، از دورترین زمان‌ها، از همین وجه لفظی نشئت گرفته است؛ تا آنجا که افلاطون کتابی دربارهٔ صناعت مغالطه تدوین کرده و در آن کتاب، تنها از این قسم مغالطه‌های لفظی سخن گفته است (طوسی، 1361: 518؛ فارابی، 1408: 1/198).

این در حالی است که کاربرد گستردهٔ این اصطلاح یا اصطلاحات مشابه آن در کتاب‌های تاریخ، تراجم، رجال و حتی در منابع فقهی و حدیثی، چنانکه اشاره خواهیم کرد، سابقهٔ طولانی و بیش از هزارساله دارد؛ از این رو می‌تواند راهگشای فهم صحیح ما از این اصطلاح باشد.

«صدر اسلام دوره‌ای از اوایل تاریخ اسلام است که حدود کاملاً مشخصی ندارد؛ ولی بیشتر، آن را زمان پیغمبر و خلفای اربعه می‌شمارند». گویا مصاحب، تنها کسی است که معادلِ انگلیسیِ (sadre eslam) را در برابر آن نهاده است و در هیچ اثر دیگری این معادل به چشم نمی‌خورد. [۱]

مفهوم‌شناسی

لغت‌شناسان گفته‌اند که صدر هر وسیله‌ای آغاز آن است؛ از این رو نوک نیزه را صدرِ نیزه می‌گویند؛ چنانکه به پیشران تیر نیز صدرِ تیر گویند و سینهٔ انسان و چیزهای دیگر را صدرِ آنها می‌نامند. نیز به همین علت به پیش‌گفتار کتاب تصدیر گفته می‌شود. [۲]

بنابراین اصطلاح «صدر اسلام» می‌تواند به مفهوم اول و اَعلی یا سرآغاز و منشأ پیدایش و بخش عالی‌تر از تاریخ اسلام به شمار رود؛ از این رو، به‌احتمال قوی می‌توان گفت معنی و مفهوم «صدر اسلام» جز نقطهٔ آغاز و فراز برتر تاریخ اسلام نیست؛ اما گویا بیشترِ نویسندگان قرون نخستین نیز «صدر اسلام» یا «صدر اول»5 را امتداد و گسترش اسلام در بستر دوره‌ای تاریخیِ مهم می‌دانند.

دوره‌ای که در آن رویدادهای بزرگی همچون نظام سیاسی، جغرافیای بزرگِ دارالاسلام، فکر و اجتهاد دینی، نهضتِ ترجمه و جنبش بزرگ علمی، تولید و تصنیف کتاب و نیز تأسیس مدارس و مکاتب فکری اتفاق افتاده است؛ برای مثال ابن‌ندیم در آنجا که از انواع خطوط مصحف یاد می‌کند، تصریح می‌کند خالدبن‌ابی‌الهیاج نخستین کسی بود که در «صدر اول» به زیبایی خط شهرت یافت و به کتابت مصحف روی آورد و برای ولیدبن‌عبدالملک و عمربن‌عبدالعزیز مصحف و شعر و اخبار نوشت. [۳]

تبارشناسی «صدر اسلام» در تاریخ‌نگاری معاصر

در ادامه، معلوم خواهد شد این اصطلاح در متن ادبیات اسلامی پیشینهٔ درازی دارد و فراوانی کاربرد آن به سده نخست قمری نیز می‌رسد؛ اما تا صدوپنجاه سال اخیر کمتر اثری می‌توان یافت که چنین اصطلاحی در نام آن دیده شود.

هنوز به‌درستی نمی‌توان دربارهٔ علت‌های این قبض و تنگ‌دستی در نام‌گذاری کتاب‌ها و رسائلِ کهن و آن بسط و گشاده‌دستی در نوشته‌های جدید داوری کرد. نخستین نویسندگان جدید نیز که از این نام‌گذاری بهره برده‌اند، به علت‌ها یا دلایل این نام‌گذاری هیچ اشاره‌ای نکرده‌اند.

اما شاید بتوان چند نکته را گوشزد کرد: نکتهٔ نخست، توجه و تمرکز نویسندگان قرون نخستین به محتوا و متن به‌جای نام‌گذاری و نیز کم‌توجهی یا بی‌توجهی آنها به عنصر زمان در آثارشان است.

نکتهٔ دوم، پیشرفت و گسترش و انشعاب رشته‌ها و تخصصی‌شدن گرایش‌های علمی در سده اخیر را می‌توان از علت‌های دیگر این تغییر در نام‌گذاری کتاب‌ها و مقاله‌ها دانست. [۴]

آثار مکتوب فراوانی تألیف یافته و به چاپ رسیده است که از نظر وفور و تنوع معانی «صدرالاسلام» به هفت دسته متفاوت تقسیم کرد:

1. عصر پیامبر (ص) (13 ق. ه تا 11 ق/610 تا 622 م)

2. عصر پیامبر (ص) و خلفای راشدین (13 تا 40 ق/610 تا 660 م)

3. صدر اسلام را از عصر پیامبر (ص) تا پایان خلافت امام‌ علی (ع)

4. عصر پیامبر (ص) تا پایان عصر اموی (13 تا 132 ق/610 تا 750 م)

5. عصر پیامبر (ص) تا سقوط امویان

6. عصر پیامبر (ص) تا اواخر دورهٔ نخست عباسیان (13 تا 232 ق/610 تا 847 م)

7. عصر پیامبر (ص) تا پایان آل‌بویه (13 تا 447 ق/610 تا 1055 م)

8. دورهٔ نامعلوم؛

9. آشفتگی در کاربرد اصطلاح.

به‌احتمالِ قوی، این اختلاف و آشفتگی در کاربرد اصطلاح صدر اسلام، در چند عامل اساسی ریشه دارد:

نخست، خطای وضوح یا وضوح‌نماییِ اصطلاح؛

دوم، نبود هرگونه تصویر و تفسیر روشن از این اصطلاح در فرهنگ‌نامه‌ها و اصطلاح‌نامه‌ها؛

سوم، کم‌توجهی نویسندگان معاصر به تعاریف و حدود الفاظ و کلمات؛

چهارم نداشتن اطلاع کافی یا جست‌وجونکردن به اندازهٔ لازم در ادبیات و میراث مکتوب جهان اسلام.

این در صورتی است که تاریخِ پیدایش و رواج این اصطلاحِ خاص، تا حدِ چشمگیری در ادبیاتِ و متون گذشته همچون فقه، تاریخ، حدیث و مانند آن به طور کامل روشن است؛ به طوری که اشاره خواهیم کرد، با مطالعهٔ آنها می‌توان در تبارشناسی و کاربردِ «صدر اسلام» یا «صدر اول» از نظر نویسندگانِ پیشین، به جمع‌بندی تاریخی و مطمئنی دست یافت.

تبارشناسیِ «صدر اسلام» در منابع و تاریخ‌نگاری کهن

در این منابع که طیفی از کتاب‌های تاریخی، فقهی، تفسیری، حدیثی، کلامی، ادبی و تراجم را شامل می‌شود، از این اصطلاح به چند گونهٔ متفاوت نام برده شده است:

اصطلاح «الصدرالاول من‌الاسلام»، «الصدرالاول فی الاسلام»، «صدرالاسلام»، «الصدرالاول» و حتی اصطلاح پرپسامدِ «سَلَف» از شایع‌ترین آنهاست؛ البته مفهوم تمام آنها تاحدودی متراف و همسان است.7

کاربرد این اصطلاح‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد ترکیب‌هایِ «الصدرالاول من‌الاسلام» و «الصدرالاول فی‌الاسلام»، به ترکیب‌های کوتاه «صدرالاسلام» و «صدرالاول» تقلیل یافته است؛ چنانکه اصطلاح «صدرالاسلام» نیز در کاربردهای فارسی «صدر اسلام»، بدون الف و لام، شده است. در روایت ابن حزم اندلسی، «الصدرالاول» به خود صحابه نیز، نه به عصرآنها، گفته شده است (ابن‌حزم، بی‌تا: 9/418).

در هر حال، به نظر می‌رسد در این منابع از این اصطلاح، پنج مفهوم یا کاربرد متفاوت اراده شده است:

1. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص) (11 تا 13 ق/608 تا 610 م)

2. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص) و صحابه نخستین در برابر دوران بنی‌امیه (13 تا 41 ق/610 تا 661 م)

3. صدر اسلام به معنی عصر پیامبر (ص) و عموم صحابه (13 تا ح 100 ق/610 تا 719 م)

4. صدر اسلام به مفهوم عصر پیامبر (ص) تا عصر تابعان صحابه و بنی‌امیه (13 تا 150 ق/610 تا 767 م)

نتیجه

کاربرد گستردهٔ اصطلاح «صدر اسلام» یا «صدر اول» در زبانِ محدثان و فقهیان سده نخست و نیز در منابع فقهی، کلامی، تاریخی و ادبی سده‌های سوم تا پنجم قمری، چهار قول یا مفهوم متفاوت و مشهور از این اصطلاح را در اختیار نویسندگان قرار می‌دهد:

1. عصر پیامبر (ص) (13 ق. ه تا 11 ق/610 تا 632 م)؛

2. عصر پیامبر (ص) و صحابه نخستین (13 تا 41 ق/610 تا 661 م)؛

3. عصر پیامبر (ص) و عموم صحابه تا پایان سده نخست قمری (13 تا 100 ق/610 تا 719 م)؛

4. عصر پیامبر (ص) تا پایان عصر تابعان، شامل دوران خلافت امویان و نیمه نخست قرن دوم قمری (13 تا 150 ق/610 تا 767 م).

هریک از این چهار مفهوم به علت مقبولیت و شهرت بیشتری که در برابر مفهوم بعدی دارد، به ترتیب مرجع نویسندگان خواهد بود و سزاوار است تمام پژوهش‌گران به آنها توجه تام داشته باشند. با وجود این، بهتر و شاید لازم‌تر آن باشد که نویسندگان برای پرهیز از مغالطهٔ اشتراک لفظی و به منظور رعایت حقوقِ مخاطبان، از اطلاق اصطلاح «صدر اسلام» پرهیز کنند و مقصود خود را به‌گونه‌ای در نام اَثر یا در مقدمهٔ آن توضیح دهند.[۵]

منابع

  • ابن ابی یعلی، محمد بن ابی یعلی (بی تا)، طبقات الحنابلة، بیروت، دار المعرفة.
  • ابن‌خلکان، احمدبن‌محمد، (بی‌تا)، وفیات‌الأعیان و أنباء أبناءالزمان، تحقیق احسان عباس، بیروت: دارالفکر.
  • ابن‌عربی، ابوبکرمحمدبن‌عبدالله، (بی‌تا)، أحکام القرآن، تحقیق محمدعبدالقادر عطا، بیروت: دارالفکر للطباعة و النشر.
  • ابن‌ندیم، محمدبن‌اسحاق، (بی‌تا)، الفهرست، بیروت: دارالمعرفه.
  • احسایی، ابن‌ابی‌جمهورمحمدبن‌علی، (1405 ق)، عوالی اللئالی العزیزیة، قم: دار سیدالشهداء للنشر.
  • امین، حسن، (1423 ق)، دائره‌المعارف‌الاسلامیه‌الشیعیه، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
  • آلوسی، محمودبن‌عبدالله، (1415 ق)، روح‌المعانی فی تفسیرالقرآن‌العظیم و السبع‌المثانی، محقق عبدالباری عطیه علی، بیروت: دارالکتب العلمیه و منشورات محمد علی بیضون.
  • باقلانی، ابوبکرمحمدبن‌طیب، (1414 ق)، تمهیدالأوائل و تلخیص‌الدلائل، تحقیق الشیخ عمادالدین أحمد حیدر، بیروت: مؤسسه الکتب‌الثقافیة.
  • بحرانی، یوسف‌بن‌احمد، (1405 ق)، الحدائق‌الناضرة، محقق و مصحح: محمدتقی ایروانی، سیدعبدالرزاق مقرم، قم: مؤسسه النشرالاسلامی.
  • ثعالبی، ابومنصور عبدالملک بن‌محمدبن إسماعیل، (1421 ق)، تحفةالوزراء، محقق و مصحح حبیب‌علی الراوی و إبتسام مرهون الضار، بیروت: الدار العربیه للموسوعات.
  • جصاص، احمد، (1415 ق)، أحکام‌القرآن، تحقیق عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت: دارالکتب العلمیة.
  • ذهبی، شمس‌الدین محمدبن‌احمد، (1413 ق)، تاریخ‌الاسلام و وفیات‌المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت: دارالکتاب العربی.
  • رازی، محمدبن‌عمر، (1420 ق)، التفسیرالکبیر؛ مفاتیح الغیب، تحقیق داراحیاء التراث العربی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، (1369 ش)، بامداد اسلام، تهران: امیرکبیر.
  • شرف‌الدین، عبدالحسین، (1385 ق)، مؤلف و الشیعه فی صدرالاسلام، تقدیم و اشراف احمد حسینی اشکوری، بغداد: مکتبه الاندلس، نجف: مکتبه النعمان.

پانویس

  1. دائرةالمعارف فارسیِ مُصاحب، ذیل واژه
  2. جوهری، 1407:2/مدخل صدر؛ ابن‌فارس، بی‌تا، 3/مدخل صدر
  3. ابن‌ندیم، بی‌تا: 9
  4. ابن‌خلکان، بی‌تا: 7/237 تا 239؛ ذهبی، 1413 ق: 48/158
  5. تبار شناسی مفهوم «صدر اسلام» در تاریخ‌نگاری اسلامی