صحابه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[صحابه]] یا [[اصحاب]] به افرادی گفته می‌شود که شخصاً [[پیامبر اسلام (ص)]]  را دیده‌ و با او همراهی و مصاحبت داشته‌
[[صحابه]] یا [[اصحاب]] به افرادی گفته می‌شود که شخصاً [[پیامبر اسلام (ص)]]  را دیده‌ و با او همراهی و مصاحبت داشته‌
<ref>ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵۸.</ref>و سخنش را شنیده و در زمان حیات او مسلمان شده‌اند. مفرد صحابه صحابی است. همچنین به زنانی که جزء یاران پیامبر(ص) بودند، [[صحابیات]] می‌گویند <ref>ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۶۷۹.</ref>
<ref>ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵۸.</ref>و سخنش را شنیده و در زمان حیات او [[مسلمان]] شده‌اند. مفرد صحابه صحابی است. همچنین به زنانی که جزء یاران پیامبر (ص) بودند، [[صحابیات]] می‌گویند <ref>ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۶۷۹.</ref>


== صحابه از منظر لغت==
== صحابه از منظر لغت==

نسخهٔ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۷

صحابه یا اصحاب به افرادی گفته می‌شود که شخصاً پیامبر اسلام (ص) را دیده‌ و با او همراهی و مصاحبت داشته‌ [۱]و سخنش را شنیده و در زمان حیات او مسلمان شده‌اند. مفرد صحابه صحابی است. همچنین به زنانی که جزء یاران پیامبر (ص) بودند، صحابیات می‌گویند [۲]

صحابه از منظر لغت

صحابه یا «الصحابه» جمع «الصاحب» و به معنای رفاقت، یاری، دوستی و هم نشینی است.[۳]

معنا شناسی صحابه

صحابه به افرادی گفته می شود که پیامبر(ص) را ملاقات کرده و همراه و هم‌نشین حضرت بوده و پس از رحلت پیامبر صلوات الله علیه، بر ایمان و اسلام خود پایدار بوده‌اند.[۴] شهید ثانی می‌گوید ملاقات در این جا معنایی عام دارد و شامل هم‌نشینی، همراهی و رسیدن به دیگری می‌شود، هر چند هیچ حرفی بین شخص و حضرت هم رد و بدل نشده باشد و یا به دلیل این که شخص نا‌بینا بوده پیامبر را ندیده باشد. [۵] با این حال برخی گفته‏‌اند که صحابی کسی است که در زمان طولانی هم‌نشین پیامبر بوده باشد و یا از حضرت روایاتی حفظ کرده باشد و یا همراه پیامبر در جنگ ها حضور داشته و در رکاب او شهید شده باشد، ولی آن چه نزد علما پذیرفته شده است، همان تعریف نخست است.[۶]

تعداد صحابه

در برخی از منابع آمده است که تعداد اصحاب پیامبر(ص) هنگام وفات 114 هزار نفر بوده است.[۷]

راه تشخیص صحابه

راه تشخیص صحابه، اخبار موثق، شهرت، استفاضه و تواتر بود. [۸]

دسته بندی صحابه پیامبر

صحابه پیامبر به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول مسلمانانی بودند که در مکه اسلام آوردند و در ادامه به مدینه مهاجرت کردند. گروه دوم مسلمانانی از قبیله اوس و خزرج بودند که در مدینه حضور داشتند و به پیامبر و مهاجرین همراه حضرت پناه دادند. گروه سوم افرادی بودند که بعد از فتح مکه مسلمان شدند. با این حال افرادی بودند که در مدینه خدمت پیامبر رسیدند و در همان جا مسلمان شدند، اما با این سه گروه ارتباطی ندشتند. در بین آن ها می شود به سلمان فارسی اشاره کرد.

دوره صحابه

پایان دوره صحابه را می‌شود از زمان رحلت پیامبر صلوات الله علیه تا سال‌های پایانی قرن اول هجری دانست.زیرا برخی از صحابه تا آن زمان در قید حیات بودند.[۹] مثلا آخرین صحابی‌ای که در کوفه از دنیا رفت، عبدالله بن ابی اوفی (۸۶ق)، و آخرین کسی که در مدینه از دنیا رفت، سهل بن سعد ساعدی (۹۱ق.) در ۱۰۰ سالگی، و آخرین فردی که در بصره درگذشت، انس بن مالک در سال ۹۱ق یا ۹۳ق و آخرین صحابی ای که در شام وفات کرد نیز عبدالله بن یسر در سال ۸۸ قمری بوده است.[۱۰] و اما در بین افرادی که پیامبر صلوات الله علیه را دیده‌اند، آخرین تاریخ درگذشت برای عامر بن واثله ثبت شده است.[۱۱]وی در دولت مختار بن ابی عبید ثقفی پرچمدار بوده و بعد از سال ۱۰۰ قمری درگذشته است.[۱۲]

ویژگی‌های صحابه از منظر اهل سنت

اهل سنت درباره صحابه تعریف موسعی دارند و معتقدند هر مسلمانی که پیامبر صلوات الله علیه را حتی اگر در زمان کوتاهی مثلا یک ‏ساعت دیده باشد، می‌تواند به عنوان صحابه حضرت معرفی شود.[۱۳] از نظر آنان، همه صحابه عادل اند[۱۴] و مسلمانان می ‏توانند احکام دین و معارف اسلام را از آنان بگیرند و تمام احادیث آن ها را بدون چون و چرا بپذیرند؛ زیرا آنان در دوره رسالت حضرت و زمان وحی حضور داشته و آن زمان را درک کرده اند و نیز با تفسیر و تأویل قرآن کریم آشنا شدند و به طور مستقیم از زبان حضرت احکام دین را فرا گرفتند‏ و هر آن چه فرموده را حفظ کردند و توفیق همراهی و یاری پیامبر صلوات الله علیه را داشتند. به همین دلیل، خداوند در برخی از آیات قرآن آنان را ستوده است. پس کسی حق ندارد به «تنقیص» صحابه بپردازد یا روایات آنان را رد کند.

ویژگی‌های صحابه از منظر امامیه

امامیه نیز معتقدند که مصاحبت و همراهی با پیامبر صلوات الله علیه،افتخار بزرگی است.[۱۵]بسیاری از صحابه پیامبر، جهت گسترش احکام اسلام و تثبیت مبانی دین بسیار کوشیدند و با ایثار مال و جان خود، اهداف بلند رسول ‏خدا را پی‏ گرفتند. قرآن کریم در توصیف این گروه که پروانه وار گرد حضرت بوده و در رکابش جان فشانی کردند، این گونه می‌فرماید:{وَ السَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ} [۱۶]پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آن ها پیروی کردند، خداوند از آن ها خشنود گشت و آن ها (نیز) از او خشنود شدند و باغ ‏های بهشتی برای آنان آماده ساخته که نهرها از پای درختانش جاری است، جاودانه در آن خواهند ماند و این است رستگاری و پیروزی بزرگ.همچنین در شأن صحابه مهاجری که به عشق اسلام و پیامبر صلوات الله علیه از دیار خود و همه آن چیزی که داشتند دست کشیدند، می‌فرماید: {لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِینَ الَّذِینَ اُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْواناً وَ یَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ اُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ} [۱۷][این اموال] برای مهاجران نیازمند است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند. درحالی که فضل الهی و رضای او را می‏‌طلبند و خدا و پیامبرش را یاری می‏‌کنند و آن ها راست گویان‌اند.در ضمن، آیات دیگری نیز مانند آیه 18 و 29 سوره فتح به ستایش و تعریف برخی از صحابه فداکار و مؤمن می‌‏پردازد.

پانویس

  1. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
  2. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۶۷۹.
  3. ر ک، بستانی، فرهنگ ابجدی، ۱۳۷۵ش، ص۵۴۴.
  4. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
  5. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۳۹.
  6. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ج۱، ص۱۵۹.
  7. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص۳۴۵.
  8. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، صص۳۴۲-۳۴۳.
  9. شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۹۲.
  10. شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۹۳.
  11. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ج۳، ص۲۴۳.
  12. شهابی،ادوار فقه ص۳۹۳.
  13. صحیح مسلم، شرح نووی، ج 1، ص 5.
  14. .صحیح مسلم، شرح نووی، صص 1 ـ 22
  15. ر.ک، لسان العرب و مفردات راغب، ماده «صحب»
  16. سوره توبه، آیه 100
  17. سوره حشر، آیه 8