شعیبیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
شعيبيه‏ پيروان شعيب بن محمد و از فرق «عجارده» از خوارج بودند. که در ادامه از عجارده جدا شده با هم حازمیه هم عقیده شدند.
شعیبیه‏ پیروان شعیب بن محمد و از فرق «[[عجارده]]» از [[خوارج]] بودند. که در ادامه از عجارده جدا شده با هم [[حازمیه]] هم عقیده شدند.


==سرگذشت==
==سرگذشت==
نوشته اند آوازه شعیبیه آنگاه بلند شد كه پيشواى آنان به نام شعيب با مردى از خوارج كه [[ميمون بن عمران]] نام داشت بر سر طلبی به گفتگو برخاست.چون ميمون بن عمران از وى طلب خويش را بازخواست، شعيب گفت اگر خدا بخواهد طلب تو را خواهم داد. ميمون بن عمران گفت اكنون خدا خواسته تا مال مرا پس دهی! شعيب گفت اگر خدا خواسته بود، من نمی توانستم آن را پس ندهم.ميمون گفت خداوند به تو امر کرده که امانت را پس بدهی.پس از این گفتگو بود که گروهی از [[عجارده]] به طرف شعیب و گروهی دیگر به طرف میمون بن عمران گرویدند.در آن زمان [[عبد الكريم بن عجرد]] در زندان حكومت زندانی بود، برای حل این اختلاف برایش نامه نوشتند و او در پاسخ گفت ما معتقدیم آن چه را که خدا بخواهد می شود و آن چه را که نخواهد نمی شود. بنا بر این، هیچ کار زشتی را به خداوند نسبت ندهید.اين پاسخ پس از مرگ ابن عجرد به دست شعیب و میمون رسيد. ميمون گفت پاسخ وى مثل گفته اوست، پس نباید ما هيچ كار زشتى را به خدا نسبت دهیم.امّا شعيب گفت سخن من دقیقا مثل گفتار اوست، زيرا گفته آن چه را خدا خواسته مى ‏شود و آن چه را نخواسته نخواهد شد.هر يك از طرفين اين پاسخ را به نفع خود تاويل مى كرد. پس از اين گفت و شنود، بيشتر [[حازميه]]‏ و عجارده به شعيب گرويدند، اما [[حمزيه]] با [[قدريه]] به ميمون پيوستند.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 257 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>شهفور اسفرایینی التبصیر فی الدین، ص55</ref> <ref>عبد القاهر بغدادی،الفرق بین الفرق ص112</ref> <ref>ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص178</ref> <ref>عبد الکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج1، ص117</ref><ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب،ج1، ص389 و ج2، ص200</ref>
نوشته اند آوازه شعیبیه آنگاه بلند شد كه پیشواى آنان به نام شعیب با مردى از خوارج كه میمون بن عمران نام داشت بر سر طلبی به گفتگو برخاست. چون میمون بن عمران از وى طلب خویش را بازخواست، شعیب گفت اگر خدا بخواهد طلب تو را خواهم داد. میمون بن عمران گفت اكنون خدا خواسته تا مال مرا پس دهی! شعیب گفت اگر خدا خواسته بود، من نمی توانستم آن را پس ندهم. میمون گفت خداوند به تو امر کرده که امانت را پس بدهی. پس از این گفتگو بود که گروهی از [[عجارده]] به طرف شعیب و گروهی دیگر به طرف میمون بن عمران گرویدند. در آن زمان عبد الكریم بن عجرد در زندان حكومت زندانی بود، برای حل این اختلاف برایش نامه نوشتند و او در پاسخ گفت ما معتقدیم آن چه را که خدا بخواهد می شود و آن چه را که نخواهد نمی شود. بنا بر این، هیچ کار زشتی را به خداوند نسبت ندهید. این پاسخ پس از مرگ ابن عجرد به دست شعیب و میمون رسید. میمون گفت پاسخ وى مثل گفته اوست، پس نباید ما هیچ كار زشتى را به خدا نسبت دهیم.امّا شعیب گفت سخن من دقیقا مثل گفتار اوست، زیرا گفته آن چه را خدا خواسته مى ‏شود و آن چه را نخواسته نخواهد شد. هر یك از طرفین این پاسخ را به نفع خود تاویل مى كرد. پس از این گفت و شنود، بیشتر [[حازميه|حازمیه]]‏ و عجارده به شعیب گرویدند، اما [[حمزيه|حمزیه]] با [[قدريه|قدریه]] به میمون پیوستند.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 257 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>شهفور اسفرایینی التبصیر فی الدین، ص55</ref> <ref>عبد القاهر بغدادی،الفرق بین الفرق ص112</ref> <ref>ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص178</ref> <ref>عبد الکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج1، ص117</ref><ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب،ج1، ص389 و ج2، ص200</ref>


==عقیده==
==عقیده==
پابه گذار مکتب شعیبیه در مسئله [[خلق اعمال]] با [[اهل سنت]] که اعمال عباد مخلوق خداوند است، هم عقیده بود.<ref>اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، ص۲۴.</ref> <ref>بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ص۱۸.</ref>همچنین عقیده آنان در باره قدر و استطاعت و مشيت خداوند، مانند حازميه <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 257</ref> یعنی مثل سایر اهل سنت است  که خداوند را فاعل افعال انسان ها می دانند و معتقدند که هیچ چیزی بدون آن که مشیت الهی بر وجود آن تعلق گیرد موجود نخواهد شد. همچنین از دیدگاه شعیبیه، استطاعت همراه فعل است و قبل از آن وجود ندارد.<ref>ر.ک. عبد القاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ قاهره، نشر محمد علی صبیح صفحات 95 تا 98</ref>
پابه گذار مکتب شعیبیه در مسئله [[خلق اعمال]] با [[اهل سنت]] که اعمال عباد مخلوق خداوند است، هم عقیده بود.<ref>اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، ص۲۴.</ref> <ref>بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ص۱۸.</ref>همچنین عقیده آنان در باره قدر و استطاعت و مشیت خداوند، مانند حازمیه <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 257</ref> یعنی مثل سایر اهل سنت است  که خداوند را فاعل افعال انسان ها می دانند و معتقدند که هیچ چیزی بدون آن که مشیت الهی بر وجود آن تعلق گیرد موجود نخواهد شد. همچنین از دیدگاه شعیبیه، استطاعت همراه فعل است و قبل از آن وجود ندارد.<ref>ر.ک. عبد القاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ قاهره، نشر محمد علی صبیح صفحات 95 تا 98</ref>


==پانویس==  
==پانویس==  
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده: کلام اسلامی]]
[[رده: فرقه های دینی ]]
[[رده: فرقه های دینی ]]
<references />

نسخهٔ ‏۳۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۰۷

شعیبیه‏ پیروان شعیب بن محمد و از فرق «عجارده» از خوارج بودند. که در ادامه از عجارده جدا شده با هم حازمیه هم عقیده شدند.

سرگذشت

نوشته اند آوازه شعیبیه آنگاه بلند شد كه پیشواى آنان به نام شعیب با مردى از خوارج كه میمون بن عمران نام داشت بر سر طلبی به گفتگو برخاست. چون میمون بن عمران از وى طلب خویش را بازخواست، شعیب گفت اگر خدا بخواهد طلب تو را خواهم داد. میمون بن عمران گفت اكنون خدا خواسته تا مال مرا پس دهی! شعیب گفت اگر خدا خواسته بود، من نمی توانستم آن را پس ندهم. میمون گفت خداوند به تو امر کرده که امانت را پس بدهی. پس از این گفتگو بود که گروهی از عجارده به طرف شعیب و گروهی دیگر به طرف میمون بن عمران گرویدند. در آن زمان عبد الكریم بن عجرد در زندان حكومت زندانی بود، برای حل این اختلاف برایش نامه نوشتند و او در پاسخ گفت ما معتقدیم آن چه را که خدا بخواهد می شود و آن چه را که نخواهد نمی شود. بنا بر این، هیچ کار زشتی را به خداوند نسبت ندهید. این پاسخ پس از مرگ ابن عجرد به دست شعیب و میمون رسید. میمون گفت پاسخ وى مثل گفته اوست، پس نباید ما هیچ كار زشتى را به خدا نسبت دهیم.امّا شعیب گفت سخن من دقیقا مثل گفتار اوست، زیرا گفته آن چه را خدا خواسته مى ‏شود و آن چه را نخواسته نخواهد شد. هر یك از طرفین این پاسخ را به نفع خود تاویل مى كرد. پس از این گفت و شنود، بیشتر حازمیه‏ و عجارده به شعیب گرویدند، اما حمزیه با قدریه به میمون پیوستند.[۱] [۲] [۳] [۴] [۵][۶]

عقیده

پابه گذار مکتب شعیبیه در مسئله خلق اعمال با اهل سنت که اعمال عباد مخلوق خداوند است، هم عقیده بود.[۷] [۸]همچنین عقیده آنان در باره قدر و استطاعت و مشیت خداوند، مانند حازمیه [۹] یعنی مثل سایر اهل سنت است که خداوند را فاعل افعال انسان ها می دانند و معتقدند که هیچ چیزی بدون آن که مشیت الهی بر وجود آن تعلق گیرد موجود نخواهد شد. همچنین از دیدگاه شعیبیه، استطاعت همراه فعل است و قبل از آن وجود ندارد.[۱۰]

پانویس

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 257 با ویرایش و اصلاح عبارات.
  2. شهفور اسفرایینی التبصیر فی الدین، ص55
  3. عبد القاهر بغدادی،الفرق بین الفرق ص112
  4. ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص178
  5. عبد الکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج1، ص117
  6. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب،ج1، ص389 و ج2، ص200
  7. اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیا الثراث العربی، ص۲۴.
  8. بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، الطبعةالثانیة، ص۱۸.
  9. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 257
  10. ر.ک. عبد القاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ قاهره، نشر محمد علی صبیح صفحات 95 تا 98