سید محمدباقر حکیم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = سید محمّدباقر حکیم
<br>
| تصویر = سید محمّدباقر حکیم.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = سید محمدباقر طباطبائی حکیم
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = ۱۳۱۸ ش
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[عراق]]، [[نجف]]
| سال درگذشت = ۱۳۸۲ ش
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = عراق، نجف
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[سید محسن حکیم|آیت‌الله سید محسن حکیم]] |[[سید ابوالقاسم خوئی|آیت‌اللّه سید ابوالقاسم خویی]] }}
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | الحکم‌الاسلامی بین‌النظریة و التطبیق | علوم القرآن | الوحده الاسلامیه من منظور الثقلین}}
| فعالیت‌ها = رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق • از بنیان‌گذاران حزب الدعوة الاسلامیة • ریاست شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
| وبگاه =
}}
'''شهید آیت‌الله سیّدمحمّدباقر حکیم''' در 25 [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] سال 1358 ق. در شهر [[نجف]] اشرف مرکز مرجعیّت دینی [[مذهب شیعه|تشیع]] متولد شد. او فرزند [[سید محسن حکیم|آیت‌الله‌العظمی سیّد محسن طباطبایی حکیم]]، [[مرجع تقلید]] [[مذهب شیعه|شیعیان]] جهان و نوه سیّد مهدی بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محمود حکیم بود.  


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
== خاندان عالم‌پرور حکیم ==
<br>
خاندان حکیم یکی از طوایف اصیل عراقی می‌باشند که نسبشان از طریق حسن مثنی، به [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن بن علی بن ابی طالب (علیه‌السلام)]] می‌رسد<ref> نسب شهید سیّد محمّد باقر حکیم با سی واسطه به امام حسن مجتبی(‌علیه‌السلام) می‌رسد. این نسب نامه به ترتیب زیر است: سید محمّد باقر حکیم بن محسن بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محسن بن سیّد ابراهیم طبیب بن امیر سیّد علی حکیم طباطبایی نجفی بن امیر سیّد مرا بن امیر سیّد اسدالله بن سیّد جلال الدّین امیر بن امیر سیّد حسن بن امیر مجدالدّین بن امیر قوام الدّین بن امیر اسماعیل ابن ابی الکارم، میر عباد بن ابی المجد علی بن امیر عباد بن امیر علی بن سیّد حمزه بن امیر اسحاق بن امیر طاهر بن امیر علی بن امیر مجد بن امیر احمد بن مجد ابن امیر احمد رئیس بن ابراهیم طباطبا (ملقّب به زین‌العابدین) بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غمر بن حسن مثنی بن امام حسن بن امام امیر المومنین، علی بن ابی طالب.</ref>.
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>


<noinclude>
اجداد خاندان طباطبایی حکیم از قرن دوم هجری در [[عراق]] اقامت گزیده، در طول تاریخ در مقابل رویدادها و حوادث سیاسی ـ اجتماعی، وظایف شرعی و اجتماعی خود را به بهترین شکل انجام داده‌اند. از میان این خاندان، عالمان معروفی در طب، [[اخلاق]]، [[فقه]] و [[اصول]] ظهور کرده‌اند.
</div>


<div class="wikiInfo">[[پرونده:سید محمّدباقر حکیم.jpg |جایگزین=سید محمّدباقر حکیم]]
از افراد برجسته این خاندان، [[سید محسن حکیم|آیت‌الله سیّد محسن حکیم]] و تعداد زیادی از استادان و نخبگان [[حوزه علمیه نجف]] می‌باشند که در میان میلیون‌ها نفر از مسلمانان عراق و خارج از آن احترام و عزّت خاصی دارند. این خاندان، همچنان که در میدان علم، اندیشه، [[جهاد]] و مبارزه، در خط مقدم قرار دارند، مظلومیت آنان نیز این گونه است. رژیم بعثی [[صدام حسین|صدام]]، تنها در یک شب، حدود 70 نفر از عالمان و مجتهدان این خاندان ـ از پیرمرد هشتاد ساله ای همچون آیت‌الله سیّد یوسف حکیم تا نوجوانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود ـ را دستگیر و به جرم همکاری نکردن با دولت ظالم بعثی، تحت شدیدترین شکنجه‌های قرون وسطایی قرار داد و بیست نفر از آنان را به شهادت رساند.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |


!نام
در حقیقت خاندان حکیم نماد مظلومیت عالمان مجاهد و شیعیان بوده‌اند.
!سید محمّدباقر حکیم
|-
|نام کاکل
|سید محمدباقر طباطبائی حکیم
|-
|لقب
|شهید محراب
|-
|تاریخ تولد
|۲۰ مرداد ۱۳۱۸ش
|-
|نام پدر
|سید محسن طباطبائی حکیم
|-
|محل تولد
|عراق• نجف
|-
|محل زندگی
|ایران • عراق
|-
|استادان
|آیت الله سید محسن حکیم•آیت‌اللّه سید ابوالقاسم خویی
|-
|تألیفات
|الحکم‌الاسلامی بین‌النظریة و التطبیق•النظریة الاسلامیة فی التحرک السیاسی• الإمامة و أهل‌البیت علیهم‌السلام•القصص القرآنی•علوم القرآن•علوم قرآنی•الوحده الاسلامیه من منظور الثقلین
|-
|فعالیت‌ها
|رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق • از بنیانگذاران حزب الدعوة الاسلامیة • ریاست شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
|-
|شهر وفات
|نجف
|-
|تاریخ وفات
|۷ شهریور ۱۳۸۲ش
|-
|محل دفن
|نجف
|-
|}
</div>


'''شهید آیت الله سیّدمحمّدباقر حکیم''' در 25 جمادى الاولى سال 1358 ق. در شهر [[مقدّس نجف]] اشرف، مرکز مرجعیّت دینى [[تشیع]] متولّد شد. او فرزند آیت الله العظمى [[سیّد محسن طباطبایى حکیم]]، [[مرجع تقلید]] [[شیعیان]] جهان و نوه سیّد مهدى بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محمود حکیم بود.  
== سیر تحصیلی و تدریس ==
دوران رشد و نوجوانانی سیّد محمّد باقر با حوادث تلخ و گزنده جنگ دوم جهانی همراه بود. ولی او با آن شرایط دشوار، شبانه روز به تحصیل علم و کسب فضایل و معارف مشعول بود.


تحصیل را از مکتب‌خانه‌های نجف آغاز و در مدرسه ابتدایی منتدی النّشر ادامه داد و از آن جا وارد [[حوزه علمیه]] شد. در دوازده سالگی کتاب‌های قطرالندی، شرح ابن عقیل، مغنی اللبیب، حاشیه ملاّ عبدالله، منطق مظفّر، مطول، منهاج الصّالحین و اللمعة الدمشقیه را در مدت کوتاهی فراگرفت و به درس‌های عالی حوزه گام نهاد. متون درسی این دوره، یعنی رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نیز تحصیل نمود و بعد از گذر از دروس عالی، در درس‌های خارج فقه و اصول شرکت کرد و در جلسات درسی ممتازترین استادان حوزه نجف، یعنی [[سید ابوالقاسم خوئی]] و [[سید محمد باقر صدر|علاّمه شهید سیّد محمّدباقر صدر]]، همچون ستاره ای درخشید. نبوغ علمی، قدرت اندیشه و استعداد فوق‌العاده آن روحانی پاک مرام، تجلیل و قدردانی مدرّسان و استادان حوزه را برانگیخت و او در سال 1384 ق. موفق به دریافت مدرک [[اجتهاد]] در فقه، اصول و علوم قرآنی گردید.


=خاندان عالم پرور حکیم=
وی آموخته‌های علمی و تحقیقی خود را با قدرت استدلال قوی و منطق عمیق در جلسه تدریس درس‌های سطح عالی، در [[مسجد]] هندی نجف اشرف به زیباترین شکل عرضه نمود و فرهیختگان و نخبگان عمق نگر حوزوی را گرد آورد. شهید حکیم تنها به علوم رایج حوزوی اکتفا نکرد، بلکه کرسی درس خود را از حوزه نجف به دانشگاه اصول دین [[بغداد]] توسعه داد، او خود این دانشگاه را با همکاری شهید صدر، [[سید مرتضی عسکری|علامه سید مرتضی عسکری]] و سید مهدی حکیم بنیان نهاده بود.


خاندان حکیم یکى از طوایف اصیل عراقى مى باشند که نسبشان از طریق حسن مثنى، به [[امام حسن]] بن [[على بن ابى طالب (ع)]] مى رسد. <ref> نسب شهید سیّد محمّد باقر حکیم با سى واسطه به امام حسن مجتبى(علیه السلام) مىرسد. این نسب نامه به ترتیب زیر است:
علوم قرآنی، معارف اهل بیت(علیه‌السلام)، [[فلسفه]]، تحلیل سیاسی و تاریخی رخدادها و پی‌گیری تحولات روز، از جمله موضوعات جلسات علمی اش در این دانشگاه بودند. شهید حکیم در مدت 25 سال تدریس در حوزه نجف و دانشگاه بغداد، فضای جدیدی را در حوزه و دانشگاه گشود و عالمان و دانشمندان برجسته ای را به عالم علم و دین تقدیم کرد.


سید محمّد باقر حکیم بن محسن بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محسن بن سیّد ابراهیم طبیب بن امیر سیّد على حکیم طباطبایى نجفى بن امیر سیّد مرا بن امیر سیّد اسدالله بن سیّد جلال الدّین امیر بن امیر سیّد حسن بن امیر مجدالدّین بن امیر قوام الدّین بن امیر اسماعیل ابن ابى الکارم، میر عباد بن ابى المجد على بن امیر عباد بن امیر على بن سیّد حمزه بن امیر اسحاق بن امیر طاهر بن امیر على بن امیر مجد بن امیر احمد بن مجد ابن امیر احمد رئیس بن ابراهیم طباطبا (ملقّب به زین العابدین) بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غمر بن حسن مثنى بن امام حسن بن امام امیر المومنین، على بن ابى طالب.</ref>
سید محمّد باقر حکیم، افزون بر تربیت شاگردان و تألیف آثار سودمند دینی، اجتماعی و سیاسی، احساس کرد که در زمان معاصر، نیاز به مبلغان آگاه و بیدارگری است که بر علوم جدید تسلّط داشته باشند و به همین جهت، در سال 1384 ق. مدرسه علوم اسلامی را در شهر نجف تأسیس کرد.


اجداد خاندان طباطبایى حکیم از قرن دوم هجرى در [[عراق]] اقامت گزیده، در طول تاریخ در مقابل رویدادها و حوادث سیاسى ـ اجتماعى، وظایف شرعى و اجتماعى خود را به بهترین شکل انجام داده اند. از میان این خاندان، عالمان معروفى در طب، [[اخلاق]]، [[فقه]] و [[اصول]] ظهور کرده اند.
== استادان و مربیان ==
اندیشمند متفکّر، شهید سیّد محمّد باقر حکیم، برای کسب دانش و تقویت بنیان علمی اش در محضر استادان ممتازی حضور یافت و از یافته‌ها و اندوخته‌های گران‌بهای آنان کمال بهره را برد. از میان استادان و مربیان او می‌توان به عالمان برجسته ذیل اشاره نمود:


از افراد برجسته این خاندان، آیت الله [[سیّد محسن حکیم]] و تعداد زیادى از استادان و نخبگان [[حوزه علمیه نجف]] مى باشند که در میان میلیون ها نفر از مسلمانان عراق و خارج از آن احترام و عزّت خاصى دارند. این خاندان، همچنان که در میدان علم، اندیشه، [[جهاد]] و مبارزه، در خط مقدم قرار دارند، مظلومیت آنان نیز این گونه است. رژیم بعثى [[صدام]]، تنها در یک شب، حدود 70 نفر از عالمان و مجتهدان این خاندان ـ از پیرمرد هشتاد ساله اى همچون آیت الله سیّد یوسف حکیم تا نوجوانى که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود ـ را دستگیر و به جرم همکارى نکردن با دولت ظالم بعثى، تحت شدیدترین شکنجه هاى قرون وسطایى قرار داد. و بیست نفر از آنان را به شهادت رساند.
[[سید ابوالقاسم خوئی|آیت‌الله سیّد ابوالقاسم خویی]]، او در درس فقه این مرجع عظیم‌الشّان حضور می‌یافت و آیت‌الله خویی از وی کمال تجلیل را به عمل می‌آورد و در مورد مسائل عراق و مشکلات نجف اشرف با وی مشورت می‌کرد.


در حقیقت، خاندان حکیم، نماد مظلومیت عالمان مجاهد و شیعیان بوده اند.  
[[سید محسن حکیم|آیت‌الله سیّد محسن حکیم]]، او پدر شهید حکیم می‌باشد که علاوه بر تربیت، در تعلیم وی نیز نقش به سزائی داشته است. او نیز متقابلاً به عنوان نماینده، معاون ومشاور توانای علمی، سیاسی و فرهنگی پدرش عمل می‌کرد. زیرا مورد اعتماد پدر و مرادش بود و در وکالت مطلقه‌ای که برای ایشان نوشته، با تعبیرات زیبایی او را به عنوان نماینده خود برگزیده بود. حضرت امام خمینی(ره) نیز در حاشیه این وکالت عظیم شهید حکیم نوشت که تمامی آن چه در وکالت مرحوم آیت‌الله سیّد محسن حکیم آمده است، تائید می‌گردد<ref>صحیفه امام، ج 21، ص 114</ref>.


=سیر تحصیلى وتدریس=
[[سید محمد باقر صدر|علاّمه شهید سیّد محمّد باقر صدر]]، این استاد بی‌بدیل حوزه نجف در رشد و شکوفایی شخصیت شهید حکیم سعی وافر داشته، با بذل عنایات خاص خود او را محرم اسرار و گنجینه تمام طرح‌ها و افکار و اندیشه‌های انقلابی خود قرار داد. شهید صدر از شهید حکیم به عنوان «عضدی المفدی» (بازوی فداکار) نام می‌برد. شهید حکیم اکثر دروس حوزوی را نزد آیت‌الله صدر فراگرفته است. او بر این باور بود که آقای صدر رهبر شایسته و بنیان‌گذار انقلاب اسلامی عراق و الگوی مسلمانان می‌باشد و به اندیشه‌های صائب و نوآوری‌های شهید صدر اعتقاد راسخ داشت. این استاد فرزانه هنگام دستگیری شهید حکیم را به عنوان قائم‌مقام و جانشین خود برگزید.


دوران رشد و نوجوانانى سیّد محمّد باقر، با حوادث تلخ و گزنده جنگ دوم جهانى همراه بودولى او با آن شرایط دشوار، شبانه روز به تحصیل علم و کسب فضایل و معارف مشعول بود.
آیت‌الله سیّد [[محمّد باقر موسوی مهری]] رئیس تجمّع علمای شیعه [[کویت]] در مورد ارتباط آقای شهید حکیم با شهید صدر می‌گوید:


تحصیل را از مکتب خانه هاى نجف آغاز و در مدرسه ابتدایى منتدى النّشر ادامه داد و از آن جا وارد [[حوزه علمیه]] شد. در دوازده سالگى کتاب هاى قطرالندى، شرح ابن عقیل، مغنى اللبیب، حاشیه ملاّ عبدالله، منطق مظفّر، مطول، منهاج الصّالحین و اللمعة الدمشقیه را در مدت کوتاهى فراگرفت و به درس هاى عالى حوزه گام نهاد. متون درسى این دوره، یعنى رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نیز تحصیل نمود و بعد از گذر از دروس عالى، در درس هاى خارج فقه و اصول شرکت کرد و در جلسات درسى ممتازترین استادان حوزه نجف، یعنى [[آیت الله خویى]] و علاّمه شهید [[سیّد محمّدباقر صدر]]، همچون ستاره اى درخشید. نبوغ علمى، قدرت اندیشه و استعداد فوق العاده آن روحانى پاک مرام، تجلیل و قدردانى مدرّسان و استادان حوزه را برانگیخت و او در سال 1384 ق. موفق به دریافت مدرک [[اجتهاد]] در فقه، اصول و علوم قرآنى گردید.  
«ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادی و شاگردی تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشته‌ها و گفته‌های شهید حکیم شاهد این گفتار است<ref>حکیم عشق، ص 9</ref>».


وى آموخته هاى علمى و تحقیقى خود را با قدرت استدلال قوى و منطق عمیق در جلسه تدریس درس هاى سطح عالى، در [[مسجد]] هندى نجف اشرف به زیباترین شکل عرضه نمود و فرهیختگان و نخبگان عمق نگر حوزوى را گرد آورد. شهید حکیم تنها به علوم رایج حوزوى اکتفا نکرد، بلکه کرسى درس خود را از حوزه نجف به [[دانشگاه اصول دین]] [[بغداد]] توسعه داد، او خود این دانشگاه را با همکارى شهید صدر، علاّمه [[سیّد مرتضى عسکرى]] و سید مهدى حکیم بنیان نهاده بود.
آیت‌الله شیخ [[مرتضی آل یاسین]]، او داماد علاّمه سیّد محمّد باقر صدر و از استادان شهید حکیم به شمار می‌رود. شهید محمّدباقر حکیم در سال 1384 ق. از این استاد، مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنی دریافت کرده است.


علوم قرآنى، معارف اهل بیت(ع)، [[فلسفه]]، تحلیل سیاسى و تاریخى رخدادها و پى گیرى تحولات روز، از جمله موضوعات جلسات علمى اش در این دانشگاه بودند. شهید حکیم در مدت 25 سال تدریس در حوزه نجف و دانشگاه بغداد، فضاى جدیدى را در حوزه و دانشگاه گشود و عالمان و دانشمندان برجسته اى را به عالم علم و دین تقدیم کرد.
[[سید یوسف حکیم|سیّد یوسف حکیم]]، وی برادر بزرگ شهید حکیم و یکی از استادان وی محسوب می‌شود. این استاد فرهیخته حوزه نجف توسط رژیم صدام مدّتی زندانی گردید. امام خمینی در این مورد فرمود:


سید محمّد باقر حکیم، افزون بر تربیت شاگردان و تألیف آثار سودمند دینى، اجتماعى و سیاسى، احساس کرد که در زمان معاصر، نیاز به مبلغان آگاه و بیدارگرى است که بر علوم جدید تسلّط داشته باشند و به همین جهت، در سال 1384 ق. مدرسه علوم اسلامى را در شهر نجف تأسیس کرد.  
«در عراق تعدادی از علمای را گرفته‌اند که من بعضی از آنها را می‌شناسم، مثل آقای حاج سیّد یوسف حکیم<ref>صحیفه امام، ج 18، ص 130</ref>».


=استادان و مربیان=
در جای دیگری فرمود:


اندیشمند متفکّر، شهید سیّد محمّد باقر حکیم، براى کسب دانش و تقویت بنیان علمى اش در محضر استادان ممتازى حضور یافت و از یافته ها واندوخته هاى گرانبهاى آنان کمال بهره را برد. از میان استادان و مربیان او، مى توان به عالمان برجسته ذیل اشاره نمود:
وقتی انسان می‌بیند که شهید آقای صدر، آن عالم فاضل را و همچنین همشیره ایشان را با چه وضعی شهید کردند و بعد هم با بیت مرحوم آقای حکیم که آن قدر خدمت کرده‌اند که وقتی انسان ایشان را می‌دید، به یاد قیامت می‌افتاد، آن گونه رفتار نمودند، شدیداً متأثر می‌شود<ref>همان، ص 136</ref>».


1. آیت الله [[سیّد ابوالقاسم خویى]]
== آثار و تألیفات ==
 
آیت‌الله شهید سیّد محمّد باقر حکیم، با این که در عالم سیاست از چهره‌های درخشان جهان تشیّع به شمار می‌رفت، اما فعالیّت‌های فرهنگی و علمی اش تا حدودی ناشناخته مانده است و مبارزات فرهنگی آن بزرگوار در عرصه علم و فرهنگ، اگر مهم‌تر از مبارزات سیاسی اش نباشد، مطمئناً کمتر نبوده است که با نگاهی به فهرست تألیفات آن یگانه علم و سیاست، می‌توان به حقیقت پی برد. آثار او در زمینه‌های علوم قرآنی، سیره [[اهل بیت|اهل‌بیت(علیه‌السلام)]]، حقوق، شرح حال بزرگان دینی، [[حکومت اسلامی]] و اندیشه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، نشانگر شخصیت برجسته علمی و عملی اوست. آثار پژوهشی و تحقیقی وی عبارتند از:
او در درس فقه این مرجع عظیم الشّان حضور مى یافت و آیت الله خویى از وى کمال تجلیل را به عمل مى آورد و در مورد مسائل عراق و مشکلات نجف اشرف با وى مشورت مى کرد.
 
2. آیت الله سیّد محسن حکیم
 
او پدر شهید حکیم مى باشد که علاوه بر تربیت، در تعلیم وى نیز نقش به سزائى داشته است. او نیز متقابلاً به عنوان نماینده، معاون ومشاور تواناى علمى، سیاسى و فرهنگى پدرش عمل مى کردزیرا مورد اعتماد پدر و مرادش بود و در وکالت مطلقه اى که براى ایشان نوشته، با تعبیرات زیبایى او را به عنوان نماینده خود برگزیده بود. حضرت امام خمینى(ره) نیز در حاشیه این وکالت عظیم شهید حکیم نوشت که تمامى آن چه در وکالت مرحوم آیت الله سیّد محسن حکیم آمده است، تائید مى گردد. <ref>صحیفه امام، ج 21، ص 114</ref>
 
3. علاّمه شهید سیّد محمّد باقر صدر
 
این استاد بى بدیل حوزه نجف، در رشد و شکوفایى شخصیت شهید حکیم سعى وافر داشته، با بذل عنایات خاص خود، او را محرم اسرار و گنجینه تمام طرح ها و افکار و اندیشه هاى انقلابى خود قرار داد. شهید صدر از شهید حکیم به عنوان «عضدى المفدى» (بازوى فداکار) نام مى برد. شهید حکیم اکثر دروس حوزوى را نزد آیت الله صدر فرا گرفته است. او بر این باور بود که آقاى صدر، رهبر شایسته و بنیانگذار انقلاب اسلامى عراق و الگوى مسلمانان مى باشد و به اندیشه هاى صائب و نوآورى هاى شهید صدر اعتقاد راسخ داشت. این استاد فرزانه، هنگام دستگیرى، شهید حکیم را به عنوان قائم مقام و جانشین خود برگزید.
 
آیت الله سیّد [[محمّد باقر موسوى مهرى]] رئیس تجمّع علماى شیعه [[کویت]]، در مورد ارتباط آقاى شهید حکیم با شهید صدر مى گوید:
 
«ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادى و شاگردى تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشته ها و گفته هاى شهید حکیم شاهد این گفتار است.» <ref>حکیم عشق، ص 9</ref>
 
4. آیت الله شیخ [[مرتضى آل یاسین]]
 
او داماد علاّمه سیّد محمّد باقر صدر و از استادان شهید حکیم به شمار مى رود. شهید محمّدباقر حکیم در سال 1384 ق. از این استاد، مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنى دریافت کرده است.
 
5. [[سیّد یوسف حکیم]]
 
وى برادر بزرگ شهید حکیم و یکى از استادان وى محسوب مى شود. این استاد فرهیخته حوزه نجف توسط رژیم صدام مدّتى زندانى گردید. امام خمینى در این مورد فرمود:
 
«در عراق تعدادى از علماى را گرفته اند که من بعضى از آنها را مى شناسم، مثل آقاى حاج سیّد یوسف حکیم». <ref>صحیفه امام، ج 18، ص 130</ref>
 
در جاى دیگرى فرمود:
 
وقتى انسان مى بیند که شهید آقاى صدر، آن عالم فاضل را و همچنین همشیره ایشان را با چه وضعى شهید کردند و بعد هم با بیت مرحوم آقاى حکیم که آن قدر خدمت کرده اند که وقتى انسان ایشان را مى دید، به یاد قیامت مى افتاد، آن گونه رفتار نمودند، شدیداً متأثر مى شود». <ref>همان، ص 136</ref>
 
=آثار و تألیفات=
 
آیت الله شهید سیّد محمّد باقر حکیم، با این که در عالم سیاست از چهره هاى درخشان جهان تشیّع به شمار مى رفت، اما فعالیّت هاى فرهنگى و علمى اش تا حدودى ناشناخته مانده است و مبارزات فرهنگى آن بزرگوار در عرصه علم و فرهنگ، اگر مهم تر از مبارزات سیاسى اش نباشد، مطمئناً کمتر نبوده است که با نگاهى به فهرست تألیفات آن یگانه علم و سیاست، مى توان به حقیقت پى برد. آثار او در زمینه هاى علوم قرآنى، سیره [[اهل بیت(ع)]]، حقوق، شرح حال بزرگان دینى، [[حکومت اسلامى]] و اندیشه هاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى، نشانگر شخصیت برجسته علمى و عملى اوست. آثار پژوهشى و تحقیقى وى عبارتند از:


الف) [[قرآن]]
الف) [[قرآن]]


1. القصص القرآنى که در موضوع شیوه داستان گویى قرآن و کتاب بندگى است. این کتاب متن درسى دانشگاه جهانى علوم اسلامى ایران به شمار مى رود. و با نام داستان هاى قرآنى، به فارسى ترجمه شده است. در این کتاب، داستان هاى قرآن بر اساس آیات و روایات و به دور از اسرائیلیّات مورد بررسى قرار گرفته است.
1. القصص القرآنی که در موضوع شیوه داستان‌گویی قرآن و کتاب بندگی است. این کتاب متن درسی دانشگاه جهانی علوم اسلامی ایران به شمار می‌رود و با نام داستان‌های قرآنی به فارسی ترجمه شده است. در این کتاب داستان‌های قرآن بر اساس آیات و روایات و به دور از اسرائیلیّات مورد بررسی قرار گرفته است.


2. الظاهرة الطاغوتیة فى القرآن.
2. الظاهرة الطاغوتیة فی القرآن.


3. تفسیر سوره حمد، با مقدمه اى در روش تفسیر که این کتاب نیز به فارسى ترجمه شده است.
3. تفسیر سوره حمد، با مقدمه‌ای در روش تفسیر که این کتاب نیز به فارسی ترجمه شده است.


4. تفسیر سوره هاى صف، جمعه، منافقون، حشر و تغابن.
4. تفسیر سوره‌های صف، جمعه، منافقون، حشر و تغابن.


5. الهدف من نزول القرآن.
5. الهدف من نزول القرآن.
خط ۱۳۵: خط ۸۰:
6. مستشرقان و شبهات آنان درباره قرآن.
6. مستشرقان و شبهات آنان درباره قرآن.


7. علوم القرآن در دو جلد که مجموعه درس هاى وى در دانشگاه اصول دین بغداد است و اخیراً بازنویسى و به فارسى نیز منتشر شده و به عنوان کتاب درسى در حوزه و دانشگاه تدریس شده است.
7. علوم القرآن در دو جلد که مجموعه درس‌های وی در دانشگاه اصول دین بغداد است و اخیراً بازنویسی و به فارسی نیز منتشر شده و به عنوان کتاب درسی در حوزه و دانشگاه تدریس شده است.


8. روش تزکیه در قرآن.
8. روش تزکیه در قرآن.


ب) سیره اهل بیت(ع)
ب) سیره اهل بیت(علیه‌السلام)


9. اهل البیت(ع) و دورهم فى الدّفاع الاسلام که نقش اهل بیت(ع) را در دفاع از [[اسلام]] بیان کرده است.
9. اهل البیت(علیه‌السلام) و دورهم فی الدّفاع الاسلام که نقش اهل‌بیت(علیه‌السلام) را در دفاع از [[اسلام]] بیان کرده است.


10. دور اهل بیت(ع) فى بناء الجماعة الصالحه که پیرامون نقش اهل بیت(ع) در ساختار جامعه صالح است و در دو جلد تألیف یافته است.
10. دور اهلبیت(علیه‌السلام) فی بناء الجماعة الصالحه که پیرامون نقش اهل‌بیت(علیه‌السلام) در ساختار جامعه صالح است و در دو جلد تألیف یافته است.


این دو اثر، از ارزشمندترین تألیفات او در زمینه سیره اجتماعى - سیاسى اهل بیت(ع)در رهبرى امّت مى باشد.
این دو اثر، از ارزشمندترین تألیفات او در زمینه سیره اجتماعی - سیاسی اهل بیت(علیه‌السلام)در رهبری امّت می‌باشد.


11. ثورة الامام الحسین(ع)در این کتاب، اندیشه ها، موضع گیرى ها، جایگاه اجتماعى و مذهبى و دست آوردهاى انقلاب حسینى(ع)مورد تحلیل و بررسى قرار گرفته است.
11. ثورة الامام الحسین(علیه‌السلام)در این کتاب، اندیشه‌ها، موضع‌گیری ها، جایگاه اجتماعی و مذهبی و دست آوردهای انقلاب حسینی(علیه‌السلام)مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.


12. زندگانى [[امام کاظم]] و [[امام جواد]] (ع).
12. زندگانی [[موسی بن جعفر (کاظم)]] و [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد]](علیهم سلام).


ج) فرهنگ اجتماعى و اقتصادى
ج) فرهنگ اجتماعی و اقتصادی


13. الحکم الاسلامى بین النظریة و التطبیقاین کتاب، مجموعه مقالاتى است که طى 6 سال در موضوع حکومت اسلامى از تئورى تا عمل تنظیم گردیده و در آن [[انقلاب ایران]] به عنوان یکى از مصادیق بارز تأثیر اندیشه هاى اسلامى درتوفیق مردم در تغییرات اجتماعى و یکى از نمونه هاى [[حکومت اسلامى]] مطرح گردیده است.
13. الحکم الاسلامی بین النظریة و التطبیقاین کتاب، مجموعه مقالاتی است که طی 6 سال در موضوع حکومت اسلامی از تئوری تا عمل تنظیم گردیده و در آن [[انقلاب ایران]] به عنوان یکی از مصادیق بارز تأثیر اندیشه‌های اسلامی درتوفیق مردم در تغییرات اجتماعی و یکی از نمونه‌های [[حکومت اسلامی]] مطرح گردیده است.


14. حوار فى المرجعیة الدّینیةاین کتاب دیدگاه هاى آن [[شهید]] پیرامون حکومت اسلامى و نقش مرجعیّت در اداره جامعه است.
14. حوار فی المرجعیة الدّینیةاین کتاب دیدگاه‌های آن [[شهید]] پیرامون حکومت اسلامی و نقش مرجعیّت در اداره جامعه است.


15. دور الفرد فى النظریة الاقتصادیة الاسلامیة.
15. دور الفرد فی النظریة الاقتصادیة الاسلامیة.


16. مجموعه کتابهاى «المنهاج الثقافى السیاسى الاسلامى» که در شش عنوان منتشر شده و عبارتند از:
16. مجموعه کتاب‌های «المنهاج الثقافی السیاسی الاسلامی» که در شش عنوان منتشر شده و عبارتند از:


العقیده، الاخلاق، النظام، التاریخ، المواقف و الرؤى و العلاقات.
العقیده، الاخلاق، النظام، التاریخ، المواقف و الرؤی و العلاقات.


17. المرجعیّة الاجتماعیةشهید حکیم تجربیّات خود را در فعالیّت هاى سیاسى ـ اجتماعى و نقش نظام تشکیلاتى و رهبرى اجتماعى را در این اثر شرح داده است.
17. المرجعیّة الاجتماعیةشهید حکیم تجربیّات خود را در فعالیّت‌های سیاسی ـ اجتماعی و نقش نظام تشکیلاتی و رهبری اجتماعی را در این اثر شرح داده است.


18. حقوق الانسان من وجهة نظر اسلامیة که [[حقوق بشر]] را از دیدگاه اسلام بیان مى کند.
18. حقوق الانسان من وجهة نظر اسلامیة که [[حقوق بشر]] را از دیدگاه اسلام بیان می‌کند.


19. الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین که چند بار در ایران و [[مصر]] چاپ شده و ترجمه فارسى آن نیز منتشر گردیده است.
19. الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین که چند بار در ایران و [[مصر]] چاپ شده و ترجمه فارسی آن نیز منتشر گردیده است.


20. النظریة الاسلامیة فى العلاقات الاجتماعیه که روابط اجتماعى را از منظر اسلام بررسى مى کند.
20. النظریة الاسلامیة فی العلاقات الاجتماعیه که روابط اجتماعی را از منظر اسلام بررسی می‌کند.


21. الاخوة الاسلامیة من منظر الثقلین.
21. الاخوة الاسلامیة من منظر الثقلین.


22. النظریة الاسلامیة فى التحرک الاسلامى.
22. النظریة الاسلامیة فی التحرک الاسلامی.


23. العلاقة بین القیادة الاسلامیة و الامة من خلال رویة نهج البلاغه که در آن رابطه رهبرى اسلامى با امّت، تشریح شده است.
23. العلاقة بین القیادة الاسلامیة و الامة من خلال رویة نهج‌البلاغه که در آن رابطه رهبری اسلامی با امّت، تشریح شده است.


د) شرح حال
د) شرح حال


24. [[دعبل الخزاعى]] شاعر اهل البیت(ع).
24. [[دعبل خزاعی|دعبل الخزاعی]] شاعر اهل البیت(علیه‌السلام).


25. لمعة عن مرجعیّة الامام الحکیم.
25. لمعة عن مرجعیّة الامام الحکیم.
خط ۱۸۵: خط ۱۳۰:
26. السیرة العلمیه للشهید الصدر.
26. السیرة العلمیه للشهید الصدر.


27. الشهید الصدر المواقف و التوجهات.
27. الشهید الصدرالمواقف و التوجهات.


این دو اثر، درباره مواضع و چشم اندازهاى سیاسى، فکرى و علمى آیت الله شهید محمّدباقر صدر مى باشند.
این دو اثر، درباره مواضع و چشم اندازهای سیاسی، فکری و علمی آیت‌الله شهید محمّدباقر صدر می‌باشند.


هـ) تاریخ
هـ) تاریخ


28. النّجف الاشرفاین کتاب در موضوع تاریخ حوزه علمیه نجف، جایگاه آن و وضعیّت فعلى حوزه نجف تألیف شده است.
28. النّجف الاشرفاین کتاب در موضوع تاریخ حوزه علمیه نجف، جایگاه آن و وضعیّت فعلی حوزه نجف تألیف شده است.


و) فقه
و) فقه


29. تقریرات دروس مقدماتى سطح و خارج فقه.  
29. تقریرات دروس مقدماتی سطح و خارج فقه.  


ز) سیاست و جنبش اسلامى
ز) سیاست و جنبش اسلامی


30. چهره دیگر رژیم عراق.
30. چهره دیگر رژیم عراق.


31. نظریه سیاسى شهید صدر.
31. نظریه سیاسی شهید صدر.


32. جهاد مسلّحانه در اسلام.
32. جهاد مسلّحانه در اسلام.


33. جنگ تمدّن ها و قضیه [[فلسطین]].
33. جنگ تمدّن‌ها و قضیه [[فلسطین]].


34. عراق، تحولات کنونى و آینده.
34. عراق، تحولات کنونی و آینده.


35. قضیه کردستان.
35. قضیه کردستان.


36. افکار و آراء جماعة العلماء. <ref>کتاب هفته، مقاله محمّدرضا زائرى، ش 136، ص 21نشریه سیاست روز، 17/6/82ش</ref>
36. افکار و آراء جماعة العلماء<ref>کتاب هفته، مقاله محمّدرضا زائری، ش 136، ص 21نشریه سیاست روز، 17/6/82ش</ref>.


آن مجتهد فرزانه، علاوه بر تالیفاتى که منتشر شده اند، مجموعه اى بسیار حجیم از سخنرانى ها و مقالاتى که در کنفرانس هاى اندیشه اسلامى، اقتصاد اسلامى، همایش هاى [[حج]]، [[وحدت اسلامى]] و [[مجمع جهانى اهل بیت(ع)]] ارائه کرده، از خود به یادگار گذاشته که در سطح برترین و عالمانه ترین مقالات ارائه شده بوده و داراى نوآورى ها و مطالب سودمند بسیارى است.
آن مجتهد فرزانه، علاوه بر تالیفاتی که منتشر شده‌اند، مجموعه‌ای بسیار حجیم از سخنرانی‌ها و مقالاتی که در کنفرانس‌های اندیشه اسلامی، اقتصاد اسلامی، همایش‌های [[حج]]، [[وحدت اسلامی]] و [[مجمع جهانی اهل بیت|مجمع جهانی اهل‌بیت(علیه‌السلام)]] ارائه کرده، از خود به یادگار گذاشته که در سطح برترین و عالمانه‌ترین مقالات ارائه شده بوده و دارای نوآوری‌ها و مطالب سودمند بسیاری است.


بسیارى از این آثار هنوز به عرصه نشر راه نیافته است.
بسیاری از این آثار هنوز به عرصه نشر راه نیافته است.


ح) جزوه ها
ح) جزوه ها
# مصیبت حسینی و تقویت روحیه مقاومت.
# آثار مرجعیّت امام حکیم.
# مرجعیّت، وحدت، جهاد.
# سیّد نقوی و مدرسه اهل بیت(علیه‌السلام).
# شهید سیّد مهدی حکیم و جنبش حزب الله.
# شهید سید مهدی حکیم، جهاد، [[هجرت]]، شهادت.
# عمل جهادی و پوشش سیاسی.
# استراتژی آینده.
# طرح سیاسی ـ نظامی.
# انتفاضه 15 شعبان ملّت عراق، تندیس ولایت اسلام.
# گفت و گوها.
# روش فرهنگی ـ سیاسی.


1. مصیبت حسینى و تقویت روحیه مقاومت.
== تربیت یافتگان مکتب شهیدحکیم ==
 
شهید محراب نجف، در طول عمر 66 ساله خویش، انسان‌های وارسته زیادی را تربیت کرد و به جامعه اسلامی تحویل داد. بسیاری از طلاّب، دانشجویان و جویندگان معارف عالی اسلامی از محضر وی بهره‌ها برده و جرعه‌های حیات بخش علمی نوشیدند. او در دانشگاه اصول دین بغداد، مسجد هندی نجف، در جلسات عزاداری مواکب الطلبة الجامعات و در دیگر عرصه‌های علمی و فرهنگی، در عراق و دیگر شهرهای اسلامی، همواره شیفتگان مکتب اهل بیت(علیه‌السلام) را سیراب می‌کرد. تعدادی از معروفترین شاگردان وی عبارتنداز:
2. آثار مرجعیّت امام حکیم.


3. مرجعیّت، وحدت، جهاد.
# [[سید مرتضی کشمیری|سیّد مرتضی کشمیری]].
# سیّد عبدالصاحب حکیم، برادر کوچکتر او.
# شهید [[سیّد عباس موسوی]]، دبیر کل سابق [[حزب الله لبنان]].
# سیّد محمّدباقر موسوی مهری.
# شیخ اسدالله حوشی.
# شیخ عدنان زلغوط.
# [[سیّد صدرالدّین قبانچی]]، فرزند علاّمه سیّد حسن قبانچی، صاحب مسند الامام علی(علیه‌السلام).
# سیّد حسن نوری.
# شیخ حسن شحاده.
# شیخ هادی ثامر.


4. سیّد نقوى و مدرسه اهل بیت(ع).
== شهادت؛ پایان خونین سید محمدباقر حکیم ==
 
آیت‌الله سید محمّد‌باقر حکیم پس از سقوط رژیم صدام به رغم بی‌میلی مقامات اشغالگر و کارشکنی آنان به عراق بازگشت و به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه‌ [[نماز جمعه]] در صحن علوی پرداخت. هنگام ورود وی در 10 می‌2003 م/ 20 اردیبهشت 1382 ش به عراق مورد استقبال بی‌نظیر مردم و عشایر [[بصره]] و دیگر شهرها واقع شد، اما هنوز سه ماه و نیم از ورودش به زادگاه خویش نگذشته بود که در یکم [[رجب]] 1424 ق/ 7 شهریور 1382 مقارن میلاد [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام محمد‌ باقر (علیه‌السلام)]]، پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه در حرم علوی در حالی که از حرم خارج می‌شد، در پی انفجار دو خودروی بمب‌گذاری شده همراه بیش از یکصد نفر از نمازگزاران به [[شهادت]] رسید. در این انفجار بیش از یکصد تن نیز زخمی شدند. اجساد بسیاری از افراد که در این جنایت هولناک به فیض [[شهادت]] نایل آمدند، قابل شناسایی نبود.
5. شهید سیّد مهدى حکیم و جنبش حزب الله.
 
6. شهید سید مهدى حکیم، جهاد، [[هجرت]]، شهادت.
 
6. عمل جهادى و پوشش سیاسى.
 
7. استراتژى آینده.
 
8. طرح سیاسى ـ نظامى.
 
9. انتفاضه 15 شعبان ملّت عراق، تندیس ولایت اسلام.
 
10. گفت و گوها.
 
11. روش فرهنگى ـ سیاسى.
 
=تربیت یافتگان مکتب شهیدحکیم=
 
شهید محراب نجف، در طول عمر 66 ساله خویش، انسان هاى وارسته زیادى را تربیت کرد و به جامعه اسلامى تحویل داد. بسیارى از طلاّب، دانشجویان و جویندگان معارف عالى اسلامى از محضر وى بهره ها برده و جرعه هاى حیات بخش علمى نوشیدند. او در دانشگاه اصول دین بغداد، مسجد هندى نجف، در جلسات عزادارى مواکب الطلبة الجامعات و در دیگر عرصه هاى علمى و فرهنگى، در عراق و دیگر شهرهاى اسلامى، همواره شیفتگان مکتب اهل بیت(ع) را سیراب مى کرد. تعدادى از معروفترین شاگردان وى عبارتنداز:
 
1. [[سیّد مرتضى کشمیرى]].
 
2. سیّد عبدالصاحب حکیم، برادر کوچکتر او.
 
3. شهید [[سیّد عباس موسوى]]، دبیر کل سابق [[حزب الله لبنان]].
 
4. سیّد محمّد باقر موسوى مهرى.
 
5. شیخ اسدالله حوشى.
 
6. شیخ عدنان زلغوط.
 
7. [[سیّد صدرالدّین قبانچى]]، فرزند علاّمه سیّد حسن قبانچى، صاحب مسند الامام على(ع).
 
8. سیّد حسن نورى.
 
9. شیخ حسن شحاده.
 
10. شیخ هادى ثامر.
 
=شهادت؛ پایان خونین سید محمدباقر حکیم=
 
آیت‌الله سید محمّد‌باقر حكیم پس از سقوط رژیم صدام به رغم بی‌میلی مقامات اشغالگر و كارشكنی آنان به عراق بازگشت و به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه‌ [[نماز جمعه]] در صحن علوی پرداخت. هنگام ورود وی در 10 می 2003 م/ 20 اردیبهشت 1382 ش به عراق مورد استقبال بی‌نظیر مردم و عشایر [[بصره]] و دیگر شهرها واقع شد، امّا هنوز سه ماه و نیم از ورودش به زادگاه خویش نگذشته بود كه در یكم [[رجب]] 1424 ق/ 7 شهریور 1382 مقارن میلاد [[امام محمّد‌باقر(ع)]]، پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه در حرم علوی در حالی كه از حرم خارج می‌شد، در پی انفجار دو خودروی بمب‌گذاری شده همراه بیش از یكصد نفر از نمازگزاران به [[شهادت]] رسید. در این انفجار بیش از یكصد تن نیز زخمی شدند. اجساد بسیاری از افراد كه در این جنایت هولناك به فیض [[شهادت]] نایل آمدند، قابل شناسایی نبود.


بنا بر آنچه آخرین رئیس شاخه [[موساد]] در ایران در خاطرات خود روایت می‌کند، [[رژیم صهیونیستی]] بسیار نگران از قدرت‌گیری شیعیان انقلابی در پی سرنگونی صدام و حزب بعثش بود و حسب همین یادمانده‌ها از تولد "خمینی دیگری" بیمناک و مضطرب شد و لذا با هماهنگی بقایای حزب بعث و با همکاری سرویس‌های امنیتی برخی از کشورهای مرتجع منطقه و حامی تفکر [[سلفی]] مبادرت به تصفیه فیزیکی آن بزرگوار ورزید.
بنا بر آنچه آخرین رئیس شاخه [[موساد]] در ایران در خاطرات خود روایت می‌کند، [[رژیم صهیونیستی]] بسیار نگران از قدرت‌گیری شیعیان انقلابی در پی سرنگونی صدام و حزب بعثش بود و حسب همین یادمانده‌ها از تولد "خمینی دیگری" بیمناک و مضطرب شد و لذا با هماهنگی بقایای حزب بعث و با همکاری سرویس‌های امنیتی برخی از کشورهای مرتجع منطقه و حامی تفکر [[سلفی]] مبادرت به تصفیه فیزیکی آن بزرگوار ورزید.


=منابع=
== پانویس ==
 
{{پانویس}}
# [http://nbo.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85__a-116.aspx برگرفته از سایت سید محمد باقر حکیم (آیت الله حکیم) فرهیختگان تمدن شیعه]
# [https://www.irdc.ir/fa/news/3441/%DA%AF%D8%B0%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AD%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D9%8A%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF-%D8%A2%D9%8A%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%8A%D9%85 برگرفته از سایت گذری بر حيات سياسی شهيد آيت‌الله سيد محمدباقر حکيم]
 
=پانویس=


{{پانویس|2}}
== منابع ==
*
* [http://nbo.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85__a-116.aspx برگرفته از سایت سید محمد باقر حکیم (آیت‌الله حکیم) فرهیختگان تمدن شیعه]
* [https://www.irdc.ir/fa/news/3441/%DA%AF%D8%B0%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AD%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D9%8A%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF-%D8%A2%D9%8A%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%8A%D9%85 برگرفته از سایت گذری بر حیات سیاسی شهید آیت‌الله سید محمدباقر حکیم]


[[رده:عراق]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:خاندان حکیم]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:روحانیان شهید شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۳

سید محمّدباقر حکیم
سید محمّدباقر حکیم.jpg
نام کاملسید محمدباقر طباطبائی حکیم
اطلاعات شخصی
سال تولد۱۳۱۸ ش، ۱۹۴۰ م، ۱۳۵۹ ق
محل تولدعراق، نجف
سال درگذشت۱۳۸۲ ش، ۲۰۰۴ م، ۱۴۲۵ ق
محل درگذشتعراق، نجف
دیناسلام، شیعه
استادان
آثار
  • الحکم‌الاسلامی بین‌النظریة و التطبیق
  • علوم القرآن
  • الوحده الاسلامیه من منظور الثقلین
فعالیت‌هارئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق • از بنیان‌گذاران حزب الدعوة الاسلامیة • ریاست شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی

شهید آیت‌الله سیّدمحمّدباقر حکیم در 25 جمادی الاولی سال 1358 ق. در شهر نجف اشرف مرکز مرجعیّت دینی تشیع متولد شد. او فرزند آیت‌الله‌العظمی سیّد محسن طباطبایی حکیم، مرجع تقلید شیعیان جهان و نوه سیّد مهدی بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محمود حکیم بود.

خاندان عالم‌پرور حکیم

خاندان حکیم یکی از طوایف اصیل عراقی می‌باشند که نسبشان از طریق حسن مثنی، به امام حسن بن علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) می‌رسد[۱].

اجداد خاندان طباطبایی حکیم از قرن دوم هجری در عراق اقامت گزیده، در طول تاریخ در مقابل رویدادها و حوادث سیاسی ـ اجتماعی، وظایف شرعی و اجتماعی خود را به بهترین شکل انجام داده‌اند. از میان این خاندان، عالمان معروفی در طب، اخلاق، فقه و اصول ظهور کرده‌اند.

از افراد برجسته این خاندان، آیت‌الله سیّد محسن حکیم و تعداد زیادی از استادان و نخبگان حوزه علمیه نجف می‌باشند که در میان میلیون‌ها نفر از مسلمانان عراق و خارج از آن احترام و عزّت خاصی دارند. این خاندان، همچنان که در میدان علم، اندیشه، جهاد و مبارزه، در خط مقدم قرار دارند، مظلومیت آنان نیز این گونه است. رژیم بعثی صدام، تنها در یک شب، حدود 70 نفر از عالمان و مجتهدان این خاندان ـ از پیرمرد هشتاد ساله ای همچون آیت‌الله سیّد یوسف حکیم تا نوجوانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود ـ را دستگیر و به جرم همکاری نکردن با دولت ظالم بعثی، تحت شدیدترین شکنجه‌های قرون وسطایی قرار داد و بیست نفر از آنان را به شهادت رساند.

در حقیقت خاندان حکیم نماد مظلومیت عالمان مجاهد و شیعیان بوده‌اند.

سیر تحصیلی و تدریس

دوران رشد و نوجوانانی سیّد محمّد باقر با حوادث تلخ و گزنده جنگ دوم جهانی همراه بود. ولی او با آن شرایط دشوار، شبانه روز به تحصیل علم و کسب فضایل و معارف مشعول بود.

تحصیل را از مکتب‌خانه‌های نجف آغاز و در مدرسه ابتدایی منتدی النّشر ادامه داد و از آن جا وارد حوزه علمیه شد. در دوازده سالگی کتاب‌های قطرالندی، شرح ابن عقیل، مغنی اللبیب، حاشیه ملاّ عبدالله، منطق مظفّر، مطول، منهاج الصّالحین و اللمعة الدمشقیه را در مدت کوتاهی فراگرفت و به درس‌های عالی حوزه گام نهاد. متون درسی این دوره، یعنی رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نیز تحصیل نمود و بعد از گذر از دروس عالی، در درس‌های خارج فقه و اصول شرکت کرد و در جلسات درسی ممتازترین استادان حوزه نجف، یعنی سید ابوالقاسم خوئی و علاّمه شهید سیّد محمّدباقر صدر، همچون ستاره ای درخشید. نبوغ علمی، قدرت اندیشه و استعداد فوق‌العاده آن روحانی پاک مرام، تجلیل و قدردانی مدرّسان و استادان حوزه را برانگیخت و او در سال 1384 ق. موفق به دریافت مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنی گردید.

وی آموخته‌های علمی و تحقیقی خود را با قدرت استدلال قوی و منطق عمیق در جلسه تدریس درس‌های سطح عالی، در مسجد هندی نجف اشرف به زیباترین شکل عرضه نمود و فرهیختگان و نخبگان عمق نگر حوزوی را گرد آورد. شهید حکیم تنها به علوم رایج حوزوی اکتفا نکرد، بلکه کرسی درس خود را از حوزه نجف به دانشگاه اصول دین بغداد توسعه داد، او خود این دانشگاه را با همکاری شهید صدر، علامه سید مرتضی عسکری و سید مهدی حکیم بنیان نهاده بود.

علوم قرآنی، معارف اهل بیت(علیه‌السلام)، فلسفه، تحلیل سیاسی و تاریخی رخدادها و پی‌گیری تحولات روز، از جمله موضوعات جلسات علمی اش در این دانشگاه بودند. شهید حکیم در مدت 25 سال تدریس در حوزه نجف و دانشگاه بغداد، فضای جدیدی را در حوزه و دانشگاه گشود و عالمان و دانشمندان برجسته ای را به عالم علم و دین تقدیم کرد.

سید محمّد باقر حکیم، افزون بر تربیت شاگردان و تألیف آثار سودمند دینی، اجتماعی و سیاسی، احساس کرد که در زمان معاصر، نیاز به مبلغان آگاه و بیدارگری است که بر علوم جدید تسلّط داشته باشند و به همین جهت، در سال 1384 ق. مدرسه علوم اسلامی را در شهر نجف تأسیس کرد.

استادان و مربیان

اندیشمند متفکّر، شهید سیّد محمّد باقر حکیم، برای کسب دانش و تقویت بنیان علمی اش در محضر استادان ممتازی حضور یافت و از یافته‌ها و اندوخته‌های گران‌بهای آنان کمال بهره را برد. از میان استادان و مربیان او می‌توان به عالمان برجسته ذیل اشاره نمود:

آیت‌الله سیّد ابوالقاسم خویی، او در درس فقه این مرجع عظیم‌الشّان حضور می‌یافت و آیت‌الله خویی از وی کمال تجلیل را به عمل می‌آورد و در مورد مسائل عراق و مشکلات نجف اشرف با وی مشورت می‌کرد.

آیت‌الله سیّد محسن حکیم، او پدر شهید حکیم می‌باشد که علاوه بر تربیت، در تعلیم وی نیز نقش به سزائی داشته است. او نیز متقابلاً به عنوان نماینده، معاون ومشاور توانای علمی، سیاسی و فرهنگی پدرش عمل می‌کرد. زیرا مورد اعتماد پدر و مرادش بود و در وکالت مطلقه‌ای که برای ایشان نوشته، با تعبیرات زیبایی او را به عنوان نماینده خود برگزیده بود. حضرت امام خمینی(ره) نیز در حاشیه این وکالت عظیم شهید حکیم نوشت که تمامی آن چه در وکالت مرحوم آیت‌الله سیّد محسن حکیم آمده است، تائید می‌گردد[۲].

علاّمه شهید سیّد محمّد باقر صدر، این استاد بی‌بدیل حوزه نجف در رشد و شکوفایی شخصیت شهید حکیم سعی وافر داشته، با بذل عنایات خاص خود او را محرم اسرار و گنجینه تمام طرح‌ها و افکار و اندیشه‌های انقلابی خود قرار داد. شهید صدر از شهید حکیم به عنوان «عضدی المفدی» (بازوی فداکار) نام می‌برد. شهید حکیم اکثر دروس حوزوی را نزد آیت‌الله صدر فراگرفته است. او بر این باور بود که آقای صدر رهبر شایسته و بنیان‌گذار انقلاب اسلامی عراق و الگوی مسلمانان می‌باشد و به اندیشه‌های صائب و نوآوری‌های شهید صدر اعتقاد راسخ داشت. این استاد فرزانه هنگام دستگیری شهید حکیم را به عنوان قائم‌مقام و جانشین خود برگزید.

آیت‌الله سیّد محمّد باقر موسوی مهری رئیس تجمّع علمای شیعه کویت در مورد ارتباط آقای شهید حکیم با شهید صدر می‌گوید:

«ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادی و شاگردی تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشته‌ها و گفته‌های شهید حکیم شاهد این گفتار است[۳]».

آیت‌الله شیخ مرتضی آل یاسین، او داماد علاّمه سیّد محمّد باقر صدر و از استادان شهید حکیم به شمار می‌رود. شهید محمّدباقر حکیم در سال 1384 ق. از این استاد، مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنی دریافت کرده است.

سیّد یوسف حکیم، وی برادر بزرگ شهید حکیم و یکی از استادان وی محسوب می‌شود. این استاد فرهیخته حوزه نجف توسط رژیم صدام مدّتی زندانی گردید. امام خمینی در این مورد فرمود:

«در عراق تعدادی از علمای را گرفته‌اند که من بعضی از آنها را می‌شناسم، مثل آقای حاج سیّد یوسف حکیم[۴]».

در جای دیگری فرمود:

وقتی انسان می‌بیند که شهید آقای صدر، آن عالم فاضل را و همچنین همشیره ایشان را با چه وضعی شهید کردند و بعد هم با بیت مرحوم آقای حکیم که آن قدر خدمت کرده‌اند که وقتی انسان ایشان را می‌دید، به یاد قیامت می‌افتاد، آن گونه رفتار نمودند، شدیداً متأثر می‌شود[۵]».

آثار و تألیفات

آیت‌الله شهید سیّد محمّد باقر حکیم، با این که در عالم سیاست از چهره‌های درخشان جهان تشیّع به شمار می‌رفت، اما فعالیّت‌های فرهنگی و علمی اش تا حدودی ناشناخته مانده است و مبارزات فرهنگی آن بزرگوار در عرصه علم و فرهنگ، اگر مهم‌تر از مبارزات سیاسی اش نباشد، مطمئناً کمتر نبوده است که با نگاهی به فهرست تألیفات آن یگانه علم و سیاست، می‌توان به حقیقت پی برد. آثار او در زمینه‌های علوم قرآنی، سیره اهل‌بیت(علیه‌السلام)، حقوق، شرح حال بزرگان دینی، حکومت اسلامی و اندیشه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، نشانگر شخصیت برجسته علمی و عملی اوست. آثار پژوهشی و تحقیقی وی عبارتند از:

الف) قرآن

1. القصص القرآنی که در موضوع شیوه داستان‌گویی قرآن و کتاب بندگی است. این کتاب متن درسی دانشگاه جهانی علوم اسلامی ایران به شمار می‌رود و با نام داستان‌های قرآنی به فارسی ترجمه شده است. در این کتاب داستان‌های قرآن بر اساس آیات و روایات و به دور از اسرائیلیّات مورد بررسی قرار گرفته است.

2. الظاهرة الطاغوتیة فی القرآن.

3. تفسیر سوره حمد، با مقدمه‌ای در روش تفسیر که این کتاب نیز به فارسی ترجمه شده است.

4. تفسیر سوره‌های صف، جمعه، منافقون، حشر و تغابن.

5. الهدف من نزول القرآن.

6. مستشرقان و شبهات آنان درباره قرآن.

7. علوم القرآن در دو جلد که مجموعه درس‌های وی در دانشگاه اصول دین بغداد است و اخیراً بازنویسی و به فارسی نیز منتشر شده و به عنوان کتاب درسی در حوزه و دانشگاه تدریس شده است.

8. روش تزکیه در قرآن.

ب) سیره اهل بیت(علیه‌السلام)

9. اهل البیت(علیه‌السلام) و دورهم فی الدّفاع الاسلام که نقش اهل‌بیت(علیه‌السلام) را در دفاع از اسلام بیان کرده است.

10. دور اهلبیت(علیه‌السلام) فی بناء الجماعة الصالحه که پیرامون نقش اهل‌بیت(علیه‌السلام) در ساختار جامعه صالح است و در دو جلد تألیف یافته است.

این دو اثر، از ارزشمندترین تألیفات او در زمینه سیره اجتماعی - سیاسی اهل بیت(علیه‌السلام)در رهبری امّت می‌باشد.

11. ثورة الامام الحسین(علیه‌السلام)در این کتاب، اندیشه‌ها، موضع‌گیری ها، جایگاه اجتماعی و مذهبی و دست آوردهای انقلاب حسینی(علیه‌السلام)مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

12. زندگانی موسی بن جعفر (کاظم) و امام جواد(علیهم سلام).

ج) فرهنگ اجتماعی و اقتصادی

13. الحکم الاسلامی بین النظریة و التطبیقاین کتاب، مجموعه مقالاتی است که طی 6 سال در موضوع حکومت اسلامی از تئوری تا عمل تنظیم گردیده و در آن انقلاب ایران به عنوان یکی از مصادیق بارز تأثیر اندیشه‌های اسلامی درتوفیق مردم در تغییرات اجتماعی و یکی از نمونه‌های حکومت اسلامی مطرح گردیده است.

14. حوار فی المرجعیة الدّینیةاین کتاب دیدگاه‌های آن شهید پیرامون حکومت اسلامی و نقش مرجعیّت در اداره جامعه است.

15. دور الفرد فی النظریة الاقتصادیة الاسلامیة.

16. مجموعه کتاب‌های «المنهاج الثقافی السیاسی الاسلامی» که در شش عنوان منتشر شده و عبارتند از:

العقیده، الاخلاق، النظام، التاریخ، المواقف و الرؤی و العلاقات.

17. المرجعیّة الاجتماعیةشهید حکیم تجربیّات خود را در فعالیّت‌های سیاسی ـ اجتماعی و نقش نظام تشکیلاتی و رهبری اجتماعی را در این اثر شرح داده است.

18. حقوق الانسان من وجهة نظر اسلامیة که حقوق بشر را از دیدگاه اسلام بیان می‌کند.

19. الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین که چند بار در ایران و مصر چاپ شده و ترجمه فارسی آن نیز منتشر گردیده است.

20. النظریة الاسلامیة فی العلاقات الاجتماعیه که روابط اجتماعی را از منظر اسلام بررسی می‌کند.

21. الاخوة الاسلامیة من منظر الثقلین.

22. النظریة الاسلامیة فی التحرک الاسلامی.

23. العلاقة بین القیادة الاسلامیة و الامة من خلال رویة نهج‌البلاغه که در آن رابطه رهبری اسلامی با امّت، تشریح شده است.

د) شرح حال

24. دعبل الخزاعی شاعر اهل البیت(علیه‌السلام).

25. لمعة عن مرجعیّة الامام الحکیم.

26. السیرة العلمیه للشهید الصدر.

27. الشهید الصدرالمواقف و التوجهات.

این دو اثر، درباره مواضع و چشم اندازهای سیاسی، فکری و علمی آیت‌الله شهید محمّدباقر صدر می‌باشند.

هـ) تاریخ

28. النّجف الاشرفاین کتاب در موضوع تاریخ حوزه علمیه نجف، جایگاه آن و وضعیّت فعلی حوزه نجف تألیف شده است.

و) فقه

29. تقریرات دروس مقدماتی سطح و خارج فقه.

ز) سیاست و جنبش اسلامی

30. چهره دیگر رژیم عراق.

31. نظریه سیاسی شهید صدر.

32. جهاد مسلّحانه در اسلام.

33. جنگ تمدّن‌ها و قضیه فلسطین.

34. عراق، تحولات کنونی و آینده.

35. قضیه کردستان.

36. افکار و آراء جماعة العلماء[۶].

آن مجتهد فرزانه، علاوه بر تالیفاتی که منتشر شده‌اند، مجموعه‌ای بسیار حجیم از سخنرانی‌ها و مقالاتی که در کنفرانس‌های اندیشه اسلامی، اقتصاد اسلامی، همایش‌های حج، وحدت اسلامی و مجمع جهانی اهل‌بیت(علیه‌السلام) ارائه کرده، از خود به یادگار گذاشته که در سطح برترین و عالمانه‌ترین مقالات ارائه شده بوده و دارای نوآوری‌ها و مطالب سودمند بسیاری است.

بسیاری از این آثار هنوز به عرصه نشر راه نیافته است.

ح) جزوه ها

  1. مصیبت حسینی و تقویت روحیه مقاومت.
  2. آثار مرجعیّت امام حکیم.
  3. مرجعیّت، وحدت، جهاد.
  4. سیّد نقوی و مدرسه اهل بیت(علیه‌السلام).
  5. شهید سیّد مهدی حکیم و جنبش حزب الله.
  6. شهید سید مهدی حکیم، جهاد، هجرت، شهادت.
  7. عمل جهادی و پوشش سیاسی.
  8. استراتژی آینده.
  9. طرح سیاسی ـ نظامی.
  10. انتفاضه 15 شعبان ملّت عراق، تندیس ولایت اسلام.
  11. گفت و گوها.
  12. روش فرهنگی ـ سیاسی.

تربیت یافتگان مکتب شهیدحکیم

شهید محراب نجف، در طول عمر 66 ساله خویش، انسان‌های وارسته زیادی را تربیت کرد و به جامعه اسلامی تحویل داد. بسیاری از طلاّب، دانشجویان و جویندگان معارف عالی اسلامی از محضر وی بهره‌ها برده و جرعه‌های حیات بخش علمی نوشیدند. او در دانشگاه اصول دین بغداد، مسجد هندی نجف، در جلسات عزاداری مواکب الطلبة الجامعات و در دیگر عرصه‌های علمی و فرهنگی، در عراق و دیگر شهرهای اسلامی، همواره شیفتگان مکتب اهل بیت(علیه‌السلام) را سیراب می‌کرد. تعدادی از معروفترین شاگردان وی عبارتنداز:

  1. سیّد مرتضی کشمیری.
  2. سیّد عبدالصاحب حکیم، برادر کوچکتر او.
  3. شهید سیّد عباس موسوی، دبیر کل سابق حزب الله لبنان.
  4. سیّد محمّدباقر موسوی مهری.
  5. شیخ اسدالله حوشی.
  6. شیخ عدنان زلغوط.
  7. سیّد صدرالدّین قبانچی، فرزند علاّمه سیّد حسن قبانچی، صاحب مسند الامام علی(علیه‌السلام).
  8. سیّد حسن نوری.
  9. شیخ حسن شحاده.
  10. شیخ هادی ثامر.

شهادت؛ پایان خونین سید محمدباقر حکیم

آیت‌الله سید محمّد‌باقر حکیم پس از سقوط رژیم صدام به رغم بی‌میلی مقامات اشغالگر و کارشکنی آنان به عراق بازگشت و به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه‌ نماز جمعه در صحن علوی پرداخت. هنگام ورود وی در 10 می‌2003 م/ 20 اردیبهشت 1382 ش به عراق مورد استقبال بی‌نظیر مردم و عشایر بصره و دیگر شهرها واقع شد، اما هنوز سه ماه و نیم از ورودش به زادگاه خویش نگذشته بود که در یکم رجب 1424 ق/ 7 شهریور 1382 مقارن میلاد امام محمد‌ باقر (علیه‌السلام)، پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه در حرم علوی در حالی که از حرم خارج می‌شد، در پی انفجار دو خودروی بمب‌گذاری شده همراه بیش از یکصد نفر از نمازگزاران به شهادت رسید. در این انفجار بیش از یکصد تن نیز زخمی شدند. اجساد بسیاری از افراد که در این جنایت هولناک به فیض شهادت نایل آمدند، قابل شناسایی نبود.

بنا بر آنچه آخرین رئیس شاخه موساد در ایران در خاطرات خود روایت می‌کند، رژیم صهیونیستی بسیار نگران از قدرت‌گیری شیعیان انقلابی در پی سرنگونی صدام و حزب بعثش بود و حسب همین یادمانده‌ها از تولد "خمینی دیگری" بیمناک و مضطرب شد و لذا با هماهنگی بقایای حزب بعث و با همکاری سرویس‌های امنیتی برخی از کشورهای مرتجع منطقه و حامی تفکر سلفی مبادرت به تصفیه فیزیکی آن بزرگوار ورزید.

پانویس

  1. نسب شهید سیّد محمّد باقر حکیم با سی واسطه به امام حسن مجتبی(‌علیه‌السلام) می‌رسد. این نسب نامه به ترتیب زیر است: سید محمّد باقر حکیم بن محسن بن سیّد صالح بن سیّد احمد بن سیّد محسن بن سیّد ابراهیم طبیب بن امیر سیّد علی حکیم طباطبایی نجفی بن امیر سیّد مرا بن امیر سیّد اسدالله بن سیّد جلال الدّین امیر بن امیر سیّد حسن بن امیر مجدالدّین بن امیر قوام الدّین بن امیر اسماعیل ابن ابی الکارم، میر عباد بن ابی المجد علی بن امیر عباد بن امیر علی بن سیّد حمزه بن امیر اسحاق بن امیر طاهر بن امیر علی بن امیر مجد بن امیر احمد بن مجد ابن امیر احمد رئیس بن ابراهیم طباطبا (ملقّب به زین‌العابدین) بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غمر بن حسن مثنی بن امام حسن بن امام امیر المومنین، علی بن ابی طالب.
  2. صحیفه امام، ج 21، ص 114
  3. حکیم عشق، ص 9
  4. صحیفه امام، ج 18، ص 130
  5. همان، ص 136
  6. کتاب هفته، مقاله محمّدرضا زائری، ش 136، ص 21نشریه سیاست روز، 17/6/82ش

منابع