سوره فلق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


==شأن نزول==
==شأن نزول==
[[سید محمدحسین طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] درباره شأن نزول این سوره به حدیثی از کتاب [[الدر المنثور]] استناد می‌کنند که ترجمه آن اینچنین است: «عبد بن حميد، از [[زيد بن اسلم]] روايت كرده كه گفت: مردى يهودى [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت بيمار شد، [[جبرئيل]] بر او نازل گشته دو سوره مُعَوِذَتَين را آورد و گفت: مردى يهودى تو را [[سحر|سِحر]] كرده و سحر مذكور در فلان چاه است، رسول خدا [[علی بن ابی طالب|على]] را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد گره‌هاى آن را باز نموده، براى هر گره يك آيه بخواند، على هر گرهى را باز مى‌كرد يك آيه را مى‌خواند، به محضى كه گره‌ها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا برخاست، گويا پاى‌بندى از پايش باز شده باشد».<ref>'''الدر المنثور'''، ج 6، ص 417</ref><ref>سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۳</ref>
[[سید محمدحسین طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] درباره شأن نزول این سوره به حدیثی از کتاب [[الدر المنثور]] استناد می‌کنند که ترجمه آن اینچنین است: «عبد بن حميد، از [[زيد بن اسلم]] روايت كرده كه گفت: مردى يهودى [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت بيمار شد، [[جبرئيل]] بر او نازل گشته دو سوره مُعَوِذَتَين را آورد و گفت: مردى يهودى تو را [[سحر|سِحر]] كرده و سحر مذكور در فلان چاه است، رسول خدا [[علی بن ابی طالب|على]] را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد گره‌هاى آن را باز نموده، براى هر گره يك آيه بخواند، على هر گرهى را باز مى‌كرد يك آيه را مى‌خواند، به محضى كه گره‌ها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا برخاست، گويا پاى‌بندى از پايش باز شده باشد».<ref>'''الدر المنثور'''، ج 6، ص 417</ref><ref>'''ترجمه تفسیر المیزان'''، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۳</ref>


==
==محتوای سوره==
در این مواردی که فرمود: ﴿بِرَبِّ الْفَلَقِ﴾ برای اینکه این «فلق» تمام ظلمت‌ها را می‌شکافد، خدا تمام شروری اگر باشد را می‌شکافد، نقص‌هایی که باشد را می‌شکافد، آفت‌ها و عیب‌هایی که باشد می‌شکافد و سلامت را به بار می‌آورد به یک چنین موجودی باید استعاذه کرد او مستعاذ است او معاذ است که ﴿مَعاذَ اللَّهِ﴾، ملجأ است همان طوری که «لَا مَلْجَأَ مِنْکَ إِلَّا إِلَیْکَ»، معاذ هم چنین است. پس او که هر ظلمت و تاریکی را می‌شکافد باید به او پناهنده شد<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-1399/01/28-1</ref>
آیات این سوره به یکی از واقعیت‌های زندگی انسان اشاره دارد که در هر لحظه از اوقات زندگی او ساری و جاری است. موضوع شر یا شرورات همان واقعیتی است که این سوره از برخی از آن‌ها سخن می‌گوید. [[شرورات]] در زبان فلیسوفان و متکلمان امری عدمی است و از عدم خیر انتزاع شده است، به این معنا که هرآنچه در عالم هستی است بهره‌ای از وجود دارد پس در همان مرتبه جزء خیرات است چرا که وجود، خود منشاء خیر است؛ مثلاً ممکن است که نیش عقرب در زمرهٔ شرورات شمرده شود و حال آنکه نیش عقرب برای خود او موجب امنیت در برابر دشمن است به‌همین‌ دلیل نیش عقرب از خیرات است و از این جهت که برای دیگران موجب ضرر است؛ شر خوانده می‌شود، بنابراین در عالم هستی خیرات محض است که جاری است و آنچه که از آن به شر تعبیر می‌شود صرفا شرهای عرضی است با این توضیح که چون برای دیگران موجب ضرر و زیان است شر است، از همین رو انسان موجودی است که هم می‌تواند به دیگران ضرر برساند و هم می‌تواند مورد تعرض دیگران قرار بگیرد و به‌همین دلیل انسان نیاز دارد که برای دفع و رفع ضرر به چیزی یا جایی پناه ببرد و چنین انسانی که در معرض بسیاری از رخدادهای تلخ است هیچ چاره‌ای جز [[استعاذه]] که موضوع این سوره است، ندارد.<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-1399/01/28-1</ref>
در جریان استعاذه یک امر ضروری و قطعی است که اصل استعاذه از شرّ یک امر ضروری است، به چه کسی پناه ببریم امر ضروری است، اصل از چه چیزی پناه ببریم امر ضروری است. استعاذه اصلش لازم است، زیرا انسان موجودی است که در معرض خطر است آن توانایی را ندارد که هر خطری را شناسایی کند اولاً و آن را دفع کند ثانیاً یا از خود دفاع کند ثالثاً؛ انسانی که در معرض بسیاری از رخدادهای تلخ است هیچ چاره‌ای جز استعاذه ندارد. به چه کسی استعاذه کند؟ به قدرت محض و خیّر صرف که از او جز خیر ناید. از چه چیزی استعاذه کند؟ از هر شرّی، ناملایمی و تلخ‌کامی و مانند آن. در استعاذه سه امر لازم است اصل استعاذه، استعاذه به چه کسی و استعاذه از چه چیزی.


مهمترين منابع شر و فساد
=== ﴿بِرَبِّ الْفَلَقِ﴾ ===
در آغـاز ايـن سـوره بـه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) دستور مى دهد كه از شـر تـمـام مخلوقات شرور به خدا پناه برد، سپس در توضيح آن اشاره به سه گونه شر مى كند شر مهاجمين تاريك دل كه از تاريكيها استفاده مى كنند و حمله ور مى شوند.
'''فلق''' در آیه اول به معناى شكافتن و جدا كردن است که غالبا بر هنگام صبح اطلاق مى‌شود، يعنى آن لحظه‌اى كه نور گريبان ظلمت را مى‌شكافد و سر بر مى‌آورد. خداوند در این آیه خود را به خدای صبح، صبحی که با نورش ظلمت شب را می‌شکافد معرفی می‌کند و این نوع معارفه با آیات بعدی که از برخی امور شر سخن می‌گوید تناسب دارد چرا که شر، خود ساتر خیر و مانع آن است<ref>'''ترجمه تفسیر المیزان'''، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۰</ref> و تنها کسی که می‌تواند ظلمت و تاریکی شرورات را برطرف کند، نقص‌ها و آفت‌ها را بشکافد و سلامت را به بار آورد خداوند است و از همین‌رو باید به او پناه جست.<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-1399/01/28-1</ref>
شر وسوسه گرانى كه با سخنان و تبليغات سوء خود اراده ها، ايمانها، عقيده ها محبتها و پيوندها را سست مى كنند.
 
و شر حسودان .
=== مهمترين منابع شر و فساد ===
خداوند متعال همانطور که اشاره شد به مسئله استعاذه در برابر شرورات به عنوان یک امر ضروری اشاره می‌کنند، در [[استعاذه]] یکی از امور لازم شناخت موجود شرور است که در آیات (۵ ــ۲) سوره از آنها نام می‌برد که به‌ترتیب آیات عبارتند از:
*﴿مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ﴾ شـر تـمـام مخلوقات. تعبیر (ما خلق) عبارتی است که به‌صورت عام و در یک معنای کلی آمده است بنابراین دارای مصادیقی است که در آیات پس از آن به صورت خاص به مهم‌ترین آنها اشاره شده است.<ref>'''ترجمه تفسیر المیزان'''، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۱</ref>
*﴿وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ﴾ و از شر شب وقتى كه با ظلمتش داخل مى‌شود. علت اینکه شر، به شب نسبت داده شده است، به این دلیل است که شب با تاريكيش شرير را در رساندن شر كمك مى‌كند، و به همين جهت مى‌بينيم شرورى كه در شب واقع مى‌شود بيشتر از شرور واقع در روز است و از سویی؛ انسان در شب ناتوان‌تر از روز در برابر حمله شرور است.<ref>همان</ref>
*﴿وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ﴾ از شر زنان جادوگر ساحر، كه در عقده‌ها و گره‌ها عليه مسحور مى‌دمند، و به اين وسيله مسحور را جادو مى‌كنند.
*﴿وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ ﴾ شر حسودان زمانی که حسادت می‌کنند.
از ايـن اجـمـال و تفصيل چنين استفاده مى شود كه عمده شرور و آفات از همينجا سرچشمه مى گيرد و مهمترين منابع شر و فساد اين سه منبع است و
از ايـن اجـمـال و تفصيل چنين استفاده مى شود كه عمده شرور و آفات از همينجا سرچشمه مى گيرد و مهمترين منابع شر و فساد اين سه منبع است و
اين بسيار پر معنى و قابل تامل مى باشد.<ref>https://quran.anhar.ir/tafsir-14656.htm</ref>
اين بسيار پر معنى و قابل تامل مى باشد.<ref>https://quran.anhar.ir/tafsir-14656.htm</ref>


گویا خدای متعال مخاطراتی که امت اسلامی و ما آدم‌ها را تهدید می‌کند یادآور شدند و راه نجات از آن مخاطرات و تکیه گاهی که ما می‌توانیم به آن پناه ببریم و آن قدرتی که می‌توانیم به آن تکیه کنیم برای نجات از مخاطرات را هم به ما تعلیم کردند.<ref>https://mirbaqeri.ir/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87/%D8%B3%D9%85%D8%AA_%D8%AE%D8%AF%D8%A7/1398-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%86%D8%AC%D8%A7%D8%AA%D8%8C-%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA.html</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
{{راست‌چین}}
* '''تفسیر المیزان'''، سید محمدحسین طباطبایی.
* تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی.
* '''تفسیر نمونه'''، ناصر مکارم شیرازی.
* '''تفسیر تسنیم'''، عبدالله جوادی آملی.
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:تفسیر]]

نسخهٔ ‏۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۵۱

سوره فلق صدوسیزدهمین (۱۱۳) سوره قرآن کریم و یکی از دو سوره‌ای است که به مُعَوِذَتَین مشهورند. خداوند متعال در این سوره مخاطرات و اموری را ذکر می‌کنند که امت اسلامی و هر آدمی را تهدید می‌کند و برای نجات از این مشکلات نیز پناه بردن به خود را تعلیم می‌دهد.[۱] [۲]

شأن نزول

سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان درباره شأن نزول این سوره به حدیثی از کتاب الدر المنثور استناد می‌کنند که ترجمه آن اینچنین است: «عبد بن حميد، از زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت: مردى يهودى رسول خدا را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت بيمار شد، جبرئيل بر او نازل گشته دو سوره مُعَوِذَتَين را آورد و گفت: مردى يهودى تو را سِحر كرده و سحر مذكور در فلان چاه است، رسول خدا على را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد گره‌هاى آن را باز نموده، براى هر گره يك آيه بخواند، على هر گرهى را باز مى‌كرد يك آيه را مى‌خواند، به محضى كه گره‌ها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا برخاست، گويا پاى‌بندى از پايش باز شده باشد».[۳][۴]

محتوای سوره

آیات این سوره به یکی از واقعیت‌های زندگی انسان اشاره دارد که در هر لحظه از اوقات زندگی او ساری و جاری است. موضوع شر یا شرورات همان واقعیتی است که این سوره از برخی از آن‌ها سخن می‌گوید. شرورات در زبان فلیسوفان و متکلمان امری عدمی است و از عدم خیر انتزاع شده است، به این معنا که هرآنچه در عالم هستی است بهره‌ای از وجود دارد پس در همان مرتبه جزء خیرات است چرا که وجود، خود منشاء خیر است؛ مثلاً ممکن است که نیش عقرب در زمرهٔ شرورات شمرده شود و حال آنکه نیش عقرب برای خود او موجب امنیت در برابر دشمن است به‌همین‌ دلیل نیش عقرب از خیرات است و از این جهت که برای دیگران موجب ضرر است؛ شر خوانده می‌شود، بنابراین در عالم هستی خیرات محض است که جاری است و آنچه که از آن به شر تعبیر می‌شود صرفا شرهای عرضی است با این توضیح که چون برای دیگران موجب ضرر و زیان است شر است، از همین رو انسان موجودی است که هم می‌تواند به دیگران ضرر برساند و هم می‌تواند مورد تعرض دیگران قرار بگیرد و به‌همین دلیل انسان نیاز دارد که برای دفع و رفع ضرر به چیزی یا جایی پناه ببرد و چنین انسانی که در معرض بسیاری از رخدادهای تلخ است هیچ چاره‌ای جز استعاذه که موضوع این سوره است، ندارد.[۵]

﴿بِرَبِّ الْفَلَقِ﴾

فلق در آیه اول به معناى شكافتن و جدا كردن است که غالبا بر هنگام صبح اطلاق مى‌شود، يعنى آن لحظه‌اى كه نور گريبان ظلمت را مى‌شكافد و سر بر مى‌آورد. خداوند در این آیه خود را به خدای صبح، صبحی که با نورش ظلمت شب را می‌شکافد معرفی می‌کند و این نوع معارفه با آیات بعدی که از برخی امور شر سخن می‌گوید تناسب دارد چرا که شر، خود ساتر خیر و مانع آن است[۶] و تنها کسی که می‌تواند ظلمت و تاریکی شرورات را برطرف کند، نقص‌ها و آفت‌ها را بشکافد و سلامت را به بار آورد خداوند است و از همین‌رو باید به او پناه جست.[۷]

مهمترين منابع شر و فساد

خداوند متعال همانطور که اشاره شد به مسئله استعاذه در برابر شرورات به عنوان یک امر ضروری اشاره می‌کنند، در استعاذه یکی از امور لازم شناخت موجود شرور است که در آیات (۵ ــ۲) سوره از آنها نام می‌برد که به‌ترتیب آیات عبارتند از:

  • ﴿مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ﴾ شـر تـمـام مخلوقات. تعبیر (ما خلق) عبارتی است که به‌صورت عام و در یک معنای کلی آمده است بنابراین دارای مصادیقی است که در آیات پس از آن به صورت خاص به مهم‌ترین آنها اشاره شده است.[۸]
  • ﴿وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ﴾ و از شر شب وقتى كه با ظلمتش داخل مى‌شود. علت اینکه شر، به شب نسبت داده شده است، به این دلیل است که شب با تاريكيش شرير را در رساندن شر كمك مى‌كند، و به همين جهت مى‌بينيم شرورى كه در شب واقع مى‌شود بيشتر از شرور واقع در روز است و از سویی؛ انسان در شب ناتوان‌تر از روز در برابر حمله شرور است.[۹]
  • ﴿وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ﴾ از شر زنان جادوگر ساحر، كه در عقده‌ها و گره‌ها عليه مسحور مى‌دمند، و به اين وسيله مسحور را جادو مى‌كنند.
  • ﴿وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ ﴾ شر حسودان زمانی که حسادت می‌کنند.

از ايـن اجـمـال و تفصيل چنين استفاده مى شود كه عمده شرور و آفات از همينجا سرچشمه مى گيرد و مهمترين منابع شر و فساد اين سه منبع است و اين بسيار پر معنى و قابل تامل مى باشد.[۱۰]

پانویس

  1. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۷۹
  2. https://mirbaqeri.ir/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87/%D8%B3%D9%85%D8%AA_%D8%AE%D8%AF%D8%A7/1398-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%86%D8%AC%D8%A7%D8%AA%D8%8C-%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA.html
  3. الدر المنثور، ج 6، ص 417
  4. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۳
  5. https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-1399/01/28-1
  6. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۰
  7. https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-1399/01/28-1
  8. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۱
  9. همان
  10. https://quran.anhar.ir/tafsir-14656.htm

منابع

  • تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی.
  • تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی.
  • تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی.