سجده بر زمین و استفاده از مهر

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۴ توسط Mahdi (بحث | مشارکت‌ها)

انسان در حال سجده از هر حال دیگر به خدا نزدیک‌تر است، سجده‏های طولانی برای خدا، روح و جان انسان را پرورش می‏دهد و بارزترین نشانه ‏های عبودیت و خضوع در پیشگاه پروردگار است. به همین دلیل در هر رکعت نماز دستور دو سجده داده شده است، و سجده شکر و سجده‏ های واجب و مستحب تلاوت قرآن نیز از بارزترین مصادیق سجده است. سجده هم امر مهمی است و هم دارای شرایط و آدابی، که یکی از شرایط آن چیزی است که می توان برای و بر آن سجده کرد، در داسلام سجده جز برای خدا جایز نیست، اما سجده بر چه چیزی درست و بر چه چیزی نادرست است؟

سجده بر زمین و استفاده از مهر

اهمیت سجده

در حدیث آمده که هیچ کار انسان برای شیطان ناراحت‏کننده‏تر از سجده نیست، و در حدیثی دیگر پیغمبر اكرم (صلی‌الله عليه و آله) به يكى از ياران خود فرمود: «وَ إِذَا أرَدْتَ أنْ يَحْشُرَكَ اللهُ مَعِى يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأطِلِ السُّجُودَ بَيْنَ يَدَىِ اللهِ الوَاحِدِ الْقَهّارِ»اگر مى‏خواهى در قيامت با من محشور شوى براى خداوند قهّار سجده‏هاى طولانى بجا آور [۱]

سجود مختص خداست

جمله‏ (لَهُ يَسْجُدُونَ) [۲] و همچنين تعبير (وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) [۳] با توجه به مقدّم شدن «للّه» در جمله مزبور، آيه دلالت بر حصر دارد يعنى همه و همه در آسمان و زمين فقط براى خدا سجده مى‏كنند! جالب‌توجه این‌که در كتاب «وسائل الشيعة» در ابواب سجده نماز، بابى تحت عنوان «عدم جواز السجود لغير الله» ذكر شده و در آن هفت حديث از پيغمبر اكرم (صلی‌الله عليه و آله) و امامان معصوم نقل شده است كه سجده براى غير خدا جايز نيست. [۴]از اين سخن در بحث‏هاى آينده نتيجه‏گيرى می‌کنیم.

سجده شرایط و آدابی دارد که یکی از آنها چیزی است که می‌توان بر آن سجده کرد

فقهاى اهل‌سنت عموماً معتقد به جواز سجده بر همه چيز هستند البتّه گروهى از آنان سجده بر آستين لباس يا گوشه عمامه و مانند آن را استثنا كرده و جايز ندانسته‏ اند. پیروان مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) متّفقاً بر اين عقيده هستند كه تنها بر دو چیز می توان سجده کرد: زمين و آنچه از زمين مى‏رويد، به‌شرط آن که خوردنى و پوشيدنى نباشد مانند برگ و چوب درختان و حصير و بوريا و امثال آنها.

پیروان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به استناد رواياتى كه از رسول خدا (صلی‌الله عليه و آله) و ائمّه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و عمل صحابه نقل شده، بر اين عقيده اصرار دارند، لذا در مسجدالحرام و مسجد پيغمبر اكرم (صلی‌الله عليه و آله) ترجيح مى‏دهند روى فرش‏ها سجده نكنند بلكه روى سنگ‏ها سجده كنند و گاه حصيرى همراه خود مى‏آورند و روى حصير سجده مى‏كنند.

در مساجد ايران و عراق و كشورهاى شيعه‏نشين كه تمام مساجد مفروش است، قطعه خاكى را به نام «مهر نماز» درست كرده و آن را روى فرش گذارده و بر آن سجده مى‏كنند تا پيشانى كه اشرف اعضاى انسان است، در پيشگاه خداوند به خاك ساييده شود و نهايت تواضع در پيشگاه خدا به عمل آيد. گاه اين قطعه خاك را از تربت شهيدان انتخاب مى‏كنند كه يادآور جانفشانى‏هاى آنها در راه خدا باشد و حضور قلب بيشترى در نماز حاصل كنند، و تربت شهيدان كربلا را بر ديگران ترجيح مى‏دهند، ولى نه هميشه مقيّد به تربت هستند و نه خاك، بلكه همان‏طور كه گفته شد بر سنگ‏هاى كف مساجد- مانند مسجد الحرام و مسجد النبى (صلی‌الله عليه و آله)- به راحتى سجده مى‏كنند. (دقّت كنيد)[۵]

پيروان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) براى اثبات وجوب سجده بر زمين

=== احاديث و سیره پيامبر اسلام (صلی‌الله عليه و آله) ===

الف) حديث معروف نبوى در مورد سجده بر زمين‏

اين حديث را شيعه و اهل سنّت از پيغمبر اكرم (صلی‌الله عليه و آله) نقل كرده‏اند كه‏ فرمود: «جُعِلَتْ لِىَ الأرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً؛ زمين براى من محلّ سجده و طهارت (تيمّم) قرار داده شده است».[۶] بعضى گمان كرده‏اند معناى حديث آن است كه سراسر روى زمين محلّ عبادت پروردگار است و انجام عبادات، مخصوص محلّ معيّنى نيست، آن گونه كه يهود و نصارى گمان مى‏كرده‏اند كه عبادت حتماً بايد در كليسا و معابد خاص انجام گردد، ولى اين تفسير با كمى دقّت با معناى واقعى حديث سازگار نيست، زيرا پيامبر فرمود: «زمين هم طهور است و هم مسجد» و مى‏دانيم آنچه طهور است و با آن مى‏توان تيمّم كرد، خاك و سنگ زمين است، بنابراين سجده‏گاه نيز بايد همان خاك و سنگ باشد.

اگر پيامبر اكرم (صلی‌الله عليه و آله) مى‏خواست آن معنا را كه جمعى از فقهاى اهل‌سنت از حديث استفاده كرده‏اند، بيان كند بايد بگويد: «جعلت لى الارض مسجداً و ترابها طهوراً؛ سرتاسر زمين براى من مسجد است و خاك آن وسيله طهارت و تيمم» ولى چنين نفرمود.

بنابراين شكّى نيست كه مسجد در اينجا به معناى سجده‏گاه است و سجده‏گاه بايد همان چيزى باشد كه بتوان بر آن تيمّم كرد. پس اگر شيعيان مقيّد هستند بر زمين سجده كنند و سجده بر فرش و مانند آن را مجاز نمى‏دانند، كار خطايى نكرده‏اند، چون به دستور رسول‌الله (صلی‌الله عليه و آله) عمل مى‏كنند.

ب) سيره پيامبر

(صلی‌الله عليه و آله) از روايات متعدّدى استفاده مى‏شود كه پيامبر اكرم (صلی‌الله عليه و آله) نيز بر زمين سجده مى‏كرد، نه بر فرش، لباس و مانند آن. در حديثى از أبو هريره مى‏خوانيم كه مى‏گويد: «سجد رسول الله فى يوم مطير حتّى أنّى لانظر إلى أثر ذلك فى جبهته و ارنبته؛ رسول خدا را در يك روز بارانى ديدم كه بر زمين سجده مى‏كرد و اثر آن بر پيشانى و بينى او نمايان بود». [۷]اگر سجده بر فرش و پارچه جايز بود، لزومى نداشت آن حضرت در روز بارانى بر زمين سجده كند.

عايشه نيز مى‏گويد: «ما رأيت رسول الله متقياً وجهه بشى‏ء؛ من هرگز نديدم پيامبر اكرم (صلی‌الله عليه و آله) (به هنگام سجده) پيشانى خود را به چيزى بپوشاند». [۸] ابن حجر در شرح اين حديث مى‏گويد: اين حديث اشاره به اين است كه اصل در سجده اين است كه پيشانى به زمين برسد ولى در موقع عدم توانايى واجب نيست. [۹]

در روايت ديگرى از ميمونه (همسر ديگر رسول خدا) آمده است: «و رسول‌الله يصلى على الخُمرة فيسجد؛ پيامبر بر قطعه حصيرى نماز مى‏خواند و سجده مى‏كرد». [۱۰]

بديهى است مفهوم حديث اين است كه پيامبر بر همان سجّاده حصيرى سجده مى‏كرد. روايات متعدّدى در منابع معروف اهل سنّت آمده است كه پيامبر بر «خمره» نماز مى‏خواند، (خُمره حصير كوچك يا سجّاده‏اى است كه از برگ درخت نخل مى‏بافتند).

سيره صحابه

1- جابر بن عبد الله انصارى

مى‏گويد: «كنت اصلّى مع النبى (صلی‌الله عليه و آله) الظهر فآخذ قبضة من الحصى فاجعلها فى كفّى ثم احولها إلى الكف الأخرى حتّى تبرد ثمّ اضعها لجبينى حتّى اسجد عليها من شدّة الحرّ؛ من با پيغمبر اكرم (صلی‌الله عليه و آله) نماز ظهر مى‏خواندم، مقدارى از سنگريزه‏ها را در يك كف دست مى‏گرفتم و آن را از اين دست به آن دست مى‏كردم تا خنك شود و بر آن سجده كنم، اين كار به خاطر شدّت گرما بود». [۱۱] اين حديث به خوبى نشان مى‏دهد كه اصحاب پيامبر (صلی‌الله عليه و آله) مقيّد بودند بر زمين سجده كنند، حتّى براى موقع گرما چاره مى‏انديشيدند. اگر سجده بر زمين لازم نبود اين كار پرزحمت لزومى نداشت.

2- برخی اصحاب به شهادت انس بن مالك

انس بن مالك مى‏گويد: «كنّا مع رسول الله (صلی‌الله عليه و آله) فى شدّة الحرّ فيأخذ أحدنا الحصباء فى يده فإذا برد وضعه و سجد عليه؛ ما در شدّت گرما در خدمت رسول خدا (صلی‌الله عليه و آله) بوديم بعضى از ما سنگريزه را در دستش مى‏گرفت تا خنك شود سپس آن را بر زمين مى‏نهاد و بر آن سجده مى‏كرد».[۱۲] اين تعبير نيز نشان مى‏دهد كه اين كار در بين اصحاب رايج بوده است.

3- ابن مسعود

أبو عبيده نقل مى‏كند «أنّ ابن مسعود لا يسجد- أو قال لا يصلّى- إلّا على الأرض؛ عبد الله بن مسعود نماز نمى‏خواند يا گفت: سجده نمى‏كرد، مگر بر زمين». [۱۳]اگر منظور از زمين، فرش باشد احتياج به گفتن ندارد، بنابراين زمين به همان معناى خاك، سنگ، شن و مانند اينهاست.

4- در حالات مسروق بن اجدع

از ياران ابن مسعود آمده است: «كان لا يرخص فى السجود على غير الأرض حتّى فى السفينة و كان يحمل فى السفينة شيئاً يسجد عليه؛ او اجازه نمى‏داد بر غير زمين سجده كنند، حتّى هنگامى كه به كشتى سوار مى‏شد، چيزى با خود به كشتى مى‏برد و بر آن سجده مى‏كرد».[۱۴]

5- على بن عبد الله بن عبّاس

على بن عبد الله بن عبّاس به «رزين» نوشت: «ابعث إلىّ بلوح من أحجار المروة عليه اسجد؛ قطعه صافى از سنگ‏هاى «مروه» براى من بفرست تا بر آن سجده كنم». [۱۵]

6- عمر بن عبد العزيز

در نقل ديگرى در كتاب فتح البارى (شرح صحيح بخارى) آمده است: «كان عمر بن عبد العزيز لا يكتفى بالخمرة بل يضع عليها التراب و يسجد عليه؛ عمر بن عبد العزيز قناعت به سجده بر حصير نمى‏كرد بلكه مقدارى خاك بر آن مى‏گذارد و بر آن سجده مى‏كرد». [۱۶] از مجموع اين اخبار مى‏فهميم كه سيره اصحاب و تابعین، در قرون نخستين اين بوده است كه بر زمين يعنى خاك و سنگ و شن و مانند آن سجده مى‏كردند.

روايتى از امامان اهل‌بیت (علیهم‌السلام)

حديث امام صادق (علیه‌السلام): هشام بن حكم كه از ياران دانشمند آن حضرت است سؤال كرد، بر چه چيز مى‏توان سجده كرد و بر چه چيز نمى‏توان سجده كرد؟ امام فرمود: «السُّجُودُ لَا يَجُوزُ إِلَّا عَلَى الأرْضِ أَوْ مَا أنْبَتَتْ الأرْضُ إِلَّا مَا أُكِلَ أوْ لُبِسَ‏؛ سجود جايز نيست مگر بر زمين يا چيزى كه از زمين مى‏رويد، مگر خوردنى‏ها و پوشيدنى‏ها».هشام مى‏گويد: گفتم فدايت شوم حكمت آن چيست؟

فرمود: «لَانَّ السُّجُودَ هُوَ الْخُضُوعُ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَنْبَغِى أنْ يَكُونَ عَلَى مَا يُؤْكَلُ وَ يُلْبَسُ لَانَّ أبْنَاءَ الدُّنْيَا عَبِيدُ مَا يَأْكُلُونَ وَ يَلْبَسُونَ وَ السَّاجِدُ فِى سُجُودِهِ فِى عِبَادَةِ اللهِ فَلَا يَنْبَغِى أنْ يَضَعَ جَبْهَتَهُ فِى سُجُودِهِ عَلَى مَعْبُودِ أبْنَاءِ الدُّنْيَا الَّذِينَ اغْتَرُّوا بِغُرُورِهَا ؛ زيرا سجود خضوع براى خداوند متعال است و سزاوار نيست بر خوردنى‏ها و پوشيدنى‏ها سجده كرد، زيرا دنياپرستان بنده خوردنى‏ها و پوشيدنى‏ها مى‏باشند و كسى كه سجده مى‏كند در حال سجود مشغول عبادت خداست. بنابراين سزاوار نيست پيشانى را در سجده‏اش بر چيزى بگذارد كه معبود دنياپرستانى است كه فريفته زرق و برق دنيا هستند.

سپس امام افزود:«وَ السُّجُودُ عَلَى الأرْضِ أَفْضَلُ لَانَّهُ أبْلَغُ لِلتَّوَاضُعِ وَ الْخُضُوعِ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏؛ سجده بر زمين افضل است، چرا كه تواضع و خضوع در برابر خدا را بهتر نشان مى‏دهد».[۱۷]

منابع

مكارم شيرازى، ناصر، شيعه پاسخ مى گويد، 1جلد، مدرسة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام - قم - ايران، چاپ: 8.

پی نویس:

  1. (سفينة البحار، مادّه سجود.)
  2. (در آيه 206 اعراف)
  3. (رعد، آيه 15.)
  4. (وسائل الشيعة، جلد 4، صفحه 984.)
  5. مكارم شيرازى، ناصر، شيعه پاسخ مى گويد، 1جلد، مدرسة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام - قم - ايران، چاپ: 8.
  6. صحيح بخارى، جلد 1، صفحه 91 و سنن بيهقى، جلد 2، صفحه 433( در كتب بسيار ديگرى نيز اين حديث نقل شده است).
  7. مجمع الزوائد، جلد 2، صفحه 126.
  8. مصنف ابن ابى شيبه، جلد 1، صفحه 397.
  9. فتح البارى، جلد 1، صفحه 404.
  10. مسند احمد، جلد 6، صفحه 331.
  11. مسند احمد، جلد 3، صفحه 327؛ سنن بيهقى، جلد 1، صفحه 439.
  12. السنن الكبرى بيهقى، جلد 2، صفحه 106.
  13. مصنف ابن أبي شيبه، جلد 1، صفحه 397.
  14. طبقات الكبرى، ابن سعد، جلد 6، صفحه 53.
  15. اخبار مكّه ازرقى، جلد 2، صفحه 151.
  16. فتح البارى، جلد 1، صفحه 410.
  17. علل الشرايع، جلد 2، صفحه 341.