سجده

از ویکی‌وحدت


سجده
سجده
نام سجده

سجده در لغت به معنای تذلٌل و خوار شدن آمده است. و در اصطلاح فقهی، گذاشتن پیشانی بر زمین را سجده می گویند. در روایات زیادی، سجده به عنوان بهترین حالت انسان معرفی شده است. سجود در لغت به معنای فروتنی، افتادگی و … آمده است. در شرع مقدس به معنای نهادن مقداری از پیشانی بر زمین یا غیر آن در حالی که چیزی بین پیشانی و چیزی که بر آن سجده می شود، حایل و فاصله نباشد.

در فقه[۱] شیعه سجده‌ در نماز تنها بر زمین و روییدنی‌های آن صحیح است؛ ولی اهل سنت سجده بر فرش و مانند آن را نیز جایز شمرده‌اند. به باور همه مسلمانان سجده برای غیر خدا حرام[۲] است.

سجده در لغت و اصطلاح

«سَجدَه» اسم مصدر «سجَدَ» و مصدر آن «سجود» می باشد و آن در لغت به معنى خضوع و تذلّل است و در شرع عبارتست از پیشانى به خاک نهادن به منظور تعظیم پروردگار.

سجده به قصد عبادت و پرستشِ مسجود، خاص خداوند است و سجده به غیرخدا کفر است، اما به قصد تکریم و تعظیمِ صرف به غیرخدا نیز روا باشد؛ چنان که در قرآن در مورد حضرت آدم علیه السلام «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» [۳] و نیز در مورد حضرت یعقوب و حضرت یوسف علیهماالسلام «وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا» [۴] آمده است.

سجده را نزد خداوند مکانتى عظیم و شأنى والا است و در شأن آن همین بس که خداوند خطاب به بنده اش می فرماید: «سجده کن و به من نزدیک آى». [۵]

تعریف سجده

سجده در لغت به معنای تذلٌل و خوار شدن آمده است. [۶] و در اصطلاح فقهی، گذاشتن پیشانی بر زمین را سجده می گویند. خطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد

و نیز گفته اند: سجود در لغت به معنای فروتنی، افتادگی و … آمده است. در شرع مقدس به معنای نهادن مقداری از پیشانی بر زمین یا غیر آن در حالی که چیزی بین پیشانی و چیزی که بر آن سجده می شود، حایل و فاصله نباشد. دلیل آن روایتی است که می گوید: “هنگامی که سجده می کنی پیشانی ات را بر زمین بگذار و سریع به زمین نزن؛ (مانند نوک زدن کلاغ بر زمین)”. [۷]

به اجماع تمام علما و فقها سجده در برخی از موارد واجب است؛ چرا که خدای متعال می فرماید: “ای کسانی که ایمان آورده اید: رکوع کنید و سجده به جا آورید…”. [۸]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله فقه
  2. ر.ک:مقاله حرام
  3. سوره بقره: ۳۴
  4. سوره یوسف: ۱۰۰
  5. سوره علق: ۱۹
  6. راغب، اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 396، چاپ اول، دار القلم، دمشق، 1416 هـ ق
  7. ابن حبان، صحیحه، ج 1، ص 264
  8. حج، 77