ایده تقریب

از ویکی‌وحدت

پیشوایان مذاهب خود از یکدیگر کسب دانش میکردند و دست یاری به یکدیگر میدادند؛ «شریف رضی» در تفسیر خود از علمای اهل سنت روایت کرده و «سیوطی» نیز یادآور شده که «صحیح مسلم» سرشار از [رجال] شیعی است.


==ایده تقریب مذاهب اسلامی== ریشه در آموزه های اصیل اسلام، از جمله موارد زیر دارد:

1- فراخوان عام اسلام به گفت وگو با دیگران به این اعتبار که گفت وگو، وسیله ای فطری – انسانی برای تبادل نظر با دیگران است. در متون اسلامی، برترین و کامل ترین نظریه برای روند منطقی گفت وگو (شالوده ها، پیش فرض ها، موضوع ها و شرایط آن) پی ریزی شده است.

2- فراخوان اسلام به اندیشیدن و خردورزی و تأمل و در پی آن، خردگرایی در برخورد با مسائل.

٣- فراهم آوردن زمینه های کاملا آزاد اجتهاد، در چارچوب ضوابط منطقی و قانون مند.

۴- پرورش انسان مسلمان بر اساس کشف گستره های مشترک با دیگران به رغم اختلافهای موجود.

5- فراخوان مسلمانان به برقراری رابطه برادرانه با یکدیگر که طبیعت همه احکام اسلامی نیز بر آن تأکید میکند.

6- تأکید بر اینکه وحدت، ویژگی اصیل جامعه اسلامی است که بدون آن، جامعه اسلامی نمی تواند با ذات قرآنی خویش هم سویی داشته باشد.

7- تأکید بر روشن بودن مرزهایی که اسلام برای ورود به چارچوب امت اسلامی یا خروج از آن در نظر گرفته است.

از همین روست که شاهد استقبال بسیار خوبی از ایده تقریب - به هنگامی که به صورت حرکت سازمان یافته ای در دهه چهلم قرن گذشته میلادی شکل گرفت، بودیم. مؤسسان و رهبران این حرکت را گروهی از علمای بزرگ تشکیل می دادند که خود به مذاهب اسلامی گوناگون وابسته بودند.

از جمله وسایلی که این حرکت برای بیان ویژگی ها، شعارها، اهداف و پیام های خود به کار گرفته صدور و انتشار اسناد بین المللی مشترک بود. این اسناد، اشکال متنوعی داشت؛ برخی به صورت بیانیه های مشترک و برخی دیگر به صورت ارائه «راهبرد» (استراتژی) و گونه ای نیز به شکل منشورهایی بود که از سوی علمای مختلف و به عنوان تعهدی در عمل و حرکت بر اساس آن، از سوی ایشان، به امضا میرسید.


استراتژی تقریب

استراتژی تقریب مذاهب اسلامی با مقدمه ای آغاز شده که در آن، بر نکات زیر تأکید گردیده است:

١- شرایط سلامت استراتژی تقریب یعنی: حسن نیت، گفت وگوی مبتنی بر پایه های منطقی، یاری گرفتن از کارشناسان و پذیرش این فراخوان از سوی دولتها و علما و مشارکت نهادهای مختلف در موارد اجرایی .

۲- پایه های فکری «تقریب» و پیشاپیش آنها:

- پالایش شریعت از اختلاف های فکری؛

- کثرت احکام تشریعی که مذاهب مختلف را به هم نزدیک می سازد؛

- ثروت فقهی گسترده ای که از تعدد اجتهادهایی ناشی شده که خود به تدوین حدیث و گردآوری دلایل فقهی و گسترش قواعد اجتهاد در راستای صیانت از این روند، منجر شده است.

3- اهمیت «تقریب» که برخاسته از دو نکته زیر است:

الف - اهداف اسلام در وحدت کلمه؛

ب - اقتضای وضع و حال کنونی مسلمانان.

۴- مسئولیت گروهی «تقریب» که بر دوش دستگاه ها، سازمانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی قرار دارد.

5- اختلاف در «فروع» و «اصول»، زیرا مذاهب و مکتبهای فقهی - بدون استثنا - اجتهادهای خود را در مورد فروع، اعمال کرده اند و از این نظر پاسخگوی تنوع امت و منافع بخشهای مختلف آن بوده اند و پیشوایان مذاهب نیز بی هیچ تکلفی، به شاگردی در محفل درس دیگران نشسته و دیگری را پذیرفته اند و به رغم اختلاف نظر، از همدیگر نگسسته اند. اختلاف فقهی میان فقه جعفری و فقه مذاهب اهل سنت، بیش از اختلافهای موجود میان خود مذاهب چهارگانه اهل سنت نیست و علاوه بر این، چنین اختلافهایی به تضعیف وجود واحد امت نمی انجامد، زیرا گستره آنها، مسائل فرعی است و تکیه دایرة المعارفهای علمی به مذاهب فقهی هشت گانه و مثلا فتوای «الازهر الشریف» در جواز تعبد بر مذهب جعفری و پذیرش تدریس آن در حوزه ها و مراکز علمی - دینی [اهل سنت] نمونه بسیار درستی از تنوع به شمار می رود و ما اینک بیش از هر زمان دیگر به گسترش ضابطه مند اجتهاد در چارچوب وحدت اصول نیاز داریم.

«تقریب»، ضمن دوری از اختلافهای عقیدتی و نفی عناصر تکفیر و انتقال اختلافها از گزینه های کفر و ایمان به گزینه خطا و صواب، مطلوب است.

در فصل اول «استراتژی تقریب مذاهب اسلامی»، از «فقه اختلاف» و کوششهای «تقریب» سخن به میان می آید و در آغاز، توطئه های دشمنان امت و شدت گرفتن اختلاف های کور میان طوایف مختلف مسلمانان و به هم خوردن معیارهایی را که قرآن کریم از آن بر حذر داشته است، خاطر نشان می شود و سپس احادیث شریفی درباره اهمیت وحدت و همدلی و احترام گذشتگان به دیدگاههای مخالفان و پاسداری ایشان از برادری مسلمانان بیان میشود و در عین حال بر موارد زیر تأکید میگردد

1- تقریب نه به معنی ذوب مذاهب در یکدیگر بلکه گامی در جهت همدلی است؛

۲- ضرورت جداسازی اختلاف های فکری طبیعی از یک سو و روند حوادث خونین تاریخی از سوی دیگر؛

٣- تبلیغ نامناسب درباره مذاهب، پراکندگی امت را در پی دارد.


همکاری بزرگان شیعه و سنی

آنگاه از کوششهای به عمل آمده در راه «تقریب» - از هنگامی که نشانه های تفرقه در قرن دوم هجری آغاز گشت و اختلافهای سیاسی بر شدت و حدت تعصبها و اختلافهای فقهی افزود- سخن به میان آمده است و در ادامه آورده شده که حضرت علی(ع) به رغم اختلاف با برخی صحابه و حوادثی که در جریان حکومتش مطرح شد، هرگز کینه ای به دل نگرفت و اجازه نداد کسی علیه خلفای راشدین پیش از وی، سخن ناروایی به زبان آورد.

از آن گذشته، پیشوایان مذاهب خود از یکدیگر کسب دانش میکردند و دست یاری به یکدیگر میدادند؛ «شریف رضی» در تفسیر خود از علمای اهل سنت روایت کرده و «سیوطی» نیز یادآور شده که «صحیح مسلم» سرشار از [رجال] شیعی است.

در قرن چهارم هجری، مناظره های علمی میان «باقلانی» و «شیخ مفید» شهرت داشت و «شیخ طوسی» (از بزرگان علمای شیعه در قرن پنجم هجری) چنان در شیوه متعادل و منطقی خود شهرت پیدا کرده بود که خلیفه عباسی مهم ترین کرسی علمی آن زمان را به وی واگذار کرد، همچنین «فخر رازی» نزد «شیخ سدید الدین حلی» شاگردی نمود و «شهید اول» در محضر چهل تن از علمای اهل سنت، دانش آموخت. در قرن نوزدهم میلادی با پدیده هایی چون «سید جمال الدین اسدآبادی» و «رشید رضا» روبه رو بودیم و در نیمه قرن بیستم میلادی، «دارالتقریب» در قاهره تأسیس گردید و مؤسسه اردنی «آل البیت» نیز در این زمینه، نقش به سزایی داشت و در سال ۱۹۹۱م. «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» در تهران تأسیس شد و به همین ترتیب، فعالیتها ادامه یافته است.