زکریا انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی|حسن بصری {| class="wik...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:حسن بصری.jpg|جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی|حسن بصری]]
<div class="wikiInfo">[[پرونده:زکریا انصاری.jpg|جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی| لوح مقبره زکریا انصاری در مصر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!نام
خط ۸: خط ۸:
|-
|-
|درگذشت
|درگذشت
|110ق
|926ق
|}
|}
</div>
</div>
خط ۱۹: خط ۱۹:
عبدالقادر عيدروس مي گويد: «مناصب بزرگي از قبيل تدريس  در مقام [[شافعی|امام شافعي]] را به عهده گرفت.در حالی مقامی بالاتر از این در  تعلیمات دینی در مصر وجود نداشت.
عبدالقادر عيدروس مي گويد: «مناصب بزرگي از قبيل تدريس  در مقام [[شافعی|امام شافعي]] را به عهده گرفت.در حالی مقامی بالاتر از این در  تعلیمات دینی در مصر وجود نداشت.
چندین مدرسه مهم نیز تدریس  و تولیت نمود و  در تصوف و تولیت خانقاه نیز فعال بودتا اینکه پس از اکراه و پاکدامنی بسیار به مقام والای قاضی القضات ارتقا یافت.»او کار خود را با صداقت کامل پیش می‌برد و غالباً با توصیه‌های سلطان الاشرف قیتبای را خطاب قرار می داد.
چندین مدرسه مهم نیز تدریس  و تولیت نمود و  در تصوف و تولیت خانقاه نیز فعال بودتا اینکه پس از اکراه و پاکدامنی بسیار به مقام والای قاضی القضات ارتقا یافت.»او کار خود را با صداقت کامل پیش می‌برد و غالباً با توصیه‌های سلطان الاشرف قیتبای را خطاب قرار می داد.
او بیست سال به این سمت ادامه داد تا اینکه سلطان قنسوه الغوری در سال 906 هجری قمری او را عزل کرد. «به خاطر اهانت او به سلطان و سرزنش  آشکارش».
او بیست سال به این سمت ادامه داد تا اینکه سلطان قنسوه الغوری در سال 906 هجری قمری او را عزل کرد. «به خاطر اهانت او به سلطان و سرزنش  آشکارش»<ref>الغزي، ج1 ص207</ref>.


زکریای انصاری قبل از مرگش شاهد سقوط دولت ممالیک و الحاق دولت عثمانی به مصر بود و مقام احترام و قدردانی خود را در حکومت عثمانی ادامه داد و موجودات بیشماری و امثال آنها در مسجد مذکور گرد آمدند. و اطراف آن، فرصت را مغتنم شمردند و بر او دعا کردند و نزدیک شدند تا وارد آن شوند و اگر ملک امیرالمؤمنین او را به راه امیرالمؤمنین علیه السلام برد تا بر او دعا کنند. قاهره در روز چهارشنبه سوم ذی الحجه سال 926 هجری قمری.
زکریای انصاری قبل از مرگش شاهد سقوط دولت ممالیک و الحاق [[دولت عثمانی]] به مصر بود و در زمان امپراتوری عثمانی به مقام و احترام رسید.
پس از مرگش، خیر بیگ، امیر الامرا، برای او دعا کرد و او را کفن کردند و در میانه روز تشییع نمودند تا در مسجد [[الازهر]] در جمع قضات اسلامی و علما و نیکوکاران و جمعیت زیادی گرد آمدندهمه در مسجد مذکور و اطراف آن حاضر شدند و فرصت را مغتنم شمردند و بر آن نماز خواندند.وفات او در روز چهارشنبه سوم ذی الحجه سال 926 هجری قمری در قاهره بود.


=ولادت=
زكريا الأنصاري در قرية سنيكة از ناحیه الشرقية مصر در سال هشتصدو بیست و چهار (824هـ)بدنیا آمد.
=اسم و نسب=
أبو يحيى زكريا بن محمد بن أحمد بن زكريا الأنصاري الخزرجي. اصل او به قبيله خزرج از انصار می رسد و او از نسل خباب بن المنذر بن الجموح الخزرجي است.
السنیکی به این دلیل است که منتسب به روستای سُنَيْكة در اقلیم شرقی مصر بین بلبیس و عباسیه که اکنون حلمیه نام دارد<ref>معجم البلدان، ياقوت الحموي، دار صادر، بيروت، الطبعة الثانية، 1995م، ج3 ص270</ref>.
محيي الدين أبو السعود يحيى (ت 897هـ): و او بزرگترین فرزندش بود<ref>حاشية الجمل على شرح المنهج للشيخ زكريا الأنصاري، سليمان الجمل، دار الفكر، ج1 ص3</ref>.
محب الدين أبو الفتوح محمد: واو فرزند وسط.
جمال الدين يوسف (ت 987هـ): و او فرزند آخر.
=تحصیل=
او در مسجد الازهر بود و در سال 841 هجری قمری به قاهره رفت.در الازهر برای طلب علم بریده شد و فقیر و تهیدست بود و پس از مرگ پدرش کسی از او حمایت نکرد.زکریای انصاری پس از اقامت در قاهره به شهر خود سنیکه بازگشت و مدتی در آنجا به کشاورزی مشغول شد، اما طلب علم را فراموش نکرد.زمانی که به قاهره بازگشت و برای دانش جویی و کسب علم در هنرهای مختلف مشغول شد.
در بخش پایانی عمرش به درس و طبقه بندی و تالیف کتب و تصدی مناصب اداری و تدریس و [[امر به معروف و نهی از منکر]] تا اینکه در سال 926 هجری قمری درگذشت<ref>معجم المطبوعات العربية والمعربة، يوسف اليان سركيس، مطبعة سركيس، مصر، 1346هـ / 1928م، ج2 ص484</ref>.
=اساتید=
ابن المجدي (ت 850هـ).
ابن حجر العسقلاني (ت 852هـ).
زين الدين رضوان (ت 852هـ).
الكمال بن الهمام (ت 861هـ).
جلال الدين المحلي (ت 864هـ).
علم الدين البلقيني (ت 868هـ).
يحيى بن محمد المناوي (ت 871هـ).
محيي الدين الكافيجي (ت 879هـ)<ref>السخاوي، ج3 ص235</ref>.
=شاگردان=
شهاب الدين الرملي (ت 957هـ).
ابن حجر الهيتمي (ت 974هـ).
الخطيب الشربيني (ت 977هـ).
شمس الدين الرملي (ت 1004هـ).
محمد بن سالم الطبلاوي (ت 966هـ).
عميرة البرلسي (ت 957هـ).
عبد الوهاب الشعراني (ت 973هـ)<ref>الأعلام، الزركلي، ج1 ص103</ref>.
=آثار=
مهمترین آثار او عبارتند از<ref>هدية العارفين، إسماعيل بن محمد الباباني، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ج1 ص374</ref>:
==تفسير وعلوم القرآن==
"فتح الجليل ببيان خفي أنوار التنزيل": حاشيه بر تفسير البيضاوي.
فتح الرحمن بكشف ما يلتبس من القرآن.
الدقائق المحكمة في شرح المقدمة: شرح المقدمة الجزرية در علم تجويد.
==حديث وعلومه==
تحفة الباري بشرح صحيح البخاري.
فتح الباقي بشرح ألفية العراقي: شرح ألفية العراقي در علم الحديث.
فتح العلام بشرح الإعلام بأحاديث الأحكام.
==عقيده ، علم الكلام و منطق==
فتح الإله الماجد بإيضاح شرح العقائد: حاشية بر شرح العقائد النسفية تفتازاني.
لوامع الأفكار في شرح طوالع الأنوار: شرح طوالع الأنوار للبيضاوي.
المطلع شرح إيساغوجي.
==فقه==
منهج الطلاب: مختصر منهاج الطالبين نووي.
فتح الوهاب بشرح منهج الطلاب.
تحفة الطلاب لشرح تحرير تنقيح اللباب.
أسنى المطالب: شرح روض الطالب لابن المقري.
الغرر البهية في شرح البهجة الوردية: شرح بر منظومه ابن الوردي.
الإعلام والاهتمام بجمع فتاوى شيخ الإسلام.
نهاية الهداية إلى تحرير الكفاية: شرح ألفية ابن الهائم در علم الفرائض.
==اصول الفقه:==
لب الأصول.
غاية الوصول إلى شرح لب الأصول.
فتح الرحمن شرح لقطة العجلان.
==تصوف و تزكيه==
الفتوحات الإلهية في نفع أرواح الذوات الإنسانية.
الزبدة الرائقة في شرح البردة الفائقة.
إحكام الدلالة على تحرير الرسالة: شرح الرسالة القشيرية.
==علوم لغت==
بلوغ الأرب بشرح شذور الذهب.
الدرر السنية في شرح الألفية.
المناهج الكافية في شرح الشافية لابن الحاجب.
==در موضوعات متنوع==
فتح المبدع في شرح المقنع: در جبر و مقابله.
اللؤلؤ النظيم في روم التعلم والتعليم: در تعلیم و تربیت.
الحدود الأنيقة والتعريفات الدقيقة.
=وفات=
زکریای انصاری تا صد سال عمر کرد و همه آن را صرف علم و تحصیل و قضاوت کرد و در قاهره وفات کرد و مترجمانش در تعیین تاریخ وفاتش در چند قول اختلاف کردند.
گفته شده در روز جمعه چهارم ذی الحجه سال 925 هجری قمری است <ref>ابن العماد الحنبلي، ج10 ص188</ref>و قول دیگری  چهارشنبه سوم ذی الحجه سال 926 هجری قمری را روایت کرده و روایت بعدی چهارم ذی الحجه سال 926 هجری قمری را بیان کرده است<ref>البدر الطالع، الشوكاني، ج1 ص253</ref>. و روایتی هم مربوط به چهارشنبه سوم ذی القعده سال 926 هجری قمری است. برخی از محققین احتمال وفات وی در روز چهارشنبه سوم ذی الحجه سال 926 هجری قمری را داده اند. زیرا این روایت از ابن ایاس است که با او معاصر بوده و در تشییع جنازه او شرکت کرده است و چون صبح روز پنجشنبه غسل ​​داده شده است یعنی در روز چهارشنبه از دنیا رفته است.او را در غرفه صغری در نزدیکی قبر [[شافعی| شافعی]] که از پیروان او بود به خاک سپردند<ref>بدائع الزهور، ابن إياس، ج5 ص371</ref>.
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


[[رده: تصوف]]
[[رده: تصوف]]

نسخهٔ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۷

حسن بصری
لوح مقبره زکریا انصاری در مصر
نام أبو يحيى زكريَّا بنُ محمد بنِ أحمدَ بنِ زكريا الأنصاريُّ الخزرجيُّ السُّنَيكيُّ
نام‎های دیگر "شيخ الإسلام" ،"زين الدين" و"القاضي زكريا"
درگذشت 926ق

أبو يحيى زكريَّا بنُ محمد بنِ أحمدَ بنِ زكريا الأنصاريُّ الخزرجيُّ السُّنَيكيُّ، که در قاهره اقامت داشت و در الازهر به درجات بالای علمی رسیده بود(824هـ/1421م - 926هـ/1520م)معروف به "شيخ الإسلام" ،"زين الدين" و"القاضي زكريا"[۱]فقيه،قاضی شافعی، قاری،مُحَدِّثٌ حافظ قرآن ، متكلِّمٌ ، لغوی وصوفی او قاضی القضات در عهد دولت ملوكيه مصر بود[۲] [۳]، او در کثرت و اهمیت تالیفاتش به جایگاهی رسید که او را محدد صده نهم هجری می دانند[۴][۵][۶]علمای مسلمان به کتب او اهتمام فراوان داشته و بر شرح و تدریس آن همت گماشتند و شافعیان در صدور فتوا به کتابهای او و شاگردانش، به ویژه ابن حجر الهیتمی و شمس الدین الرمليَّ تکیه می کردند[۷][۸]. زکریای انصاری در سال 824 هجری قمری در روستای سنیکه از ناحیه شرقیه در مصر به دنیا آمد و در آنجا در سایه خانواده ای فقیر رشد کرد. سپس به مسجد الازهر حرکت کردرفت و برای طلب علم مدتی در آنجا ماند و کوشید تا در تمام علوم شریعت مانند تفسیر و حدیث و عقاید و فقه و تصوف و لغت و منطق سرآمد شد. و از بزرگان زمان خود مانند الحافظ بن حجر عسقلانی استفاده کرد و او را به صدور فتوا مجاز نمود. و جلال الدين المحلي و محيي الدين الكافيجي و دیگرانی از این دست بهره برد. به طلب علم و تعلیم ادامه داد تا اینکه شهرت یافت و طلاب به طلبگی و بهره گیری از او پرداختند. عبدالقادر عيدروس مي گويد: «مناصب بزرگي از قبيل تدريس در مقام امام شافعي را به عهده گرفت.در حالی مقامی بالاتر از این در تعلیمات دینی در مصر وجود نداشت. چندین مدرسه مهم نیز تدریس و تولیت نمود و در تصوف و تولیت خانقاه نیز فعال بودتا اینکه پس از اکراه و پاکدامنی بسیار به مقام والای قاضی القضات ارتقا یافت.»او کار خود را با صداقت کامل پیش می‌برد و غالباً با توصیه‌های سلطان الاشرف قیتبای را خطاب قرار می داد. او بیست سال به این سمت ادامه داد تا اینکه سلطان قنسوه الغوری در سال 906 هجری قمری او را عزل کرد. «به خاطر اهانت او به سلطان و سرزنش آشکارش»[۹].

زکریای انصاری قبل از مرگش شاهد سقوط دولت ممالیک و الحاق دولت عثمانی به مصر بود و در زمان امپراتوری عثمانی به مقام و احترام رسید. پس از مرگش، خیر بیگ، امیر الامرا، برای او دعا کرد و او را کفن کردند و در میانه روز تشییع نمودند تا در مسجد الازهر در جمع قضات اسلامی و علما و نیکوکاران و جمعیت زیادی گرد آمدندهمه در مسجد مذکور و اطراف آن حاضر شدند و فرصت را مغتنم شمردند و بر آن نماز خواندند.وفات او در روز چهارشنبه سوم ذی الحجه سال 926 هجری قمری در قاهره بود.

ولادت

زكريا الأنصاري در قرية سنيكة از ناحیه الشرقية مصر در سال هشتصدو بیست و چهار (824هـ)بدنیا آمد.

اسم و نسب

أبو يحيى زكريا بن محمد بن أحمد بن زكريا الأنصاري الخزرجي. اصل او به قبيله خزرج از انصار می رسد و او از نسل خباب بن المنذر بن الجموح الخزرجي است. السنیکی به این دلیل است که منتسب به روستای سُنَيْكة در اقلیم شرقی مصر بین بلبیس و عباسیه که اکنون حلمیه نام دارد[۱۰]. محيي الدين أبو السعود يحيى (ت 897هـ): و او بزرگترین فرزندش بود[۱۱]. محب الدين أبو الفتوح محمد: واو فرزند وسط. جمال الدين يوسف (ت 987هـ): و او فرزند آخر.

تحصیل

او در مسجد الازهر بود و در سال 841 هجری قمری به قاهره رفت.در الازهر برای طلب علم بریده شد و فقیر و تهیدست بود و پس از مرگ پدرش کسی از او حمایت نکرد.زکریای انصاری پس از اقامت در قاهره به شهر خود سنیکه بازگشت و مدتی در آنجا به کشاورزی مشغول شد، اما طلب علم را فراموش نکرد.زمانی که به قاهره بازگشت و برای دانش جویی و کسب علم در هنرهای مختلف مشغول شد. در بخش پایانی عمرش به درس و طبقه بندی و تالیف کتب و تصدی مناصب اداری و تدریس و امر به معروف و نهی از منکر تا اینکه در سال 926 هجری قمری درگذشت[۱۲].

اساتید

ابن المجدي (ت 850هـ). ابن حجر العسقلاني (ت 852هـ). زين الدين رضوان (ت 852هـ). الكمال بن الهمام (ت 861هـ). جلال الدين المحلي (ت 864هـ). علم الدين البلقيني (ت 868هـ). يحيى بن محمد المناوي (ت 871هـ). محيي الدين الكافيجي (ت 879هـ)[۱۳].

شاگردان

شهاب الدين الرملي (ت 957هـ). ابن حجر الهيتمي (ت 974هـ). الخطيب الشربيني (ت 977هـ). شمس الدين الرملي (ت 1004هـ). محمد بن سالم الطبلاوي (ت 966هـ). عميرة البرلسي (ت 957هـ). عبد الوهاب الشعراني (ت 973هـ)[۱۴].

آثار

مهمترین آثار او عبارتند از[۱۵]:

تفسير وعلوم القرآن

"فتح الجليل ببيان خفي أنوار التنزيل": حاشيه بر تفسير البيضاوي. فتح الرحمن بكشف ما يلتبس من القرآن. الدقائق المحكمة في شرح المقدمة: شرح المقدمة الجزرية در علم تجويد.

حديث وعلومه

تحفة الباري بشرح صحيح البخاري. فتح الباقي بشرح ألفية العراقي: شرح ألفية العراقي در علم الحديث. فتح العلام بشرح الإعلام بأحاديث الأحكام.

عقيده ، علم الكلام و منطق

فتح الإله الماجد بإيضاح شرح العقائد: حاشية بر شرح العقائد النسفية تفتازاني. لوامع الأفكار في شرح طوالع الأنوار: شرح طوالع الأنوار للبيضاوي. المطلع شرح إيساغوجي.

فقه

منهج الطلاب: مختصر منهاج الطالبين نووي. فتح الوهاب بشرح منهج الطلاب. تحفة الطلاب لشرح تحرير تنقيح اللباب. أسنى المطالب: شرح روض الطالب لابن المقري. الغرر البهية في شرح البهجة الوردية: شرح بر منظومه ابن الوردي. الإعلام والاهتمام بجمع فتاوى شيخ الإسلام. نهاية الهداية إلى تحرير الكفاية: شرح ألفية ابن الهائم در علم الفرائض.

اصول الفقه:

لب الأصول. غاية الوصول إلى شرح لب الأصول. فتح الرحمن شرح لقطة العجلان.

تصوف و تزكيه

الفتوحات الإلهية في نفع أرواح الذوات الإنسانية. الزبدة الرائقة في شرح البردة الفائقة. إحكام الدلالة على تحرير الرسالة: شرح الرسالة القشيرية.

علوم لغت

بلوغ الأرب بشرح شذور الذهب. الدرر السنية في شرح الألفية. المناهج الكافية في شرح الشافية لابن الحاجب.

در موضوعات متنوع

فتح المبدع في شرح المقنع: در جبر و مقابله. اللؤلؤ النظيم في روم التعلم والتعليم: در تعلیم و تربیت. الحدود الأنيقة والتعريفات الدقيقة.

وفات

زکریای انصاری تا صد سال عمر کرد و همه آن را صرف علم و تحصیل و قضاوت کرد و در قاهره وفات کرد و مترجمانش در تعیین تاریخ وفاتش در چند قول اختلاف کردند. گفته شده در روز جمعه چهارم ذی الحجه سال 925 هجری قمری است [۱۶]و قول دیگری چهارشنبه سوم ذی الحجه سال 926 هجری قمری را روایت کرده و روایت بعدی چهارم ذی الحجه سال 926 هجری قمری را بیان کرده است[۱۷]. و روایتی هم مربوط به چهارشنبه سوم ذی القعده سال 926 هجری قمری است. برخی از محققین احتمال وفات وی در روز چهارشنبه سوم ذی الحجه سال 926 هجری قمری را داده اند. زیرا این روایت از ابن ایاس است که با او معاصر بوده و در تشییع جنازه او شرکت کرده است و چون صبح روز پنجشنبه غسل ​​داده شده است یعنی در روز چهارشنبه از دنیا رفته است.او را در غرفه صغری در نزدیکی قبر شافعی که از پیروان او بود به خاک سپردند[۱۸].

پانویس

  1. ابن العماد الحنبلي، ج10 ص186
  2. شیخ الاسلام زکریا الانصاری و اثره فی الفقه الشافعی، طارق يوسف، ص21
  3. شیخ الاسلام زکریا الانصاری و اثره فی الفقه الشافعی
  4. العيدروس، ص115
  5. خلاصة الأثر في أعيان القرن الحادي عشر، محمد بن فضل الله المحبي، دار صادر، بيروت، ج3 ص346-347
  6. المجددون في الإسلام، عبد المتعال الصعيدي، مكتبة الآداب، القاهرة، 1416هـ / 1996م، ص252، ص257-259
  7. مختصر الفوائد المكية فيما يحتاجه طلبة الشافعية، علوي بن أحمد السقاف الشافعي المكي، ص74-76
  8. المدخل إلى دراسة المذاهب الفقهية، علي جمعة، دار السلام، القاهرة، الطبعة الثانية، 1422هـ/2001م، ص50
  9. الغزي، ج1 ص207
  10. معجم البلدان، ياقوت الحموي، دار صادر، بيروت، الطبعة الثانية، 1995م، ج3 ص270
  11. حاشية الجمل على شرح المنهج للشيخ زكريا الأنصاري، سليمان الجمل، دار الفكر، ج1 ص3
  12. معجم المطبوعات العربية والمعربة، يوسف اليان سركيس، مطبعة سركيس، مصر، 1346هـ / 1928م، ج2 ص484
  13. السخاوي، ج3 ص235
  14. الأعلام، الزركلي، ج1 ص103
  15. هدية العارفين، إسماعيل بن محمد الباباني، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ج1 ص374
  16. ابن العماد الحنبلي، ج10 ص188
  17. البدر الطالع، الشوكاني، ج1 ص253
  18. بدائع الزهور، ابن إياس، ج5 ص371