رضا همدانی

از ویکی‌وحدت

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

حاج آقا رضا همدانی
نام آقارضا بن محمدهادی همدانی نجفی
القاب و سایر نام‌ها محقق همدانی
زاده حدود سال ۱۲۵۰ق • همدان
درگذشت صفر ۱۳۲۲ق • سامرا
استادان میرزای شیرازی • شیخ انصاری • میرزا محمد تقی شیرازی
شاگردان آقا بزرگ تهرانی • سید محسن امین • محمد حسین کاشف الغطاء • محمد جواد بلاغی و...
آثار ذخیره الأحکام • حاشیه بر مکاسب • ریاض‌، نجاه العباد • تقریرات درس میزای شیرازی در فقه(بیع و خیارات) • اصول و الفوائد الرضویه • مصباح الفقیه • ذخیره الاحکام • الهدایه • ...
دین و مذهب اسلام • تشیع
فعالیت‌ها مقام مرجعیت • تدریس • تالیف

آقارضا بن محمدهادی همدانی نجفی در سال ۱۲۵۰ هـ . ق. در شهر همدان و در منزل آقا محمد هادی همدانی نوزادی به دنیا آمد که بعدها با نام «آقارضا» شناخته شد. بعد از گذراندن دوران کودکی و پرورش یافتن در دامان پدری دانشمند و با تقوا، تحصیل علوم دینی را در حوزه علمیه همدان آغاز نمود. برای تکمیل تحصیلات خویش عازم نجف شد و در درس شیخ مرتضی انصاری حضور یافت. پس از وفات میرزای شیرازی، مسئولیت زعامت و مرجعیت شیعه بر عهده او قرار گرفت. کتاب مصباح الفقیه و الفوائد الرضویه از مهمترین آثار اوست.

ولادت

در سال 1250 هـ . ق. در شهر همدان و در منزل آقا محمد هادی همدانی نوزادی به دنیا آمد كه بعدها با نام «آقارضا» شناخته شد. او در اندك زمانی همانند ستاره‌ای فروزان در آسمان علم و تقوا درخشید و انسان‌های حقیقت جو را به سوی كمال رهنمون شد. آقا رضا بعد از گذراندن دوران كودكی و پرورش یافتن در دامان پدری دانشمند و با تقوا، تحصیل علوم دینی را در حوزه علمیه همدان آغاز نمود. وی برای تكمیل تحصیلات خویش عازم نجف شد و در درس شیخ مرتضی انصاری حضور یافت. حاج آقا رضا سپس به حلقه درس میرزا محمد حسن شیرازی (1224 ـ 1312 هـ . ق.) پیوست و تلاش‌های شبانه روزی او برای فراگیری دانش سبب شد تا به عنوان یكی از شاگردان ممتاز درس میرزای شیرازی شناخته شود پس از هجرت میرزای شیرازی به سامرا، بسیاری از شاگردان او به سامرا رفتند. حاج آقا رضا همدانی نیز به سامراء رفت و در درس‌ها) فقه و اصول او حضور یافت. او در اوائل قرن چهاردهم هجری قمری، به نجف بازگشت و به تدریس علوم اسلامی و هدایت مردم پرداخت.

استادان

حاج آقا رضا همدانی در مدت تحصیلات خویش از استادان بزرگواری استفاده نمود، كه مشهورترین آنها عبارتند از:

  1. علامه شیخ مرتضی انصاری.
  2. میرزا محمد حسن شیرازی، معروف به میرزای شیرازی.
  3. میرزا محمد تقی شیرازی، معروف به «میرزای كوچك».
  4. میرزا حسن فرزند میرزا خلیل طهرانی نجفی.
  5. میرزا محمد هاشم خوانساری.

شیخ محمد حرز الدین كه بعد از شنیدن آوازه علم و تقوای او به حضورش شتافت می‌گوید: «آقا رضا همدانی در ایام جوانی به حوزه علمیه نجف قدم گذاشت و در اثرجدیت و پشتكار در كسب علم و دانش به مراتب عالی نائل گردید و در محفل درس میرزای شیرازی از چهره‌های درخشان شناخته شد و مورد توجه نخبگان حوزه نجف قرار گرفت و در ردیف مدرسان درجه اول آن حوزه به شمار آمد. هنگامی كه آوازه او را شنیدم، خواستم از نزدیك او را بسنجم و هنگامی كه با او روبه رو شدم، آن شخصیت فرزانه را بالاتر از آنچه شنیده بودم، یافتم. او صاحب نظری ژرف‌نگر و اندیشمندی صائب بود. من او را مردی فقیه، ‌اصولی و متكلم به تمام معنا دیدم. شایستگی او در نوشتن و تصنیف زیباتر و متین‌تر از تدریس وی بود. هر كس كه در بحث و درس‌های او حاضر شده باشد و به درستی و با انصاف اظهار نظرنماید، به این سخن معترف خواهد شد[۱]

مقام مرجعیت

حاج آقا رضا همدانی در اثر تلاش‌های فراوان برای فراگیری دانش، به درجه اجتهاد نائل شد و در استنباط احكام شرعی چنان كوشید كه بسیاری از خواص كه مقام علمی و معنوی او را می‌شناختند، پس از وفات میرزای شیرازی (1312 هـ . ق.) او را به عنوان فقیه اعلم معرفی كرده‌اند. عده بسیاری مقلد او شدند و از او درخواست فتوا نمودند. فقیه همدان برخلاف میل قلبی، با نوشتن حاشیه بر نجاه العباد، نظرات فقهی خود را برای مقلدان خویش بیان نمود. در حقیقت، پس از وفات میرزای شیرازی مسئولیت زعامت و مرجعیت شیعه بر عهده مجتهد وارسته همدانی بود، ‌آقا رضا همدانی پس از آن كه مرجعیت عامه یافت، ‌هیچ تغییری در زندگی خویش نداد و هم چنان بر روال سابق زندگی ساده‌ای داشت. امّا دیری نپایید كه آن اسوه تقوا و فضیلت بنا به عللی از مسئولیت زعامت و مرجعیت فاصله گرفت و فقط به تدریس مشغول شد.

تدریس و برنامه روزانه

آیت الله سید محسن امین، نویسنده اعیان الشیعه كه چندین سال در درس حاج آقا رضا همدانی شركت كرده و از نزدیك با شیوه زندگی او آشنا بود، در مورد روش استاد در تدریس و زندگی‌ روزانه‌اش، می‌نویسد: استاد ما هر روز صبح از خانه خود كه نزدیك مسجدی بود كه امام جماعت آن را برعهده داشت، ‌به مسجد می‌آمد و بعد از این كه تقریباً نیم ساعت منتظر رسیدن شاگردان می‌شد، حدود یك ساعت درباره مطالبی كه روز قبل نوشته بود ـ كه بعد با عنوان «مصباح الفقیه» چاپ شد ـ برای ما درس می‌گفت و سپس به خانه‌اش می‌رفت و به نوشتن درس روز بعد می‌پرداخت؛ تا این كه ظهر می‌شد. سپس استاد به مسجد می‌آمد و نماز را به جماعت می‌خواند و به خانه باز می‌گشت. آن گاه همراه خواهرزاده و دامادش، شیخ علی همدانی كه در علم و اخلاق به او شباهت زیادی داشت و هم چنین برادر زاده‌اش كه با او هم خانه بود و برای تحصیل علم از همدان به نجف آمده بود و فرزندش، شیخ محمد غذا میل می‌كرد. غالباً غذای این چهار نفر حاضری بود؛ نان بیات عجمی با مقداری پنیر و سبزی. آن گاه كمی می‌خوابید. بعد از بیدار شدن، مشغول مطالعه و نوشتن درس می‌شد. در خانه ایشان، كنار در ورودی حجره كوچكی بود كه با نردبان داخلی آن می‌شدند. آن حجره كوچك اطاق مطالعه این مرد بزرگ بود. گاهی اوقات كه من محتاج می‌شدم مساله‌ای از او بپرسم یا معنای عبارتی از نوشته‌هایش را سؤال كنم، نزد او می‌رفتم و می‌دیدم كه استاد قلم و كاغذ را در دست گرفته و كتاب‌های جواهر و حدائق و وسائل پیش رویش گشوده است. استاد با دیدن من، كاغذ و قلم را زمین می‌گذاشت و من مسأله را می‌پرسیدم و او جواب می‌داد. هنگامی كه گفت و گوی ما تمام می‌شد، استاد دوباره كاغذ و قلم را به دست می‌گرفت و من از اتاق خارج می‌شدم. او تا یك ساعت به غروب هم چنان به مطالعه و نوشتن ادامه می‌داد، آن گاه به مسجد می‌رفت و تا رسیدن وقت مغرب، درس می‌گفت. استاد پس از اقامه نماز جماعت مغرب، به حرم مطهر مشرف می‌شد و به زیارت و نماز و دعا می‌پرداخت. گاهی نیز به حجره‌ای كه مدفن مرحوم سید جواد عاملی (نویسنده مفتاح الكرامه) است، ‌می‌رفت و بعد از توقف كوتاهی، به خانه‌اش باز می‌گشت و مشغول مطالعه و نوشتن می‌شد[۲].

شاگردان

آیت الله حاج آقا رضا همدانی در طول زندگی خویش، شاگردان بسیاری را تربیت نمود كه هر كدام به نوبه خویش مشعلدار علم و معرفت شدند. اینك به اسامی تعدادی از ستارگان علم و فقاهت كه در محضر آقا رضا همدانی نور معرفت یافته‌اند، اشاره می‌كنیم:

  1. # سید محسن امین عاملی، نویسنده كتاب ارزشمند و بی‌نظیر اعیان الشیعه.
  2. # شیخ محمد جواد بلاغی.
  3. # شیخ علی همدانی، داماد و خواهرزاده او.
  4. # شیخ علی، فرزند شیخ باقر (نوه صاحب جواهر)
  5. # شیخ آقا بزرگ تهرانی، نویسنده كتاب گرانسنگ «الذریعه الی تصانیف الشیعه»
  6. # حاج محمد حسن آل كبه بغدادی
  7. # سید حسن صدر، نویسنده كتاب تكمله امل الامل.
  8. # شیخ محمد آل كاشف الغطاء.
  9. # شیخ علی قمی، عارف و زاهد مشهور.
  10. # شیخ ابوالقاسم، فرزند محمد تقی قمی (خزانه دار حرم حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ).
  11. # شیخ علی حلّی.
  12. # شیخ حسین مغنیه عاملی.
  13. # شیخ منیر صیداوی.
  14. # شیخ عبدالحسین كاظمی.
  15. # شیخ احمد آل كاشف الغطاء.
  16. # شیخ محمد حسین آل كاشف الغطاء.
  17. # شیخ جعفر آل الشیخ راضی.
  18. # سید مشكور طالقانی.
  19. # سید احمد طالقانی نجفی.
  20. # میرزا جواد آقا ملكی تبریزی.
  21. # سید جمال الدین موسوی گلپایگانی.
  22. # سید حسن حسینی (پسرخاله شیخ آقا بزرگ تهرانی).
  23. # سید صالح حلّی.
  24. # شیخ محمد تقی تهرانی مقدس.
  25. # شیخ محمد حسین اصفهانی غروی كمپانی.
  26. # سید محمود مرعشی نجفی پدر آیت الله العظمی نجفی مرعشی ـ قدس سره ـ.
  27. # شیخ محمد رضا اصفهانی. معروف به مسجد شاهی.
  28. # میرزا صادق خلیلی طهرانی.
  29. # سید حسین حسینی اشكوری نجفی.
  30. # شیخ محمد صادق گلپایگانی.
  31. از بین این تربیت یافتگان مكتب آن مجتهد وارسته، دو نفر موفق شدند كه از آن استاد بزرگ فقه و اصول، اجازه اجتهاد دریافت نمایند كه عبارتند از:
  32. حاج محمد حسن آل كبه بغدادی.
  33. سید محسن امین عاملی[۳].

تألیفات

  1. آیت الله حاج آقا رضا همدانی علاوه بر تدریس، آثار ارزشمندی نیز تألیف كرد. او با قلمی شیوا اندیشه‌های خود را به رشته تحریر كشید. در این جا به ذكر تألیفات آن متفكر گرانمایه می‌پردازیم:
  2. ذخیره الاحكام: این كتاب رساله عملیه وی است.
  3. الهدایه: این كتاب فقه فارسی است بحث‌های طهارت، صلوه و صوم تا اعتكاف در آن آمده است.
  4. الوجیزه فی الفقه: نسخه‌ای از این كتاب در كتابخانه مرحوم میرزا باقرقاضی در تبریز موجود بود[۴].
  5. الفوائد الرضویه علی الفرائد المرتضویه: این كتاب در علم اصول نگارش یافته است و به عنوان حاشیه بر كتاب فرائد الاصول، نوشته شیخ انصاری است و در سال 1318 هـ . ق. در ایران هـ . ق. چاپ رسیده است.
  6. تقریرات فقه: حاج آقا رضا همدانی در این اثر مباحثات فقهی استادش، میرزای شیرازی را از اول بیع تا آخر خیارات، نوشته است.
  7. حاشیه برمكاسب شیخ انصاری ـ قدس سره ـ.
  8. حاشیه بر ریاض المسائل، نوشته سید علی اصفهانی حائری.
  9. حاشیه بر نجاه العباد، تألیف شیخ محمد حسن نجفی (نویسنده جواهر الكلام).
  10. تقریرات اصول: در این كتاب بحث‌های اصول میرزای شیرازی به تقریر درآمده است.
  11. مصباح الفقیه: این اثر ارزشمند كه مهم‌ترین تألیف حاج آقا رضا همدانی است، یكی از عمیق‌ترین و شیواترین شرح‌های كتاب شرایع، نوشته محقق اول است. علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در مورد چگونگی نگارش این كتاب سخنی دارد كه ما را به اهمیت این كتاب بیشتر آشنا می‌كند. ایشان می‌گوید: «مولف هر شب یك صفحه از آن را می‌نوشت و هنگام صبح برای شاگردان فرهیخته و اندیشمند خویش، همانند سید محسن امین، سید جمال الدین گلپایگانی، شیخ احمد كاشف الغطاء، و برادرش شیخ محمد حسین، شیخ ابوالقاسم قمی، شیخ علی جواهری، شیخ علی قمی، شیخ عبدالحسین كاظمی، میرزا جواد آقا ملكی تبریزی، شیخ محمد تقی مقدس طهرانی، و این جانب، ‌می‌خواند. سپس نوشتار خویش را در این مجمع علمی حك و اصلاح می‌كرد و گاه دیدگاهش را تغییر می‌داد و گاهی برآن اصرار می‌ورزید[۵]

به همین علت كتاب مصباح الفقیه آكنده از تحقیقات فقهی، اصولی، تفسیری، حدیثی، ادبی و لغوی است و دارای سبكی زیبا و قلمی شیوا می‌باشد. دقت در عمق مطالب، تطبیق فروع بر اصول و دسته‌بندی جالب از دیگر امتیازات این كتاب گرانسنگ است. باب‌های طهاره، صلوه، زكات، خمس، صوم، ‌رهن و اجاره در این مجموعه قبلاً به صورت چاپ سنگی بود و اكنون مدتی است كه گروهی دست به تحقیق این كتاب زده‌اند و تاكنون 8 جلد از آن به چاپ رسیده است.

آراء علمی

آیت الله حاج آقا رضا همدانی، فقیهی صاحب نظر، مجتهدی متتبع و پژوهشگری ژرف اندیش بود و در فقه و اصول نظریات و آراء علمی و تحقیقی برای دانش اندوزان و محققان حوزه‌های علمیه ارائه نموده است. بعضی از نظریات او بدین قرار است:

  1. آب نجس تنها با اتصال به آب جاری و یا كثیر پاك نمی‌شود بلكه ممزوج و مخلوط شدن شرط است.
  2. مدار حجیت خبر، اطمینان به صدور آن از معصوم است بنابراین آنهائی را كه اصحاب ما پذیرفته می‌پذیریم و هر كدام را آنها مردود دانسته‌اند ما هم نمی‌پذیریم.
  3. با این كه شهرت را حجت نمی‌دانست، ولی سعی می‌كرد با مشهور مخالفت نكند.
  4. كتاب «فقه الرضا (ع)[۶]» را از امام هشتم(ع) نمی‌دانست و معتقد بود كه اگر مطالب آن از حضرت رضا(ع) بود آن را افراد متعددی نقل می‌كردند و فقط یك نفر از آن مطلع نمی‌شد. چنان كه حدیث سلسله الذهب را افراد بیشماری نوشته و روایت نمودند و هم چنین چرا هزار سال از این كتاب خبری نبود و چهار امام بعد از آن حضرت به آن اشاره‌ای نكرده‌اند و شكل بیان و سیاق بعضی كلمات آن بعید می‌نماید كه از امام معصوم(ع) باشد و بعضی احكام در آن مخالف صریح مذهب است.

پانویس

  1. معارف الرجال، ج 1، ص 323.
  2. اعیان الشیعه، ج 7، ص 20.
  3. مصباح الفقیه، مقدمه، ص 38.
  4. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 25، ص 49.
  5. همان، ج 21، ص 115 ـ 116.
  6. اين كتاب منسوب به امام رضا ـ عليه السلام ـ است و بزرگاني مثل مولي مهدي نراقي، علامه مجلسي، ميرزا عبدالله افندي محقق نراقي و سيد مجاهد و شيخ بحراني، اين كتاب را تأييد كرده‌اند و معتقدند كه در سال 200 هجري به خط امام رضا ـ عليه السلام ـ نوشته شده است، در مكه معظمه نسخه‌اي از آن به خط كوفي موجود است. امّا مرحوم شيخ حر عاملي، وحيد بهبهاني و سيد حسن صدر و آقا رضا همداني اين انتساب را نمي‌پذيرند،‌و هر گروه براي خود دلائلي دارند. اين كتاب در 411 صفحه در سال 1406 هـ. ق توسط كنگره آن حضرت چاپ شده است.